در این بازار عطاران ، مرو هر سو چو بیکاران
بدکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
#غزل_مولانا
@Molana79
📘مولانا در این بیت آدمیان را به دکان عطاری تشبیه کرده که بعضی ها شکر دارند و بعضی ندارند
بیکاران کسانی هستند که قدر زندگانی را نمیدانند و این عمر گرانبها را بیهوده از دست میدهند و در هر دکانی می نشینند و به هر جایی سر می زنند
توصیه مولانا این است که عمر خود را صرف هر کسی نکنیم و بیکارانه فرصت حیات را تلف و حیف نکنیم
بدکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
#غزل_مولانا
@Molana79
📘مولانا در این بیت آدمیان را به دکان عطاری تشبیه کرده که بعضی ها شکر دارند و بعضی ندارند
بیکاران کسانی هستند که قدر زندگانی را نمیدانند و این عمر گرانبها را بیهوده از دست میدهند و در هر دکانی می نشینند و به هر جایی سر می زنند
توصیه مولانا این است که عمر خود را صرف هر کسی نکنیم و بیکارانه فرصت حیات را تلف و حیف نکنیم
شوری دارم که برنتابد گردون
شوریکه به خواب درنبیند مجنون
این کمینه ایست از سینهٔ دوست
تا سینهٔ پاک دوست چون باشد چون
#مولانای_جان
@Molana79
شوریکه به خواب درنبیند مجنون
این کمینه ایست از سینهٔ دوست
تا سینهٔ پاک دوست چون باشد چون
#مولانای_جان
@Molana79
گر صبر کنم دل از غمت تنگ آید
ور فاش کنم حسود در چنگ آید
پرهیز کنم که شیشه بر سنگ آید
گوئی که ز عشق ما ترا ننگ آید
#مولانای_جان
@Molana79
ور فاش کنم حسود در چنگ آید
پرهیز کنم که شیشه بر سنگ آید
گوئی که ز عشق ما ترا ننگ آید
#مولانای_جان
@Molana79
گر صبر کنم جامعهٔ جان میسوزد
جان من و آن جملگان میسوزد
ور بانگ برآورم دهان میسوزد
از من گذرد هر دو جهان میسوزد
#مولانای_جان
@Molana79
جان من و آن جملگان میسوزد
ور بانگ برآورم دهان میسوزد
از من گذرد هر دو جهان میسوزد
#مولانای_جان
@Molana79
گر دریا را همه نهنگان گیرند
ور صحرا را همه پلنگان گیرند
ور نعمت و مال چشم تنگان گیرند
عشاق جمال خوب رنگان گیرند
#مولانای_جان
@Molana79
ور صحرا را همه پلنگان گیرند
ور نعمت و مال چشم تنگان گیرند
عشاق جمال خوب رنگان گیرند
#مولانای_جان
@Molana79
Ey Del Agar Asheghi ~ Music-Fa.Com
Alireza Eftekhari ~ Music-Fa.Com
۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری
غزلی از عطار نیشابوری
با صدای علیرضا افتخاری
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل، روز و شب، منتظر یار باش
دلبر تو جاودان بر درِ دل حاضر است
روزن دل برگشا، حاضر و بیدار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساختهٔ کار باش
لشکر خواب آورَد بر دل و جانت شکست
شب، همهشب، همدم دیدهٔ بیدار باش
گر دل و جان تو را دُرّ بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
@Molana79
غزلی از عطار نیشابوری
با صدای علیرضا افتخاری
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل، روز و شب، منتظر یار باش
دلبر تو جاودان بر درِ دل حاضر است
روزن دل برگشا، حاضر و بیدار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساختهٔ کار باش
لشکر خواب آورَد بر دل و جانت شکست
شب، همهشب، همدم دیدهٔ بیدار باش
گر دل و جان تو را دُرّ بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
@Molana79
گر در طلبی ز چشمه در بر ناید
جویندهٔ در به قعر دریا باید
این گوهر قیمتی کسی را شاید
کز آب حیات تشنه بیرون آید
#مولانای_جان
@Molana79
جویندهٔ در به قعر دریا باید
این گوهر قیمتی کسی را شاید
کز آب حیات تشنه بیرون آید
#مولانای_جان
@Molana79
کامل صفتی راه فنا میپیمود
چون باد گذر کرد ز دریای وجود
یک موی ز هست او بر او باقی بود
آن موی به چشم فقر زنار نمود
#مولانای_جان
@Molana79
چون باد گذر کرد ز دریای وجود
یک موی ز هست او بر او باقی بود
آن موی به چشم فقر زنار نمود
#مولانای_جان
@Molana79
چون به اصل اصل در پیوسته بیتو جان توست
پس تویی بیتو که از تو آن تویی پنهان توست
این تویی جزوی به نفس و آن تویی کلی به دل
لیک تو نه این نه آنی بلکه هر دو آن توست
تو درین و تو در آن تو کی رسی هرگز به تو
زانکه اصل تو برون از نفس توست و جان توست
بود تو اینجا حجاب افتاد و نابودت حجاب
بود و نابودت چه خواهی کرد چون نقصان توست
چون ز نابود و ز بود خویش بگذشتی تمام
میندانم تا به جز تو کیست کو سلطان توست
هر چه هست و بود و خواهد بود هر سه ذره است
ذره را منگر چو خورشید است کو پیشان توست
تو مبین و تو مدان، گر دید و دانش بایدت
کانچه تو بینی و تو دانی همه زندان توست
بی سر و پا گر برون آیی ازین میدان چو گو
تا ابد گر هست گویی در خم چوگان توست
عین عینت چون به غیب الغیب در پوشیدهاند
پس یقین میدان که عینت غیب جاویدان توست
صدر غیبالغیب را سلطان جاویدان تویی
جز تو گر چیزی است در هر دو جهان دوران توست
هم ز جسم و جان تو خاست این جهان و آن جهان
هم بهشت و دوزخ از کفر تو و ایمان توست
هم خداوندت سرشت و هم ملایک سجده کرد
پس تویی معشوق خاص و چرخ سرگردان توست
ای عجب تو کور خویش و ذره ذره در دو کون
با هزاران دیده دایم تا ابد حیران توست
بر دل عطار روشن گشت همچون آفتاب
کاسمان نیلگون فیروزهای از کان توست..
⛺️🌹
[[حضرت شیخ عطار رحمه]]
🆔 @Molana79
پس تویی بیتو که از تو آن تویی پنهان توست
این تویی جزوی به نفس و آن تویی کلی به دل
لیک تو نه این نه آنی بلکه هر دو آن توست
تو درین و تو در آن تو کی رسی هرگز به تو
زانکه اصل تو برون از نفس توست و جان توست
بود تو اینجا حجاب افتاد و نابودت حجاب
بود و نابودت چه خواهی کرد چون نقصان توست
چون ز نابود و ز بود خویش بگذشتی تمام
میندانم تا به جز تو کیست کو سلطان توست
هر چه هست و بود و خواهد بود هر سه ذره است
ذره را منگر چو خورشید است کو پیشان توست
تو مبین و تو مدان، گر دید و دانش بایدت
کانچه تو بینی و تو دانی همه زندان توست
بی سر و پا گر برون آیی ازین میدان چو گو
تا ابد گر هست گویی در خم چوگان توست
عین عینت چون به غیب الغیب در پوشیدهاند
پس یقین میدان که عینت غیب جاویدان توست
صدر غیبالغیب را سلطان جاویدان تویی
جز تو گر چیزی است در هر دو جهان دوران توست
هم ز جسم و جان تو خاست این جهان و آن جهان
هم بهشت و دوزخ از کفر تو و ایمان توست
هم خداوندت سرشت و هم ملایک سجده کرد
پس تویی معشوق خاص و چرخ سرگردان توست
ای عجب تو کور خویش و ذره ذره در دو کون
با هزاران دیده دایم تا ابد حیران توست
بر دل عطار روشن گشت همچون آفتاب
کاسمان نیلگون فیروزهای از کان توست..
⛺️🌹
[[حضرت شیخ عطار رحمه]]
🆔 @Molana79
خریداران ز قحط حسن میگشتند گرد تو
تو را من از عزیزی یوسف مصر صفا کردم
⛺️🌹
[[جناب محتشم کاشانی]]
🆔 @Molana79
تو را من از عزیزی یوسف مصر صفا کردم
⛺️🌹
[[جناب محتشم کاشانی]]
🆔 @Molana79
کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود
گر همه عمر ندادهست کسی دل به خیال
چون بیاید به سر راه تو بیدل برود
#حضرت_سعدی
@Molana79
مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود
گر همه عمر ندادهست کسی دل به خیال
چون بیاید به سر راه تو بیدل برود
#حضرت_سعدی
@Molana79
گرچه آن زلف سیه را تو نمیلرزانی
پس چرا نافهٔ چین است بدین ارزانی
چون دو زلف تو پراکنده و سرگردانم
که تو یک بار مرا گرد سرت گردانی
#فروغی_بسطامی
@Molana79
پس چرا نافهٔ چین است بدین ارزانی
چون دو زلف تو پراکنده و سرگردانم
که تو یک بار مرا گرد سرت گردانی
#فروغی_بسطامی
@Molana79
مار زلفین بتان حلقه به رخسار زند
زلف چون مار تو چنبر زده بر پیشانی
خلقی از روی تو در کوچهٔ بی آرامی
جمعی از موی تو در حلقهٔ بی سامانی
#فروغی_بسطامی
@Molana79
زلف چون مار تو چنبر زده بر پیشانی
خلقی از روی تو در کوچهٔ بی آرامی
جمعی از موی تو در حلقهٔ بی سامانی
#فروغی_بسطامی
@Molana79
مو به مویم زخم موی تو در پیچ و خم است
هیچ کس موی ندیدهست بدین پیچانی
هر که لبهای تو را چشمهٔ حیوان شمرد
بینصیب است هنوز از صفت انسانی
گیرم از پرده شد آن صورت زیبا پیدا
حاصل دیده من چیست به جز حیرانی
خون بها دادن یک شهر بسی دشوار است
دوستان را نتوان کشت بدین آسانی
#فروغی_بسطامی
@Molana79
هیچ کس موی ندیدهست بدین پیچانی
هر که لبهای تو را چشمهٔ حیوان شمرد
بینصیب است هنوز از صفت انسانی
گیرم از پرده شد آن صورت زیبا پیدا
حاصل دیده من چیست به جز حیرانی
خون بها دادن یک شهر بسی دشوار است
دوستان را نتوان کشت بدین آسانی
#فروغی_بسطامی
@Molana79
هزار جان مقدس فدای روی تو باد
که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد
هزار رحمت دیگر نثار آن عاشق
که او به دام هوای چو تو شهی افتاد
#مولانای_جان
@Molana79
که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد
هزار رحمت دیگر نثار آن عاشق
که او به دام هوای چو تو شهی افتاد
#مولانای_جان
@Molana79