Telegram Web Link
✔️حقانی؛ نامی به وسعت تاریخ معاصر

علی‌اشرف فتحی

🔸آیت‌الله شیخ حسین حقانی زنجانی؛ متولی مدرسه حقانی قم و فرزند مؤسس این مدرسه روز سه‌شنبه ۲۵ تیرماه در سن ۸۵ سالگی درگذشت.

🔹۸ سال از طلبگی شیخ حسین حقانی می‌گذشت که پدرش حاج علی حقانی(۱۳۶۲-۱۲۷۶ش) تصمیم گرفت مدرسه‌ای برای طلاب قم بنا کند. ابتکار این تاجر نیکوکار زنجانی مورد استقبال آیت‌الله‌العظمی بروجردی واقع شد و او در آخرین سال حیات به همراه مرحوم آیت‌الله سید احمد شبیری زنجانی به بازدید این مدرسه نیمه‌کاره آمد و از آقای حقانی اعلام حمایت کرد. حاج علی حقانی همچنین زمینی را در اختیار آیت‌الله مشکینی قرار داد تا مدرسه الهادی را در آنجا بسازد.

🔹این مدرسه پس از وفات آقای بروجردی با نام «منتظریه» افتتاح شد و شیخ حسین حقانی نخستین مدیر آن بود‌‎. مدتی نیز محمد مجتهد شبستری؛ نواندیش دینی معاصر مدیریت مدرسه را بر عهده داشت و سرانجام به پیشنهاد شیخ حسین حقانی، مدرسه در اختیار آقایان بهشتی و قدوسی قرار گرفت تا با نظم مورد نظر آنان پیش برود و طلاب با دانش‌های روز نیز آشنا شوند.

🔹مرحوم آیت‌الله حقانی در کنار نقش‌آفرینی در مدرسه پدر که از همان زمان به نام خانوادگی آنها شهرت یافت، در نشریات حوزوی آن روزگار نیز قلم می‌زد و با فعالان فرهنگی قم ارتباط داشت. یکی از نخستین تجربه‌های نویسندگی وی در جریان همکاری با تیم مؤلفان کتاب «زن و انتخابات» در زمستان سال ۱۳۳۹ شکل گرفت و او به همراه آقایان مکارم شیرازی، محمد مجتهد شبستری، علی حجتی کرمانی، عباسعلی عمید زنجانی و زین‌العابدین قربانی در دفاع از فتاوای فقهایی که فعالیت سیاسی و اجتماعی زنان را بر خلاف شرع می‌دانستند، قلم زد.

🔹آقای حقانی که سال ۱۳۳۹ جزو نویسندگان کتاب «زن و انتخابات» بود و در آن، فعالیت سیاسی و اجتماعی زنان را زمینه‌ساز فساد اخلاقی می‌دانست، در تیرماه سال ۱۳۵۸ طی مقاله‌ای با عنوان «مسائل زنان در جمهوری اسلامی» با اشاره سخنان تحقیرآمیز محمدرضا شاه علیه زنان، از فعالیت سیاسی و اجتماعی زنان در جریان پیروزی انقلاب اسلامی تمجید کرد و نوشت: «اما [درباره] شرکت فعالانه زنان در امور اجتماعی و اداره کشور باید گفت که در قوانین اسلام، برای نمونه قانونی دیده نمی‌شود که زنان را محبوس و زندانی در خانه بداند و از خروج زن از خانه و شرکت در امور اجتماع صریحا منع کند و لزوم پوشش برای زنان (حجاب) در مقابل مردان و عدم اختلاط با آنان هرگز چنین مفهومی ندارد … اسلام نه تنها شرکت زنان را به طور معقول در مراسم دسته‌جمعی ممنوع نکرده، بلکه در پاره‌ای از موارد نیز واجب نموده است، مانند حج …»

🔹مرحوم حقانی زنجانی در این سال‌ها علاوه بر سرپرستی مدرسه حقانی و تدریس و اقامه نماز جماعت در آن، به تدریس در دانشگاه‌های تهران و الزهرا می‌پرداخت و به نوشتن مقالات و تألیف کتب ادامه می‌داد. هرچند مدرسه حقانی در این دو دهه فضای متفاوتی داشت که چندان با سلیقه و منش متولی آن همسو نبود و او نیز البته ترجیح می‌داد چندان در اداره مدرسه دخالت نکند. درگذشت او پایان نیم قرن تکاپوی یک روحانی فعال است که می‌کوشید همپای تحولات زمان پیش برود و به تربیت طلاب آشنا به دانش‌های روز همت بگمارد. راه مرحوم حقانی پس از انقلاب با شدت و کثرت بیشتری در مدارس و مؤسسات حوزوی پیگیری شد، به‌گونه‌ای که او به حاشیه رفت و کمتر طلبه‌ای او را می‌شناسد و نامی از او شنیده است.

🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/19686/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸پرونده «نواندیشی در حوزه» (2)

حجت‌الاسلام مهراب صادق نیا در گفتگو با مباحثات:
روشنفکری به معنای عامش نوعی گرته‌برداری از غرب است

🔸مشروح کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/19629/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️آیت الله حائری، به دنبال نظام‌سازی حوزوی

🔸به بهانه درگذشت آیت الله سیدعلیرضا حائری، رئیس بنیاد دایرة المعارف فقه اسلامی

🔹بیراه نیست اگر محمدباقر صدر را با تفکر نظام‌سازی‌اش معرفی کنیم. مطرح کردن فقه به صورت یک نظام منسجم، یکی از دغدغه‌های او بود. شهید صدر در کتاب «اقتصادنا» همین رویّه را دنبال کرده بود و به یک ساختار و نظام اقتصادی می‌اندیشید. او گفته بود که این قدم اول است که من بر می‌دارم و امیدوارم محققان بعدی قدم‌های دیگری بردارند. شهید صدر در خصوص نهاد مرجعیت نیز همین رویکرد را داشت. گفته بود که نهاد مرجعیت نمی‌باید بر اساس محوریت یک شخص دنبال شود. به این معنا که محور، اقدامات مرجع و فتوای او نباشد که به مجرد فوت آن شخص، همه اقدامات از هم بپاشد. وی معتقد بود که کارها باید نهادینه شود و از شخص محوری خارج گردد. همین روحیات و تعلیمات شهید صدر، در شاگردانش نیز مؤثر افتاد.

🔹دو تن از شاگردان صدر، مقدمات مؤسسه‌ای در خصوص دائره المعارف فقه اسلامی بر اساس فقه اهل بیت(ع) را پیشنهاد می‌دهند. سید علیرضا حائری پیشنهاد این مؤسسه را به سید محمود هاشمی شاهرودی می‌دهد. وی نیز این طرح را با آیت الله خامنه‌ای در میان می‌گذارد. آیت الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۹ طی حکمی به آیت الله شاهرودی عنوان می­کند: مجموعه‌ای که حاکی از همه ابواب و انظار و مؤلفات این عرصه وسیع (فقهی) باشد در دست نیست. لذا اینجانب که مدت‌هاست در آروزی تهیه‌ی دائره المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع) می‌باشم جنابعالی را برای انجام این اقدام بزرگ شایسته می‌دانم.

🔹هاشمی شاهرودی که دیده از جهان فروبست، مسئولیت این مؤسسه به دیگر شاگرد شهید صدر افتاد. حائری فردی بود که به گفته‌­ی خودش، نخستین بار پیشنهاد این مؤسسه را به هاشمی شاهرودی داده بود. این بار مسئولیت اصلی این مؤسسه نیز به حکم رهبری برعهده­‌ی او افتاد. سید علیرضا حائری متولد کربلا بود. به نجف رفته و در محضر حضرات خویی و امام خمینی حاضر شده بود. اما بیشترین تأثیر را از سید محمد باقر صدر برده بود. وی قبل از حضور در نجف، برخی از آثار شهید صدر را خوانده و شیفته­‌ی آن شده بود. همین علاقه، او را به درس محمد باقر صدر کشاند. او اما یکی از کوچکترین افراد حاضر در محفل صدر بود.

🔹حائری به حوزه‌‌های علمیه نیز نقد داشت. می­‌گفت که حوزه نظریه جدیدی در اصول تولید نکرده است. بر این باور بود که با وجود کتابخانه‌­های تخصصی فراوان و کادرهای خوبی برای تحقیق که در حوزه وجود دارد اما در مجموع از لحاظ علمی و تولید علم حوزه علمیه ایران نه تنها رشد نکرده بلکه اُفت هم داشته است. وی به عنوان مثال اشاره می­کرد که در علم اصول عمده نظریاتی که الان در قم مطرح می­‌شود نظریات گذشتگانی همچون میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی، آخوند خراسانی، شیخ انصاری، آقای خویی است و تولید جدیدی صورت نگرفته است.

🔹وی معتقد بود که حوزه­‌های علمیه ایران در تولید کیفی علم علاوه بر اینکه نسبت به حوزه علمیه نجف افت داشته، نسبت به دانشگاه­های داخلی نیز در سطح پایین‌‌تری قرار گرفته است. حائری گفته بود که حضور طلبه‌­ها و روحانیون در پست­های مختلف بسیار فریبنده است و بسیاری را از مرام طلبگی خارج کرده است. به تعبیر او، برخی افراد از ابتدا طالب علم نبوده­‌اند و به دنبال دنیا‌طلبی و پست و مقام بوده­‌اند و به حوزه‌های علمیه وارد شدند.

🔹وی همچنین نسبت به عوام‌‌زدگی و وابستگی معیشت روحانیت به مردم ابراز نگرانی کرده و گفته بود که این مسأله نیز یکی از عوامل اُفت حوزه است و مجال تولید عام را نمی­‌دهد. در این خصوص گفته بود: وقتی درآمد منبر بسیار خوب باشد، طلبه زمان و فکر خود را صرف تولید علم در حوزه نمی­‌کند و برای درآمد بیشتر در صف منبر قرار می­‌گیرد. این مسائل از جمله عوامل فریب دهنده طلبه است، طلبه خود باید عزم راسخی داشته باشد و در مقابل این عوامل بایستد اما در حال حاضر چنین طلبه‌­هایی نادر هستند.

🔹این شاگرد شهید صدر که چنین دغدغه حوزه و نظام‌‌سازی آن را داشت، بر اثر سکته مغزی چند روزی در بیمارستان بستری بود و سرانجام در بامداد ۲۷ تیر ماه دیده از جهان فرو بست. روحش شاد.

🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/19716/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/
هم‌اکنون حضور شخصیت‌های مختلف حوزوی در بیت مرحوم آیت‌الله سیدعلیرضاحائری
🔹تشییع آن مرحوم جمعه ساعت ۱۰ صبح از مسجد امام حسن عسگری به سوی حرم مطهر حضرت معصومه(س) برگزار خواهد شد.
🔹مجلس ترحیم از سوی دفتر مقام معظم رهبری جمعه شب در شبستان امام خمینی حرم مطهر منعقد خواهد شد.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️نگاهی به برخی آراء آیت‌‌الله مؤسس

محمدصادق مستفید

🔸۲۹ تیر سالروز درگذشت آیت‌‌الله عبدالکریم حائری مشهور به آیت‌‌الله مؤسّس است. حوزه‌ی مهجور قم با تلاش‌های ایشان نقطه‌ی عطفی برای فقاهت شیعی گشت و محوری برای آشنایی با معارف شیعی قرار گرفت.

🔹ایشان در عنفوان جوانی با مهاجرت علمی خویش به کربلا، سامرا و نجف -مراکز علمی قابل توجه آن ایام- توانست علاوه بر دانش‌اندوزی و به دست آوردن ملکه اجتهاد، جایگاه علمی خود را برای همگنان خود به اثبات رسانده و از این راه پس از هجرت به قم، حوزه‌ی آن دیار را رسمیت ببخشد.

🔹در این میان چهره‌ی علمی حائری و آرای علمی او در پرتوی فعالیت اجتماعی‌اش قرار گرفته و نتوانست جایگاهی درخور توجه در فضای علمی حوزویان باز نماید. حال آنکه اگر گفتنی‌های علمیِ او بیش از فقیهان واصولیانِ مشهور نباشد، بی‌تردید اندیشه‌های فقهی و اصولی‌اش کمتر از دیگران نخواهد بود.

در این میان می‌توان به مواردی اشاره داشت:

🔹۱- غیبت اهل تسنن: پس از مقدس اردبیلی در تراث فقهی شیعه در مساله‌ی غیبت، بحث از فرعی فقهی رونق گرفت مبنی بر اینکه آیا غیبت اهل سنت و بدگویی از آنان جائز است یا جایز نیست. اردبیلی با استناد به آیه‌ای که مسلمانان را از غیبت برادران خود نهی نموده؛ آنان را از خوردن گوشت برادرانشان برحذر می‌نماید، غیبت اهل تسنن را حرام می‌داند. ولی مشهور عالمانِ پس از او با انتقاد از فتوای اردبیلی، غیبت سنیّان را جائز بلکه مستحب اعلام می‌کنند.

🔹شیخ عبدالکریم حائری با جانبداری از فتوای اردبیلی غیبت اهل سنت و بدگویی از آنان را حرام می‌داند و معتقد است: هیچ‌گونه دلیل و مستندی وجود ندارد تا عمومات و اطلاقاتی که مکلّفین را از غیبت مسلمانان نهی می‌نماید، قید زده و تنها غیبت از شیعیان را حرام نماید‏

🔹۲- تخصص در اجتهاد: در اندیشه‌ی فقهی شیعی مرسوم و رایج است که فقیهِ مورد رجوع مردم بایستی در تمام باب‌های فقهی اجتهاد نموده و نظرات خود را در اختیار مکلّفین قرار نماید و به همین جهت، مکلّفین به یک فقیه رجوع می‌نمایند. ولی آیت‌‌الله مؤسّس اعتقاد داشت لزومی ندارد که مردم در همه مسائل به یک فقیه رجوع نمایند. بهتر این است که در فقه قسمت‌های تخصصی قرار داده شود و فقیه پس از آن که یک دوره فقه عمومی را پشت سر گذاشت، در یک قسمت معین متخصص شود. مکلّفین نیز در آن قسمت به او رجوع نمایند. در دیدگاه ایشان، چنانچه چنین تقسیمی در فقه صورت بگیرد با انضباط فقهی و پاسخگویی فقهی بهتری روبرو خواهیم بود‏.

🔹۳- اعتبارِ فهم مکلّف: روشن است که مکلّفان برای عمل کردن مطابق فقه شیعی بایستی به فقیهان رجوع نمایند. در این میان این سؤال پرسیدنی است که آیا مکلّف در رجوعش به فقیه نیز باید به فقیه رجوع نماید؟ به بیانی روشن‌تر آیا مکلّف برای آنکه بداند رجوعش به فقیه مطابق فقه شیعه هست یا نیست نیز باید به فقیه رجوع نماید یا در این مساله رجوع به فقیه بی‌معنا و به تعبیری دچار دور منطقی است؟

🔹بیشتر فقهای متأخر معتقدند در این مسأله رجوع به فقیه درست نیست و بایستی مکلّف خود، درستی رجوع خویش به فقیه را دریابد ولی دست مکلّفان از تشخیص ویژگی‌هایی که فقیه مورد رجوع باید داشته باشد، کوتاه بوده و بایستی در آن موارد تماماً به فقیه رجوع نماید. مثلا در اینکه فقیه بایستی مرد و زنده باشد یا شیعه باشد و یا آنکه اعلم باشد در این موارد مکلّف نمی‌تواند به فهم خود رجوع نماید بلکه ضروری است از دیدگاه یکی از فقیهان تبعیّت نماید.

🔹حاج شیخ عبدالکریم حائری در این مسأله معتقد است که اگر مکلّف به ارتکاز و فهم خویش رجوع نمود و ویژگی‌هایی شایسته‌ی فقیه مورد رجوع خود را با ارتکاز خویش دریافت؛ در این صورت او برای تشخیص ویژگی‌های فقیه مورد رجوع خویش نمی‌تواند به یکی از فقیهان رجوع نماید‌‎.

🔹۴- اهتمام به قرآن: آیت‌‌الله حائری برای منبع بودن قرآن اهتمام ویژه‌ای قائل بوده و بنا به نقل آیت‌‌الله سید احمد زنجانی چنین می‌گفت: پیغمبر دو چیز سنگین در میان ما گذاشت: کتاب‌الله و عترت طاهره ولی ما با سنّی‌ها دست به دست داده، هردوی آنها را از بین بردیم. ما کتاب‌الله را از بین بردیم، آنها نیز عترت طاهره را‌‎.

🔹هر چند آیت‌‌الله مؤسس سال‌های پایانی عمر شریف خود را در راه اعتلای حوزه‌ علمیه قم و تنظیم و تثبیت آن گذراند، اما مطالعه آثار فقهی و اصولی او می‌تواند نقش علمی این استاد برجسته حوزه در آن برهه تاریخی را بیشتر نمایان سازد. روحش قرین رحمت واسعه‌ی الهی باد.

👇👇👇
http://mobahesat.ir/19737
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/شبکه‌های اجتماعی
حمله مجدد به یکی از طلاب هنگام ادای فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر بازتاب گسترده‌‌ای داشته‌است
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️اگر شورای نگهبان وظیفه خود را به درستی انجام می‌داد نیازی به تأسیس «مجمع تشخیص مصلحت نظام» نبود/ شورای نگهبان می‌تواند وارد عرصه نظام‌سازی شود

حجت الاسلام و المسلمین ارسطا در گفتگو با مباحثات:

🔹شورای نگهبان می‌بایست در همان ابتدا برخورد جامعی با اصول قانون اساسی در مورد وظایفی که بر عهده‌اش قرار گرفته بود می‌داشت. یعنی در بررسی مصوبات مجلس براساس موازین اسلامی و یا احکام اسلامی، می‌بایست به احکام اولیه اکتفا نمی‌کرد، بلکه احکام ثانویه و احیانا احکام ولایی و حکومتی را هم مورد توجه قرار می‌داد. لکن چون این کار را نکرد، نهایتا نظام با راهکاری که امام خمینی ارائه داد، ناچار شد سراغ تاسیس نهاد «مجمع تشخیص مصلحت نظام» برود. در واقع اگر شورای نگهبان وظیفه خود را به درستی انجام می‌داد، دیگر نیاز به تأسیس نهاد «مجمع تشخیص مصلحت نظام» نبود.

🔹مجمع تشخیص مصلحت نظام از نظر فقهی دارای یک مبنای مستحکم فقه شیعی است، یکی از این حیث که مصلحت اهم را مورد لحاظ قرار می‌دهد، و دوم اینکه خود مصلحت را با صرف نظر از قید اهم بودن در موضوعاتی که متغیر هستند و حکم ثابتی ندارند، مورد توجه قرار می‌دهد. اکنون باید به این سؤال بپردازیم که آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام با این شیوه‌ای که در پیش گرفته است و در طول چند دهه پس از تاسیس آن، به سمت عمل‌گرایی یا مصلحت‌سنجی و به تعبیری عرفی‌گرایی نرفته است؟ به نظر می‌رسد که در پاره‌ای از موارد اینگونه بوده است.

🔹شاید حرکت به سمت عرفی‌گرایی ناشی از این باشد که مبانی فقهی کار مجمع تشخیص مصلحت نظام برای برخی از اعضای این مجمع چندان به خوبی و دقت تبیین نشده است. لذا، شاهد این هستیم که در پاره‌ای از موارد گرایش به عملگرایی در این مجمع وجود دارد. این گرایش حتی اگر اندک هم باشد، در طول زمان می‌تواند خطرناک باشد، چون توسعه پیدا می‌کند و ممکن است که اصلا در آینده شیوه غالب بشود. برای جلوگیری از بروز این خطر در آینده، لازم است که به مبانی فقهی کار مجمع توجه شود و این توجه باید به صورت دقیق در میان خود اعضای محترم مجمع شکل بگیرد.

🔹اینکه شورای نگهبان در صدد نظام‌سازی باشد، قابل پذیرش است که البته چنانکه اشاره شد شورای نگهبان برای انجام این کار مهم، الزاما نیازمند همکاری جدّی حوزه و دانشگاه است، یعنی حوزه و دانشگاه باید موضوعاتِ مباحث علمی خود را از شورای نگهبان بگیرند و ارتباط منطقی میان این نهادها برقرار گردد؛ اما متاسفانه در واقعیت چنین اتفاقی رخ نداده است. لکن نباید همه مسئولیت را متوجه شورای نگهبان دانست، بلکه فقط بخشی از مسئولیت بر عهده این شورا است و قسمتی هم متوجه حوزه و دانشگاه است.

🔹این سؤال قابل طرح است که به چه دلیل ممکن است شورای نگهبان با فتاوای مراجع تقلید موجود چندان سروکاری نداشته باشد؟ در پاسخ می توان گفت شاید از این جهت فتاوای مراجع تقلید موجود در اظهارنظر شورای نگهبان چندان جایگاهی نداشته باشد که ماهیت فقهی قوانین موجود در کشور –یعنی قوانینی که توسط مجلس تصویب می شود و به تایید شورای نگهبان می‌رسد- ماهیت حکم ولایی یا حکومتی است.

🔹یعنی اگر کسی سوال کند که آیا این قوانین الزام‌آوراند؟ پاسخ این است که بله و اگر پرسیده شود که بر چه اساسی الزام‌آورند و یا عامل الزام‌آور دانستن این قوانین چیست؟ پاسخ این است که این قوانین در واقع احکام ولایی هستند که با اذن ولی فقیه توسط نهاد قانون‌گذاری صادر شده‌اند. این نهاد قانون‌گذاری هم دو قسمت دارد که یکی مجلس شورای اسلامی و دیگری شورای نگهبان است. در رابطه بین حکم ولایی و فتاوای فقها، تقریبا به نظر همه فقها هرگاه بین یک فتوا و یک حکم تعارضی وجود داشته باشد، حکم بر فتوا مقدم خواهد شد.

🔹به نظر می‌رسد در این حرکت به سوی أخذ معالم دین از فقها، نکته‌ای مغفول واقع شده و آن، این است که ما زمانی می‌توانیم سراغ مراجع تقلید متعدد برویم که یک کشور واحد اسلامی براساس یک مجموعه قوانین واحد و مشخصی تاسیس نکرده باشیم، بلکه فقط درصدد تعیین تکلیف اشخاصی باشیم که تحت یک حکومتی زندگی می‌کنند که پایبند به موازین فقه شیعه نیست. تا زمانی که ما کشور واحدی تشکیل نداده باشیم که در آن قانون واحدی به اجرا گذارده شود، رجوع به مراجع متعدد به هیچ وجه مشکل‌ساز نخواهد بود. اما اگر عامل دیگری وارد میدان شود و آن وجود کشور واحدی است که قوانین واحدی باید در آن حاکم باشد، در این صورت دیگر نمی‌توانیم تعدد مراجع را بپذیریم.

🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/19802/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️زوال معنویت در طرح توسعه حرم حضرت معصومه(س)

محمد وکیلی

🔹بافت فرهنگی، اجتماعی شهرهای مذهبی ایران به خاطر اماکن مذهبی و حرم امامان و امام‌زادگان، همواره در طول تاریخ، اقتضائات و شرایط خاصی را ایجاب می‌کرده و بر همین اساس نیز در طول اعصار مختلف شاهد آن هستیم که نوعی هماهنگی و تناسب میان کالبد شهر و نظام معنایی و رفتاری ساکنان و زائران وجود داشته است. اما طی سالهای اخیر این هماهنگی و تناسب، تحت تاثیر مداخلات شهری اطراف این اماکن، به ویژه اجرای طرح توسعه و نوسازی حرم‌ها قرار گرفته است. توسعه کالبدی و ساخت و سازهای فراوان، به صورت اجتناب ناپذیری تاثیرات خود را در عرصه فرهنگی و زیست اجتماعی شهر گذاشته است.

🔹اطراف حرم حضرت معصومه بعد از اجرای طرحهای توسعه دچار تحولات فراوان شده و تقریبا تمام حرم در محاصره پاساژها (دقت نمایید که به دلیل تفاوت خواستگاه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و کارکردی، پاساژ غیر از بازار است) و پارکینگها قرار گرفته است. امروزه هیچ زائری نمیتواند به حرم راه یابد و از اتمسفر معنوی حاکم بر حرم بهره‌مند گردد، الا اینکه در رفت و برگشت خود به حرم از انبوه پاساژها و مجموعه‌های فروشگاهی اطراف حرم عبور نماید. چنین طرحهای توسعه ای با این حجم از ساخت و سازها به ویژه پاساژها فرهنگ خاص خود را به همراه خواهند آورد، همچنان که امروزه آورده است.

🔸بازارهای سنتی اطراف اماکن مذهبی حداقل از سه جهت با پدیده مدرن پاساژ تفاوت دارند:

🔹محصولات: در بازارهای سنتی، عموما مایحتاج‌های روزانه یا سوغاتی‌ ارائه می‌شد و از این جهت تعارضی با فعل زیارت نداشت. اما پاساژهای امروزی مملو از وسائل تزئینی، تجملاتی، طلا و ‌جواهرات و لباسهای مجلسی و… است که هر زائری را غرق زرق و برق خود می‌کند.

🔹فروشندگان: بازارهای سنتی، عموما توسط افراد به اصطلاح حاجی بازاری ‌متشرع اداره می‌شد؛ اما فروشندگان و گردانندکان پاساژها عموما دختران و پسران جوان هستند که از لحاظ پوشش و رفتار تعارضی آشکار با فضای حاکم با بازارهای سنتی دارند.

🔹روح حاکم: روح حاکم بر بازارهای سنتی، قناعت و کسب روزی حلال است اما روح حاکم در فرهنگ پاساژی فروش بیشتر و کسب سود حداکثری؛ به همین دلیل نیز فعالیت بازارهای سنتی به صورت طبیعی بر اساس اوقات شرعی تنظیم می‌گشت و در ساعاتی که اختصاص به اعمال عبادی داشت به صورت نیمه‌تعطیل درمی‌آمد، اما پاساژ به دلیل حاکمیت روح سرمایه‌داری، نمی‌تواند خود را بر محور اوقات شرعی تنظیم کند مگر به صورت تصنعی و اجبار قوانین!

🔹در فضای سنتی، نمادها و نشانه‌‎های فراوانی از دین‌داری لایه های اطراف حرم را می‌شد یافت، دینداری که بر مدار و محور مرجعیت و عالمان دینی می‌گشت، اما امروزه، اطراف حرم از مردمان دیندار مرجعیت‌محور خالی شده است و در نتیجه شاهد دینداری فرد‌محور و فاقدمرجع هستیم. اگر در چنین محیطی مراجع تقلید، و علمای دینی حتی در محیط پیرامون حرم، احساس غربت کنند و به کوچه پس کوچه‌های بافت قدیم قم پناه ببرند، نباید متعجب بود! بیوت بسیاری از مراجع که مأمن مومنان و زائران بود تخریب شده است، حتی منزل بنیانگذار حوزه علمیه قم در آستانه صدمین سال تاسیس آن تخریب شده است!

🔹عوامل تغییر بافت فرهنگی و هویتی شهر قم را باید در چنین تحولاتی جست. تحولاتی که معنویت و ‌تقدس‌ اولین قربانی آن است. زائرانی که از راه دور و ‌نزدیک به قصد جلای روحی و کسب ثواب، از زندگی روزمره کَنده و به چنین مکانی پناه آورده اند، نه تنها به آسایش روحی دست نخواهد یافت بلکه به عنوان لقمه‌ای آماده توسط فرهنگ سرمایه‌داری مدرن بلعیده خواهد شد. و به جای صفای باطن، محصولات مادی و ‌معنوی چنین کالبدی را به ارمغان خواهند برد. خطر چنین مسئله‌ای آنگاه بیشتر به چشم خواهد آمد که توجه کنیم حجم بالایی از زائران را مردم شهرستانهای کوچک و دوردستی تشکیل می‌هند که به سبب حضور پررنگ سنت در زندگیشان، از خطر فضاهای مدرن تا حدودی در امان مانده بودند.

🔹از همین روی، به نظر می‌رسد هشدار اخیر بعضی از مسئولان همچون مدیر حوزه علمیه خواهران، تولیت آستان حضرت معصومه و نماینده قم در مجلس شورای اسلامی)، مبنی بر اینکه «دشمن از طریق هنجارشکنی در زمینه حجاب و عفاف می‌خواهد مبانی و ارزش های دینی را زیر سؤال ببرد» تقلیل و فروکاستن چنین مسئله‌ای به توطئه دشمن، و غفلت از عوامل و زمینه‌های واقعی وقوع چنین پدیده‌ای است؛ وقتی که ما خودمان با چنین غفلتها و عدم توجه به تبعات اقدامات، معنویت را به مسلخ برده‌ایم، هر چقدر هم که فریاد برآریم و از طرح و نقشه دشمن برای تغییر سبک زندگی و پوشش جوانان و دختران بگوییم، نتیجه‌ای عایدمان نخواهد شد.

🔸متن کامل یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/20013/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️تقریرات مکمل فراگیری دروس حوزوی است/ غناء و موسیقی از موضوعات هویت‌ساز هستند

🔸روز سه‌شنبه، اول مرداد ۱۳۹۸، با حضور پژوهش‌گران، طلاب و اساتید حوزه‌های علمیه و هم‌چنین شخصیت‌های حوزوی، در مرکز تخصصی فقهی ولی امر قم از درس‌نامه‌ی غنا و موسیقی ـ متن درس فقه خارج مقام معظم رهبری ـ رونمایی شد. سخن‌رانان این مراسم رونمایی، آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار (استاد حوزه‌ی علمیه و از فقهای شورای نگهبان) و آیت‌الله محسن اراکی (عضو خبرگان رهبری و دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی) بودند. در ادامه گزارشی از سخنان این دو استاد برجسته‌ی حوزه‌ی علمیه را می‌خوانید.

🔸آیت الله شب‌زنده‌دار:

🔹پرداختن به فقه و فراگیری آن، یکی از توفیقات الهی است و اگر طلاب، به فقه با قصد قربت و برای رضای خداوند و اهل بیت بپردازند، حیات‌شان نورانی شده و قلوب‌شان دارای صفا و نورانیت خواهد بود.

🔹لازم است خدمت شما عرض کنم که رهبر انقلاب به علوم فقهی و حوزوی اهتمام خاصی دارند و ایشان، علی‌رغم مشغله‌های فراوان‌شان و به توصیه‌ی علمایی هم‌چون مرحوم آیت‌الله بهجت، هرگز درس خود را ترک نکرده‌اند و این منش ایشان نشان دهنده‌ی این است طلاب باید ارتباط خود را با فقه رایج، حفظ کنند و تمرکز روی دروس تخصصی فقه نباید دلیل و یا توجیهی برای قطع ارتباط با فقه رایج باشد.

🔹یکی از ارکان موفقیت در دروس حوزوی را «نوشتن» و «تقریرات» می‌باشد و در واقع، تقریرات مکمل فراگیری دروس حوزوی محسوب می‌شود. روش صحیح تقریرنویسی هم آن است که طلبه سر کلاس درس حاضر می‌شود و پس از کلاس و اتمام سخنان استاد، برداشت‌های خود را مورد بررسی قرار می‌دهد و با رویکردی تحقیق محور مطالب را می‌نویسد و تقریر صحیح آن نیست که سخنان استاد را در همان کلاس درس بنویسیم.

🔸آیت‌الله اراکی:

🔹یکی از زیرمجموعه‌های بسیار مهم و تأثیرگذار فرهنگ، رسانه است و حکومت با استفاده از آن می‌تواند به ساخت و ترویج فرهنگ مباردت کند و در حقیقت این فرهنگ و رسانه است که هویت افراد جامعه را می‌سازد و هویت مورد نظر حاکم، از طریق رسانه به مردم رسانده و ابلاغ می‌شود و دعوت پیامبر عظیم‌الشأن ما به اسلام نیز نوعی کار رسانه‌ای است.

🔹یکی از زیرمجموعه‌های فرهنگ در هر جامعه، غناست و فرهنگ هم هویت جامعه را صورت‌بندی می‌کند و غناء و موسیقی از موضوعات هویت ساز می‌باشد و این نکته هم از نکاتی است که فقه ما به آن توجه داشته است و آواز هم باید پیش از آنکه به آن، صرفاً به‌عنوان یک عمل نگریسته شود، باید آن را نوعی دعوت، فراخوان و تحریک مخاطب قلم‌داد کنیم و توجه داشته باشیم که یک آواز و آهنگ می‌تواند تقوای انسان را به حرکت درآورد و البته آوازی دیگر هم می‌تواند شهوت انسان را تحریک کند و بر همین اساس است که علمای ما با استفاده از منبع دینی و فقهی این ضابطه و معیار را برای تشخیص این دو شکل از آواز، مشخص کرده‌اند و نشان داده‌اند که موسیقی حرام فراخوان شیطانی است.

🔹هر سخنی و هر آوازی قرار نیست از رسانه ها پخش شود چرا که رسانه، انتقال دهنده‌ی هویت به جامعه محسوب می‌شود و نباید این‌طور شود که با توجیهات و بهانه‌های مختلف، رسانه به تریبونی برای بیان سخنان باطل تبدیل شود و کسی‌که می‌گوید هر سخنی اعم از حق و باطل باید در رسانه زده شود، سخت در اشتباه است و اساساً نسبت به رسالت رسانه‌های جامعه اسلامی آگاهی ندارد.

🔸گزارش کامل این نشست را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/20118/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽گفت وگوهای تصویری مباحثات

🔻قسمت هجدهم

🔹گفت‌وگو با آیت‌الله سید محمد حسینی زنجانی
🔸وی متولد 1326 و فرزند مرحوم آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی است. او شاگرد حضرات آیات عظام سید محمدهادی میلانی و حسین وحید خراسانی است که پس از سال‌ها اقامت در مشهد به موطن خود زنجان بازگشته‌است.
زمان:1ساعت و 52 دقیقه
(زیرنویس‌ عربی)
مشاهده و دریافت نسخه کامل در آپارات:
https://www.aparat.com/v/4BtS1
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/
🔹آیت‌الله محمد یزدی طی حکمی حجت‌الاسلام حمزه قربانی را به عنوان مدیر روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منصوب کرد.
🔹مباحثات ضمن تبریک به ایشان امید دارد جامعه مدرسین نیز فصلی جدید و جدی برای حضور در رسانه‌های مختلف از جمله شبکه‌های اجتماعی را آغاز نماید.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️کتابی در تجلیل از مرجعیت

استاد سید محمدمهدی رفیع‌پور تهرانی

🔸عزیزان سایت مباحثات مدتی قبل درخواست نشستی برای گفتگو در مورد کتاب نخل و نارنج داشتند، موافقت کردم، لکن قبل از ما مجلس دیگری برای این منظور در قم برگزار شد و دوستان صلاح ندیدند دوباره‌کاری شود و خلاصه آخر کار نشست ما به یک یادداشت کوتاه مبدل شد.

🔹نخل و نارنج را از نسخه‌ای که نویسنده محترم و دوست گرامی آقای دکتر یامین‌پور برایم فرستاده بود، خواندم. درباره کتاب زیاد می‌توان نوشت و حرف زد. رمانی در احوال استاد فقها و مراجع مرحوم شیخ مرتضی انصاری است که ادبیاتی امروزی و البته تا حدی سیاسی و معنوی دارد.

🔹حقیقت این است که من از غفلت و بی‌اطلاعی نسل جدید از میراث فرهنگی و علمی خویش بسی آشفته‌ام و از هر طرحی که بتواند ولو اندک، جوانان را نسبت به مفاخر و بزرگان این فرهنگ بزرگ آگاه و علاقه‌مند کند عمیقا استقبال می‌کنم. بر همین اساس کتاب را با علاقه خواندم و با برخی از خوانندگان آن هم گفتگو کردم.

🔹در نخل و نارنج اگر از نقل جزئیات و بحث دیدگاه شیخ درباره ولایت فقیه و سیاست که به طور خاص در کتاب به آن توجه شده بگذرم _چرا که نیک می‌دانید میان پژوهشگران محل مباحثه بوده و هست_ در کل، تصویر شیخ انصاری و فضای فرهنگی حاکم بر حوزه و جامعه آن عصر را در حجمی چنین خرد تصویری نسبتا قابل قبول می‌بینم. البته اگر بنا بود خودم بنویسم، برخی تعابیر را جور دیگر می‌نوشتم. درست است که رمان کتاب تاریخ نیست و نویسنده التزامی ندارد عین اسناد را گزارش کند، لکن وقتی درباره یک شخصیت شناخته شده تاریخی با آثار و آرای مشخص و در دسترس داستان می‌نویسیم، باید در تصویرپردازی‌ها بیشتر دقت کنیم. ما برای نوشتن رمان درباره علمای سیاسی شیعه کمبودی نداریم و می‌توانیم شخصیت‌های دیگری را جایگزین کنیم که دیدگاه‌های روشن‌تری در این حوزه دارند و دستمان بازتر باشد نظیر امام کاشف الغطاء.

🔹مهمترین خوبی این رمان احیای نام و خاطره شیخ انصاری و تجلیل از جایگاه رفیع فقاهت و مرجعیت شیعه است. کتاب به خوبی نسبت به رویکرد زهد و معنویت جناب شیخ توجه دارد و به نقل حکایاتی می‌پردازد که امروزه بیش از هر زمان حوزه‌های ما نیازمند توجه به آن هستند. دنیاگرایی آفتی است که اگر مراقب نباشیم دامان ما را هم خواهد گرفت و ادبیات دینی توجیه‌گر آن خواهد شد.

🔹لکن ملاحظه مهمی در اینجا وجود دارد و آن اینکه باید مراقب بود که قداست بزرگان ما حریمی برای آنها ایجاد نکند که افکار و رفتار آنها از معرض نقد مصون بماند. متأسفانه در فرهنگ حوزه گاهی دیده می‌شود که مقام بزرگان _از جمله خود جناب شیخ_آنقدر بالا می‌رود که فضا و مجال برای اندیشه‌ورزی و اجتهاد و نقد بسی تنگ می‌گردد. به نظرم می‌شد در کنار آن جنبه تقدیسی کتاب به اشکالات و انتقادات گسترده شاگردان مکتب شیخ، به آراء و افکار معظم‌له هم اشاره‌ای کرد تا این جهت هم تأمین شود.

🔹نکته دیگر درباره قلم و ادبیات کتاب است که حسابی طلبگی است. البته که شیخ طلبه بوده و منم طلبه هستم و طبعا با متن ارتباط برقرار می‌کنم و از آن بهره می‌برم. لکن باز باید توجه کنیم که ما داریم رمان می‌نویسیم و نه تاریخ. لذا اشکالی ندارد تا تعابیر را تاحدی امروزی‌تر بنویسیم. چنانکه در محتوا چنین شده است و في‌المثل درباره رابطه عاشقانه شیخ و همسرش تصویر‌پردازی شده است، با اینکه تاریخ ساکت است. بدون اینکه به حریم جناب شیخ جسارتی شود، می‌شد تعابیر زن و شوهر یا مادر و فرزند قدری از این حالت رسمی/انتزاعی دربیاید تا مخاطب بتواند با متن ارتباط بهتری پیدا کند.

🔹استقبال از کتاب خیلی خوب بوده ولکن فکر می‌کنم اگر قلم عمومی‌تر بود، جذاب‌تر می‌شد. به هر حال قلم نویسندگان آزاد است و منتقدان می‌توانند رمان‌های بهتری را درباره شیخ و دیگر بزرگان بنویسند. لکن بنویسند و فقط منتقد نباشند! ما خلأ بزرگی در عرصه معرفی مفاخر و بزرگان داریم. چه در قالب رمان، چه فیلم. نکته آخر هم که توضیح واضحات است اینکه طلاب و فضلا برای آگاهی از احوال شیخ و دیگر بزرگان حتما باید به منابع مراجعه کنند. رمان تنها می‌تواند جرقه‌ای باشد برای علاقه‌مند کردن آنها برای مطالعه دقیق احوال و آرای بزرگان و گرفتن درس و الهام از سیرت و فکرشان. کار رمان همین است.

🔹امیدوارم که این مختصر برای خوانندگان سایت محترم مباحثات مفید باشد. با تشکر مجدد از دوستم آقای یامین‌پور که یاد شیخ را زنده کردند. راهش پر رهرو باد!


👇👇👇
http://mobahesat.ir/20281
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔻مباحثات/شبکه‌های اجتماعی
🔹حجت‌الاسلام علیرضا نوروزی از فضلای حوزه مشهد از دیدار خود و تنی چند از اساتید این حوزه با آیت‌الله‌العظمی سیستانی و ابراز ناراحتی ایشان از برخی مفاسد اقتصادی و اخلاقی در ایران خبر داد.
🔹ایشان عامل مفاسد اقتصادی و اخلاقی را فاصله گرفتن مردم از روحانیت و تنزل معنویت در بین روحانیت دانسته‌اند.
🔹وی همچنین به نقل از آیت‌الله‌العظمی سیستانی نوشت:《در ایران ما کلیساهای خانگی داریم.بودایی‌ها در حال فعالیت هستند.این فرقه گنابادی خیلی انحرافات دارد و دولت نباید در مقابل آنان تنزل می‌کرد(کوتاه می‌آمد)》
مشاهده صفحه:
yon.ir/FcXUh
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️باید مراقب بود عناوینی مانند «نواندیشی حوزوی» ما را فریب ندهند

🔸پرونده نواندیشی در حوزه (3)

حجت الاسلام و المسلمین نعیمیان، استاد فقه سیاسی حوزه در گفتگو با مباحثات:

🔹اگر مقام معظم رهبری خطاب به دفتر تبلیغات اسلامی فرمودند که شما نماد روشنفکری دینی هستید، در این زمینه چند تحلیل می‌توان ارائه داد: یک. با تکیه بر برخی نقلیات بزرگوارانی که در آن جلسه با رهبری بودند و اگر صحبت‌های کامل مقام معظم رهبری را ملاحظه کنیم، قبل و بعدش را که ببینیم، متوجه می‌شویم که ایشان نگاه انتقادی در اين اشاره‌ مفهومی بویژه در دوره‌های قبل‌تر داشته است.

🔹پاتوق آقای مصطفی ملکیان کجا بود؟ همین دفتر تبلیغات اسلامی. تیپ گرایش‌هایی که صحبت از اجتهاد پویا می‌کردند و از جهت سیاسی تعلقات تند و افراطی داشتند، فراموش شدنی نیست. به هر حال دفتر تبلیغات اسلامی مهد حمایت جدی از جريان سیاسی آقای منتظری بوده است و از جهت فکری نيز برخی گرایش‌های روشنفکری غرب‌گرايانه در ابعاد سياسی يا حتی اجتماعی مانند نگاه‌های فمینیستی در آن رخنه کرده بود و الان نيز از آن سابقه رنج می‌برد و برخی از افراد چنان جريان‌های تندی در آن حاضرند.

🔹مجله پیام زن، مجله نقد و نظر و مجلات دیگرشان را ببینید. اینها فراموش شدنی نیست و الان هم تا حدودی وجود دارند، هرچند مقداری محدود شده است. آیا اشاره‌ مقام معظم رهبری جنبه انتقادی داشته است؟ اين احتمال جدی است و شواهدی هم دارد. مقام معظم رهبری به عنوان رهبر یک جامعه ابایی ندارد از اینکه مفهوم روشنفکری را بکار ببرد. اما در جاهای مختلف تعریف می‌کنند، تفاوت می‌اندازند و تفاوت‌هایی را که از نزدیک در بین روشنفکرها دیده‌اند را ارائه می‌دهند.

🔹تمسک به عبارات بزرگانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، مقام معظم رهبری، امام خمینی به سادگی نیست. باید تحلیل اجتماعی ـ سیاسی کنیم که مثلا مقام معظم رهبری یا امام خمینی که اصلا روشنفکر نیستند، چگونه این مفهوم را به کار برده‌اند؟

🔹درست است که الان برنامه‌هایی برای ارائه اندیشه‌های ناب اسلامی به طلبه‌ها وجود دارد، اما از گذشته ضعف‌هایی وجود داشته و الان هم وجود دارد. اینکه الان می‌بینیم افرادی دچار مشکل می‌شوند و گرایش‌های عجیب و قریب پیدا می‌کنند به این دلیل است که از دیدگاه خودشان زود اقدام کرده‌اند و با چیزهایی آشنا شده‌اند. آشنایی اشکال ندارد.

🔹آقای سید مهدی طباطبایی می‌گوید که – در همین برنامه مباحثات که آقای نجمی با ایشان گفتگو داشتند- من فلان فعالیت را داشتم، به زندان رفتم، من کتاب مارکس را می‌خواندم. یا آقای شیخ علی تهرانی که گرایش مارکسیستی پیدا کرد. چطور شد که بعد‌ها مجاهدین به سراغش آمدند. همین طلبه‌های مدرسه حقانی، مگر اینها منافق نشدند؟ باید این ضعف‌های موجود در حوزه را آسیب‌شناسی کرد.

🔹آقای مصطفی ملکیان کسی است که یک خانواده اهل علم دارد، پدرش از علما است و روحانی است. برادران روحانی خوبی دارد، اما چرا خودش اینگونه می‌شود؟ ایشان به عنوان یک نماد است، علقه‌های مذهبی دارد، به حوزه که می‌آید، عجولانه درس‌های حوزوی را می‌خواند. دکتر سید احمد رهنمایی می‌گفت که آقای ملکیان با ما لمعه می‌خواند، اما بسیار عجولانه. آقای ملکیان یک علقه‌های روشنفکری از قبل دارد و بسیار پرمطالعه است، ولی دقت ذهنی‌اش ضعیف است، پخته نمی‌شود و این ضعف بسیار جدی است. این پدیده روشنفکری دینی یک تحلیل جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه می‌خواهد.

🔹باید مراقب بود که عناوینی مانند نواندیشی حوزوی، نواندیشی دینی، روشنفکری حوزوی و غیره ما را فریب ندهد. همه دغدغه نواندیشی داریم، به این معنا که دوست داریم مسائل جدید را بشناسیم، اما نباید نگاه ما بسته و غیرمنطقی و غیرضابطه‌مند باشد. طلبه و دانشجوهای جدید این فرصت را مقداری از دست داده‌اند. یک دانشجو یا طلبه چقدر برای شبکه اجتماعی وقت می‌گذارد؟ و چه قدر برای خواندن ظاهری قرآن وقت می‌گذارد؟ چقدر برای مطالعات عمیق وقت می‌گذارد. ما اندکی زمام عقل خود را به شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها داده‌ایم، به ویژه رسانه‌هایی که همه چیز را معجونی می‌کنند و در اختیار ما قرار می‌دهند.


🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/20286/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرونده «نواندیشی در حوزه» (۳)

🎥 کلیپ گفت‌وگوی حجت‌الاسلام ذببح‌الله نعیمیان:
سلفی‌گرایی پلی برای روشنفکری است/ باید مراقب بود عناوینی مانند «نواندیشی حوزوی» ما را فریب ندهند

🔸مشروح کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/20286/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️کارکرد نمازجمعه نباید به زندگی مؤمنان محدود شود

حجت الاسلام و المسلمین سیدسجادایزدهی در گفتگو به مباحثات:

🔹وقتی گفته می‌شود که رویکرد نماز جمعه فقط مومنانه نیست، و صرفا برای تعبد نیست، بدین معنا است که نماز جمعه برای شهروندان است، وقتی نماز جمعه به مثابه یک نهاد حکومتی برای ابلاغ، تعمیق و تثبیت کارکردهای حکومت را دارد و البته در تعامل میان مردم و حکومت از پایین به بالا و از بالا به پایین است، بدین معنا است که نباید کارکردهایش را به زندگی شخصی مومنان محدود کنند. اینکه در نماز جمعه مباحث سیاسی مطرح می‌شود، بدین معنا نیست که ما فقط برای مومنان بصیرت‌افزایی کنیم. بلکه نماز جمعه در یک جغرافیای منطقه‌ای یک شهر، مخاطبش هم مردم یک شهر است.

🔹اگر حکومت دینی در فضایی محقق می‌شود که این فضا فقط به مومنان اختصاص ندارد، قوانین حکومت دینی برای مومنان و غیرمومنان است، یعنی کافر و سنی و مسیحی هم باید از این قوانین تبعیت کنند. وقتی صحبت از نماز جمعه می‌شود بدین مفهوم است که نماز جمعه باید بتواند یک شهر را راهبری کند. از یک طرف یعنی اجتماع فراگیر مردم، از طرف دیگر امام جمعه هم یعنی راهبر مردم و نه مومنان. اگر برای نماز جمعه رویکرد حکومتی فرض شد، و اینکه نماز جمعه به مسائل سیاسی و اجتماعی همان جامعه بپردازد، بدین معنا است که باید جامعه را به سمت سعادت راهبری کند. به اقتضائات یک شهر و جامعه سیاسی بپردازد، و نه اقتضائات یک زندگی مومنانه.

🔹مساله در حال حاضر این است که کارکرد نماز جمعه در حکومت برای بصیرت‌افزایی مومنان است، حال آنکه کارکرد نماز جمعه در حد یک رسانه یا یک نهاد حکومت برای ایجاد تعامل میان همه افراد یک جامعه، حتی مذاهب مختلف، ولو اینکه کافر است و نماز نمی‌خواند است. مهم این است که احساس کند که این مباحث، بحث‌های مورد ابتلاء او است، به کار او می‌آید و یک فضای عمومی است، پس باید او بتواند از این فضا استفاده کند، ولو اینکه حضور هم پیدا نکند.

🔹ائمه جمعه به مثابه یک روحانیت حوزه در یک شهر، برخی کارکرد حداکثری دارند و برخی خیر. یک علت این است که امام جمعه بزرگ یک شهر است، اما ظرفیت و امکانات برای این کار ندارد. یعنی الان عملا یک امام جمعه باید به یک شهر برود، بودجه و ظرفیت ایجاد کند، از این بودجه برای مصارف استفاده کند. این بحث یک کارکرد اجتماعی بسیار مضاعفی می‌طلبد. فراتر از بحث پاسخگویی و ارتباط است.

🔹اگر امام جمعه یک شهر باید یک شهر را راهبری کند، نهادهای موازی و قوانین موجود و ساختارهای غیرمهیا اجازه این کار را نمی‌دهد. از طرف دیگر کمی ارتباط‌ها هموار نیست. اینقدر گرفتار روزمرگی و حل مشکلات جزئی می‌شوند که کلیت را از بین می‌برد و عملا هم نهاد پشتیبانی کننده‌ای ندارد. نهادی است که آن را نصب می‌کنند و باید خود عهده‌دار امور شود. بودجه نیست، حتی حقوق هم نیست. تعبیر اخیر رهبری در دیدار با ائمه جمعه این بود که هنر شما همین است که بودجه و امکانات ندارید اما بروید کار کنید.

🔹انتظار حداکثری از امکانات حداقلی کار بسیار جهادی می‌طلبد که البته برخی از ائمه جمعه انجام می‌دهند. اگر برخی هم که انجام نمی‌دهند نه به این معنا است که کار انجام نمی‌دهند، این رویکرد جهادی چه بسا نشده یا آن ظرفیت رهبری اجتماعی هنوز وجود ندارد. ائمه جمعه هم مانند سایر طلبه‌ها همه که مدیر و مدبر نیستند، همه آنها خطیب نیستند، بالاخره در میان موجودین مناسب‌ترین افراد هستند. بنابراین، نتیجه هم تابع همین می‌شود. اما اگر انتظار کار خارق‌العاده وجود دارد، باید امکانات خارق‌العاده نیز باشد.

🔹کسانی که می‌گویند که دین متصدی امور فردی مومنان است و به احوالات شخصی و عبادی مردم می‌پردازد، و کاری به امور حکومتی ندارد، لذا همچنان که وارد عرصه حکومت نمی‌شوند، وارد دغدغه رویکرد انقلابی نیز نمی‌شوند، به همین صورت وارد بحث نماز جمعه هم نمی‌شوند. می‌گویند نماز جمعه مقوله‌ای است که از حیث وجوب، وجوب تخییری است، پس بر گردن ما نیست، از حیث حاکمیت اگر حضور پیدا کنم در ذیل انقلاب و حکومت قرار می‌گیرم، پس شرکت نمی‌کنم. لذا رویکرد فردی‌شان را انجام می‌دهند. به عبارت دیگر اگر کسی عامدانه شرکت نمی‌کند، این امتداد رویکرد فکری‌اش در بحث سکولار است.

🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/20663/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/یادداشت وارده
🔸م.طاهریان

🔹دلنوشته ای به عنوان یکی از اساتید حوزه و از اعضاء پروژه مسکن اساتید در خبر حوزه منتشر گردید که باعث سوء استفاده دشمنان نشان دار و خبیث نظام اسلامی و حوزه مقدس و انقلابی شد و کانال ها و جریانات فاسد نیز به باز نشر آن اقدام نمودند. زهی خیال باطل و چه ابلهند کسانی که خود بر سر سفره بیگانگان، نشخار خیانت به ملت و مکتب خویش می کنند و دل در ایجاد رخنه و اختلاف در صفوف بهم پیوسته جریان انقلابی در حوزه دارند.
🔹مرکز خدمات حوزه علمیه که از ارزشمندترین تدابیر رهبر عظیم الشأن انقلاب حضرت امام خامنه ای است، در طول مدت خدمت رسانی خود، توانسته درمانی بر آلام طلاب و روحانیت باشد و تمام تلاش خود را معطوف به خدمت رسانی به این قشر ضعیف و کم توقع نماید. از جمله خدمت مرکز خدمات به طلاب حوزه علمیه، ایجاد بخش مسکن است که توانست تعداد زیادی از طلاب و اساتید بی سرپناه را خانه دار ساخته و در اوج بی مهری ها از سوی جریانات خاص و فشار بودجه ای زیاد به این مرکز، با همت طلاب و مساعدت این مرکز، توفیقات فراوانی در بخش مسکن به دست آورد.
🔹 یکی از آن پروژه های مهم، پروژه مسکن اساتید 15 خرداد است که علی رغم فشار گرانی ها و تورّم شدید و بروز برخی اختلافات بین مرکز محترم و اساتید پروژه، امید می رود با تدبیر و درایت مرکز و همت اساتید محترم ، هرچه زودتر به نتیجه برسد. دشمنان فاسد در بیرون و دنباله های داخلی آن بدانند که اختلاف خانوادگی بین حوزویان نمی تواند دستاویزی برای فتنه انگیزی آنها باشد و هیچ ربطی به آنها ندارد و حوزه نامدار شیعی در کنار انقلاب خمینی کبیر می ماند و روسیاهی برای بدخواهان ماندگار خواهد بود.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کلیپ : سیری کوتاه در زندگی علمی، اجتماعی و سیاسی مرحوم آیت‌الله محمد آصف محسنی قندهاری
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/
مجلس بزرگداشت مرحوم آیت‌الله سیدعلیرضا حائری عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در بعثه آیت‌الله‌العظمی سیستانی در مکه مکرمه برگزار شد.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️چرا تربیت حوزوی، طلبه را برای ازدواج مهیا نمی‌کند؟

🔸سیدیاسر تقوی

🔹این روزها از اختلافات خانوادگی و بعضا طلاق در میان خانواده‌های طلبه زیاد می‌شنویم. نارضایتی در زندگی می‌تواند عوامل فردی و اجتماعی گوناگونی داشته باشد. البته می‌توان افزایش طلاق و تنش‌های خانوادگی را امری اجتماعی و فراگیر تلقی کرد تا یک مسأله صنفی. اما جامعه روحانیت وضعیت متفاوتی دارد. چه آنکه خود را متولی علوم وحیانی و مروج سبک زندگی دینی می‌داند و از سوی دیگر در پدیده ازدواج، «طلبگی» به معنای صنفی‌اش حائز اهمیت و اثرگذار است.

🔹در آسیب‌شناسی زندگی طلبه‌های جوان با مسائلی روبرو می‌شویم که در میان صنف روحانیت فراگیر است و اصل آسیب را متوجه سیاست‌‌گذاری و نظام تربیتی حوزه می‌کند. به عنوان نمونه «عدم توانمندی لازم در تعامل اجتماعی» را می‌توان یکی از آفت‌های عمومی تربیت حوزوی قلمداد کرد که در ازدواج و مدیریت زندگی ظهور و بروز می‌یابد و به تنش‌ها و تلخی‌ها دامن می‌زند.

🔹اما چرا نظام تربیتی حوزه، طلبه را در تعاملات اجتماعی تقویت نمی‌کند؟ این مسأله را می‌توان در لایه‌های پنهان سلوک علمی و اخلاقی طلبه‌ها جستجو کرد. در بستر علمی، طلبه با حجم انبوهی از تراث فقهی مواجه است که کارکردی جز آشنایی با ابواب فقه و فرایند اجمالی استنباط ندارد. فقدان رویکرد «حل مسأله» در فعالیت‌های علمی، طلبه را از فهم پدیده‌های اجتماعی امروزین خود بی‌نیاز می‌کند و ایده‌آل‌های دینی او را مبتنی بر حیات اجتماعی پیشینیان شکل می‌دهد.

🔹از منظری دیگر، حاکمیت «اخلاق اخباری» در نظام تهذیب حوزه، نقش «عقل» و «عرف» را در مناسبات اجتماعی ضعیف می‌کند. طلبه در فرایند اجتماعی‌شدن و فهم هنجارهای عرفی همیشه با این پرسش مواجه است که فرهنگ عمومی چه نسبتی با زیست اخلاقی برآمده از اخبار و روایات دارد و او تا کجا می‌تواند با آن همراهی و تعامل داشته باشد؟ قواعد حاکم بر زندگی زناشویی و مهارت‌های لازم در برقراری صحیح با همسر چه نسبتی با متن دین دارد؟ آیا برای بهبود زندگی خود می‌تواند به توصیه‌ی مشاوران خانواده عمل کند؟ اگر میان متن دین و توصیه‌ها احساس تعارض کرد چه باید بکند؟

🔹به طور کلی ابهامات موجود در جایگاه عقل و عرف و نیز دغدغه تطبیق دقیق جزئیات زندگی با متن دین (آیات و روایات) فرصت تحلیل فرهنگ عمومی و لوازم معقول آن را به او نمی‌دهد و به لحاظ سبک زندگی او را در فضای اجتماعی منزوی و انگشت‌نما می‌کند و از آنجا که این تمایز و انزوا، «تعبد به دین» تلقی می‌شود، تا آنجا پیش می‌رود که عدم تعامل با فرهنگ عمومی را پایداری در سیر و سلوک حوزوی خود دانسته و به آن افتخار می‌کند.

🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:

👇👇👇
http://mobahesat.ir/21293/amp

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
2024/10/03 17:23:11
Back to Top
HTML Embed Code: