Telegram Web Link
#مبلغ_غدیر_باشیم👌👌

ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻠﻄﺎﻥ محمدﺧﺪﺍ  ﺑﻨﺪﻩ ﺗﺼﻤﯿﻢ گرفت ﮐﻪیکی ازمذاهب ﺗﺸﯿﻊ ﯾﺎ ﺗﺴﻨﻦ ﺭابعنوانﻣﺬﻫﺐ ﺭﺳﻤﯽ ﮐﺸور ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ واعلامﮐﻨد. ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺍﺯﻋﻠﻤﺎﯼ شیعه ﻭ سنیﺩﻋﻮﺕﮐﻨدﮐﻪ ﺑﺎﻫﻢ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. 

ﺩﻭﯾﺴﺖﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺷﯿﻌﻪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺷﯿﻌﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ( ﺭﻩ ) ﺑﻮﺩ.

.

ﺳﻠﻄﺎﻥ محمدﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺩﻭﺭ ﺗﺎ ﺩﻭﺭ ﻣﺠﻠﺲﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ

ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﻌﻠﯿﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺯﯾﺮﺑﻐﻠﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ رفتﮐﻨﺎﺭﺗﺨﺖﺣﺎﮐﻢﻧﺸﺴﺖ ..

.

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﺪﯾﺪ ﺑﯽﺍﺩﺑﯽ ﺷﯿﻌﻪ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ.

ﺳﻠﻄﺎﻥ محمدﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽﭘﺮﺳﯿﺪ؟ ﻋﻼﻣﻪ ﺩﺭﺟﻮﺍﺑﺶ ﮔﻔﺖ:ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ص ﻓﺮﻣﻮﺩﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺟﺎ ﺑﻮﺩﺁﻧﺠﺎ ﺑﻨﺸﯿﻨﯿﺪ . 

ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ مجلس ﮐﺮﺩﻭ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺣﻖ ﺑﺎ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﺍﺳﺖ ..

ﺑﻌﺪﯾﮑﯽ ﺍﺯ علماءﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ازعلامه حلی پرسید ﭼﺮﺍ ﻧﻌﻠﯿﻦﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺯﺩ هست؟

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﺑﻠﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺯﺩ ﻫﺴﺖ !!!!

ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺮﺍ؟:

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: در ﺭﻭﺍیتی ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ روزیﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ(ﺹ)بعدازاینکه ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩه و ﻭﺍﺭﺩ

ﻣﺴﺠﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺎﻓﻌﯽ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍﺩﺯﺩﯾﺪ .ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻻﺑﺪ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍﻫﻢ ﻣﯽﺩﺯﺩﻧﺪ!!! 

ﺷﺎﻓﻌﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻍﻣﯿﮕﻮﯾﺪ اﺻﻼً ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺎﻓﻌﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎ ﻣﺒﺮ نبوده است!
ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕویید؟ ﭘﺲ ﻣﺎﻟﮏ ﺑﻮﺩ.

ﻣﺎﻟﮑﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﮏ دویست ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪازﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ.

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ پس ﺣﻨﻒﺑﻮﺩ

 ﺣﻨﻔﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺻﻼً ﺣﻨﻒ ﺩﺭﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ نبوده.ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺣﻨﺒﻞ ﺑﻮﺩﻩ . ;)

ﺣﻨﺒﻠﯽ ﻫﺎﮔﻔﺘﻨﺪ ﺣﻨﺒﻞ هم ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﺒﻮﺩﻩ است.

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ شمامی گوییدﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻪﺷﺎﻓﻊ ﺑﻮﺩﻩ ﻧﻪ ﻣﺎﻟﮏ ﻧﻪ ﺣﻨﻒ ﻭ ﻧﻪ ﺣﻨﺒل ﺩﺭﺳﺘﻪ؟:

علماءﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ همصداگفتند ﺑﻠﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﻧﺒﻮﺩه اﻧﺪ.
ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﺎﺏ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚﺭﺍ ﺟﻌﻞ ﮐﺮﺩﻡ ، ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻪ ازﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺗﺴﻨﻦﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﮐﻪ امامان آنها ﺍﺻﻼًﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﻧﺒﻮﺩه اﻧﺪ. 

ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺍﺭﻡ ﺁﯾﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ درزمان پیامبرص ﺑﻮﺩ ﯾﺎ ﻧﺒﻮﺩ؟

ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﻠﻪ ﻋﻠﯽ ﺑﻮﺩ.

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: پسﮐﺪﺍﻡ ﻋﻘﻞ سلیم ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺍﻭﻟﯿﻦﻣﺴﻠﻤﺎﻥ، ﻭﺻﯽ ودامادﭘﯿﺎﻣﺒﺮ، ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﻀﺎﺋﻞ ﮐﻪ ﺩﺭ

ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻩ ی ﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩه ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭﮐﺴﺎﻧﯽ را ﮐﻪ درﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝﻧﺒﻮﺩه اﻧﺪﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﯿﻢ .

(ﻭَﺍﻟﺴَّﺎﺑِﻘُﻮﻥَﺍﻟﺴَّﺎﺑِﻘُﻮﻥَ ﺃُﻭﻟﺌِﻚَﺍﻟْﻤُﻘَﺮَّﺑُﻮﻥَ ﻓِﯽ ﺟَﻨَّﺎﺕِﺍﻟﻨَّﻌِﯿﻢِ )

به عشق مولا امیر المومنین علیه السلام صلوات و درود.






@miras_gozashtegan
نام قدیم استان های ایران ...







@miras_gozashtegan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سال 1941 میلادی همزمان با حمله هیتلر به شوروی، ازبک ها قبر تیمور لنگ را شکافتند تا بتوانند از روی شکل جمجمه اش مجسمه او را بسازند. پس از نبش قبر تیمور در کمال تعجب متوجه شدندکه بعد از پانصد سال اسکلتش سالم مانده، روی جمجمه اش هنوز مقداری از ریش او که حنایی رنگ بود وجود دارد و پای چپش کوتاهتر از پای راست او است.

جالب اینجاست که بر روی تابوت نوشته شده بود هرکس این قبر را بگشاید جنگ را به کشور خود آورده است. با این حال، باستان شناسان این هشدار را نادیده گرفته و قبر او را شکافتند. 3 روز بعد، آدولف هیتلر عملیات باربوسا، بزرگترین حمله نظامی تاریخ را آغاز کرد و به سمت شوروی یورش برد.

چندی پس از گشودن قبر تیمور آبمان ها طی عملیات بارباروسا را بر علیه شوروی شروع کردند. جسد تیمور اگرچه یکسال بیرون بود ولی چند روز پس از دفن مجدد وی تیمور قوای شوروی در نبرد استالینگراد پیروز شدند. 







@miras_gozashtegan
خداوند از طریق جبرئیل به حضرت موسی (ع) فرموده :

من شش چیز را در شش جا قرار دادم ولی مردم آن را در شش جای دیگر طلب می کنند و هرگز به آن نمی رسند:

1- من علم را در گرسنگی قرار دادم ولی مردم آن را در سیری دنبال می کنند !

2- من عزت را در نماز شب قرار دادم ولی مردم آن را در دستگاه سلاطین می جویند!

3- من ثروت را در قناعت قرار دادم ولی مردم آن را در کثرت مال طلب می کنند!

4- من استجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم ولی مردم آن را در قیل و قال دنبال می کنند!

5- من بلند مرتبگی را در تواضع قرار دادم ولی مردم آن را در تکبر می طلبند!

6- من راحتی را در بهشت قرار دادم ولی مردم ان را در دنیا طلب می کنند !






@miras_gozashtegan
حکایتی بسیار زیبا و خواندنی

یک بز کوهی نر برای پیدا کردن علف و غذا به روی کوه‌های بلند، به این سو و آن سو می‌رفت.« از تیز هوشی و چابکی او اینکه برای نجات از دسترس تیر صیّادان بر قلّه کوه ها حرکت می‌کرد.»
روزی از بالای کوه بلندی، به قلۀکوه مقابل نگاه کرد و چشمش به بزکوهی ماده‌ای افتاد. مستی شهوت، آن چنان چشمان او را خیره و نابینا کرد، که فاصله زیاد بین دوکوه را همچون فاصله در حیاط خانه تا دم سر چاه آبریز تصور نمود. با جهش عجیبی به سوی بز کوهی ماده رفت، ولی با همین سرعت در میان دو کوه، سرنگون شد.
آری این حیوان به خاطر چابکی و تیز هوشی و دشمن شناسی، از چنگ صیادان می‌گریخت و نجات می‌یافت، ولی بر اثر سرمستی و غرور، آن چنان سردرگم شد که در دام اژدهای نفس امّاره سرنگون شده و صید آن گردید. این دام به قدری نیرومند است که حتّی رستم پهلوان را شکست می‌دهد. قهرمان آن کسی است که اسیر مستی شهوت نشود:

باشد اغلب صید این بز ،این چنین
ورنه چالاک است و چُست و خصم بین
رُستم ارچه با سر و سَبْلت بود
دام پاگیرش، یقین شهوت بود

برگرفته ازکتاب 235داستان مثنوی مولوی به نثر روان

‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌








@miras_gozashtegan
پاسخ های جالب یک دانش‌آموز که باعث شد تا نمره صفر نگیرد!

ناپلئون در کدام جنگ مرد؟
_ در اخرین جنگش.
اعلامیه استقلال آمریکا در کجا امضا شد؟
_ در پایین صفحه.
علت اصلی طلاق چیست ؟
_ ازدواج.
علت اصلی مردود شدن دانش‌آموزان چیست؟
_ امتحان.
چه چیزهایی را هرگز نمیتوان در صبحانه خورد؟
_ نهار و شام.
چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟
نیمه دیگر آن سیب.
اگر یک سنگ قرمزی را در دریای آبی بیاندازیم چه خواهد شد؟
خیس خواهد شد.
یک فرد چگونه میتواند هشت روز نخوابد؟
مشکلی نیست شبها می‌خوابد.

این دانش آموز آدولف هیتلر بود..!






@miras_gozashtegan
| نبرد یغوارد، اخراج همیشگی عثمانی از قفقاز |

پس از سقوط اصفهان به دست افغان ها، عثمانی تصمیم گرفت یکبار برای همیشه قفقاز را از تسلط ایران خارج کند و در این راه نیز موفق بود تا اینکه نادرشاه افشار از مشرق زمین برخاست.
آتش جنگ با عثمانی در سال ۱۷۳۰ آغاز شد و ۵ سال کشمکش سخت میان دو قدرت در گرفت تا اینکه در یغوارد ارمنستان، نادر با سپاهی ۴۰ هزار نفری در برابر سپاه ۸۰ هزار نفری عثمانی صف آرایی کرد.
نبرد سرنوشت ساز آغاز شد و نادر خیلی سریع با سواران خویش به تپه ها یورش برد و توپخانه عثمانی را تحت کنترل گرفت.
کوپرولو پاشا سردار عثمانی ناامید نشد و نبرد را ادامه داد اما نادر ۵۰۰ توپ زنبورکی سپاهش را به کار انداخت و از دو جناح آتش سنگین بر دشمن گشود.
سپاه عثمانی دچار بی نظمی شد و دسته ای از سواران نادر از جنگل ها هجوم آوردند و ضربه کاری را به دشمن تحمیل کردند.
نادر با هزار سوار راه را بر عقب‌نشینی دشمن بست و قتل عام عظیمی از عثمانی آغاز شد و در نهایت سردار عثمانی کشته شد و عثمانی با تلفاتی سنگین قفقاز را برای همیشه از دست داد.

📚 نادرشاه 🖊 پناهی سمنانی






@miras_gozashtegan
"امپاتی" به معنی خود را به جای دیگران قرار دادن است. مادری کودکش را به گردش می برد.
او خیلی خوشحال است اما کودک زار زار گریه می کند.

مادر ابتدا دلیل گریه کودک را نمی فهمد اما وقتی خود را جای کودک می گذارد و از دید کودک به جهان می نگرد، تازه متوجه می شود کودک فقط پاهای آدمها را می بیند، و در این شلوغی چیز دیگری نمی بیند. از این پایین دنیا خیلی خسته کننده است.

هرچه توانایی امپاتی در شما افزایش پیدا کند، ارتباط‌های صمیمانه تری با دیگران خواهید داشت.
پژوهشگران معتقدند که امپاتی می تواند تا حد زیادی مشکلات خانوادگی را که عموما از عدم درک متقابل ناشی می شود، حل و فصل کند.
اگر پدر و یا مادر هستید خودتان را جای فرزندتان بگذارید ، آیا چنین والدینی را دوست دارید؟ خودتان را جای همسر، معلم، شاگرد، فروشنده، خریدار و یا دوستتان بگذارید.
آیا طرف مقابلتان را دوست دارید؟
"توانایی امپاتی را تمرین کنید و در خود افزایش دهید."

دکتر جیمز مینگر






@miras_gozashtegan
ناسا پیش‌بینی کرده است در سال جاری میلادی و به احتمال زیاد تابستان، شاهد انفجار ستاره‌ای یا رویدادی نواختری باشیم. این اتفاق را که احتمالاً فقط یک بار در عمر ما رخ می‌دهد، با چشم غیرمسلح نیز می‌توان رصد کرد. این انفجار ۳۰۰۰ سال نوری با ما فاصله دارد.

این انفجار نواختری که تاریخ دقیق وقوعش مشخص نیست، کوتاه خواهد بود و فقط کمتر از یک هفته قابل‌مشاهده است اما گفته می‌شود تمام کشورها می‌توانند آن را رصد کنند.





@miras_gozashtegan
مشکل دنیا این است که : آدم‌های باهوش پُر از شک هستند ، در حالی که آدم‌های احمق پر از اعتماد به نفس ...!

#چارلز_بوکوفسکی





@miras_gozashtegan
#تلنگر

طبق قوانین فیزیک قرار دادن یک آهن در میدان مغناطیسی، پس از مدت کوتاهی آنرا به "آهنرُبا" تبدیل می‌کند، حال قراردادن یک ذهن در میدان مغناطیسی بدبختی، میشود بدبختی رُبا!

و قرار دادن در میدان مغناطیسی خوشبختی، می‌شود خوشبختی رُبا. هرچه را که می‌بینید،
هرآنچه را که می‌شنوید، و هر حرفی که می‌زنید،
همه دارای انرژی مغناطیسی هستند و ذهن شما را همانرُبا می‌کنند!

به قول «حضرت مولانا» :

تا درطلب گوهر کانی، کانی
تا در هوس لقمه نانی، نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی، دانی
هرچیز که در جستن آنی، آنی






@miras_gozashtegan
‏شبی خروشچف كه بعد از استالين رهبر شوروی سابق شد، گريم كرد و و تصمیم گرفت که بصورت ناشناس بین مردم برود، تا از دیدگاه مردم نسبت به حکومت آگاه شود.

او پس از مدتی پرسه زدن در شهر  تصمیم گرفت که به سينما برود.
قبل از فيلمِ اصلی،  يک فيلم خبری به نمايش درآمد و تصوير او را نشان داد.

‏مردم همه به احترام او ايستادند !

خروشچف كه نشسته بود از علاقه مردم نسبت به خودش ، اشک در  چشمانش حلقه زد ...

ناگهان مردی به شانه او زد و گفت:

احمق بلند شو !
ما همه مثل تو فكر می كنيم، چرا می خواهی خودت را به كشتن بدهی ؟!





@miras_gozashtegan
.
درنیمه قرن 8 م مردی از مردم مداین که روغن‌فروش بود به مرزهای آذربایجان رفت و در دهی که بلال‌آباد نام داشت سکنی گزید. روزها روغن را در آوندی بر پشت میگرفت و در روستاهای اطراف میفروخت. دختری اعور (یک چشم) را دلباخته شد. مدتی با این دختر بود و پس از آنکه اهالی از رابطه آن دو باخبر شدند، مرد رفت و دختر را از پدرش خواستگاری نمود.
.
طولی نکشید که فرزندی از آن دو زاده شد. نام او را بابک گذاشتند. بابک شش ساله بود که پدرش در یک درگیری کشته شد. مادر بابک، کودکان مردم را شیر میداد و مزد میستاند و فرزندش را بزرگ میکرد.
.
بابک ده ساله شد و گاوهای مردم را به چراگاه میبرد. هشت سال به این کار مشغول بود. در یک شبِ زمستانی، امیری ثروتمند از اهالی بذ با نام جاویدان که رهبر گروهی از خرمیان بود در بلال‌آباد گرفتار برف و بوران شد. درب خانه‌ای را زد تا پناهش دهند. اتفاقا آنجا خانه مادربابک بود.
.
با آنکه مادربابک درسختی و بی‌چیزی بود، او را پذیرفت. جاویدان، بابک را دید و دانست که جوانی زیرک و هوشیار است. از مادربابک خواست تا پسرش را با او به بذ بفرستد و در آنجا بابک کارگزار جاویدان گردد.
.
مادر موافقت کرد و بابک هجده ساله بهمراه جاویدان راهی شد. اندکی بعد جاویدان مُرد و بابک با همسرجاویدان ازدواج کرد و رهبری خرمدینان را برعهده گرفت.
.
خرمدینان به رهبری بابک، جنگ‌های نامنظم بسیاری را در دوره مامون علیه اعراب متجاوز درایران انجام دادند و ضربه‌های سختی بر بدنه خلافت عباسیان وارد آوردند.
.
پس از مامون و با روی کار آمدن معتصم، وی شاهزاده‌ای از اهالی اسروشنه تاجیکستان با نام افشین را با وعده حکومت خراسان مامور دستگیری بابک نمود.
.
افشین توانست باحیله و نیرنگ به بابک نزدیک شده و او را دستگیر نماید. سپس افشین، بابک را به سامرا برد و او را به معتصم خلیفه عباسی تحویل داد. معتصم نیز به فجیع‌ترین شکل ممکن بابک را اعدام و جنازه او را در میدان شهر آویزان نمود.
.
بعد از کشته شدن بابک، خرمدینان خود را بابکیه نامیدند و تا بیش از یک قرن بعد به جنبش خود و مبارزه علیه اعراب ادامه دادند و پس از آن رفته‌رفته درتاریخ محو شدند.
.
معتصم به وعده خود درمورد واگذاری حکومت خراسان به افشین وفا نکرد. افشین نیز از خلیفه کینه به دل گرفت و خلیفه و جمعی دیگر از بزرگان عباسی را به میهمانی دعوت نمود تا آنانرا مسموم و بقتل برساند. اما یکی از یاران افشین با نام بیژن، به او خیانت کرده وخلیفه را از نقشه افشین آگاه میکند. افشین نیز دستگیر وکشته میشود.
.
منابع
الفهرست،ابن ندیم
اخبارالطول،دینوری
الانساب،سمعانی
اللباب،ابن اثیر





@miras_gozashtegan
ترور نافرجام آیت الله خامنه‌ای سال ۱۳۶۰

ترور نافرجام سید علی خامنه‌ای، یک برنامه ترور طرح‌ریزی شده توسط رهروان فرقان بود که بازماندهٔ گروه فرقان بودند. در این ترور بمبی در ضبط‌صوتی که بر میز سخنرانی سیدعلی خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران بود، کار گذاشتند. این بمب ۶ تیر ۱۳۶۰ هنگام سخنرانی او منفجر شد.








@miras_gozashtegan
۶ تیر، روز جهانی عینک آفتابی هست .درکتاب "هنرهای زیبای ایران" مطلبی از پروفسور پوپ امده و عکسی به چاپ رسیده که مربوط به سالها قبل از میلاد مسیح بوده که pop،نشون داده "عینک" از اختراعات ما ایرانیا بوده؛ البته بسیار قبل تراز ما اسکیموها عینک های چوبی به چشم میزدند ته بخاطر فرار از آفتاب بلکه بخاطر دید بهتر در سفیدی برف...

درکل من اطلاع دقیقی راجع به صحت و سقم موضوع ندارم. چیزی که به روشنی مشخص است در تاریخ معاصراولین عینک به شکل امروزی را ناصرالدین شاه قاجار در سفر فرنگ وارد ایران کرد

شرح در تصاویر






@miras_gozashtegan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهنشاهی مادها:
یک چوپان بنیانگذار اولین شاهنشاهی ایرانی

یکی از مهم‌ترین منابعی که برای مطالعه تاریخ مادها وجود دارد نوشته های هرودوت است.
بنابر نوشته پدر تاریخ هرودوت مادها قومی بودند که به شکل قبیله زندگی می‌کردند و دولت واحدی نداشتند تا اینکه جوانی به نام دیاکو در بین این قوم پیدا شد که در اصل چوپان بود ولی خیلی زود به عنوان یک قاضی عادل بین مادها شناخته شد و بنابراین مردم او را به پادشاهی رساندند و اولین دولت ماد تشکیل شد....






@miras_gozashtegan
قاضی شهر خواست با بهلول شوخی کند از او پرسید می خواهم مسئله ای از تو بپرسم آیا حاضری جواب بدهی ؟

بهلول گفت : آنچه را می دانم جواب می دهم و هر چه را ندانم از شما خواهم پرسید

قاضی پرسید : اگر سگی از بامی به بام دیگر جست و بادی از او رها شد آن باد متعلق به کدام یک از صاحبان بامهاست

بهلول گفت : به هر بامی که نزدیکتر است متعلق به اوست . 

قاضی گفت : اگر فاصله هر دو بام برابر باشد چطور ؟

بهلول گفت : نصف باد به صاحب اولی بام و نصف دیگر به دومی تعلق می گیرد .

قاضی گفت : چنانچه صاحبان خانه غایب باشند تکلیف چیست ؟ 

بهلول گفت : در این صورت جزو بیت المال است و به قاضی تعلق می گیرد
😁





@miras_gozashtegan
2024/06/30 20:58:25
Back to Top
HTML Embed Code: