"لوییس کارول" نویسنده کتاب "آلیس در سرزمین عجایب" در 30 سالگی عاشق دختری 11 ساله به نام آلیس شد و قصد ازدواج با او داشت! کاراکتر آلیس در این کتاب از همین دختر یازده ساله الهام گرفته شده است.
+ ۱۳ تیر ، ۴ ژوئیه ؛ سالروز انتشار کتاب خاطره انگیز “آلیس در سرزمین عجایب” در سال ۱۸۶۵
@miras_gozashtegan
+ ۱۳ تیر ، ۴ ژوئیه ؛ سالروز انتشار کتاب خاطره انگیز “آلیس در سرزمین عجایب” در سال ۱۸۶۵
@miras_gozashtegan
هنگامی که احمد شاه قاجار در پاریس درگذشت،مبلغ هفتاد میلیون فرانک فرانسه برای ورثه اش به جای گذاشت. به طوریکه روزنامه های فرانسوی چنین تیتر زدند : "بزرگترین ارثیه تاریخ فرانسه"
شایان نگرش است که الماس زرد نیز به ورثه احمدشاه رسید که آن را در سال ۲۰۰۷ در یک حراجی فروختند.
@miras_gozashtegan
شایان نگرش است که الماس زرد نیز به ورثه احمدشاه رسید که آن را در سال ۲۰۰۷ در یک حراجی فروختند.
@miras_gozashtegan
پاداش فرزندآوری در دورهی هخامنشیان !
امروزه در کشورهای غربی اگر فرزندی متولد شود،از طرف دولت به والدینش امتیازات ویژه ای تعلق میگیرد.
اما شاید تعجب کنید که منشٵ این امتیازات مربوط به حکومت هخامنشیان است
حکومت هخامنشیان به پاس تولد هر فرزند، به پدر و مادرش پاداشی بصورت جو و شراب می داد.
مرخصی، افزایش حقوق و منزلت اجتماعی از دیگر پاداش حکومت به مردم بود.
@miras_gozashtegan
امروزه در کشورهای غربی اگر فرزندی متولد شود،از طرف دولت به والدینش امتیازات ویژه ای تعلق میگیرد.
اما شاید تعجب کنید که منشٵ این امتیازات مربوط به حکومت هخامنشیان است
حکومت هخامنشیان به پاس تولد هر فرزند، به پدر و مادرش پاداشی بصورت جو و شراب می داد.
مرخصی، افزایش حقوق و منزلت اجتماعی از دیگر پاداش حکومت به مردم بود.
@miras_gozashtegan
در زمان رضاشاه، پوشیدن قبا، شال، عبا، پوستین و عمامه براى افراد مذکر ممنوع شد و جاى آن را کت و شلوار و کلاه پهلوى گرفت. روحانیون برای پوشیدن لباس خودشان باید برگه مجوز دریافت می کردند.
@miras_gozashtegan
@miras_gozashtegan
کوروش هنگام کشورگشایی نه تنها از کشتن خودداری کرد،بلکه به باورها احترام گذاشت و غنائم را بازگرداند. گزنفون میگوید:رفتار کوروش بگونهای بود که همه میخواستند جز خواسته اوچیزی برآنها حکومت نكند
@miras_gozashtegan
@miras_gozashtegan
یه ضرب المثل یونانی هست که میگه:
یک جامعه زمانی به بلوغ میرسد که کهنسالانش درختانی را بکارند، درحالی که می دانند زیر سایه آنها نخواهند نشست!
@miras_gozashtegan
یک جامعه زمانی به بلوغ میرسد که کهنسالانش درختانی را بکارند، درحالی که می دانند زیر سایه آنها نخواهند نشست!
@miras_gozashtegan
📸کشف گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
🔹گروهی از باستانشناسان از دانشگاه «هرادتس کرالووه» (UHK) هنگام کاوشهای قبل از ساخت یک بزرگراه، بقایای یک محوطه دفن ماقبلتاریخ را کشف کردند.
🔹گمان میرود قدمت این محوطه خاکسپاری به هزاره چهارم پیش از میلاد برسد که در این صورت به یکی از قدیمیترین مکانهای خاکسپاری اروپا تبدیل میشود.
@miras_gozashtegan
🔹گروهی از باستانشناسان از دانشگاه «هرادتس کرالووه» (UHK) هنگام کاوشهای قبل از ساخت یک بزرگراه، بقایای یک محوطه دفن ماقبلتاریخ را کشف کردند.
🔹گمان میرود قدمت این محوطه خاکسپاری به هزاره چهارم پیش از میلاد برسد که در این صورت به یکی از قدیمیترین مکانهای خاکسپاری اروپا تبدیل میشود.
@miras_gozashtegan
میدانید ایران ما کجاست؟
ایران ما جایست که در آن یک ایرانی آذری بمانند زندهیاد دکتر شهریار عدل، سال ۵۸ با هزینه شخصی خود، تختجمشید و چغازنبیل خوزستان و نقش جهان اصفهان را در یونسکو ثبت جهانی میکند
چرا که برای وطنخواهان فرقی بین آذربایجان، خوزستان، فارس و اصفهان وجود ندارد.
@miras_gozashtegan
ایران ما جایست که در آن یک ایرانی آذری بمانند زندهیاد دکتر شهریار عدل، سال ۵۸ با هزینه شخصی خود، تختجمشید و چغازنبیل خوزستان و نقش جهان اصفهان را در یونسکو ثبت جهانی میکند
چرا که برای وطنخواهان فرقی بین آذربایجان، خوزستان، فارس و اصفهان وجود ندارد.
@miras_gozashtegan
احمد کسروی در کتاب مشروطه می نویسد :
ماه محرم بود و سرباز های روسی در تبریز چوبه دار برپا کرده بودند و مشغول دار زدن آزادیخواهان بودند ولی یک مشت آدم لات و لوت و چاقو کش و پا منبری عین خیالشون هم نبود ...
برای کشتار آزادیخواهان که جلو چشمشون کشته می شدند جشن می گرفتند و برای امام حسینی که هزار سال قبل مرده بود عزا و علم و طبق راه انداخته بودند و سینه می زدند که داد از ظلم یزید !!! ...
و این ، تا به امروز ادامه دارد ...
@miras_gozashtegan
ماه محرم بود و سرباز های روسی در تبریز چوبه دار برپا کرده بودند و مشغول دار زدن آزادیخواهان بودند ولی یک مشت آدم لات و لوت و چاقو کش و پا منبری عین خیالشون هم نبود ...
برای کشتار آزادیخواهان که جلو چشمشون کشته می شدند جشن می گرفتند و برای امام حسینی که هزار سال قبل مرده بود عزا و علم و طبق راه انداخته بودند و سینه می زدند که داد از ظلم یزید !!! ...
و این ، تا به امروز ادامه دارد ...
@miras_gozashtegan
از مخالفت نهراسید،بادبادك تنها زمانی می تواند بالا رود كه با باد مخالف مواجه شود
وینستون چرچیل
@miras_gozashtegan
وینستون چرچیل
@miras_gozashtegan
ناصرالدین شاه قاجار:
"نوکرهای من و مردم این مملکت باید جز از ایران و عوالم خودشان از جایی خبر نداشته باشند و بالمثل اگر اسم پاریس یا بروکسل نزد آنها برده شود ندانند این دو خوردنی است یا پوشیدنی"
منبع: خاطرات سیاسی امین الدوله صفحه ۱۲۳
@miras_gozashtegan
"نوکرهای من و مردم این مملکت باید جز از ایران و عوالم خودشان از جایی خبر نداشته باشند و بالمثل اگر اسم پاریس یا بروکسل نزد آنها برده شود ندانند این دو خوردنی است یا پوشیدنی"
منبع: خاطرات سیاسی امین الدوله صفحه ۱۲۳
@miras_gozashtegan
آنچه که من را شیفته ی تاریخ و فرهنگ ایران باستان میکند شیوه ی نگرش به زندگی و آفرینش است ...
در آیین ، کیش و فرهنگ ایرانیان باستان بزم و شادی و شادکامی و کامروایی بهترین راه و رسم زندگی و بهترین شیوه برای پرستش اهورمزدا و رستگاریست ...
ایرانیان باستان با برپایی آیینهای بزم و شادی و جشنهای گوناگون به اهورمزدا که در نبرد بی پایان با اهریمن بد اندیش و بد کردار است یاری میرسانند.
در این آیین و فرهنگ ناب بیش از شصت و پنج جشن باستانی داشتیم که برپایه ی گردش روزگار و دگرگونی زیستگاه ایرانیان باستان که برایشان بی اندازه گرامی ، ارزشمند و گرانبها بود، برپا داشته میشد و تنها یک روز در سال به سوگواری اختصاص داده شده و آن روز سووشون یا روز سوگِ سیاوش شاهزاده نیک سرشت ایرانیست.
《خدای بزرگی (است) اهورمزدا، که این زمین را آفرید ، که آن آسمان را آفرید ، که مردم را آفرید ، که شادی را برای مردم آفرید》
هزاران بار افسوس که اکنون غم و اندوه جای جشن و شادی و شادخواری را گرفته و در گاهشماری ایرانیان جای آن جشنها و آیینها زیبا را سوگواری گرفته است
@miras_gozashtegan
در آیین ، کیش و فرهنگ ایرانیان باستان بزم و شادی و شادکامی و کامروایی بهترین راه و رسم زندگی و بهترین شیوه برای پرستش اهورمزدا و رستگاریست ...
ایرانیان باستان با برپایی آیینهای بزم و شادی و جشنهای گوناگون به اهورمزدا که در نبرد بی پایان با اهریمن بد اندیش و بد کردار است یاری میرسانند.
در این آیین و فرهنگ ناب بیش از شصت و پنج جشن باستانی داشتیم که برپایه ی گردش روزگار و دگرگونی زیستگاه ایرانیان باستان که برایشان بی اندازه گرامی ، ارزشمند و گرانبها بود، برپا داشته میشد و تنها یک روز در سال به سوگواری اختصاص داده شده و آن روز سووشون یا روز سوگِ سیاوش شاهزاده نیک سرشت ایرانیست.
《خدای بزرگی (است) اهورمزدا، که این زمین را آفرید ، که آن آسمان را آفرید ، که مردم را آفرید ، که شادی را برای مردم آفرید》
هزاران بار افسوس که اکنون غم و اندوه جای جشن و شادی و شادخواری را گرفته و در گاهشماری ایرانیان جای آن جشنها و آیینها زیبا را سوگواری گرفته است
@miras_gozashtegan
خاطره ای بی نظیر از معلم شهید محمدعلی رجایی :
یکی از شاگردان قدیم شهیدرجایی نقل می کند: به هفته آخر ماه اسفند نزدیک می شدیم. دانش آموزان می خواستند هر طوری شده، اون هفته رو تعطیل کنند! بچه ها برای هر معلمی نقشه ای کشیدند. این معلم که حاضره تعطیل کنه. اون معلم که کتاب رو تدریس و تموم کرده. دیگری هم حضور و غیاب نمی کنه و. اما مشکل اصلی، معلم ریاضی، آقای رجایی بود که یقین داشتیم نه تعطیل میکنه نه اجازه غیبت میده. بچه ها فکرهاشون رو سرِهم گذاشتند و تصمیم گرفتند بطور یکدست در کلاس حضور پیدا نکنند و آقا معلم رو در برابر عمل انجام شده قرار بدند. روزی که ما با آقای رجایی درس داشتیم، بچه ها به مدرسه نیامده بودند ولی من بطور اتفاقی کاری داشتم که رفتم مدرسه.از سر کنجکاوی در گوشه ای از مدرسه سرم رو با توپ گرم کردم تا ببینم برای کلاس ما چه اتفاقی می افته! چند دقیقه مانده به شروع کلاس، طبق معمول آقای رجایی با دفتر حضور و غیاب و کتاب درسی از دفتر مدیر بیرون آمد و رفت به طرف کلاس... دل در سینه ام نبود. حالا چی میشه؟! اگر آقا معلم ببینه بچه ها قالش گذاشتند، ناراحت میشه؟! با دلهره گام های معلم رو تعقیب کردم. آقای رجایی به کلاس رسید. در رو باز کرد. وارد شد و سپس در رو بست... یعنی چی؟!... حتماً بعضی از بچه ها ترسیدند و رفتند سر کلاس... نامردا... دیگه خودم هم جرأت نداشتم برم سرکلاس. به بقیه باید چه جوابی می دادم؟! برای اینکه ببینم چه کسانی عهدشکنی کردند و سرکلاس رفتند تو مدرسه موندم. شاید نیم ساعتی گذشته بود که آقا معلم با دست های گچی که حکایت از تدریس داشت از کلاس بیرون آمد و رفت بطرف دفتر مدرسه. با عجله به سمت کلاس رفتم. از آنچه دیدم دهانم باز موند. هیچ کس درکلاس نبود و آقای معلم تمام درس رو با دقت و توضیح کافی روی تابلو نوشته بود. پایین تابلو هم اضافه کرده بود: دانش آموزان عزیز! حسب وظیفه در کلاس حاضر شدم و انجام وظیفه کردم. عیدتون مبارک!
اولین روز بعد از تعطیلی با آقای رجایی درس داشتیم بچه ها بغض کرده و در حالی که گاهی نگاهی به تخته سیاه می انداختند، خاموش و بی صدا در خود فرو رفته بودند.
رجایی شاید تنها معلمی است که در کلاس خالی تدریس کرد...
@miras_gozashtegan
یکی از شاگردان قدیم شهیدرجایی نقل می کند: به هفته آخر ماه اسفند نزدیک می شدیم. دانش آموزان می خواستند هر طوری شده، اون هفته رو تعطیل کنند! بچه ها برای هر معلمی نقشه ای کشیدند. این معلم که حاضره تعطیل کنه. اون معلم که کتاب رو تدریس و تموم کرده. دیگری هم حضور و غیاب نمی کنه و. اما مشکل اصلی، معلم ریاضی، آقای رجایی بود که یقین داشتیم نه تعطیل میکنه نه اجازه غیبت میده. بچه ها فکرهاشون رو سرِهم گذاشتند و تصمیم گرفتند بطور یکدست در کلاس حضور پیدا نکنند و آقا معلم رو در برابر عمل انجام شده قرار بدند. روزی که ما با آقای رجایی درس داشتیم، بچه ها به مدرسه نیامده بودند ولی من بطور اتفاقی کاری داشتم که رفتم مدرسه.از سر کنجکاوی در گوشه ای از مدرسه سرم رو با توپ گرم کردم تا ببینم برای کلاس ما چه اتفاقی می افته! چند دقیقه مانده به شروع کلاس، طبق معمول آقای رجایی با دفتر حضور و غیاب و کتاب درسی از دفتر مدیر بیرون آمد و رفت به طرف کلاس... دل در سینه ام نبود. حالا چی میشه؟! اگر آقا معلم ببینه بچه ها قالش گذاشتند، ناراحت میشه؟! با دلهره گام های معلم رو تعقیب کردم. آقای رجایی به کلاس رسید. در رو باز کرد. وارد شد و سپس در رو بست... یعنی چی؟!... حتماً بعضی از بچه ها ترسیدند و رفتند سر کلاس... نامردا... دیگه خودم هم جرأت نداشتم برم سرکلاس. به بقیه باید چه جوابی می دادم؟! برای اینکه ببینم چه کسانی عهدشکنی کردند و سرکلاس رفتند تو مدرسه موندم. شاید نیم ساعتی گذشته بود که آقا معلم با دست های گچی که حکایت از تدریس داشت از کلاس بیرون آمد و رفت بطرف دفتر مدرسه. با عجله به سمت کلاس رفتم. از آنچه دیدم دهانم باز موند. هیچ کس درکلاس نبود و آقای معلم تمام درس رو با دقت و توضیح کافی روی تابلو نوشته بود. پایین تابلو هم اضافه کرده بود: دانش آموزان عزیز! حسب وظیفه در کلاس حاضر شدم و انجام وظیفه کردم. عیدتون مبارک!
اولین روز بعد از تعطیلی با آقای رجایی درس داشتیم بچه ها بغض کرده و در حالی که گاهی نگاهی به تخته سیاه می انداختند، خاموش و بی صدا در خود فرو رفته بودند.
رجایی شاید تنها معلمی است که در کلاس خالی تدریس کرد...
@miras_gozashtegan
هری ترومن 33 مین رئیس جمهور آمریکا بعد از پایان دوره اش آنقدر بی پول بود که کنگره برای او یک حقوق بازنشستگی درنظر گرفت، جالب اینجاست هربرت هوور که 31 مین رئیس جمهور آمریکا بود با اینکه شخصی ثروتمند بود برای اینکه ترومان احساس حقارت نکند اونیز درخواست داد که برایش چنین حقوقی درنظر گرفته شود .... !
@miras_gozashtegan
@miras_gozashtegan
این جمله رو بخاطر بسپارید تا دیگر شوکه نشوید !
این مرد سالیان سال رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. تنها رئیس جمهوری در تاریخ آمریکا که توانست برای سه دوره پیایی (۱۲ سال) در کاخ سفید بماند. او یکی از پایان دهندگان جنگ جهانی دوم بود. جملهای درباره سیاست دارد که لازم است هر روز و هر شب با هم مرور کنیم :
« در سیاست ، هیچ چیز تصادفی نیست ! هر اتفاقی افتاد ، شک نکنید که برنامه ریزی شده ! »
👤 فرانکلین دلانو روزولت
@miras_gozashtegan
این مرد سالیان سال رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. تنها رئیس جمهوری در تاریخ آمریکا که توانست برای سه دوره پیایی (۱۲ سال) در کاخ سفید بماند. او یکی از پایان دهندگان جنگ جهانی دوم بود. جملهای درباره سیاست دارد که لازم است هر روز و هر شب با هم مرور کنیم :
« در سیاست ، هیچ چیز تصادفی نیست ! هر اتفاقی افتاد ، شک نکنید که برنامه ریزی شده ! »
👤 فرانکلین دلانو روزولت
@miras_gozashtegan
هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند
همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت
یک لاک پشت حسود
او یک روز نامه ای به هزارپا نوشت :
ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم. و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید. آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می کنید؟
در انتظار پاسخ هستم ، با احترام تمام، لاک پشت
هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟ و بعد از آن کدام پا را؟ متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد!
سخنان بیهوده دیگران ازروی بدخواهی و حسادت می تواند بر نیروی تخیل ما غلبه کرده ومانع پیشرفت وبلند پروازی ما شود
👤 یوستین گاردر
📚دنیای سوفی
@miras_gozashtegan
همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت
یک لاک پشت حسود
او یک روز نامه ای به هزارپا نوشت :
ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم. و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید. آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می کنید؟
در انتظار پاسخ هستم ، با احترام تمام، لاک پشت
هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟ و بعد از آن کدام پا را؟ متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد!
سخنان بیهوده دیگران ازروی بدخواهی و حسادت می تواند بر نیروی تخیل ما غلبه کرده ومانع پیشرفت وبلند پروازی ما شود
👤 یوستین گاردر
📚دنیای سوفی
@miras_gozashtegan
دانشجو نروژى پرسید:
استادجهان سوم کجاست؟
دکتر حسابی گفت:
جهان سوم جاییست که هر کس وطنش را آباد کند،
خانه اش خراب میشود!!
و هر کس در تخریب مملکت بکوشد،
خانه اش آباد میشود!!!
@miras_gozashtegan
استادجهان سوم کجاست؟
دکتر حسابی گفت:
جهان سوم جاییست که هر کس وطنش را آباد کند،
خانه اش خراب میشود!!
و هر کس در تخریب مملکت بکوشد،
خانه اش آباد میشود!!!
@miras_gozashtegan