🟢 "آشوب" : چگونه کشورها از بحران‌ها بیرون می‌آیند؟‌

✅این کتاب  نوشته جرد دایموند است که  به بررسی نحوه مواجهه و خروج شش کشور از بحران‌های بزرگ تاریخی می‌پردازد.
کشورها: #فنلاند ، #ژاپن ، #آلمان ، #استرالیا ، #شیلی ، #اندونزی
در این کتاب عوامل مختلفی را که به موفقیت یا شکست این کشورها در مواجهه با بحران‌ها منجر شده‌اند را تحلیل می‌کند. که به اختصار  رویکرد این شش کشور در خروج از بحران را بیان می کنیم‌:

1. فنلاند:
   - بحران: حمله شوروی در جنگ زمستان (1939-1940).
   - راه‌حل: فنلاند با بهره‌گیری از اتحاد داخلی و انعطاف‌پذیری سیاسی، و تحلیل هزینه -فایده تصمیمات سیاسی موفق شد با وجود از دست دادن بخشی از اراضی، استقلال خود را حفظ کند. این کشور همچنین از دیپلماسی محتاطانه برای برقراری روابط خوب با شوروی و غرب استفاده کرد.

2. ژاپن:
   - بحران: شکست در جنگ جهانی دوم و اشغال توسط آمریکا.
   - راه‌حل: ژاپن با پذیرش اصلاحات اقتصادی و اجتماعی تحمیلی از سوی آمریکا، از جمله دموکراتیزه کردن حکومت و اصلاحات ارضی، موفق شد به سرعت بازسازی اقتصادی و صنعتی کند و به یکی از قدرت‌های بزرگ اقتصادی جهان تبدیل شود.

3. آلمان:
   - بحران: شکست در جنگ جهانی دوم و تقسیم به دو کشور.
   - راه‌حل: آلمان غربی با اجرای اصلاحات اقتصادی تحت برنامه مارشال و بازسازی اقتصادی موفق، تبدیل به یک قدرت اقتصادی در اروپا شد. این کشور همچنین از سیاست همگرایی با غرب و تقویت روابط با آمریکا و کشورهای اروپایی بهره برد.

4. استرالیا:
   - بحران: تهدید ژاپن در جنگ جهانی دوم و وابستگی اقتصادی به بریتانیا.
   - راه‌حل: استرالیا با تنوع بخشی به اقتصاد خود، تقویت صنایع داخلی و ایجاد روابط تجاری با کشورهای آسیایی و آمریکا توانست وابستگی به بریتانیا را کاهش دهد و به یک کشور مستقل و پیشرو در منطقه تبدیل شود.

5. شیلی:
   - بحران: دیکتاتوری نظامی پینوشه و بحران اقتصادی.
   - راه‌حل: شیلی با پذیرش سیاست‌های آزادسازی اقتصادی، خصوصی‌سازی، و جذب سرمایه‌گذاری خارجی موفق شد از بحران اقتصادی عبور کرده و به یکی از اقتصادهای پایدار و پیشرو در آمریکای لاتین تبدیل شود. همچنین انتقال به دموکراسی در دهه 1990 با حفظ ثبات اقتصادی همراه بود.

6. اندونزی:
   - بحران: سقوط سوکارنو و مشکلات اقتصادی پس از آن.
   - راه‌حل: اندونزی با اصلاحات اقتصادی و سیاسی، از جمله خصوصی‌سازی و کاهش دخالت دولت در اقتصاد، و ایجاد ثبات سیاسی توانست از بحران‌های داخلی عبور کرده و به یکی از قدرت‌های اقتصادی در جنوب شرق آسیا تبدیل شود.
🔹🔸نتیجه کاربردی
در تمامی این  ۶ مورد ، کشورها با درک عمیق از وضعیتی که در آن قرار گرفته بودند ،  ضعف ها ، محدودیت ها ، توانمندی ها را بدون تعصب بررسی و تحلیل کنند  و  با رویکرد واقع بینی و  انعطاف  پذیری نسبت به پذیرش مجموعه ای از تغییرات اساسی یا  اصلاحات ساختاری  اقدام نموده و  بتوانند  از بحران‌ها عبور کنند
این تجارب تاریخی به عنوان تجارب موفق بین المللی می تواند به صورت بنچمارک مورد توجه قرار گیرند

@modiriatenovin 🍃🌺🍃

✅چه چیزی مهم‌ترین  سرمایه یک سازمان ، شرکت یا کسب و کار است؟

پیتر دراکر، یکی از تأثیرگذارترین اندیشمندان حوزه مدیریت در پاسخ به این سوال می گوید : 
موفقیت یک سازمان نه به تکنولوژی، سرمایه یا منابع مادی، بلکه به توانایی‌ها، انگیزه و خلاقیت کارکنانش بستگی دارد.


@modiriatenovin 🍃🌺🍃

✅ ارزشمندی یا موفقیت محوری ؟‌

"به جای اینکه سعی کنید مرد موفقیت باشید
سعی کنید مرد ارزش ها باشید "
#آلبرت انیشتین

@modiriatenovin

🟢  قانون ، قانون گذاری و آزادی
#نوشته : فردریش هایک‌

👇خلاصه کاربردی 👇

@modiriatenovin 🍃🌺🍃

✅کتاب "قانون، قانون‌گذاری و آزادی" نوشته فردریش هایک یکی از مهم‌ترین آثار در زمینه فلسفه حقوق و اقتصاد است که به بررسی رابطه بین قانون، آزادی و نقش دولت در جامعه می‌پردازد. در اینجا، به خلاصه‌ای کاربردی و مفهومی از دیدگاه‌های اصلی این کتاب می‌پردازیم و سعی می‌کنیم آنها را با مثال‌های قابل درک توضیح دهیم.

🔹1. قانون و قواعد رفتار
هایِک قانون را به عنوان مجموعه‌ای از قواعد کلی رفتار می‌داند که باید برای همه افراد جامعه به طور یکسان اعمال شود. این قوانین، رفتار افراد را هدایت می‌کنند و به آنها امکان می‌دهند تا در جامعه بدون نیاز به هماهنگی مستقیم با دیگران، به اهداف خود برسند.

✨✨مثال:
فرض کنید در شهری زندگی می‌کنید که همه رانندگان باید از چراغ‌های راهنمایی پیروی کنند. این قانون کلی، یک قاعده رفتاری است که همه آن را رعایت می‌کنند. این قاعده نه تنها به هر فرد کمک می‌کند که به مقصد برسد، بلکه جلوی هرج‌ومرج را نیز می‌گیرد.

🔹 2. قانون‌گذاری در مقابل قانون
هایِک بین قانون (Law) و قانون‌گذاری (Legislation) تفاوت قائل می‌شود. قانون قواعدی است که از عرف، سنت‌ها یا تجربیات جمعی مردم نشأت گرفته‌اند و پایدار هستند. قانون‌گذاری اما فرآیند وضع قوانین توسط دولت‌ها است که می‌تواند بیشتر به منافع خاص یا گروهی خاص پاسخ دهد.

✨✨مثال:
فرض کنید قانونی وجود دارد که همه باید مالیات بدهند (یک قانون کلی و قدیمی). حالا فرض کنید دولت قانونی تصویب کند که به یک شرکت خاص معافیت مالیاتی بدهد (قانون‌گذاری). در اینجا، دولت با قانون‌گذاری، از اصول کلی قانون منحرف شده و به منافع خاص پاسخ داده است.

🔹 3. آزادی و نظم خودجوش
هایِک معتقد است که نظم اجتماعی از طریق فرآیندی خودجوش به وجود می‌آید که نیازی به مداخله مستقیم دولت ندارد. این نظم ناشی از رفتارهای افراد در پیگیری منافع خودشان به وجود می‌آید و نه به واسطه دستورات حکومتی.

✨✨مثال:
بازار آزاد نمونه‌ای از نظم خودجوش است. هر کسب‌وکار تلاش می‌کند با ارائه محصولات بهتر، مشتری بیشتری جذب کند. هیچ‌کس دستور نمی‌دهد که چه کسی چه چیزی بفروشد یا بخرد، اما نتیجه نهایی یک نظم کارآمد است که نیازهای مردم را برآورده می‌کند.

🔹 4. نقد دولت و برنامه‌ریزی مرکزی
هایِک از برنامه‌ریزی مرکزی دولت‌ها انتقاد می‌کند و می‌گوید که چنین برنامه‌ریزی‌ای توانایی انطباق با پیچیدگی‌های زندگی واقعی را ندارد. او بر این باور است که تصمیمات باید توسط افراد در سطح محلی و بر اساس اطلاعات واقعی و خاص آن منطقه گرفته شود.

✨✨مثال:
فرض کنید دولت بخواهد تولید و توزیع نان را برنامه‌ریزی کند. به دلیل پیچیدگی و تغییرات روزمره در عرضه و تقاضا، چنین برنامه‌ای اغلب ناکارآمد خواهد بود و منجر به کمبود یا مازاد نان خواهد شد. اما در یک بازار آزاد، نانوایان با توجه به شرایط و نیازهای محلی تصمیم‌گیری می‌کنند و نیاز مردم بهتر برآورده می‌شود.

🔹 5. اصل تفکیک قوا
هایِک بر اهمیت تفکیک قوا و محدودیت‌های قانونی برای جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت تأکید دارد. او معتقد است که باید قوه قانون‌گذاری از قوه مجریه و قضاییه مستقل باشد تا قوانین به نفع منافع خاص تصویب نشوند.

✨✨مثال:
تصور کنید قوه مجریه (دولت) بتواند قوانین مورد نظر خود را به سرعت و بدون نظارت تصویب کند. این موضوع می‌تواند منجر به سوءاستفاده از قدرت و ایجاد قوانینی شود که به نفع یک گروه خاص باشد. تفکیک قوا و وجود نظارت قضایی از چنین سوءاستفاده‌هایی جلوگیری می‌کند.

🟢 نتیجه‌گیری
فردریش هایِک در کتاب "قانون، قانون‌گذاری و آزادی" تلاش می‌کند تا نشان دهد که قوانین باید کلی، پایدار و برای همه یکسان باشند و دولت نباید با مداخله‌های بی‌جا نظم طبیعی جامعه را مختل کند. این مفاهیم می‌توانند به سیاست‌گذاری‌های بهتر و حفاظت از آزادی فردی کمک کنند.

@modiriatenovin 🍃🌺🍃

"راه موفقیت ، همیشه در حال ساختن است
موفقیت پیش رفتن است ، نه به نقطه پایان رسیدن "

#آنتونی رابینز
@modiriatenovin

✅ عمل کنید خواستن کافی نیست !

"من به ضرورت اقدام معتقدم ، دانستن کافی نیست باید دانسته های خود را بکار بگیریم‌

خواستن کافی نیست باید کاری که لازم است را انجام دهیم‌"

#لئو ناردو داوینچی
@modiriatenovin

🟢 تعهد به هدف و پشتکار رمز موفقیت های بزرگ‌

#ایلان‌ ماسک‌
@modiriatenovin

🟢چگونه بر شکست غلبه کنیم‌؟‌
#جک ما
🔹🔸 سخنرانی انگیزشی الهام بخش از جک ما بنیانگذار علی بابا
🔸مدت : ۵ دقیقه
✅ داستان علی بابا از ایده ، موانع ، مشکلات و نتیجه
این ویدیو می تواند برای پیگیری ایده ها و اهداف بزرگ و نیز ایجاد یا توسعه کسب و کارها بسیار الهام بخش و تاثیرگذار باشد
✅زبان اصلی 👆خلاصه فارسی 👇
@modiratenovin

🟢 ترجمه خلاصه ویدیو (سخنرانی انگیزشی و الهام بخش جک ما )
🔹من پدر ثروتمند نداشتم
🔸سه بار برای رفتن به دانشگاه اقدام کردم ولی در هر سه بار شکست خوردم
🔹ده بار تلاش کردم هاروارد بروم ولی آنها نمی خواستند مرا ببینند
🔸حدود ۳۰ بار برای کار درخواست دادم ولی هر ۳۰ بار ردم کردند
🔹ایده کسب و کار اینترنتی را با ۲۳ تیم مطرح کردم‌ آنها گفتند ارزش ندارد
🔹🔸هیچ کس باور نداشت بتوانم موفق شوم
🔸من مجبور شدم برای گرفتن ۳۰۰۰ دلار وام سراغ بانک بروم که سه ماه دوندگی کردم ولی بی فایده بود
🔹با ۳۰ -۴۰ نفر سرمایه گذار خطرپذیر ایده ام را مطرح کردم حاضر به همکاری نشدند و گفتند فراموشش کن
🔹🔸با همه اینها من به ایده ام‌باور داشتم البته نه به بزرگی علی بابای امروز.
🔹🔸من مجبور بودم سخت کار کنم نهایتا توانستم‌۵۰.۰۰۰ دلار از ۱۸ نفر پول جمع کنم  ولی به مدت ۳ سال  کسب و کار ما حتی یک دلار  درآمد نداشت
و.....
✅در ادامه ویدیو جک ما نکته های ارزشمندی  را می گوید که می تواند مفید و الهام بخش باشد
@modiriatenovin

✅یادآوری:
علی بابا (Alibaba) یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های تجارت الکترونیک جهان است که در سال ۱۹۹۹ توسط جک ما کارآفرین چینی، تأسیس شد. این شرکت با هدف متصل کردن کسب‌وکارهای کوچک و متوسط به بازار جهانی شروع به کار کرد. علی بابا از طریق پلتفرم‌های مختلف مانند Taobao، Tmall و Alibaba.com، خرید و فروش آنلاین محصولات را برای میلیون‌ها کاربر فراهم کرده است
ضمن اینکه #جک ما نیز یکی از موفق ترین کارآفرینان و افراد ثروتمند جهان تبدیل شده است
@modiriatenovin

آدرس سایت علی بابا
www.alibaba.com

عادت به هرچیز، نخست از تار عنکبوت سست تر است،

اما کم کم سخت تر  از زنجیر می شود.

#ساموئل_اسمایلز

@modiriatenovin✅

سلام همراهان گرامی
به منظور تامین بیشتر نظرات شما، یک نظرسنجی در پست بعدی انجام‌ می دهیم‌
انتظار داریم‌ مشارکت حداکثری داشته باشید
رویه فعلی معمولا پست هایی که گذاشته می شود شامل موارد زیر است
#خلاصه کاربردی یکی از کتاب های مفید (یک پست)‌
#گزیده هایی از سخن صاحب نظران (دو پست)‌
می توانیم‌رویه فعلی را به صورت اساسی تغییر دهیم‌ که یک نمونه اش سه پست قبلی است که ویدئو محور است که چند روز پیش منتشر کردیم‌
در این روش جدید ویدیو های الهام بخش و کاربردی از کارآفرینان ، اندیشمندان ، صاحب نظران تأثیر گذار جهان به زبان اصلی در کانال منتشر می شود
روش سوم هم این است که ترکیبی باشد
یعنی هم خلاصه کتاب هم ویدیو زبان اصلی
لطفا نظرات خود را با مشارکت در نظرسنجی اعلام نمایید 👇👇
@modiriatenovin

🟢 چرا ملت ها شکست می خورند ؟
               👇خلاصه کتاب 👇
@modiriatenovin

🟣خلاصه کتاب چرا ملت ها شکست می خورند:
✅چرا برخی کشورها ثروتمند و قدرتمند هستند، در حالی که برخی دیگر فقیر و ضعیف باقی می مانند؟
این پرسشی است که نویسندگان کتاب "چرا ملت ها شکست می خورند" به دنبال پاسخ آن هستند.
✅داود عجم اوغلو و جیمز رابینسون در این کتاب، با بررسی تاریخ و شرایط مختلف کشورها، به این نتیجه می رسند که #نهادهای اقتصادی و #سیاسی یک کشور، کلید اصلی موفقیت یا شکست آن هستند.
✔️نهادهای اقتصادی به قوانین، مقررات و ساختارهایی گفته می شود که نحوه #تولید، #توزیع و #مصرف ثروت را در یک جامعه تعیین می کنند.
✔️نهادهای سیاسی نیز به قوانین و ساختارهایی اشاره دارند که نحوه تصمیم گیری و قدرت در یک جامعه را مشخص می کنند.
🟢مهمترین نکات کتاب:

🔸🔹 نهادهای فراگیر در مقابل نهادهای بهره کش: نویسندگان دو نوع نهاد را از هم متمایز می کنند: نهادهای فراگیر که به همه افراد جامعه فرصت رشد و پیشرفت می دهند و نهادهای بهره کش که تنها به نفع گروه کوچکی از افراد عمل می کنند و مانع رشد و توسعه جامعه می شوند.
🔹🔸 اهمیت انقلاب های سیاسی: انقلاب های سیاسی می توانند به تغییر نهادها و ایجاد فرصت های جدید برای رشد و توسعه منجر شوند.
🔹🔸 نقش جغرافیا: جغرافیا می تواند بر نوع نهادهایی که در یک جامعه شکل می گیرند تاثیرگذار باشد، اما به تنهایی تعیین کننده نیست.
🔹🔸 اهمیت فرهنگ: فرهنگ نیز می تواند بر نهادها و توسعه اقتصادی تاثیرگذار باشد، اما به تنهایی نمی تواند علت اصلی موفقیت یا شکست یک کشور باشد.
🟢چرا  رویکرد  کتاب مهم است؟
🔹 این کتاب با ارائه یک چارچوب تحلیلی جدید  کمک می کند تا به طور عمیق تری به #دلایل #توسعه یافتگی یا #عدم توسعه یافتگی کشورها پی ببریم.
🔹 اهمیت سیاست گذاری: این کتاب نشان می دهد که سیاست گذاری های اقتصادی و سیاسی می توانند نقش بسیار مهمی در ایجاد نهادهای فراگیر و توسعه اقتصادی داشته باشند.
🔹 توجه به نابرابری: این کتاب به نقش نابرابری در شکست ملت ها تاکید می کند و نشان می دهد که چگونه نهادهای بهره کش می توانند نابرابری را افزایش دهند و مانع رشد اقتصادی شوند.
@modiriatenovin

صعود به اورست 13 روز به طول می انجامد،
اما سقوط از ان فقط :  "8 ثانیه"

ساختن روابط مدتها به طول می انجامد اما از بین بردن  آن فقط در چند ثانیه!!!

#دیوید_برنز

@modiriatenovin✅

فرصتی برای پشیمونی نیست، بعضی کارهایت خوب بوده بعضیاش بد، باید اشتباهات ات را اصلاح کنی  و ادامه بدی!

👤 #آنتونی_هاپکینز

@modiriatenovin

🟢 کتاب ۴۸ قانون قدرت
#رابرت گرین
👇#قانون ۱۵ 👇

@modiriatenovin

🟢 قانون‌ ۱۵ قوانین قدرت رابرت گرین : دشمن را کاملاً نابود کنید

🔹در این قانون رابرت گرین بر این ایده تاکید دارد که در مواجهه با دشمنان و رقبا، نباید آنها را نیمه‌کاره شکست داد، بلکه باید آنها را به‌طور کامل از بین برد تا هیچ فرصتی برای بازگشت، انتقام یا تهدید مجدد نداشته باشند.
🔹به نظر می رسد  اسراییل در شرایط فعلی این استراتژی را در مواجه با حماس و حزب الله بکار گرفته است و تلاش دارد به موازات جنگ میدانی رهبران این دو جریان سیاسی را ترور و حذف نماید تا امکان سازماندهی مجدد ، هدایت و رهبری نبرد را از آنها گرفته و از این طریق شکست آنها را رقم بزند

🔹🔸🔹 مثال‌های تاریخی بکارگیری قانون ۱۵:
1. هانیبال و رم:  هانیبال، (ژنرال کارتاژی)  برای تصرف  رم  حمله کرد در ابتدای جنگ رمی‌ها او را شکست دادند  اما چون او را کاملاً نابود نکرده بودند ، هانیبال بعد از سازماندهی مجدد نیروهای خود دوباره حمله کرد و جنگ‌ سالها ادامه یافت. گرین می گوید  اگر رمی‌ها هانیبال را به‌طور کامل نابود کرده بودند، دیگر نیازی به مواجهه با حملات بعدی او نبود.

2. ژولیوس سزار و سنای روم: همانگونه که در قانون ۱۴ بیان شد ژولیوس سزار از نقشه‌های پنهانی و جاسوسی برای کنترل دشمنانش در سنا استفاده کرد. اگرچه این به او کمک کرد، اما برخی از دشمنانش مثل بروتوس زنده ماندند. در نتیجه، او بعداً با توطئه‌ای از سوی همان دشمنان مواجه شد و ترور شد. این نشان می‌دهد که سزار به جای نابودی کامل دشمنانش  به آنها اجازه داد که تا حدودی قوی بمانند و در نهایت خودش قربانی شد.

3. لوئی چهاردهم و مخالفانش: لوئی چهاردهم از تظاهر به دوستی برای کنترل مخالفانش بهره برد (قانون ۱۴)، اما در جاهایی که خطر را حس می‌کرد، آنها را کاملاً شکست داد. او از این روش برای تثبیت قدرت خود استفاده کرد.
این مثال نشان می‌دهد که  شناخت دقیق دشمنان (از طریق جاسوسی و نظارت) کمک می‌کند تا آنها را به طور کامل نابود کنید و این همان کاری است که اسراییل انجام می دهد

۴.ژان‌باتیست کولبر و نیکلا فوکه (لوئی چهاردهم):
   نیکلا فوکه، وزیر مالی فرانسه در زمان لوئی چهاردهم، به دلیل خودنمایی بیش از حد و تلاش برای جلب توجه، باعث شد که لوئی احساس تهدید کند. لوئی چهاردهم تصمیم گرفت تا او را به‌طور کامل از قدرت کنار بزند. او به جای اینکه فقط او را از مقامش عزل کند، فوکه را به زندان انداخت و اموالش را مصادره کرد. با این اقدام، لوئی تضمین کرد که فوکه دیگر هرگز تهدیدی برای او نخواهد بود.

۵- پادشاه اشور و بابل:
   یکی دیگر از مثال‌های گرین مربوط به پادشاه آشوری است که علیه بابل جنگید. او تصمیم گرفت تا شهر بابل را کاملاً نابود کند، زیرا می‌دانست که اگر بخشی از آن را باقی بگذارد، بابل دوباره قوی خواهد شد و می‌تواند تهدیدی برای سلطنت او باشد. بنابراین، او شهر را به‌طور کامل تخریب کرد و مردمانش را پراکنده کرد. این عمل تضمین کرد که بابل هرگز نتواند علیه او شورش کند.

۶-کراسوس و اسپارتاکوس:
   کراسوس، ژنرال رومی، برای سرکوب شورش بردگان به رهبری اسپارتاکوس وارد جنگ شد. او تصمیم گرفت که تنها راه خاتمه دادن به این تهدید، نابودی کامل شورش است. در نتیجه، او تمام نیروهای اسپارتاکوس را به‌شدت شکست داد و هزاران برده را به صلیب کشید تا اطمینان حاصل کند که دیگر هیچ برده‌ای جرأت شورش نداشته باشد.
✅ نتیجه‌گیری کاربردی:
اگرچه گرین در این قانون تأکید به نابودی کامل دشمنان دارد   لکن این تفکر ریشه در تمامیت خواهی به جای حل اصولی یک تعارض و اختلاف اساسی است که  به نظر ما یک شیوه غیراخلاقی است و لزوما نیز نمی تواند همیشه موفق باشد
بهترین استراتژی استفاده از شیوه برد-برد در حل اختلافات بنیادین دارد که با تمرکز بر منافع مشترک قابل حصول است
در شرایط فعلی که سطح اختلافات ایران و اسراییل به مرحله جنگ تمام عیار نزدیک شده است و هر کدام از  طرفین  نابودی طرف دیگر را به انحاء‌ مختلف بیان می کنند ، لازم است به جای این روش به یک بازنگری اساسی در تفکر و استراتژی  دست زنند و استراتژی برد-برد را جایگزین استراتژی حذف یکدیگر کنند

@modiriatenovin