مباحثات/
آیتالله سیدابوالفضل میرمحمدی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و مجلس خبرگان صبحگاه روز یکشنبه در ۹۶سالگی دارفانی را وداع گفت.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
آیتالله سیدابوالفضل میرمحمدی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و مجلس خبرگان صبحگاه روز یکشنبه در ۹۶سالگی دارفانی را وداع گفت.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️روحانیت و خشونتهای اجتماعی
🖊محمد وکیلی
🔹مسئله ای به نام خشونت های اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقه ای چند ده ساله در مطالعات و پژوهش های اجتماعی و روان شناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و افزایش نفوذ رسانه ها مخصوصا فضای مجازی در جامعه، شکلی عیان تر یافته است. گزارشهایی از موارد متعدد این خشونت طی سال گذشته و امسال از شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اهواز و قم منتشر شده است. به ویژه اینکه این خشونت ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است.
🔹هر چند در سابق هم اینگونه تعرضها وجود داشته اما اولا از جانب گروهکهای معاند که میان مردم هم منفور بودند صورت می گرفت و ثانیا قربانیان این خشونتها، معمولا شخصیتها و چهره های مهم و محوری روحانیت بودند. اما امروزه با پدیده ای مواجهیم که اولا نشانه های برنامه ریزی شده، سازمان یافته و تشکیلاتی بودنش بسیار کم رنگ است و ثانیا قربانیانش از میان طلاب و روحانیون فاقد جایگاه و مسئولیت حاکمیتی هستند. در آخرین مورد از این خشونت ها، طلبه ای مشهدی مورد تهاجم با قمه قرار گرفت و بعد از چند روز بستری درگذشت.
🔹گر چه نگرش روان شناختی ریشه اینگونه خشونتها را به اختلال روانی تقلیل می دهد و مسئولان قضایی و انتظامی نیز با همین بهانه، پرونده هایی از این قبل را بدین بهانه که فرد مهاجم دارای اختلال روانی بوده مختومه می کنند، اما از نظر اجتماعی نمی توان از کنار این پدیده به راحتی عبور کرد. اینگونه خشونت ها مجموعه ای از واکنش های اجتماعی هستند که زمینه های قابل مطالعه ای دارند. زمینه هایی که در صورت غفلت از آن، می تواند تبعات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به بار آورد. مطالعه ریشه ها و عوامل ایجاد یا گسترش این پدیده، اگرچه نیازمند پژوهش های اساسی است که ضرورت دارد مراکز مطالعاتی حوزوی بدان بپردازند، اما اجمالا می توان ریشه های این خشونت را در عوامل زیر جستجو کرد:
🔹احساس ناکامی اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض، عدم پاسخگویی مناسب و صحیح نهادهای حاکمیتی (از جمله قوای مجریه و قضاییه که بیشترین ارتباط مستقیم با مراجعات مردمی را دارند) به مطالبات و توقعات و انتظارات، و فراهم نبودن راههای قانونی طرح این مطالبات، موجب انباشت آنها و در نتیجه فوران خشم اجتماعی می شود. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه مسئولان و مسببان اصلی در کف جامعه قابل شناسایی نیستند، طلاب و روحانیون به دلیل داشتن لباسی متفاوت، سیبل چنین تهاجماتی قرار می گیرند.
🔹با توجه به نظریه بازنمائی استوارت هال(نظریه پرداز فرهنگ) تصویری که از حضور پررنگ روحانیت در رسانه ها و تریبون ها (آن هم معمم و در قالب لباس روحانیت) ساخته شده، لزوما همان تصویر و تصوری نیست که روحانیت قصدش را کرده بود. حتی اگر روحانیت نقشی محوری در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز نداشته باشد، این حضور پررنگ و همه جایی روحانیت موجب شده که روحانیت مسبب اصلی وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی و اقتصادی کشور شناخته شوند. بر همین اساس هم، به نظر می رسد تاکید بر تلبس تمام طلاب جهت انجام مسئولیت های حوزوی، نیاز به بازاندیشی دارد.
🔹در چنین شرایطی انعکاس خدمات اجتماعی روحانیت و قرار گرفتن در کنار مردم هنگام طرح مطالبات مشروع و قانونی، نه فقط در زبان ( و از پشت تریبون ها، چرا که از نظر مردم، داشتن تریبون خود نشانه ای است از قرار گرفتن در جبهه مسئولان) بلکه در میدان عمل و در کف میدان و اجتناب از رنگ و بوی جناحی دادن به فعالیت های اجتماعی روحانیت، می تواند راهکارهایی جهت ترمیم رابطه مردم و روحانیت بوده، زمینه های خشونت های فیزیکی و زبانی علیه روحانیت در سطح جامعه را فرو بکاهد.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22240/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖊محمد وکیلی
🔹مسئله ای به نام خشونت های اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقه ای چند ده ساله در مطالعات و پژوهش های اجتماعی و روان شناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و افزایش نفوذ رسانه ها مخصوصا فضای مجازی در جامعه، شکلی عیان تر یافته است. گزارشهایی از موارد متعدد این خشونت طی سال گذشته و امسال از شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اهواز و قم منتشر شده است. به ویژه اینکه این خشونت ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است.
🔹هر چند در سابق هم اینگونه تعرضها وجود داشته اما اولا از جانب گروهکهای معاند که میان مردم هم منفور بودند صورت می گرفت و ثانیا قربانیان این خشونتها، معمولا شخصیتها و چهره های مهم و محوری روحانیت بودند. اما امروزه با پدیده ای مواجهیم که اولا نشانه های برنامه ریزی شده، سازمان یافته و تشکیلاتی بودنش بسیار کم رنگ است و ثانیا قربانیانش از میان طلاب و روحانیون فاقد جایگاه و مسئولیت حاکمیتی هستند. در آخرین مورد از این خشونت ها، طلبه ای مشهدی مورد تهاجم با قمه قرار گرفت و بعد از چند روز بستری درگذشت.
🔹گر چه نگرش روان شناختی ریشه اینگونه خشونتها را به اختلال روانی تقلیل می دهد و مسئولان قضایی و انتظامی نیز با همین بهانه، پرونده هایی از این قبل را بدین بهانه که فرد مهاجم دارای اختلال روانی بوده مختومه می کنند، اما از نظر اجتماعی نمی توان از کنار این پدیده به راحتی عبور کرد. اینگونه خشونت ها مجموعه ای از واکنش های اجتماعی هستند که زمینه های قابل مطالعه ای دارند. زمینه هایی که در صورت غفلت از آن، می تواند تبعات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به بار آورد. مطالعه ریشه ها و عوامل ایجاد یا گسترش این پدیده، اگرچه نیازمند پژوهش های اساسی است که ضرورت دارد مراکز مطالعاتی حوزوی بدان بپردازند، اما اجمالا می توان ریشه های این خشونت را در عوامل زیر جستجو کرد:
🔹احساس ناکامی اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض، عدم پاسخگویی مناسب و صحیح نهادهای حاکمیتی (از جمله قوای مجریه و قضاییه که بیشترین ارتباط مستقیم با مراجعات مردمی را دارند) به مطالبات و توقعات و انتظارات، و فراهم نبودن راههای قانونی طرح این مطالبات، موجب انباشت آنها و در نتیجه فوران خشم اجتماعی می شود. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه مسئولان و مسببان اصلی در کف جامعه قابل شناسایی نیستند، طلاب و روحانیون به دلیل داشتن لباسی متفاوت، سیبل چنین تهاجماتی قرار می گیرند.
🔹با توجه به نظریه بازنمائی استوارت هال(نظریه پرداز فرهنگ) تصویری که از حضور پررنگ روحانیت در رسانه ها و تریبون ها (آن هم معمم و در قالب لباس روحانیت) ساخته شده، لزوما همان تصویر و تصوری نیست که روحانیت قصدش را کرده بود. حتی اگر روحانیت نقشی محوری در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز نداشته باشد، این حضور پررنگ و همه جایی روحانیت موجب شده که روحانیت مسبب اصلی وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی و اقتصادی کشور شناخته شوند. بر همین اساس هم، به نظر می رسد تاکید بر تلبس تمام طلاب جهت انجام مسئولیت های حوزوی، نیاز به بازاندیشی دارد.
🔹در چنین شرایطی انعکاس خدمات اجتماعی روحانیت و قرار گرفتن در کنار مردم هنگام طرح مطالبات مشروع و قانونی، نه فقط در زبان ( و از پشت تریبون ها، چرا که از نظر مردم، داشتن تریبون خود نشانه ای است از قرار گرفتن در جبهه مسئولان) بلکه در میدان عمل و در کف میدان و اجتناب از رنگ و بوی جناحی دادن به فعالیت های اجتماعی روحانیت، می تواند راهکارهایی جهت ترمیم رابطه مردم و روحانیت بوده، زمینه های خشونت های فیزیکی و زبانی علیه روحانیت در سطح جامعه را فرو بکاهد.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22240/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
روحانیت و خشونتهای اجتماعی « مباحثات
مسئلهای به نام خشونتهای اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقهای چند ده ساله در مطالعات و پژوهشهای اجتماعی و روانشناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 الصرخی کیست و چه میخواهد؟
کلیپ نگاهی گذرا به فعالیتها و آنچه که الصرخی در فضای فقاهتی و مرجعیت ادعا میکند
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
کلیپ نگاهی گذرا به فعالیتها و آنچه که الصرخی در فضای فقاهتی و مرجعیت ادعا میکند
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️از حجاب تا چندهمسری؛ در جستجوی پایانی برای جدالهای بیپایان
🖊سیدمحمدهادی گرامی
🔸«امر اجتماعی همانگونه که خوانده میشود، پدیدار میشود» سهشنبه ۱۴ آبان در پژوهشگاه علوم انسانی درباره ضرورت فعالیت در فضای مجازی و پیامرسانها با یکی از دوستان گفتگویی صورت گرفت. وی به دلایلی مخالف اینگونه فعالیتها برای اهل آکادمیا بود؛ یکی از مهمترین دلایل وی ضرورت ناخواسته تن دادن به بازیهای چنین فضایی بود. البته من به دلایل روشنی با گفته وی موافق نبودم؛ ولی هنگامی که با انبوهی از یادداشتها درباره چندهمسری، حجاب اجباری و دیگر هنجارها/ضدهنجارهای مربوط به جامعه ایرانی ـ اسلامی مواجه شدم، اقتضاءات و بازیهای فضای مجازی را بهتر و بیشتر لمس کردم.
🔹آنچه بیان میشود با احترام به ایدههای شرکتکنندگان در چنین مباحثاتی، تلاش میکند به جای «فروغلطیدن در» و «تندادن به» روندهای رایج، خوانشی حتیالمقدور بیطرفانه نسبت به یک چالش روش شناختی در چنین جدالهایی ارائه کند.
🔹دلیل اصلی منجر نشدن چنین جدالهایی به فایده معرفتشناختی ـ هر چند ممکن است منافع غیرجمعی و غیرمعرفتشناختی را تأمین کند ـ فروکاستن سطح تحلیل به یک بُعد است. انگاره ما درباره حجاب، حجاب اجباری، چندهمسری و … هر چه باشد، بیگمان فروکاستن سطح تحلیل درباره این هنجارها/ضدهنجارها به یک بُعد یا سطح، و نگریستن به آنها به مثابه امری صرفا الهیاتی ـ جدلی، اجتماعی، شخصی، حقوقی، فقهی، تاریخی و … یک خطای روششناختی است. برای چنین پدیدههایی عمدتا پنج رویکرد تحلیلی ـ نه در معنای فلسفی آن ـ وجود دارد و یا میتوان پیشنهاد داد:
🔹1. تحلیل انسانشناختی ـ زیستنی: یکی از گونههای تحلیل که به دلیل سیطره نگاههای جدلی به این موضوع کمتر مورد توجه قرار میگیرد نگاه انسان شناختی، زیستنی و از درون است. فهم و تفسیر چندهمسری و یا ازدواج غیردائم و سپس بررسی پیامدهای احتمالی آن بدون یک مطالعه میدانی همدلانه و از نزدیک امکان پذیر نخواهد بود.
🔹2. تحلیل تاریخی ـ تطبیقی: در این رویکرد تحربههای تاریخی عصر پیامبر و ائمه (علیهم السلام) به عنوان منبع مشروعیت تلقی میشود. برای نمونه، براساس این نگاه تلاش میشود تا انگاره «حجاب اجباری» با تجربه تاریخی حکومت نبوی یا علوی تطبیق داده شود.
🔹3. تحلیل تطبیقی ـ اجتماعی: این رویکرد با یافتن جامعه ای که مشابهت حداکثری با جامعه معاصر ایران دارد، تلاش میکند بررسی کند که تجربه زیسته جامعه مشابهی که نوع خاصی از تعامل با ضدهنجارها/هنجارها را انتخاب کرده است، چه بوده است.
🔹4. تحلیل جامعهشناختی ـ فرهنگی: گونه رایجی از تحلیلها که با رویکردی جامعه شناختی به تبیین این مسأله، علل و پیامدهای آن بدون ضروری دانستن بهرهبردن از تجربههای زیسته میپردازد.
🔹5. تحلیل فقهی ـ حقوقی: رویکرد نسبتا رایج در برخی تحلیلها که با ارجاع به قوانین حقوقی و یا اسلامی تلاش میکند تا هنجارها/ضدهنجارهایی مانند حجاب و چند همسری را بررسی کند و درباره آن داوری کند.
🔹پاسخ پرسشهایی که پژوهشگران و سیاستگذاران درباره انگارههایی همچون حجاب، حجاب اجباری، چندهمسری، ازدواج غیردائم و ... دارند بدون توجه به همه ابعاد و گونههای تحلیل درباره این انگارهها امکان پذیر نخواهد بود، مگر اینکه در پی یافتن و ترویج «پاسخِ خود» برای این پرسشها باشند.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22248/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖊سیدمحمدهادی گرامی
🔸«امر اجتماعی همانگونه که خوانده میشود، پدیدار میشود» سهشنبه ۱۴ آبان در پژوهشگاه علوم انسانی درباره ضرورت فعالیت در فضای مجازی و پیامرسانها با یکی از دوستان گفتگویی صورت گرفت. وی به دلایلی مخالف اینگونه فعالیتها برای اهل آکادمیا بود؛ یکی از مهمترین دلایل وی ضرورت ناخواسته تن دادن به بازیهای چنین فضایی بود. البته من به دلایل روشنی با گفته وی موافق نبودم؛ ولی هنگامی که با انبوهی از یادداشتها درباره چندهمسری، حجاب اجباری و دیگر هنجارها/ضدهنجارهای مربوط به جامعه ایرانی ـ اسلامی مواجه شدم، اقتضاءات و بازیهای فضای مجازی را بهتر و بیشتر لمس کردم.
🔹آنچه بیان میشود با احترام به ایدههای شرکتکنندگان در چنین مباحثاتی، تلاش میکند به جای «فروغلطیدن در» و «تندادن به» روندهای رایج، خوانشی حتیالمقدور بیطرفانه نسبت به یک چالش روش شناختی در چنین جدالهایی ارائه کند.
🔹دلیل اصلی منجر نشدن چنین جدالهایی به فایده معرفتشناختی ـ هر چند ممکن است منافع غیرجمعی و غیرمعرفتشناختی را تأمین کند ـ فروکاستن سطح تحلیل به یک بُعد است. انگاره ما درباره حجاب، حجاب اجباری، چندهمسری و … هر چه باشد، بیگمان فروکاستن سطح تحلیل درباره این هنجارها/ضدهنجارها به یک بُعد یا سطح، و نگریستن به آنها به مثابه امری صرفا الهیاتی ـ جدلی، اجتماعی، شخصی، حقوقی، فقهی، تاریخی و … یک خطای روششناختی است. برای چنین پدیدههایی عمدتا پنج رویکرد تحلیلی ـ نه در معنای فلسفی آن ـ وجود دارد و یا میتوان پیشنهاد داد:
🔹1. تحلیل انسانشناختی ـ زیستنی: یکی از گونههای تحلیل که به دلیل سیطره نگاههای جدلی به این موضوع کمتر مورد توجه قرار میگیرد نگاه انسان شناختی، زیستنی و از درون است. فهم و تفسیر چندهمسری و یا ازدواج غیردائم و سپس بررسی پیامدهای احتمالی آن بدون یک مطالعه میدانی همدلانه و از نزدیک امکان پذیر نخواهد بود.
🔹2. تحلیل تاریخی ـ تطبیقی: در این رویکرد تحربههای تاریخی عصر پیامبر و ائمه (علیهم السلام) به عنوان منبع مشروعیت تلقی میشود. برای نمونه، براساس این نگاه تلاش میشود تا انگاره «حجاب اجباری» با تجربه تاریخی حکومت نبوی یا علوی تطبیق داده شود.
🔹3. تحلیل تطبیقی ـ اجتماعی: این رویکرد با یافتن جامعه ای که مشابهت حداکثری با جامعه معاصر ایران دارد، تلاش میکند بررسی کند که تجربه زیسته جامعه مشابهی که نوع خاصی از تعامل با ضدهنجارها/هنجارها را انتخاب کرده است، چه بوده است.
🔹4. تحلیل جامعهشناختی ـ فرهنگی: گونه رایجی از تحلیلها که با رویکردی جامعه شناختی به تبیین این مسأله، علل و پیامدهای آن بدون ضروری دانستن بهرهبردن از تجربههای زیسته میپردازد.
🔹5. تحلیل فقهی ـ حقوقی: رویکرد نسبتا رایج در برخی تحلیلها که با ارجاع به قوانین حقوقی و یا اسلامی تلاش میکند تا هنجارها/ضدهنجارهایی مانند حجاب و چند همسری را بررسی کند و درباره آن داوری کند.
🔹پاسخ پرسشهایی که پژوهشگران و سیاستگذاران درباره انگارههایی همچون حجاب، حجاب اجباری، چندهمسری، ازدواج غیردائم و ... دارند بدون توجه به همه ابعاد و گونههای تحلیل درباره این انگارهها امکان پذیر نخواهد بود، مگر اینکه در پی یافتن و ترویج «پاسخِ خود» برای این پرسشها باشند.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22248/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
از حجاب تا چندهمسری؛ در جستجوی پایانی برای جدالهای بیپایان « مباحثات
دلیل اصلی منجر نشدن چنین جدالهایی به فایده معرفت شناختی ـ هر چند ممکن است منافع غیرجمعی و غیر معرفت شناختی را تأمین کند ـ فروکاستن سطح تحلیل به یک بُعد است. انگاره ما درباره حجاب، حجاب اجباری، چندهمسری و ... هر چه باشد، بیگمان فروکاستن سطح تحلیل درباره…
✔️نقدی بر «پایههای ویران یک استدلال»
🔸در نقد یادداشت انتقادی علیرضا داودی
🖊ناصر نجفی
🔹بعد از انتشار کلیپ سخنان آقای اکبرنژاد دربارۀ «لباس روحانیت» و به دنبال آن مناظره با آقای سیفی، و همچنین انتشار توضیحات دیگر استاد اکبرنژاد در کانال فقاهت، انتظار میرفت انتقادات علمی و مبنایی بر نظریۀ ایشان وارد شده و ابعاد این بحث مستحدث(از این نظر که تاکنون از زاویۀ فقهی بررسی نشده بود)، هرچه بیشتر، روشنتر شود.
🔹برای مثال جملههای کلیدی که استاد اکبرنژاد در سخنانش به کار میبرد و بر روی آنها تاکید داشت، مانند اینکه پیامبر(ص) ملتزم نبودند که همانند ما طلبهها همیشه لباس بپوشند؛ هیچ یک از پیامبران الهی لباس متمایز از مردم نداشتند؛ لباس روحانیت هیچگونه استحباب ذاتی ندارد؛ پیامبر اسلام(ص) نیز هیچ لباس جدیدی که اختصاص به ایشان داشته باشد و کسی جز ایشان و اهل بیت(ع) و یا علمای شیعه حق پوشیدن آن را نداشته باشد، تشریع نکردند؛ و...
🔹اینها جملههایی است که در واقع بررسی هرکدام از آنها، مبانی گوینده را مشخص میکند. اما تا امروزی که این متن را مینویسم، نوع انتقادهایی که وارد شده است، نسبت به حاشیهها بوده تا اصل مطلب؛ به جای اینکه تکتک این جملات که نتایج فقهی و فقهالحدیثی گوینده است، بررسی و یا نقد شود، به مباحث حاشیهای و فرعی پرداخته شده است. برای نمونه جواب آقای اکبرنژاد از سوال مجری مبنی بر اینکه چرا خود ایشان لباس روحانیت به تن دارد، چنان نقد میشود، گویی تمام مناظره بر سر این موضوع بوده است. یا وقتی میگوید شخصاً به این باور رسیدهام که دست کم پنجاه درصد بدبینیهای مردم، مربوط به لباس است، خود همه پندار میشود!
🔹این مدل نقدها تا جایی رفته که ناقد در ابتدای نقد خود از بررسی مقدمات فقهی صاحب نظریه، که اتفاقا اصل مباحث بر این مبانی استوار است، فاکتور میگیرد: «بدون در نظر گرفتن مقدمات فقهی بحث مانند اینکه نفس لباس روحانیت واجد ارزش است یا خیر، یا اینکه تلبس به لباس مختص هر عصر و زمان ضروری است یا نه، نوع استدلالهای ارائه شده در این بحث به شدت ضعیف و فاقد وجاهت علمی است که در سه ساحت محتوایی و یک ساحت روشی بدان خواهیم پرداخت».
🔹یا در نقد این ادعا که لباس پیامبر(ص) باید متناسب با فرهنگ و جغرافیای آن منطقهای(با رعایت حدود تقوا) باشد که در آن مبعوث شده است، بدون هیچ نقد علمی و فقهی، در یک قیاس شگفتی آن را به نظریۀ رویاانگاری وحی دکتر سروش تشبیه میکند (ناقد محترم یا آن نظریه را خوب نفهمیده است یا این را).
🔸آنچه که در این نوشتار میخواهم بگویم اینکه چنین برخوردهایی با نظریههای علمی، حداقل چند دلیل میتواند داشته باشد:
🔹۱.پرداختن به حاشیهها و نقد آنها، هم آسان است و هم استقبالکننده دارد.
🔹۲.تحلیل نظریات علمی با پیشفرضهایی که ناقد دارد و نمیتواند آن را کناری نهد. در مسئلۀ لباس روحانیت ناقدین محترم نوعا با این ارتکاز به بررسی این بحث پرداختند که این لباس، لباس تقوا و دارای استحباب ذاتی و… است. این در حالی است که در بررسی و فهم یک نظریه علمی تا جایی که ممکن است نباید این پیشفرضها را دخالت داد که در فهم و نتیجهگیری ما قطعا موثر خواهد بود.
🔹۳.ناقد با توجه و حوصله حرفهای گوینده را نمیخواند یا نمیشنود و علاقۀ زیادی به نوشتن و نقد کردن وجود دارد تا شنیدن و خواندن.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22234/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸در نقد یادداشت انتقادی علیرضا داودی
🖊ناصر نجفی
🔹بعد از انتشار کلیپ سخنان آقای اکبرنژاد دربارۀ «لباس روحانیت» و به دنبال آن مناظره با آقای سیفی، و همچنین انتشار توضیحات دیگر استاد اکبرنژاد در کانال فقاهت، انتظار میرفت انتقادات علمی و مبنایی بر نظریۀ ایشان وارد شده و ابعاد این بحث مستحدث(از این نظر که تاکنون از زاویۀ فقهی بررسی نشده بود)، هرچه بیشتر، روشنتر شود.
🔹برای مثال جملههای کلیدی که استاد اکبرنژاد در سخنانش به کار میبرد و بر روی آنها تاکید داشت، مانند اینکه پیامبر(ص) ملتزم نبودند که همانند ما طلبهها همیشه لباس بپوشند؛ هیچ یک از پیامبران الهی لباس متمایز از مردم نداشتند؛ لباس روحانیت هیچگونه استحباب ذاتی ندارد؛ پیامبر اسلام(ص) نیز هیچ لباس جدیدی که اختصاص به ایشان داشته باشد و کسی جز ایشان و اهل بیت(ع) و یا علمای شیعه حق پوشیدن آن را نداشته باشد، تشریع نکردند؛ و...
🔹اینها جملههایی است که در واقع بررسی هرکدام از آنها، مبانی گوینده را مشخص میکند. اما تا امروزی که این متن را مینویسم، نوع انتقادهایی که وارد شده است، نسبت به حاشیهها بوده تا اصل مطلب؛ به جای اینکه تکتک این جملات که نتایج فقهی و فقهالحدیثی گوینده است، بررسی و یا نقد شود، به مباحث حاشیهای و فرعی پرداخته شده است. برای نمونه جواب آقای اکبرنژاد از سوال مجری مبنی بر اینکه چرا خود ایشان لباس روحانیت به تن دارد، چنان نقد میشود، گویی تمام مناظره بر سر این موضوع بوده است. یا وقتی میگوید شخصاً به این باور رسیدهام که دست کم پنجاه درصد بدبینیهای مردم، مربوط به لباس است، خود همه پندار میشود!
🔹این مدل نقدها تا جایی رفته که ناقد در ابتدای نقد خود از بررسی مقدمات فقهی صاحب نظریه، که اتفاقا اصل مباحث بر این مبانی استوار است، فاکتور میگیرد: «بدون در نظر گرفتن مقدمات فقهی بحث مانند اینکه نفس لباس روحانیت واجد ارزش است یا خیر، یا اینکه تلبس به لباس مختص هر عصر و زمان ضروری است یا نه، نوع استدلالهای ارائه شده در این بحث به شدت ضعیف و فاقد وجاهت علمی است که در سه ساحت محتوایی و یک ساحت روشی بدان خواهیم پرداخت».
🔹یا در نقد این ادعا که لباس پیامبر(ص) باید متناسب با فرهنگ و جغرافیای آن منطقهای(با رعایت حدود تقوا) باشد که در آن مبعوث شده است، بدون هیچ نقد علمی و فقهی، در یک قیاس شگفتی آن را به نظریۀ رویاانگاری وحی دکتر سروش تشبیه میکند (ناقد محترم یا آن نظریه را خوب نفهمیده است یا این را).
🔸آنچه که در این نوشتار میخواهم بگویم اینکه چنین برخوردهایی با نظریههای علمی، حداقل چند دلیل میتواند داشته باشد:
🔹۱.پرداختن به حاشیهها و نقد آنها، هم آسان است و هم استقبالکننده دارد.
🔹۲.تحلیل نظریات علمی با پیشفرضهایی که ناقد دارد و نمیتواند آن را کناری نهد. در مسئلۀ لباس روحانیت ناقدین محترم نوعا با این ارتکاز به بررسی این بحث پرداختند که این لباس، لباس تقوا و دارای استحباب ذاتی و… است. این در حالی است که در بررسی و فهم یک نظریه علمی تا جایی که ممکن است نباید این پیشفرضها را دخالت داد که در فهم و نتیجهگیری ما قطعا موثر خواهد بود.
🔹۳.ناقد با توجه و حوصله حرفهای گوینده را نمیخواند یا نمیشنود و علاقۀ زیادی به نوشتن و نقد کردن وجود دارد تا شنیدن و خواندن.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22234/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
نقدی بر «پایههای ویران یک استدلال» « مباحثات
تا امروزی که این متن را مینویسم، نوع انتقادهایی که به سخنان آقای اکبرنژاد وارد شده است، نسبت به حاشیهها بوده تا اصل مطلب؛ به جای اینکه تکتک این جملات که نتایج فقهی و فقهالحدیثی گوینده است، بررسی و یا نقد شود، به مباحث حاشیهای و فرعی پرداخته شده است.…
✔️فقیه قرآنگرا
🔸به مناسبت درگذشت آیتالله سید ابوالفضل میرمحمدی
🖊علیاشرف فتحی
🔹آیتالله سید ابوالفضل میرمحمدی زرندی در سن ۹۶ سالگی و پس از چندین دهه تدریس و پژوهش درگذشت. در سالهای اخیر، نام مرحوم میرمحمدی به عنوان کهنسالترین نماینده مجلس خبرگان و رییس سِنّی این مجلس در روز افتتاح آن در رسانهها مطرح میشد، ولی محققان، حوزویان و دانشجویان دانشکده الهیات در دو دهه نخست پس از پیروزی انقلاب با نام وی به عنوان مفسر قرآن، استاد علوم قرآنی و رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران آشنا بودند.
🔹آیتالله میرمحمدی که متولد زرند ساوه بود همراه با دو طلبه ترکزبان دیگر که آنها هم «سید ابوالفضل» نام داشتند، داماد مرحوم آیتاللهالعظمی سید احمد زنجانی (از علمای برجسته قم از دهه بیست تا دهه پنجاه و پدر آیتاللهالعظمی سید موسی شبیری زنجانی) شد. او به همراه برادر همسرش (آیتالله شبیری) سالها در جلسات درس مرحوم آیتاللهالعظمی سید محمد محقق داماد شرکت کرد.
🔹شرکت در جلسات درس آقای داماد، او را وارد جلسات مستمر حلقه شاگردان این استاد بزرگ حوزه قرار داد و او در کنار حضرات آیات مرحوم آذری قمی، مرحوم سید مهدی روحانی، مرحوم احمدی میانجی، مرحوم موسوی اردبیلی، مرحوم طاهری اصفهانی و سید موسی شبیری زنجانی همواره به بحث آزاد علمی درباره موضوعات قرآنی و فقهی میپرداخت. حاصل این تحصیل، تحقیق و مباحثات طولانی، کتابهایی همچون «بحوث فی تاریخ القرآن و علومه» و «تفسیر بلاغ» است.
🔹با پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم میرمحمدی نیز همچون بسیاری از همدرسهای خود وارد مناصب مهم حکومتی شد؛ عضویت در شورای عالی قضایی، گزینش علمی قضات، دیوان عالی کشور، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مجلس خبرگان رهبری و یک دهه ریاست دانشکده الهیات دانشگاه تهران.
🔹مرحوم آیتالله میرمحمدی در اثر مهم خود در حوزه علوم قرآنی که سال ۱۳۵۸ با عنوان «بحوث فی تاریخ القرآن و علومه» تألیف کرده و از منابع دوره دکتری محسوب میشود، به مباحث معاصر نیز پرداخته و آرای متفکرین شیعه و سنی را بررسی کرده است. وی از صفحه ۸۴ کتاب به این نظریه برخی پژوهشگران قرن ۱۹ و ۲۰ اشاره کرده که قرآن را کلام پیامبر(ص) میدانستهاند. به باور مرحوم میرمحمدی، این نظریه حتی اگر مقبول باشد (که نیست و با ادله عقلی و نقلی قابل خدشه است) باز هم نمیتواند دلیلی بر نفی اعجازآمیز بودن قرآن باشد.
🔹وی در تفسیر بلاغ نیز به این موضوع پرداخته و کوشیده تا اثبات کند که هم الفاظ و هم معانی قرآن از جانب خداوند متعال است و پیامبر اکرم(ص) فقط وظیفه ابلاغ پیام را بر عهده داشتهاند.
🔹اندک مطالعه این دو اثر اصلی مرحوم آیتالله میرمحمدی نشان میدهد وی نه تنها تسلط کاملی به آیات قرآن و ارتباط معنوی آنها داشته، بلکه بر خلاف روشهای متداول دهههای بیست تا پنجاه عمل کرده که میکوشیدند قرآن را با رویکرد علم تجربی مدرن بررسی کنند. مرحوم میرمحمدی مقهور این جو غالب نشده و از روشهای سلف عدول نکرده است.
🔹مرحوم استاد سید جعفر مرتضی عاملی؛ مورخ برجسته لبنانی که بهتازگی درگذشت از شاگردان مرحوم آیتالله میرمحمدی بود. همچنین فرزند و دامادش نمایندگان قم در مجلس ششم بودند. فرزند وی معاون رییسجمهور در زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز بوده و اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22257/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸به مناسبت درگذشت آیتالله سید ابوالفضل میرمحمدی
🖊علیاشرف فتحی
🔹آیتالله سید ابوالفضل میرمحمدی زرندی در سن ۹۶ سالگی و پس از چندین دهه تدریس و پژوهش درگذشت. در سالهای اخیر، نام مرحوم میرمحمدی به عنوان کهنسالترین نماینده مجلس خبرگان و رییس سِنّی این مجلس در روز افتتاح آن در رسانهها مطرح میشد، ولی محققان، حوزویان و دانشجویان دانشکده الهیات در دو دهه نخست پس از پیروزی انقلاب با نام وی به عنوان مفسر قرآن، استاد علوم قرآنی و رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران آشنا بودند.
🔹آیتالله میرمحمدی که متولد زرند ساوه بود همراه با دو طلبه ترکزبان دیگر که آنها هم «سید ابوالفضل» نام داشتند، داماد مرحوم آیتاللهالعظمی سید احمد زنجانی (از علمای برجسته قم از دهه بیست تا دهه پنجاه و پدر آیتاللهالعظمی سید موسی شبیری زنجانی) شد. او به همراه برادر همسرش (آیتالله شبیری) سالها در جلسات درس مرحوم آیتاللهالعظمی سید محمد محقق داماد شرکت کرد.
🔹شرکت در جلسات درس آقای داماد، او را وارد جلسات مستمر حلقه شاگردان این استاد بزرگ حوزه قرار داد و او در کنار حضرات آیات مرحوم آذری قمی، مرحوم سید مهدی روحانی، مرحوم احمدی میانجی، مرحوم موسوی اردبیلی، مرحوم طاهری اصفهانی و سید موسی شبیری زنجانی همواره به بحث آزاد علمی درباره موضوعات قرآنی و فقهی میپرداخت. حاصل این تحصیل، تحقیق و مباحثات طولانی، کتابهایی همچون «بحوث فی تاریخ القرآن و علومه» و «تفسیر بلاغ» است.
🔹با پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم میرمحمدی نیز همچون بسیاری از همدرسهای خود وارد مناصب مهم حکومتی شد؛ عضویت در شورای عالی قضایی، گزینش علمی قضات، دیوان عالی کشور، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مجلس خبرگان رهبری و یک دهه ریاست دانشکده الهیات دانشگاه تهران.
🔹مرحوم آیتالله میرمحمدی در اثر مهم خود در حوزه علوم قرآنی که سال ۱۳۵۸ با عنوان «بحوث فی تاریخ القرآن و علومه» تألیف کرده و از منابع دوره دکتری محسوب میشود، به مباحث معاصر نیز پرداخته و آرای متفکرین شیعه و سنی را بررسی کرده است. وی از صفحه ۸۴ کتاب به این نظریه برخی پژوهشگران قرن ۱۹ و ۲۰ اشاره کرده که قرآن را کلام پیامبر(ص) میدانستهاند. به باور مرحوم میرمحمدی، این نظریه حتی اگر مقبول باشد (که نیست و با ادله عقلی و نقلی قابل خدشه است) باز هم نمیتواند دلیلی بر نفی اعجازآمیز بودن قرآن باشد.
🔹وی در تفسیر بلاغ نیز به این موضوع پرداخته و کوشیده تا اثبات کند که هم الفاظ و هم معانی قرآن از جانب خداوند متعال است و پیامبر اکرم(ص) فقط وظیفه ابلاغ پیام را بر عهده داشتهاند.
🔹اندک مطالعه این دو اثر اصلی مرحوم آیتالله میرمحمدی نشان میدهد وی نه تنها تسلط کاملی به آیات قرآن و ارتباط معنوی آنها داشته، بلکه بر خلاف روشهای متداول دهههای بیست تا پنجاه عمل کرده که میکوشیدند قرآن را با رویکرد علم تجربی مدرن بررسی کنند. مرحوم میرمحمدی مقهور این جو غالب نشده و از روشهای سلف عدول نکرده است.
🔹مرحوم استاد سید جعفر مرتضی عاملی؛ مورخ برجسته لبنانی که بهتازگی درگذشت از شاگردان مرحوم آیتالله میرمحمدی بود. همچنین فرزند و دامادش نمایندگان قم در مجلس ششم بودند. فرزند وی معاون رییسجمهور در زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز بوده و اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22257/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
فقیه قرآنگرا « مباحثات
آیتالله سید ابوالفضل میرمحمدی زرندی در سن ۹۶ سالگی و پس از چندین دهه تدریس و پژوهش درگذشت. در سالهای اخیر، نام مرحوم میرمحمدی به عنوان کهنسالترین نماینده مجلس خبرگان و رییس سِنّی این مجلس در روز افتتاح آن در رسانهها مطرح میشد، ولی محققان، حوزویان و دانشجویان…
پادکست تورق چهارده: تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه
مباحثات/#تورق
🔹 پادکست معرفی و نقد کتاب
قسمت چهاردهم: «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه»
🔸 تالیف: محسن صبوریان
(نویسندگان کتب در موضوع حوزه و روحانیت _ترجیحا تازه منتشره_ میتوانند یک نسخه از کتاب خود را برای معرفی به ما ارسال کنند)
🔸پادکستهای تورق را میتوانید در ناملیک هم پیگیری کنید
www.mobahesat.ir
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 پادکست معرفی و نقد کتاب
قسمت چهاردهم: «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه»
🔸 تالیف: محسن صبوریان
(نویسندگان کتب در موضوع حوزه و روحانیت _ترجیحا تازه منتشره_ میتوانند یک نسخه از کتاب خود را برای معرفی به ما ارسال کنند)
🔸پادکستهای تورق را میتوانید در ناملیک هم پیگیری کنید
www.mobahesat.ir
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
Forwarded from مردم و روحانیت (Mardom_rohaniat)
📊 نتایج نظرسنجی مربوط به اظهار نظر حجتالاسلام احمد رهدار در مورد ادبیات «حکومت آخوندی»
👈 گزارشها، مقالات و نظرسنجیهای مربوط به موضوعات داغ روز را در کانال تلگرام یا در سایت رسمی #مردم_و_روحانیت مطالعه کنید.
🌐 Mardomvarohaniat.com
🆔 @Mardom_rohaniat
👈 گزارشها، مقالات و نظرسنجیهای مربوط به موضوعات داغ روز را در کانال تلگرام یا در سایت رسمی #مردم_و_روحانیت مطالعه کنید.
🌐 Mardomvarohaniat.com
🆔 @Mardom_rohaniat
✔️نظامات فقه نیازمند استنباط مستقل است
🔸گزارش همایش «فلسفه فقه نظام»
🔹عصر روز چهارشنبه ۶ آذرماه ۱۳۹۸ همایشِ ملیِ «فلسفهی فقه نظام» از سویِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی در قم و در تالارِ اندیشهی پژوهشگاه برگزار شد. در این همایش شماری از اساتید و دانشآموختههای حوزهی علمیهی قم به ایراد سخنرانی و طرح نظریههایی دربارهی فقه نظام پرداختند.
🔸آیتالله علیاکبر رشاد:
🔹در تعریف خود نظام نیز اختلاف است اما نظام را میتوانیم به عنوانِ مجموعهای ترکیبیافته از مولفههای مختلف و متناسب و سازگار تعریف کنیم که متفاعل بوده و موجب تمییز نظامها از یکدیگر میشوند. این مولفهها واجد جهتگیریای هستند که همسوی با تحقق غایت یا غایاتی است که نظام برای رسیدن به آنها وجود دارد. از این تعریف نکاتی بهدست میآید. اولا اینکه نظام مجموعهای مرکب است و نه امری بسیط و همچنین این عناصر و مولفهها باید مختلف باشند و صرف وجود مولفههای همسان با این تعریف خارج میشوند.
🔹همین اختلاف در مولفههاست که موجب ایفاء نقش و به اصطلاح انجام تفاعل میگردد. در عینِ اختلاف وجود تناسب میان این مولفهها ضروری است و نظام نمیتواند از مولفههای ناسازگار بهدست آید. در عین وجود این اختلاف و تناسب، مولفه به اصطلاح باید متفاعل و واجد نقشی در تعامل با یکدیگر برای تحقق هدف باشند. همچنین هر نظامی از دیگر نظامها بهواسطهی همین مولفه باید متمایز گردد و بهواسطهی همین مولفههاست که نظام استقلال خود را حفظ کرده و با سایر نظامها خلط نمیشود. چنین مجموعهای در نهایت بهدنبال تأمین غایت و هدفی معیّن است.
🔸آیتالله ابوالقاسم علیدوست
🔹باید قائل به وجود نظام یا نظامها باشیم یعنی نظام مستقل و جدای از گزارهها و قواعد و مقاصد شریعت است که عبارت است از استنباط و استنتاجی که مانند نخ تسبیح باعث به قرار رسیدن سایر استنتاجها و استنباطهای جزئی و اتمیک میشود. پذیرش چنین نظامی برآمده از آیات قرآن و سایر نصوص دینی است و به صورت اتوماتیک حاصل نمیشود و نیاز به استنباط و استنتاجی مجزا و مستقل دارد. البته اگر فقیه از عهدهی یک استنباط و استنتاج جامع برآید به این معنا که در هر یک از مراحلِ سهگانهی استنباط (مذکور در بالا) به نحو فراگیر و جامعی نسبتها و ارتباطها رو حفظ و لحاظ کند، شاید در این صورت نیاز به استنتاج مستقل نظام نداشته باشد.
🔹این بدین معناست که فقیه در یک استنباط جزئی مثلا گزارهی اتمیک الف، نسبت این گزاره با تمامِ سایر گزارهها و استنباط آنها در مرحلهی اول استنباط و نسبت این گزاره در دو مرحلهی دیگر استنباط با سایر موضوعات را لحاظ کند، در این صورت شاید نیازی به استنتاج نظامها و کلان نظامها نداشته باشد. اما ناگفته پیداست که چنین استنباط و استنتاجی دامنهی وسیع و عمیقی دارد و شدنی بودن آن چندان سهل و دستیافتنی نیست. دشواری چنین کاری را میتوان مشابه کارِ کندن کوه با سوزن دانست، که چنین تعبیری از مرحوم عراقی ارائه شده است.
🔸گزارش کامل این همایش را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22264/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸گزارش همایش «فلسفه فقه نظام»
🔹عصر روز چهارشنبه ۶ آذرماه ۱۳۹۸ همایشِ ملیِ «فلسفهی فقه نظام» از سویِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی در قم و در تالارِ اندیشهی پژوهشگاه برگزار شد. در این همایش شماری از اساتید و دانشآموختههای حوزهی علمیهی قم به ایراد سخنرانی و طرح نظریههایی دربارهی فقه نظام پرداختند.
🔸آیتالله علیاکبر رشاد:
🔹در تعریف خود نظام نیز اختلاف است اما نظام را میتوانیم به عنوانِ مجموعهای ترکیبیافته از مولفههای مختلف و متناسب و سازگار تعریف کنیم که متفاعل بوده و موجب تمییز نظامها از یکدیگر میشوند. این مولفهها واجد جهتگیریای هستند که همسوی با تحقق غایت یا غایاتی است که نظام برای رسیدن به آنها وجود دارد. از این تعریف نکاتی بهدست میآید. اولا اینکه نظام مجموعهای مرکب است و نه امری بسیط و همچنین این عناصر و مولفهها باید مختلف باشند و صرف وجود مولفههای همسان با این تعریف خارج میشوند.
🔹همین اختلاف در مولفههاست که موجب ایفاء نقش و به اصطلاح انجام تفاعل میگردد. در عینِ اختلاف وجود تناسب میان این مولفهها ضروری است و نظام نمیتواند از مولفههای ناسازگار بهدست آید. در عین وجود این اختلاف و تناسب، مولفه به اصطلاح باید متفاعل و واجد نقشی در تعامل با یکدیگر برای تحقق هدف باشند. همچنین هر نظامی از دیگر نظامها بهواسطهی همین مولفه باید متمایز گردد و بهواسطهی همین مولفههاست که نظام استقلال خود را حفظ کرده و با سایر نظامها خلط نمیشود. چنین مجموعهای در نهایت بهدنبال تأمین غایت و هدفی معیّن است.
🔸آیتالله ابوالقاسم علیدوست
🔹باید قائل به وجود نظام یا نظامها باشیم یعنی نظام مستقل و جدای از گزارهها و قواعد و مقاصد شریعت است که عبارت است از استنباط و استنتاجی که مانند نخ تسبیح باعث به قرار رسیدن سایر استنتاجها و استنباطهای جزئی و اتمیک میشود. پذیرش چنین نظامی برآمده از آیات قرآن و سایر نصوص دینی است و به صورت اتوماتیک حاصل نمیشود و نیاز به استنباط و استنتاجی مجزا و مستقل دارد. البته اگر فقیه از عهدهی یک استنباط و استنتاج جامع برآید به این معنا که در هر یک از مراحلِ سهگانهی استنباط (مذکور در بالا) به نحو فراگیر و جامعی نسبتها و ارتباطها رو حفظ و لحاظ کند، شاید در این صورت نیاز به استنتاج مستقل نظام نداشته باشد.
🔹این بدین معناست که فقیه در یک استنباط جزئی مثلا گزارهی اتمیک الف، نسبت این گزاره با تمامِ سایر گزارهها و استنباط آنها در مرحلهی اول استنباط و نسبت این گزاره در دو مرحلهی دیگر استنباط با سایر موضوعات را لحاظ کند، در این صورت شاید نیازی به استنتاج نظامها و کلان نظامها نداشته باشد. اما ناگفته پیداست که چنین استنباط و استنتاجی دامنهی وسیع و عمیقی دارد و شدنی بودن آن چندان سهل و دستیافتنی نیست. دشواری چنین کاری را میتوان مشابه کارِ کندن کوه با سوزن دانست، که چنین تعبیری از مرحوم عراقی ارائه شده است.
🔸گزارش کامل این همایش را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22264/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
نظامات فقه نیازمند استنباط مستقل است / استنباط نظامات منطق متفاوت و خاص خود را دارد « مباحثات
باید قائل به وجود نظام یا نظامها باشیم یعنی نظام مستقل و جدای از گزارهها و قواعد و مقاصد شریعت است که عبارت است از استنباط و استنتاجی که مانند نخ تسبیح باعث به قرار رسیدن سایر استنتاجها و استنباطهای جزئی و اتمیک میشود. پذیرش چنین نظامی برآمده از آیات…
✔️ورود محتاطانه آیتالله سیستانی به فضای سیاسی عراق یک تاکتیک است/ تعریف جایگاه حقوقی برای مرجعیت اعلی شرایط بهتری برای آینده عراق رقم میزند
🔘حجت الاسلام و المسلمین مهدی ابوطالبی در گفتگو با مباحثات:
🔹وقتی که ما نوع ورود آیت الله سیستانی را به فضای سیاسی عراق نگاه میکنیم، بله، طبعا متفاوت [با امام و رهبری] است. یعنی، ظاهر این است که امام و رهبری، یک حضور کامل و گستردهتری را دارند، اما آیت الله سیستانی خیلی محدودتر و با احتیاطتر حضور پیدا میکنند، به این معنا تفاوت وجود دارد. اما آیا این دو مدل سیاستورزی است یا نه؟ بعضیها این را به نظریه آیت الله سیستانی در بحث ولایت فقیه بر میگردانند، یعنی نظر ایشان پیرامون ولایت فقیه و حکومت اسلامي موجب شده است که ايشان اين مدل عملکرد سياسي را داشته باشند.
🔹بنده به نظرم میرسد اين مدل ورود آيت الله سيستاني لزوما به نظريه ايشان در بحث ولايت فقيه يا حکومت اسلامي مربوط نيست. بخشی از دلايل اتخاذ اين مدل ورود آیت الله سیستانی به شرایط عراق برمیگردد. به تعبير ديگر دليل اصلی تفاوت مدل ورود امام و رهبری به سياست با مدل ورود آيت الله سيستانی، به تفاوت شرايط ايران و عراق برمیگردد.
🔹مثلا یکی از گلایههای عراقیهایی که در ایران بودند این بود که بعد از صدام و حکومت فعلی عراق و اینها، و نفوذی که بالاخره آيت الله سیستانی دارند، حداقل در دادگاههای ما که میتواند قضاوت، شرعی و بر اساس فقه شيعه باشد که متاسفانه الان در موارد زيادی اينگونه نيست. برخي دوستان ما در عراق که برای بحث ارث و مسائل حقوقی به دادگاه مراجعه کردند نقل کردند که برخی قوانين حقوقی بر خلاف شرع و فقه شيعه است.
🔹این موارد شاهدی است بر اینکه بحث بر این نیست که آیت الله سیستانی قبول ندارد که مثلا مسائل حقوقی و قضائی باید زیر نظر مجتهد باشد و طبق فقه شیعه باشد، مشکل این نیست. مشکل اینجا است که ایشان در عمل با احتياط و به صورت محدود در امر حکومت و سياست ورود کردهاند. مثلا به گونهای ورود نکردهاند که مسائل حقوقی و قضائی هم طبق شرع انجام شود. این نکته شاید به این بازمیگردد که شاید ایشان هنوز شرایط را آماده ورود نمیبینند. یا ممکن است که اين ورود احتياطی و محدود، به روحیات شخصی ايشان بازگردد
🔹البته بنده هم معتقدم که شرایط سیاسی- اجتماعی عراق هنوز آماده این مدل ورود نیست. اما احساس من این است که شاید بتوان بیش از اینها ورود پیدا کرد. البته در این چند سال به نظر میرسد که یک پشتوانه حوزوی هم پیدا شده است که مثلا طلبههایی را برای قضاوت بفرستند و کارهایی از این مدل. در مجموع بنده این دو مدل عملکرد آيت الله سيستانی در عراق و امام و رهبری در ايران را ناشی از دو نظريه متفاوت سياسی نميبينم. شاید به تعبیری میتوان گفت، دو نوع تاکتیک است.
🔹یعنی آقای سیستانی اگر شرایط فراهم بود، طبعا یک ورودی مشابه امام داشتند، البته نه لزوما در حد ولايت مطلقه فقيه، بلکه در حد دخالت بيش از اين حدی که الان دارند. چون به نظر میرسد که بحث ولایت مطلقه را به آن صورت که امام میفرمودند، قبول نداشته باشد، ولی ولایتی که ایشان برای فقیه قائل است، در حدی است که روحانیت بتواند وارد حکومت شود، اما با یک حیطه محدودتری.
🔹با این شرایط موجود، به نظرم میرسد که [در فقدان آیتالله سیستانی]، تشتت خیلی بیشتر خواهد شد. چون الان باز یک اجماع نانوشتهای روی آيت الله سيستانی وجود دارد. سایه سیادت ایشان تا یک حدی است که حتی برخی از روحانیان دیگر یا ساکت هستند، یا به رغم اختلاف نظر، ممکن است که بر خلاف ایشان عمل کنند، ولی صریحا عرض اندام نمیکنند. وجود ایشان به وحدت بیشتر خیلی کمک کرده است. نبود ایشان در این شرایط کار را سخت میکند.
🔹به نظر میرسد که الان جایگاه آيت الله سیستانی بیشتر جایگاه شخصی خودش است تا جایگاه حقوقی. به همین دلیل اگر خدای ناکرده شخص ایشان نباشد، دیگر معلوم نیست که چنین جایگاهی باشد. اگر یک جایگاه حقوقی مثلا در قانون اساسی ولو یک ولایت با اختيارات محدودی، تعریف میشد، یک جایگاه حقوقی که بعد از ایشان هم یک فقیه دیگر آن جایگاه را داشته باشد، شرايط برای بعد از ايشان خيلی بهتر میشد.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22221/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔘حجت الاسلام و المسلمین مهدی ابوطالبی در گفتگو با مباحثات:
🔹وقتی که ما نوع ورود آیت الله سیستانی را به فضای سیاسی عراق نگاه میکنیم، بله، طبعا متفاوت [با امام و رهبری] است. یعنی، ظاهر این است که امام و رهبری، یک حضور کامل و گستردهتری را دارند، اما آیت الله سیستانی خیلی محدودتر و با احتیاطتر حضور پیدا میکنند، به این معنا تفاوت وجود دارد. اما آیا این دو مدل سیاستورزی است یا نه؟ بعضیها این را به نظریه آیت الله سیستانی در بحث ولایت فقیه بر میگردانند، یعنی نظر ایشان پیرامون ولایت فقیه و حکومت اسلامي موجب شده است که ايشان اين مدل عملکرد سياسي را داشته باشند.
🔹بنده به نظرم میرسد اين مدل ورود آيت الله سيستاني لزوما به نظريه ايشان در بحث ولايت فقيه يا حکومت اسلامي مربوط نيست. بخشی از دلايل اتخاذ اين مدل ورود آیت الله سیستانی به شرایط عراق برمیگردد. به تعبير ديگر دليل اصلی تفاوت مدل ورود امام و رهبری به سياست با مدل ورود آيت الله سيستانی، به تفاوت شرايط ايران و عراق برمیگردد.
🔹مثلا یکی از گلایههای عراقیهایی که در ایران بودند این بود که بعد از صدام و حکومت فعلی عراق و اینها، و نفوذی که بالاخره آيت الله سیستانی دارند، حداقل در دادگاههای ما که میتواند قضاوت، شرعی و بر اساس فقه شيعه باشد که متاسفانه الان در موارد زيادی اينگونه نيست. برخي دوستان ما در عراق که برای بحث ارث و مسائل حقوقی به دادگاه مراجعه کردند نقل کردند که برخی قوانين حقوقی بر خلاف شرع و فقه شيعه است.
🔹این موارد شاهدی است بر اینکه بحث بر این نیست که آیت الله سیستانی قبول ندارد که مثلا مسائل حقوقی و قضائی باید زیر نظر مجتهد باشد و طبق فقه شیعه باشد، مشکل این نیست. مشکل اینجا است که ایشان در عمل با احتياط و به صورت محدود در امر حکومت و سياست ورود کردهاند. مثلا به گونهای ورود نکردهاند که مسائل حقوقی و قضائی هم طبق شرع انجام شود. این نکته شاید به این بازمیگردد که شاید ایشان هنوز شرایط را آماده ورود نمیبینند. یا ممکن است که اين ورود احتياطی و محدود، به روحیات شخصی ايشان بازگردد
🔹البته بنده هم معتقدم که شرایط سیاسی- اجتماعی عراق هنوز آماده این مدل ورود نیست. اما احساس من این است که شاید بتوان بیش از اینها ورود پیدا کرد. البته در این چند سال به نظر میرسد که یک پشتوانه حوزوی هم پیدا شده است که مثلا طلبههایی را برای قضاوت بفرستند و کارهایی از این مدل. در مجموع بنده این دو مدل عملکرد آيت الله سيستانی در عراق و امام و رهبری در ايران را ناشی از دو نظريه متفاوت سياسی نميبينم. شاید به تعبیری میتوان گفت، دو نوع تاکتیک است.
🔹یعنی آقای سیستانی اگر شرایط فراهم بود، طبعا یک ورودی مشابه امام داشتند، البته نه لزوما در حد ولايت مطلقه فقيه، بلکه در حد دخالت بيش از اين حدی که الان دارند. چون به نظر میرسد که بحث ولایت مطلقه را به آن صورت که امام میفرمودند، قبول نداشته باشد، ولی ولایتی که ایشان برای فقیه قائل است، در حدی است که روحانیت بتواند وارد حکومت شود، اما با یک حیطه محدودتری.
🔹با این شرایط موجود، به نظرم میرسد که [در فقدان آیتالله سیستانی]، تشتت خیلی بیشتر خواهد شد. چون الان باز یک اجماع نانوشتهای روی آيت الله سيستانی وجود دارد. سایه سیادت ایشان تا یک حدی است که حتی برخی از روحانیان دیگر یا ساکت هستند، یا به رغم اختلاف نظر، ممکن است که بر خلاف ایشان عمل کنند، ولی صریحا عرض اندام نمیکنند. وجود ایشان به وحدت بیشتر خیلی کمک کرده است. نبود ایشان در این شرایط کار را سخت میکند.
🔹به نظر میرسد که الان جایگاه آيت الله سیستانی بیشتر جایگاه شخصی خودش است تا جایگاه حقوقی. به همین دلیل اگر خدای ناکرده شخص ایشان نباشد، دیگر معلوم نیست که چنین جایگاهی باشد. اگر یک جایگاه حقوقی مثلا در قانون اساسی ولو یک ولایت با اختيارات محدودی، تعریف میشد، یک جایگاه حقوقی که بعد از ایشان هم یک فقیه دیگر آن جایگاه را داشته باشد، شرايط برای بعد از ايشان خيلی بهتر میشد.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22221/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
ورود محتاطانه آیتالله سیستانی به فضای سیاسی عراق یک تاکتیک است/ تعریف جایگاه حقوقی برای مرجعیت اعلی شرایط بهتری برای آینده عراق…
بنده این دو مدل عملکرد آيت الله سيستانی در عراق و امام و رهبری در ايران را ناشی از دو نظريه متفاوت سياسی نميبينم. شاید به تعبیری میتوان گفت، دو نوع تاکتیک است. یعنی آقای سیستانی اگر شرایط فراهم بود، طبعا یک ورودی مشابه امام داشتند، البته نه لزوما در حد…
✔️تحوّلخواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۵)
🔸عرصههای تحوّل در حوزه علمیه
🖊مهدی برزگر
🔹در این قسمت میخواهیم عرصههای گوناگونی را که لازم است در آنها تحوّل رخ دهد مورد بررسی قرار دهیم. عرصههای گوناگونی از قبیل پذیرش طلاب، نظام آموزشی، کتب درسی، روش فقاهت، نظام پژوهش، نظام تبلیغ و…
🔹پیش از ورود به اصل بحث لازم است به این نکته توجه شود که تحوّل در هر یک از عرصههای پیشگفته متاثّر از سایر عرصهها و نیز مؤثّر بر آنهاست. به دیگر سخن همچنان که حوزه علمیه یک موجود بسیط و سازمان تکبُعدی نیست و هر یک از عرصههای آن بر سایر ابعاد اثر گذار است، تحوّل در حوزه نیز یک پدیده بسیط و تکبُعدی نیست که به صورت بریده از ابعاد دیگر رخ دهد، بلکه تاثیر و تأثّر متقابل میان آنها وجود دارد.
اکنون به بررسی و بایستههای تحول در هر یک از عرصههای مذکور میپردازیم.
🔸۱. شیوه پذیرش طلّاب
🔹روش جذب و پذیرش نیرو یکی از مهمترین عناصر در هر سازمان و ارگانی است که برای خویش اهداف مهم و بلندی ترسیم نموده است. چرا که مهمترین ابزار در مسیر تحقق اهداف مذکور نیروی انسانی است و لذا تلاش مدیران و برنامهریزان همیشه بر آن است که از همان ابتدا نیروی انسانی متناسب با اهداف و آرمانهای سازمان متبوع خویش جذب کنند. این تناسب و هماهنگی هم سبب میشود بار سنگین آموزش سبکتر شود، چرا که علاقه و استعداد نیروی جذب شده تا حدود زیادی سختیهای دوران آموزش را آسان و تلخیهای آن را شیرین میکند و هم ریزش نیرو در آینده را به حد اقل ممکن خواهد رساند.
🔹اکنون باید پرسید کدام نیروها و با چه ویژگیهایی متناسب و همآهنگ با اهداف بلند و آرمانهای مقدّس حوزهاند؟ طبیعتاً پاسخ این پرسش متوقّف بر این است که اهداف و آرمانهای حوزه را چه میدانیم و چه تعریفی از هویّت طلبگی داریم. حق این است که حوزههای علمیه از همان ابتدا مهد پرورش عالمان دینی بوده است تا بتوانند به عنوان ورثۀ انبیاء در جامعه ایفای نقش فعّال کنند. به عبارت دیگر رسالت و آرمان حوزههای علمیه تأمین دینداری مردم و به تبع آن تضمین سعادت دنیا و آخرتشان است. یعنی یک طلبه باید خود را در جایگاه پیغمبر زمان خویش ببیند و دست کم یکی از نقشهای پیامبر زمان خویش را در عرصه فهم یا تبلیغ یا اجرای دین ایفا کند.
🔹نباید پذیرش طلبه برای حوزه علمیه را خارج از چاچوب موازین عقلایی و علمی تعریف کنیم و با این بهانهها که «من با چه حجّتی این جوان را از سربازی امام زمان(عج) محروم کنم؟» و یا «اگر به او فرصت ندهیم در قیامت چه جوابی خواهیم داشت؟» و امثال ذلک، درِ حوزه را به سوی هر متقاضی باز کنیم. حجّت و جواب مسئولان گزینش این است که پذیرش شخص ناشایسته در حوزه هم منجر به هتک شعائر الله میشود، هم اسراف بیت المال در پی دارد، هم به سایر طلّاب حوزه آسیب وارد میکند و هم کارایی حوزههای علمیه را زیر سوال میبرد.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22294/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸عرصههای تحوّل در حوزه علمیه
🖊مهدی برزگر
🔹در این قسمت میخواهیم عرصههای گوناگونی را که لازم است در آنها تحوّل رخ دهد مورد بررسی قرار دهیم. عرصههای گوناگونی از قبیل پذیرش طلاب، نظام آموزشی، کتب درسی، روش فقاهت، نظام پژوهش، نظام تبلیغ و…
🔹پیش از ورود به اصل بحث لازم است به این نکته توجه شود که تحوّل در هر یک از عرصههای پیشگفته متاثّر از سایر عرصهها و نیز مؤثّر بر آنهاست. به دیگر سخن همچنان که حوزه علمیه یک موجود بسیط و سازمان تکبُعدی نیست و هر یک از عرصههای آن بر سایر ابعاد اثر گذار است، تحوّل در حوزه نیز یک پدیده بسیط و تکبُعدی نیست که به صورت بریده از ابعاد دیگر رخ دهد، بلکه تاثیر و تأثّر متقابل میان آنها وجود دارد.
اکنون به بررسی و بایستههای تحول در هر یک از عرصههای مذکور میپردازیم.
🔸۱. شیوه پذیرش طلّاب
🔹روش جذب و پذیرش نیرو یکی از مهمترین عناصر در هر سازمان و ارگانی است که برای خویش اهداف مهم و بلندی ترسیم نموده است. چرا که مهمترین ابزار در مسیر تحقق اهداف مذکور نیروی انسانی است و لذا تلاش مدیران و برنامهریزان همیشه بر آن است که از همان ابتدا نیروی انسانی متناسب با اهداف و آرمانهای سازمان متبوع خویش جذب کنند. این تناسب و هماهنگی هم سبب میشود بار سنگین آموزش سبکتر شود، چرا که علاقه و استعداد نیروی جذب شده تا حدود زیادی سختیهای دوران آموزش را آسان و تلخیهای آن را شیرین میکند و هم ریزش نیرو در آینده را به حد اقل ممکن خواهد رساند.
🔹اکنون باید پرسید کدام نیروها و با چه ویژگیهایی متناسب و همآهنگ با اهداف بلند و آرمانهای مقدّس حوزهاند؟ طبیعتاً پاسخ این پرسش متوقّف بر این است که اهداف و آرمانهای حوزه را چه میدانیم و چه تعریفی از هویّت طلبگی داریم. حق این است که حوزههای علمیه از همان ابتدا مهد پرورش عالمان دینی بوده است تا بتوانند به عنوان ورثۀ انبیاء در جامعه ایفای نقش فعّال کنند. به عبارت دیگر رسالت و آرمان حوزههای علمیه تأمین دینداری مردم و به تبع آن تضمین سعادت دنیا و آخرتشان است. یعنی یک طلبه باید خود را در جایگاه پیغمبر زمان خویش ببیند و دست کم یکی از نقشهای پیامبر زمان خویش را در عرصه فهم یا تبلیغ یا اجرای دین ایفا کند.
🔹نباید پذیرش طلبه برای حوزه علمیه را خارج از چاچوب موازین عقلایی و علمی تعریف کنیم و با این بهانهها که «من با چه حجّتی این جوان را از سربازی امام زمان(عج) محروم کنم؟» و یا «اگر به او فرصت ندهیم در قیامت چه جوابی خواهیم داشت؟» و امثال ذلک، درِ حوزه را به سوی هر متقاضی باز کنیم. حجّت و جواب مسئولان گزینش این است که پذیرش شخص ناشایسته در حوزه هم منجر به هتک شعائر الله میشود، هم اسراف بیت المال در پی دارد، هم به سایر طلّاب حوزه آسیب وارد میکند و هم کارایی حوزههای علمیه را زیر سوال میبرد.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22294/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️مراجع تقلید در سه سال گذشته بیش از ۱۵۰ مرتبه به ربوی بودن نظام بانکی انتقاد کردهاند/ طرح جدید بانکداری به تثبیت دیکتاتوری بانک مرکزی میانجامد
🔸ظهر روز شنبه ۹ آذرماه ۱۳۹۸ نشست علمی «نقد و بررسی طرح جدید جامع بانکداری در مجلس شورای اسلامی» در سالن اجلاس سلمان فارسی واقع در مدرسهی علمیهی امام کاظم(ع) قم -وابسته و تحت إشراف حضرت آیتالله ناصر مکارم شیرازی- برگزار شد.
🔹نخستین قانون بانکداری غیرربوی به صورت رسمی در سال ۱۳۶۲ قانونگذاری و پس از آن اجرا شد. با وضع این قانون بنابر این بود که پس از ۵ سال و بررسی و تحلیل چالشهای اجرای این قانون، مجددا اصلاح و تعدیل شود که متأسفانه چنین اتفاقی رخ نداد. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در مجلس پیشین طرح جدیدی برای قانون بانکداری ارائه شد که مورد نقد بسیاری از مراجع و حتی بسیاری از بانکها بود.
🔸حجتالاسلام عبادی
🔹حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی پس از اطلاع از کم و کیف ماجرای این طرح، مساعدت کرده و زمینهی برگزاری این نشست علمی را فراهم ساختند. محور اصلی تشکیل این نشست بررسی و تحلیل آسیبشناختی طرح جدیدی است که در شرف ورود به صحن علنی مجلس شورای اسلامی است. لذا، پس از ۳۸ سال از قانون بانکی موجود که همگان آن را ناموفق میدانند و طراحان طرح کنونی یکی از اهداف خود را اصلاح و تعدیل نظام بانکی و قانون فعلی مطرح در آن اعلام کردهاند.
🔸حجتالاسلام معصومینیا
🔹 سال ۱۳۹۵ حضرت آیتالله اعرافی نامهای را از رئیس مرکز پژوهشهای مجلس دریافت میکنند. کمیتهی تخصصی اقتصادی در حوزه علمیه، پیشتر با عنایت به عدم مطلوبیت شرایط و نظام موجود بانکداری در کشور، بحث و نظر دربارهی ارائهی الگوی اسلامی مطلوب را یکی از اهداف خود قرار داده بود. این کمیته یکی از چندین نهادی است که دنبال طرح و نظریهپردازی دربارهی الگوی اسلامی برای اقتصاد و نظام بانکداری کشور است. در این حال بود که نامهی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس از سوی آیت الله اعرافی و برای پاسخ گفتن به این کمیته ارجاع داده شد.
🔹در این طرح جدید که به گونهای تجمیع طرحها و لوایح سابق را شاهد هستیم، به یقین میتوان گفت که بسیاری از موارد سابق نه تنها تنزل کردهاند، بلکه از ابتدا نیز بدتر شدهاند. نظر ما این است که در پشت این طرح ارادهی مستحکمی از سوی نظام بانکداری وجود دارد که روز به روز باعث کاهش کیفیت طرح شده و طرح کنونی به هیچ وجه نمیتواند به بهبود نظام بانکداری اسلامی کمکی کند. این نکته را از اینجا و صراحتا به تمام نمایندگان تذکر میدهیم با چنین نظامی در بخش پولی کشور هیچ استمدادی و یاریای به بخش واقعی کشور نمیتوان کرد، در نتیجه شاهد این هستیم که روز به روز فقرا فقیرتر و اغنیا غنیتر میشوند.
🔸حجتالاسلام صفا
🔹در سال اقتصادی ۹۷ ما شاهد خلق ۲۳ درصدی پول بودیم و در خرداد امسال نیز این درصد به عدد ۲۵ درصد رسید، در حالیکه در نهایت این دخالتهای بانکی، ما شاهد منهای ۵ درصد رشد در تولید بودیم و رشد سرمایهگذاری نیز به منهای ۱۲ درصد رسید. بنابه آمار بانک مرکزی از ۷۷۰ هزار میلیارد تسهیلات ارائه شده،حدود ۵۵ درصد از این تسهیلات به مراکز تولید اختصاص داشتهاند. لذا، با این آمار ارائه شده از سوی بانک مرکزی و با مشاهدهی نتایج مذکور باید قبول کنیم که خلاءهای کلان مذکور نقشی اساسی در ناکارآمدی نظام بانکی کنونی دارند.
🔹از سوی دیگر، مطابق کار آماری انجام گرفته در سه سال گذشته بیش از ۱۵۰ مرتبه از سوی مراجع بزرگوار قم انتقاد نسبت به ربوی بودن نظام بانکی فعلی مطرح شده است که ۳۸ مورد از این تذکرات تنها در سال گذشته بوده است. در وجه قانونی نیز شاهد این هستیم که به اذعان همهی پژوهشگران و دغدغهمندان متخصص، صوریسازی، دورزدنهای قانونی، بنگاهداری بانکها و ورود بانکها به عرصههای تورمی مانند ارز و طلا و غیره همیشه مشکلات جدیای را برای اقتصاد رقم زدهاند.
🔹در طرح ارائه شده این قدرتمندی با دیکتاتوری بانک مرکزی خلط شده است. مثلا رئیس بانک مرکزی خود ریاست هیأت عالی بانک را نیز برعهده دارد که بزرگترین مرجع در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان است. حالا به ادامهی این ساختار دقت کنید که از ۷ نفر اعضاء هیأت عالی ۴ نفر آنها با دخالت همین رئیس انتخاب میشوند. در نهایت بنابه مادهی ۷ این طرح عزل رئیس نیز توسط همین هیأت و ریاست جمهوری صورت میگیرد. لذا، میتوانیم شرایطی را پیشبینی کنیم که حتی ریاست جمهور نیز توانایی عزل رئیسی که خود دخالت در انتخاب ۴ نفر از افراد این هیأت عالی را دارد و این چهار نفر به تعبیری اکثریت هیأت عالی را در دست دارند، نخواهد داشت.
🔸متن کامل این گزارش را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22289/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸ظهر روز شنبه ۹ آذرماه ۱۳۹۸ نشست علمی «نقد و بررسی طرح جدید جامع بانکداری در مجلس شورای اسلامی» در سالن اجلاس سلمان فارسی واقع در مدرسهی علمیهی امام کاظم(ع) قم -وابسته و تحت إشراف حضرت آیتالله ناصر مکارم شیرازی- برگزار شد.
🔹نخستین قانون بانکداری غیرربوی به صورت رسمی در سال ۱۳۶۲ قانونگذاری و پس از آن اجرا شد. با وضع این قانون بنابر این بود که پس از ۵ سال و بررسی و تحلیل چالشهای اجرای این قانون، مجددا اصلاح و تعدیل شود که متأسفانه چنین اتفاقی رخ نداد. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در مجلس پیشین طرح جدیدی برای قانون بانکداری ارائه شد که مورد نقد بسیاری از مراجع و حتی بسیاری از بانکها بود.
🔸حجتالاسلام عبادی
🔹حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی پس از اطلاع از کم و کیف ماجرای این طرح، مساعدت کرده و زمینهی برگزاری این نشست علمی را فراهم ساختند. محور اصلی تشکیل این نشست بررسی و تحلیل آسیبشناختی طرح جدیدی است که در شرف ورود به صحن علنی مجلس شورای اسلامی است. لذا، پس از ۳۸ سال از قانون بانکی موجود که همگان آن را ناموفق میدانند و طراحان طرح کنونی یکی از اهداف خود را اصلاح و تعدیل نظام بانکی و قانون فعلی مطرح در آن اعلام کردهاند.
🔸حجتالاسلام معصومینیا
🔹 سال ۱۳۹۵ حضرت آیتالله اعرافی نامهای را از رئیس مرکز پژوهشهای مجلس دریافت میکنند. کمیتهی تخصصی اقتصادی در حوزه علمیه، پیشتر با عنایت به عدم مطلوبیت شرایط و نظام موجود بانکداری در کشور، بحث و نظر دربارهی ارائهی الگوی اسلامی مطلوب را یکی از اهداف خود قرار داده بود. این کمیته یکی از چندین نهادی است که دنبال طرح و نظریهپردازی دربارهی الگوی اسلامی برای اقتصاد و نظام بانکداری کشور است. در این حال بود که نامهی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس از سوی آیت الله اعرافی و برای پاسخ گفتن به این کمیته ارجاع داده شد.
🔹در این طرح جدید که به گونهای تجمیع طرحها و لوایح سابق را شاهد هستیم، به یقین میتوان گفت که بسیاری از موارد سابق نه تنها تنزل کردهاند، بلکه از ابتدا نیز بدتر شدهاند. نظر ما این است که در پشت این طرح ارادهی مستحکمی از سوی نظام بانکداری وجود دارد که روز به روز باعث کاهش کیفیت طرح شده و طرح کنونی به هیچ وجه نمیتواند به بهبود نظام بانکداری اسلامی کمکی کند. این نکته را از اینجا و صراحتا به تمام نمایندگان تذکر میدهیم با چنین نظامی در بخش پولی کشور هیچ استمدادی و یاریای به بخش واقعی کشور نمیتوان کرد، در نتیجه شاهد این هستیم که روز به روز فقرا فقیرتر و اغنیا غنیتر میشوند.
🔸حجتالاسلام صفا
🔹در سال اقتصادی ۹۷ ما شاهد خلق ۲۳ درصدی پول بودیم و در خرداد امسال نیز این درصد به عدد ۲۵ درصد رسید، در حالیکه در نهایت این دخالتهای بانکی، ما شاهد منهای ۵ درصد رشد در تولید بودیم و رشد سرمایهگذاری نیز به منهای ۱۲ درصد رسید. بنابه آمار بانک مرکزی از ۷۷۰ هزار میلیارد تسهیلات ارائه شده،حدود ۵۵ درصد از این تسهیلات به مراکز تولید اختصاص داشتهاند. لذا، با این آمار ارائه شده از سوی بانک مرکزی و با مشاهدهی نتایج مذکور باید قبول کنیم که خلاءهای کلان مذکور نقشی اساسی در ناکارآمدی نظام بانکی کنونی دارند.
🔹از سوی دیگر، مطابق کار آماری انجام گرفته در سه سال گذشته بیش از ۱۵۰ مرتبه از سوی مراجع بزرگوار قم انتقاد نسبت به ربوی بودن نظام بانکی فعلی مطرح شده است که ۳۸ مورد از این تذکرات تنها در سال گذشته بوده است. در وجه قانونی نیز شاهد این هستیم که به اذعان همهی پژوهشگران و دغدغهمندان متخصص، صوریسازی، دورزدنهای قانونی، بنگاهداری بانکها و ورود بانکها به عرصههای تورمی مانند ارز و طلا و غیره همیشه مشکلات جدیای را برای اقتصاد رقم زدهاند.
🔹در طرح ارائه شده این قدرتمندی با دیکتاتوری بانک مرکزی خلط شده است. مثلا رئیس بانک مرکزی خود ریاست هیأت عالی بانک را نیز برعهده دارد که بزرگترین مرجع در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان است. حالا به ادامهی این ساختار دقت کنید که از ۷ نفر اعضاء هیأت عالی ۴ نفر آنها با دخالت همین رئیس انتخاب میشوند. در نهایت بنابه مادهی ۷ این طرح عزل رئیس نیز توسط همین هیأت و ریاست جمهوری صورت میگیرد. لذا، میتوانیم شرایطی را پیشبینی کنیم که حتی ریاست جمهور نیز توانایی عزل رئیسی که خود دخالت در انتخاب ۴ نفر از افراد این هیأت عالی را دارد و این چهار نفر به تعبیری اکثریت هیأت عالی را در دست دارند، نخواهد داشت.
🔸متن کامل این گزارش را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22289/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔻اجلاسیه منطقهای جامعه مدرسین در میان مردم یا پشت درهای بسته؟
🔹به گفتهي جانشین دبیر نهمین اجلاسیهی منطقهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم این اجلاسیه با عنوان «رسالت روحانیت و حوزههای علمیه در پیشبرد بیانیه گام دوم انقلاب» روزهای چهارشنبه و پنج شنبه، 13 و 14 آذرماه در اصفهان برگزار خواهد شد.
🔹اجلاسیههای منطقهای جامعه مدرسین هر دو سال یکبار در یکی از مناطق کشور برگزار میشود و بهانهی خوبی است تا تعدادی از عالیترین شخصیتهای حوزوی در این مناطق حضور داشته باشند و از نزدیک با روحانیون و طلاب دیدار و گفتوگو کنند. براساس برنامهریزی و اعلام قبلی مسئولان این اجلاسیه ، بیانیهي گام دوم رهبر معظم انقلاب و رسالت روحانیون و وحوزویان موضوع اصلی اجلاسیه خواهد بود که در وهلهی نخست امری طبیعی و ضروری به نظر میرسد.
اما با توجه به اتفاقات اخیر و بحرانی که کشور با آن مواجه شد این سوال جدی مطرح است که جامعه مدرسین در موضوع برخی کمیسیونها تجدید نظر خواهد کرد و آیا تلاش خواهد کرد که به رسالت خود و روحانیت در قبال بحرانهای سیاسی و اجتماعی هم بپردازد؟
🔹در وقایع اخیر بخش زیادی از جامعه با یک شوک ناگهانی اقتصادی مواجه شد و در پی آن اعتراضات بخشهای مختلف جامعه از مردم عادی گرفته تا نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و اجتماعی باعث تحرکات کف خیابانی شد. ناگفته پیداست که اگرچه مردم عادی انتقادات بهحقی دارند اما متاسفانه اعتراضات خیابانی همیشه بهترین بهانه برای ورود آشوبگران و فرصتطلبان است.
🔹اتفاقی که اینبار هم به تلخی روی داد و باعث بههم خوردن نظم و آرامش جامعه و متاسفانه منجر به کشتهشدن عدهای از هموطنان و خسارتهای بسیار گستردهی مالی شد.در این بین برخی از مساجد و حسینیهها و حوزههای علمیه مورد تهاجم افرادی قرار گرفت که قطعا در زمرهی آشوبگران بودند، چرا که مردم عادی هیچگاه به خود اجازه نمیدهند اماکن مقدس را مورد هجمه قرار دهند.
🔹حال این سوال جدی مطرح است که اجلاسیهی جامعه مدرسین در اصفهان – که یکی از شهرهای پرتنش در وقایع اخیر بود- چه میزان خود را مسئول بررسی و ریشهیابی بحران اخیر میداند و آیا قرار است این اجلاسیه پشت درهای بسته برگزار شود یا آنکه عملا به قرار گرفتن شخصیتهای مهم حوزوی در کنار مردم منجر شود؟
آیا نمیتوان به بهانهی حضور جمع قابل توجهی از شخصیتهای حوزوی، برنامهی برای دیدار و گفتوگو با مردم در بازار و مراکز عمومی هم داشت تا در عمل نشان دادهشود روحانیت در کنار مردم و میان مردم است؟
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹به گفتهي جانشین دبیر نهمین اجلاسیهی منطقهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم این اجلاسیه با عنوان «رسالت روحانیت و حوزههای علمیه در پیشبرد بیانیه گام دوم انقلاب» روزهای چهارشنبه و پنج شنبه، 13 و 14 آذرماه در اصفهان برگزار خواهد شد.
🔹اجلاسیههای منطقهای جامعه مدرسین هر دو سال یکبار در یکی از مناطق کشور برگزار میشود و بهانهی خوبی است تا تعدادی از عالیترین شخصیتهای حوزوی در این مناطق حضور داشته باشند و از نزدیک با روحانیون و طلاب دیدار و گفتوگو کنند. براساس برنامهریزی و اعلام قبلی مسئولان این اجلاسیه ، بیانیهي گام دوم رهبر معظم انقلاب و رسالت روحانیون و وحوزویان موضوع اصلی اجلاسیه خواهد بود که در وهلهی نخست امری طبیعی و ضروری به نظر میرسد.
اما با توجه به اتفاقات اخیر و بحرانی که کشور با آن مواجه شد این سوال جدی مطرح است که جامعه مدرسین در موضوع برخی کمیسیونها تجدید نظر خواهد کرد و آیا تلاش خواهد کرد که به رسالت خود و روحانیت در قبال بحرانهای سیاسی و اجتماعی هم بپردازد؟
🔹در وقایع اخیر بخش زیادی از جامعه با یک شوک ناگهانی اقتصادی مواجه شد و در پی آن اعتراضات بخشهای مختلف جامعه از مردم عادی گرفته تا نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و اجتماعی باعث تحرکات کف خیابانی شد. ناگفته پیداست که اگرچه مردم عادی انتقادات بهحقی دارند اما متاسفانه اعتراضات خیابانی همیشه بهترین بهانه برای ورود آشوبگران و فرصتطلبان است.
🔹اتفاقی که اینبار هم به تلخی روی داد و باعث بههم خوردن نظم و آرامش جامعه و متاسفانه منجر به کشتهشدن عدهای از هموطنان و خسارتهای بسیار گستردهی مالی شد.در این بین برخی از مساجد و حسینیهها و حوزههای علمیه مورد تهاجم افرادی قرار گرفت که قطعا در زمرهی آشوبگران بودند، چرا که مردم عادی هیچگاه به خود اجازه نمیدهند اماکن مقدس را مورد هجمه قرار دهند.
🔹حال این سوال جدی مطرح است که اجلاسیهی جامعه مدرسین در اصفهان – که یکی از شهرهای پرتنش در وقایع اخیر بود- چه میزان خود را مسئول بررسی و ریشهیابی بحران اخیر میداند و آیا قرار است این اجلاسیه پشت درهای بسته برگزار شود یا آنکه عملا به قرار گرفتن شخصیتهای مهم حوزوی در کنار مردم منجر شود؟
آیا نمیتوان به بهانهی حضور جمع قابل توجهی از شخصیتهای حوزوی، برنامهی برای دیدار و گفتوگو با مردم در بازار و مراکز عمومی هم داشت تا در عمل نشان دادهشود روحانیت در کنار مردم و میان مردم است؟
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹اختصاصی مباحثات/
هماکنون نهمین اجلاسیه منطقهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با علمای بلاد در شهر اصفهان درحال برگزاری است
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
هماکنون نهمین اجلاسیه منطقهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با علمای بلاد در شهر اصفهان درحال برگزاری است
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️کلیسا برای تبلیغ معارف خود روی معلولان سرمایهگذاری میکند/ معلولان اجازه ورود به حوزه علمیه ندارند
🔸در نشست سایت مباحثات با موضوع «بررسی وضعیت طلاب معلول» مطرح شد
🔻آقای محمد نوری، مدیر دفتر فرهنگ معلولین:
🔹کلیسا از قرون وسطی و به ویژه دوره جدید، کارهای ویژهای در مورد معلولین انجام میدهد و این معلولین را یک سرمایه دینی برای خود میداند و از آنها در پیشبرد اهداف کلیسا، بسیار بهرهبرداری میکند. به همین دلیل، در سال ۱۳۰۴ به کشیشی مانند کریستوفل ماموریت میدهند که به ایران بیاید. وقتی که به ایران آمد، مدارسی را بنیانگذاری کرد و تعدادی از نابیناها و ناشنواها و معلولین مسلمان را آموزش داد. کریستوفل اولین کسی است که خط بریل را وارد ایران کرده و راهاندازی و بومیسازی کرد.
🔹بحث ورود معلولان به حوزه، بحث مفصلی است و ما بارها با مسئولین وارد مذاکره شدیم. بحث ما با جناب آقای اعرافی و مسئولین دیگر حوزه این بود که:
🔹۱.شرایط را باید در نظر بگیرید. اگر معلولین به هر بهانهای در حوزه جذب نشوند، اینها استعدادهای خوبی دارند، میروند و جذب دیگران میشوند.
🔹۲. اینکه گفته میشود که معلولین وارد حوزه نشوند، به چه علت است؟ آیا اگر یک طلبه معلول به بالای منبر برود، مردم حرف او را قبول نخواهند کرد؟ مردم با اکراه به او نگاه خواهند کرد؟ در حالی که خلاف اینها ثابت شده است. معلولین وقتی که به تبلیغ میروند، مردم بیشتر آنها را قبول دارند، بیشتر به حرف آنها عمل میکنند، تجربه تاریخی هم این نکته را میگوید. مسیحیت و یهودیت هم بر همین اساس معلولین را مبلغ کرده و در تبلیغ به خوبی از اینها استفاده میکنند.
🔹۳. فردی را که در جنگ دچار معلولیت و جانبازی شده است، برای او مدرسه و فضای درس فراهم کردهاید، شهریه و همه نوع امکانات برای آنها دادهاید. مبلغانی داریم که مثلا در مسیر تبلیغ تصادف کرده و دچار معلولیت شده است، الان به او گفته میشود که اگر ملبس بوده است باید لباس را دربیاورد، خلع لباس شود، دیگر به تبلیغ نرود.
🔻آقای حمیدی، طلبه معلول و مبلغ نمونه حوزه علمیه:
🔹برای ورود به حوزه، شرایط جسمی کامل جزو شرایط است. معلولین اجازه ورود به حوزه ندارند. ولو با استعداد باشند. من به صورت قاچاقی وارد حوزه علمیه شدم. با تلاش آیت الله محمدی لائینی که بعد از آقای طبرسی، نماینده ولایت فقیه در ساری شدند. ایشان گفتند این قانون اشتباه است و اصلا باید برای معلولین حوزه جدایی ایجاد کنند.
🔹من از هفت هشت سالگی در بهزیستی پرونده دارم، بر اثر اصرار مادرم پرونده را به قم آوردم، به من گفتند که ما بیش از هفتاد هزار معلول داریم، شما باید برای خدمات به حوزه مراجعه کنید. من گفتم که در حوزه در این زمینه خدماتی به ما نمیدهند و میگویند که به بهزیستی مراجعه کنید. به من گفتند که شما شهریه میگیرید. گفتم که مگر به من چقدر شهریه میدهند؟ ما در بحث خانه مشکل داریم. اگر صاحبخانه متوجه شود که من معلول هستم و آن هم معلول طلبه، مشکل بیشتر میشود. بسیاری از دوستان من در این زمینه با لباس روحانیت یا بدون لباس، بسیار سرشکسته شدهاند.
🔹خود من در سال ۸۹ مبلغ نمونه شدم، من به کهنوج و کرمان رفتم، آن منطقه همه سنی بودند، فقط برای نماز گفتند که اگر مقلد آقای سیستانی و رهبری و … هستید، کف پا کامل روی زمین نمیماند. منبر ما را قبول داشتند، گفتم احتیاط واجب است که من به نماز نایستم. حتی برای حضرت آقا گفتند که چون امام جمعه تهران هستند، کف دست ایشان میله گذاشتند که برای نماز مشکلی پیدا نکنند. گفتم کف پای من به زمین نمیرسد، یک آقا سیدی در محل بود که همه ایشان را قبول داشتند، عبا را به دوش ایشان گذاشتم و همه به ایشان اقتدا کردیم و اما منبر و بقیه بحثها را خودم مدیریت کردم.
🔹الان مثلا من در توییتر هستم، اگر یک جنبش رسانهای از معلولین طلبه کشور را به راه بیاندازم، مطمئنا من را دادگاهی میکنند و میگویند چرا مشکلات را به مسئولین نگفتید؟ در حالی که مسئولین گوش شنوا ندارند. یکی از آقایان گفت که مسئولین هنوز نتوانستند که بحث مسکن و شهریه طلاب و … را حل کنند، حالا شما میخواهید بار اضافی دیگری هم ایجاد کنید. در حالی که اینها دلیل نمیشود.
🔹اگر من نمیتوانم لباس روحانیت بر تن کنم، که البته بر خلاف نگاه غالب و نادرست حوزه میتوانم، شرایطی را مشخص کنند. اشکال ندارد، لباس این گروه با محدودیتهایی باشد، نه اینکه از کلمه خلع لباس برای معلول طلبه استفاده کنند. نکتهای که به ویژه برای طلاب آقا مهم است، بار روانی این بحث در جامعه نسبت به خانواده معلول است، همینطور خانواده معلول نسبت به این نوع توجهات حوزه بسیار دلسرد میشوند.
🔸مشروح این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22318/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸در نشست سایت مباحثات با موضوع «بررسی وضعیت طلاب معلول» مطرح شد
🔻آقای محمد نوری، مدیر دفتر فرهنگ معلولین:
🔹کلیسا از قرون وسطی و به ویژه دوره جدید، کارهای ویژهای در مورد معلولین انجام میدهد و این معلولین را یک سرمایه دینی برای خود میداند و از آنها در پیشبرد اهداف کلیسا، بسیار بهرهبرداری میکند. به همین دلیل، در سال ۱۳۰۴ به کشیشی مانند کریستوفل ماموریت میدهند که به ایران بیاید. وقتی که به ایران آمد، مدارسی را بنیانگذاری کرد و تعدادی از نابیناها و ناشنواها و معلولین مسلمان را آموزش داد. کریستوفل اولین کسی است که خط بریل را وارد ایران کرده و راهاندازی و بومیسازی کرد.
🔹بحث ورود معلولان به حوزه، بحث مفصلی است و ما بارها با مسئولین وارد مذاکره شدیم. بحث ما با جناب آقای اعرافی و مسئولین دیگر حوزه این بود که:
🔹۱.شرایط را باید در نظر بگیرید. اگر معلولین به هر بهانهای در حوزه جذب نشوند، اینها استعدادهای خوبی دارند، میروند و جذب دیگران میشوند.
🔹۲. اینکه گفته میشود که معلولین وارد حوزه نشوند، به چه علت است؟ آیا اگر یک طلبه معلول به بالای منبر برود، مردم حرف او را قبول نخواهند کرد؟ مردم با اکراه به او نگاه خواهند کرد؟ در حالی که خلاف اینها ثابت شده است. معلولین وقتی که به تبلیغ میروند، مردم بیشتر آنها را قبول دارند، بیشتر به حرف آنها عمل میکنند، تجربه تاریخی هم این نکته را میگوید. مسیحیت و یهودیت هم بر همین اساس معلولین را مبلغ کرده و در تبلیغ به خوبی از اینها استفاده میکنند.
🔹۳. فردی را که در جنگ دچار معلولیت و جانبازی شده است، برای او مدرسه و فضای درس فراهم کردهاید، شهریه و همه نوع امکانات برای آنها دادهاید. مبلغانی داریم که مثلا در مسیر تبلیغ تصادف کرده و دچار معلولیت شده است، الان به او گفته میشود که اگر ملبس بوده است باید لباس را دربیاورد، خلع لباس شود، دیگر به تبلیغ نرود.
🔻آقای حمیدی، طلبه معلول و مبلغ نمونه حوزه علمیه:
🔹برای ورود به حوزه، شرایط جسمی کامل جزو شرایط است. معلولین اجازه ورود به حوزه ندارند. ولو با استعداد باشند. من به صورت قاچاقی وارد حوزه علمیه شدم. با تلاش آیت الله محمدی لائینی که بعد از آقای طبرسی، نماینده ولایت فقیه در ساری شدند. ایشان گفتند این قانون اشتباه است و اصلا باید برای معلولین حوزه جدایی ایجاد کنند.
🔹من از هفت هشت سالگی در بهزیستی پرونده دارم، بر اثر اصرار مادرم پرونده را به قم آوردم، به من گفتند که ما بیش از هفتاد هزار معلول داریم، شما باید برای خدمات به حوزه مراجعه کنید. من گفتم که در حوزه در این زمینه خدماتی به ما نمیدهند و میگویند که به بهزیستی مراجعه کنید. به من گفتند که شما شهریه میگیرید. گفتم که مگر به من چقدر شهریه میدهند؟ ما در بحث خانه مشکل داریم. اگر صاحبخانه متوجه شود که من معلول هستم و آن هم معلول طلبه، مشکل بیشتر میشود. بسیاری از دوستان من در این زمینه با لباس روحانیت یا بدون لباس، بسیار سرشکسته شدهاند.
🔹خود من در سال ۸۹ مبلغ نمونه شدم، من به کهنوج و کرمان رفتم، آن منطقه همه سنی بودند، فقط برای نماز گفتند که اگر مقلد آقای سیستانی و رهبری و … هستید، کف پا کامل روی زمین نمیماند. منبر ما را قبول داشتند، گفتم احتیاط واجب است که من به نماز نایستم. حتی برای حضرت آقا گفتند که چون امام جمعه تهران هستند، کف دست ایشان میله گذاشتند که برای نماز مشکلی پیدا نکنند. گفتم کف پای من به زمین نمیرسد، یک آقا سیدی در محل بود که همه ایشان را قبول داشتند، عبا را به دوش ایشان گذاشتم و همه به ایشان اقتدا کردیم و اما منبر و بقیه بحثها را خودم مدیریت کردم.
🔹الان مثلا من در توییتر هستم، اگر یک جنبش رسانهای از معلولین طلبه کشور را به راه بیاندازم، مطمئنا من را دادگاهی میکنند و میگویند چرا مشکلات را به مسئولین نگفتید؟ در حالی که مسئولین گوش شنوا ندارند. یکی از آقایان گفت که مسئولین هنوز نتوانستند که بحث مسکن و شهریه طلاب و … را حل کنند، حالا شما میخواهید بار اضافی دیگری هم ایجاد کنید. در حالی که اینها دلیل نمیشود.
🔹اگر من نمیتوانم لباس روحانیت بر تن کنم، که البته بر خلاف نگاه غالب و نادرست حوزه میتوانم، شرایطی را مشخص کنند. اشکال ندارد، لباس این گروه با محدودیتهایی باشد، نه اینکه از کلمه خلع لباس برای معلول طلبه استفاده کنند. نکتهای که به ویژه برای طلاب آقا مهم است، بار روانی این بحث در جامعه نسبت به خانواده معلول است، همینطور خانواده معلول نسبت به این نوع توجهات حوزه بسیار دلسرد میشوند.
🔸مشروح این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22318/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
کلیسا برای تبلیغ معارف خود روی معلولان سرمایهگذاری میکند/ معلولان اجازه ورود به حوزه علمیه ندارند « مباحثات
اینکه گفته میشود که معلولین وارد حوزه نشوند، به چه علت است؟ آیا اگر یک طلبه معلول به بالای منبر برود، مردم حرف او را قبول نخواهند کرد؟ مردم با اکراه به او نگاه خواهند کرد؟ در حالی که خلاف اینها ثابت شده است. معلولین وقتی که به تبلیغ میروند، مردم بیشتر آنها…
✔️گزارشی از نخستین شماره مجله «حیات معنوی»
🔸اولین شماره فصلنامه «حیات معنوی» به صاحب امتیازی مؤسّسۀ فرهنگی دینپژوهی «بُشرا» در زمینه اخلاق، معنویّت، معنای زندگی، عرفان و سیر و سلوک منتشر شد.
🔹«حیات معنوی»، نشریّهای است در حوزۀ اخلاق، معنویّت، معنای زندگی، عرفان و سیر و سلوک، که در آن از مسائلی چون ماهیّت معنویّت و انسان و جامعۀ معنوی سخن میرود. همچنین این مجلّه به اخلاق و همۀ شقوق آن و نیز معنا و سبک زندگی میپردازد و عرفان، سیر و سلوک و اندرزنامههای اخلاقی را برمیرسد.
🔹«حیات معنوی» میکوشد برخلاف نشریات مشابه، رویکردی انضمامی و کاربردی به مسئله داشته باشد و چندان در حیطۀ انتزاعیات و کلیگوییهای فیلسوفانه جولان ندهد و اولویّت این مجله، نظرداشت مسائل و مشکلات نظری و عملی روز است.
🔹شمارۀ نخست مجله، برخی موضوعات اخلاقی را پوشش داده است که نسبتی با یکدیگر ندارند جز در ذیل دو عنوان کلی اخلاق و معنویت. بدین رو در مقالات این شماره، از اخلاق محیطزیست، اخلاق فضیلتمحور در تعلیم و تربیت، ارتباط بعثت با اخلاق، اخلاق سیر و سلوک، اخلاق نقد، فلسفۀ معنویت، عرفان شیعی، معنای زندگی، مناسبات اخلاق با سرمایۀ فرهنگی و وضعیت اخلاق و معنویت در جامعۀ امروز ایران (در قالب اقتراح) سخن رفته است.
🔹بخشهای مختلف این مجله عبارتند از: سرمقاله، مقالات (شامل ۹ مقاله)، اقتراح، گزارشهای تحلیلی، معرّفی و نقد کتاب که در ۱۹۲ صفحه چاپ و منتشر شده است.
🔸گزارشی از مقالات «حیات معنوی» را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22314/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸اولین شماره فصلنامه «حیات معنوی» به صاحب امتیازی مؤسّسۀ فرهنگی دینپژوهی «بُشرا» در زمینه اخلاق، معنویّت، معنای زندگی، عرفان و سیر و سلوک منتشر شد.
🔹«حیات معنوی»، نشریّهای است در حوزۀ اخلاق، معنویّت، معنای زندگی، عرفان و سیر و سلوک، که در آن از مسائلی چون ماهیّت معنویّت و انسان و جامعۀ معنوی سخن میرود. همچنین این مجلّه به اخلاق و همۀ شقوق آن و نیز معنا و سبک زندگی میپردازد و عرفان، سیر و سلوک و اندرزنامههای اخلاقی را برمیرسد.
🔹«حیات معنوی» میکوشد برخلاف نشریات مشابه، رویکردی انضمامی و کاربردی به مسئله داشته باشد و چندان در حیطۀ انتزاعیات و کلیگوییهای فیلسوفانه جولان ندهد و اولویّت این مجله، نظرداشت مسائل و مشکلات نظری و عملی روز است.
🔹شمارۀ نخست مجله، برخی موضوعات اخلاقی را پوشش داده است که نسبتی با یکدیگر ندارند جز در ذیل دو عنوان کلی اخلاق و معنویت. بدین رو در مقالات این شماره، از اخلاق محیطزیست، اخلاق فضیلتمحور در تعلیم و تربیت، ارتباط بعثت با اخلاق، اخلاق سیر و سلوک، اخلاق نقد، فلسفۀ معنویت، عرفان شیعی، معنای زندگی، مناسبات اخلاق با سرمایۀ فرهنگی و وضعیت اخلاق و معنویت در جامعۀ امروز ایران (در قالب اقتراح) سخن رفته است.
🔹بخشهای مختلف این مجله عبارتند از: سرمقاله، مقالات (شامل ۹ مقاله)، اقتراح، گزارشهای تحلیلی، معرّفی و نقد کتاب که در ۱۹۲ صفحه چاپ و منتشر شده است.
🔸گزارشی از مقالات «حیات معنوی» را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22314/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
گزارشی از نخستین شماره مجله «حیات معنوی» « مباحثات
«حیات معنوی»، نشریّهای است در حوزۀ اخلاق، معنویّت، معنای زندگی، عرفان و سیر و سلوک، که در آن از مسائلی چون ماهیّت معنویّت و انسان و جامعۀ معنوی سخن میرود. همچنین این مجلّه به اخلاق و همۀ شقوق آن و نیز معنا و سبک زندگی میپردازد و عرفان، سیر و سلوک و اندرزنامههای…
🔹اختصاصی مباحثات
روز گذشته حضرات آیات عظام شبیری زنجانی و جوادی آملی از آیتالله حسینی بوشهری در قم عیادت کردند
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
روز گذشته حضرات آیات عظام شبیری زنجانی و جوادی آملی از آیتالله حسینی بوشهری در قم عیادت کردند
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️آیتالله سیستانی ورود حداکثری به حوزه سیاست دارد/ مرجعیت اعلی خواسته یا ناخواسته در حال تطبیق ولایت فقیه در عراق است
🔸سیدرضا قزوینی الغرابی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل عراق در گفتگو با مباحثات:
🔹مرجعیت شیعی در عراق از سال ۲۰۰۳ و پس از سرنگونی رژیم بعثی، یک رویکرد منحصر بفرد و متفاوت از دوره گذشته را اتخاذ کرد. این را باید داخل پرانتز بگویم که وقتی از مرجعیت شیعی در عراق سخن میگوییم به طور مشخص از آیتاللهالعظمی سیستانی و نقش و جایگاه وی سخن میگوییم و سایر علمای نجف، به دلایلی به رغم جایگاه عالی دینی و فقاهتی آنان در چارچوب بحث مورد نظر ما نیستند.
🔹این را هم باید اضافه کنم که اقبال مردم عراق این بوده که مرجعیت دینی آیتالله سیستانی در عراق به عنوان مرجعیت اعلی و مورد احترام و اتفاق سایر مراجع نجف، کربلا و کاظمین بوده و هست و به همین دلیل، شاهد وجود مرجعیتهای دینی پراکنده و احیانا رقیب که میتوانست شیعیان و مردم عراق را از داشتن برگ برنده یک مرجعیت قدرتمند متمرکز محروم کند نیستیم.
🔹در همین چارچوب، آیتالله سیستانی به عنوان مرجع اعلی که علاوه بر عراق، بیشترین مقلدان را در سرتاسر جهان تشیع دارد توانست ازهمان نخستین برهههای سقوط رژیم بعثی و اشغال عراق توسط آمریکا نقش جدی در عراق ایفا کند.
🔹حمایت از نقشآفرینی عراقیها در آینده سیاسی خود، پشتیبانی از فهرست انتخاباتی شیعیان در نخستین دوره پارلمان، تأکید بر نگارش قانون اساسی توسط عراقیها و دعوت از مردم برای رأی به قانون اساسی جدید، مواضع ایشان که در خروج اشغالگران در سال ۲۰۱۱ نقش ایفا کرد، فتوای جهاد کفائی علیه تروریسم داعش، مخالفت با ادامه مسیر دو نخست وزیر اسبق و اظهارنظرهای مستمر ایشان در حمایت از مردم عراق، نشان دهنده ورود حداکثری آیت الله سیستانی به حوزه سیاست و اثرگذاری است.
🔹حمایتهای گسترده مردم و عشایر عراق از ایشان نیز، منجر به تقویت قدرت ایشان در کشور شده است. به همین دلیل، رهبران سیاسی عراق، چه شیعیان و چه اهل سنت و کردها، خواهی نخواهی به قدرت ایشان و نفوذ کلام وی واقف شدهاند و این نقش و جایگاه به طور مستمر از ۲۰۰۳ تاکنون در حال افزایش بوده است.
🔹حتی اعلام تبعیت مقامات و شخصیتهای سیاسی اهل سنت از ایشان – چه واقعی یا تعارف – و نهادینه شدن استفاده انحصاری از لقب مرجعیت دینی توسط این افراد برای آیت الله سیستانی، نشان میدهد همگان، قلبا یا از سر اجبار و تسلیم، مرجعیت نجف را به عنوان عالیترین رکن مؤثر در تحولات پذیرفتهاند. مقامات خارجی و بین المللی نیز با آگاهی از این اهمیت و نقش مؤثر است که در تحولات عراق، به دنبال دیدار با مرجعیت و تبادل نظر با ایشان و شنیدن دیدگاههای وی هستند.
🔹به اعتقاد بنده، با وجود نقش آفرینی گسترده مرجعیت در طول این سالها به خصوص در موضوع رؤسای دولتها و انتخاب آنها، دیگر نقش مرجعیت و بیت ایشان را نمیتوان به نقش ارشادی خلاصه کرد. مرجعیت نجف خواسته یا ناخواسته، در حال ایفای تطبیق ولایت فقیه در عراق با درجاتی پایینتر از ایران است. حال این موضوع مورد پذیرش بیت مرجعیت باشد یا نباشد اما واقعیت ماجرا و آنچه رخ میدهد همین است. کسانی که معتقد به نقش مرجعیت در انتخاب یا عدم انتخاب رؤسای دولتهای قبلی از دولت ایاد علاوی تاکنون دارند، شدیدا از این دیدگاه دفاع میکنند.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22382/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸سیدرضا قزوینی الغرابی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل عراق در گفتگو با مباحثات:
🔹مرجعیت شیعی در عراق از سال ۲۰۰۳ و پس از سرنگونی رژیم بعثی، یک رویکرد منحصر بفرد و متفاوت از دوره گذشته را اتخاذ کرد. این را باید داخل پرانتز بگویم که وقتی از مرجعیت شیعی در عراق سخن میگوییم به طور مشخص از آیتاللهالعظمی سیستانی و نقش و جایگاه وی سخن میگوییم و سایر علمای نجف، به دلایلی به رغم جایگاه عالی دینی و فقاهتی آنان در چارچوب بحث مورد نظر ما نیستند.
🔹این را هم باید اضافه کنم که اقبال مردم عراق این بوده که مرجعیت دینی آیتالله سیستانی در عراق به عنوان مرجعیت اعلی و مورد احترام و اتفاق سایر مراجع نجف، کربلا و کاظمین بوده و هست و به همین دلیل، شاهد وجود مرجعیتهای دینی پراکنده و احیانا رقیب که میتوانست شیعیان و مردم عراق را از داشتن برگ برنده یک مرجعیت قدرتمند متمرکز محروم کند نیستیم.
🔹در همین چارچوب، آیتالله سیستانی به عنوان مرجع اعلی که علاوه بر عراق، بیشترین مقلدان را در سرتاسر جهان تشیع دارد توانست ازهمان نخستین برهههای سقوط رژیم بعثی و اشغال عراق توسط آمریکا نقش جدی در عراق ایفا کند.
🔹حمایت از نقشآفرینی عراقیها در آینده سیاسی خود، پشتیبانی از فهرست انتخاباتی شیعیان در نخستین دوره پارلمان، تأکید بر نگارش قانون اساسی توسط عراقیها و دعوت از مردم برای رأی به قانون اساسی جدید، مواضع ایشان که در خروج اشغالگران در سال ۲۰۱۱ نقش ایفا کرد، فتوای جهاد کفائی علیه تروریسم داعش، مخالفت با ادامه مسیر دو نخست وزیر اسبق و اظهارنظرهای مستمر ایشان در حمایت از مردم عراق، نشان دهنده ورود حداکثری آیت الله سیستانی به حوزه سیاست و اثرگذاری است.
🔹حمایتهای گسترده مردم و عشایر عراق از ایشان نیز، منجر به تقویت قدرت ایشان در کشور شده است. به همین دلیل، رهبران سیاسی عراق، چه شیعیان و چه اهل سنت و کردها، خواهی نخواهی به قدرت ایشان و نفوذ کلام وی واقف شدهاند و این نقش و جایگاه به طور مستمر از ۲۰۰۳ تاکنون در حال افزایش بوده است.
🔹حتی اعلام تبعیت مقامات و شخصیتهای سیاسی اهل سنت از ایشان – چه واقعی یا تعارف – و نهادینه شدن استفاده انحصاری از لقب مرجعیت دینی توسط این افراد برای آیت الله سیستانی، نشان میدهد همگان، قلبا یا از سر اجبار و تسلیم، مرجعیت نجف را به عنوان عالیترین رکن مؤثر در تحولات پذیرفتهاند. مقامات خارجی و بین المللی نیز با آگاهی از این اهمیت و نقش مؤثر است که در تحولات عراق، به دنبال دیدار با مرجعیت و تبادل نظر با ایشان و شنیدن دیدگاههای وی هستند.
🔹به اعتقاد بنده، با وجود نقش آفرینی گسترده مرجعیت در طول این سالها به خصوص در موضوع رؤسای دولتها و انتخاب آنها، دیگر نقش مرجعیت و بیت ایشان را نمیتوان به نقش ارشادی خلاصه کرد. مرجعیت نجف خواسته یا ناخواسته، در حال ایفای تطبیق ولایت فقیه در عراق با درجاتی پایینتر از ایران است. حال این موضوع مورد پذیرش بیت مرجعیت باشد یا نباشد اما واقعیت ماجرا و آنچه رخ میدهد همین است. کسانی که معتقد به نقش مرجعیت در انتخاب یا عدم انتخاب رؤسای دولتهای قبلی از دولت ایاد علاوی تاکنون دارند، شدیدا از این دیدگاه دفاع میکنند.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22382/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
آیتالله سیستانی ورود حداکثری به حوزه سیاست دارد/ مرجعیت اعلی خواسته یا ناخواسته در حال تطبیق ولایت فقیه در عراق است « مباحثات
با وجود نقش آفرینی گسترده مرجعیت در طول این سالها به خصوص در موضوع رؤسای دولتها و انتخاب آنها، دیگر نقش مرجعیت و بیت ایشان را نمیتوان به نقش ارشادی خلاصه کرد. مرجعیت نجف خواسته یا ناخواسته، در حال تطبیق ولایت فقیه در عراق با درجاتی پایینتر از ایران است.…
✔️روایتهایی از سومین شهید محراب
🔸به مناسبت ۲۰ آذر سالروز شهادت آیتالله دستغیب
🖊سیدهادی طباطبایی:
🔹سید عبدالحسین دستغیب را به عنوان سومین شهید محراب میشناسند. او در محضر علمایی چون سید ابوالحسین اصفهانی و آقاضیاء عراقی فقه و اصول آموخته بود و در محفل حضرات انصاری همدانی و سید علی آقا قاضی نیز حاضر شده و تعیلم عرفان دیده بود. اطرافیان و همراهانش، از برخی وجوه شخصیتی او پرده برداشتهاند که در ذیل به اندکی از آنها اشاره میشود:
🔹«روزی مردی میانسال با قیافه عشایری آمد و گفت: میخواهم با آقا صحبت کنم. خودش را معرفی کرد و گفت: آقا من دزدی میکنم و در دوره رژیم پهلوی هم دنبال من بودند و متواری شده بودم، به نماز و روزه و احکام هم عمل نمیکنم و انواع جنایتها را هم مرتکب شدهام. جمعه گذشته از رادیو خطبههای روز جمعه شما را شنیدم، سخن شما مرا عوض کرد و به فکر مرگ و آخرت افتادم، حالا آمدهام که توبه کنم.»
🔹«ایشان میگفتند درِ خانه باز باشد، جلوی کسی را نگیرید، حتی کسی را بازرسی هم نکنید. ما میگفتیم مأموریم و معذور، حفاظت شما را به عهده داریم. میگفتند مردم را اذیت نکنید، مخصوصاً همسایهها را اصلا ً بازرسی نکنید. خیلی از مواقع استاندار یا مسئولین دیگر که به منزل میآمدند، برای پذیرایی فقط چایی میدادند و میگفتند من نمیتوانم از بیتالمال خرج کنم و وسع خودم هم در همین حد است. سادهزیستی ایشان بینظیر بود. گاه میشد که یک هفته کپسول گاز در منزل نبود و ایشان اجازه نمیدادند از دفتر بیاوریم و میگفتند اگر همسایهها ببینند ناراحت میشوند و حق دارند که بگویند برای ما هم بیاورید.
🔹«من و دیگر علمای نجف خبردار شدیم که ایشان به نجف آمدهاند، دسته جمعی همه به دیدار ایشان در یکی از حجرات آن مدرسه رفتیم، من نیز حضور داشتم. در این دیدار دیدم که در حین دیدار علما با شهید دستغیب، یک کتاب بزرگی جلوی ایشان هست و وقتی جمعیت رفتند و من تنها شدم، دیدم این کتاب بزرگ یک کتاب فقهی است و متوجه شدم که در آن جمع علما ایشان تمایلی نداشتند که مسائل عرفانی بحث و صحبت شود؛ به خاطر اینکه به آن عالمان نجف بفهمانند ما هم در همان رشته فقه و فقاهت هستیم، آن کتاب بزرگ را جلوی خودشان گذاشته بودند و میخواستند مساله عرفان را کتمان کنند، چون بعضی آن روز مخالفت داشتند و به عرفان و عرفا معرفت نداشتند.»
🔹«آقا نمازشان را که خواندند، عطاالله مهاجرانی یک مقدار درباره مسائل سیاسی با آقا صحبت کرد و آقا فرمودند: آقای مهاجرانی امشب شب جمعه است و رفقا میخواهند دعای کمیل بشنوند. اگر کار دارید به سلامت، اگر ندارید بنشینید و گوش بدهید. گفت: کار دارم. آقا هم گفت به سلامت.»
🔹«نوار را که گذاشتم، یادم رفته بود باطری ضبط را عوض کنم و صدا خوب نمیآمد. آقا گفتند این که صدای من نیست. محمدتقی برو بردار ضبط را بیاور. محمدتقی رفت و ضبط را آورد و نوار را گذاشتیم. ایشان همیشه اول دعای کمیل مقداری نصیحت و دعا داشت و بعد دعای کمیل را میخواند و آخرش هم باز مقداری موعظه میکرد. نوار رسید به جایی که امانتی نزد امیرالمومنین(ع) یا حضرت رسول(ص) بود و فرمودند باید این امانت را به اهلش برسانم. ممکن است فردا نباشم. بعد شهید گفتند: آقای محترم به خودت نمیگویی که شاید امشب شب آخر عمرت باشد؟ شب آخر عمرت نه، فکر نمیکنی هفته دیگر این موقع ممکن است نباشی؟ نمیگویی شاید ماه صفر بعدی دیگر نباشی؟ انا لله و انا الیه راجعون، وقتی نوار تمام شد و خواستم خداحافظی کنم و بروم، شهید دست مرا محکم فشار دادند و گفتند: خدا پدرت را بیامرزد که این نوارها را ضبط کردی. آن شب ایشان به قدری گریستند که حد و حساب نداشت. فردای آن شب هم شهید شدند»
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22387/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸به مناسبت ۲۰ آذر سالروز شهادت آیتالله دستغیب
🖊سیدهادی طباطبایی:
🔹سید عبدالحسین دستغیب را به عنوان سومین شهید محراب میشناسند. او در محضر علمایی چون سید ابوالحسین اصفهانی و آقاضیاء عراقی فقه و اصول آموخته بود و در محفل حضرات انصاری همدانی و سید علی آقا قاضی نیز حاضر شده و تعیلم عرفان دیده بود. اطرافیان و همراهانش، از برخی وجوه شخصیتی او پرده برداشتهاند که در ذیل به اندکی از آنها اشاره میشود:
🔹«روزی مردی میانسال با قیافه عشایری آمد و گفت: میخواهم با آقا صحبت کنم. خودش را معرفی کرد و گفت: آقا من دزدی میکنم و در دوره رژیم پهلوی هم دنبال من بودند و متواری شده بودم، به نماز و روزه و احکام هم عمل نمیکنم و انواع جنایتها را هم مرتکب شدهام. جمعه گذشته از رادیو خطبههای روز جمعه شما را شنیدم، سخن شما مرا عوض کرد و به فکر مرگ و آخرت افتادم، حالا آمدهام که توبه کنم.»
🔹«ایشان میگفتند درِ خانه باز باشد، جلوی کسی را نگیرید، حتی کسی را بازرسی هم نکنید. ما میگفتیم مأموریم و معذور، حفاظت شما را به عهده داریم. میگفتند مردم را اذیت نکنید، مخصوصاً همسایهها را اصلا ً بازرسی نکنید. خیلی از مواقع استاندار یا مسئولین دیگر که به منزل میآمدند، برای پذیرایی فقط چایی میدادند و میگفتند من نمیتوانم از بیتالمال خرج کنم و وسع خودم هم در همین حد است. سادهزیستی ایشان بینظیر بود. گاه میشد که یک هفته کپسول گاز در منزل نبود و ایشان اجازه نمیدادند از دفتر بیاوریم و میگفتند اگر همسایهها ببینند ناراحت میشوند و حق دارند که بگویند برای ما هم بیاورید.
🔹«من و دیگر علمای نجف خبردار شدیم که ایشان به نجف آمدهاند، دسته جمعی همه به دیدار ایشان در یکی از حجرات آن مدرسه رفتیم، من نیز حضور داشتم. در این دیدار دیدم که در حین دیدار علما با شهید دستغیب، یک کتاب بزرگی جلوی ایشان هست و وقتی جمعیت رفتند و من تنها شدم، دیدم این کتاب بزرگ یک کتاب فقهی است و متوجه شدم که در آن جمع علما ایشان تمایلی نداشتند که مسائل عرفانی بحث و صحبت شود؛ به خاطر اینکه به آن عالمان نجف بفهمانند ما هم در همان رشته فقه و فقاهت هستیم، آن کتاب بزرگ را جلوی خودشان گذاشته بودند و میخواستند مساله عرفان را کتمان کنند، چون بعضی آن روز مخالفت داشتند و به عرفان و عرفا معرفت نداشتند.»
🔹«آقا نمازشان را که خواندند، عطاالله مهاجرانی یک مقدار درباره مسائل سیاسی با آقا صحبت کرد و آقا فرمودند: آقای مهاجرانی امشب شب جمعه است و رفقا میخواهند دعای کمیل بشنوند. اگر کار دارید به سلامت، اگر ندارید بنشینید و گوش بدهید. گفت: کار دارم. آقا هم گفت به سلامت.»
🔹«نوار را که گذاشتم، یادم رفته بود باطری ضبط را عوض کنم و صدا خوب نمیآمد. آقا گفتند این که صدای من نیست. محمدتقی برو بردار ضبط را بیاور. محمدتقی رفت و ضبط را آورد و نوار را گذاشتیم. ایشان همیشه اول دعای کمیل مقداری نصیحت و دعا داشت و بعد دعای کمیل را میخواند و آخرش هم باز مقداری موعظه میکرد. نوار رسید به جایی که امانتی نزد امیرالمومنین(ع) یا حضرت رسول(ص) بود و فرمودند باید این امانت را به اهلش برسانم. ممکن است فردا نباشم. بعد شهید گفتند: آقای محترم به خودت نمیگویی که شاید امشب شب آخر عمرت باشد؟ شب آخر عمرت نه، فکر نمیکنی هفته دیگر این موقع ممکن است نباشی؟ نمیگویی شاید ماه صفر بعدی دیگر نباشی؟ انا لله و انا الیه راجعون، وقتی نوار تمام شد و خواستم خداحافظی کنم و بروم، شهید دست مرا محکم فشار دادند و گفتند: خدا پدرت را بیامرزد که این نوارها را ضبط کردی. آن شب ایشان به قدری گریستند که حد و حساب نداشت. فردای آن شب هم شهید شدند»
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22387/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
روایتهایی از سومین شهید محراب « مباحثات
سید عبدالحسین دستغیب را به عنوان سومین شهید محراب میشناسند. او در محضر علمایی چون سید ابوالحسین اصفهانی و آقاضیاء عراقی فقه و اصول آموخته بود و در محفل حضرات انصاری همدانی و سید علی آقا قاضی نیز حاضر شده و تعیلم عرفان دیده بود. اطرافیان و همراهانش، از برخی…
🔹اختصاصی مباحثات
ساعتی پیش حجتالاسلام رحمانی به نمایندگی از آیتالله محمد یزدی تشریفات قانونی ثبتنام ایشان برای انتخابات میاندورهای مجلس خبرگان را انجام داد و ثبتنام ایشان از حوزهی انتخابیه قم قطعی شد
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
ساعتی پیش حجتالاسلام رحمانی به نمایندگی از آیتالله محمد یزدی تشریفات قانونی ثبتنام ایشان برای انتخابات میاندورهای مجلس خبرگان را انجام داد و ثبتنام ایشان از حوزهی انتخابیه قم قطعی شد
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz