Telegram Web Link
Khaneh Boye Gol Gereft-(IRMP3.IR)
Iraj Bastami
🎵مدتی با ما نشستی خانه بوی گل گرفت
...زنده یاد #بسطامی

@molana65
@molana65
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب
در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم

#حضرت_سعدی
@molana65

از قصه حال ما نپرسی
وز کشتن عاشقان نترسی...
جان ودل ونفس هرسه سوزید
تا کی گویم ظلمت نفسی


#مولانا
در میکده دوش،
زاهدی دیدم مست
تسبیح به گردن و
صراحی در دست
گفتم: ز چه در میکده
جا کردی؟ گفت:
از میکده هم
به سوی حق راهی هست

#شیخ_بهایی
@molana65
@molana65

جان منی جان منی جان من
آن منی ، آن منی ، آن من
نورمنی باش دراین چشم من
چشم من وچشمه حیوان من

#مولانا
مشو نومید از ظلمی که کردی
که دریای کرم توبه پذیریست
گناهت را کند تسبیح و طاعات
که در توبه پذیری بی‌نظیریست
شکسته باش و خاکی باش این جا
که می‌جوید کرم هر جا فقیریست

#مولانا

بزرگترین ظلم انسان، ستم به خویشتن و غفلت و دوری از دریای رحمت پروردگار عزیز است.
امید است؛ با شکستن غرور ، با پشیمانی و توبه از کارهای خطا و گمراهی، از دریای کرم و رحمت حضور حضرت حق برخوردار شویم.


@molana65
@molana65


رحمت مخلوق باشد غصه‌ناک!

رحمت حق
از غم و غصه ا‌ست پاک


#مولانا
@molana65


بالای سر ار دست زند دو دستم
ای دلبر من عیب مکن سرمستم


از چنبرهٔ زمانه بیرون جستم
وز نیک و بد و سود و زیان وارستم


#مولانا
صبا وقت سحر گویی ز کوی یار می‌آید
که بوی او شفای جان هر بیمار می‌آید

نسیم خوش مگر از باغ جلوه می‌دهد گل را
که آواز خوش از هر سو ز خلقی زار می‌آید

بیا در گلشن ای بی‌دل، به بوی گل برافشان جان
که از گلزار و گل امروز بوی یار می‌آید

گل از شادی همی خندد، من از غم زار می‌گریم
که از گلشن مرا یاد از رخ دلدار می‌آید

ز بستان هیچ در چشمم نمی‌آید، مگر آبی
که در چشمم ز یاد او دمی صدبار می‌آید

اگر گلزار می‌آید کسی را خوش، مرا باری
نسیم کوی او خوشتر ز صد گلزار می‌آید

مرا چه از گل و گلزار؟ کاندر دست امیدم
ز گلزار وصال یار زخم خار می‌آید

عراقی خسته دل هردم ز سویی می‌خورد زخمی
همه زخم بلا گویی برین افگار می‌آید

 
#عراقی
@molana65
@molana65
منـــم آن بنده مخلص
کـــه از آن روز که زادم

دل و جان را ز تو دیدم
دل و جان را به تو دادم

#مولانا
در بامداد که از خواب بیدار میشوی یک چیز را به یاد داشته باش، که یک روز جدید، یک فرصت جدید بار دیگر به تو داده شده است. احساس سپاسگزاری کن. جهان هستی بسیار سخاوتمند است. تو روزهای زیادی را هدر داده ای، و بار دیگر یک روز جدید به تو بخشیده شده.
جهان هستی خیلی به تو امید بسته است، تو همیشه هدر داده ای و تلف کرده ای و هیچ کاری نکرده ای، فرصتهای بسیار با ارزش و زمان و انرژی بسیاری را هدر داده ای، ولی جهان هستی بازهم به تو امیدوار است. یک روز دیگر به تو داده شده است
در ژرفای قلبت تصیمی بگیر که، "امروز این فرصت زندگی کردن را هدرنخواهم داد. امروز من هشیار خواهم بود، امروز گوش به زنگ خواهم بود، امروز تا حد ممکن انرژی ام را به یک هدف پیشکش میکنم، "هدف مراقبه". روی تمام اعمالم مراقبه خواهم کرد. تمام فعالیت هایم را انجام میدهم، کارهای روزمره ام را انجام خواهم داد، ولی با یک کیفیت تازه: "کیفیت هشیاری را وارد تمام آنها خواهم کرد.از ته دلت خوشامدی جانانه به روز تازه بگو." ِ احساس شکرگزاری و خوشحالی کن که جهان هستی هنوز به تو اعتماد داردو دگرگونی هنوز هم میتواند رخ بدهد.
روزت را با یک عزم بزرگ آغاز کن و زندگی ات را جشن بگیر و آن را به یک ضیافت تبدیل کن، شاید فردایی نباشد

اوشو
@molana65
.در مقالات شمس سه تصویر مختلف از مولانا هست که نمایانگر مراحل سه گانه روحی او در اتصال با شمس است:مولانایی که خامی ها دارد و هنوز یکسره از خود تهی نشده است و به تبحر خویش در علوم‌ متداول مینازد.تصویر دوم‌ نمایانگر مولانایی است که به تدریج از خوانده ها ودانسته های خود فاصله میگیرد و پخته میشود تا آنگاه که خود را یکسره در وجود شمس مستغرق یابد.تصویر سوم از آن مولانایی رسیده و کمال یافته است که دو ظهور مختلف دارد:ظهوری در نقش واسطه وانتقال دهنده فیض شمس به دیگران و ظهوری در مقام نفس شمس و اتحاد با او.آن ظهور اول مولانا به مثابه ماه است که نور از آفتاب می گیرد و خانه شب را روشن می گرداند،اما در ظهور دوم مولانا کسی است که انبیا و اولیا حسرت دیدارش را می برند" الانبیا فی حسره حضوره" منزلت این‌مولانا چندان رفیع است که شمس خود را از شناخت وی قاصر میداند:والله که من در شناخت مولانا قاصرم.

@molana65
@molana65

در نجاتش مات هست و هست در ماتش نجات

زان نظر ماتیم ای شه،آن نظر بر مات باد

#مولانا
#دیدن

یکی از مشکلات بزرگ ما، ندیدن خودمان بطور واقعی، روشن و واضح است. منظور از دیدن، صرفاً دیدنِ چیزهای
خارج از وجودمان نیست، بلکه منظور
دیدن زندگی درون‌مان نیز هست.

وقتی ما می‌گوئیم یک درخت، یا یک گل،
یا یک انسان را می‌بینیم، آیا عملاً آنها را می‌بینیم؟

یا اینکه صرفاً تصویری را که آن واژه
در ذهن‌ و حافظهٔ ما آفریده است
می‌بینیم؟ امتحان کنید و ببینید هنگامی ‌که شما یک درخت را با همهٔ وجود و
با تمامیت انرژی‌تان تماشا می‌کنید،
چه اتفاقی می‌افتد؟

#کریشنامورتی

@molana65
@Molana65

گوشی کِشد مرا مِی
گوشی دگر کِشد وی

ای دل در این کشاکش
بنشین و باده می‌کِش

#مولانا
2024/09/29 21:29:08
Back to Top
HTML Embed Code: