Telegram Web Link
مباحثات/

🔹یادداشت کوتاه یکی از طلاب سوسنگرد از حوادث اخیر خوزستان و نقش‌آفرینی طلاب

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
📚 انتشار کتاب روایت جذب (علل گرایش و جذب به جنبش های جهادگرای سلفی) به قلم هادی معصومی زارع مدیر میز عراق و شامات اندیشکده مرصاد

🔸در مقدمه ناشر در خصوص ویژگی‌های این اثر آمده است:

🔹از نقاط قوت و از وجوه تمایزبخش این پژوهش نسبت به دیگر آثار موجود می‌توان به حضور مستقیم نویسنده در میدان‌های نبرد سوریه و عراق و در نتیجه بهره‌گیری از روش‌های کیفی میدانی همچون مشاهده، مصاحبه و روش‌های مشارکت مستقیم و غیرمستقیم جهت خلق و تولید محتوا اشاره کرد. نویسنده از روش مصاحبه به عنوان یک روش کیفی برای اخذ دیدگاه ده‌ها تن از اعضای گروه‌های جهادگرای داعش و القاعده و در دو کشور سوریه و عراق و نیز طیفی از نخبگان شیعه، اهل سنت و کردهای عراق و سوریه و نیز نخبگان جریان اخوان المسلمین و همچنین آشنا شدن با باورهای ایشان بهره گرفته است. همچنین نویسنده خلال سال‌های گذشته و در پوشش فردی گرونده به اندیشه‌های جهادگرایی، گفتگوهایی از طریق شبکه‌های اجتماعی با برخی از اعضا و گروندگان به این گروه‌ها ترتیب داده است. در پژوهش جاری بسته به طرف مورد مصاحبه، از هر سه روش مصاحبه‌های بی ساختار، نیمه ساختار یافته و ساختار یافته استفاده شده است.

🔹به موازات این، نگارنده همچنین از روشهای کیفی و تفسیری «مشاهده» و «مشارکت مستقیم و مشارکت غیرمستقیم» برای گردآوری داده‌های پژوهش بهره برده است. در حقیقت با بهره‌گیری از این متد پژوهشی، نویسنده کوشیده است تا با هدف دست یافتن به اطلاعات و داده‌های دست اول خود را به جای افراد، کنشگران و جریان‌های مورد مطالعه قرار داده و جهان را از دریچه نگاه ایشان مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.

🔹همچنین از مهم ترین روش‌های اسنادی مورد استفاده در پژوهش جاری میتوان به روش «تحلیل کمّی محتوی» اشاره کرد که با بررسی بسامد و کمّیت کلمات و اصطلاحات مورد کاربرد در متون یا اسناد منتشره از سوی بازیگری معین، شناخت جهان بینی، باورها، اعتقادات و ایدئولوژی را دنبال میکند. افزون بر این از امتیازات دیگر این کتاب بهره‌گیری از منابع دسته اول جهادگرایان سلفی است که نویسنده در تکیه و استناد به آن ها حساسیت خاصی به خرج داده است.

🔸 قیمت : 120 هزار تومان
👈برای تهیه این کتاب با 20 درصد تخفیف و ارسال رایگان با شماره 02537830553 یا آی دی @mers_Ad تماس حاصل فرمایید.


©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
بسمه‌تعالی
لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِندَ رَبِّهِمْ(انعام/۱۲۷)

خبر درگذشت بانوی پارسا، متعلقه‌ی صالحه‌ی فقیهِ فقیدِ متخلّقِ معادباورِ دنیاگریز رضوان جایگاه، زنده‌یاد آیت‌الله شب‌زنده‌دار طاب ثراه موجب تأثر و تأسف شد. این مصیبت را با یاد خیر آن رادمرد زاهد و مربی اخلاق و معلم نفوس‌ ِ مستعده به فرزند برومندشان، عالم و فاضل بارع و فقیه ارجمند و استاد حوزه علمیه حضرت آیت‌الله شب‌زنده‌دار و بیت محترم‌شان خاندان حضرات آیات کریمی جهرمی و شرعی تسلیت گفته از خداوند غفور و رحمان برای آن بانوی مؤمنه غفران و رحمت و حشر با خاندان رسالت علیهم‌السلام و برای بازماندگان سلامت و عافیت و صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت داریم.


رضا استادی، غلامحسین اسماعیلی، محسن الویری، علیرضا امینی، عبدالرضا ایزدپناه، شکرالله بهرامی، حمید پارسانیا، محمود تقی‌زاده داوری، محمودرضا جمشیدی،جویا جهان‌بخش، مرتضی جوادی آملی، محسن جوادی، سید مهدی خاموشی، عبدالحسین خسروپناه، عبدالامیر خطاط، رسول جعفریان،محمدعلی چلونگر، محمد رحمانی نیشابوری،احمد زادهوش، علیرضا سبحانی، محمدتقی سبحانی، سید احمد سجادی،نصرالله شاملی، سیدکاظم شمس، علی شیروانی، هادی صادقی، محمدحسن صافی گلپایگانی، سید عباس صالحی، حسن طارمی راد، سید یوسف طباطبائی‌نژاد، سیدمحمدکاظم طباطبائی‌نژاد، نجم‌الدین طبسی، عباس ظهیری، احمد عابدی، سید محمود علوی، سید کمال فقیه ایمانی، محمدحسین فلاح‌زاده، محمدهادی فلاح‌زاده، محمد قائنی، سید علی قاضی عسکر،علی کرباسی‌زاده، احمد مبلغی، جواد محدثی، محمد محمدی ری‌شهری، رضا مختاری، علی‌اکبر مسعودی خمینی، مسعود مکارم، محمد مصدق، حیدر مصلحی، محمدحسن مظاهری،حکمت‌علی مظفری، محمدمهدی معراجی،حسین ملکا، اصغر منتظرالقائم، محمد جعفر منتظری، محمدعلی مهدوی راد، هادی نجفی، علی نظری‌منفرد، علی نکونام گلپایگانی، عبدالفتاح نواب، محمدجواد نورمحمدی، هاشم نیازی، احمد واعظی، مجید هادی‌زاده
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
حجت‌الاسلام والمسلمین محمدزمانی در گفت‌وگو با مباحثات:

✔️ حوزه علمیه هیچ برنامه‌ای برای ساماندهی عزاداری و مداحی ندارد


🔸 مرز بین خرافات و بدعت با شعائر واقعی حسینی محور اصلی گفت‌وگویی بود که با حجت‌الاسلام والمسلمین جواد محمدزمانی نویسنده و شاعرآیینی و رئیس انجمن شاعران آیینی داشتیم. وی متولد سال ۱۳۵۶ در شهر تهران و دارای تحصیلات حوزوی خارج فقه و اصول و همچنین کارشناسی ارشد از دانشگاه ادیان و مذاهب است.

🔹 اول باید بررسی کنیم که آیا نفس ابداع و نوآوری در عزاداری ایراد دارد یا خیر؟ ما می‌دانیم که شیوه‌های عزاداری در طول تاریخ متفاوت بوده است؛ مثلاً در یک دوره به نخل‌گردانی اهمیت داده می‌شده و یا در یک دوره، رکن مجالس عزاداری تعزیه‌خوانی بوده است و... از جمله‌ٔ این عزاداری‌ها پیاده‌روی اربعین است که در دوره‌های قبل هم وجود داشته؛ ولی در دوره‌ی ما پررنگ شده است و جمیعت چند میلیونی در آن شرکت می‌کنند.

🔹 یک مشکل اساسی داریم و آن این است که ما یک مرکز دیده‌بان و یک رصدگر آیین‌های عزاداری نداریم که در طول سال تحولات عزاداری را رصد کند و نقاط قوت و ضعف را شناسایی کرده و هشدار دهد و خطرات و آسیب‌ها را به جامعه اعلام کند. بخشی از این دیده‌بانی بر عهده‌ٔ حوزه علمیه است؛ در حالی‌که حوزه علمیه‌ٔ ما هیچ برنامه جامعی برای مسألهٔ عزاداری نداشته و هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری کلانی برای این عرصه نداشته است؛ آنچه انجام شده، بیشتر اعزام مبلغ بوده.

🔹 باید مراقب باشیم هیئت‌ها و عزاداری‌های ما به نحو سکولار نباشد. رکن اصلی جریان سکولار در هیئت‌ها، تبلیغ عزاداری غیرمعرفت‌افزا است؛ یعنی عزاداری‌ای صرفاً عاطفی و خالی از عناصر دیگر که در واقع، با اهداف و انگیزه‌های عاشورا مخالف است. چنین جریاناتی به شکل سرسختی با تطبیق عاشورا با مباحث اجتماعی و سیاسی مبارزه می‌کنند و از بازشناخت شمرهای زمان پرهیز دارند و می‌خواهند یک عزاداری بی‌روح و بی‌خاصیت که هیچ‌وقت به پدیده‌ای مثل انقلاب اسلامی نینجامد را ترویج کنند.

🔹 باید بین دو چیز تفکیک قائل شویم؛ یکی سیاسی‌کاری و و تفکر جناحی و دیگری نگاه سیاسی به معنای اعمِ آن؛ یعنی شناخت خطوط کلی. وقتی من می‌گویم هیئت‌ها باید سیاسی باشند به این معنا نیست که روی زید و عمر بحث کنند؛ بلکه به این معناست که ما باید با تأسی از وقایع عاشورا خط حق و باطل روزگار خودمان را بشناسیم. این قابل انکار نیست که رژیم کودک‌کُش اسرائیل، همان خط بنی‌امیه را دنبال می‌کند و مصداق شمر زمان و قاتلین حضرت علی‌اصغر می‌باشد. آیا ما نباید این را ما به مردم اعلام کنیم؟ آیا نباید موضع خودمان را نسبت به انقلاب، شهدا، امام و خط انقلاب اسلامی نشان بدهیم؟

🔹 قبل از انقلاب چقدر ارزش اخلاقی درجامعه وجود داشته است؟ آن زمان، بزهکاری و دزدی و فساد خیلی بیشتر از الآن بوده؛ به برکت انقلاب، این آسیب‌ها کمتر شده است. البته این به معنای فقدان ضعف نیست؛ ضعف‌های اخلاقی درجامعه وجود دارد؛ اما اگر به صورت کلی نگاه کنیم، می‌بینیم که ارزش‌ها پررنگ شده‌اند. قبل از انقلاب شما جوان هفده هجده ساله‌ای را پیدا نمی‌کردید که عاشق رفتن به اعتکاف و جلسات عزاداری باشد.
http://yon.ir/f1qZl

متن کامل گفت‌وگو را در INSTANT VIEW بخوانید

لینک مطلب در سایت مباحثات👇👇👇
http://mobahesat.ir/16723
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
Forwarded from راوی
🌐درگذشت عاشوراپژوه برجسته حوزوی

راوی #حوزه: در بین اخبار پیاپی و تلخ مرگ‌ومیرها امروز خبر رسید که حجت‌الاسلام مهدی پیشوایی؛ پژوهشگر سیره امامان شیعه و به‌ویژه عاشورا نیز در ایام عزاداری سالار شهیدان، در 76 سالگی بر اثر ابتلا به کرونا درگذشته است.

پیشوایی؛ طلبه‌ای مشکین‌شهری و عضو تحریریه مجله «درس‌هایی از مکتب اسلام» در دهه پنجاه بود که سه سال مدیریت داخلی این مجله را به عهده داشت و پس از انقلاب نیز در آن‌جا و نشریات «مبلغان»، «پیام حوزه» و «تاریخ اسلام در آینه پژوهش» قلم می‌زد. اوایل انقلاب بود که پیشوایی به منظور پالایش بخش‌های مربوط به تاریخ اسلام در کتاب‌های درسی تاریخ دبیرستان، ارتباط نزدیکی با مرحوم استاد سید جعفر مرتضی عاملی یافت. وی عضو هیأت مؤسس مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق (وابسته به آیت‌الله سبحانی) و عضو هیأت علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی بود. متون درسی مرکز تدوین حوزه در زمینه تاریخ به‌دست پیشوایی تألیف یا زیر نظر وی تدوین شده است.

او درباره علاقه خود به تاریخ اسلام می‌گوید: «بنده در ایامی که به تبلیغ می‌رفتم، مانند بسیاری از مبلغان آن دوران از کتاب‌ها و مقاتل قدیمی زمان صفویه و قاجار استفاده می‌کردم، اما به مرور زمان مطالعاتم در زمینه تاریخ اسلام بیشتر شد و متوجه نادرستی بسیاری از مطالب درج شده در این کتاب‌ها و مقاتل شدم. کم‌کم اعتمادم از این کتاب‌ها سلب شد و هر چه بیشتر در مسائل تاریخ اسلام پیش می‌رفتم متوجه ضعف و سستی مطالب این کتاب‌ها می شدم و دیگر این مطالب و تذکر به روضه‌خوان‌ها مرا خسته کرده بود، تا اینکه بعد از انقلاب اسلامی کتاب‌هایی در زمینه تحریفات عاشورا نوشته شد و انتقادات وسیعی در این زمینه به وجود آمد و روشنگر‌ی‌هایی از سوی آیات عظام و علما و اندیشمندان حوزوی در جامعه صورت گرفت».

پیشوایی از همایش‌های متعدد در حوزه که حاصلی ندارد و چیزی بیش از اتلاف هزینه و وقت نیست، انتقاد می‌کرد. همچنین اعمال سلیقه در ممیزی کتاب‌ها مورد اعتراضش بود و به منظور حل مسأله، قانون را فصل‌الخطاب می‌دانست تا از آشفتگی پرهیز شود.
مشهورترین کتاب مرحوم پیشوایی «سیره پیشوایان» بود که بیش از دو دهه است به عنوان کتاب درسی طلاب حوزه‌ مورد استفاده قرار می‌گیرد. دو کتاب «سیر مطالعاتی تاریخ اسلام» و «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا(ع)» زیر نظر وی تهیه شده است.
می‌توان «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا(ع)» را آخرین و البته مهم‌ترین اثر پیشوایی در تاریخ اسلام دانست که در میان کتاب‌های عاشورایی برجسته می‌شود. به گفته خودش: «از مزایای این کتاب جامعیت آن است. در این کتاب هر آنچه تصور می‌شود یک خطیب و مبلغ برای روضه‌خوانی نیاز دارد گنجانده شده و بسیار معتبر و غنی و علمی است ... همچنین مباحث فرهنگی و اجتماعی قیام عاشورا، فلسفه قیام امام حسین(ع) و دیدگاه‌های مهمی که در این مورد وجود دارد را مطرح کردیم، در این کتاب دیدگاه‌های عارفان، صوفیان، مادی‌گرایان، غربی‌ها و حتی تفکرات غلط مطرح شده و دیدگاه اهل بیت(ع) نیز در پاسخ به آن‌ها مطرح گردیده است».

در نقد این اثر او گفته شده که عدم نتیجه‌گیری قطعی در برخی مباحث، از ایرادهای آن است:
«در برخی موارد مطلبی تبیین شده است اما نتیجه‌گیری قطعی از آن به عمل نیامده، مثلاً درباره وضعیت سرهای شهدا بعد از واقعه کربلا و زمان انتقال آن‌ها به کوفه و همچنین در مورد حضرت رقیه(س) نتیجه‌گیری دقیقی صورت نگرفته است، اما در مورد اربعین حسینی که بسیاری افراد، قطعیت آن را زیر سؤال می‌برند تحقیق خوب و جامعی صورت گرفته است».
@rawinews
طالبان؛ هزینه و فایده‌های حمایت از آن برای حوزه علمیه


🔹 طالبان در چند ماه اخیر به شکل غیرطبیعی کنترل بخش‌های زیادی از افغانستان را به دست گرفته است و عملا جنگی از سوی نیروهای نظامی برای حفظ مناطق وجود ندارد و ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور با سقوط حکومت مرکزی، طالبان حاکمیت خود را در سراسر افغانستان اعلام کند.

🔹 مردم ایران نیز بواسطه‌ی اشتراکات فرهنگی و دینی و همسایگی با افغانستان حساسیت بالایی نسبت به این وقایع داشته‌اند و آنچه که مشاهده می‌شود احساس تنفر و مخالفت نسبت به طالبان است؛ احساسی که متکی به عملکرد و اوج و فرودهای این گروه در دو دهه‌ی اخیر است. اما در این بین برخی تحلیل‌گران معتقدند طالبان با پوست‌اندازی و تغییرات جدی، هویتی جدید و مستقل دارد و نباید آن را با عملکرد گذشته قضاوت کرد.

🔹 در حوزه علمیه قم نیز در مقابل فضای غالب مخالفت مراجع و علما با طالبان، عده‌ای معدود تلاش می‌کنند چهره‌ی ضدآمریکائی طالبان را نشان داده و آن را معیار مهمی برای همراهی یا تایید این گروه عنوان نمایند. این در حالی است که صحت‌سنجی تحلیل‌های اخیر درباره طالبان و میزان تغییر آنان و فهم ماهیت جدید این گروه به زمان بیشتری نیاز دارد و نمی‌توان براساس تک‌معیارهای ظاهری درباره‌ی این گروه اظهار نظر کرد.

🔹 اما نکته‌ی مغفول در این زمینه آن است که موضوع طالبان ممکن است در فضای حوزه علمیه منجر به ایجاد انشقاق شود؛ انشقاقی که هزینه‌ی آن نسبت به فایده بسیار بیشتر است. واقعیت امر آن است که فضای غالب حوزه نگاه کاملا منفی به طالبان دارد و آنانی که نگاه مثبت به این گروه دارند نمی‌توانند بدون ارائه‌ی شواهد مستدل و قوی در بلندمدت نظر خود را تبلیغ کنند و هزینه‌ی روانی برای فضای انقلابی در حوزه ایجاد نمایند. این نگاه منفی امری کاملا جدی و طبیعی است تا آنجائی که فرماندهان نظامی نیز نتوانستند مراجع تقلید و اعضای جامعه مدرسین را در این زمینه با خود همراه سازند.

🔹 ازین رو به برخی از افرادی که تلاش دارند طالبان را متفاوت از گذشته و همراه با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران و انقلاب معرفی نمایند توصیه می‌شود در بیان نظرات خود عجله نکنند و اجازه دهند رخدادها و عملکرد طالبان دربلندمدت نشان دهد چه میزان می‌توان این گروه را تایید یا همراهی نمود.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
پرونده ویژه محرم
سیره علما در عزاداری امام حسین(ع)

🔹 سیره علما و مراجع بزرگ تقلید در زمینه عزاداری امام حسین(ع) چگونه بوده است؟ عزاداری برای امام حسین(ع) در بینش و جهان‌بینی آنان چگونه بوده است؟ در این پرونده به مطالعه مطالبی پیرامون سیره و نگاه امام خمینی(ره)، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، آیت الله العظمی فاضل لنکرانی و آیت الله العظمی بهجت به عزاداری سید و سالار شهیدان خواهیم پرداخت.

🔹 عزاداری در نگاه امام خمینی
https://mobahesat.ir/5119

🔹 عزاداری در منظومه فکری آیت‌ﷲ‌العظمی فاضل لنکرانی
https://mobahesat.ir/5161

🔹 آموزه‌های نیکِ عزاداری در اندیشه آیت‌ﷲ صافی گلپایگانی
https://mobahesat.ir/5246

🔹 سیره آیت‌ ‌الله‌العظمی بهجت در عزاداری
https://mobahesat.ir/5324


🔸 مشاهده متن کامل:
https://mobahesat.ir/21574
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به روایت آیت الله جوادی آملی

#کودتا
#جوادی_آملی
#نفت

@mobahesatmagz
کارشناس جریان‌های سلفی جهادی در گفت‌وگو با مباحثات:
تغییرات طالبان ممکن است تاکتیکی برای تحکیم حاکمیت خود باشد/
ریشه‌ی اعتقادی طالبان اجازه مشارکت شیعیان را نمی‌دهد

🔸 با آقای محمد ابراهیم نژاد به گفت‌وگو نشسته‌ایم. وی دانشجوی دکترای تاریخ تشیع و بیش از ده سال در حوزه جریان‌ها و گروه‌های جهادی به تحقیق و پژوهش پرداخته‌ است. کتاب‌های «معمار تکفیر و ترور»، «پرچم‌های برافراشته» و«داعش»حاصل تلاش آقای ابراهیم نژاد در موضوع گروه‌های جهادی بوده است.
🔹 هویت طالبان مبتنی بر اعتقادات «سنی، حنفی، دیوبندی» است. اگر به گذشته دیوبندی نگاه کنیم متوجه می‌شویم نگاه آنان به شیعه مثبت نبوده و تاحدودی تخاصمی است. شاه ولی‌الله دهلوی و پسر او که کتاب معروف «تحفه اثنی‌عشری» را تالیف کرده‌است که در رد آن کتاب «عبقات‌الانوار» نگاشته شده است، از بزرگان این فرقه هستند. همچنین در کتب عقیدتی دیوبندی ردیه‌های زیادی علیه شیعه نوشته شده است که اغلب آنها ابتدا در شبه قاره طرح شده و بعدا به افغانستان کشیده شده است.
🔹 در کنار بررسی متون و تاریخچه‌ی طالبان باید به عملکرد آنان در جایگاه قدرت و حاکمیت نگاه کنیم. ظاهر امر تاکنون این را نشان می‌دهد که آنان تمایل دارند در مسند قدرت با سایر اقوام و مذاهب رابطه‌‌ی مسالمت‌آمیزی داشته باشند و حتی برگزاری مراسم محرم را جایز شمرده و برخی از سران آنان هم برای تایید این برنامه‌ها در آن شرکت کرده‌اند. این نشانه‌ها علائمی برای سیاست تعامل طالبان با سایر فرق و مذاهب اسلامی از جمله شیعیان است و تلاش می‌کنند وارد چالش و تخاصم نشوند.
🔹 از سوی دیگر بحث قومیتی در افغانستان هم بسیار مهم است و در اغلب مواقع مشکلات و چالش‌ها بیشتر از ریشه‌ی عقیدتی، بخاطر جنبه‌های قومیتی است.در دهه‌ی‌90 میلادی که طالبان به قدرت رسید متحد القاعده و طیف «عرب‌افغان‌ها» بود. این نکته هم بسیار مهم است و در دوران جنگ با شوروی شاهد اختلافات درون گروهی طالبان بودیم. در آن دوره بسیاری از عرب‌افغان‌ها، سایر مجاهدان طالبانی را متهم به شرک می‌کردند. بخاطر برخی شعائر مذهبی مانند احترام به اهل‌بیت، زیارت قبور یا مراسمات صوفی‌گری که در بین اهل‌سنت رایج است. طالبانی که در دهه 90 روی کار می‌آید متحد عرب‌افغان‌ها بوده و بخاطر این اتحاد بن‌لادن نیز با ملاعمر بیعت می‌کند و طبیعتا رفتارهای افراطی‌گرایانه طالبان در آن دوره بیشتر بوده‌است.
🔹 فرهنگ افغانستان و وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن مبتنی بر جمعیت هفتاد درصدی است که ساکن روستاها و مناطق کوهستانی هستند. در افغانستان شهرها با معیارهای رایج شهری در اقلیت هستند و اکثریت مردم غیرشهری‌اند و طبیعی است که ارزش‌ها و هنجارهای مطرح شده از سوی طالبان بویژه در خصوص زنان یا ازدواج دختران در سن پائین مطابق با فرهنگ و باور بیش از هفتادرصد مردم است. در این بین یک اقلیت محدودی که در شهرهاهستند و یا به دانشگاه راه یافته‌اند و یا از طریق رسانه‌ها با فضای عمومی جهانی ارتباط برقرار کرده‌اند مخالف چنین الگو و فرهنگی هستند و طبیعتا بخاطر استفاده از رسانه‌ها صدای بلندی هم دارند.این قشر نهایتا ده درصد از مردم افغانستان را تشکیل دهند که متاسفانه می‌بینیم تحلیل‌های بسیاری از مردم ایران یا سایر کشورها درباره افغانستان براساس داده‌هایی است که این گروه ده درصدی تولید می‌کنند.
🔹 یکی از اشتباهات برخی از تحلیلگران سیاسی ایران این است که نمی‌توانند بین طالبان و سایر حرکت‌های سلفی جهادی تمایز قائل شوند. حرکت‌های سلفی جهادی معتقدند که آمریکا یک دولت کفر است و به هرشرایط ممکن باید با آن جنگ کنند. در ادبیات جهادی که طالبان دارد چنین معیارهایی را نمی‌بینیم. تفاوت طالبان با سایر گروه‌های سلفی – جهادی این است معتقدند آمریکا افغانستان را اشغال کرده‌است همان‌گونه که شوروی در دهه هشتاد میلادی اشغال کرد وما با مبارزه شوروی را اخراج کردیم و بعدا با شوروی وارد جنگ و مبارزه هم نشدیم. الان هم طالبان چنین نظری در خصوص آمریکا دارد و جنگ با آمریکا برای اخراج آنان از افغانستان برای اقامه‌ی یک دولت اسلامی در مقابل دولت دست‌نشانده‌ی آمریکاست.
🔹 مسئله دیگر مرتبط با این بحث موضع طالبان در خصوص رژیم اشغالگر قدس و مبارزه فلسطینی‌ها با این رژیم است. براساس مبانی فقهی و اعتقادات حاکمیتی که طالبان دارد نگاه آنان این است که اسرائیل کشور فلسطین را اشغال کرده و به صراحت هم اعلام می‌کنند. اما می گویند از فلسطین فقط حمایت سیاسی خواهیم کرد چراکه براساس مبانی نظری آنان دولت اسلامی شامل مرزهای جغرافیائی افغانستان می‌شود و قرار نیست هیچ اقدام عملی در حمایت از فلسطین انجام دهیم.

🔸 مشاهده متن کامل گفت‌وگو:
https://mobahesat.ir/23472

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
باسمه تعالی
«السلام علی مولانا صاحب الزمان» «عجل الله تعالی فرجه الشریف»

«اعیانهم مفقوده، وامثالهم فی القلوب موجوده»

سنت‌شناسِ پیراسته‌جانِ علوی‌اندیش،واز گرامی‌ترین و نیک‌اندیش‌ترین شیفتگان معارف قرآنی، نبوی و وَلَوی، علامه محمدرضا حکیمی به عالم دیگرپر کشید و آسمانی شد.
آن عزیز - که بی‌گمان قافله‌هایی از دل‌های دردمند با آرمان‌های بلند همراه اوست - از آغازین روزهایی که نوشت تا روزگاران پایانیِ عمرِ سرشار از اقدام و آگاهی‌اش از «معارف ناب ثقلین» گفت و موسوعه گرانسنگ «الحیاة» نگاشت و با آن معارف آفتابگون و آموزه‌های سپیده‌گشا زندگی کرد و با سوز و گداز و داغ و دریغ از روزی که «جهشهای علوی و ولایت مداران علوی» را سرود تا روزگارانی که از «بعثت غدیر، عاشورا و مهدی» سخن گفت و دردمندان اندیشناک عدالت و آگاهی و صلاحِ جامعه را به ایستادن آگاهانه بر آستانۀ «خورشید مغرب» فراخواند، یکسر برای هدایت و راهیابی نسل‌ها در عصرها نوشت و در رسیدن به آرمان‌های والا، چهره‌های منور «مرزبانان حماسه» جاوید را نمایاند و برای انسان‌ها و انسانیت‌ها از «مرام جاودانۀ قرآنی»، «کلام جاودانۀ علوی» و «قیام جاودانۀ حسینی» و خطبه‌های بیداری‌آفرین و خورشیدسان فاطمی سخن گفت و «اعماق جلیل» آنها را در پیش دیدها گذاشت.
فقدان تأسف‌بار این عالمِ عاملِ بسیاردان، دنیاگریزِ معادباور، راست‌خویِ استوارکار و شیدا و شیفتۀ «معارف ثقلین» را به جامعۀ دانش و دانشوری و برادر بزرگوارشان تسلیت می‌گوییم و برای روح منور آن عزیز، غفران و رضوان وحشر با اولیاءالهی مسئلت می‌کنیم و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل.

و سلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیّاً

مسعود آذربايجاني، عبد الرحيم اباذري، علی ابراهیمی، رضا استادی، محمد اسفندیاری، محسن الويری، حمید الهی دوست، عليرضا اميني، ناصر الدين انصاري، هادي انصاري، عبد الرضا ايزد پناه، محمد بركت، رضا برنجكار، سید حسین بهشتی نژاد، محسن پرويز، حميد پارسانيا، حسن پویا، محمود تقي زاده داوری، رسول جعفريان، محمد جعفري، محمد جعفري گيلاني، سید نورالدین جعفریان، محمود رضا جمشيدي، محسن جوادی، مرتضي جوادي املي، جویا جهانبخش، محمدعلی چلونگر، سيد فريد حاج سيد جوادی، عبدالله حاجی‌صادقی، ابو الفضل حافظيان، سيدمحمدرضا حسيني جلالي، محسن حيدري، سید مهدی خاموشی، عبدالحسين خسروپناه، عبدالامیر خطاط، سيد حسن رباني، محمدکاظم رحمان ستایش، محمد رحمانی نیشابوری، حسين رحيميان، ناصر رفيعي، علی اکبر زمانی نژاد، مصطفی دلشاد تهرانی، عليرضا سبحانی، محمدتقي سبحاني، محمدرضا ستوده‌نیا، سیدمحمدحسین سجاد، سیداحمد سجادی جزی، نصرالله شاملی، حميد رضا شريعتمداري، محمود شريفي اقدم، سيدمحمدكاظم شمس، محمد حسن صافی گلپایگانی، سيدعباس صالحی، حسن طارمي راد، عبد الحسين طالعی، سیدمحمد طباطبایی یزدی، سيدمحمدكاظم طباطبايي نژاد، سیدیوسف طباطبائی‌نژاد، عباس ظهيري، احمد عابدی، مسعود عالي، سيد محمدجعفرمرتضي العاملي، ابوالقاسم علیدوست، سيد محمود علوي، سیدمهدی علی زاده موسوی، سيدعلي عماد، محمدعندليب همداني، مهدی غروی قوچانی، محمد هادی فلاح زاده، محمد حسين فلاح زاده، سيدعلي قاضي عسكر، محسن كافي، کریم کشکولی، مجتبی کلباسی، محمود لطيفي، نجف لكزايي، احمد کلباسی، احمد مبلغی، جواد محدثي، علی مختاری، رضا مختاری، عبد الهادي مسعودی، علي اكبر مسعودي خميني، حیدر مصلحی، محمد حسن مظاهری، محمد محمدی ري شهری، مسعود مكارم، سيدعلي موسوی گرمارودی، محسن مهاجرنيا، سید ابوالحسن مهدوی، محمدعلي مهدوي راد، مهدي مهريزی، محمدعلي ميرزايي، حامد ناجی، احمد ناصری، هادی نجفی، احمد نجمي، سيد محمد حسين نسابه، حسن آقا نظري، علي نظري منفرد، سید محمد نقیب، علي نكونام گلپايگاني، سيد عبدالفتاح نواب، محمدجواد نورمحمدی، هاشم نيازي، مهدی نیلی‌پور، احمد واعظي، علي ورسه ای، مجید هادی‌زاده، محمدرضا يوسفي.

🔻🔻🔻
@mobahrsatmagz
📌بیایید، من خودم از این در می‌آیم بیرون
🔘دستگیری امام خمینی به روایت تنها شاهد واقعه

🔹ما تازه چند ماهی بود که به این منزل ـ که در همسایگی منزل امام بود ـ نقل مکان کرده بودیم. من با حاج شیخ فضل‌الله محلاتی، خانه را شراکتی خریده بودم و با ایشان همخانه بودم. زدیکی‌های صبح، در حالی که بلندگوهای حرم پیش‌خوانی اذان صبح را پخش می‌کردند، دیدیم یک نفر دارد کلید می‌اندازد به در منزل ما و یک نفر دیگر در منزل ما را، از کوچه‌ای که منتهی می‌شد به بیت امام، دارد باز می‌کند.همسرم گفت: «دزد آمده!» من گفتم: «شما بمان، من بروم ببینم چه خبر است!» دم در رفتم. دیدم که یک کسی دارد کلید می‌اندازد به فقل در، و چون نمی‌تواند باز کند، کلید دیگری را امتحان می‌کند. پرسیدم: «کیست؟»گفت: «در را باز کن.»

🔸نگاه کردم، دیدم کوچه شلوغ است و رفت و آمد زیادی در جریان است. با خود گفتم که این شخص نباید دزد باشد، برای این‌که در این شلوغی، دزد نمی‌گوید در را باز کن. حدس زدم که برای بیت امام، مشکلی پیش آمده است.به طرف در رفتم تا آن را باز کنم. پرده‌ای را که پشت در آویخته بودیم، کنار زدم که ناگهان در، با ضربة لگدی که از آن طرف زده بودند، به‌شدت باز شد و خورد به پیشانی من و من بر اثر این ضربه به داخل راهرو پرت شدم. پیشانیم شکست و خونزیزی کرد. در همین ‌حال، حدود ده پانزده نفر که بعضی از آنها مسلسل و سرنیزه در دست داشتند، و عده‌ای کماندو که کارد به کمر داشتند، به داخل راهرو هجوم آوردند. بدون این‌که با من کاری داشته باشند، به داخل اتاق‌ها رفتند و شروع به بازرسی کردند. داخل هر اتاق که می‌شدند، می‌پرسیدند: «کلید برق این اتاق کجاست؟» بچه‌های من، کلید برق را می‌زدند و آنها پس از بازرسی می‌گفتند:‌ »آقای خمینی کو؟»

🔹تمام اتاق‌ها را بازرسی کردند. من تاره متوجه قضیه شدم .چون دفعة اولی که ایشان را برده بودند، از این خانه که ما در آن سکونت داشتیم دستگیر کرده بودند ـ این بیت قبلاً متعلق به شهید محلاتی بود که ما از ایشان خریدیم و مدتی در اجاره حاج‌آقا مصطفی فرزند امام بود، و شب پانزده خرداد 1342 امام را در همین خانه دستگیر کرده بودند ـ احتمال می‌دادند که امام، مثل سابق، در این بیت باشند. پس از بازرسی اتاق‌ها، چون کسی را نیافتند، آمدند و گفتند: «آقای خمینی در اتاق‌ها نیست!» من گفتم: «ما چه کار کنیم؟ شما که رفتید و اتاق‌ها را دیدید، ما که نمی‌توانیم ایشان را پنهان کنیم. ایشان در منزل خودشان هستند.» گفتند: «به منزلشان هم رفتیم، نبودند.»

🔸پس از آن‌که مأمورها رفتند، پارچه‌ای پیدا کردم و خون پیشانی و صورتم را پاک کردم. بعد رفتم دم در. دم در ایستاده بودم که فوری یک نفر با سرنیزه آمد و آن را به طرف سینه من گرفت و گفت:‌ «برو تو!» دیدم که آنها از کشتن آدم‌ها باکی ندارند، به منزل رفتم و در را بستم. بالای در شیشه نصب شده بود، رفتم و از آن بالا به بیرون نگاه کردم. چند دقیقه نگذشت که دوباره زنگ خانه را زدند. در را باز کردم. گفتند: «آقای خمینی، در خانه‌اش نیست.» گفتم: «شما که اینجا راگشتید، نبود؛ حالا دیگر چه بکنیم؟» در ضمن همین صحبت بودیم که یک دفعه دیدم، اتومبیل فولکسی، پای درخت روبه‌روی خانه، روشن شد. گویا امام مشغول خواندن نماز شب بودند، با شنیدن صدای موتور فولکس، متوجه جریان می‌شوند و از پشت بام، آنها را صدا می‌کنند که «بیایید، من خودم از این در می‌آیم بیرون» چند لحظه بعد، امام لباس پوشیدند و از در بیرون آمدند. ایشان را به داخل فولکس راهنمایی کردند. به این دلیل از اتومبیل فولکس استفاده کردند که چون کوچه‌ای که به طرف مسجد سلماسی می‌رفت، باریک و تنگ بود و جابه‌جایی اتومبیلی از نوع بزرگ‌تر در آن کوچه، کار آسانی نبود.تشکیلات اصلی مأمورها، جلوی بیمارستان مستقر بود. امام را با اتومبیل به آنجا بردند و پس از تعویض اتومبیل، به سمت تهران حرکت کردند.

🔹حدود ده، پانزده دقیقه در کوچه ماندم که یکی آمد و همکارش را صدا زد که «جناب سرهنگ بیا، دیگر کار تمام شد.» اسم امام را نمی‌بردند و نمی‌گفتنند که دستگیر شده، فقط می‌گفتند «کار تمام شد.» عده دیگری از مأمورها از در خانه امام بیرون آمدند و تعدادی دیگر، از پنجره طبقه بالای اتاق همسایه، پایین پریدند. آنها به طرز مخصوصی، از طبقه بالا، به پایین می‌پریدند، به این ترتیب که پشت به دیوار، کفش‌های کتانی‌شان را روی دیوار سُر می‌دادند و پایین می‌آمدند تا از فشار بدنشان کاسته شده و وقتی به زمین می‌رسند، صدمه نبینند.

📚آیت الله فیض گیلانی در مصاحبه با پروژه مستند پانزده خرداد
❗️آیت الله فیض گیلانی امروز جمعه ۵ شهریور ١۴٠٠ش به علت کهولت سن، دار فانی را وداع گفت.

https://www.tg-me.com/horalhistory/455
@Howzehoralhistory
به مناسبت سالگرد ربایش امام موسوی صدر

🔹 تکنیک‌های گفت‌وگو در اندیشه و کنش امام موسی صدر
https://mobahesat.ir/10008

🔹 مروری بر زندگی امام موسی صدر
https://mobahesat.ir/8437

🔹 خانم حورا صدر:امام موسی صدر دغدغه اعتلای حوزه را داشت
https://mobahesat.ir/7601

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
گفت‌وگوی اینترنتی حجت‌الاسلام شهاب‌الدین حائری با منتقدین
درنگی در مبانی فقهی و قانونی برخورد با گروه‌های تروریستی

🔸 مقدمه: در روزهای اخیر انتشار فیلمی از یک مادر که فرزند خود را به جرم عضویت در سازمان مجاهدین خلق به محاکم قضائی معرفی کرده بود، برخی بحث‌ها و نظرات مختلفی را در پی داشت.
حجت‌الاسلام شهاب‌الدین حائری شیرازی در یک گروه عمومی با چندتن از مخالفین این اقدام بحثی انجام داده است که جهت اطلاع از نظریات گوناگون و سطح آن منتشر می‌شود. لازم به ذکر است مطالب مطرح شده دیدگاه مباحثات نمی‌باشد:
🔹 شهاب‌الدین حائری: فرض کنیم در زمانه‌ی فعلی یک نفر فرزندی دارد که خدای نکرده مانند داعشی‌ها، آدم‌کش است و بسیار جنایت‌آمیز رفتار می‌کند. آیا اگر مادری جای فرزند خودش را لو بدهد تا او مرتکب جنایت‌ بیشتری نشود اشکالی دارد؟اگر این مادر به فرزندش بگوید که چرا انقدر آدم‌کشی کردی که اکنون بخواهند اعدامت کنند آیا اشکالی دارد؟ شما آن فضای ابتدای انقلاب را در نظر بگیرید، در آن فضا منافقین واقعاً آدم‌کشی می‌کردند و خشونت به خرج می‌دادند. من کم سراغ ندارم افرادی که فقط به جرم اینکه ذهنیت انقلابی داشته و طرفدار امام راحل بوده و داشته یک خواروبار فروشی را اداره می‌کرده رفتند در مغازه‌اش و او را کشتند. فکر می‌کنم خیلی مطلب غریبی نیست تاانسان بخواهند قضاوت‌های نادرستی راجع به این خانم بکند. آن زمان در آن فضا، مجاهدین خلق و منافقین رفتارهای بسیار خشونت‌باری انجام دادند. یک مادری هم رفته و گفته بچه‌ی من دارد خشونت‌آمیز رفتار می‌کند و آدم‌کشی می‌کند، رفته جایش را لو داده. به نظر من کارش تحسین‌آمیز هم هست.

🔹 خانم ... :اینکه فرزندت اگر داعشی باشد، باید لو بدهی به نظر من وظیفه شهروندی‌ات را انجام می‌دهی؛ اما سوال من این است که به چه کسی و به کجا لو بدهی؟ تو نمی‌توانی یک جنایتکار را لو بدهی به یک جنایتکار دیگه. اگر یک قوه قضایی عادلی بود، یک جایی بود که عدالت آنجا اجرا میشد، مادر می‌رود آنجا و جنایتکار را به آن عدالتخانه تحویل می‌دهد.مثلا داعشی را به طالبان تحویل نمی دهی یا طالبان را به داعش.

🔹 خانم... :چه کسی به علمای 90-80 ساله اجازه می‌دهد؟ چه کسی اجازه می‌دهد که علما با این سن و سال برای اینکه چه کسی چطور باید کشته شود و چرا کشته شود تصمیم می‌گیرند؟ و اینکه اصلاً کشته شود؟ این دستور ترور منظور است.آفرین، انسانِ افراطی همه جا هست. در اسرائیل، امریکا و در ایران هم هست. در ایران قدرت شرع به آن‌ها اجازه می‌دهد که هر کاری را انجام دهند و پاسخگو نباشند. در امریکا و جاهای دیگر، قانون وجود دارد و این بی‌قانونی اگر صورت بگیرد و ثابت شود که رئیس دولتی یا یکی از دولتمردانشان اجازه داده شده چنین جنایتی را بکنند، خودِ همان قانون و افکار عمومی با آن انسان برخورد می‌کند. آیا ما در ایران هم می‌توانیم چنین کاری کنیم یا خیر؟

🔹 شهاب‌الدین حائری: این بحث اینکه یک عالم اجازه دهد مربوط به زمانی است که محاکم شرع و محاکمی که عادلانه برخورد کنند در کار نبوده است. به هرحال حداقل اکنون هیچ‌یک از علما حق ندارند چنین حکمی بدهند. یعنی اگر عالمی هم چنین حکمی دهد با او برخورد می‌کنند. اگر حکم دهد که بروید یک نفر را بکشید می‌گویند دادگاه هست و باید این مسئله از طریق دادگاه عمل شود.

🔸 مشاهده متن کامل گزارش:
https://mobahesat.ir/23483

🔻🔻🔻🔻
@moabahesatmagz
تاملی در برخی از دغدغه‌های موافقان و مخالفان طب سنتی

محمدعلی علمی(طلبه حوزه علمیه قم)

🔹 در هفته‌های اخیر توفیقی دست داد و در جمع تنی چند از دوستان پزشک و همچنین برخی از طبیبان سنتی و همچنین دوستان آشنا با حکمت و فلسفه سعی کردیم که از منظرهای مختلف به کوری‌ها و بینش‌های جریان اصلی پزشکی و همچنین طب‌های مکمل به خصوص با توجه به فضای ایران، بیاندیشیم. آنچه در ادامه می‌آید جمع‌بندی من از این مباحثات است:

1- جریان اصلی و مدرن پزشکی نه تنها لزوما مغایرتی با طب‌های مکمل ندارد، بلکه می‌توان با استناد به تاریخ، تاثیر پذیری‌ آن از برخی از طب‌های دوران گذشته از جمله طب ایرانی، و نقش طب ایرانی در تکوین و رشد جریان اصلی و مدرن پزشکی را مشاهده و آشکار کرد. این مسیر می‌تواند با توجه به هم‌افزایی علم، فلسفه و دین، و همچنین مباحث بین‌رشته‌ای کماکان ادامه پیدا کند و در آینده شاهد تصحیح و تکمیل بیش از پیش پزشکی باشیم.

2- یکی از مهمترین سنجه‌های پزشکی مدرن تجربه‌ی روشمند است؛ این سنجه در طب ایرانی هم به چشم می‌خورد؛ البته در طبیعیات و همچنین طب ایرانی-حکمی مسائل حکمت مبنا و تجربه مبنایی وجود دارد که می‌توان هر دسته را به دقت سنجید و نسبتشان را با فیزیک و پزشکی جدید مشخص کرد. به نظر می‌رسد که کوری‌ها و بینش‌های دست‌آورهای حکمی و علمی گذشتگان قابل تشخیص و تفکیک است.

3- سازمان جهانی بهداشت، طب‌های مکمل از جمله طب یونانی-عربی که طب ایرانی-حکمی هم ذیل آن قرار می‌گیرد را مشروط بر اثبات و استفاده‌ی روشمند در کنار جریان اصلی پزشکی به رسمیت شناخته است؛ و در بسیاری یا حداقل برخی از کشورهای دنیا به طب‌های مکمل بها داده می‌شود، و از آنها در کنار پزشکی مدرن برای کاهش آلام و درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود.

4- آنچه که نارضیاتی طبیبان سنتی و... را در ایران فراهم آورده، بها ندادن به طب‌های مکمل است. کسانی که به دنبال اثبات و استفاده‌ی روشمند از طب ایرانی-حکمی هستند از چند جهت مورد ظلم واقع شده‌اند. یک: شیادان و سودجویانی که به اسم طب سنتی و... منافع خود را تامین می‌کنند، و همچنین افرادی که چنین قصدی ندارند و واقعا می‌خواهند خدمت کنند، اما بخاطر جهل مرکب، ناخواسته خیانتشان بیش از خدمتشان است. دو: سیاستگذارانی که بستر مناسبی برای تحقیق و اثبات و استفاده‌ی روشمند از طب سنتی را فراهم نمی‌آورند. سه: برخی از پزشکان جریان اصلی که بین جاهلان یا خائنان و دغدغه‌مندانِ دانا تفکیکی قائل نمی‌شوند و همه را به یک چوب می‌رانند، که خود این هم می‌تواند ناشی از خیانت یا جهل مرکب باشد.

5- آنچه که در ایرانِ امروز نگرانی برخی از پزشکان متعلق به جریان اصلی و مدرن را فراهم آورده، جهل مرکب و یا شیادی برخی از طبیبان خود خوانده است. کسانی که تن به تجربه‌ی روشمند نمی‌دهند. و حاضر نیستند مدعیاتشان را چنانکه باید به اثبات برسانند. تا زمانی که چنین باشد تفاوت دارو و دارونما و همچنین عوارض داروها مشخص نخواهد شد. و هر ننه قمری می‌تواند ادعای طبابت کند. و این روند زیان‌های جبران ناپذیری داشته و خواهد داشت.

6- در ساحت نظر بايد بستری برای تحقيقات روشمند در زمينه‌ی طب‌های مكمل از جمله طب ایرانی-حکمی فراهم شود. اهالی این طب هم باید بتوانند بر اساس سنجه‌های قابل قبول، مدعیات و کارآمدی‌شان را اثبات کنند. چنانکه طب سوزنی چین تا حد قابل توجهی این کار را کرده و مقبول جریان اصلی پزشکی واقع شده است.

7- در ساحت عمل می‌توان با داشتن برنامه‌هايی، از جمله مشخص كردن سازمان يافته‌ی طبيبان واقعی و تفکیکشان از طبیبان جعلی، و همچنین میزان تخصص و... در حيطه‌ی طب‌های مكمل؛ و همچنین با توجه به ترياژ برای تشخیص بیماری‌ها، و بهترین روش یا روش‌های درمان؛ به سمت استفاده از طب‌های مکمل در کنار جریان اصلی پزشکی رفت. با این وصف طب‌های مختلف باید به صورت روشمند و در کنار جریان اصلی پزشکی مورد توجه قرار بگیرند و همگی در قبال مسئولیت‌شان پاسخگو باشند. طرح‌های اخیر مجلس بیش از آنکه در این راستا باشد، به نظر می‌رسد که قرار است سازمانی منفک از سازمان و وزارت بهداشت و جریان اصلی پزشکی را سامان دهد. در اینصورت نگرانی‌هایی از این دست که تجربه‌ی روشمند کماکان کمرنگ باشد و جهل مرکب و خیانت پررنگ، به نظر می‌رسد کاملا بجاست.

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
«طب‌اسلامی» یا پمپاژ بی‌اعتمادی به نظام؟

🔹 «یکی از کارهائی که دشمن میکند، بی‌اعتماد کردن مردم نسبت به مسئولین است. ما باید مواظب باشیم خودهامان جوری حرف نزنیم که مردم به مسئولین کشور، مسئولین دولتی، مسئولین قضائی، مسئولین قوه‌ی مقننه بی‌اعتماد بشوند؛ که این بی‌اعتمادی ناحق است؛ دشمن این را میخواهد»

🔹 این هشدار رهبر معظم انقلاب نسبت به تلاش دشمن برای بی‌اعتمادسازی مردم به ارکان مختلف نظام بارها با ادبیات مختلف از سوی ایشان بیان شده‌است. اما چه کسی فکر می‌کرد حرکتی که به نام «طب اسلامی» از یک دهه قبل با محوریت برخی افراد مشخص آغاز شد روزی مخاطب این هشدارهای رهبری باشد؟

🔹 طب اسلامی، طب سنتی و سایر روش‌های طبی مرسوم در دنیا دارای روش‌ها و ادعاهایی هستند که طبیعی است باید به عرصه‌های علمی عرضه و اثبات شوند. در این بین تجربه‌ی بسیاری از مردم کشورمان نیز درباره بهره‌گیری از طب سنتی یا اسلامی بسیار مثبت بوده‌است، اما از چند سال پیش افرادی داعیه‌دار تبلیغ و معرفی طب اسلامی شدند که روش و سبک رفتاری آنان لطمات جبران‌ناپذیری را درپی داشته‌است.

🔹 اصلی‌ترین روش این گروه برای اثبات نظریه‌های خود در ابتدا رد مطلق هرروش پزشکی است که خارج از طب اسلامی شمرده شود. طبیعی است چنین مبنائی نخستین گام برای خارج کردن ادعاهای آنان از مسیر منطقی و علمی است. از جمله روش‌های این گروه زیرسوال بردن و باطل دانستن مطلق روش‌های پزشکی است که در کشور و در ساختار وزارت بهداشت پیگیری می‌شود. این گروه با چاشنی برخی ادعاهای جبهه انقلابی مانند نفوذ صهیونیست و ... در ابتدا توانستند اعتماد گروهی از مردم متدین و انقلابی را به خود جلب کنند.

🔹 اما نتیجه‌ی چنین تبلیغاتی پس از چند سال، بی‌اعتمادی مطلق گروهی از مردم به حاکمیت است. پمپاژ ادعای «دروغ‌گو بودن مدیران» و «خلاف بودن هرآنچه‌که از سوی متولیان رسمی پزشکی کشور» ارائه می‌شود فراتر از آنکه مربوط به بحث پزشکی باشد، بی اعتمادسازی مردم نسبت به حاکمیت است. هدفی که دشمن در چهل ‌سال اخیر تلاش کرد با روش‌های مختلف مانند فضاسازی‌های مسموم رسانه‌ای یا ایجاد نارضایتی‌های اقتصادی و سیاسی به آن برسد.

🔹 در واقع این افراد در دو سال اخیر به اندازه چهل‌سال تلاش دشمن برای بی‌اعتمادسازی مردم نسبت به نظام فعالیت کردند و توانستند کلیت نظام را در بین طرفداران خود به عنوان یک مجموعه‌ی دروغگوی تحت نفوذ صهیونیست‌ها معرفی کنند.

🔹 با عملکردی که از گروه‌های موسوم به «طب‌اسلامی» مشاهده شده است باید گفت این افراد در ابتدا واقعیت مهم طب اسلامی و سنتی را به انحراف و ابتذال کشیده و در گام دوم عملا وارد فرایند فرقه‌گرایی‌های سیاسی و اجتماعی شده‌اند. یکی از ویژگی‌های فرقه‌ها استفاده هنرمندانه از دروغ و ادعاهای کذب برای اثبات مدعاهای قطب‌ها و بزرگان فرقه‌هاست. روشی که هم‌اینک در بین برخی از مبلغین طب اسلامی بویژه در فضای رسانه‌ای حاکم شده است.

🔹 روان جامعه بخاطر صدمات گسترده‌ای از از بحران کرونا دیده‌است شدیدا مستعد اتفاقات ناگوار است. اتفاقاتی که پس از بی‌اعتمادی به حاکمیت ایجاد می‌شود و مانند ماجرای طرح بنزین یا سایر موارد مشابه به آشوب‌های خیابانی می‌کشد. باید دید مسئولان امنیتی چه طراحی و چه برنامه‌ای در مواجهه با این گروه‌های خطرناک دارند.

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸پیام ذیل از سوی جمعی از طلاب حوزه علمیه خواهران برای مباحثات ارسال شده‌است و با توجه به رسالت رسانه‌ای توسط مباحثات منتشر می‌شود.
انتظار می‌رود مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران توضیحات لازم را در این زمینه ارائه کند.
🔻🔻🔻

⚡️مدیریت فرهنگی حوزه‌های علمیه خواهران؛ بازیچه رویکردهای جامعه‌شناسانه

🔹با تمام شدن مدت فعالیت پنج‌ساله سرکار خانم ظهیری، معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه‌های علمیه خواهران، گزینه‌ای که جهت جایگزینی ایشان به کادر اداری معرفی شد جوانی به نام خانم منصوری است که توسط حلقه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع) پیشنهاد شده‌ و هیچ‌گونه رزومه علمی و اجرایی قابل توجهی در کارنامه ندارد. ایشان که صرفا به عنوان دانشجوی دکتری دانشگاه باقرالعلوم شناخته می‌شود به دلیل حمایت‌های خاص افراد ذی‌نفوذ بدون آشنایی با مناسبات حوزه‌های علمیه خواهران و زی‌طلبگی معرفی شده است.

🔹از آن‌جایی که جوانگرایی مد‌نظر در عرصه مدیریتی بدون ضابطه‌مندی و شایسته‌سالاری خطر آسیب به حوزه‌های علمیه خواهران را در پی دارد به نظر می‌رسد نیاز است حجت‌الاسلام و المسلمین آقای بهجت‌پور که بخش سیاست‌گذاری مرکز مدیریت را نیز به حلقه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم سپرده‌اند نسبت به تفوق ایده‌های جامعه‌شناسانه بر مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران پاسخگو باشند.

🔹مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران به عنوان نهادی برآمده از انقلاب اسلامی، در نسبت با حوزه و سنت جاری آن قابل تعریف است و در شرایط کنونی که وضعیت فرهنگی حوزه‌های علمیه خواهران به دلیل امواج فمنیستی و سکولار آماج تهدیدات گوناگون است انتظار می‌رود فردی باتجربه و صاحب‌نام جایگزین خانم ظهیری شود نه اینکه جایگاه‌های مدیریتی حوزه سکوی رزومه‌سازی برای جوانانی باشد
که با محیط‌های حوزوی بیگانه بوده و انگاره‌های جامعه‌شناسانه را بیشتر از فقه، اصول و معارف حوزوی می‌شناسند.
مدیریت حوزوی کشور در پیشگاه خداوند متعال نسبت به بازیچه‌شدن سرنوشت طلاب و حوزه‌های علمیه خواهران در راستای تجربه‌اندوزی مدیران جوان و جویای نام و عدم دقت مدبرانه مدیرانِ بالادستی مسئول است.

🔹قطعا فرهنگ و تبلیغ برآمده از جامعه‌شناسی غربی اگر کارآمد بود برای دانشگاه‌هایی که به نام حوزه تاسیس شده و آورده‌ای به قامت هزینه‌های صورت‌گرفته، برای اسلامی‌سازی علوم غربی و ترویج معارف اهل‌بیت در ساختار آموزشی و پژوهشی کشور نداشته‌اند.

🔹از مدیریت حوزه‌های علمیه خواهشمندیم تا در خصوص چنین رویه‌های غلطی در مدیریت حوزه علمیه خواهران پاسخگو بوده و در خصوص نحوه گزینش، رزومه و توانمندی همه معاونان مرکز شفاف‌سازی نماید.

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
تأملی در نسبتِ «واکسن‌هراسان» با «علامۀ طهرانی»

🖋سید محمدحسین دعائی
طلبه حوزه علمیه مشهد مقدس

🔹 از همان اوائل ظهور بیماریِ «کرونا» در «جامعۀ ایران» تا به امروز، برخی از خواص متعلق به جبهۀ ایمان ـ مثل: عالمان و مبلغان دینی، فعالان میدان طب و دیگر کنشگران عرصۀ عمومی ـ موضعی مخالف با موضع نهادهای حاکمیتی اتخاذ کرده و در موارد متعددی مثلِ «پروتکل‌های درمانی» و «محدودیت‌های اجتماعی»، بر این اختلاف اصرار ورزیده‌اند. البته روشن است که نمی توان همۀ این مخالف‌خوانی‌ها را در یک دسته جای داد و همۀ آن‌ها مشمول یک حکم دانست. بلکه باید با توجه به متغیرهایی هم‌چون «نیت، رویکرد، روش‌، هدف، استدلال، مخاطب و خروجی»، به دسته‌بندی آن‌ها و مدح یا ذمشان پرداخت. اما آن‌چه در این نوشتار مد نظر بوده و با ضرس قاطع می‌توان از زشتی و ضرر آن سخن گفت، آن دسته از مخالف‌خوانی‌هایی است که خواسته یا نخواسته، در مقابل نظرات و اقداماتِ «حاکم جامعۀ اسلامی» و «ولی فقیه جامع الشرائط» شکل گرفته است.

🔹 اما باز هم برخی از خواص و عوام اهل حق، به مخالفت برخاسته و با عناوین مختلف، زیر بار واکسیناسیون نمی‌روند؛ همان واقعیت تلخی که با لحاظ آن، از این جماعت، در نوشتار حاضر، با عنوانِ «واکسن‌هراسان» یاد شده است.و البته کار به همین جا ختم نمی‌شود؛ بلکه برخی از همین افراد، برای توجیه مخالفت خود، به شبیه‌انگاری و یکسان‌پنداریِ «واکسن‌هراسی» و «مخالفت علامۀ طهرانی با طرح کاهش جمعیت» پرداخته و می‌کوشند تا از این طریق، زمینۀ قبول حرف خود را فراهم آورند. مثلا یکی از فعالان فضای مجازی، در کنار تصویری از «علامۀ طهرانی» و عکس جلد کتابِ «کاهش جمعیت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین» توییت می‌زند:«‏سال‌ها پیش مخالفت‌ها با کنترل جمعیت را با عباراتی همچون ضدنظام، ضدولایت و ضدعلمِ‌مدرن، سرکوبِ رسانه‌ای کردند و بعد از سی‌سال مشخص شد که اتفاقا همان‌ها دلسوز نظام، حامی ولایت و عالم واقعی بوده‌اند. لکن طوری نشود که سال‌ها بعد کروناهراسی هم عبرت تاریخ شود.»

🔹 اگر کنش اجتماعیِ «علامۀ طهرانی» در ماجرای «کاهش جمعیت» کنش درستی بوده است ـ که بوده است ـ و اگر این افراد، کنش مذکور را کنش درستی دانسته و به حقانیت و اصالت آن اذعان دارند ـ که دارند ـ می‌توان از دریچۀ همین تشبیه و با تمرکز بر همین مقایسه، به ارزیابی و عیارسنجی عملکرد آنان در ماجرای «کرونا» پرداخت و به شاخصی برای تصمیم‌گیری و اقدام در موارد مشابه رسید.

🔹 به‌راستی «علامۀ طهرانی»، پس از آن‌که به استعماری‌بودن و ضداسلامی‌بودنِ «طرح کاهش جمعیت» پی بردند، با چه پیش‌فرض‌ها و طبق چه مقدماتی، یکه و تنها به مخالفت علنی و عملی با این طرح پرداختند، کتابِ «کاهش جمعیت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین» را نوشتند و همۀ سختی‌ها و تلخی‌های این اقدام عمومی را به جان خریدند؟ نکتۀ کلیدی و البته مغفول در پاسخ این سؤال، چیزی نیست جز: «احراز نظر ولی فقیه».

🔹 بر همین اساس می‌توان به این نتیجه رسید که: عملکردِ «برخی از خواص و عوام اهل حق» در ماجرای «کرونا» ـ از جمله عملکردِ «واکسن‌هراسان» ـ هیچ نسبتی با عملکردِ «علامۀ طهرانی» در ماجرای «کاهش جمعیت» ندارد؛ زیرا:
🔸 اولا، بسیاری از مخالفت‌های صورت‌گرفته در ماجرای «کرونا»، برخاسته از یک نگاه تخصصی نبوده و اساسا صلاحیت برای ابراز علنی و عمومی ندارند.
🔸 و ثانیا، رهبر معظم انقلاب در بسیاری از مسائل مربوط به «کرونا» ـ از جمله در مسئلۀ استفاده از «ماسک» و «واکسن» یا در رابطه با محدودیت‌های تعیین‌شده برای فعالیت‌های مذهبی مثل «عزاداری» و «پیاده‌روی اربعین» ـ بارها نظر خود را به‌صراحت اعلام کرده و از عموم مردم خواسته‌اند که در این حوزه با مسئولان امر همکاری کنند.

🔹 بنابراین دیگر نمی‌توان با استناد به عملکردِ «علامۀ طهرانی» در ماجرای «کاهش جمعیت»، به مخالفت با این موارد و توجیه این مخالفت پرداخت. زیرا این استناد، نه تنها کمکی به توجیه مسئله نخواهد کرد، بلکه حماسۀ علمی و فرهنگیِ «علامۀ طهرانی» را هم زیر سؤال خواهد برد؛ همان حماسه‌ای که بر این مبنا استوار بود: «در تصمیم‌گیری‌ها و موارد تقاطعِ انظار، انسان باید تابع [حکومت اسلامی و ولی فقیه] باشد؛ عملاً اگر تخلّف کند، مجرم است و گناهکار.»

🔸 مشاهده متن کامل مقاله:
https://mobahesat.ir/23501

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡️به مناسبت رحلت عالم ربانی علامه حسن‌زاده آملی

🔹ایشان در جلد دوم کتاب «عیون مسائل نفس»، سِرّ عالم شدن خود را چنین بیان نموده اند:

"در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى كه در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم ؛ در رؤیاى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كردم و به زیادت جمال دل آراى ولى الله اعظم ، ثامن الحجج ، على بن موسى الرضا - علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیه و الثناء - نائل شدم .

در آن لیله مباركه قبل از آن كه به حضور باهر النور امام (علیه السلام ) مشرف شوم ، مرا به مسجدى بردند كه در آن مزار حبیبى از احباء الله بود و من فرمودند: در كنار این تربت دو ركعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه كه بر آورده است ، من از روى عشق و علاقه مفرطى كه به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم .

سپس به پیشگاه والاى امام هشتم ، سلطان دین رضا - روحى لتربه الفداء، و خاك درش تاج سرم - رسیدم و عرض ادب نمودم ، بدون اینکه سخنى بگویم ، امام كه آگاه به سر من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى دانست فرمود: نزدیك بیا!

نزدیك رفتم و چشم به روى امام گشودم ، دیدم آب دهانش را جمع كرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود كه : بنوش ، امام خم شد و من زیانم را در آوردم و با تمام حرص و ولع از كوثر دهانش آن آب حیات را بوسیدم و در همان حال به قلبم خطور كرد كه امیرالمؤمنین على (علیه السلام ) فرمود: پیغمبر اكرم (صلى الله علیه وآله ) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم كه هزار در علم و از هر درس هزار در دیگرى به دوى من گشوده شد.

پس از آن امام (علیه السلام ) طى الارض را عملا به من بنمود، كه از آن خواب نوشین شیرین كه از هزاران سال بیدارى من بهتر بود به در آمدم ، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم كه روزى به گفتار حافظ شیرین سخن به ترنم آیم كه :

دوش وقـت سحـــر از غصه نجــــاتم دادند

وندر آن ظلمـــت شـــب آب حیــــاتم دادند

چه مبارك سحرى بود و چه فرخنده شبى

آن شب قـــــدر كه این تازه بـــــراتم دادند

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
Forwarded from مباحثات
✔️نگاهی به تاریخچه پیاده‌روی اربعین

🔸بازنشر | به بهانه پیاده‌روی عظیم اربعین حسینی

🖊سید سجاد مرتضوی

🔹از نقل‌های تاریخی این گونه به دست می‌آید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار(ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده‌‎ و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است‏؛ ولی در قرن‌های گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومت‌های مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار(ع) در زمان‌ها و مکان‌های مختلف دچار سختی‌های فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.

🔹حاکمان حکومت‌های شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشته‌اند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدولة، یکی از نوادگان عضدالدولة‌‎، در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین(ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود‌‎.

🔹در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفت. نقل‌های دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب می‌دهد‏.

🔹علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار(ع)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشته‌اند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری (قده) مرسوم بوده‎ و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفته‌اند و مرحوم آخوند خراسانی (قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف می‌شدند. میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین(ع) به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام می‌کردند و این سفر، سه روز به طول می‌انجامید‌‎.

🔹تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری (قده) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیل‌ها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیت‌الله‌العظمی سید محمود شاهرودی (قده) به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجددا مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی می‌کردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و این گونه سفرهای مقدس رواج یافت‏.

🔹ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه‌‎، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی می‌کردند. این امر سبب شد تا پیاده‌روی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارت‌هایی که به کربلای معلی داشته‌اند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیموده‌اند‌‎. این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین(ع) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه‏ نیز گروه‌هایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت می‌کردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است‌‎.

🔹سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبت‌های مختلف، زائران امام حسین(ع) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را می‌پیمودند و در بین آن مناسبت‌ها، پیاده‌روی اربعین از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین(ع) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است.

🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/21846/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡️اعضای جدید جامعه مدرسین؛ از عالمان نام‌دار تا مدرسان اثرگذار

🔹از زمانی که آیت‌الله مقتدائی اعلام کرد 7 نفر به عنوان اعضای جدید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم انتخاب شده اند 8 سال می گذرد. آخرین بار در سال 1392 بود که حضرات آقایان احمد بهشتی، محسن فقيهی، محسن اراكی، سيد احمد حسينی خراسانی ، سيد عليرضا حائری، محمد عندليب همدانی و جواد مروی به جمع اعضای جامعه مدرسین اضافه شدند. این عضوگیری تا قبل از دهه 90 در اغلب موارد حداکثرهر پنج‌سال یک‌بار انجام می‌شد.

🔹اما انتخاب اعضای جدید اکنون چندسالی است به تاخیر افتاده‌است، بویژه آنکه در دهه 90 قریب به پانزده نفر از اعضای این جامعه که اغلب از نسل اول هم بوده‌اند رحلت کرده‌اند و لزوم افزودن عضو جدید بیش از همیشه احساس می‌شود.

🔹انتخاب اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برعهده‌ی کمیسیونی است که شرایط مختلف علمی، حوزوی، اجتماعی و سیاسی ده‌ها نفر از گزینه‌های احتمالی را سنجیده و پس از تایید نهائی به جلسه شورای عالی جامعه مدرسین عرضه می‌کنند تا با رای اعضای این تشکل قطعی شوند.

🔹جایگاه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از جهات مختلف درون حوزوی و برون‌حوزی قابل توجه است. انتخاب اعضای شورای عالی حوزه و مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور و معرفی او به مراجع تقلید برای تایید نهائی، تشکیل و ساماندهی مجمع نمایندگان طلاب و مهمتر از همه معرفی مراجع تقلید به مکلفین از جمله امورات درون‌حوزوی جامعه مدرسین است که رهبر معظم انقلاب آنها را «وظیفه‌ی ذاتی جامعه مدرسین» عنوان کرده‌اند.

🔹از جهت برون حوزوی نیز در دهه شصت و هفتاد جامعه مدرسین نقش‌آفرینی جدی در سطح ملی داشت. از ورود به موضوع اختلاف برسر اقتصاد باز یا دولتی گرفته تا مواضع پدرانه نسبت به تشکل‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی و اعمال نظر جدی در لیست‌های انتخاباتی مجلس و ریاست‌جمهوی و ارائه لیست مستقل در خبرگان و ... که به دلائل مختلفی که در این خلاصه نمی‌گنجد این نقش‌آفرینی - به جز ارائه لیست خبرگان- از اواخر دهه هشتاد کم فروغ و رو به افول گذاشت.

🔹اما هم‌اینک علیرغم برخی نقد‌های موجود به عملکرد جامعه مدرسین بویژه در امور درون‌حوزوی و خطر از بین رفتن مرجعیت این نهاد در حوزه، فرصت خوبی برای تزریق انرژی مجدد به این نهاد پیش آمده‌است. به رسم گذشته لازم است تعدادی از مدرسان و شخصیت‌های حوزوی به این جمع اضافه شوند و در صورت انتخاب عالمانه و دوراندیشانه آنان می‌توان انتظار داشت موتور محرکه این نهاد بی‌بدیل مجددا به حرکت درآید.

🔹در کنار تمامی معیارهای انتخاب اعضای جدید که مدنظر اعضای کمیسیون و سایر اعضای جامعه مدرسین است توجه به دو نکته ضروری است:

🔸نخست آنکه با نگاهی به اعضای اولیه جامعه مدرسین در ابتدای دهه 40 شمسی مشخص می‌شود این اعضا علمای وقت نبوده و با میانگین سنی بین 35 تا 45 سال جزء فضلاء محسوب می‌شدند و بواسطه‌ی دارا بودن کرسی درس و حضور بدون تکلف در میان بدنه‌ی طلاب به معنای واقعی جامعه‌ی «مدرسین» بودند و شاید به همین دلیل بود که ورود آنان به فعالیت‌های انقلابی و مبارزانی توانست موج بزرگی در حوزه ایجاد کند. با توجه به همین الگو و بررسی اعضائی که در سه دهه اخیر به جامعه مدرسین پیوستند می‌توان گفت به جز چند مورد نادر، مذاق این نهاد در انتخاب اعضا به سوی علمای طراز نخست با میانگین سنی بالای 60سال گرایش پیدا کرده‌است. این درحالی است که هم‌اکنون تعداد قابل توجهی از اساتید قریب‌الاجتهاد با همان سن اعضای نخست تشکیل‌دهنده‌ی جامعه مدرسین ظرفیت بسیار مناسبی برای عضویت در این نهاد هستند.

🔸دوم آنکه اعضای منتخب لازم است توانمندی نقش‌آفرینی در مسئولیت‌های گوناگون را داشته باشند؛ مسئولیت‌هایی که در نهاد جامعه مدرسین لزوما بر عهده‌ی اعضای آن باید باشد وعملکرد قوی این معاونت‌ها و بخش‌های گوناگون است که در نهایت به پررنگ‌تر شدن جایگاه درون‌حوزوی و برون‌حوزوی جامعه مدرسین منجر می‌شود.

https://mobahesat.ir/23509

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
2024/10/01 22:30:03
Back to Top
HTML Embed Code: