وقتی شاه عباس ناجی زرتشتیان کرمان میشود
در سال 1015 هجري قمري که گنجعلیخان والی کرمان بود عده اي از زرتشـتیان در یکی از ساختمانهاي شهر به بیگاري گماشته شده بودند و سرکارگر این گروه آنها را آزار می داد، بر اثر کشمکشی که بوجود آمد این سرکارگر کشته شد و مسلمانان در این مـوردکه چه عکس العملی باید در برابر زرتشتی ان انجام بدهند از مفتی [عـالم] شهر فتوا خواستند و او چنین فتوا داد:«دست تا آرنج در شیره فرو کنند و در داخل ارزن فرو برند به تعداد ارزنی که بدست چسبیده از افراد زرتشتی بکشند تـا خون بهـاي مسلم باشد ». به او گفتند شمار زرتشتیان کرمان به آن عدد نمی رسد اوفتواي خـود را تعدیل کرد و گفت هر مقدار و اندازه که دیدند بکشند. ولی شاه عباس که در این دوران در کرمان به سر می برد بعد بررسی دستور آسایش زرتشتیان را صادر کرد و به همین سبب است که اقلیت زرتشتی در اورمزد دي ماه یعنی اولین روز دي مـاه یزدگردي طی مراسمی آش و حلوا می پزند و به یاد روزي که شاه عباس دست ستم مغ کشی را از سر آنان کوتاه کرد آن را خیرات عباسی می نامند.
📚منبع(باسـتانی پـاریزي، 1362 ،297-301 )
@miras_gozashtegan
در سال 1015 هجري قمري که گنجعلیخان والی کرمان بود عده اي از زرتشـتیان در یکی از ساختمانهاي شهر به بیگاري گماشته شده بودند و سرکارگر این گروه آنها را آزار می داد، بر اثر کشمکشی که بوجود آمد این سرکارگر کشته شد و مسلمانان در این مـوردکه چه عکس العملی باید در برابر زرتشتی ان انجام بدهند از مفتی [عـالم] شهر فتوا خواستند و او چنین فتوا داد:«دست تا آرنج در شیره فرو کنند و در داخل ارزن فرو برند به تعداد ارزنی که بدست چسبیده از افراد زرتشتی بکشند تـا خون بهـاي مسلم باشد ». به او گفتند شمار زرتشتیان کرمان به آن عدد نمی رسد اوفتواي خـود را تعدیل کرد و گفت هر مقدار و اندازه که دیدند بکشند. ولی شاه عباس که در این دوران در کرمان به سر می برد بعد بررسی دستور آسایش زرتشتیان را صادر کرد و به همین سبب است که اقلیت زرتشتی در اورمزد دي ماه یعنی اولین روز دي مـاه یزدگردي طی مراسمی آش و حلوا می پزند و به یاد روزي که شاه عباس دست ستم مغ کشی را از سر آنان کوتاه کرد آن را خیرات عباسی می نامند.
📚منبع(باسـتانی پـاریزي، 1362 ،297-301 )
@miras_gozashtegan
حکایت در باب چهار هندو است که در مسجد به نماز می ایستند وقتی صدای موذن برمی آید یکی از آنها با آن که خود در نماز است می گوید: ای موذن بانگ کردی وقت هست.
هندوی دیگر در همان حال به وی می گوید: سخن گفتی و نمازت باطل است
سومی به دومی می گوید: به او طعن نزن که نماز تو هم باطل است.
سپس هندوی چهارم می گوید: خدا را شکر که من مثل شما سه تن سخن نگفتم.
بدین گونه بالاخره نماز هر چهار تن تباه می شود.
دراین حکایت هر کدام از این چهار هندو نمادی هستند از انسانهایی که به عیب خود کور می باشند و به عیب دیگران بینا و آگاه...
چار هندو در یکی مسجد شدند
بهر طاعت راکع و ساجد شدند
مثنوی معنوی
@miras_gozashtegan
هندوی دیگر در همان حال به وی می گوید: سخن گفتی و نمازت باطل است
سومی به دومی می گوید: به او طعن نزن که نماز تو هم باطل است.
سپس هندوی چهارم می گوید: خدا را شکر که من مثل شما سه تن سخن نگفتم.
بدین گونه بالاخره نماز هر چهار تن تباه می شود.
دراین حکایت هر کدام از این چهار هندو نمادی هستند از انسانهایی که به عیب خود کور می باشند و به عیب دیگران بینا و آگاه...
چار هندو در یکی مسجد شدند
بهر طاعت راکع و ساجد شدند
مثنوی معنوی
@miras_gozashtegan
آن زمانی که سپاه مسلمان عرب کل #ایرانشهر را محاصره و مورد هجوم قرار دادند، فقط شمال ایران بود که #درفش_کاویانی در آن برافراشته بود، آخرین سرزمین ایرانشهر توانست چند صد سال بعد هم، نمونه‌ای از شکوه #آریایی ایران بزرگ را در قلب خود ایجاد کند، اسپهبدانی که از تیره شاهزادگان ساسانی و یا خاندان والای ایرانی و پارتیان بودند که در مازندران و گرگان و گیلان توانستند آن نمونه‌ی شکوه #آریایی #ایران بزرگ را چندین سال بعد حمله‌ی اعراب نیز حفظ کنند. متاسفانه درحالی که تمام دیگر نقاط ایران توسط لشگر اسلام عربی و وحشی مورد تاخت و تاز، کشتار و تجاوز قرار میگرفت، آتشکده‌های زرتشتی در شمال ایران برپا بود و فرهنگ ایرانی زنده بود.
#جاوید_ایرانشهر
#درفش_کاویانی
#تپورستان #گیلان #دیلمان
@miras_gozashtegan
#جاوید_ایرانشهر
#درفش_کاویانی
#تپورستان #گیلان #دیلمان
@miras_gozashtegan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️اینجا یکی از مرموزترین نقاط زمین است! دریاچه‌ای عجیب و رمزآلود در ایران
دریاچه تخت سلیمان که هرکسی در اون شنا کرده به دلایل نامعلوم مرده و فقط یک نفر جسدش پیدا شده!
نکته جالب بعدی وجود گنج زیاد این دریاچه رو جذاب کرده و حتی خارجیا بارها برای کاوش به اینجا اومدن ولی نتونستن بیش از ۳۰ متر برن پایین و این درحالیه که عمق این دریاچه به گفته کارشناسان بیش از ۱۲۰ متر میشه...
نکته جالب اینه که میگن انگشتر حضرت سلیمان که باهاش فرازمینیان رو کنترل میکرده در این دریاچه غرق شده، برخی معتقدن گنجینه‌های زیادی از کوروش کبیر و حتی ساسانیان و... در این دریاچه غرق شده!!!
@miras_gozashtegan
دریاچه تخت سلیمان که هرکسی در اون شنا کرده به دلایل نامعلوم مرده و فقط یک نفر جسدش پیدا شده!
نکته جالب بعدی وجود گنج زیاد این دریاچه رو جذاب کرده و حتی خارجیا بارها برای کاوش به اینجا اومدن ولی نتونستن بیش از ۳۰ متر برن پایین و این درحالیه که عمق این دریاچه به گفته کارشناسان بیش از ۱۲۰ متر میشه...
نکته جالب اینه که میگن انگشتر حضرت سلیمان که باهاش فرازمینیان رو کنترل میکرده در این دریاچه غرق شده، برخی معتقدن گنجینه‌های زیادی از کوروش کبیر و حتی ساسانیان و... در این دریاچه غرق شده!!!
@miras_gozashtegan
جالبه بخوانید👇
زنان قدیم به «سترعورت» در حمام چندان پایبند نبودند.« روایت است که آقا شیخ حسینی در بیرجند فتوا داده بود که همه زنان در حمام زنانه باید لنگ بپوشند... زن ها عموما اجرا می کردند و آقا شیخ حسین چنان در جامعه نفوذ و در حمام ها چشم و گوش داشت که هرگاه زنی بدون لنگ در حمام شستشو می کرد، خبر به گوش شیخ حسین می رسید و در جلسات دیگر حمام چندان او را با لنگ های تاب داده می کوفتند و تعزیر می کردند که از هوش می رفت. این قانون به سختی اجرا می شد. وقتی زنی دلاک که لنگ حسابی نداشت پارچه و به قول عوام « لته، کهنه ای ... به دور کمر بسته بود که آن قدر کوتاه و پاره پاره بود که هیچ جا را نمی پوشاند ، زن های دیگر که این وضع را دیدند به او گفتند: خاک عالم، این دیگر چیست، این که هیچ سوراخی را نپوشانده و نپیچیده؟ زن دلاک جواب داد شما درست می گوئید، پوشاک قابلی نیست، ولی لااقل لته ای هست که دم دهن آقا شیخ حسین را ببندد!
نساجی ایران
تالیف مهدی بهشتی پور
دیباچه کتاب به خامه :
#محمد_ابراهیم_باستانی_پاریزی
@miras_gozashtegan
زنان قدیم به «سترعورت» در حمام چندان پایبند نبودند.« روایت است که آقا شیخ حسینی در بیرجند فتوا داده بود که همه زنان در حمام زنانه باید لنگ بپوشند... زن ها عموما اجرا می کردند و آقا شیخ حسین چنان در جامعه نفوذ و در حمام ها چشم و گوش داشت که هرگاه زنی بدون لنگ در حمام شستشو می کرد، خبر به گوش شیخ حسین می رسید و در جلسات دیگر حمام چندان او را با لنگ های تاب داده می کوفتند و تعزیر می کردند که از هوش می رفت. این قانون به سختی اجرا می شد. وقتی زنی دلاک که لنگ حسابی نداشت پارچه و به قول عوام « لته، کهنه ای ... به دور کمر بسته بود که آن قدر کوتاه و پاره پاره بود که هیچ جا را نمی پوشاند ، زن های دیگر که این وضع را دیدند به او گفتند: خاک عالم، این دیگر چیست، این که هیچ سوراخی را نپوشانده و نپیچیده؟ زن دلاک جواب داد شما درست می گوئید، پوشاک قابلی نیست، ولی لااقل لته ای هست که دم دهن آقا شیخ حسین را ببندد!
نساجی ایران
تالیف مهدی بهشتی پور
دیباچه کتاب به خامه :
#محمد_ابراهیم_باستانی_پاریزی
@miras_gozashtegan
شیخی را پرسیدند تردمیل چیست ؟
پاسخ داد : نمونه‌ای کوچک از سرزمینی به نام ایرانست که هرچه در آن سگ‌دو میزنی به هیچ جا نمیرسی
@miras_gozashtegan
پاسخ داد : نمونه‌ای کوچک از سرزمینی به نام ایرانست که هرچه در آن سگ‌دو میزنی به هیچ جا نمیرسی
@miras_gozashtegan
زنی که از مرگ‌شاه دق کرد...
انیس الدوله ملکه ای بود که برای اولین بار، نشان «تمثال شاه» و «حمایل آفتاب» را در دربار هدیه گرفت.
زنی که بدون شک باهوش ترین، با سیاست ترین و با درایت ترین همسر ناصرالدین شاه در امور مملکت بود.
نام اصلی اش فاطمه بود، دختر نور محمد،
پدرش در جوانی درگذشت و از آن پس نزد عمه اش زندگی میکرد، توسط او به حرمخانه راه یافت و جیران خانم ـ که در آن زمان زن سوگلی شاه بود ـ دختر را به خدمت خود نگاه داشت.
بعد از مرگ جیران تمام اموال او به فاطمه سپرده شد.
فاطمه تصمیم گرفت که با سواد شود و ملاباجیهای اندرون مأمور تعلیم او شدند تا آنکه ، شاه او را صیغه کرد او را «انیس الدوله» لقب داد و بعد هم مالیات شهر کاشان و دهات آن را به انیس الدوله واگذار کرد.
«به قدری این زن عاقله و با اخلاق بود که با وجود نداشتن صورت خوبی، برای سیرت خوب، او زن اول محترم بود.
در این تاریخ که من مذاکره میکنم، او تقریباً سی ساله، قدی متوسط، خیلی ساده، آرام، باوقار، سبزه، با صورت معمولی بلکه قدری هم زشت، لیکن خیلی با اقتدار.
تمام زنهای سفرای خارجه در اعیاد و مواقع رسمی به حضور میرفتند.
و این خانم بزرگ محترم اولاد نداشت، و مرا برای خود اولاد خطاب کرده، مهر مخصوص نسبت به من داشت.
زنهای وزرا و امرا به منزل او پذیرفته میشدند.
تمام عرایض اغلب به توسط او انجام گرفته در حضور سلطان عرض و قبول میشد_ تاج السلطنه »
یک نفر وزیر به کارهای او رسیدگی میکرد و یک منشی زن داشت و این در تاریخ نیز تا کنون بیسابقه است که ملکه کشوری منشی زن داشته باشد.
هدایای نفیس و نشانهای قیمتی از جانب سلاطین کشورهای دیگر به عنوان «انیس الدوله ـ ملکه ایران» به دربار قاجار میرسید.
حیات این زن بعد از کشته شدن ناصرالدین شاه ، چندان دوام نیافت و او مدت زیادی زنده نماند.
معیرالممالک ، علت مرگ انیس الدوله را ناراحتی و بی‌قراری او پس از مرگ شوهرش خوانده؛ به طوری که وقتی حقوق ماهانه اش را یعنی اسکناس های مزین به تصویر شاه را برایش آوردند به گریه و شیون پرداخت و در سن ۴۲ سالگی سکته کرد .
از دیگر اتفاقات همراهی کردن شاه در سفری به فرنگ بوده که در میان راه مجبور به بازگشت میشود درواقع او تا مسکو رفته و بازگشته است
به محض اینکه شهردار مسکو از ورود انیس‌الدوله اطلاع یافت، تا دروازه شهر رفت تا دسته گلی تقدیمش کند، برای گریز از چنین دردسرهایی، مشیرالدوله
به شاه توصیه کرد تا وی را به تهران بازگرداند.
مشیرالدوله بعد از بازگشت از فرنگ برکنار شد .
@miras_gozashtegan
انیس الدوله ملکه ای بود که برای اولین بار، نشان «تمثال شاه» و «حمایل آفتاب» را در دربار هدیه گرفت.
زنی که بدون شک باهوش ترین، با سیاست ترین و با درایت ترین همسر ناصرالدین شاه در امور مملکت بود.
نام اصلی اش فاطمه بود، دختر نور محمد،
پدرش در جوانی درگذشت و از آن پس نزد عمه اش زندگی میکرد، توسط او به حرمخانه راه یافت و جیران خانم ـ که در آن زمان زن سوگلی شاه بود ـ دختر را به خدمت خود نگاه داشت.
بعد از مرگ جیران تمام اموال او به فاطمه سپرده شد.
فاطمه تصمیم گرفت که با سواد شود و ملاباجیهای اندرون مأمور تعلیم او شدند تا آنکه ، شاه او را صیغه کرد او را «انیس الدوله» لقب داد و بعد هم مالیات شهر کاشان و دهات آن را به انیس الدوله واگذار کرد.
«به قدری این زن عاقله و با اخلاق بود که با وجود نداشتن صورت خوبی، برای سیرت خوب، او زن اول محترم بود.
در این تاریخ که من مذاکره میکنم، او تقریباً سی ساله، قدی متوسط، خیلی ساده، آرام، باوقار، سبزه، با صورت معمولی بلکه قدری هم زشت، لیکن خیلی با اقتدار.
تمام زنهای سفرای خارجه در اعیاد و مواقع رسمی به حضور میرفتند.
و این خانم بزرگ محترم اولاد نداشت، و مرا برای خود اولاد خطاب کرده، مهر مخصوص نسبت به من داشت.
زنهای وزرا و امرا به منزل او پذیرفته میشدند.
تمام عرایض اغلب به توسط او انجام گرفته در حضور سلطان عرض و قبول میشد_ تاج السلطنه »
یک نفر وزیر به کارهای او رسیدگی میکرد و یک منشی زن داشت و این در تاریخ نیز تا کنون بیسابقه است که ملکه کشوری منشی زن داشته باشد.
هدایای نفیس و نشانهای قیمتی از جانب سلاطین کشورهای دیگر به عنوان «انیس الدوله ـ ملکه ایران» به دربار قاجار میرسید.
حیات این زن بعد از کشته شدن ناصرالدین شاه ، چندان دوام نیافت و او مدت زیادی زنده نماند.
معیرالممالک ، علت مرگ انیس الدوله را ناراحتی و بی‌قراری او پس از مرگ شوهرش خوانده؛ به طوری که وقتی حقوق ماهانه اش را یعنی اسکناس های مزین به تصویر شاه را برایش آوردند به گریه و شیون پرداخت و در سن ۴۲ سالگی سکته کرد .
از دیگر اتفاقات همراهی کردن شاه در سفری به فرنگ بوده که در میان راه مجبور به بازگشت میشود درواقع او تا مسکو رفته و بازگشته است
به محض اینکه شهردار مسکو از ورود انیس‌الدوله اطلاع یافت، تا دروازه شهر رفت تا دسته گلی تقدیمش کند، برای گریز از چنین دردسرهایی، مشیرالدوله
به شاه توصیه کرد تا وی را به تهران بازگرداند.
مشیرالدوله بعد از بازگشت از فرنگ برکنار شد .
@miras_gozashtegan
در طول تاریخ،بشر روش های مختلفی را برای حذف دشمنان خود به کار برده است. اما شاید عجیب ترین آنها اقدام یکی از اعضای القاعده در سال ۲۰۰۹ برای ترور محمد بن نایف، شاهزاده سعودی باشد که به جهاد مقعدی معروف شد!
تروریست القاعده برای آنکه بتواند بدون شناسایی مواد منفجره را از لایه های امنیتی عبور دهد و به شاهزاده نزدیک شود، حدود ۷۰۰ گرم مواد منفجره را در مقعد خود جاسازی نموده و سپس در لحظه مناسب به کمک تلفن همراه خود بمب را منفجر کرد.
در این حمله انتحاری، تروریست القاعده‌ای به خاطر شدت انفجار در دم کشته شد ولی شاهزاده سعودی بخاطر اینکه بدن تروریست جلوی موج انفجار را گرفته بود فقط کمی جراحات سطحی برداشت و زنده ماند!
@miras_gozashtegan
تروریست القاعده برای آنکه بتواند بدون شناسایی مواد منفجره را از لایه های امنیتی عبور دهد و به شاهزاده نزدیک شود، حدود ۷۰۰ گرم مواد منفجره را در مقعد خود جاسازی نموده و سپس در لحظه مناسب به کمک تلفن همراه خود بمب را منفجر کرد.
در این حمله انتحاری، تروریست القاعده‌ای به خاطر شدت انفجار در دم کشته شد ولی شاهزاده سعودی بخاطر اینکه بدن تروریست جلوی موج انفجار را گرفته بود فقط کمی جراحات سطحی برداشت و زنده ماند!
@miras_gozashtegan
در این عکس از مردم دوران قاجار، تنها کسی که لباس و قیافه‌ش قابل تحمله، اون خره است.
@miras_gozashtegan
@miras_gozashtegan
رَدبُد، آخرین پادشاه بخش شمالی هلند كنونى، به مسیحیت ایمان نیاورد! اما نه به خاطر قبول نداشتن دین! او ميگفت:
"حاضرم با نیاکانم در جهنم باشم تا اينكه با دشمنانم در بهشت بگذرانم!"
@miras_gozashtegan
"حاضرم با نیاکانم در جهنم باشم تا اينكه با دشمنانم در بهشت بگذرانم!"
@miras_gozashtegan
جدیدترین عکس ماه
۷۰۸ گیگابایت داده و ۸۱هزار فریم کنار هم گذاشته شده تا چنین زیبایی از ماه ثبت و ضبط شود!
@miras_gozashtegan
۷۰۸ گیگابایت داده و ۸۱هزار فریم کنار هم گذاشته شده تا چنین زیبایی از ماه ثبت و ضبط شود!
@miras_gozashtegan
دستانم را میتوانی ببندی
پاهایم را میتوانی ببندی
دهانم را میتوانی ببندی
اما ذهنم را هرگز!
یک روز
ازذهن من، از ذهن تو
ازذهن ما هزاران پرستوی وحشی
به آسمان خواهد پرید
👤سارتر
@miras_gozashtegan
پاهایم را میتوانی ببندی
دهانم را میتوانی ببندی
اما ذهنم را هرگز!
یک روز
ازذهن من، از ذهن تو
ازذهن ما هزاران پرستوی وحشی
به آسمان خواهد پرید
👤سارتر
@miras_gozashtegan
ما از یاد رفتیم چون گناه ما این بود که در راه دفاع از خاک و ناموس سرزمین‌مان با اعراب جنگیدیم...
آیا روزی فرا خوهد رسید که برای پدران کشته شده و مادران کنیزشده خود هم سوگواری کنید؟؟ (مادران و پدرانی که توسط لشگر اسلام کشته شدند)
@miras_gozashtegan
آیا روزی فرا خوهد رسید که برای پدران کشته شده و مادران کنیزشده خود هم سوگواری کنید؟؟ (مادران و پدرانی که توسط لشگر اسلام کشته شدند)
@miras_gozashtegan
اقدام زیرکانه و جالب از شهید چمران با قوطی کنسرو !!
وقتی کنسروها را پخش می کرد، گفت "دکتر گفته قوطی ها شو سالم نگه دارین. منم پرسیدم آخه قوطی خالی کنسرو به چه درد میخوره!!
بعد خود شهید چمران پیداش شد، با کلی شمع. توی هر قوطی یک شمع گذاشتیم و محکمش کردیم که نیفتد. شب قوطی ها را فرستادیم روی رودخانه اروند. عراقی ها فکر کرده بودند غواص است، تا صبح آتش می ریختند!
شهید مصطفی چمران
@miras_gozashtegan
وقتی کنسروها را پخش می کرد، گفت "دکتر گفته قوطی ها شو سالم نگه دارین. منم پرسیدم آخه قوطی خالی کنسرو به چه درد میخوره!!
بعد خود شهید چمران پیداش شد، با کلی شمع. توی هر قوطی یک شمع گذاشتیم و محکمش کردیم که نیفتد. شب قوطی ها را فرستادیم روی رودخانه اروند. عراقی ها فکر کرده بودند غواص است، تا صبح آتش می ریختند!
شهید مصطفی چمران
@miras_gozashtegan
حکایت !!
بزرگ زاده ای بخششی اندک به درویشی کرد. چاکران خبر آن واقعه را به پدر بزرگوارش رسانیدند. پدر نیز بر پسر خشم گرفت. پسر گفت:
من در کتابی خواندم که هر کس که بزرگی خواهد باید هرچه دارد ایثار کند.
من نیز بدان هوس این اندک را ایثار کردم .
پدر گفت ای ابله در کتاب غلط خواندی که بزرگان گفته اند:
هرکس که بزرگی خواهد باید هرچه دارد انبار کند تا بدان عزیز باشد. نمی بینی که اکنون جمله بزرگان انبارداری می کنند و شاعر میگوید:
اندک اندک به هم شود بسیار
دانه دانه است غله در انبار
« عبید زاکانی »
@miras_gozashtegan
بزرگ زاده ای بخششی اندک به درویشی کرد. چاکران خبر آن واقعه را به پدر بزرگوارش رسانیدند. پدر نیز بر پسر خشم گرفت. پسر گفت:
من در کتابی خواندم که هر کس که بزرگی خواهد باید هرچه دارد ایثار کند.
من نیز بدان هوس این اندک را ایثار کردم .
پدر گفت ای ابله در کتاب غلط خواندی که بزرگان گفته اند:
هرکس که بزرگی خواهد باید هرچه دارد انبار کند تا بدان عزیز باشد. نمی بینی که اکنون جمله بزرگان انبارداری می کنند و شاعر میگوید:
اندک اندک به هم شود بسیار
دانه دانه است غله در انبار
« عبید زاکانی »
@miras_gozashtegan
آخرین تصویر از پیکر شهید مصطفی چمران، فیزیک‌دان، سیاستمدار، عضو نهضت آزادی ایران، وزیر دفاع، نماینده مجلس، چریک و فرمانده جنگ و بنیان‌گذار ستاد جنگ‌های نامنظم
وی در سال ۱۳۱١ در خیابان پانزده خرداد تهران، به دنیا آمد.
مصطفی چمران دو بار ازدواج کرد ابتدا در سال ۱۳۴۰ با یک زن مسلمان آمریکایی به نام تامسن هیمن که نام خود را پس از ازدواج به پروانه تغییر داد و ثمره این ازدواج، یک دختر به نام روشن و سه پسر به نام‌های رحیم، علی و جمال بود
همسر آمریکایی وی پس از مهاجرت مصطفی چمران به لبنان و مدتی زندگی کردن در آنجا، به دلیل شرایط سخت تصمیم به بازگشت به آمریکا گرفت و از همسر خود جدا شد. پس از مدتی مصطفی چمران با خانم غاده جابر لبنانی ازدواج کرد.
مصطفی چمران در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در خلال جنگ ایران و عراق، در مسیر دهلاویه - سوسنگرد، از پشت سر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و شهید شد.
@miras_gozashtegan
وی در سال ۱۳۱١ در خیابان پانزده خرداد تهران، به دنیا آمد.
مصطفی چمران دو بار ازدواج کرد ابتدا در سال ۱۳۴۰ با یک زن مسلمان آمریکایی به نام تامسن هیمن که نام خود را پس از ازدواج به پروانه تغییر داد و ثمره این ازدواج، یک دختر به نام روشن و سه پسر به نام‌های رحیم، علی و جمال بود
همسر آمریکایی وی پس از مهاجرت مصطفی چمران به لبنان و مدتی زندگی کردن در آنجا، به دلیل شرایط سخت تصمیم به بازگشت به آمریکا گرفت و از همسر خود جدا شد. پس از مدتی مصطفی چمران با خانم غاده جابر لبنانی ازدواج کرد.
مصطفی چمران در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در خلال جنگ ایران و عراق، در مسیر دهلاویه - سوسنگرد، از پشت سر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و شهید شد.
@miras_gozashtegan