⚡ واکاوی سخنان اسلامستیزانه امانوئل مکرون؛ اهداف و راهکارها
🔸 مقدمه:
امانوئل مکرون، روز جمعه در سخنانی اسلام را دینی توصیف کرد که امروزه در سراسر دنیا دچار بحران شده است. او در مراسمی در غرب پاریس اسلامگرایی را یک ایدئولوژی مرگبار توصیف کرد. وی افزود: اسلام دینی است که امروز در همه جای دنیا دچار بحران است، ما فقط این را در کشور خود نمیبینیم. وی افزود قانون اساسی فرانسه به مردم اجازه میدهد به هر اعتقادی که انتخاب میکنند تعلق داشته باشند، اما نمایش ظاهری وابستگی مذهبی در مدارس و خدمات عمومی ممنوع است. مکرون مدعی شده که در پی تصویب لایحهای است که قصد دارد تا مانع از تأثیرگذاری عوامل خارجی بر مسلمانان این کشور شود. این لایحه بهطورکلی در خصوص تقویت سکولاریسم و جدا کردن نهادهای مذهبی ازجمله کلیساها از دولت است، اما مقابله با سرمایهگذاری خارجی برای ساخت مساجد و مدارس مذهبی خصوصی و تقابل با ائمه جماعت دارای تابعیت خارجی در فرانسه را نیز در برمیگیرد. وی مدعی شده است که هدف از اجرای این لایحه مواجه با مشکل افزایش افراطگرایی اسلامی در فرانسه و تقویت «توانایی در زندگی در کنار یکدیگر» خواهد بود.
🔹 اهداف
- مقابله با گسترش اسلام در اروپا و فرانسه: بسیاری از کارشناسان معتقدند که با روند رو به گسترش اسلام در غرب جمعیت مسلمانان در این کشورها بهشدت افزایش پیدا میکند این اتفاق به مذاق سیاستمداران غربی خوش نمیآید و سعی دارند با اعمال سیاستهای ضد دینی و کمک به گسترش گروههای تکفیری به مقابله با چهره رحمانی اسلام واقعی بپردازند.
- اسلام هراسی و ارائه خوانشی خشن، غیرمنطقی از اسلام در غرب: دایرةالمعارف مطالعات قومی و نژادی مینویسد که در یک مطالعه موردی در انگلیس در فاصله سالهای ۱۹۹۴ و ۲۰۰۴، دیدگاههای مسلمانان در رسانهها در خصوص موضوعات مرتبط با آنها کمتر گزارش میشوند و معمولاً گزارشها، تصویری منفی از مسلمانان ارائه میکنند. او مینویسد که مسلمانان و اسلام بهعنوان تهدیدی برای امنیت و ارزشهای غربی به تصویر کشیده میشوند.
- بهرهبرداری انتخاباتی مکرون: مکرون خود را برای انتخابات دور آینده فرانسه آماده میکند، گروههای راست افراطی که اکثراً اسلامستیز هستند رابطه خوبی با مکرون ندارند، مکرون سعی دارد با اعمال محدودیت علیه اسلام در این کشور این گروهها را با خود همراه سازد.
- فرانسه خود را مهد آزادی و برابری و مبدع و منشأ بسیاری از مکاتب فکری میداند، اما همیشه سعی داشته به مقابله با مظاهر اسلامی مانند حجاب و... بپردازد.
- فرانسه سعی دارد فعالیت مساجد، وعاظ، ائمه جماعات و مراکز دینی را زیر نظر داشته باشد تا مانع فعالیتهای افراطی در این مراکز قرار گیرد، شایانذکر است وهابیت در این کشور بهشدت در حال فعالیت است.
🔹 پیشنهادها
- لزوم آگاهسازی جوامع غربی و تمییز قائل شدن بین اسلام حقیقی و اسلام افراطی که زاییده تفکر غرب است.
- حمایت از انجمن و گروههای مذهبی در خارج از کشور و فراهم آوردن خوراک فکری برای بیان اسلام واقعی و برخورد مناسب با چالشها و تهمتهایی که علیه اسلام زده میشود.
- تصویب قانون حمایت از مقدسات الهی در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، یونسکو، قوانین داخلی کشورها تا برای برخورد با این اقدامات ضمانت اجرایی صورت گیرد؛ بهطور مثال در نظام حقوقى انگلستان «کامن لا» فقط نسبت به مقدسات دین مسیحیت، حمایتهای حقوقى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى قانونى قرار نگرفتهاند، به همین دلیل باوجودآنکه قضیه توهین «سلمان رشدى» به پیامبر گرامى اسلام (ص) در کشور انگلستان واقعشده و این کشور محل وقوع جرم محسوب مىگردید ولى دادگاههای این کشور عمل مزبور را غیرقابلتعقیب اعلام نمودند که این مسأله نهتنها موجبات اعتراض شدید مسلمانان را برانگیخته بلکه برخى از حقوقدانان غربى نیز نتوانستهاند در مورد تبعیضآمیز بودن این قاعده و غیرمنطقی و ناعادلانه بودن آن سکوت نمایند.
- بیان استدلالی و منطقی و ضرورت احترام به مقدسات الهی برای نخبگان، روشنفکران، دانشجویان و مردم: شایانذکر است توهین به مقدسات در حقوق اسلام، همانا برخورد با «نظم و اخلاق عمومى» است زیرا در یک جامعه دینى بهویژه جامعه مبتنى بر «حکومت دینى»، با توجه به تعلقخاطر شدید افکار عمومى پیروان ادیان الهى به مقدسات و رهبران دینى که علاوه بر دارا بودن شخصیت خاص، از شخصیت حقیقی ویژهاى نیز برخوردارند.
- باید توجه داشت که تنفر پراکنی، به حاشیه راندن، اعمال محدودیت بر آزادی و حقوق دیگران، همزیستی محقق نخواهد شد؛ بلکه همزیستی از طریق عدالت، آزادی مسئولانه و برابری برای همگان بدون هیچ نوع تبعیض، محقق میشود.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸 مقدمه:
امانوئل مکرون، روز جمعه در سخنانی اسلام را دینی توصیف کرد که امروزه در سراسر دنیا دچار بحران شده است. او در مراسمی در غرب پاریس اسلامگرایی را یک ایدئولوژی مرگبار توصیف کرد. وی افزود: اسلام دینی است که امروز در همه جای دنیا دچار بحران است، ما فقط این را در کشور خود نمیبینیم. وی افزود قانون اساسی فرانسه به مردم اجازه میدهد به هر اعتقادی که انتخاب میکنند تعلق داشته باشند، اما نمایش ظاهری وابستگی مذهبی در مدارس و خدمات عمومی ممنوع است. مکرون مدعی شده که در پی تصویب لایحهای است که قصد دارد تا مانع از تأثیرگذاری عوامل خارجی بر مسلمانان این کشور شود. این لایحه بهطورکلی در خصوص تقویت سکولاریسم و جدا کردن نهادهای مذهبی ازجمله کلیساها از دولت است، اما مقابله با سرمایهگذاری خارجی برای ساخت مساجد و مدارس مذهبی خصوصی و تقابل با ائمه جماعت دارای تابعیت خارجی در فرانسه را نیز در برمیگیرد. وی مدعی شده است که هدف از اجرای این لایحه مواجه با مشکل افزایش افراطگرایی اسلامی در فرانسه و تقویت «توانایی در زندگی در کنار یکدیگر» خواهد بود.
🔹 اهداف
- مقابله با گسترش اسلام در اروپا و فرانسه: بسیاری از کارشناسان معتقدند که با روند رو به گسترش اسلام در غرب جمعیت مسلمانان در این کشورها بهشدت افزایش پیدا میکند این اتفاق به مذاق سیاستمداران غربی خوش نمیآید و سعی دارند با اعمال سیاستهای ضد دینی و کمک به گسترش گروههای تکفیری به مقابله با چهره رحمانی اسلام واقعی بپردازند.
- اسلام هراسی و ارائه خوانشی خشن، غیرمنطقی از اسلام در غرب: دایرةالمعارف مطالعات قومی و نژادی مینویسد که در یک مطالعه موردی در انگلیس در فاصله سالهای ۱۹۹۴ و ۲۰۰۴، دیدگاههای مسلمانان در رسانهها در خصوص موضوعات مرتبط با آنها کمتر گزارش میشوند و معمولاً گزارشها، تصویری منفی از مسلمانان ارائه میکنند. او مینویسد که مسلمانان و اسلام بهعنوان تهدیدی برای امنیت و ارزشهای غربی به تصویر کشیده میشوند.
- بهرهبرداری انتخاباتی مکرون: مکرون خود را برای انتخابات دور آینده فرانسه آماده میکند، گروههای راست افراطی که اکثراً اسلامستیز هستند رابطه خوبی با مکرون ندارند، مکرون سعی دارد با اعمال محدودیت علیه اسلام در این کشور این گروهها را با خود همراه سازد.
- فرانسه خود را مهد آزادی و برابری و مبدع و منشأ بسیاری از مکاتب فکری میداند، اما همیشه سعی داشته به مقابله با مظاهر اسلامی مانند حجاب و... بپردازد.
- فرانسه سعی دارد فعالیت مساجد، وعاظ، ائمه جماعات و مراکز دینی را زیر نظر داشته باشد تا مانع فعالیتهای افراطی در این مراکز قرار گیرد، شایانذکر است وهابیت در این کشور بهشدت در حال فعالیت است.
🔹 پیشنهادها
- لزوم آگاهسازی جوامع غربی و تمییز قائل شدن بین اسلام حقیقی و اسلام افراطی که زاییده تفکر غرب است.
- حمایت از انجمن و گروههای مذهبی در خارج از کشور و فراهم آوردن خوراک فکری برای بیان اسلام واقعی و برخورد مناسب با چالشها و تهمتهایی که علیه اسلام زده میشود.
- تصویب قانون حمایت از مقدسات الهی در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، یونسکو، قوانین داخلی کشورها تا برای برخورد با این اقدامات ضمانت اجرایی صورت گیرد؛ بهطور مثال در نظام حقوقى انگلستان «کامن لا» فقط نسبت به مقدسات دین مسیحیت، حمایتهای حقوقى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى قانونى قرار نگرفتهاند، به همین دلیل باوجودآنکه قضیه توهین «سلمان رشدى» به پیامبر گرامى اسلام (ص) در کشور انگلستان واقعشده و این کشور محل وقوع جرم محسوب مىگردید ولى دادگاههای این کشور عمل مزبور را غیرقابلتعقیب اعلام نمودند که این مسأله نهتنها موجبات اعتراض شدید مسلمانان را برانگیخته بلکه برخى از حقوقدانان غربى نیز نتوانستهاند در مورد تبعیضآمیز بودن این قاعده و غیرمنطقی و ناعادلانه بودن آن سکوت نمایند.
- بیان استدلالی و منطقی و ضرورت احترام به مقدسات الهی برای نخبگان، روشنفکران، دانشجویان و مردم: شایانذکر است توهین به مقدسات در حقوق اسلام، همانا برخورد با «نظم و اخلاق عمومى» است زیرا در یک جامعه دینى بهویژه جامعه مبتنى بر «حکومت دینى»، با توجه به تعلقخاطر شدید افکار عمومى پیروان ادیان الهى به مقدسات و رهبران دینى که علاوه بر دارا بودن شخصیت خاص، از شخصیت حقیقی ویژهاى نیز برخوردارند.
- باید توجه داشت که تنفر پراکنی، به حاشیه راندن، اعمال محدودیت بر آزادی و حقوق دیگران، همزیستی محقق نخواهد شد؛ بلکه همزیستی از طریق عدالت، آزادی مسئولانه و برابری برای همگان بدون هیچ نوع تبعیض، محقق میشود.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
Forwarded from گروه رجال پژوهی حوزه علمیه خراسان
#نشست_پژوهشی
#حدیث_پژوهی
📝 موضوع نشست: «نقش پيامبر اسلام در كتابت و ترويج حديث»
🎙استاد ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمين محمدحسن رباني بيرجندي
🔖برگزار کننده: گروه رجال پژوهي معاونت پژوهش
🕰 چهارشنبه 1399/8/14 ساعت 12
🆔 از طریق سامانه lms: لینک شرکت در نشست:
http://lms2.hozehkh.com/ws/p01
🖥 لینک پیش خبر نشست :
https://www.hozehkh.com/OneEntry?entryID=38952
✅ اخبار و رویدادهای گروه رجال و حدیث حوزه خراسان را در کانال رجال پژوهی دنبال کنید.
✳️ https://eitaa.com/joinchat-1272905738C2804e3683c
❎ https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEkQfIRbFDI4iqZrjg
#حدیث_پژوهی
📝 موضوع نشست: «نقش پيامبر اسلام در كتابت و ترويج حديث»
🎙استاد ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمين محمدحسن رباني بيرجندي
🔖برگزار کننده: گروه رجال پژوهي معاونت پژوهش
🕰 چهارشنبه 1399/8/14 ساعت 12
🆔 از طریق سامانه lms: لینک شرکت در نشست:
http://lms2.hozehkh.com/ws/p01
🖥 لینک پیش خبر نشست :
https://www.hozehkh.com/OneEntry?entryID=38952
✅ اخبار و رویدادهای گروه رجال و حدیث حوزه خراسان را در کانال رجال پژوهی دنبال کنید.
✳️ https://eitaa.com/joinchat-1272905738C2804e3683c
❎ https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEkQfIRbFDI4iqZrjg
Forwarded from گروه رجال پژوهی حوزه علمیه خراسان
#نشست_پژوهشی
#حدیث_پژوهی
📝 موضوع نشست: «نقش پيامبر اسلام در كتابت و ترويج حديث»
🎙استاد ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمين محمدحسن رباني بيرجندي
🔖برگزار کننده: گروه رجال پژوهي معاونت پژوهش
🕰 چهارشنبه 1399/8/14 ساعت 12
🆔 از طریق سامانه lms: لینک شرکت در نشست:
http://lms2.hozehkh.com/ws/p01
🖥 لینک پیش خبر نشست :
https://www.hozehkh.com/OneEntry?entryID=38952
✅ اخبار و رویدادهای گروه رجال و حدیث حوزه خراسان را در کانال رجال پژوهی دنبال کنید.
✳️ https://eitaa.com/joinchat-1272905738C2804e3683c
❎ https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEkQfIRbFDI4iqZrjg
#حدیث_پژوهی
📝 موضوع نشست: «نقش پيامبر اسلام در كتابت و ترويج حديث»
🎙استاد ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمين محمدحسن رباني بيرجندي
🔖برگزار کننده: گروه رجال پژوهي معاونت پژوهش
🕰 چهارشنبه 1399/8/14 ساعت 12
🆔 از طریق سامانه lms: لینک شرکت در نشست:
http://lms2.hozehkh.com/ws/p01
🖥 لینک پیش خبر نشست :
https://www.hozehkh.com/OneEntry?entryID=38952
✅ اخبار و رویدادهای گروه رجال و حدیث حوزه خراسان را در کانال رجال پژوهی دنبال کنید.
✳️ https://eitaa.com/joinchat-1272905738C2804e3683c
❎ https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEkQfIRbFDI4iqZrjg
⚡ نگاهی به اندیشه های مهدی نصیری
✏ نویسنده: حسن جلالالدینی
🔹 مهدی نصیری از فعالان فکری جریان های انقلابی، با معرفی عصر غیبت به عنوان عصر ضلالت سردرگمی وحیرت، با استناد به تعدادی از احادیث، امکان تحقق تمدن اسلامی در غیاب امام معصوم را منتفی میداند.
🔹 وی سردبیر سابق کیهان و فعال فرهنگی جبهه انقلابی با انتشار کتابی با عنوان عصر حیرت، با استناد به روایت غیرموثق وضعیف السند، در صدد اثبات این ادعاست که تمدن اسلامی در دوران غیبت به دلیل نبود امام معصوم و نپرداختن به موضوع سقیفه و سیطره مدرنیته منتقی است. نصیری در تبیین مدعای خود به روایاتی استناد میکند که پیشتر گروههای مخالف نظام مانند انجمن حجتیه با استناد آن، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را باطل اعلام میکردند.
🔹 نصیری در توضیح روایتی از پیامبر که در آن اشاره میشود که او ظهور میکند و زمین را از عدالت دادگری سرشار میکند، آن گونه که از انحراف وستم پر شده بود. ضمن اشاره به مملو بودن فساد در زمین، مینویسد: «اگر انقلاب اسلامی رخ میدهد و نظامی دینی مانند جمهوری اسلامی در ایران مستقر میشود، اولا در مقایسه تباهی و فساد جهانی، بخشی اندک محسوب میشود و ثانیا شاهد بسیاری از کاستیها، تباهیها و بیتعادلیها در درون همین نظام اسلامی و جامعه ایران هستیم که حاکی از فاصله عظیم وعمیق آن با یک جامعه و نظام تراز آرمان ها وارزش های دینی است».
🔹 مهدی نصیری علاوه بر غیبت امام معصوم، نوع نگاه به سقیفه را عامل محقق نشدن جامعه وتمدن تراز تشییع و دین می داند. او که زیرکانه و تلویحا اندیشه تقریبی نظام را مردود دانسته، به گفتمان انقلاب اسلامی میتازد که چرا استعمار ستیزی داشته است، اما سقیفهستیزی نداشته است. در واقع او خواستار اولویت دادن به مساله سقیفه بعد از استعمار ستیزی است وخروجی آن به جز تفرقه و جنگ های شعیه و سنی چه دستاوردی میتواند داشته باشد.
🔹 نگاه نصیری به مدرنیته، گرایش سلفیگری را در وی آشکار میکند. او مدرنیته را بدعتی بزرگ میداند که در برابر سنتهای دینی و درخلا، حاکمیت امام معصوم ایجاد شدهاست و سپس به آثار مدرنیته و جامعه ایران اشاره میکند و مصادیق آنرا خروج جامعه روستا محور به جامعه صنعتی و شهرنشین، استقرار آموزش پرورش به جای مکتبخانههای سنتی، استقرار نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات، بیرون آمدن زنان از خانه و حضور در اجتماع بر خلاف سیره متشرعه،...میشمارد.
🔹 نصیری درباره انقلاب اسلامی نیز برخلاف نظریه مشهور، انقلاب اسلامی را نه اسلامی بلکه حرکتی ناشی از الگوگیری از نگاه چپ مارکسیستی می داند. نصیری خوب میداند که مرحوم امام رضوانالله از شارحین و استوانههای فلسفه اسلامی در حوزهای معاصر هستند اما بدون ذکر نام ایشان، ضمن حمله به جریان فلسفه در حوزههای علمیه، فلسفه اسلامی را بخاطر اشتراک با مدرنیته و باور به عقل خود بنیاد طرد میکند و غیر مستقیم فلاسفه اسلامی را به دلیل قائل شدن به نظریه پیشرفت خطی و تکامل که نافی ربوبیت است را ملحد میخواند.
🔸 پینوشت:
🔺 مهدی نصیری از فعالان فکری و فرهنگی حزبالله تلقی میشود او با سه دهه کار رسانهای وفعالیت مطبوعات نام خود را بر پیشیانی جریان انقلابی حک کرده است. سردبیر سابق روزنامه کیهان، نشریه صبح و سخنرانی در مجامع بسیج دانشجویی وگروههای موسوم به لباس شخصی را در کارنامه خود دارد. او بر تریبونی نشسته است که ارتفاع صدا و مطالبات او از صدای دلسوزترین افراد به اسلام در جامعه مانند ولی فقیه و مرجعیت، بلندتر بوده است. انگاره او نسبت تحولات اخیر جامعه ایران در قالب نقد مدرنیته به عنوان بدعت دینی، نگاهی است که در بخش هایی از مدیریت حوزه علمیه و موسسات حوزوی وجود دارد. تلاش برای بازگشت به جامعه سنتی از طریق ترویج طب اسلامی، تلاش های وافر برای تاسیس مکتبخانهها به سبک قدیم تحت عنوان محلات مسجد محور در قم و مشهد و رد صددرصدی نظام آموزشی کشور، بخشی از اشتراکاتی است که نصیری دربارهي آن مینویسد. جریانهایی که متاسفانه متکی به نهادهای نظام نیز هستند و به آن عمل میکنند.
🔺 گفتمانی که مهدی نصیری درکتاب عصر حیرت از آن رونمایی کردهاست قریب دو دهه است به صورت خزنده و آرام در مراکز مختلف رسوخ کرده است. تا جایی که تفکیک عناصر انقلابی با این جریان فکری به سختی صورت میگیرد. با این وصف اگر کار فکری ونظاممندی در کشور صورت نگیرد همواره شاهد بروز و ظهور جریانهای انحرافی با ورژن های جدید خواهیم بود.
🔸 در همین زمینه:
گفتوگوی تصویری مباحثات با مهدی نصیری و بررسی اندیشههای او
http://mobahesat.ir/22104
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/23099
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏ نویسنده: حسن جلالالدینی
🔹 مهدی نصیری از فعالان فکری جریان های انقلابی، با معرفی عصر غیبت به عنوان عصر ضلالت سردرگمی وحیرت، با استناد به تعدادی از احادیث، امکان تحقق تمدن اسلامی در غیاب امام معصوم را منتفی میداند.
🔹 وی سردبیر سابق کیهان و فعال فرهنگی جبهه انقلابی با انتشار کتابی با عنوان عصر حیرت، با استناد به روایت غیرموثق وضعیف السند، در صدد اثبات این ادعاست که تمدن اسلامی در دوران غیبت به دلیل نبود امام معصوم و نپرداختن به موضوع سقیفه و سیطره مدرنیته منتقی است. نصیری در تبیین مدعای خود به روایاتی استناد میکند که پیشتر گروههای مخالف نظام مانند انجمن حجتیه با استناد آن، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را باطل اعلام میکردند.
🔹 نصیری در توضیح روایتی از پیامبر که در آن اشاره میشود که او ظهور میکند و زمین را از عدالت دادگری سرشار میکند، آن گونه که از انحراف وستم پر شده بود. ضمن اشاره به مملو بودن فساد در زمین، مینویسد: «اگر انقلاب اسلامی رخ میدهد و نظامی دینی مانند جمهوری اسلامی در ایران مستقر میشود، اولا در مقایسه تباهی و فساد جهانی، بخشی اندک محسوب میشود و ثانیا شاهد بسیاری از کاستیها، تباهیها و بیتعادلیها در درون همین نظام اسلامی و جامعه ایران هستیم که حاکی از فاصله عظیم وعمیق آن با یک جامعه و نظام تراز آرمان ها وارزش های دینی است».
🔹 مهدی نصیری علاوه بر غیبت امام معصوم، نوع نگاه به سقیفه را عامل محقق نشدن جامعه وتمدن تراز تشییع و دین می داند. او که زیرکانه و تلویحا اندیشه تقریبی نظام را مردود دانسته، به گفتمان انقلاب اسلامی میتازد که چرا استعمار ستیزی داشته است، اما سقیفهستیزی نداشته است. در واقع او خواستار اولویت دادن به مساله سقیفه بعد از استعمار ستیزی است وخروجی آن به جز تفرقه و جنگ های شعیه و سنی چه دستاوردی میتواند داشته باشد.
🔹 نگاه نصیری به مدرنیته، گرایش سلفیگری را در وی آشکار میکند. او مدرنیته را بدعتی بزرگ میداند که در برابر سنتهای دینی و درخلا، حاکمیت امام معصوم ایجاد شدهاست و سپس به آثار مدرنیته و جامعه ایران اشاره میکند و مصادیق آنرا خروج جامعه روستا محور به جامعه صنعتی و شهرنشین، استقرار آموزش پرورش به جای مکتبخانههای سنتی، استقرار نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات، بیرون آمدن زنان از خانه و حضور در اجتماع بر خلاف سیره متشرعه،...میشمارد.
🔹 نصیری درباره انقلاب اسلامی نیز برخلاف نظریه مشهور، انقلاب اسلامی را نه اسلامی بلکه حرکتی ناشی از الگوگیری از نگاه چپ مارکسیستی می داند. نصیری خوب میداند که مرحوم امام رضوانالله از شارحین و استوانههای فلسفه اسلامی در حوزهای معاصر هستند اما بدون ذکر نام ایشان، ضمن حمله به جریان فلسفه در حوزههای علمیه، فلسفه اسلامی را بخاطر اشتراک با مدرنیته و باور به عقل خود بنیاد طرد میکند و غیر مستقیم فلاسفه اسلامی را به دلیل قائل شدن به نظریه پیشرفت خطی و تکامل که نافی ربوبیت است را ملحد میخواند.
🔸 پینوشت:
🔺 مهدی نصیری از فعالان فکری و فرهنگی حزبالله تلقی میشود او با سه دهه کار رسانهای وفعالیت مطبوعات نام خود را بر پیشیانی جریان انقلابی حک کرده است. سردبیر سابق روزنامه کیهان، نشریه صبح و سخنرانی در مجامع بسیج دانشجویی وگروههای موسوم به لباس شخصی را در کارنامه خود دارد. او بر تریبونی نشسته است که ارتفاع صدا و مطالبات او از صدای دلسوزترین افراد به اسلام در جامعه مانند ولی فقیه و مرجعیت، بلندتر بوده است. انگاره او نسبت تحولات اخیر جامعه ایران در قالب نقد مدرنیته به عنوان بدعت دینی، نگاهی است که در بخش هایی از مدیریت حوزه علمیه و موسسات حوزوی وجود دارد. تلاش برای بازگشت به جامعه سنتی از طریق ترویج طب اسلامی، تلاش های وافر برای تاسیس مکتبخانهها به سبک قدیم تحت عنوان محلات مسجد محور در قم و مشهد و رد صددرصدی نظام آموزشی کشور، بخشی از اشتراکاتی است که نصیری دربارهي آن مینویسد. جریانهایی که متاسفانه متکی به نهادهای نظام نیز هستند و به آن عمل میکنند.
🔺 گفتمانی که مهدی نصیری درکتاب عصر حیرت از آن رونمایی کردهاست قریب دو دهه است به صورت خزنده و آرام در مراکز مختلف رسوخ کرده است. تا جایی که تفکیک عناصر انقلابی با این جریان فکری به سختی صورت میگیرد. با این وصف اگر کار فکری ونظاممندی در کشور صورت نگیرد همواره شاهد بروز و ظهور جریانهای انحرافی با ورژن های جدید خواهیم بود.
🔸 در همین زمینه:
گفتوگوی تصویری مباحثات با مهدی نصیری و بررسی اندیشههای او
http://mobahesat.ir/22104
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/23099
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
گفتوگوی تصویری با آقای مهدی نصیری « مباحثات
مباحثات/
شیخ علیاکبر تهرانی یکی از مدعیان دروغین ارتباط با ائمه معصومین، روز گذشته فوت کرد.
وی در سالهای گذشته ادعاهای واهی در خصوص ارتباط با امام زمان و برخی ادعاهای دیگر هم مطرح کرده بود که متاسفانه برخی افراد ناآگاه هم جذب وی شدند.
سال گذشته کلیپی از نوهی وی منتشر شده بود
https://www.aparat.com/v/XwsPn
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
شیخ علیاکبر تهرانی یکی از مدعیان دروغین ارتباط با ائمه معصومین، روز گذشته فوت کرد.
وی در سالهای گذشته ادعاهای واهی در خصوص ارتباط با امام زمان و برخی ادعاهای دیگر هم مطرح کرده بود که متاسفانه برخی افراد ناآگاه هم جذب وی شدند.
سال گذشته کلیپی از نوهی وی منتشر شده بود
https://www.aparat.com/v/XwsPn
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّـا إلَیْهِ رَاجِعونَ
مباحثات درگذشت استاد فرزانه، حجتالاسلام والمسلمین دکتر داوود فیرحی را خدمت خانواده ایشان، شاگردان حوزوی و دانشگاهی و جامعه علمی کشور تسلیت عرض میکند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات درگذشت استاد فرزانه، حجتالاسلام والمسلمین دکتر داوود فیرحی را خدمت خانواده ایشان، شاگردان حوزوی و دانشگاهی و جامعه علمی کشور تسلیت عرض میکند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد ارسطا:
⚡ مرحوم دکتر فیرحی با تحفظ بر فقه جواهری سعی میکرد خوانش روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد
🔹 اختصاصی مباحثات/در مورد مرحوم آقای دکتر داود فیرحی - که برای بنده سخت است ایشان را با عنوان «مرحوم» یاد کنم ـ عرض کنم که حدود سی سال با ایشان رفاقت داشتهام. پیش از آنکه وارد تدریس در دانشگاه باقرالعلوم شوند با یکدیگر آشنا شدیم و در روند فعالیتهای همدیگر قرار گرفتیم. علایق مشترک علمی داشتیم واز نظر روحی و اخلاقی هم با هم قرابت داشتیم و همین امر باعث شد یک رابطهی دوستی عمیق و ریشهداری بین ما شکل بگیرد. بنده مرحوم اقای فیرحی را در این مدت متمادی به سلامت نفس شناختم؛ واقعا انسان سلیمالنفسی بود. اورا به تواضع شناختم، به راستی متواضع بود، نه اینکه به شکل تصنعی تواضع داشته باشد. انسان عالم وعلاقمند به علم بود. دغدغهی مسائل علمی داشت و حتی پس از اخذ مدارج عالی به ارائه دروس اکتفا نمیکرد و برای کسب دانش به صورت جدی و با پشتکار ستودنی تلاش میکرد و الحق که توفیقات بسیار خوبی در این مسیر پیدا کرد.
🔹 ایشان توجه بسیار خوبی به رابطهی تاریخ و فقه سیاسی دارد.به این مهم توجه داشت که شکلگیری اندیشه سیاسی در میان فقها تحت تاثیر وضعیتهای تاریخی هرزمانی بودهاست.
🔹 در واقع به «تاریخمندی شکلگیری اندیشه سیاسی در میان فقها» توجه پیدا کرده بود. اینکه چه اتفاقی افتاد که در عصر مشروطه برخی از فقها وارد حوزه فقه سیاسی شدند و مسائلی را مطرح کردند که پیش از آن در کلام فقها دیده نمیشد و یا حداقل با آن نحوه بیان و تفصیل دیده نمیشد، از مسائلی بود که از ابتدا مورد توجه او قرار گرفت و پایاننامه مقطع ارشد ایشان هم مرتبط با این موضوع کلان بود.
🔹 نکته دیگر اینکه وی دغدغه مستمری در تبیین فقه سیاسی مشروطه داشت. در راستای این تبیین چندین سال کار پیگیر و مداوم پژوهشی انجام داد و تا همین اواخر – دو سه ماه پیش که چند جلسه علمی مفصل داشتیم – دیدم ذهن ایشان همچنان درگیر فقه سیاسی مشروطه است. یکی از آثار ارزشمندی که ایشان در همین زمینه تالیف کرد کتاب « درآستانه تجدد» است که در واقع شرح و تفصیل «تنبیه الامه و تنزیه المله»مرحوم نائینی است.
🔹 مرحوم دکتر فیرحی شناخت دقیقی نسبت به موضوعات سیاسی پیدا کرد و با توجه به تحصیلاتی که در حوزه داشت شناخت بسیار خوبی هم در مورد فقه به دست آورد و توانست بین این دو امر رابطهی دقیقی را برقرار کند. که یک نفر هم در علم مبدا صاحبنظر باشد و هم در علم مقصد.
🔹 مثلا هم در علوم سیاسی وشاخهی معینی از آن علم مانند اندیشه سیاسی صاحبنظر باشد وهم در علم فقه مطالعات خوب و اجتهادی داشته باشد تا بتواند با ذهنی که آشنایی تخصصی با مفاهیم اندیشه سیاسی دارد به سراغ بازخوانی منابع فقهی برود و در این بازخوانی موفق شود نظام احتمالی اسلام در مورد اندیشه سیاسی را استخراج کند که بی تردید کار بسیار دشوار و واندیشهسوزی است.
مرحوم دکتر فیرحی سعی کرد از همین شیوه استفاده کند تا بتواند تبیین جدید و روزآمدی از فقه سیاسی داشته باشد و توفیقات خوبی نیز به دست آورد.
🔹 مرحوم دکتر فیرحی در طول مدت چند دهه تلاش علمی و پژوهشی خود، سعی داشت تحفظ بر شیوه فقه جواهری را حفظ کند و با رعایت این شیوه به طرح مباحث نوین یا تحلیل های جدید در اندیشه سیاسی بپردازد.
🔹 در جلسات علمی که بنده توفیق حضور داشتم کاملا شاهد این تلاش ایشان بودم. اینطور نبود که ایشان بخواهد شیوه اجتهادی موجود در فقه را کنار بگذارد و– به تعبیر برخی افراد- اجتهاد در مبانی را ارائه بدهد. ایشان براساس همان مبانی پذیرفته شده در فقه شیعه و همان شیوه و روش اجتهاد جواهری سعی میکرد نیازهای زمان را به خوبی تشخیص دهد و با تحفظ برشیوهی اجتهاد جواهری خوانش جدید و روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد که به نظر من در عبارتی کوتاه باید بزرگترین خدمتی دانسته شود که ایشان در صدد انجام آن بود و توفیقات بسیار خوبی هم در آن مسیر پیدا کرد.
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23113
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ مرحوم دکتر فیرحی با تحفظ بر فقه جواهری سعی میکرد خوانش روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد
🔹 اختصاصی مباحثات/در مورد مرحوم آقای دکتر داود فیرحی - که برای بنده سخت است ایشان را با عنوان «مرحوم» یاد کنم ـ عرض کنم که حدود سی سال با ایشان رفاقت داشتهام. پیش از آنکه وارد تدریس در دانشگاه باقرالعلوم شوند با یکدیگر آشنا شدیم و در روند فعالیتهای همدیگر قرار گرفتیم. علایق مشترک علمی داشتیم واز نظر روحی و اخلاقی هم با هم قرابت داشتیم و همین امر باعث شد یک رابطهی دوستی عمیق و ریشهداری بین ما شکل بگیرد. بنده مرحوم اقای فیرحی را در این مدت متمادی به سلامت نفس شناختم؛ واقعا انسان سلیمالنفسی بود. اورا به تواضع شناختم، به راستی متواضع بود، نه اینکه به شکل تصنعی تواضع داشته باشد. انسان عالم وعلاقمند به علم بود. دغدغهی مسائل علمی داشت و حتی پس از اخذ مدارج عالی به ارائه دروس اکتفا نمیکرد و برای کسب دانش به صورت جدی و با پشتکار ستودنی تلاش میکرد و الحق که توفیقات بسیار خوبی در این مسیر پیدا کرد.
🔹 ایشان توجه بسیار خوبی به رابطهی تاریخ و فقه سیاسی دارد.به این مهم توجه داشت که شکلگیری اندیشه سیاسی در میان فقها تحت تاثیر وضعیتهای تاریخی هرزمانی بودهاست.
🔹 در واقع به «تاریخمندی شکلگیری اندیشه سیاسی در میان فقها» توجه پیدا کرده بود. اینکه چه اتفاقی افتاد که در عصر مشروطه برخی از فقها وارد حوزه فقه سیاسی شدند و مسائلی را مطرح کردند که پیش از آن در کلام فقها دیده نمیشد و یا حداقل با آن نحوه بیان و تفصیل دیده نمیشد، از مسائلی بود که از ابتدا مورد توجه او قرار گرفت و پایاننامه مقطع ارشد ایشان هم مرتبط با این موضوع کلان بود.
🔹 نکته دیگر اینکه وی دغدغه مستمری در تبیین فقه سیاسی مشروطه داشت. در راستای این تبیین چندین سال کار پیگیر و مداوم پژوهشی انجام داد و تا همین اواخر – دو سه ماه پیش که چند جلسه علمی مفصل داشتیم – دیدم ذهن ایشان همچنان درگیر فقه سیاسی مشروطه است. یکی از آثار ارزشمندی که ایشان در همین زمینه تالیف کرد کتاب « درآستانه تجدد» است که در واقع شرح و تفصیل «تنبیه الامه و تنزیه المله»مرحوم نائینی است.
🔹 مرحوم دکتر فیرحی شناخت دقیقی نسبت به موضوعات سیاسی پیدا کرد و با توجه به تحصیلاتی که در حوزه داشت شناخت بسیار خوبی هم در مورد فقه به دست آورد و توانست بین این دو امر رابطهی دقیقی را برقرار کند. که یک نفر هم در علم مبدا صاحبنظر باشد و هم در علم مقصد.
🔹 مثلا هم در علوم سیاسی وشاخهی معینی از آن علم مانند اندیشه سیاسی صاحبنظر باشد وهم در علم فقه مطالعات خوب و اجتهادی داشته باشد تا بتواند با ذهنی که آشنایی تخصصی با مفاهیم اندیشه سیاسی دارد به سراغ بازخوانی منابع فقهی برود و در این بازخوانی موفق شود نظام احتمالی اسلام در مورد اندیشه سیاسی را استخراج کند که بی تردید کار بسیار دشوار و واندیشهسوزی است.
مرحوم دکتر فیرحی سعی کرد از همین شیوه استفاده کند تا بتواند تبیین جدید و روزآمدی از فقه سیاسی داشته باشد و توفیقات خوبی نیز به دست آورد.
🔹 مرحوم دکتر فیرحی در طول مدت چند دهه تلاش علمی و پژوهشی خود، سعی داشت تحفظ بر شیوه فقه جواهری را حفظ کند و با رعایت این شیوه به طرح مباحث نوین یا تحلیل های جدید در اندیشه سیاسی بپردازد.
🔹 در جلسات علمی که بنده توفیق حضور داشتم کاملا شاهد این تلاش ایشان بودم. اینطور نبود که ایشان بخواهد شیوه اجتهادی موجود در فقه را کنار بگذارد و– به تعبیر برخی افراد- اجتهاد در مبانی را ارائه بدهد. ایشان براساس همان مبانی پذیرفته شده در فقه شیعه و همان شیوه و روش اجتهاد جواهری سعی میکرد نیازهای زمان را به خوبی تشخیص دهد و با تحفظ برشیوهی اجتهاد جواهری خوانش جدید و روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد که به نظر من در عبارتی کوتاه باید بزرگترین خدمتی دانسته شود که ایشان در صدد انجام آن بود و توفیقات بسیار خوبی هم در آن مسیر پیدا کرد.
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23113
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
مرحوم دکتر فیرحی با تحفظ بر فقه جواهری سعی میکرد خوانش روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد « مباحثات
⚡توسل به متشابهات و متشابه نمودن محکمات براي تحقق ليبراليسم
(نگاهي انتقادي به انديشههاي دکتر داود فيرحي با تأکيد بر کتاب «آستانهي تجدد»)
(اختصاصی مباحثات)
✏ عليرضا جوادزاده /استاديار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، گروه تاريخ انديشه معاصر
🔸 اشاره: نوشتار حاضر، برگرفته از پژوهشي تفصيلي درباره زندگي و انديشه سياسي ميرزاي نائيني است که تدوين آن پايان يافته و در آينده منتشر خواهد شد. با توجه به وفات دکتر داود فيرحي و برخي ابهامات و سؤالاتي که بعضا درباره انديشهها و ديدگاههاي وي مطرح ميشود، نگارنده، نوشتة پيشرو را ـ که به مناسبت در بخشي از آن تحقيق ذکر شده است ـ براي انتشار ارائه ميدهد.
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/23121
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
(نگاهي انتقادي به انديشههاي دکتر داود فيرحي با تأکيد بر کتاب «آستانهي تجدد»)
(اختصاصی مباحثات)
✏ عليرضا جوادزاده /استاديار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، گروه تاريخ انديشه معاصر
🔸 اشاره: نوشتار حاضر، برگرفته از پژوهشي تفصيلي درباره زندگي و انديشه سياسي ميرزاي نائيني است که تدوين آن پايان يافته و در آينده منتشر خواهد شد. با توجه به وفات دکتر داود فيرحي و برخي ابهامات و سؤالاتي که بعضا درباره انديشهها و ديدگاههاي وي مطرح ميشود، نگارنده، نوشتة پيشرو را ـ که به مناسبت در بخشي از آن تحقيق ذکر شده است ـ براي انتشار ارائه ميدهد.
🔻🔻🔻
http://mobahesat.ir/23121
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
animation.gif
59.6 KB
درگذشت معلم مجاهد و سختکوش جناب حجتالاسلام والمسلمین راستگو را خدمت شاگردان و اساتید عرصه تربیت و اخلاق تسلیت عرض میکنیم
گفتوگوی مباحثات با مرحوم راستگو
http://mobahesat.ir/22404
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
گفتوگوی مباحثات با مرحوم راستگو
http://mobahesat.ir/22404
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ نقد تشیع معتزلی
✏ نوید ثانی/ حوزه علمیه قم مقدسه
⭕ یاددااشت وارده
🔸 ما شیعیان_ثبّتنا الله_ قبل دنیا از باقیمانده طینت (گِل) اهل بیت _صلوات الله علیهم_ آفریده شدهایم. به شرح زیر؛
🔹 ۱. این احادیث با اسناد مختلف نقل شده به گونهای که میتوان برای آن ادعای تواتر کرد. بسیاری از بزرگان و ثِقات شیعه در قرن دوم و سوم (زمان حضور فیزیکی ائمه) و قرن چهارم، این روایات را نقل کردهاند و در سند و طریق به آن قرار گرفتهاند. از جمله: زراره، محمد بن مسلم، هشام بن سالم، ابوحمزه ثمالی،/ ابن ابی عمیر، حِمیَریان، حسین بن سعید، ابنا قولویه، برقیان،/ صفار، سعد اشعری، کلینی، عیاشی، ابنا بابویه و...
جالب اینجاست که غُلُوستیزترین علمای شیعه هم جزو ناقلین هستند مانند: احمد ابن عیسی اشعری (او کتابی هم با عنوان الاَظِلّه داشته که متاسفانه به دست ما نرسیده ر.ک: فهرست نجاشی)، ابن غضائری (پدر) و ابن ولید. اعلی الله مقامهم اجمعین
🔹 ۲. شیخ مفید و سید مرتضی _رحمة الله علیهما_ ساکن بغداد بودند و میان معتزله سنّی تنفس میکردند و از ادبیات کلامی آنها متاثر بودند. شیخ مفید اخبار عالم ذرّ را به قائلین به تناسخ نسبت میدهد و آیه اَلَست را حمل بر مجاز میکند! و سید مرتضی نظر مشهور شیعه و سنی در شرح ظاهر آیه الست را مخالف عقل میداند!
علامه مجلسی _اعلی الله مقامه_ در کتاب شریف بحارالانوار بعد از نقل مطالب شیخ مفید میفرماد: دور انداختن ظاهر آیات و اخبار مستفیضه با آن دلایل ضعیف و مطالب سبک، "جُرأةٌ علی الله و علی ائمة الدین" (ج۵، ص۲۶۷، چاپ مشهور). البته سهوی که از قلم شریف آن دو بزرگ رخ داده چیزی از قدر و منزلتشان نمیکاهد.
اما شیخ طوسی (شاگرد شیخ مفید و سید مرتضی) در کتاب امالیاش حدیث طینت را نقل میکند. همچنین سید رضی (شاگرد شیخ مفید) در نهج البلاغه. فلذا نتیجه میگیریم تمام مکاتب حدیثی شیعه (کوفه، قم، خراسان و بغداد) در انتقال این احادیث نقش داشتهاند در صورتیکه رُوات معمولا حدیثی که قبول نداشتند را نقل نمیکردند و اجازه نقل آن را هم نمیدانند و به اصطلاح رجالی "استثناء" میکردند.
🔹 ۳. اوج داستان آنجاییست که فخر رازیِ سنی ادله معتزله در ردّ ظاهر آیه الست را نقل و به زیبایی رد میکند اما شیخ مفید و سید مرتضی ادله معتزله را میپذیرند!
🔹 ۴. متاسفانه آقای حسن انصاری _که از معرفین تشیع در غرب هستند و خدمات شایانی داشتهاند_ نیز احادیث طینت را انکار و به غُلات نسبت داده و آنها را متّخذ از عرفان گنوسی و افکار نُصَیریه میپندارند!! و عجیبتر اینکه گفتهاند احادیث طینت و اظله و... "همه اصلی سنّی دارند"!! در حالیکه در هیچ کدام از منابع حدیثی نُهگانه اهل سنت چنین احادیثی موجود نیست جز یک حدیث در مورد عالم ذر که در مسند احمد بن حنبل نقل شده و خودشان حکم به ضعف سندش کردهاند.
مضاف بر اینکه در منابع شیعه هیچ حدیثی در رد طینت و اظله نداریم که بشود از آن نتیجه گرفت احادیث اثبات طینت از روی تقیه صادر شده.
🔹 ۵. چنانکه علامه مجلسی و دیگر بزرگان فرمودهاند؛ طینت انسان علت سعادت و شقاوت او نیست بلکه حکایت از علم سابق و نامتناهی باری تعالی به افعال اختیاری و سرنوشت او دارد.
🔹 ۶. اهل بیت _صلوات الله علیهم_ به ما امر فرمودهاند که "اگر حدیثی شما را مشمئز کرد، آن را انکار نکنید و علمش را به ما بازگردانید مگر اینکه مخالف حکم فطری و قطعی عقل یا نص قرآن کریم باشد".
ادراکات عقلی محدود است و نمیتواند سر از کیفیت بالای عرش یا قبل و بعد دنیا دربیاورد.
و ما هرگز حاضر نخواهیم شد حتی یک حدیث معتبر را ولو به قیمت شیعه شدن کل جهان انکار کنیم.
🔹 ۷. فمن اراد التفصیل فلینظر: بحارالانوار، ج۵، ص۲۲۵-۲۷۶ الذي هو دائرة معارف الشيعة.
http://mobahesat.ir/23140
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏ نوید ثانی/ حوزه علمیه قم مقدسه
⭕ یاددااشت وارده
🔸 ما شیعیان_ثبّتنا الله_ قبل دنیا از باقیمانده طینت (گِل) اهل بیت _صلوات الله علیهم_ آفریده شدهایم. به شرح زیر؛
🔹 ۱. این احادیث با اسناد مختلف نقل شده به گونهای که میتوان برای آن ادعای تواتر کرد. بسیاری از بزرگان و ثِقات شیعه در قرن دوم و سوم (زمان حضور فیزیکی ائمه) و قرن چهارم، این روایات را نقل کردهاند و در سند و طریق به آن قرار گرفتهاند. از جمله: زراره، محمد بن مسلم، هشام بن سالم، ابوحمزه ثمالی،/ ابن ابی عمیر، حِمیَریان، حسین بن سعید، ابنا قولویه، برقیان،/ صفار، سعد اشعری، کلینی، عیاشی، ابنا بابویه و...
جالب اینجاست که غُلُوستیزترین علمای شیعه هم جزو ناقلین هستند مانند: احمد ابن عیسی اشعری (او کتابی هم با عنوان الاَظِلّه داشته که متاسفانه به دست ما نرسیده ر.ک: فهرست نجاشی)، ابن غضائری (پدر) و ابن ولید. اعلی الله مقامهم اجمعین
🔹 ۲. شیخ مفید و سید مرتضی _رحمة الله علیهما_ ساکن بغداد بودند و میان معتزله سنّی تنفس میکردند و از ادبیات کلامی آنها متاثر بودند. شیخ مفید اخبار عالم ذرّ را به قائلین به تناسخ نسبت میدهد و آیه اَلَست را حمل بر مجاز میکند! و سید مرتضی نظر مشهور شیعه و سنی در شرح ظاهر آیه الست را مخالف عقل میداند!
علامه مجلسی _اعلی الله مقامه_ در کتاب شریف بحارالانوار بعد از نقل مطالب شیخ مفید میفرماد: دور انداختن ظاهر آیات و اخبار مستفیضه با آن دلایل ضعیف و مطالب سبک، "جُرأةٌ علی الله و علی ائمة الدین" (ج۵، ص۲۶۷، چاپ مشهور). البته سهوی که از قلم شریف آن دو بزرگ رخ داده چیزی از قدر و منزلتشان نمیکاهد.
اما شیخ طوسی (شاگرد شیخ مفید و سید مرتضی) در کتاب امالیاش حدیث طینت را نقل میکند. همچنین سید رضی (شاگرد شیخ مفید) در نهج البلاغه. فلذا نتیجه میگیریم تمام مکاتب حدیثی شیعه (کوفه، قم، خراسان و بغداد) در انتقال این احادیث نقش داشتهاند در صورتیکه رُوات معمولا حدیثی که قبول نداشتند را نقل نمیکردند و اجازه نقل آن را هم نمیدانند و به اصطلاح رجالی "استثناء" میکردند.
🔹 ۳. اوج داستان آنجاییست که فخر رازیِ سنی ادله معتزله در ردّ ظاهر آیه الست را نقل و به زیبایی رد میکند اما شیخ مفید و سید مرتضی ادله معتزله را میپذیرند!
🔹 ۴. متاسفانه آقای حسن انصاری _که از معرفین تشیع در غرب هستند و خدمات شایانی داشتهاند_ نیز احادیث طینت را انکار و به غُلات نسبت داده و آنها را متّخذ از عرفان گنوسی و افکار نُصَیریه میپندارند!! و عجیبتر اینکه گفتهاند احادیث طینت و اظله و... "همه اصلی سنّی دارند"!! در حالیکه در هیچ کدام از منابع حدیثی نُهگانه اهل سنت چنین احادیثی موجود نیست جز یک حدیث در مورد عالم ذر که در مسند احمد بن حنبل نقل شده و خودشان حکم به ضعف سندش کردهاند.
مضاف بر اینکه در منابع شیعه هیچ حدیثی در رد طینت و اظله نداریم که بشود از آن نتیجه گرفت احادیث اثبات طینت از روی تقیه صادر شده.
🔹 ۵. چنانکه علامه مجلسی و دیگر بزرگان فرمودهاند؛ طینت انسان علت سعادت و شقاوت او نیست بلکه حکایت از علم سابق و نامتناهی باری تعالی به افعال اختیاری و سرنوشت او دارد.
🔹 ۶. اهل بیت _صلوات الله علیهم_ به ما امر فرمودهاند که "اگر حدیثی شما را مشمئز کرد، آن را انکار نکنید و علمش را به ما بازگردانید مگر اینکه مخالف حکم فطری و قطعی عقل یا نص قرآن کریم باشد".
ادراکات عقلی محدود است و نمیتواند سر از کیفیت بالای عرش یا قبل و بعد دنیا دربیاورد.
و ما هرگز حاضر نخواهیم شد حتی یک حدیث معتبر را ولو به قیمت شیعه شدن کل جهان انکار کنیم.
🔹 ۷. فمن اراد التفصیل فلینظر: بحارالانوار، ج۵، ص۲۲۵-۲۷۶ الذي هو دائرة معارف الشيعة.
http://mobahesat.ir/23140
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
نقد تشیع معتزلی « مباحثات
⚡ تکلیف ما با ترورهای ناجوانمردانهی دشمن چیست؟
🔹 با انتشار خبر ترور ناجوانمردانهی یکی دیگر از دانشمندان هستهای و سرباز خدوم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر خشم مردم ایران بویژه جوانان انقلابی شعلهور شد و داغ شهادت شهید سلیمانی در دلها تازه شد.
با نگاهی به شبکههای اجتماعی آنچه که بر همهی مطالبات غلبه دارد انتقام از عاملان ترور است.
از ده سال پیش که مجددا ترور شخصیتهای نظام ازجمله دانشمندان هستهای رقم خورد همواره مسئولان امنیتی و نظامی بر انتقام از عاملان آن تاکید کردهاند.
با شهادت شهید سلیمانی این انتقام بسیار پر رنگتر شد و تبدیل به مطالبهی اصلی بخش زیادی از جامعه گردید.
اما به جز حملهی موشکی به پایگاه نظامی آمریکا که آن هم بخاطر آشفتگی در اطلاعرسانی و چندگانگی سخنان مسئولان نظامی بلاتکلیف باقی ماندهاست هیچ حرکت موثری مشاهده نشدهاست.
🔹 نوع واکنش به این اقدامات تروریستی از دو حالت خارج نیست:
1- سعهی صدر براساس مصلحت و پیگیری احقاق حقوق ایران از طریق محاکم بینالمللی و دیپلماسی
2- پاسخ متناسب و هم جنس با هراقدام دشمن
🔹 در این گفتار مسئولان نظام مورد خطاب هستند. چنانچه گزینه نخست انتخاب شده و به هر دلیل قرار است بدون هرگونه اقدام متناسب و فقط از طریق دیپلماسی این ضربهها پاسخ داده شود باید صادقانه مردم را در جریان قرار دهند. این درست نیست که مسئولان نظامی بارها و بارها از انتقام سخت سخن بگویند، انتظار افکار عمومی را به مسیر انتقام نظامی سوق دهند اما در پشت پرده تصمیم نظام بر عدم پاسخ متناسب باشد!
یا آنکه عملا امکان انتقام سخت و نظامی برای جمهوری اسلامی ایران مقدور نباشد اما مسئولان در تریبونهای رسمی و برای بالابرددن روحیهی مردم بهگونهای دیگر سخن بگویند!
چنانچه به هر دلیلی تصمیم نظام آن است که وارد انتقام همجنس با ضربهی دشمن نشود باید نوع سخنان فرماندهان و تبلیغات نهادهای نظامی متناسب با تصمیم باشد.
🔹 اما چنانچه گزینهی دوم اتخاذ شدهاست طبیعی است که اجرای آن بسیار پیچیده و حساس است. افکار عمومی نیز به خوبی شرایط آن را درک میکند و انتظار نمیرود که جزییات آن علنی شود. اما آنچه که عقل حکم میکند مدیریت افکار عمومی و ایجاد توازن در مطالبهی مردمی است.
🔹 در گزینهی دوم نیز نباید پیش از اقدام، انتظار و مطالبهی عمومی به حدی بالا برود که عملا تحقق آن از عهدهی نیروهای نظامی خارج باشد. نوع تبلیغات و اطلاعرسانی واظهارنظرمسئولان نظامی بسیار مهم است. شاید بهترین توصیه در این مورد فرمایش گرانسنگ امام جواد علیهالسلام است که میفرمانید:« : إظهارُ الشَّيءِ قَبلَ أن يُستَحكَمُ مَفسَدَةٌ لَهُ (آشكار كردن چيزى پيش از استوار شدن، مايه تباهى آن است )/ [ تحف العقول ، ص 457]
http://mobahesat.ir/23150
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 با انتشار خبر ترور ناجوانمردانهی یکی دیگر از دانشمندان هستهای و سرباز خدوم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر خشم مردم ایران بویژه جوانان انقلابی شعلهور شد و داغ شهادت شهید سلیمانی در دلها تازه شد.
با نگاهی به شبکههای اجتماعی آنچه که بر همهی مطالبات غلبه دارد انتقام از عاملان ترور است.
از ده سال پیش که مجددا ترور شخصیتهای نظام ازجمله دانشمندان هستهای رقم خورد همواره مسئولان امنیتی و نظامی بر انتقام از عاملان آن تاکید کردهاند.
با شهادت شهید سلیمانی این انتقام بسیار پر رنگتر شد و تبدیل به مطالبهی اصلی بخش زیادی از جامعه گردید.
اما به جز حملهی موشکی به پایگاه نظامی آمریکا که آن هم بخاطر آشفتگی در اطلاعرسانی و چندگانگی سخنان مسئولان نظامی بلاتکلیف باقی ماندهاست هیچ حرکت موثری مشاهده نشدهاست.
🔹 نوع واکنش به این اقدامات تروریستی از دو حالت خارج نیست:
1- سعهی صدر براساس مصلحت و پیگیری احقاق حقوق ایران از طریق محاکم بینالمللی و دیپلماسی
2- پاسخ متناسب و هم جنس با هراقدام دشمن
🔹 در این گفتار مسئولان نظام مورد خطاب هستند. چنانچه گزینه نخست انتخاب شده و به هر دلیل قرار است بدون هرگونه اقدام متناسب و فقط از طریق دیپلماسی این ضربهها پاسخ داده شود باید صادقانه مردم را در جریان قرار دهند. این درست نیست که مسئولان نظامی بارها و بارها از انتقام سخت سخن بگویند، انتظار افکار عمومی را به مسیر انتقام نظامی سوق دهند اما در پشت پرده تصمیم نظام بر عدم پاسخ متناسب باشد!
یا آنکه عملا امکان انتقام سخت و نظامی برای جمهوری اسلامی ایران مقدور نباشد اما مسئولان در تریبونهای رسمی و برای بالابرددن روحیهی مردم بهگونهای دیگر سخن بگویند!
چنانچه به هر دلیلی تصمیم نظام آن است که وارد انتقام همجنس با ضربهی دشمن نشود باید نوع سخنان فرماندهان و تبلیغات نهادهای نظامی متناسب با تصمیم باشد.
🔹 اما چنانچه گزینهی دوم اتخاذ شدهاست طبیعی است که اجرای آن بسیار پیچیده و حساس است. افکار عمومی نیز به خوبی شرایط آن را درک میکند و انتظار نمیرود که جزییات آن علنی شود. اما آنچه که عقل حکم میکند مدیریت افکار عمومی و ایجاد توازن در مطالبهی مردمی است.
🔹 در گزینهی دوم نیز نباید پیش از اقدام، انتظار و مطالبهی عمومی به حدی بالا برود که عملا تحقق آن از عهدهی نیروهای نظامی خارج باشد. نوع تبلیغات و اطلاعرسانی واظهارنظرمسئولان نظامی بسیار مهم است. شاید بهترین توصیه در این مورد فرمایش گرانسنگ امام جواد علیهالسلام است که میفرمانید:« : إظهارُ الشَّيءِ قَبلَ أن يُستَحكَمُ مَفسَدَةٌ لَهُ (آشكار كردن چيزى پيش از استوار شدن، مايه تباهى آن است )/ [ تحف العقول ، ص 457]
http://mobahesat.ir/23150
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
تکلیف ما با ترورهای ناجوانمردانهی دشمن چیست؟ « مباحثات
⚡ درس خارج!
✏حسین شمسیان
🔹 تقریبا همهی هفته قبل را برای چند کار اداری خوزستان بودم. یک روز باران آمده بود و بسیاری از جاهای استان را دو روز تعطیل کرده بود!
راننده تاکسی در منطقه «آخر اسفالت» از چند نفر اسم کوچهی مقصد را پرسید، نمی دانستند! ناچار لو دادم که دنبال منزل «آیتالله موسویفر» هستم، راننده با خنده و لهجه قشنگ عربی گفت:«خب از اول میگفتی! از آن سر اهواز هم که میپرسیدی، همه بلد بودند»
در که زدم، آیتالله خودش آمد دم در و کریمانه به داخل دعوتم کرد.
کنار نعلینش، چکمه خیسی بود که روایتگر جهادش در شبهای آبگرفتگی اخیر اهواز بود ...
🔹 در خوزستان بلا زده، سید نقطه امید و محبوب قلبهای زیادی شده، عرب و لر و بقیه اقوام دوستش دارند.
اما چرا!؟
انقلاب که پیروز شد، مجتهدانی مثل حضرات دستغیب و صدوقی و مدنی اشرفی اصفهانی و...، امام خمینی هایی بودند در حد خودشان، «آقایانِ» بی تکلف و با سوادی که مثل مردم زندگی میکردند و انعکاس آیتالله بودن و سوادشان در کوچه و بازار، همنشینی و همدلی با غم و رنج مردم بود نه صرفا محدود در مَدرَس وحجره و حوزه.
اما بعدها، عده ای رفتند دنبال حوزهداری و درس خارج!
کار مهم و لازمی که کم کم جای کار اصلی را گرفت، جای همنشینی و همدردی با مردم را !
میگفتند میخواهیم کادرسازی کنیم، کادرسازی مدرسه میخواست، پول میخواست و...
اما یادشان رفت که کادر اصلی، محرومان و مستضعفان کف جامعه هستند و باید هوای آنها را داشت.
🔹 حالا امام جمعه اهواز دوباره مزه همان روزها را به مردم میچشانَد؛
در سیلاب وسط آب حاضر است، در روستای ابوالفضل و غیزانیه و میدان ترهبار الغدیر کنار مردم است، در توزیع آذوقه نفر اول صف است و خلاصه، همه مناسبات غلط این سالها را زیرپا گذاشته، به قیمت قربانی کردن آسایش و آرامشش.
🔹 میگویند تندرو است! چون حرف دل مردم را بی واهمه میزند.
میگویند کلاس علمایی ندارد! چون همنشین فقرا و حاشیهنشینان است.
زندگی در گل و لای و خانه اجارهای را به همنشینی با اشراف و اغنیا و حضور در مهمانیهای آنچنانی و زندگی در خانههای فلان شرکت و بهمان اداره ترجیح میدهد.
خلاصه نشان داد که درس خارج برای امام جمعه یعنی:«از خانهات خارج شو و به یاری مردم بشتاب»
🔸نظر شما درباره این یادداشت چیست؟🔸
http://mobahesat.ir/23161
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏حسین شمسیان
🔹 تقریبا همهی هفته قبل را برای چند کار اداری خوزستان بودم. یک روز باران آمده بود و بسیاری از جاهای استان را دو روز تعطیل کرده بود!
راننده تاکسی در منطقه «آخر اسفالت» از چند نفر اسم کوچهی مقصد را پرسید، نمی دانستند! ناچار لو دادم که دنبال منزل «آیتالله موسویفر» هستم، راننده با خنده و لهجه قشنگ عربی گفت:«خب از اول میگفتی! از آن سر اهواز هم که میپرسیدی، همه بلد بودند»
در که زدم، آیتالله خودش آمد دم در و کریمانه به داخل دعوتم کرد.
کنار نعلینش، چکمه خیسی بود که روایتگر جهادش در شبهای آبگرفتگی اخیر اهواز بود ...
🔹 در خوزستان بلا زده، سید نقطه امید و محبوب قلبهای زیادی شده، عرب و لر و بقیه اقوام دوستش دارند.
اما چرا!؟
انقلاب که پیروز شد، مجتهدانی مثل حضرات دستغیب و صدوقی و مدنی اشرفی اصفهانی و...، امام خمینی هایی بودند در حد خودشان، «آقایانِ» بی تکلف و با سوادی که مثل مردم زندگی میکردند و انعکاس آیتالله بودن و سوادشان در کوچه و بازار، همنشینی و همدلی با غم و رنج مردم بود نه صرفا محدود در مَدرَس وحجره و حوزه.
اما بعدها، عده ای رفتند دنبال حوزهداری و درس خارج!
کار مهم و لازمی که کم کم جای کار اصلی را گرفت، جای همنشینی و همدردی با مردم را !
میگفتند میخواهیم کادرسازی کنیم، کادرسازی مدرسه میخواست، پول میخواست و...
اما یادشان رفت که کادر اصلی، محرومان و مستضعفان کف جامعه هستند و باید هوای آنها را داشت.
🔹 حالا امام جمعه اهواز دوباره مزه همان روزها را به مردم میچشانَد؛
در سیلاب وسط آب حاضر است، در روستای ابوالفضل و غیزانیه و میدان ترهبار الغدیر کنار مردم است، در توزیع آذوقه نفر اول صف است و خلاصه، همه مناسبات غلط این سالها را زیرپا گذاشته، به قیمت قربانی کردن آسایش و آرامشش.
🔹 میگویند تندرو است! چون حرف دل مردم را بی واهمه میزند.
میگویند کلاس علمایی ندارد! چون همنشین فقرا و حاشیهنشینان است.
زندگی در گل و لای و خانه اجارهای را به همنشینی با اشراف و اغنیا و حضور در مهمانیهای آنچنانی و زندگی در خانههای فلان شرکت و بهمان اداره ترجیح میدهد.
خلاصه نشان داد که درس خارج برای امام جمعه یعنی:«از خانهات خارج شو و به یاری مردم بشتاب»
🔸نظر شما درباره این یادداشت چیست؟🔸
http://mobahesat.ir/23161
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
درس خارج! « مباحثات
⚡ مصباحِ ِ«غیردوستان»!
✏ یادداشت وارد
🔹 اخیرا یکی از طلاب حوزه علمیه قم که در معرفینامهی صفحهاش دکترای علوم سیاسی درج شده درباره آیتالله مصباح یزدی توئیتی منتشر کرده که مورد توجه قرار گرفتهاست. این توئیت شامل دو بخش تحلیل و خبر است. در بخش تحلیل وی مدعی شدهاست«آیت الله مصباح انسان متفکری است اگرچه سالها معاندان و مخالفان نظام بیشترین بهره را از نظراتش بردهاند و بسیاری از انحرافات سه دههی اخیر نظام ثمرهی ایدههای متحجرانه او بود».
در بخش بعد، از وقایع تاریخی خبر دادهاست« او انقلابی نبود و پس از امام انقلابی خوانده شد»
🔹 قاعدتا هرکس میتواند براساس مستنداتی که دارد تحلیلهای خود را ارائه دهد. اگرچه تویئتر بخاطر محدودیتهای خاص خود امکان ارائه مطالب و مستندات مشروح را ندارد اما انتظار میرود نویسنده از طریق سایر رسانهها و با توجه به پیامهای زیادی که ذیل توئیت فوق آمدهاست مستندات تحلیل خود را ارائه دهد که پس از چهار روز محقق نشدهاست.
اما در بخش دوم دربارهی یک گزارهی تاریخی باتوجه به اینکه مانند گزاره قبلی هیچ مستندی ارائه نشدهاست به صورت خلاصه بیان چند نکته ضروری است:
🔹 این ادعا که اساسا آیتالله مصباح یزدی پیش از انقلاب هیچ نقشی و فعالیتی در نهضت نداشتهاست نخستین بار پس از دوم خرداد مطرح شد. تعدادی از این ادعاها توسط سردبیران و نویسندگان مختلف روزنامهها مطرح شد که گاه با تعریض و تمسخر همراه بود. این افراد نه استنادی برای ادعاهای خود داشتند و نه در فضای پیش از انقلاب حوزه علمیه حضور داشتند.
اما تعدادی دیگر توسط روحانیون مبارز و فعال در نهضت بیان شدهاست. مانند آقایان عبائی خراسانی، محتشمیپور، سیدحسین موسوی تبریزی و منتجبنیا. استناد این افراد همگی بر حافظه تاریخی خود و مشاهدات یا مسموعات است. این افراد یا مدعی «هیچگونه سابقه انقلابی» هستند یا اینکه«سابقه انقلابی آیتالله مصباح در حد امضای چند بیانیه است و پس از سال 42 سرخورده شده و از مبارزه کنار کشید»
🔹در مقابل این ادعاهای که مستند به «حافظهی تاریخی» و یا اینکه «ما همراه امام بودیم و ایشان را ندیدیم» اسناد مختلفی از ساواک یا خاطرات علما وجود دارد که عملا آنها را نقض میکند. این مستندات نشان دهندهی فعالیت آیت الله مصباح در چند محور است:
الف: امضای بیانیههای جامعه مدرسین:بررسیها نشان میدهد آیتالله مصباح یزدی پس از مرحوم آیتالله خلخالی بیشترین امضاها را در بیانیههایی که دستهجمعی و دارای نام است داشتهاست. جهت مشاهده و مقایسه بیانیههای جامعه مدرسین میتوانید به مجموعه 8 جلدی «جامعه مدرسین از آغاز تاکنون» تالیف «سیدمحسن صالح» مراجعه کنید.
ب: انتشار نشریات انقلابی: آیتالله مصباح یزدی ابتدا در انتشار نشریه بعثت با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی همکاری داشت و بعد از آن نشریهی انتقام را با همت و تلاش خود و همکاری چند نفر از دیگر علما منتشر کرد. این نشریه که به تعبیر سایر علما بسیار تند بود در چند شماره ومخفیانه منتشر شد. میتوانید به کتاب «اسناد نهضت اسلامی ایران» تالیف مرحوم استاد سیدهادی خسروشاهی مراجعه کنید.
ج: اتهام برگزاری جشن نیمهشعبان علیرغم نهی حضرت امام خمینی در موسسه دارالتبلیغ: این ادعا را نخستین بار آقای محتشمیپور مطرح کردند. برای این ادعا نه تنها سندی ارائه نشده بلکه مشاهدهی عینی ایشان هم نبوده و در حد مسموعات است. در پاسخ به این ادعا آیتالله رضا استادی در نامهای با تیتر «کمحافظگی و دروغ» قویا این اتهام را تکذیب کردند. میتوانید به روزنامه رسالت 8 شهریور 78 مراجعه کنید.
د: پس پیروزی انقلاب آیت الله مصباح یزدی به نمایندگی از سوی جامعه مدرسین در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور یافت تا مسئلهی بازگشائی دانشگاهها و تدوین ساختار دروس دانشگاهی منطبق با مبانی اسلامی را تدوین نماید. همچنین دهها جلسه سخنرانی نقد و بررسی افکار التقاطی در مراکز مختلف برگزار نمود که برخی از آنان در قالب مناظره با سران این جریانها از طریق تلویزیون پخش شد. میتوانید به کتاب «گفتمان مصباح» تالیف رضا صنعتی مراجعه کنید.
🔹 این یادداشت تلاش داشت به صورت خلاصه و مستند به ادعاهای مطرح شده پاسخ دهد. ادعاهایی که به جز «شنیدهها» و «ما که ندیدیم»! مدرکی ندارد.
🔹 به نظر میرسد نگارندهی توئیت بخاطر تقابل سیاسی با جریان همفکر آیتالله مصباح حتی بدیهیترین مستندات تاریخی را انکار کردهاست. توصیه بنده به این دکتر علوم سیاسی آن است که در نقد شخصیت سیاسی افراد احساسات را کنار گذاشته و از روشهای درست استفاده کند. شما میتوانید به موضعگیریهای سیاسی آیتالله مصباح در انتخابات یا عملکرد برخی اطرافیان و شاگردان نقد وارد کنید اما قرار نیست به این بهانه تاریخ را هم تحریف کنید!
http://mobahesat.ir/23168
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏ یادداشت وارد
🔹 اخیرا یکی از طلاب حوزه علمیه قم که در معرفینامهی صفحهاش دکترای علوم سیاسی درج شده درباره آیتالله مصباح یزدی توئیتی منتشر کرده که مورد توجه قرار گرفتهاست. این توئیت شامل دو بخش تحلیل و خبر است. در بخش تحلیل وی مدعی شدهاست«آیت الله مصباح انسان متفکری است اگرچه سالها معاندان و مخالفان نظام بیشترین بهره را از نظراتش بردهاند و بسیاری از انحرافات سه دههی اخیر نظام ثمرهی ایدههای متحجرانه او بود».
در بخش بعد، از وقایع تاریخی خبر دادهاست« او انقلابی نبود و پس از امام انقلابی خوانده شد»
🔹 قاعدتا هرکس میتواند براساس مستنداتی که دارد تحلیلهای خود را ارائه دهد. اگرچه تویئتر بخاطر محدودیتهای خاص خود امکان ارائه مطالب و مستندات مشروح را ندارد اما انتظار میرود نویسنده از طریق سایر رسانهها و با توجه به پیامهای زیادی که ذیل توئیت فوق آمدهاست مستندات تحلیل خود را ارائه دهد که پس از چهار روز محقق نشدهاست.
اما در بخش دوم دربارهی یک گزارهی تاریخی باتوجه به اینکه مانند گزاره قبلی هیچ مستندی ارائه نشدهاست به صورت خلاصه بیان چند نکته ضروری است:
🔹 این ادعا که اساسا آیتالله مصباح یزدی پیش از انقلاب هیچ نقشی و فعالیتی در نهضت نداشتهاست نخستین بار پس از دوم خرداد مطرح شد. تعدادی از این ادعاها توسط سردبیران و نویسندگان مختلف روزنامهها مطرح شد که گاه با تعریض و تمسخر همراه بود. این افراد نه استنادی برای ادعاهای خود داشتند و نه در فضای پیش از انقلاب حوزه علمیه حضور داشتند.
اما تعدادی دیگر توسط روحانیون مبارز و فعال در نهضت بیان شدهاست. مانند آقایان عبائی خراسانی، محتشمیپور، سیدحسین موسوی تبریزی و منتجبنیا. استناد این افراد همگی بر حافظه تاریخی خود و مشاهدات یا مسموعات است. این افراد یا مدعی «هیچگونه سابقه انقلابی» هستند یا اینکه«سابقه انقلابی آیتالله مصباح در حد امضای چند بیانیه است و پس از سال 42 سرخورده شده و از مبارزه کنار کشید»
🔹در مقابل این ادعاهای که مستند به «حافظهی تاریخی» و یا اینکه «ما همراه امام بودیم و ایشان را ندیدیم» اسناد مختلفی از ساواک یا خاطرات علما وجود دارد که عملا آنها را نقض میکند. این مستندات نشان دهندهی فعالیت آیت الله مصباح در چند محور است:
الف: امضای بیانیههای جامعه مدرسین:بررسیها نشان میدهد آیتالله مصباح یزدی پس از مرحوم آیتالله خلخالی بیشترین امضاها را در بیانیههایی که دستهجمعی و دارای نام است داشتهاست. جهت مشاهده و مقایسه بیانیههای جامعه مدرسین میتوانید به مجموعه 8 جلدی «جامعه مدرسین از آغاز تاکنون» تالیف «سیدمحسن صالح» مراجعه کنید.
ب: انتشار نشریات انقلابی: آیتالله مصباح یزدی ابتدا در انتشار نشریه بعثت با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی همکاری داشت و بعد از آن نشریهی انتقام را با همت و تلاش خود و همکاری چند نفر از دیگر علما منتشر کرد. این نشریه که به تعبیر سایر علما بسیار تند بود در چند شماره ومخفیانه منتشر شد. میتوانید به کتاب «اسناد نهضت اسلامی ایران» تالیف مرحوم استاد سیدهادی خسروشاهی مراجعه کنید.
ج: اتهام برگزاری جشن نیمهشعبان علیرغم نهی حضرت امام خمینی در موسسه دارالتبلیغ: این ادعا را نخستین بار آقای محتشمیپور مطرح کردند. برای این ادعا نه تنها سندی ارائه نشده بلکه مشاهدهی عینی ایشان هم نبوده و در حد مسموعات است. در پاسخ به این ادعا آیتالله رضا استادی در نامهای با تیتر «کمحافظگی و دروغ» قویا این اتهام را تکذیب کردند. میتوانید به روزنامه رسالت 8 شهریور 78 مراجعه کنید.
د: پس پیروزی انقلاب آیت الله مصباح یزدی به نمایندگی از سوی جامعه مدرسین در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور یافت تا مسئلهی بازگشائی دانشگاهها و تدوین ساختار دروس دانشگاهی منطبق با مبانی اسلامی را تدوین نماید. همچنین دهها جلسه سخنرانی نقد و بررسی افکار التقاطی در مراکز مختلف برگزار نمود که برخی از آنان در قالب مناظره با سران این جریانها از طریق تلویزیون پخش شد. میتوانید به کتاب «گفتمان مصباح» تالیف رضا صنعتی مراجعه کنید.
🔹 این یادداشت تلاش داشت به صورت خلاصه و مستند به ادعاهای مطرح شده پاسخ دهد. ادعاهایی که به جز «شنیدهها» و «ما که ندیدیم»! مدرکی ندارد.
🔹 به نظر میرسد نگارندهی توئیت بخاطر تقابل سیاسی با جریان همفکر آیتالله مصباح حتی بدیهیترین مستندات تاریخی را انکار کردهاست. توصیه بنده به این دکتر علوم سیاسی آن است که در نقد شخصیت سیاسی افراد احساسات را کنار گذاشته و از روشهای درست استفاده کند. شما میتوانید به موضعگیریهای سیاسی آیتالله مصباح در انتخابات یا عملکرد برخی اطرافیان و شاگردان نقد وارد کنید اما قرار نیست به این بهانه تاریخ را هم تحریف کنید!
http://mobahesat.ir/23168
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
⚡ مصباحِ ِ«غیردوستان»! ✏ یادداشت وارد 🔹 اخیرا یکی از طلاب حوزه علمیه قم که در معرفینامهی صفحهاش دکترای علوم سیاسی درج شده درباره آیتالله مصباح یزدی توئیتی منتشر کرده که مورد توجه قرار گرفتهاست. این توئیت شامل دو بخش تحلیل و خبر است. در بخش تحلیل…
پاسخ وارده:
Mohsen
🔹با سلام...متن شما در پاسخ به توییت اهانتکننده به آیتالله مصباح بسیار دقیق و با ادبیات کاملا محترمانه نوشته شده بود. با دیدن این توییت به یاد یک واکنش در طیف مقابل افتادم.
مدتی پیش با فوت مرحوم دکتر فیرحی نقد و بررسی نظریات ایشان در قالبهای مختلف منتشر شد. بنده در زمان حیات مرحوم فیرحی به نظرات ایشان ایراد جدی داشتم. نقدهای پس از فوت را هم بررسی و به دوستان معرفی میکردم.
اما متاسفانه برخی خارج از انصاف بود. برای نمونه در شام تدفین دکتر فیرحی یکی از افرادی که ظاهراً سالها با ایشان مانوس و جلسات منظم علمی داشت به صورت آنلاین بیش از یک ساعت به نقد نظرات ایشان پرداخت.
اما متاسفانه به دور از هنجارهای اخلاقی، در یک جمله هم برای ایشان طلب مغفرت نکرد و در طول بیش از یک ساعت حتی یک بار کلمه «مرحوم» هم به کار نبرد و در پایان صحبت فرمود: «فوت دکتر فیرحی در این سن لطف خدا بود که عذاب وی کمتر باشد!!»
برآیند صحبتهای این فرد این بود که مرحوم دکتر فیرحی حتی مسلمان هم نیست و گویا درباره یک بهایی سخن میگوید!
بله صحبتهای آن بزرگوار معمم چیزی شبیه همین توییت بود که نقد کردید.
هردو به بهانهی نقد اندیشه، پمپاژ نفرت و کینه نسبت به شخص است!
⚡️نقل نظرات به منزله تایید نیست و مباحثات آمادگی انتشار نقدها و نظرات وارده را دارد
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
Mohsen
🔹با سلام...متن شما در پاسخ به توییت اهانتکننده به آیتالله مصباح بسیار دقیق و با ادبیات کاملا محترمانه نوشته شده بود. با دیدن این توییت به یاد یک واکنش در طیف مقابل افتادم.
مدتی پیش با فوت مرحوم دکتر فیرحی نقد و بررسی نظریات ایشان در قالبهای مختلف منتشر شد. بنده در زمان حیات مرحوم فیرحی به نظرات ایشان ایراد جدی داشتم. نقدهای پس از فوت را هم بررسی و به دوستان معرفی میکردم.
اما متاسفانه برخی خارج از انصاف بود. برای نمونه در شام تدفین دکتر فیرحی یکی از افرادی که ظاهراً سالها با ایشان مانوس و جلسات منظم علمی داشت به صورت آنلاین بیش از یک ساعت به نقد نظرات ایشان پرداخت.
اما متاسفانه به دور از هنجارهای اخلاقی، در یک جمله هم برای ایشان طلب مغفرت نکرد و در طول بیش از یک ساعت حتی یک بار کلمه «مرحوم» هم به کار نبرد و در پایان صحبت فرمود: «فوت دکتر فیرحی در این سن لطف خدا بود که عذاب وی کمتر باشد!!»
برآیند صحبتهای این فرد این بود که مرحوم دکتر فیرحی حتی مسلمان هم نیست و گویا درباره یک بهایی سخن میگوید!
بله صحبتهای آن بزرگوار معمم چیزی شبیه همین توییت بود که نقد کردید.
هردو به بهانهی نقد اندیشه، پمپاژ نفرت و کینه نسبت به شخص است!
⚡️نقل نظرات به منزله تایید نیست و مباحثات آمادگی انتشار نقدها و نظرات وارده را دارد
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ پایگاه اطلاعرسانی جامعه مدرسین حوزهی علمیه قم به پرسش و پاسخهای جدیدی درباره تقلید از مراجع عظام که از سوی این جامعه معرفی شده است، پاسخ داد.
متن پرسش ها و پاسخ ها که سوم آذرماه ۱۳۹۹ به روزرسانی شده است، به این شرح است:
🔹 پرسش: فردی که مرجع تقلیدش از دنیا رفته است کدام مرجع را به عنوان مرجع تقلید زنده خود انتخاب کند؟
✏ بسم الله الرحمن الرحیم
بر اساس بیانیه جامعه مدرسین تقلید از هر یک از مراجع ذیل صحیح میباشد.
۱ـ حضرت آیتالله العظمی خامنهای
۲ـ حضرت آیتالله العظمی وحید خراسانی
۳ـ حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی
۴ـ حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی
۵ـ حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
۶ـ حضرت آیتالله العظمی سیستانی
(دامت برکاتهم)
🔹 پرسش: آیا ترتیب مذکور در میان مراجع عظام تقلید معرفی شده در بیانیه جامعه مدرسین به معنی اولویت در انتخاب آنهاست؟
✏ ترتیب مذکور، موضوعیت ندارد.
🔹 پرسش: آیا مراجعی که از سوی جامعه مدرسین معرفی شدهاند مساوی هستند؟
✏ از بیانیه جامعه مدرسین مساوی بودن مراجع مذکور استفاده نمیشود.
🔹 پرسش: آیا نیاز به تحقیق جداگانه برای انتخاب مرجع تقلید از میان مراجع مذکور در بیانیه وجود دارد؟
✏ بر اساس بیانیه جامعه مدرسین تقلید از هر یک از مراجع ذیل صحیح میباشد و تحقیق جداگانه نیاز نیست.
۱ـ حضرت آیتالله العظمی خامنهای
۲ـ حضرت آیتالله العظمی وحید خراسانی
۳ـ حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی
۴ـ حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی
۵ـ حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
۶ـ حضرت آیتالله العظمی سیستانی
(دامت برکاتهم)
🔹 پرسش: اگر مقلد یکی از مراجع مذکور در بیانیه جامعه مدرسین هستیم و میخواهیم تغییر مرجع بدهیم چکار باید بکنیم؟
✏ برای تغییر مرجع تقلید، طبق فتوای مرجع تقلید فعلی خود عمل نمایید.
🔹 پرسش: مقلد یکی از مراجع مذکور در بیانیه جامعه مدرسین هستم و در مسئلهای که مرجعم احتیاط واجب دارد نیاز به انتخاب مرجع دیگری دارم. کدام مرجع را میتوانم انتخاب کنم؟
✏ برای این منظور، میتوانید یکی از مراجع مذکور در بیانیه جامعه مدرسین را انتخاب نمایید.
🔹 پرسش: از فردی خارج از لیست بیانیه جامعه مدرسین تقلید میکنم آیا این تقلید صحیح است؟
✏ چنانچه بر اساس یکی از طرق مذکور در رسالههای عملیه مرجع خود را انتخاب کردهاید، تقلیدتان صحیح میباشد
⭕ مشاهدهی صفحهی پرسشهای متداول در سایت جامعه مدرسین
https://www.jameehmodarresin.org/2014-01-23-07-32-22.html
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
متن پرسش ها و پاسخ ها که سوم آذرماه ۱۳۹۹ به روزرسانی شده است، به این شرح است:
🔹 پرسش: فردی که مرجع تقلیدش از دنیا رفته است کدام مرجع را به عنوان مرجع تقلید زنده خود انتخاب کند؟
✏ بسم الله الرحمن الرحیم
بر اساس بیانیه جامعه مدرسین تقلید از هر یک از مراجع ذیل صحیح میباشد.
۱ـ حضرت آیتالله العظمی خامنهای
۲ـ حضرت آیتالله العظمی وحید خراسانی
۳ـ حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی
۴ـ حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی
۵ـ حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
۶ـ حضرت آیتالله العظمی سیستانی
(دامت برکاتهم)
🔹 پرسش: آیا ترتیب مذکور در میان مراجع عظام تقلید معرفی شده در بیانیه جامعه مدرسین به معنی اولویت در انتخاب آنهاست؟
✏ ترتیب مذکور، موضوعیت ندارد.
🔹 پرسش: آیا مراجعی که از سوی جامعه مدرسین معرفی شدهاند مساوی هستند؟
✏ از بیانیه جامعه مدرسین مساوی بودن مراجع مذکور استفاده نمیشود.
🔹 پرسش: آیا نیاز به تحقیق جداگانه برای انتخاب مرجع تقلید از میان مراجع مذکور در بیانیه وجود دارد؟
✏ بر اساس بیانیه جامعه مدرسین تقلید از هر یک از مراجع ذیل صحیح میباشد و تحقیق جداگانه نیاز نیست.
۱ـ حضرت آیتالله العظمی خامنهای
۲ـ حضرت آیتالله العظمی وحید خراسانی
۳ـ حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی
۴ـ حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی
۵ـ حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
۶ـ حضرت آیتالله العظمی سیستانی
(دامت برکاتهم)
🔹 پرسش: اگر مقلد یکی از مراجع مذکور در بیانیه جامعه مدرسین هستیم و میخواهیم تغییر مرجع بدهیم چکار باید بکنیم؟
✏ برای تغییر مرجع تقلید، طبق فتوای مرجع تقلید فعلی خود عمل نمایید.
🔹 پرسش: مقلد یکی از مراجع مذکور در بیانیه جامعه مدرسین هستم و در مسئلهای که مرجعم احتیاط واجب دارد نیاز به انتخاب مرجع دیگری دارم. کدام مرجع را میتوانم انتخاب کنم؟
✏ برای این منظور، میتوانید یکی از مراجع مذکور در بیانیه جامعه مدرسین را انتخاب نمایید.
🔹 پرسش: از فردی خارج از لیست بیانیه جامعه مدرسین تقلید میکنم آیا این تقلید صحیح است؟
✏ چنانچه بر اساس یکی از طرق مذکور در رسالههای عملیه مرجع خود را انتخاب کردهاید، تقلیدتان صحیح میباشد
⭕ مشاهدهی صفحهی پرسشهای متداول در سایت جامعه مدرسین
https://www.jameehmodarresin.org/2014-01-23-07-32-22.html
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ دعوت به تشیع آری یا خیر؟
✏محمد خادمی
نویسنده ای با تمسک به برخی روایات در نگاشته نقدی بر شیعهسازی اهلسنت فتوا داده که دعوت مردم به تشیع در دین نهی شدهاست.
(http://okhowah.ir/fa/13555)
🔹 در اینجا به شکل کوتاه به نقد این نوشتار میپردازیم.
1. ادله بسیاری در مجموعه آیات و روایات وجود دارد که امر به معروف، تبلیغ دین، هدایت و احیاء مردم را مورد تأکید قرار داده است و این ادله، به اندازهای از حیث کمیت و کیفیت روشن است که نیازی به تبیین آن نمیباشد.
2. این عمومات علاوه بر تأکید بر دعوت و تبلیغ و ارشاد مردم، بر وجوب آن نیز دلالت میکند.
3. اگر نگوییم مقصود از بسیاری از این ادله، هدایت از حیث اعتقادات اصیل است، اما قدر متیقن از این عمومات لااقل تبلیغ باورهای صحیح میباشد.
4. یکی از این باورهای اساسی اعتقاد به ولایت ائمه علیهمالسلام و خلافت بلافصل ایشان پس از رسول خدا صلیالله علیهم اجمعین و همچنین تبرّی از دشمنان ایشان است که پشتوانه محکمی از ادله را داراست.
5. در کنار عمومات ارشاد و هدایت مردم که شامل دعوت آنان به تشیع است، نیز ادله ای به شکل خاص، تبلیغ تشیع را امری نیک شمرده و بدان دستور میدهند.
6. متأسفانه نویسنده مذکور چون به دنبال اثبات پیش فرضهای خود بوده با روایات گزینشی برخورد نموده و صرفا به"بَابٌ فِي تَرْكِ دُعَاءِالنَّاسِ" اشاره کرده اما سائر روایات ابواب دیگر کتب روایی که دعوت به ایمان(ولایت) و تشیع را مورد تأکید قرار میدهد را ذکر نکردهاست!!!
در این مجال کوتاه صرفا برخی عناوین این ابواب را ذکر کرده و مطالعه روایات ذیل هرباب را به خواننده محترم واگذار میکنم.
ابوابی چون:
- " بَابُ اسْتِحْبَابِالدُّعَاءِ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْإِسْلَامِ"
- " بَابٌ فِي إِحْيَاءِ الْمُؤْمِنِ"
- " استحباب الدعاء إلى الإيمان مع الإمكان"
- "باب إظهار الحق"
- " باب ثوابالهداية و التعليم و فضلهما و فضل العلماء و ذم إضلال الناس"
- روایاتی که در ذیل برخی آیات مانند"مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعا" ذکر شده است.
7. روایاتی که نویسنده مذکور بدان تمسک جسته یا از لحاظ سند قابل اعتماد نیستند و یا چنانچه بزرگان نیز بیان کردهاند، مقصود از آن ها اصرار وحرص بر شیعه شدن عامه بوده و از قبیل "ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغ" میباشد.
احتمال دیگر، مقصود دعوتی است که سبب جدال و در نهایت ایجاد کینه توزی با شیعیان گردد، چنانچه مرحوم برقی در محاسن نیز چنین نامی را برای عنوان باب روایات انتخاب نموده"باب من ترك المخاصمة لأهل الخلاف" وگرنه مناظره به روش علمی دستور خود قرآن است "ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن" آن هم در مسأله ولايت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام که در قرآن، ترک تبلیغ آن توسط رسول خدا به مثابه ترک تبلیغ اسلام و رسالتش قلمداد شده است.
احتمال سوم آن است که با توجه به شرائط سختی که در زمان ائمه علیهمالسلام بوده، امکان حمل این روایات در شرائط تقیه نیز وجود دارد.
8. اگر بر فرض هم سند و دلالت روایات "تَرْكِ دُعَاءِالنَّاسِ" را بپذیریم، پس از تعارض با ابواب روایی مذکور، ادله دعوت به حق و تشیع به دلیل کثرت و شهرت و همچنین سیره عملی اصحاب و بزرگان- مبنی بر کتابت کتب کلامی و تبلیغ و مناظرات علمی- مقدم بر روایات"تَرْكِ دُعَاءِ النَّاسِ" میباشد. و برفرض هم این نکته را نپذیریم، بازهم این روایات به دلیل موافقتش با عمومات قرآنی"امر به معروف و هدایت و تبلیغ دین" و سنت قطعی، مقدم میشود. در وهله آخر بر فرض که هیچ مرجحی را قبول نکنیم، روشن است که پس از تساقط هر دو طرف تعارض، نوبت به عمومات قرآن و روایات عام میرسد و پر واضح است که قدرمتیقن این عمومات ادله تبلیغ و هدایت و امر به معروف، دعوت به خلافت بلافصل و ولایت امیرالمؤمنین است زیرا این مقوله، اساسی ترین اعتقاد است که سبب هدایت و نجات بشر از عقاب میگردد وگرنه پرواضح است که دعوت به توحید و نبوت بدون ولایت که دعوت به حق وهدایت نیست.
9. توجه به این نکته نیز ضروری است که یکی از اهداف خلقت، هدایت مردم در راستای بندگی خداوند متعال است و بندگی خدا در گرو اعتقادات اصیل میباشد و چنین امری جز با ارشادات انبیاء و حجج الهی و پس از آن عالمان و مبلغان دین شکل نمی گیرد که در غیر این صورت این هدف لغو خواهد شد، بنابراین اگر روایتی بر خلاف این نکته مسلم و اساسی یافت شد، بایستی تأویل گردد چنانچه ذکر شد.
10. در انتها با توجه به نوع نگاشتههای نویسنده، ایشان را به آیات و روایاتی که در مذمت اضلال مردم وارد شده ـ که بعید میدانم گناهی بزرگ تر از آن باشد ـ را ارجاع می دهم.
http://mobahesat.ir/23173
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏محمد خادمی
نویسنده ای با تمسک به برخی روایات در نگاشته نقدی بر شیعهسازی اهلسنت فتوا داده که دعوت مردم به تشیع در دین نهی شدهاست.
(http://okhowah.ir/fa/13555)
🔹 در اینجا به شکل کوتاه به نقد این نوشتار میپردازیم.
1. ادله بسیاری در مجموعه آیات و روایات وجود دارد که امر به معروف، تبلیغ دین، هدایت و احیاء مردم را مورد تأکید قرار داده است و این ادله، به اندازهای از حیث کمیت و کیفیت روشن است که نیازی به تبیین آن نمیباشد.
2. این عمومات علاوه بر تأکید بر دعوت و تبلیغ و ارشاد مردم، بر وجوب آن نیز دلالت میکند.
3. اگر نگوییم مقصود از بسیاری از این ادله، هدایت از حیث اعتقادات اصیل است، اما قدر متیقن از این عمومات لااقل تبلیغ باورهای صحیح میباشد.
4. یکی از این باورهای اساسی اعتقاد به ولایت ائمه علیهمالسلام و خلافت بلافصل ایشان پس از رسول خدا صلیالله علیهم اجمعین و همچنین تبرّی از دشمنان ایشان است که پشتوانه محکمی از ادله را داراست.
5. در کنار عمومات ارشاد و هدایت مردم که شامل دعوت آنان به تشیع است، نیز ادله ای به شکل خاص، تبلیغ تشیع را امری نیک شمرده و بدان دستور میدهند.
6. متأسفانه نویسنده مذکور چون به دنبال اثبات پیش فرضهای خود بوده با روایات گزینشی برخورد نموده و صرفا به"بَابٌ فِي تَرْكِ دُعَاءِالنَّاسِ" اشاره کرده اما سائر روایات ابواب دیگر کتب روایی که دعوت به ایمان(ولایت) و تشیع را مورد تأکید قرار میدهد را ذکر نکردهاست!!!
در این مجال کوتاه صرفا برخی عناوین این ابواب را ذکر کرده و مطالعه روایات ذیل هرباب را به خواننده محترم واگذار میکنم.
ابوابی چون:
- " بَابُ اسْتِحْبَابِالدُّعَاءِ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْإِسْلَامِ"
- " بَابٌ فِي إِحْيَاءِ الْمُؤْمِنِ"
- " استحباب الدعاء إلى الإيمان مع الإمكان"
- "باب إظهار الحق"
- " باب ثوابالهداية و التعليم و فضلهما و فضل العلماء و ذم إضلال الناس"
- روایاتی که در ذیل برخی آیات مانند"مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعا" ذکر شده است.
7. روایاتی که نویسنده مذکور بدان تمسک جسته یا از لحاظ سند قابل اعتماد نیستند و یا چنانچه بزرگان نیز بیان کردهاند، مقصود از آن ها اصرار وحرص بر شیعه شدن عامه بوده و از قبیل "ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغ" میباشد.
احتمال دیگر، مقصود دعوتی است که سبب جدال و در نهایت ایجاد کینه توزی با شیعیان گردد، چنانچه مرحوم برقی در محاسن نیز چنین نامی را برای عنوان باب روایات انتخاب نموده"باب من ترك المخاصمة لأهل الخلاف" وگرنه مناظره به روش علمی دستور خود قرآن است "ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن" آن هم در مسأله ولايت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام که در قرآن، ترک تبلیغ آن توسط رسول خدا به مثابه ترک تبلیغ اسلام و رسالتش قلمداد شده است.
احتمال سوم آن است که با توجه به شرائط سختی که در زمان ائمه علیهمالسلام بوده، امکان حمل این روایات در شرائط تقیه نیز وجود دارد.
8. اگر بر فرض هم سند و دلالت روایات "تَرْكِ دُعَاءِالنَّاسِ" را بپذیریم، پس از تعارض با ابواب روایی مذکور، ادله دعوت به حق و تشیع به دلیل کثرت و شهرت و همچنین سیره عملی اصحاب و بزرگان- مبنی بر کتابت کتب کلامی و تبلیغ و مناظرات علمی- مقدم بر روایات"تَرْكِ دُعَاءِ النَّاسِ" میباشد. و برفرض هم این نکته را نپذیریم، بازهم این روایات به دلیل موافقتش با عمومات قرآنی"امر به معروف و هدایت و تبلیغ دین" و سنت قطعی، مقدم میشود. در وهله آخر بر فرض که هیچ مرجحی را قبول نکنیم، روشن است که پس از تساقط هر دو طرف تعارض، نوبت به عمومات قرآن و روایات عام میرسد و پر واضح است که قدرمتیقن این عمومات ادله تبلیغ و هدایت و امر به معروف، دعوت به خلافت بلافصل و ولایت امیرالمؤمنین است زیرا این مقوله، اساسی ترین اعتقاد است که سبب هدایت و نجات بشر از عقاب میگردد وگرنه پرواضح است که دعوت به توحید و نبوت بدون ولایت که دعوت به حق وهدایت نیست.
9. توجه به این نکته نیز ضروری است که یکی از اهداف خلقت، هدایت مردم در راستای بندگی خداوند متعال است و بندگی خدا در گرو اعتقادات اصیل میباشد و چنین امری جز با ارشادات انبیاء و حجج الهی و پس از آن عالمان و مبلغان دین شکل نمی گیرد که در غیر این صورت این هدف لغو خواهد شد، بنابراین اگر روایتی بر خلاف این نکته مسلم و اساسی یافت شد، بایستی تأویل گردد چنانچه ذکر شد.
10. در انتها با توجه به نوع نگاشتههای نویسنده، ایشان را به آیات و روایاتی که در مذمت اضلال مردم وارد شده ـ که بعید میدانم گناهی بزرگ تر از آن باشد ـ را ارجاع می دهم.
http://mobahesat.ir/23173
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹آیتالله محمد یزدی را میتوان یکی از متخلقترین سیاستمداران انقلاب دانست. دقیقا برخلاف چهرهای که در سی سال اخیر برخی رسانهها از اون نمودار میکردند.
آنانی که توفیق درک حضور ایشان را داشتند شیفتهی تواضع و بزرگواری او میشدند. سخنان یا مکتوبات گاه تند آیتالله یزدی نیز از سر تکلیفی بود که برای حفظ انقلاب و اسلام احساس میکرد.
رحمت غفران الهی را برای آن بزرگ مرد انقلاب آرزو میکنیم
(تصویر: اعلام موضع جامعه مدرسین در انتخابات سال ۱۳۸۸)
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
آنانی که توفیق درک حضور ایشان را داشتند شیفتهی تواضع و بزرگواری او میشدند. سخنان یا مکتوبات گاه تند آیتالله یزدی نیز از سر تکلیفی بود که برای حفظ انقلاب و اسلام احساس میکرد.
رحمت غفران الهی را برای آن بزرگ مرد انقلاب آرزو میکنیم
(تصویر: اعلام موضع جامعه مدرسین در انتخابات سال ۱۳۸۸)
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz