Telegram Web Link
كوروش؛ ممنوع الملاقات

✍🏻 مانا نيستانى






@miras_gozashtegan
در زمان قدیم خان‌‌های محلی برای تنبیه مخالفانشون اونا رو داخل این گودال مینداختن.
این پدیده ی شگفت انگیز و طبیعی "زندان برنجه" در آذربایجان غربی ۷۰ متر عمق داره و داخلش حوضچه‌ای به عمق ۲۵ متره که اون رو منحصر بفرد کرده،
اگه دوستان ما رو اونور ببینید، ابعاد زندان دستتون میاد.






@miras_gozashtegan
جان راکفلر میلیاردر معروف،در کودکی به مغازه ای رفت، فروشنده از او خواست مشتى اجیل بردارد،وقتی برنداشت فروشنده به او 1مشت اجیل داد،مادرش دلیل امتناع او را پرسید،او گفت:

مشت فروشنده بزرگتر بود




@miras_gozashtegan
این عکس در ۳۰ مرداد ۱۳۶۸ در فشم منزل خانم مرضیه توسط آقای علی خادم گرفته شده



شاهرخ نادری – تورج نگهبان – محمد میرنقیبی – نصرتی – احمد قدکچیان – مرتضایی – اردشیر روحانی – بیژن ترقی – نعمت الله گرجی – فریدون مشیری – نجم آبادی – جمال وفایی – انوشیروان روحانی – ناصر مسعودی – رسولی – ناصر ملک مطیعی – منوچهر همایون پور – علی تجویدی – مجید محسنی – جهانگیر ملک – تقی ظهوری – عدنانی – حسن گلنراقی – علی تابش – جواد لشکری – خانم مرضیه – فرهاد فخرالدینی – فضل الله توکل – نجمی مرتضایی





@miras_gozashtegan
۳۰ مرداد روز ثبت نام خانوادگی در ایران است. ۳۰ مرداد ۱۳۱۳ ثبت نام‌خانوادگی در ایران اجباری شد.

در این دوره بیشتر نام‌های خانوادگی بر اساس مکان زندگی، حرفه، ویژگی فیزیکی یا شهرت سرپرست خانواده انتخاب می‌شد







@miras_gozashtegan
جیکاک جاسوس انگلیسی در جمعی، حضار را دروغگو خواند و برای اثبات آن فندک زیر ریش خود و بقیه گرفت و چون ریش خودش نسوخت؛ باورش کردند!

غافل از اینکه ریش او پنبه نسوزِ (Asbestos) انگلستان بود!






@miras_gozashtegan
روزی به کریم خان زند گفتند، فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند. کریم خان گفت: "وقتی گریه هایش تمام شد بیاریدش نزد من". پس از ساعت ها گریه کردن شخص ساکت شد و گفت قربان من کور مادر زاد بودم به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم .

کریم‌خان دستور داد چشم های این فرد را کور کنید! تا برود دوباره شفایش را بگیرد! اطرافیان به شاه گفتند قربان این شفا گرفته پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید.
وکیل الرعایا گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه بید سرخ دزدی میکرد، من نمیدانم قبرش کجاست و من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از اینکه من به شاهی رسیدم عده‌ای چاپلوس برایش آرامگاه ساختند و آنجا را ابوالوکیل نامیدند. پدر من چگونه می تواند شفا دهنده باشد؟
اگر متملقین میدان پیدا کنند دین و دنیای مان را به تباهی میکشند!

📚کتاب “کریم خان زند” از پناهی سمنانی






@miras_gozashtegan
مجلس روضه خوانی اربعین در حرم امام حسین (ع) ۹۵ سال پیش







@miras_gozashtegan
چاپلوسی در دربار

در انگلستان پادشاهی به نام کانوت به حکومت رسید. در کاخ نزدیک 100 نفر بیکار بودند که برای شاه شعر می‌خواندند و مدح کرده و حقوق می‌گرفتند.

روزی همه این 100 نفر را کنار دریا برد و یکی‌یکی آن‌ها شروع به ستایش شاه کردند.

یکی گفت: ای شاه دریا ابهت خود را از تو دارد.
یکی گفت: ای شاه، خورشید به امر تو می‌تابد و... شاه به هر مدحی سکه ای طلا می‌داد.
یکی گفت: ای شاه همانا من یقین دارم که آن‌چه در ولایت انگلستان است، خورشید و دریا و زمین همه تحت امر پادشاهی توست.
شاه سکه‌ای داد و پرسید، چه‌کسانی گفته این مرد را تایید می کنند؟ همگی تایید کردند و شاه سکه ای به هر یک داد.

شاه همه را سوار کشتی کرد و با خود به دریا برد. و شاعر را دستور داد با طناب در آب دریا آویزان کنند. شاعر از ترس کوسه ترسید. شاه گفت: مگر نگفتی دریا به اذن من است و تحت فرمان من؟

من به کوسه‌ها امر می‌کنم وقتی جلو آمدند تو را نخورند. شاعر که دید حرفی زده و باید روی حرف خود بایستد مجبور شد در دریا آویزان شود. کوسه نزدیک شد و شاه داد زد، ای کوسه دور باش. اما کوسه او را گرفت و با خود به دریا برد.

یک‌یک کسانی را که سکه گرفته بودند، چنین کرد و کوسه همه را خورد. یکی را زنده گذاشت تا داستان را به همه بگوید. داستان در شهر پخش شد و هیچ‌کسی حاضر به مجیزگویی شاه در دربار نشد. و چنین شد که رسم زشت شاعری و چاپلوسی از دربار انگلیس رخت بربست.





@miras_gozashtegan
کوه افسانه ای "شکسته" که در طرف مقابل کوه "استخر" قرار دارد
کوهِ استخر یکی از سه گنبدِ مشهور فارس به‌شمار می‌رود، که پیشینه‌ای بس کهن دارند.
دو کوهِ دیگر به نامهایِ (کوهِ شکسته و کوه اشکنوان) چونان دو گنبد مجزا در دو سویِ کوه استخر واقع شده‌اند.
هر سه کوه دارایِ قلعه و برج و بارو هستند و در بسیاری از کتابهای کهن از آنها یاد شده است.
در کتاب فارسنامه بنای قلعه استخر به جمشید نسبت داده شده است و می‌گوید:
« در جهان هیچ قلعه قدیم‌تر از این قلعه نیست» و در کتاب آثار عجم درباره قلعه استخر آمده است :
« در متانتش این بس است که کسی را دسترس بر فراز آن نیست مگر اشخاصی که کمررو هستند و اگر هم کسی برآن آمده باشد البته دست از جان شسته...»
بر فراز این کوه کهنسال درخت سروی است که مرحوم دکتر علی سامی در کتاب تمدن ساسانی درباره این سرو چنین نگاشته است :
« بر فراز قلعه سرو کهنسال که در حدود 10 متر ارتفاع دارد دیده می‌شود ، این درخت یکی از سروهایِ کهن روزگار است که چندین قرن را پشت سر گذاشته و در 125 سال پیش که فلاندن آن را دیده و به تصویر کشیده به همین قطر و ارتفاع بوده».



@miras_gozashtegan
موش گیرها در گذشته برای کنترل جمعیت موش های شهر استخدام می شدند. این افراد که به سم، تله ی موش و حیوانات آموزش دیده مانند سگ های شکاری مجهز بودند، نقشی اساسی در جلوگیری از گسترش بیماری در شهرها داشتند.






@miras_gozashtegan
در زمان قدیم خان‌‌های محلی برای تنبیه مخالفانشون اونا رو داخل این گودال مینداختن، این پدیده شگفت انگیز و طبیعی "زندان برنجه" در آذربایجان غربی ۷۰ متر عمق داره و داخلش حوضچه‌ای به عمق ۲۵ متره که اون رو منحصر بفرد کرده، اگه دوستان ما رو اونور ببینید ابعاد زندان دستتون میاد






@miras_gozashtegan
ریا در دین و مردم فریبی تحت عنوان حمایت از
دین سابقه ی دردناک و مُمتَدی در اسلام به ویژه
در ایرانِ بعد از اسلام دارد.

چنانکه زاهدان و روحانیون مردم را به عناوینِ
مختلف و به نام دین سَرکیسه می کردند
و از نادانی و ترسِ عَوام به نفع خود استفاده
نابِجا می نمودند.

شعرا و نویسندگان بسیاری از جمله سعدی
خیام - حبیب خراسانی - پروین اعتصامی
عبید زاکانی - اوحدی مراغی - حافظ و...
از این ریا در کار بزرگان دین به ستوه آمده اند
و اشعار بسیاری سروده اند؛
و بوده اند بسیار بزرگانِ حقیقت طلبی همچون
حَلاج - سُهروردی - عینُ القُضاتِ همدانی و...
که جان خود را در راه ستیز با این زاهدان
دنیا پرست داده اند...
بسیار به جاست که تالیفی مُستقل با نام
"ریاکاری در اسلام "تهیه و تدوین گردد
تا چِهره ی کَریهِ این پیشوایان مردم فریب
که همواره انسانیت و انصاف را فَدای مذهب
می کردند و هنوز هم چنین است به نسل های
آینده معرفی گردد.
برای مثال به تنها چند نمونه از ابیاتِ چند تن از
شاعران بزرگ در این باره اشاره می کنیم...

به زاهد گفتم این زهد و ریا تا كی بُوَد باقی
بِگفتا تا به دنیا مردم نادان شود پیدا.

اهل مَکر و حیل بکوشیدند
به ریا روی دین بپوشیدند.

ریای زاهد سالوس جان من فرسود،
قدِح بیار و بِنَه مرهمی بَر این دلِ ریش.

واعظان کاین جِلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.

شیخ باید که سیم و زر سوزد
تا از او دیگری نیاموزد.

پَشِه با شب زنده‌داری خونِ مردم می‌خورد
زینهار از زاهدِ شب زنده‌دار اندیشه کن.

سَبحهِ ی تزويرِ شيخ شهر را كردم شُمار
باطنِ او دام بود و ظاهر آن دانه بود.

برو اي شيخ كه از كِبر و غرورت ما را  
گَشت معلوم كه جُز باد دَر اَنبان تو نيست

زاهد كنون كه پند تو در من اثر نكرد
پرهيز كُن كه در تو نَيُفتَد شَرارِ من

زاهد نما مباشُ و به دل بَذر دين بِكار
دَستار و طَلیسان و قَبا دين نمی شود





@miras_gozashtegan
توی پارسه (تخت جمشید) این سنگ نگاره توجه من رو جلب کرد. سربازان هخامنشی. مردانی که سرهایشان دیگر نیست و به معنی واقعی کلمه سرباز هستند.

لعنت به کسانی که سبب نابودی هویت کشورمان شدند.







@miras_gozashtegan
فقیری به ثروتمندی گفت:
اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟

ثروتمند گفت:
تو را کفن میکنم و به گور می سپارم.

فقیر گفت:
امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار ..

حکایت بالا حکایت بسیاری از ماست؛

که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن هم، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم.






@miras_gozashtegan
در جنگ جهانی با آلمان‌ها توافق کردیم یهودیان ایرانی،  آریایی درنظر گرفته شوند! با این توافق بیش از ۱۰۰ هزار گذرنامه ایرانی برای یهودیان اروپا صادر کردیم !

اوج قحطی و بیماری و حضور نظامیان بیگانه بود اما برای در امان ماندن ارامنه از نسل کشی ‏در کنسولگرهای ایران در عثمانی، برای آنها گذرنامه ایرانی صادر کردیم و مرزها را به روی‌شان باز گذاشتیم !

لهستانی‌ها را پناه دادیم!
و درحالیکه قبرستان‌های خود را پس از ۴۰ سال به پارک و پاساژ تبدیل می‌کنیم به قبور موسیونرهای مذهبی، شهروندان عادی و نمایندگان سیاسی دولت‌های دیگر ‏مثل اماکن مقدس دست نزدیم!
ما در جنگ هشت ساله و در اوج تحریم و جنگ با کل دنیا و بمباران ۴ میلیون پناهنده افغانستانی را با آغوش باز پذیرفتیم!

آیا همه این‌ها نشان می‌دهد ما ملتی فاشیست، نژادپرست، بی‌اخلاق و فاقد فرهنگ و تمدنیم؟






@miras_gozashtegan
نمایندگان اتومبیل، اتومبیل می فروشند،
نمایندگان بیمه، بیمه می فروشند،
و نمایندگان ملت ...؟

استانیسلاو یرژی لتس





@miras_gozashtegan
"یک سرباز لخت و گرسنه بودم. هرگز محبت ندیدم. بی‌پولی و بیماری داشت مرا از پا درمی‌آورد. ناملایمات زندگی به من درس بزرگی داد. تصمیم گرفتم از مشکلات نترسم و هر مانعی را از پیش بردارم"

رضاشاه




@miras_gozashtegan
چرا مردان قاجار وسط سر را ميتراشيدند؟

كشتى گيران آن زمان براى متمايز جلوه دادن و اينكه موهاى جلو سرشان در چنگ حريف نيفتد اين كار را ميكردند كه بعدها اين رسم درميان لوطيان نيز باب شد






@miras_gozashtegan
در حمله مغولان به بغداد ؛ نقل کرده اند رود دجله اول از جوهر کتاب های افتاده در آن سیاه شد و بعد با خون دانشمندان به قرمز شدن رفت. بسیاری همان روز را پایان دوره طلایی اسلامی نامیده اند...





@miras_gozashtegan
2024/10/03 13:18:58
Back to Top
HTML Embed Code: