این مطلب رو در دی 1398 نوشته بودم و در لینکدین منتشر کردم، ولی همیشه توجه به نکاتش مفیده و حتی خودم هم باید بهشون سربزنم:
در اهمیت تمرکز
1- تمرکز گوهر گم شده امروز کل دنیای انسانی و حرفهای در تمام جهان است.
2- هر کس در دنیای حرفهای خود بتواند تمرکزش را حفظ کند احتمالا به توفیقات چشم گیری خواهد رسید، کتابهای برجستهای مثل تمرکز نوشته دنیل گلمن و کار عمیق نوشته کال نیوپورت، ذهن حواس جمع نوشته نیر ایال، این موضوع را به خوبی شرح دادهاند و برایش راهکار هم دادهاند، هر سه کتاب هم ترجمه فارسی شده اند و کتاب صوتی و پادکست هم ازشون موجوده که میتونید سرچ کنید و پیدا کنید.
3- یکی از علل عدم تمرکز در دنیای معاصر شبکههای اجتماعی بسیار در دسترس از طریق گوشیهای هوشمند و شبکههای پیام رسان اینترنتی بسیار جذاب است که در کل دنیا یک معضل به تمامی معنی برای محیطهای کاری، آکادمیک و ... است.
همچنین این مطلب رو در این مورد بخونید: برده نوتیفیکیشن نباش!
4- در ایران ولی این مشکل چندین برابر است، کشور در دهههای اخیر درگیر انواع و اقسام مشکلات ریز و درشت اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی بوده است و این مشکلات هم در زندگی شخصی و هم در هجوم اخبار از طریق شبکههای اجتماعی برهم زننده تمرکز است، این معضلات در ایران در چند ماه اخیر از آبان 1398 تا امروز (دی 98) به حداکثر ممکن رسیده است، اخباری منتشر میشود که از نظر شوکه کننده بودن، اعجات آور بودن و تاسف برانگیز بودن هر کدام برای یک دهه زندگی یک کشور معمولی در دنیا کافی است.
5- ولی قصه تلخ روزگار این است که سمباده زمان بزرگترین وقایع خبری رو میسابه و کم رنگ میکنه و خبرهای جدیدتر و هولناکتر جاشون رو میگیره، و همه این وقایع یه برگه تو تاریخ و یه خاطره نه چندان دقیق میمونه، و در بعد فردی این وقایع کلان وحشتناک در کنترل هیچ یک از ما نیست.
6- اما پروژههای شخصی، تحصیلی، حرفهای هر فرد تا حد زیادی در کنترل خود اوست، و به نظرم نباید قربانی فضای تمرکز زدای این روزها شود. اگر پروژههایی دارید که نیاز به تمرکز و کار عمیق دارند این رو به یاد داشته باشید، کسی ده سال بعد برای موضوعی که شما در سال 98 قرار بود انجام بدهید (مثلا مطالعه برای گرفتن نمره خوب در آزمون زبان انگلیسی) و در آن موفق نشدید از شما نمیپذیرد که مثلا فلان فاجعه اجتماعی رخ داد و من کارم رو نتونستم تموم کنم یا به خوبی انجام دهم.
7- این موضوع برای اکثر پروژهها صدق میکند:
· توسعه یک سایت برای کسب و کار
· مطالعه برای امتحانات پایان ترم
· مطالعه و موفقیت در کنکور
· پروژههای یادگیری
· ماموریتهای شغلی و حرفهای
· توسعه یک محصول یا خدمت جدید
· نوشتن یک کتاب / خواندن یک کتاب یا مسیر مطالعاتی
· پیگیری پروسه اپلای در یک دانشگاه
8- باید در این روزهای سخت با تفکر نظام مند علاوه بر ایفای نقش شهروندی خود با قسمت مشخصی از توان و زمان خود، تمرکز را بر اموری که در حیطه کنترل ماست و برای موفقیتهای شخصی، تحصیلی و شغلی ضروری است، از دست ندهیم.
9- چند توصیه کوچک برای حفظ تمرکز در این روزها:
· برای بررسی اخبار چند بازه زمانی مشخص در روز مشخص کنید و مقید باشید خارج از آن بازه اخبار را چک نکنید.
· اگر در فضاهای جمعی کار میکنید یا درس میخوانید با همکاران یا همکلاسیها تصمیم جمعی بگیرید که بررسی اخبار و تحلیلها رو در تایمهای خاصی در روز مثلا روزی دو تا 20 دقیقه انجام دهید، و خارج از آن بحث نقل اخبار یا تحلیل یا مباحثه صورت نگیرد.
· اگر از طریق پیامرسانهایی مثل واتزاپ یا تلگرام کار هم میکنید یا در گروههای درسی و کاری عضویت دارید که مداوم باید چک کنید، گروهها و کانالهای غیر کاری و درسی را به آرشیو منتقل و میوت کنید که دیده نشوند و فقط در تایمهای مشخص شده آنها را بررسی کنید.
- استفاده از تکنیک پومودورو (بعدا در مورد تغییراتی که تو این تکنیک دادم خواهم نوشت)
- استفاده از تکنیک تفکر جعبهای (بعدا در موردش خواهم نوشت)
- نزدیک شدن به حالت فلو (قبلا در موردش نوشتم: لینک 1، لینک 2، لینک 3)
10- به یاد داشته باشیم غولهای کسب و کار فعلی ایران همگی کسب و کار خود را در تلخترین زمانهای ممکن توسعه دادهاند، مثلا شکل گرفتن و رشد قوی شرکتهایی مثل کافه بازار یا دیجی کالا در بحرانهای سال 88 تا 90 بود، یا شرکتهای خوبی مثل مجتمع فنی تهران در سالهای جنگ تاسیس شدند و رشد پیدا کردند.
محمد مهدی پوربصیر
https://www.tg-me.com/+UUSEapjbAqAzVW-X
در اهمیت تمرکز
1- تمرکز گوهر گم شده امروز کل دنیای انسانی و حرفهای در تمام جهان است.
2- هر کس در دنیای حرفهای خود بتواند تمرکزش را حفظ کند احتمالا به توفیقات چشم گیری خواهد رسید، کتابهای برجستهای مثل تمرکز نوشته دنیل گلمن و کار عمیق نوشته کال نیوپورت، ذهن حواس جمع نوشته نیر ایال، این موضوع را به خوبی شرح دادهاند و برایش راهکار هم دادهاند، هر سه کتاب هم ترجمه فارسی شده اند و کتاب صوتی و پادکست هم ازشون موجوده که میتونید سرچ کنید و پیدا کنید.
3- یکی از علل عدم تمرکز در دنیای معاصر شبکههای اجتماعی بسیار در دسترس از طریق گوشیهای هوشمند و شبکههای پیام رسان اینترنتی بسیار جذاب است که در کل دنیا یک معضل به تمامی معنی برای محیطهای کاری، آکادمیک و ... است.
همچنین این مطلب رو در این مورد بخونید: برده نوتیفیکیشن نباش!
4- در ایران ولی این مشکل چندین برابر است، کشور در دهههای اخیر درگیر انواع و اقسام مشکلات ریز و درشت اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی بوده است و این مشکلات هم در زندگی شخصی و هم در هجوم اخبار از طریق شبکههای اجتماعی برهم زننده تمرکز است، این معضلات در ایران در چند ماه اخیر از آبان 1398 تا امروز (دی 98) به حداکثر ممکن رسیده است، اخباری منتشر میشود که از نظر شوکه کننده بودن، اعجات آور بودن و تاسف برانگیز بودن هر کدام برای یک دهه زندگی یک کشور معمولی در دنیا کافی است.
5- ولی قصه تلخ روزگار این است که سمباده زمان بزرگترین وقایع خبری رو میسابه و کم رنگ میکنه و خبرهای جدیدتر و هولناکتر جاشون رو میگیره، و همه این وقایع یه برگه تو تاریخ و یه خاطره نه چندان دقیق میمونه، و در بعد فردی این وقایع کلان وحشتناک در کنترل هیچ یک از ما نیست.
6- اما پروژههای شخصی، تحصیلی، حرفهای هر فرد تا حد زیادی در کنترل خود اوست، و به نظرم نباید قربانی فضای تمرکز زدای این روزها شود. اگر پروژههایی دارید که نیاز به تمرکز و کار عمیق دارند این رو به یاد داشته باشید، کسی ده سال بعد برای موضوعی که شما در سال 98 قرار بود انجام بدهید (مثلا مطالعه برای گرفتن نمره خوب در آزمون زبان انگلیسی) و در آن موفق نشدید از شما نمیپذیرد که مثلا فلان فاجعه اجتماعی رخ داد و من کارم رو نتونستم تموم کنم یا به خوبی انجام دهم.
7- این موضوع برای اکثر پروژهها صدق میکند:
· توسعه یک سایت برای کسب و کار
· مطالعه برای امتحانات پایان ترم
· مطالعه و موفقیت در کنکور
· پروژههای یادگیری
· ماموریتهای شغلی و حرفهای
· توسعه یک محصول یا خدمت جدید
· نوشتن یک کتاب / خواندن یک کتاب یا مسیر مطالعاتی
· پیگیری پروسه اپلای در یک دانشگاه
8- باید در این روزهای سخت با تفکر نظام مند علاوه بر ایفای نقش شهروندی خود با قسمت مشخصی از توان و زمان خود، تمرکز را بر اموری که در حیطه کنترل ماست و برای موفقیتهای شخصی، تحصیلی و شغلی ضروری است، از دست ندهیم.
9- چند توصیه کوچک برای حفظ تمرکز در این روزها:
· برای بررسی اخبار چند بازه زمانی مشخص در روز مشخص کنید و مقید باشید خارج از آن بازه اخبار را چک نکنید.
· اگر در فضاهای جمعی کار میکنید یا درس میخوانید با همکاران یا همکلاسیها تصمیم جمعی بگیرید که بررسی اخبار و تحلیلها رو در تایمهای خاصی در روز مثلا روزی دو تا 20 دقیقه انجام دهید، و خارج از آن بحث نقل اخبار یا تحلیل یا مباحثه صورت نگیرد.
· اگر از طریق پیامرسانهایی مثل واتزاپ یا تلگرام کار هم میکنید یا در گروههای درسی و کاری عضویت دارید که مداوم باید چک کنید، گروهها و کانالهای غیر کاری و درسی را به آرشیو منتقل و میوت کنید که دیده نشوند و فقط در تایمهای مشخص شده آنها را بررسی کنید.
- استفاده از تکنیک پومودورو (بعدا در مورد تغییراتی که تو این تکنیک دادم خواهم نوشت)
- استفاده از تکنیک تفکر جعبهای (بعدا در موردش خواهم نوشت)
- نزدیک شدن به حالت فلو (قبلا در موردش نوشتم: لینک 1، لینک 2، لینک 3)
10- به یاد داشته باشیم غولهای کسب و کار فعلی ایران همگی کسب و کار خود را در تلخترین زمانهای ممکن توسعه دادهاند، مثلا شکل گرفتن و رشد قوی شرکتهایی مثل کافه بازار یا دیجی کالا در بحرانهای سال 88 تا 90 بود، یا شرکتهای خوبی مثل مجتمع فنی تهران در سالهای جنگ تاسیس شدند و رشد پیدا کردند.
محمد مهدی پوربصیر
https://www.tg-me.com/+UUSEapjbAqAzVW-X
Linkedin
در اهمیت تمرکز
در اهمیت تمرکز 1- تمرکز گوهر گم شده امروز کل دنیای انسانی و حرفهای در تمام جهان است. 2- هر کس در دنیای حرفهای خود بتواند تمرکزش را حفظ کند احتمالا به توفیقات چشم گیری خواهد رسید، کتابهای برجستهای مثل تمرکز نوشته دنیل گلمن و کار عمیق نوشته کال نیوپورت…
بگویید جذب کدام پر شدهاید؟ تا شخصیت شما برملا شود...
پر شماره 1
این پر، نماد صلح و هماهنگی است. شما فردی صلح طلب هستید که آماده است راه طولانی ای را برای دیگران طی کند. نقطه ضعف شما این است که نمی توانید "نه" بگویید.
پر شماره 2
شما باهوش هستید و سریع یاد می گیرید. چیزهای بسیار کمی از توجه شما دور می ماند.
پر شماره 3
شما یک شخصیت مستقل هستید که برای آزادی، ارزش زیادی قائل هستید. صداقت و صراحت شما گاهی اوقات می تواند دیگران را کمی بترساند.
پر شماره 4
بسیاری از مردم به تخیل و خلاقیت بینظیر شما حسادت میکنند و با قدرت بینظیر خود در بداههپردازی میتوانید به راحتی هر مشکلی را که برایتان پیش میآید را حل کنید.
پر شماره 5
شما هنرمندی با طبیعت حساس و خلاق هستید.
نکات بالا و تست بالا غلط است، توضیحات در پست بعدی.
پر شماره 1
این پر، نماد صلح و هماهنگی است. شما فردی صلح طلب هستید که آماده است راه طولانی ای را برای دیگران طی کند. نقطه ضعف شما این است که نمی توانید "نه" بگویید.
پر شماره 2
شما باهوش هستید و سریع یاد می گیرید. چیزهای بسیار کمی از توجه شما دور می ماند.
پر شماره 3
شما یک شخصیت مستقل هستید که برای آزادی، ارزش زیادی قائل هستید. صداقت و صراحت شما گاهی اوقات می تواند دیگران را کمی بترساند.
پر شماره 4
بسیاری از مردم به تخیل و خلاقیت بینظیر شما حسادت میکنند و با قدرت بینظیر خود در بداههپردازی میتوانید به راحتی هر مشکلی را که برایتان پیش میآید را حل کنید.
پر شماره 5
شما هنرمندی با طبیعت حساس و خلاق هستید.
نکات بالا و تست بالا غلط است، توضیحات در پست بعدی.
تست شخصیتشناسی
تستی که بالاتر آورده بودم نتایجش تماما غلط است، لطفا از آن استفاده نکنید، نه در مورد شناختن خود نه برای شناختن سایرین برای موردهایی مثل استخدام، تیمسازی، دوستی، ازدواج و ...
وقتی در هر جایی چه محیط فارسیزبان چه محیط انگلیسیزبان با تستهایی مواجه میشوید که با موارد سرراستی شخصیت شما یا دیگری را تشخیص میدهد به احتمال قریب به یقین اون تست الکی است و بهش اعتنایی نکنید، موارد زیر را من دیدم که به کرات استفاده میشود:
کدام پر را ترجیج میدهید؟ Feather personality test
کدام پرنده را ترجیح میدهید؟ DOPE Bird Personality Test
کدام رنگ را ترجیح میدهید؟ Four-color model
همهشون تستهای غلطی هستند ولی شما وقتی به انگلیسی هم سرچ میکنید میبینید کلی نتیجه براتون تو سایتهای مختلف انگلیسی میاره که به نظر میاد معتبر هستند.
پس برای چی میگیم غلطه، چون با روش علمی (Scientific Method) روشون مطالعه نشده یا اگه شده نشون داده که غلط هستند، و Validity (روایی یا اعتبار) و Reliability (پایایی) لازم رو ندارن.
یه مثال دیگه:
یه تست داریم که تو شبکههای اجتماعی شاید دیده باشید: مقیاس انگشتان دست نشوندهنده گرایشات شخصیتی و جنسی است!
شاید در ابتدا به نظر تست مضحکی بیاد ولی درسته و شواهد علمی پشت این تست هست. Digit ratio test
یا مثلا تست تفسیر لکه (رورشاخ) رو شاید جایی ببینید خندهدار باشه ولی شواهد علمی پشتش هست. (هرچند مجادله علمی روش زیاد هست)
پس چیکار کنیم؟
به نظر من:
در سطح فردی برای مسائلی مثل شناخت خود، شناخت دوست، ازدواج و ... از هیچ کدوم استفاده نکنید، حتی از معتبرها، چون اکثرا غلط هستند و اونایی هم که درست هستند هم تستش باید درست ترجمه بشه به فارسی که اغلب نمیشه، و هم اینکه متخصص باید ازش استفاده و تفسیر کنه.
در سطح حرفهای اگر صاحب کسب و کار، مسئول سرمایه انسانی، مسئول مصاحبه و گزینش، سرتیم هستید و میخواهید از این تستها استفاده کنید، توصیههای زیر رو دارم:
دهها تست معتبر و صدها تست غیر معتبر وجود دارد، تستهای که میخواهید استفاده کنید رو سرچ کنید و مقالات علمی که تو ژورنالهای علمی در مورد اونها چاپ شدن رو بررسی کنید، طبعا ممکنه صدها و هزارن مقاله باشه، شما بگردید دنبال آخرین مقالات مروری روی اون موضوع (متاآنالایز یا متاسنتز) بر اساس نتایج بررسیتون تصمیم بگیرید. طبعا این نتایج هم ممکنه 5 سال بعد عوض بشن.
ولی در کل توصیههای خودم:
تستهای رنگ و پرنده و پر و دهها تست از این دست غلط هستند به هیچ وجه استفاده نشود. لینک منبع
Disc assessment
ابزار تست دیسک از نظر علمی غلط هست و مطالعات علمی تجربی کمی شده اونایی که شده میگن غلطه، به همین دلیل استفاده نشه. (منبع) هم خود تئوریش زیاد قوی نیست، ابزارش که اصلا. منبع 2
تست MBTI استفاده نشه، با اینکه خیلی مطالعه علمی تجربی روش شده روی پایایی ابزارش (پرسشنامهش) خیلی حرف و حدیث است، یعنی اگه یه تست رو دوبار از یه نفر بگیری مثلا طی 1 ماه فاصله ممکنه نتایج فرق کنه، برای همین یا استفاده نشه، یا اگه شد نتایج خیلی با احتیاط و در کنار مستندات دیگه مثل تفسیر از مصاحبه در نظر گرفته بشه. (خود تست و پرسشنامه پایایی ابهام داره، تئوری اصلی روایی و پایایی داره) منبع
پس اینا که همهش غلط شد از چی استفاده کنیم برای تیمسازی و استخدام؟
از نوع نگرش طبقهبندی MBTI میتونیم استفاده کنیم. (یعنی بدون پرسشنامهش) یعنی با سوالاتی در مصاحبه سعی کنیم دستهبندی حدودی روی تیپ داشته باشیم، برای کم کردن خطا نظرات چند مصاحبهکننده با هم مقایسه بشه، و فقط نظر یک مصاحبهگر نباشه.
همچنین از نوع نگرش طبقهبندی دیسک هم میتونیم استفاده کنیم، درست مثل مورد بالا بدون پرسشنامه. (ولی خیلی با احتیاط نه قطعی چون حتی تئوری قوی هم نداره)
قویترین تستی که من در جریانش هستم تست نئو (نسخه تجدید نظر شده) هست که خودم هم استفاده میکنم، متنهای پرسشنامه فارسی نئو تاجایی که من دیدم ایراداتی در ترجمه دارند، از تست انگلیسی استفاده شود. NEO PI-R
تذکر:
رشته تخصصی من روانشناسی نیست، ولی 10-15 سال اخیر که درگیر هزاران مصاحبه شغلی بودم سعی کردم مطالعات، مشورت و حساسیت زیادی روی تستها برای استخدام داشته باشم، توصیههای فوق از این مطالعات و تجربیات میاد، جایی اگه بین نظر من و نظر متخصصین اصلی این رشته تفاوت باشه، نظر اونها صائبه.
تستی که بالاتر آورده بودم نتایجش تماما غلط است، لطفا از آن استفاده نکنید، نه در مورد شناختن خود نه برای شناختن سایرین برای موردهایی مثل استخدام، تیمسازی، دوستی، ازدواج و ...
وقتی در هر جایی چه محیط فارسیزبان چه محیط انگلیسیزبان با تستهایی مواجه میشوید که با موارد سرراستی شخصیت شما یا دیگری را تشخیص میدهد به احتمال قریب به یقین اون تست الکی است و بهش اعتنایی نکنید، موارد زیر را من دیدم که به کرات استفاده میشود:
کدام پر را ترجیج میدهید؟ Feather personality test
کدام پرنده را ترجیح میدهید؟ DOPE Bird Personality Test
کدام رنگ را ترجیح میدهید؟ Four-color model
همهشون تستهای غلطی هستند ولی شما وقتی به انگلیسی هم سرچ میکنید میبینید کلی نتیجه براتون تو سایتهای مختلف انگلیسی میاره که به نظر میاد معتبر هستند.
پس برای چی میگیم غلطه، چون با روش علمی (Scientific Method) روشون مطالعه نشده یا اگه شده نشون داده که غلط هستند، و Validity (روایی یا اعتبار) و Reliability (پایایی) لازم رو ندارن.
یه مثال دیگه:
یه تست داریم که تو شبکههای اجتماعی شاید دیده باشید: مقیاس انگشتان دست نشوندهنده گرایشات شخصیتی و جنسی است!
شاید در ابتدا به نظر تست مضحکی بیاد ولی درسته و شواهد علمی پشت این تست هست. Digit ratio test
یا مثلا تست تفسیر لکه (رورشاخ) رو شاید جایی ببینید خندهدار باشه ولی شواهد علمی پشتش هست. (هرچند مجادله علمی روش زیاد هست)
پس چیکار کنیم؟
به نظر من:
در سطح فردی برای مسائلی مثل شناخت خود، شناخت دوست، ازدواج و ... از هیچ کدوم استفاده نکنید، حتی از معتبرها، چون اکثرا غلط هستند و اونایی هم که درست هستند هم تستش باید درست ترجمه بشه به فارسی که اغلب نمیشه، و هم اینکه متخصص باید ازش استفاده و تفسیر کنه.
در سطح حرفهای اگر صاحب کسب و کار، مسئول سرمایه انسانی، مسئول مصاحبه و گزینش، سرتیم هستید و میخواهید از این تستها استفاده کنید، توصیههای زیر رو دارم:
دهها تست معتبر و صدها تست غیر معتبر وجود دارد، تستهای که میخواهید استفاده کنید رو سرچ کنید و مقالات علمی که تو ژورنالهای علمی در مورد اونها چاپ شدن رو بررسی کنید، طبعا ممکنه صدها و هزارن مقاله باشه، شما بگردید دنبال آخرین مقالات مروری روی اون موضوع (متاآنالایز یا متاسنتز) بر اساس نتایج بررسیتون تصمیم بگیرید. طبعا این نتایج هم ممکنه 5 سال بعد عوض بشن.
ولی در کل توصیههای خودم:
تستهای رنگ و پرنده و پر و دهها تست از این دست غلط هستند به هیچ وجه استفاده نشود. لینک منبع
Disc assessment
ابزار تست دیسک از نظر علمی غلط هست و مطالعات علمی تجربی کمی شده اونایی که شده میگن غلطه، به همین دلیل استفاده نشه. (منبع) هم خود تئوریش زیاد قوی نیست، ابزارش که اصلا. منبع 2
تست MBTI استفاده نشه، با اینکه خیلی مطالعه علمی تجربی روش شده روی پایایی ابزارش (پرسشنامهش) خیلی حرف و حدیث است، یعنی اگه یه تست رو دوبار از یه نفر بگیری مثلا طی 1 ماه فاصله ممکنه نتایج فرق کنه، برای همین یا استفاده نشه، یا اگه شد نتایج خیلی با احتیاط و در کنار مستندات دیگه مثل تفسیر از مصاحبه در نظر گرفته بشه. (خود تست و پرسشنامه پایایی ابهام داره، تئوری اصلی روایی و پایایی داره) منبع
پس اینا که همهش غلط شد از چی استفاده کنیم برای تیمسازی و استخدام؟
از نوع نگرش طبقهبندی MBTI میتونیم استفاده کنیم. (یعنی بدون پرسشنامهش) یعنی با سوالاتی در مصاحبه سعی کنیم دستهبندی حدودی روی تیپ داشته باشیم، برای کم کردن خطا نظرات چند مصاحبهکننده با هم مقایسه بشه، و فقط نظر یک مصاحبهگر نباشه.
همچنین از نوع نگرش طبقهبندی دیسک هم میتونیم استفاده کنیم، درست مثل مورد بالا بدون پرسشنامه. (ولی خیلی با احتیاط نه قطعی چون حتی تئوری قوی هم نداره)
قویترین تستی که من در جریانش هستم تست نئو (نسخه تجدید نظر شده) هست که خودم هم استفاده میکنم، متنهای پرسشنامه فارسی نئو تاجایی که من دیدم ایراداتی در ترجمه دارند، از تست انگلیسی استفاده شود. NEO PI-R
تذکر:
رشته تخصصی من روانشناسی نیست، ولی 10-15 سال اخیر که درگیر هزاران مصاحبه شغلی بودم سعی کردم مطالعات، مشورت و حساسیت زیادی روی تستها برای استخدام داشته باشم، توصیههای فوق از این مطالعات و تجربیات میاد، جایی اگه بین نظر من و نظر متخصصین اصلی این رشته تفاوت باشه، نظر اونها صائبه.
Telegram
در مسیر بهتر شدن، یادداشتهای شخصی محمد مهدی پوربصیر
بگویید جذب کدام پر شدهاید؟ تا شخصیت شما برملا شود...
پر شماره 1
این پر، نماد صلح و هماهنگی است. شما فردی صلح طلب هستید که آماده است راه طولانی ای را برای دیگران طی کند. نقطه ضعف شما این است که نمی توانید "نه" بگویید.
پر شماره 2
شما باهوش هستید و سریع…
پر شماره 1
این پر، نماد صلح و هماهنگی است. شما فردی صلح طلب هستید که آماده است راه طولانی ای را برای دیگران طی کند. نقطه ضعف شما این است که نمی توانید "نه" بگویید.
پر شماره 2
شما باهوش هستید و سریع…
یه کسب و کار یا استارتآپ دارم، کلی ایده و طرح داریم برای بهبود، چطوری اولویت بندی کنیم؟ 🤔
بین صدها فیچری که میتونیم به اپ یا سایتمون اضافه کنیم، اول سراغ کدوم بریم؟ 🤔
چارچوب آیس میتونه جواب سوالات فوق رو بده، روش ساده و خوبیه و من خودم هم از همین روش استفاده میکنم.
ICE= Impact * Confidence * Ease
تو این روش ما برای هر ایده یا طرح یا فیچری که به ذهن اعضای تیم رسیده، یا تو جلسات طوفان فکری تولید کردیم، سه تا مولفهی زیر را عددی میکنیم: (بین 1 تا 10 نمره میدهیم، 10 بیشترین 😍 1 کمترین 😒)
1- تاثیر
حدس میزنیم اگه این طرح موفق بشه چقدر تاثیر خواهد داشت؟ (برای تحقق اهداف ما)
بر اساس تجربیات پیشین، دادهها، نظرات مشاورین، مشاهدات و ... ولی در نهایت حدس است. یعنی این طرح به ثمر بشینه متریک مورد نظر رو چقدر افزایش میده؟ (مثلا فروش)
2- اطمینان
چقدر مطمئن هستیم که اگه بریم سراغ این طرح میتونیم اجرا کنیم و به بار خواهد نشست؟ با سوال بالا کاملا فرق داره ممکنه ایدهمون رو بتونیم پیادهسازی کنیم ولی نتیجه نداشته باشه (نتیجه واقعیش میشه سوال قبلی)
3- راحتی
چقدر سخته این ایده یا فیچر رو پیادهسازی کنیم؟ چقدر زمان میبره؟
کوتاهترین زمان ممکن، مثلا یک روزه: 10
مدت پیادهسازی طولانی مثلا 3 تا 6 ماه و کار سخت: 1
این سه تا عدد رو برای هر ایده یا فیچر محاسبه ضرب میکنیم و حاصل یه عدد میشه بین 1 تا 1000، ایدهها رو با هم مقایسه میکنیم هر کدوم آیسشون بیشتر بود در اولویت بیشتری برای اجرا قرار داره.
هرچقدر سازمان دادهمحور تر اداره شده باشه 👨🏻🔬نمرهدهی به سه تا شاخص کمیتر و بیشتر بر اساس داده انجام میشه، اگه سازمان زیاد داده محور نیست 😤 باید از شهود مدیران، تجربیات قبلی استفاده کنیم، مثلا یه گروه کانونی از متخصصین اون حوزه از داخل سازمان و خارج سازمان تشکیل بدیم میانگین نظرات اونها رو برای هر شاخص ملاک بذاریم.
شما به عنوان یک مدیر کسب و کار قوام یافته، باید طوری کار کرده باشید که ایدهها یا طرحهای با ایسهای بالا مثلا 600-700 به بالا وجود نداشته باشه یا خیلی کم باشه، اگه دارید بررسی میکنید و کلی ایده با آیسهای بالا وجود داره، یا دارید اشتباه تخمین میزنید یا تا الان ول معطل بودید.
ولی از اون طرف در یک استارتآپ تازه تاسیس خیلی زیاد ایدهها و فیچرهایی خواهیم داشت که آیسهای خیلی بالا دارن، و اصلا یکی از ملاکهای جذابیت یک استارتآپ برای من به عنوان یک سرمایهگذار همینه که این استارتآپ باید هنوز کلی کار آسون و متوسط با بازدهیهای بالا داره که انجام نداده و تو ماهها و سالهای آینده میره سراغشون.
مثال: یه رستوران داریم، یه سری ایده برای بهبود فروش
ایده 1: با یکی از ساختمانهای وزارت ارتباطات که در نزدیکی رستوران است و بیش از 500 پرسنل دارد، برای تامین نهار پرسنل قرارداد ببندیم.
تاثیر: اگه بشه چی میشه؟ خیلی عالی میشه و درآمد زیادی خواهیم داشت، پس 10 میدیم.
اطمینان: چقدر اطمینان داریم اگه بریم سراغ این طرح میتونیم قرارداد رو بگیریم؟ با توجه به سختیهای کار با نهادهای دولتی و مهم بودن روابط و مشاورههایی که گرفتیم ... خیلی احتمالش کمه که بشه پس 1 میدیم.
راحتی: اگه بریم سراغ این طرح چقدر راحت میتونیم تمومش کنیم؟ خیلی سخته. چقدر طول میکشه؟ احتمالا 3-4 ماه به بالا صحبت و قرارداد و دردسر خواهد داشت و وقت و انرژی زیادی هم برای پیگیریها خواهد داشت، پس اینجا هم میدیم 1
آیس = 10
که خیلی نمره کمی است. 👎
ایده 2: بریم تو اسنپ فود پروفایل باز کنیم.
تاثیر: با توجه به فروش رستورانهای هم رده احتمالا روزی 40-50 سفارش خواهیم داشت، ولی چون کمیسیون اسنپ هم هست سود کمتری داره، پس 5 میدیم.
اطمینان: اگه بریم سراغ این پروژه قطعا میتونیم وارد اسنپ فود بشیم، پس 10 میدیم.
راحتی: یه مقدار کارهای اداری و هماهنگ کردن سیستمها و تغییر بعضی از فرایندهامون رو داره که بتونیم سفارشها رو سریع هندل کنیم و 2-3 ماه زمان خواهد برد و نسبتا سخته، پس 4 میدیم.
آیس= 5*10*4= 200
که نمره بدی نیست. 👍
محمد مهدی پوربصیر
https://www.tg-me.com/+UUSEapjbAqAzVW-X
بین صدها فیچری که میتونیم به اپ یا سایتمون اضافه کنیم، اول سراغ کدوم بریم؟ 🤔
چارچوب آیس میتونه جواب سوالات فوق رو بده، روش ساده و خوبیه و من خودم هم از همین روش استفاده میکنم.
ICE= Impact * Confidence * Ease
تو این روش ما برای هر ایده یا طرح یا فیچری که به ذهن اعضای تیم رسیده، یا تو جلسات طوفان فکری تولید کردیم، سه تا مولفهی زیر را عددی میکنیم: (بین 1 تا 10 نمره میدهیم، 10 بیشترین 😍 1 کمترین 😒)
1- تاثیر
حدس میزنیم اگه این طرح موفق بشه چقدر تاثیر خواهد داشت؟ (برای تحقق اهداف ما)
بر اساس تجربیات پیشین، دادهها، نظرات مشاورین، مشاهدات و ... ولی در نهایت حدس است. یعنی این طرح به ثمر بشینه متریک مورد نظر رو چقدر افزایش میده؟ (مثلا فروش)
2- اطمینان
چقدر مطمئن هستیم که اگه بریم سراغ این طرح میتونیم اجرا کنیم و به بار خواهد نشست؟ با سوال بالا کاملا فرق داره ممکنه ایدهمون رو بتونیم پیادهسازی کنیم ولی نتیجه نداشته باشه (نتیجه واقعیش میشه سوال قبلی)
3- راحتی
چقدر سخته این ایده یا فیچر رو پیادهسازی کنیم؟ چقدر زمان میبره؟
کوتاهترین زمان ممکن، مثلا یک روزه: 10
مدت پیادهسازی طولانی مثلا 3 تا 6 ماه و کار سخت: 1
این سه تا عدد رو برای هر ایده یا فیچر محاسبه ضرب میکنیم و حاصل یه عدد میشه بین 1 تا 1000، ایدهها رو با هم مقایسه میکنیم هر کدوم آیسشون بیشتر بود در اولویت بیشتری برای اجرا قرار داره.
هرچقدر سازمان دادهمحور تر اداره شده باشه 👨🏻🔬نمرهدهی به سه تا شاخص کمیتر و بیشتر بر اساس داده انجام میشه، اگه سازمان زیاد داده محور نیست 😤 باید از شهود مدیران، تجربیات قبلی استفاده کنیم، مثلا یه گروه کانونی از متخصصین اون حوزه از داخل سازمان و خارج سازمان تشکیل بدیم میانگین نظرات اونها رو برای هر شاخص ملاک بذاریم.
شما به عنوان یک مدیر کسب و کار قوام یافته، باید طوری کار کرده باشید که ایدهها یا طرحهای با ایسهای بالا مثلا 600-700 به بالا وجود نداشته باشه یا خیلی کم باشه، اگه دارید بررسی میکنید و کلی ایده با آیسهای بالا وجود داره، یا دارید اشتباه تخمین میزنید یا تا الان ول معطل بودید.
ولی از اون طرف در یک استارتآپ تازه تاسیس خیلی زیاد ایدهها و فیچرهایی خواهیم داشت که آیسهای خیلی بالا دارن، و اصلا یکی از ملاکهای جذابیت یک استارتآپ برای من به عنوان یک سرمایهگذار همینه که این استارتآپ باید هنوز کلی کار آسون و متوسط با بازدهیهای بالا داره که انجام نداده و تو ماهها و سالهای آینده میره سراغشون.
مثال: یه رستوران داریم، یه سری ایده برای بهبود فروش
ایده 1: با یکی از ساختمانهای وزارت ارتباطات که در نزدیکی رستوران است و بیش از 500 پرسنل دارد، برای تامین نهار پرسنل قرارداد ببندیم.
تاثیر: اگه بشه چی میشه؟ خیلی عالی میشه و درآمد زیادی خواهیم داشت، پس 10 میدیم.
اطمینان: چقدر اطمینان داریم اگه بریم سراغ این طرح میتونیم قرارداد رو بگیریم؟ با توجه به سختیهای کار با نهادهای دولتی و مهم بودن روابط و مشاورههایی که گرفتیم ... خیلی احتمالش کمه که بشه پس 1 میدیم.
راحتی: اگه بریم سراغ این طرح چقدر راحت میتونیم تمومش کنیم؟ خیلی سخته. چقدر طول میکشه؟ احتمالا 3-4 ماه به بالا صحبت و قرارداد و دردسر خواهد داشت و وقت و انرژی زیادی هم برای پیگیریها خواهد داشت، پس اینجا هم میدیم 1
آیس = 10
که خیلی نمره کمی است. 👎
ایده 2: بریم تو اسنپ فود پروفایل باز کنیم.
تاثیر: با توجه به فروش رستورانهای هم رده احتمالا روزی 40-50 سفارش خواهیم داشت، ولی چون کمیسیون اسنپ هم هست سود کمتری داره، پس 5 میدیم.
اطمینان: اگه بریم سراغ این پروژه قطعا میتونیم وارد اسنپ فود بشیم، پس 10 میدیم.
راحتی: یه مقدار کارهای اداری و هماهنگ کردن سیستمها و تغییر بعضی از فرایندهامون رو داره که بتونیم سفارشها رو سریع هندل کنیم و 2-3 ماه زمان خواهد برد و نسبتا سخته، پس 4 میدیم.
آیس= 5*10*4= 200
که نمره بدی نیست. 👍
محمد مهدی پوربصیر
https://www.tg-me.com/+UUSEapjbAqAzVW-X
Telegram
در مسیر بهتر شدن، یادداشتهای شخصی محمد مهدی پوربصیر
یه کسب و کار یا استارتآپ دارم، کلی ایده و طرح داریم برای بهبود، چطوری اولویت بندی کنیم؟ 🤔
بین صدها فیچری که میتونیم به اپ یا سایتمون اضافه کنیم، اول سراغ کدوم بریم؟ 🤔
چارچوب آیس میتونه جواب سوالات فوق رو بده، روش ساده و خوبیه و من خودم هم از همین روش…
بین صدها فیچری که میتونیم به اپ یا سایتمون اضافه کنیم، اول سراغ کدوم بریم؟ 🤔
چارچوب آیس میتونه جواب سوالات فوق رو بده، روش ساده و خوبیه و من خودم هم از همین روش…
بازخورد صحیح و قوی چه مشخصاتی دارد؟
Good and strong feedback
اگه میخواید به دوستتون، همکارتون، دانشجوتون،رئیستون، استادتون، یا کسب و کاری که ازش خرید کردید فیدبک بدید، یه فیدبک خوب و قوی باید این شروط رو داشته باشه:
- حتما با یک نکتهی مثبت شروع بشه، حتی بدترین چیزها هم وجوه مثبتی دارند، این نکته هم باعث انصاف میشود و هم بازخورد گیرنده بهتر کلیت نکات را پذیرا میشود. (این نکته اول اوجب واجبات هست حتما باید رعایت بشه)
- محترمانه و با لحن مودبانه باشد.
- آینده نگر باشد نه گذشته نگر
مثال:
غلط: رئیس به کارمند: اشتباه تو در چک کردن مجدد محاسبات منجر به تاخیر در تحویل پروژه شد.
درست: اگر در پروژههای بعدی محاسبات را دوباره انجام دهید نرخ خطا احتمالا کمتر میشود.
- قابل اجرا و مشخص باشد: Actionable
فیدبک درست باید اطلاعات مشخص و قابل اجرا به فرد بازخورد گیرنده بدهد.
خوب بود یا بد بود به صورت کلی فیدبک موثری نیست.
مثال
غلط: دانشجو به استاد: تمرینی که تحویل دادی خوب نبود.
درست: در تمرینی که تحویل دادی از نکات خواسته شده چهارگانه فقط به دو مورد اشاره کرده بودی. با اضافه کردن این دو مورد درست خواهد شد.
- مختصر و موجز باشد.
فیدبک باید کوتاه و حاوی نکات مهم باشد.
- حس انگیزهمندی و خودباوری بازخورد گیرنده را از بین نبرد، یعنی به عمل و فعالیت بازخورد دهیم نه به شخصیت و فردیت:
غلط: بیمسئولیتی تو باعث ... شد.
غلط: تو تنبل هستی.
غلط: به نظر میرسه تو قابل اعتماد نیستی.
موارد مستحب که اگه رعایت بشه عالیه:
- قبل از شروع بازخورد (انتقادی) مطمئن شوید روز بد بازخورد گیرنده نیست.
- از قانون مایکرو یس استفاده کنید. (بعدا در موردش مینویسم)
- راهها و منابعی برای یادگیری و بهتر شدن در آن زمینه معرفی شود.
- روشهایی برای خودارزیابی در آن زمینه معرفی شود.
- به جای یک توصیه با یک سوال ختم شود.
محمد مهدی پوربصیر
منبع برای مطالعه بیشتر در کتاب Thanks for the Feedback که فایلش رو گذاشتم.
Good and strong feedback
اگه میخواید به دوستتون، همکارتون، دانشجوتون،رئیستون، استادتون، یا کسب و کاری که ازش خرید کردید فیدبک بدید، یه فیدبک خوب و قوی باید این شروط رو داشته باشه:
- حتما با یک نکتهی مثبت شروع بشه، حتی بدترین چیزها هم وجوه مثبتی دارند، این نکته هم باعث انصاف میشود و هم بازخورد گیرنده بهتر کلیت نکات را پذیرا میشود. (این نکته اول اوجب واجبات هست حتما باید رعایت بشه)
- محترمانه و با لحن مودبانه باشد.
- آینده نگر باشد نه گذشته نگر
مثال:
غلط: رئیس به کارمند: اشتباه تو در چک کردن مجدد محاسبات منجر به تاخیر در تحویل پروژه شد.
درست: اگر در پروژههای بعدی محاسبات را دوباره انجام دهید نرخ خطا احتمالا کمتر میشود.
- قابل اجرا و مشخص باشد: Actionable
فیدبک درست باید اطلاعات مشخص و قابل اجرا به فرد بازخورد گیرنده بدهد.
خوب بود یا بد بود به صورت کلی فیدبک موثری نیست.
مثال
غلط: دانشجو به استاد: تمرینی که تحویل دادی خوب نبود.
درست: در تمرینی که تحویل دادی از نکات خواسته شده چهارگانه فقط به دو مورد اشاره کرده بودی. با اضافه کردن این دو مورد درست خواهد شد.
- مختصر و موجز باشد.
فیدبک باید کوتاه و حاوی نکات مهم باشد.
- حس انگیزهمندی و خودباوری بازخورد گیرنده را از بین نبرد، یعنی به عمل و فعالیت بازخورد دهیم نه به شخصیت و فردیت:
غلط: بیمسئولیتی تو باعث ... شد.
غلط: تو تنبل هستی.
غلط: به نظر میرسه تو قابل اعتماد نیستی.
موارد مستحب که اگه رعایت بشه عالیه:
- قبل از شروع بازخورد (انتقادی) مطمئن شوید روز بد بازخورد گیرنده نیست.
- از قانون مایکرو یس استفاده کنید. (بعدا در موردش مینویسم)
- راهها و منابعی برای یادگیری و بهتر شدن در آن زمینه معرفی شود.
- روشهایی برای خودارزیابی در آن زمینه معرفی شود.
- به جای یک توصیه با یک سوال ختم شود.
محمد مهدی پوربصیر
منبع برای مطالعه بیشتر در کتاب Thanks for the Feedback که فایلش رو گذاشتم.
Telegram
در مسیر بهتر شدن، یادداشتهای شخصی محمد مهدی پوربصیر
نسخه کامل کتاب ممنون بابت بازخورد، برای مطالعه بیشتر در مورد بازخورد موثر.
Thanks_for_the_Feedback_The_Science_and_Art_of_Receiving_Feedback.pdf
4.2 MB
نسخه کامل کتاب ممنون بابت بازخورد، برای مطالعه بیشتر در مورد بازخورد موثر.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا کارآفرینی و تاسیس کسب و کار در قسمت آفلاین و سنتی کسب و کار به کسی که 20 الی 30 سال سن دارد قابل توصیه هست؟
یکی از شرکتهای سنتی (آفلاین) مورد علاقه من در ایران، گروه صنعتی و فروشگاههای نان سحر است.
خودم سالهاست از مشتریان این مجموعه هستم و از محصولات خوبشون لذت میبرم.
چند ماه پیش فرصت شد موسس نان سحر آقای خان محمدی و قائم مقام مجموعه آقای یوسفی مهمان کلاس کارآفرینی من در دانشگاه خواجه نصیر باشند.
در مورد جواب سوال بالا ازشون پرسیدم و همچنین یه گپ و گفت حدود 2 ساعته در مورد کارآفرینی در صنعت داشتیم و همین طور اقای یوسفی در مورد کارآفرینی درون سازمانی و تجربیات خودش صحبت کرد.
فیلم کامل این گفت و گو را در آدرس زیر میتونید ببینید: لینک
ولی جواب خود من به عنوان کسی که تجربه هر دو طرف رو داره، به سوال اول این پست منفی است.
یعنی من به کسی که زیر 30 سال سن دارد و تحصیل کرده است و با دنیای آنلاین آشنا شده است، به صورت عمومی تاسیس کسب و کار آفلاین رو توصیه نمیکنم.
نظر شما چیه؟ تو این لینک در لینکدین میتونید در این مورد نظر بدید و نظر بقیه رو هم بخونید.
یکی از شرکتهای سنتی (آفلاین) مورد علاقه من در ایران، گروه صنعتی و فروشگاههای نان سحر است.
خودم سالهاست از مشتریان این مجموعه هستم و از محصولات خوبشون لذت میبرم.
چند ماه پیش فرصت شد موسس نان سحر آقای خان محمدی و قائم مقام مجموعه آقای یوسفی مهمان کلاس کارآفرینی من در دانشگاه خواجه نصیر باشند.
در مورد جواب سوال بالا ازشون پرسیدم و همچنین یه گپ و گفت حدود 2 ساعته در مورد کارآفرینی در صنعت داشتیم و همین طور اقای یوسفی در مورد کارآفرینی درون سازمانی و تجربیات خودش صحبت کرد.
فیلم کامل این گفت و گو را در آدرس زیر میتونید ببینید: لینک
ولی جواب خود من به عنوان کسی که تجربه هر دو طرف رو داره، به سوال اول این پست منفی است.
یعنی من به کسی که زیر 30 سال سن دارد و تحصیل کرده است و با دنیای آنلاین آشنا شده است، به صورت عمومی تاسیس کسب و کار آفلاین رو توصیه نمیکنم.
نظر شما چیه؟ تو این لینک در لینکدین میتونید در این مورد نظر بدید و نظر بقیه رو هم بخونید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه تجربههای حضوری قابلیت بقا در دوران حاضر رو دارن؟
فیلم مربوط به پاویون آلمان در اکسپو دبی
توضیح فیلم و جواب سوال بالا در پست بعدی
فیلم مربوط به پاویون آلمان در اکسپو دبی
توضیح فیلم و جواب سوال بالا در پست بعدی
چه تجربههای حضوری قابلیت بقا در دوران حاضر رو دارن؟
اخیرا داشتم از اکسپو دبی دیدن میکردم، سوالی که برام پیش اومد این بود که با وجود کرونا و محدودیتهای دست و پا گیر کرونا چرا انقدر از اکسپو دبی استقبال شده و این همه مردم از سراسر دنیا رنج سفر رو به خودشون هموار کردن تا بیان برای بازدید از این نمایشگاه؟ 🤔
اکسپو نمایشگاه جهانی است و هر 5 سال یه بار برگزار میشه، توش کشورهای مختلف میان و غرفهای برپا میکنن و خودشون یا پیامشون رو عرضه میکنن، دوره قبلی میلان 2015 بود که 22 میلون نفر بازدیدکننده داشت، این دوره دبی است که 3 ماه از برگزاریش مونده و بیشبینی میشه با وجود کرونا بازدیدکنندههای حضوریش از دوره قبلی میلان بیشتر بشه.
چرا این استقبال صورت گرفته؟ در صورتیکه تور بازدید مجازی خیلی باحالی هم داره؟
جواب سوال بالا میتونه کمک کنه بفهمیم مشتری کی حاضره از خونهش بزنه بیرون و یه خدمت یا کالایی رو حضوری بیاد بگیره؟ و براش وقت و هزینه و ریسک بذاره
نظر من:
1- Instagrammability
قابلیت انتشار تجربه در اینستاگرام (و سایر شبکههای اجتماعی)
شما میری کافه لاته سفارش میدی یه جا یه لاته خوشمزه با شکل معمولی تو یه ظرف معمولی میارن، جای دیگه لاته رو تو یه فنجون با استایل خاص و با یه لاته آرت خاص میارن
اولی رو شما میخوری کافئین بدنت تامین میشی و لذت یه نوشیدنی گرم رو میبری ولی دومی چیزیه که علاوه بر نکات قبلی اینستاگرامبل هم هست و مردم بابتش پا میشن میرن کافه که یه عکس از لاتهشون بگیرن استوری کنن یا تو گروه دوستان به اشتراک بذارن.
2- تجربه حسی چند جانبه (ترجیحا جمعی)
در مقطع فعلی تو دنیای آنلاین فقط به صورت دو بعدی میبینیم و میشنویم و بقیه ابعاد و حسها درگیر نیست، اگه میخوایم مخاطب رو بکشیم بیاریم حضوری بهش کالا یا سرویس بدیم باید این تجربه چند بعدی و چند جانبه رو بسازیم و ترجیحا به صورت جمعی بسازیم.
تو اکسپو پاویونهای زیادی به قشنگی تونسته بودن این کار رو بکنن مثلا فیلمی که گذاشتم از پایون آلمان است، اینجا میخواد یه فیلم 2 دقیقهای پخش کنه و یه پیامی رو منتقل کنه، در زمان پخش اون فیلم شما سوار یه تاب هستی و ازت میخواد که تاب سواری کنی (به پیام فیلم هم مربوطه) یه سری المانهای محیطی هم وجود داره و این تجربه جمعی هم هست و طبعا اینستاگرامبل هم هست.
به نظرم اگه حداقل یکی از این دو تا عامل تو تجربهای وجود نداشته باشه اون کسب و کار یا سازمان مزیت رقابتی در دنیای حضوری نداره.
و اگه یه کسب و کاری بتونه یه سرویس خوب یا کالای خوب بده، و هر دو تا عامل بالا رو هم همزمان رعایت کنه قطعا میترکونه، کما اینکه الان خیلیها تو ایران دارن رعایت میکنن و حسابی به صورت حضوری فروش دارن.
پاویون ایران در اکسپو هیچ کدوم از این دو تا نکته رو رعایت نکرده بود متاسفانه، به همین دلیل کمترین بازدید کننده رو هم داشت.
اخیرا داشتم از اکسپو دبی دیدن میکردم، سوالی که برام پیش اومد این بود که با وجود کرونا و محدودیتهای دست و پا گیر کرونا چرا انقدر از اکسپو دبی استقبال شده و این همه مردم از سراسر دنیا رنج سفر رو به خودشون هموار کردن تا بیان برای بازدید از این نمایشگاه؟ 🤔
اکسپو نمایشگاه جهانی است و هر 5 سال یه بار برگزار میشه، توش کشورهای مختلف میان و غرفهای برپا میکنن و خودشون یا پیامشون رو عرضه میکنن، دوره قبلی میلان 2015 بود که 22 میلون نفر بازدیدکننده داشت، این دوره دبی است که 3 ماه از برگزاریش مونده و بیشبینی میشه با وجود کرونا بازدیدکنندههای حضوریش از دوره قبلی میلان بیشتر بشه.
چرا این استقبال صورت گرفته؟ در صورتیکه تور بازدید مجازی خیلی باحالی هم داره؟
جواب سوال بالا میتونه کمک کنه بفهمیم مشتری کی حاضره از خونهش بزنه بیرون و یه خدمت یا کالایی رو حضوری بیاد بگیره؟ و براش وقت و هزینه و ریسک بذاره
نظر من:
1- Instagrammability
قابلیت انتشار تجربه در اینستاگرام (و سایر شبکههای اجتماعی)
شما میری کافه لاته سفارش میدی یه جا یه لاته خوشمزه با شکل معمولی تو یه ظرف معمولی میارن، جای دیگه لاته رو تو یه فنجون با استایل خاص و با یه لاته آرت خاص میارن
اولی رو شما میخوری کافئین بدنت تامین میشی و لذت یه نوشیدنی گرم رو میبری ولی دومی چیزیه که علاوه بر نکات قبلی اینستاگرامبل هم هست و مردم بابتش پا میشن میرن کافه که یه عکس از لاتهشون بگیرن استوری کنن یا تو گروه دوستان به اشتراک بذارن.
2- تجربه حسی چند جانبه (ترجیحا جمعی)
در مقطع فعلی تو دنیای آنلاین فقط به صورت دو بعدی میبینیم و میشنویم و بقیه ابعاد و حسها درگیر نیست، اگه میخوایم مخاطب رو بکشیم بیاریم حضوری بهش کالا یا سرویس بدیم باید این تجربه چند بعدی و چند جانبه رو بسازیم و ترجیحا به صورت جمعی بسازیم.
تو اکسپو پاویونهای زیادی به قشنگی تونسته بودن این کار رو بکنن مثلا فیلمی که گذاشتم از پایون آلمان است، اینجا میخواد یه فیلم 2 دقیقهای پخش کنه و یه پیامی رو منتقل کنه، در زمان پخش اون فیلم شما سوار یه تاب هستی و ازت میخواد که تاب سواری کنی (به پیام فیلم هم مربوطه) یه سری المانهای محیطی هم وجود داره و این تجربه جمعی هم هست و طبعا اینستاگرامبل هم هست.
به نظرم اگه حداقل یکی از این دو تا عامل تو تجربهای وجود نداشته باشه اون کسب و کار یا سازمان مزیت رقابتی در دنیای حضوری نداره.
و اگه یه کسب و کاری بتونه یه سرویس خوب یا کالای خوب بده، و هر دو تا عامل بالا رو هم همزمان رعایت کنه قطعا میترکونه، کما اینکه الان خیلیها تو ایران دارن رعایت میکنن و حسابی به صورت حضوری فروش دارن.
پاویون ایران در اکسپو هیچ کدوم از این دو تا نکته رو رعایت نکرده بود متاسفانه، به همین دلیل کمترین بازدید کننده رو هم داشت.
Telegram
در مسیر بهتر شدن، یادداشتهای شخصی محمد مهدی پوربصیر
چه تجربههای حضوری قابلیت بقا در دوران حاضر رو دارن؟
فیلم مربوط به پاویون آلمان در اکسپو دبی
توضیح فیلم و جواب سوال بالا در پست بعدی
فیلم مربوط به پاویون آلمان در اکسپو دبی
توضیح فیلم و جواب سوال بالا در پست بعدی
ترم جاری تحصیلی، یعنی ترم دوم سال تحصیلی1400-1401، در دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه خواجه نصیر، کلاس «مبانی کارآفرینی» خواهم داشت.
تو این کلاس با رویکردی بیشتر عملگرایانه سراغ موضوعات راهاندازی و گسترش کسب و کار، کارآفرینی، استارتآپ و سرمایهگذاری خطرپذیر میریم.
از بیرون دانشگاه خواجه نصیر برای این کلاس تعداد محدودی دانشجو مدعو (مستمع آزاد) رایگان میتونم داشته باشم، دوستانی که علاقه مند هستند پای این پست در لینکدین کامنت بذارن تا راهنمایی کنم.
حتما پروفایلتون کامل و عکسدار باشه
کلاس صورت آنلاین است. (تا اطلاع ثانوی از طرف دانشگاه)
چهارشنبهها ساعت 15.30 الی 17.30 شروع از 20 بهمن
اگه کسی که قبلا تو کلاسهای من شرکت کرده این پست رو میخونه، اگه دوست داشت نظرش رو در لینکدین کامنت کنه تا سایر علاقهمندان حدودا از سبک و محتوای کلاس مطلع بشوند.
دانشجویانی که میخوان از سایر دانشگاهها مهمان رسمی باشن و واحد رو رسمی اخذ کنن با آموزش دانشکده صنایع خواجه نصیر هماهنگی کنند.
.
آپدیت: کلاس تکمیل ظرفیت شده است، انشاالله ترمهای آینده
تو این کلاس با رویکردی بیشتر عملگرایانه سراغ موضوعات راهاندازی و گسترش کسب و کار، کارآفرینی، استارتآپ و سرمایهگذاری خطرپذیر میریم.
از بیرون دانشگاه خواجه نصیر برای این کلاس تعداد محدودی دانشجو مدعو (مستمع آزاد) رایگان میتونم داشته باشم، دوستانی که علاقه مند هستند پای این پست در لینکدین کامنت بذارن تا راهنمایی کنم.
حتما پروفایلتون کامل و عکسدار باشه
کلاس صورت آنلاین است. (تا اطلاع ثانوی از طرف دانشگاه)
چهارشنبهها ساعت 15.30 الی 17.30 شروع از 20 بهمن
اگه کسی که قبلا تو کلاسهای من شرکت کرده این پست رو میخونه، اگه دوست داشت نظرش رو در لینکدین کامنت کنه تا سایر علاقهمندان حدودا از سبک و محتوای کلاس مطلع بشوند.
دانشجویانی که میخوان از سایر دانشگاهها مهمان رسمی باشن و واحد رو رسمی اخذ کنن با آموزش دانشکده صنایع خواجه نصیر هماهنگی کنند.
.
آپدیت: کلاس تکمیل ظرفیت شده است، انشاالله ترمهای آینده
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در این فیلم به همراه من (پوربصیر) و تعدادی از دانشجوهای دانشگاه خواجه نصیر و مدیر روابط عمومی همآوا از بخشهای مختلف کارخانه نوآوری آزادی بازدید میکنیم.
کارخانه نوآوری یک هاب برای استقرار شتابدهندهها، استارتآپها، مراکز نوآوری، فضاهای کاری اشتراکی و شرکتهای دانشبنیان و نوآور است.
در این فیلم به دیدن این قسمتها میرویم:
مجموعه شتابدهندههای همآوا
فضای کاری اشتراکی زاویه
فضای کار اشتراکی هفت و هشت
دیجی نکست (مرکز نوآوری دیجیکالا)
مرکز نوآوری آفینک
و چند سوله و قسمت دیگه
در قسمتهایی از این ویدئو برخی ارکان اکوسیستم کارآفرینی رو هم توضیح میدم.
زمان بازدید: آذر 1400
اگه دیدن فیلم براتون تو آپارات راحتتره: لینک
کارخانه نوآوری یک هاب برای استقرار شتابدهندهها، استارتآپها، مراکز نوآوری، فضاهای کاری اشتراکی و شرکتهای دانشبنیان و نوآور است.
در این فیلم به دیدن این قسمتها میرویم:
مجموعه شتابدهندههای همآوا
فضای کاری اشتراکی زاویه
فضای کار اشتراکی هفت و هشت
دیجی نکست (مرکز نوآوری دیجیکالا)
مرکز نوآوری آفینک
و چند سوله و قسمت دیگه
در قسمتهایی از این ویدئو برخی ارکان اکوسیستم کارآفرینی رو هم توضیح میدم.
زمان بازدید: آذر 1400
اگه دیدن فیلم براتون تو آپارات راحتتره: لینک
برای کار کردن کدام دفتر کار بهتر است؟ لطفا در نظرسنجی بعدی شرکت کنید.
سمت راست اُپن آفیس مدرن (همه اعضای شرکت در یک سالن)
سمت چپ اتاق کلاسیک (یک الی 4 نفر در یک اتاق)
نظر خودم در این پست: لینک
سمت راست اُپن آفیس مدرن (همه اعضای شرکت در یک سالن)
سمت چپ اتاق کلاسیک (یک الی 4 نفر در یک اتاق)
نظر خودم در این پست: لینک
فضای کار مثل اداره دولتیها اتاق اتاق باشه؟ 🥸 یا مثل استارتآپها اُپن آفیس؟ 🧑🦱
وقتی میری ادارههای قدیمی میبینی هر کارمندی برای خودش یه اتاق داره و میره توش درش رو میبنده و معلوم نیست به کارهای شخصیش میرسه یا چیکار داره میکنه.
در مقابل شرکتهای مدرن اومدن و در سالهای اخیر سالنهای بزرگ رو تبدیل به دفاتر کاری باز (Open office) کردن و گفتن همه بشینن وسط این سالن که پارتیشن بندی هم نیست کار کنن و این فضا رو هم به شدت خوشگلش میکنیم، و یه سری هم اتاق جلسه میذاریم کسی خواست جلسه بذاره بره اونجا و فقط مدیرهای عالیرتبه اتاق مجزا دارند. مثل این عکس از دفتر مرکزی جدید فیسبوک که چند سال پیش افتتاح شد.
کدومش خوبه؟
بستگی داره
اگه اون افرادی از تیم که قراره مستقر بشن نیاز هست روزانه 3-4 ساعت کار عمیق (Deep work) بکنند، خیر مناسب نیست و دفاتر کلاسیک بهتره.
اگه اون افراد نیاز نیست کار عمیق بکنند، فضای کار باز گزینه خوبیه چون هم شیکتره هم صرفه جویی در فضا رو میده، هم نظارت راحتتره.
کار عمیق یعنی چی؟ کار عمیق یعنی کاری که توانایی شناختی بالایی رو میطلبه و تمرکز زیادی میخواد و تو قطعات به هم پیوسته زمانی باید انجام شه، مثلا تو 3-4 دقیقه نمیشه انجام داد. کارهایی مثل تولید محتوا، برنامهنویسی، تدوین برنامه و استراتژی، طراحی، حسابداری، تحلیلهای مالی، یادگیری و … برای این کارها اپن آفیس زهر است و بهتره تو فضاهای کاری کلاسیک باشن و هرکسی یا اتاق یا پارتیشن داشته باشه یا هر 3 الی 5 نفر تو یه اتاق باشند.
ولی یه سری کارهای ارزشمند دیگه داریم که لزوما عمیق نیستن، یعنی با تمرکز کمتر شناختی و در قطعات کوچکتر زمان هم میشه انجام داد، مثل پشتیبانی مشتری، فروش، پذیرش، بایگانی، کارهای اجرایی و هماهنگی. یعنی اگه فرضا شما یه تیم 50 نفره پشتیبانی مشتری دارید که با چت، ایمیل و تلفن پشتیبانی میکنند مشکلی نداره بلکه بهتره تو یه سالن اُپن آفیس باشن.
پس چرا شرکتهای تکنولوژی بزرگ مثل فیسبوک، اپل که دیگه ته بهرهوری هستند دفتر مرکزیهاشون اپنافیس هست، یعنی دارن اشتباه میکنن؟ 🤔
چند تا دلیل داره، ولی بله دارن اشتباه میکنن 🤯 مطالعات علمی جدید که سالهای اخیر انجام شده اشتباه بودنش رو نشون داده و دارن تصحیح رویه میکنن. (منبع 1، منبع 2، منبع 3)
یه دلیل جذابیت بصری و تاثیر روی برندینگ هست و یه دلیل صرفه جویی در فضا.
یعنی شما اگه میخواید دفتر مرکزی کسب و کارتون رو طراحی کنید محاسبه کنید چقدر بهرهوری رو در ازای چقدر صرفه جویی فضا از دست میدید؟ بعد تصمیم بگیرید.
لزوما هرچی تو سیلیکون ولی (Silicon Valley) رو آدم میبینه نباید کپی کنه، اونا هم اشتباه زیاد میکنن.
بهترین فضای کار چطوریه؟ سالن کار باز برای افراد با وظایف غیر عمیق + اتاقهای تک نفره یا چند نفره + طراحی طوری باشه افراد همدیگه رو در فضای مشترکی ببینن مثل لابی، اتاق استراحت، اتاق غذاخوری و بازی و ...
سوال: من کار به شدت متمرکز باید بکنم ولی مجبورم در فضای کار باز باشم (شرکت مون این طوریه یا تو فضای کار اشتراکی مستقر هستم، یا باید برم در کتابخونه عمومی درس بخونم) برای حفظ تمرکزم چیکار کنم؟ جواب رو در آینده فرصت شد مینویسم یا براش یه وبینار میذارم.
پینوشت: من این پست رو ابتدا تو لینکدین منتشر کردم، دهها نفر از شرکتهای مختلف نظراتشون رو در مورد فضای کاری گفتن، شاید خوندنش براتون جالب باشه: لینک
وقتی میری ادارههای قدیمی میبینی هر کارمندی برای خودش یه اتاق داره و میره توش درش رو میبنده و معلوم نیست به کارهای شخصیش میرسه یا چیکار داره میکنه.
در مقابل شرکتهای مدرن اومدن و در سالهای اخیر سالنهای بزرگ رو تبدیل به دفاتر کاری باز (Open office) کردن و گفتن همه بشینن وسط این سالن که پارتیشن بندی هم نیست کار کنن و این فضا رو هم به شدت خوشگلش میکنیم، و یه سری هم اتاق جلسه میذاریم کسی خواست جلسه بذاره بره اونجا و فقط مدیرهای عالیرتبه اتاق مجزا دارند. مثل این عکس از دفتر مرکزی جدید فیسبوک که چند سال پیش افتتاح شد.
کدومش خوبه؟
بستگی داره
اگه اون افرادی از تیم که قراره مستقر بشن نیاز هست روزانه 3-4 ساعت کار عمیق (Deep work) بکنند، خیر مناسب نیست و دفاتر کلاسیک بهتره.
اگه اون افراد نیاز نیست کار عمیق بکنند، فضای کار باز گزینه خوبیه چون هم شیکتره هم صرفه جویی در فضا رو میده، هم نظارت راحتتره.
کار عمیق یعنی چی؟ کار عمیق یعنی کاری که توانایی شناختی بالایی رو میطلبه و تمرکز زیادی میخواد و تو قطعات به هم پیوسته زمانی باید انجام شه، مثلا تو 3-4 دقیقه نمیشه انجام داد. کارهایی مثل تولید محتوا، برنامهنویسی، تدوین برنامه و استراتژی، طراحی، حسابداری، تحلیلهای مالی، یادگیری و … برای این کارها اپن آفیس زهر است و بهتره تو فضاهای کاری کلاسیک باشن و هرکسی یا اتاق یا پارتیشن داشته باشه یا هر 3 الی 5 نفر تو یه اتاق باشند.
ولی یه سری کارهای ارزشمند دیگه داریم که لزوما عمیق نیستن، یعنی با تمرکز کمتر شناختی و در قطعات کوچکتر زمان هم میشه انجام داد، مثل پشتیبانی مشتری، فروش، پذیرش، بایگانی، کارهای اجرایی و هماهنگی. یعنی اگه فرضا شما یه تیم 50 نفره پشتیبانی مشتری دارید که با چت، ایمیل و تلفن پشتیبانی میکنند مشکلی نداره بلکه بهتره تو یه سالن اُپن آفیس باشن.
پس چرا شرکتهای تکنولوژی بزرگ مثل فیسبوک، اپل که دیگه ته بهرهوری هستند دفتر مرکزیهاشون اپنافیس هست، یعنی دارن اشتباه میکنن؟ 🤔
چند تا دلیل داره، ولی بله دارن اشتباه میکنن 🤯 مطالعات علمی جدید که سالهای اخیر انجام شده اشتباه بودنش رو نشون داده و دارن تصحیح رویه میکنن. (منبع 1، منبع 2، منبع 3)
یه دلیل جذابیت بصری و تاثیر روی برندینگ هست و یه دلیل صرفه جویی در فضا.
یعنی شما اگه میخواید دفتر مرکزی کسب و کارتون رو طراحی کنید محاسبه کنید چقدر بهرهوری رو در ازای چقدر صرفه جویی فضا از دست میدید؟ بعد تصمیم بگیرید.
لزوما هرچی تو سیلیکون ولی (Silicon Valley) رو آدم میبینه نباید کپی کنه، اونا هم اشتباه زیاد میکنن.
بهترین فضای کار چطوریه؟ سالن کار باز برای افراد با وظایف غیر عمیق + اتاقهای تک نفره یا چند نفره + طراحی طوری باشه افراد همدیگه رو در فضای مشترکی ببینن مثل لابی، اتاق استراحت، اتاق غذاخوری و بازی و ...
سوال: من کار به شدت متمرکز باید بکنم ولی مجبورم در فضای کار باز باشم (شرکت مون این طوریه یا تو فضای کار اشتراکی مستقر هستم، یا باید برم در کتابخونه عمومی درس بخونم) برای حفظ تمرکزم چیکار کنم؟ جواب رو در آینده فرصت شد مینویسم یا براش یه وبینار میذارم.
پینوشت: من این پست رو ابتدا تو لینکدین منتشر کردم، دهها نفر از شرکتهای مختلف نظراتشون رو در مورد فضای کاری گفتن، شاید خوندنش براتون جالب باشه: لینک
1645019976219.pdf
3.2 MB
گزارش برنامه توسعه سازمان ملل از اکوسیستم نوآوری و استارتآپی ایران
“Iran’s Innovation Ecosystem Mapping"
“Iran’s Innovation Ecosystem Mapping"
اگه عرض از مبدا خوبی نداریم (مثلا خانواده ثروتمند یا تو کشور توسعه یافته متولد نشدیم) برای موفقیت باید چیکار کنیم؟ 🥸
یه سری جوابهای کشکی داریم برای این سوال مثل: قانون جذب 🤦♂️
یه سری جوابهای اصولی داریم به این سوال: متمرکز باش، سختکوش باش، گریتی باش، در حال یادگیری دائم باش، در حال بهبود دائم باش، کار عمیق بکن، برنامهریزی داشته باش، اصلگرا باش. 🤓
این جواب واقعا درسته، ولی نمیشه اجراش کرد (اکثرا نمیتونن اجرا کنن) مثال:
سوال: چطوری دانشجوی موفقی باشم؟
جواب اصولی: در طول ترم مداوم درس بخون و پروژهها و درس خواندن رو نذار برای آخر ترم.
خودمونیش: بشین دَرست رو دائما هر روز بخون.
سوال: چطوری مدیر موفقی باشم؟
جواب اصولی: کارهای عمیق رو بیشتر کن کارهای سطحی رو حذف کن. برنامه یادگیری دائم داشته باش روزی یک الی دو ساعت به یادگیری عمیق بپرداز و این راهکارهای جدید رو تدریجی به کار ببند.
ولی در عمل دوام نمیاریم این کارهای اصولی رو دائما انجام بدیم و دوباره میافتیم تو مسیر کارهای سطحی، عدم تمرکز، اهمالکاری، بیبرنامگی و ...
چیزی که تو این کامنت بالا به قشنگی دغدغهش بیان شده.
مشکل چیه که باعث این جریان میشه؟ و راهحلش چیه؟ 🤔🤯
مشکل تو ساختار ذهن انسان و هورمونهاست، جواب هم همونجاست.
این مشکل و راه حلش رو تو وبیناری که لینکش رو در ادامه میذارم توضیح خواهم داد.
حرفهایی که خواهم زد یه ترکیب جدید از یافتههای علمی و تجربیات خودم است، جایی تو اینترنت یا کتابی به این صورت نیست. (یا من ندیدم)
کسایی که وبینار میخوان شرکت کنند لازمه حتما کتاب کار عمیق (کال نیوپورت) رو خونده باشند، یا حداقل خلاصه این کتاب از پادکست بیپلاس رو گوش کرده باشند، و درون خودشون به این نتیجه رسیده باشند که نیاز به کار عمیق متمرکز دارند.
یه سری جوابهای کشکی داریم برای این سوال مثل: قانون جذب 🤦♂️
یه سری جوابهای اصولی داریم به این سوال: متمرکز باش، سختکوش باش، گریتی باش، در حال یادگیری دائم باش، در حال بهبود دائم باش، کار عمیق بکن، برنامهریزی داشته باش، اصلگرا باش. 🤓
این جواب واقعا درسته، ولی نمیشه اجراش کرد (اکثرا نمیتونن اجرا کنن) مثال:
سوال: چطوری دانشجوی موفقی باشم؟
جواب اصولی: در طول ترم مداوم درس بخون و پروژهها و درس خواندن رو نذار برای آخر ترم.
خودمونیش: بشین دَرست رو دائما هر روز بخون.
سوال: چطوری مدیر موفقی باشم؟
جواب اصولی: کارهای عمیق رو بیشتر کن کارهای سطحی رو حذف کن. برنامه یادگیری دائم داشته باش روزی یک الی دو ساعت به یادگیری عمیق بپرداز و این راهکارهای جدید رو تدریجی به کار ببند.
ولی در عمل دوام نمیاریم این کارهای اصولی رو دائما انجام بدیم و دوباره میافتیم تو مسیر کارهای سطحی، عدم تمرکز، اهمالکاری، بیبرنامگی و ...
چیزی که تو این کامنت بالا به قشنگی دغدغهش بیان شده.
مشکل چیه که باعث این جریان میشه؟ و راهحلش چیه؟ 🤔🤯
مشکل تو ساختار ذهن انسان و هورمونهاست، جواب هم همونجاست.
این مشکل و راه حلش رو تو وبیناری که لینکش رو در ادامه میذارم توضیح خواهم داد.
حرفهایی که خواهم زد یه ترکیب جدید از یافتههای علمی و تجربیات خودم است، جایی تو اینترنت یا کتابی به این صورت نیست. (یا من ندیدم)
کسایی که وبینار میخوان شرکت کنند لازمه حتما کتاب کار عمیق (کال نیوپورت) رو خونده باشند، یا حداقل خلاصه این کتاب از پادکست بیپلاس رو گوش کرده باشند، و درون خودشون به این نتیجه رسیده باشند که نیاز به کار عمیق متمرکز دارند.
Telegram
در مسیر بهتر شدن، یادداشتهای شخصی محمد مهدی پوربصیر
🔹 جمعی از انجمن های علمیمهندسیصنایع برتر کشور برگزار میکنند:
🔸سلسله رویداد IE+
رویداد اول :مهم ترین مهارت ها برای موفقیت در عصر دیجیتال
_ روایت پوربصیر از هورمونها تفکر جعبه ای،تمرکز و کار عمیق
سخنران : دکتر محمد مهدی پور بصیر
📅 تاریخ برگزاری : ۱۸…
🔸سلسله رویداد IE+
رویداد اول :مهم ترین مهارت ها برای موفقیت در عصر دیجیتال
_ روایت پوربصیر از هورمونها تفکر جعبه ای،تمرکز و کار عمیق
سخنران : دکتر محمد مهدی پور بصیر
📅 تاریخ برگزاری : ۱۸…