معیار
پیشفرض کتاب این است که پول رابطه کمی باهوش شما دارد و بیشتر به نحوه رفتارتان بستگی دارد و آموزش نحوه رفتار سخت است، حتی برای افراد واقعاً باهوش.اگر نابغهای ، کنترل احساسات خود را از دست بدهد، ممکن است فاجعهای مالی ایجاد کند و برعکس. افراد عادی و بدون تحصیلات…
دروس امور مالی دانشگاهی به یافتن راهبرد های ریاضی برای سرمایهگذاری بهینه اختصاص دارد. نظریة خود من این است که در دنیای واقعی، مردم راهبرد بهینة ریاضی نمیخواهند؛ بلکه خواهان راهبردی هستند که باعث شود شب راحت بخوابند.
هری مارکوویتز برای بررسی مبادلة ریاضی بین ریسک و بازدهی برندة جایزة نوبل شد.
یکبار در دهة ۱۹۵۰ زمانی که مدلهایش برای اولینبار رواج پیدا کرده بودند، از او پرسیدند که چگونه پولش را سرمایهگذاری میکند و نحوة تخصیص پورتفویش چگونه است او توضیح داد:
ناراحتیام را وقتی ارزش بازار سهام خیلی بالا میرفت و من سهمی در آن نداشتم تجسم میکردم - یا اگر خیلی پایین میآمد و من تمام داراییام را در آن سرمایهگذاری کرده بودم. قصدم این بود که پشیمانی آیندهام را حداقلی کنم بنابراین سهامم را بهصورت پنجاه - پنجاه به اوراققرضه و سهام عادی اختصاص دادم.
مارکوویتز در نهایت راهبرد سرمایهگذاریاش را تغییر داد و ترکیب آن را متنوع کرد؛ اما دو چیز در اینجا مهم است.
یکی این که "حداقل کردن پشیمانی آینده" بهسختی روی کاغذ توجیه منطقی دارد، اما در زندگی واقعی بهراحتی توجیهپذیر است. یک سرمایهگذار منطقی بر اساس واقعیتهای عددی تصمیم میگیرد. یک سرمایهگذار معقول تصمیمهایش را در یک اتاق کنفرانس و در میان همکارانی میگیرد که میخواهد ذهنیت خوبی نسبت به او داشته باشند، یا با همسری که نمیخواهد ناامیدش کند، یا خود را در معرض قضاوت رقبای کمهوش اما واقعبین قرار میدهد که ممکن است باجناقش، همسایهاش یا شک و تردیدهای شخصی خودش باشند. سرمایهگذاری مؤلفهای اجتماعی دارد که معمولاً، وقتی از یک دریچة کاملاً مالی به آن نگاه کنید، نادیده گرفته میشود.
آنچه اغلب در امور مالی نادیده گرفته می شود این است که چیزی میتواند از نظر فنی درست باشد اما باتوجه به شواهد غیرمنطقی باشد.
Www.meyarco.ir
هری مارکوویتز برای بررسی مبادلة ریاضی بین ریسک و بازدهی برندة جایزة نوبل شد.
یکبار در دهة ۱۹۵۰ زمانی که مدلهایش برای اولینبار رواج پیدا کرده بودند، از او پرسیدند که چگونه پولش را سرمایهگذاری میکند و نحوة تخصیص پورتفویش چگونه است او توضیح داد:
ناراحتیام را وقتی ارزش بازار سهام خیلی بالا میرفت و من سهمی در آن نداشتم تجسم میکردم - یا اگر خیلی پایین میآمد و من تمام داراییام را در آن سرمایهگذاری کرده بودم. قصدم این بود که پشیمانی آیندهام را حداقلی کنم بنابراین سهامم را بهصورت پنجاه - پنجاه به اوراققرضه و سهام عادی اختصاص دادم.
مارکوویتز در نهایت راهبرد سرمایهگذاریاش را تغییر داد و ترکیب آن را متنوع کرد؛ اما دو چیز در اینجا مهم است.
یکی این که "حداقل کردن پشیمانی آینده" بهسختی روی کاغذ توجیه منطقی دارد، اما در زندگی واقعی بهراحتی توجیهپذیر است. یک سرمایهگذار منطقی بر اساس واقعیتهای عددی تصمیم میگیرد. یک سرمایهگذار معقول تصمیمهایش را در یک اتاق کنفرانس و در میان همکارانی میگیرد که میخواهد ذهنیت خوبی نسبت به او داشته باشند، یا با همسری که نمیخواهد ناامیدش کند، یا خود را در معرض قضاوت رقبای کمهوش اما واقعبین قرار میدهد که ممکن است باجناقش، همسایهاش یا شک و تردیدهای شخصی خودش باشند. سرمایهگذاری مؤلفهای اجتماعی دارد که معمولاً، وقتی از یک دریچة کاملاً مالی به آن نگاه کنید، نادیده گرفته میشود.
آنچه اغلب در امور مالی نادیده گرفته می شود این است که چیزی میتواند از نظر فنی درست باشد اما باتوجه به شواهد غیرمنطقی باشد.
Www.meyarco.ir
معیار
واضح است که ما انسانها عدم قطعیت و ابهام را دوست نداریم و میخواهیم همه چیز مشخص، قابل پیش بینی و قابل برنامه ریزی باشد. دوست داریم همه چیز تحت کنترلمان باشد و با کمترین تلاش ذهنی، بتوانیم مسیر و گامهای لازم برای رسیدن به اهدافمان را مشخص کنیم و اتفاقات…
تصمیماتی که در زندگیمان میگیریم (از کسب وکار و پس انداز و هزینه گرفته تا انتخابهای مرتبط با سلامتی و سبک زندگی، تربیت فرزندان و روابط عاطفی) به راحتی در قالب تعریف فون نویمان از بازیهای واقعی میگنجد. در این تصمیمات مقادیری ازعدم اطمینان، ریسک و فریب گاه وبیگاه وجود دارد که از عناصر برجسته بازی پوکر است. مشکل وقتی به وجود میآید که فکر میکنیم تصمیمات زندگیمان مثل عدم تصمیمات بازی شطرنج است.
در بازی شطرنج هیچ اطلاعات پنهانی وجود ندارد و مقوله شانس به میزان کمی در این بازی دخیل است. تمام مهرههای شطرنج در معرض دید دو بازیکن قرار دارند. مهرهها نمیتوانند به طور تصادفی بر صفحه شطرنج ظاهر شوند یا از صفحه بیرون بروند یا این که تصادفی از یک موقعیت به موقعیت دیگر حرکت کنند. هیچ کس برای کنار گذاشتن مهره حریف در بازی شطرنج تاس نمیریزد. اگر در شطرنج بازنده شدید، علت این است که حرکات بهتری بوده که انجام نداده اید یا متوجه آن نشده اید. از لحاظ نظری میتوانید به عقب برگردید و بفهمید دقیقاً کجا اشتباه کردید. اگر یکی از بازیکنان فقط کمی بهتر از بازیکن مقابل باشد. تقریباً برد او قطعی است (اگر مهره سفید برای او باشد) یا حداقل بازی مساوی میشود (اگر مهرۀ سیاه برای او باشد). در موارد نادر یک استاد بزرگ با رده پایینتر در صورتی میتواند بر اساتید رده بالایی مانند گری کاسپاروف، بابی فیشر یا ماگنوس کارلسن پیروز شود که آنها مرتکب اشتباهات عینی و قابل شناسایی شوند و به این ترتیب به بازیکن مقابل اجازه پیروزی بدهند.
شطرنج با وجود تمام پیچیدگیهای استراتژیکی که دارد، مدلی عالی برای تصمیم گیری در زندگی واقعی نیست. زندگی جایی است که اطلاعات مخفی و مقادیر زیادی شانس در بیشتر تصمیمات ما دخیل است. همین نکته چالشی را ایجاد میکند که در شطرنج وجود ندارد: شناسایی سهم نسبی تصمیماتی که میگیریم در برابر شانس در موقعیتهای مختلف.
Www.meyarco.ir
در بازی شطرنج هیچ اطلاعات پنهانی وجود ندارد و مقوله شانس به میزان کمی در این بازی دخیل است. تمام مهرههای شطرنج در معرض دید دو بازیکن قرار دارند. مهرهها نمیتوانند به طور تصادفی بر صفحه شطرنج ظاهر شوند یا از صفحه بیرون بروند یا این که تصادفی از یک موقعیت به موقعیت دیگر حرکت کنند. هیچ کس برای کنار گذاشتن مهره حریف در بازی شطرنج تاس نمیریزد. اگر در شطرنج بازنده شدید، علت این است که حرکات بهتری بوده که انجام نداده اید یا متوجه آن نشده اید. از لحاظ نظری میتوانید به عقب برگردید و بفهمید دقیقاً کجا اشتباه کردید. اگر یکی از بازیکنان فقط کمی بهتر از بازیکن مقابل باشد. تقریباً برد او قطعی است (اگر مهره سفید برای او باشد) یا حداقل بازی مساوی میشود (اگر مهرۀ سیاه برای او باشد). در موارد نادر یک استاد بزرگ با رده پایینتر در صورتی میتواند بر اساتید رده بالایی مانند گری کاسپاروف، بابی فیشر یا ماگنوس کارلسن پیروز شود که آنها مرتکب اشتباهات عینی و قابل شناسایی شوند و به این ترتیب به بازیکن مقابل اجازه پیروزی بدهند.
شطرنج با وجود تمام پیچیدگیهای استراتژیکی که دارد، مدلی عالی برای تصمیم گیری در زندگی واقعی نیست. زندگی جایی است که اطلاعات مخفی و مقادیر زیادی شانس در بیشتر تصمیمات ما دخیل است. همین نکته چالشی را ایجاد میکند که در شطرنج وجود ندارد: شناسایی سهم نسبی تصمیماتی که میگیریم در برابر شانس در موقعیتهای مختلف.
Www.meyarco.ir
معیار
پیشفرض کتاب این است که پول رابطه کمی باهوش شما دارد و بیشتر به نحوه رفتارتان بستگی دارد و آموزش نحوه رفتار سخت است، حتی برای افراد واقعاً باهوش.اگر نابغهای ، کنترل احساسات خود را از دست بدهد، ممکن است فاجعهای مالی ایجاد کند و برعکس. افراد عادی و بدون تحصیلات…
بیشتر پیشبینیها در مورد این که اقتصاد و بازار سهام به کجا میروند وحشتآورند، اما پیشبینیکردن معقول است. سخت است که صبح از خواب بیدار شوید و به خودتان بگویید از آنچه در آینده اتفاق میافتد هیچ سرنخی ندارید، حتی اگر درست باشد.
عملکردن بر اساس پیشبینیهای سرمایه گذاری خطرناک است. اما میفهمم چرا مردم سعی میکنند پیش بینی کنند سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. این طبیعت انسان است. این کاری معقول است.
تاریخ مطالعة تغییر است، ولی بهاشتباه به جای نقشة آینده استفاده میشود.اسکات سیگن، استاد دانشگاه استنفورد، یکبار جملهای گفت که همة کسانی که اقتصاد یا بازارهای سرمایهگذاری را دنبال میکنند باید به دیوار اتاقشان آویزان کنند: "همیشه چیز هایی که قبلاً هرگز اتفاق نیفتادهاند، اتفاق می افتند".
تاریخ بیشتر مطالعة رویدادهای غافلگیرکننده است؛ اما اغلب سرمایهگذاران و اقتصاددانان آن را بهجای راهنمایی انکارناپذیر برای آینده استفاده میکنند. اشتباه بودن این کار را میبینید؟مشکل را میبینید؟ شناخت عمیق از تاریخچة اقتصاد و سرمایهگذاری کاری هوشمندانه است. تاریخ به ما کمک میکند تا انتظاراتمان را تنظیم کنیم، بدانیم مردم معمولاً کجا اشتباه میکنند و یک راهنمای تقریبی دربارة آنچه معمولاً کارآمد است ارائه میدهد؛ اما بههیچوجه نقشهای برای آینده نیست.
تلهای که بسیاری از سرمایهگذاران در آن گرفتار میشوند باور غلطی است که آن را "تاریخنویسان مانند پیامبران هستند" می نامم: اتکای بیش از حد به دادههای گذشته در حکم سیگنالی برای شرایط آینده؛ در زمینهای که در آن نوآوری و تغییر نیروهای حیاتی پیشرفت هستند.
نمیتوانید سرمایهگذاران را برای این کار سرزنش کنید. اگر سرمایهگذاری را علمی سخت میبینید، بنابراین تاریخ باید راهنمای کاملی برای آینده باشد. زمینشناسان می توانند به یک میلیارد سال دادههای تاریخی نگاه کنند و مدلهایی از نحوة رفتار زمین بسازند؛ هواشناسان هم همینطور؛ اما سرمایه گذاری علم سخت نیست. گروه پرجمعیتی از افراد هستند که، بر اساس اطلاعاتی محدود، در مورد چیزهایی که تأثیر زیادی بر رفاهشان میگذارد تصمیمهای ناقصی میگیرند شرایطی که میتواند حتی افراد باهوش را عصبی، حریص و بدگمان کند.
Www.meyarco.ir
عملکردن بر اساس پیشبینیهای سرمایه گذاری خطرناک است. اما میفهمم چرا مردم سعی میکنند پیش بینی کنند سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. این طبیعت انسان است. این کاری معقول است.
تاریخ مطالعة تغییر است، ولی بهاشتباه به جای نقشة آینده استفاده میشود.اسکات سیگن، استاد دانشگاه استنفورد، یکبار جملهای گفت که همة کسانی که اقتصاد یا بازارهای سرمایهگذاری را دنبال میکنند باید به دیوار اتاقشان آویزان کنند: "همیشه چیز هایی که قبلاً هرگز اتفاق نیفتادهاند، اتفاق می افتند".
تاریخ بیشتر مطالعة رویدادهای غافلگیرکننده است؛ اما اغلب سرمایهگذاران و اقتصاددانان آن را بهجای راهنمایی انکارناپذیر برای آینده استفاده میکنند. اشتباه بودن این کار را میبینید؟مشکل را میبینید؟ شناخت عمیق از تاریخچة اقتصاد و سرمایهگذاری کاری هوشمندانه است. تاریخ به ما کمک میکند تا انتظاراتمان را تنظیم کنیم، بدانیم مردم معمولاً کجا اشتباه میکنند و یک راهنمای تقریبی دربارة آنچه معمولاً کارآمد است ارائه میدهد؛ اما بههیچوجه نقشهای برای آینده نیست.
تلهای که بسیاری از سرمایهگذاران در آن گرفتار میشوند باور غلطی است که آن را "تاریخنویسان مانند پیامبران هستند" می نامم: اتکای بیش از حد به دادههای گذشته در حکم سیگنالی برای شرایط آینده؛ در زمینهای که در آن نوآوری و تغییر نیروهای حیاتی پیشرفت هستند.
نمیتوانید سرمایهگذاران را برای این کار سرزنش کنید. اگر سرمایهگذاری را علمی سخت میبینید، بنابراین تاریخ باید راهنمای کاملی برای آینده باشد. زمینشناسان می توانند به یک میلیارد سال دادههای تاریخی نگاه کنند و مدلهایی از نحوة رفتار زمین بسازند؛ هواشناسان هم همینطور؛ اما سرمایه گذاری علم سخت نیست. گروه پرجمعیتی از افراد هستند که، بر اساس اطلاعاتی محدود، در مورد چیزهایی که تأثیر زیادی بر رفاهشان میگذارد تصمیمهای ناقصی میگیرند شرایطی که میتواند حتی افراد باهوش را عصبی، حریص و بدگمان کند.
Www.meyarco.ir
معیار
تصمیماتی که در زندگیمان میگیریم (از کسب وکار و پس انداز و هزینه گرفته تا انتخابهای مرتبط با سلامتی و سبک زندگی، تربیت فرزندان و روابط عاطفی) به راحتی در قالب تعریف فون نویمان از بازیهای واقعی میگنجد. در این تصمیمات مقادیری ازعدم اطمینان، ریسک و فریب گاه…
شطرنج با وجود تمام پیچیدگیهای استراتژیکی که دارد، مدلی عالی برای تصمیم گیری در زندگی واقعی نیست. زندگی جایی است که اطلاعات مخفی و مقادیر زیادی شانس در بیشتر تصمیمات ما دخیل است. همین نکته چالشی را ایجاد میکند که در شطرنج وجود ندارد: شناسایی سهم نسبی تصمیماتی که میگیریم در برابر شانس در موقعیتهای مختلف.
در مقابل، پوکر یک بازی مملو از اطلاعات ناقص است. در این بازی در شرایط عدم قطعیت و محدودیت زمانی تصمیم گیری میکنیم. اطلاعات ارزشمند مخفی مانده است. در هر نتیجه ای عنصر شانس هم وجود دارد. ممکن است در هر مرحله ای بهترین تصمیم را بگیرید و باز هم ببازید؛ زیرا نمی دانید کارتهای بعدی چیست. پس از پایان بازی وقتی تلاش میکنید از نتایج بازی چیزی بیاموزید، تفکیک کیفیت تصمیماتتان از تأثیر شانس کار دشواری است.
در شطرنج، نتایج با کیفیت تصمیم گیری رابطه نزدیکی دارند. در پوکر، ممکن است شانس با شما یار باشد و پیروز بازی شوید یا شانس به شما پشت کند و ببازید. اگر زندگی مثل شطرنج بود تقریباً هر بار که از چراغ قرمز رد میشدید، تصادف میکردید (یا حداقل جریمه میشدید) اما زندگی بیشتر شبیه پوکر است. ممکن است هوشمندانه ترین و دقیقترین تصمیم ممکن را برای اخراج مدیر عامل شرکت بگیرید و با این حال همه برنامه هایتان نقش بر آب شود. احتمال دارد از چراغ قرمز رد شوید و در کمال صحت و سلامت از تقاطع عبور کنید؛ یا این که برعکس، همه قوانین و علائم راهنمایی و رانندگی را رعایت کرده و در نهایت تصادف کنید. اگر قوانین پوکر را در عرض ۵ دقیقه به کسی بیاموزید و او را با یک قهرمان جهانی پوکر سر یک میز بگذارید، این احتمال وجود دارد که تازه کار بتواند با یک (یا چند) دست بازی، قهرمان را شکست دهد. اما این اتفاق هرگز در شطرنج رخ نمیدهد.
Www.meyarco.ir
در مقابل، پوکر یک بازی مملو از اطلاعات ناقص است. در این بازی در شرایط عدم قطعیت و محدودیت زمانی تصمیم گیری میکنیم. اطلاعات ارزشمند مخفی مانده است. در هر نتیجه ای عنصر شانس هم وجود دارد. ممکن است در هر مرحله ای بهترین تصمیم را بگیرید و باز هم ببازید؛ زیرا نمی دانید کارتهای بعدی چیست. پس از پایان بازی وقتی تلاش میکنید از نتایج بازی چیزی بیاموزید، تفکیک کیفیت تصمیماتتان از تأثیر شانس کار دشواری است.
در شطرنج، نتایج با کیفیت تصمیم گیری رابطه نزدیکی دارند. در پوکر، ممکن است شانس با شما یار باشد و پیروز بازی شوید یا شانس به شما پشت کند و ببازید. اگر زندگی مثل شطرنج بود تقریباً هر بار که از چراغ قرمز رد میشدید، تصادف میکردید (یا حداقل جریمه میشدید) اما زندگی بیشتر شبیه پوکر است. ممکن است هوشمندانه ترین و دقیقترین تصمیم ممکن را برای اخراج مدیر عامل شرکت بگیرید و با این حال همه برنامه هایتان نقش بر آب شود. احتمال دارد از چراغ قرمز رد شوید و در کمال صحت و سلامت از تقاطع عبور کنید؛ یا این که برعکس، همه قوانین و علائم راهنمایی و رانندگی را رعایت کرده و در نهایت تصادف کنید. اگر قوانین پوکر را در عرض ۵ دقیقه به کسی بیاموزید و او را با یک قهرمان جهانی پوکر سر یک میز بگذارید، این احتمال وجود دارد که تازه کار بتواند با یک (یا چند) دست بازی، قهرمان را شکست دهد. اما این اتفاق هرگز در شطرنج رخ نمیدهد.
Www.meyarco.ir
تحرکات در بورس تهران همیشه متاثر از پارامترهای اقتصاد کلان مانند نرخ ارز ، نرخ بهره ، نرخ تورم و قیمتهای جهانی بوده است. این در حالیست که در صورت ثبات عوامل یاد شده ، پارامترهای دیگری می تواند بازار سهام را به تحرک اندازد عواملی مانند افزایش سرمایه شرکتها از محل تجدید ارزیابی ، کاهش مالیات شرکتهای بورسی و ...
انتظار می رود در صورت تسهیل فرآیند افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی مانند کاهش دوره تواتر از ۵ سال به ۳ سال و یا پذیرفتن هزینه استهلاک دارایی های منقول شرکتها برای اداره دارایی، روند خوبی برای این مهم ایجاد شود.
Www.meyarco.ir
انتظار می رود در صورت تسهیل فرآیند افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی مانند کاهش دوره تواتر از ۵ سال به ۳ سال و یا پذیرفتن هزینه استهلاک دارایی های منقول شرکتها برای اداره دارایی، روند خوبی برای این مهم ایجاد شود.
Www.meyarco.ir
معیار
پیشفرض کتاب این است که پول رابطه کمی باهوش شما دارد و بیشتر به نحوه رفتارتان بستگی دارد و آموزش نحوه رفتار سخت است، حتی برای افراد واقعاً باهوش.اگر نابغهای ، کنترل احساسات خود را از دست بدهد، ممکن است فاجعهای مالی ایجاد کند و برعکس. افراد عادی و بدون تحصیلات…
ریچارد فاینمن، فیزیکدان بزرگ، زمانی گفت: "تصور کنید اگر الکترونها احساسات داشتند، فیزیک چقدر سختتر میشد." خب، سرمایهگذاران احساسات دارند؛ تعداد زیادی از آنها. به همین دلیل است که پیشبینی این که در آینده چهکار خواهند کرد، فقط بر اساس آنچه درگذشته انجام دادهاند، سخت است.
سنگ بنای علم اقتصاد این است که همه چیز در طول زمان تغییر میکند، زیرا دست نامرئی از هر چیزی که برای همیشه خیلی خوب یا خیلی بد بماند متنفر است.
بیل بائر، سرمایهگذار یکبار نحوه کار آقای بازار را توضیح داد: "او یک تیشرت سرمایهداری در حال کار است به تن دارد و یک پتک در دست." چیزهای کمی برای مدت طولانی ثابت میمانند، که به این معنی است که نمیتوانیم با مورخان مثل پیشگوها رفتار کنیم.
مهمترین عامل تأثیرگذار بر چیزهای مرتبط با پول داستانهایی است که مردم برای خودشان تعریف میکنند و ترجیحاتی که در مورد کالاها و خدمات دارند. آن چیزها تمایلی به بیکار نشستن ندارند؛ بافرهنگ و نسل تغییر میکنند؛ همیشه در حال تغییر هستند و خواهند بود.
وقتی صحبت از پول است، ترفند ذهنی که در مورد خودمان به کار میبریم، تحسین بیش از حد افرادی است که فلانجا بودهاند و فلان کار را انجام دادهاند. تجربة رویدادهای خاص لزوماً به شما این توانایی را نمیدهد که بدانید در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. در واقع بهندرت چنین میشود، زیرا تجربه بیشتر از آن که به توانایی پیشبینی منجر شود، به اعتمادبهنفس بیش از حد منجر میشود.
Www.meyarco.ir
سنگ بنای علم اقتصاد این است که همه چیز در طول زمان تغییر میکند، زیرا دست نامرئی از هر چیزی که برای همیشه خیلی خوب یا خیلی بد بماند متنفر است.
بیل بائر، سرمایهگذار یکبار نحوه کار آقای بازار را توضیح داد: "او یک تیشرت سرمایهداری در حال کار است به تن دارد و یک پتک در دست." چیزهای کمی برای مدت طولانی ثابت میمانند، که به این معنی است که نمیتوانیم با مورخان مثل پیشگوها رفتار کنیم.
مهمترین عامل تأثیرگذار بر چیزهای مرتبط با پول داستانهایی است که مردم برای خودشان تعریف میکنند و ترجیحاتی که در مورد کالاها و خدمات دارند. آن چیزها تمایلی به بیکار نشستن ندارند؛ بافرهنگ و نسل تغییر میکنند؛ همیشه در حال تغییر هستند و خواهند بود.
وقتی صحبت از پول است، ترفند ذهنی که در مورد خودمان به کار میبریم، تحسین بیش از حد افرادی است که فلانجا بودهاند و فلان کار را انجام دادهاند. تجربة رویدادهای خاص لزوماً به شما این توانایی را نمیدهد که بدانید در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. در واقع بهندرت چنین میشود، زیرا تجربه بیشتر از آن که به توانایی پیشبینی منجر شود، به اعتمادبهنفس بیش از حد منجر میشود.
Www.meyarco.ir
معیار
شطرنج با وجود تمام پیچیدگیهای استراتژیکی که دارد، مدلی عالی برای تصمیم گیری در زندگی واقعی نیست. زندگی جایی است که اطلاعات مخفی و مقادیر زیادی شانس در بیشتر تصمیمات ما دخیل است. همین نکته چالشی را ایجاد میکند که در شطرنج وجود ندارد: شناسایی سهم نسبی تصمیماتی…
نداشتن اطلاعات کامل، هم به تصمیم گیری آنی و هم درس گرفتن از تصمیمات گذشته منجر میشود. اگر میخواهیم در هر بازی یا هر جنبه ای از زندگی خود پیشرفت کنیم، باید از نتایج تصمیمات خود درس بگیریم. کیفیت زندگی ما حاصل جمع کیفیت تصمیم گیری هایمان به علاوه شانس است. در شطرنج تأثیر شانس خیلی محدود و کم است؛ بنابراین به راحتی میتوان نتیجه بازی را نشان دهنده کیفیت تصمیمات دانست. چنین چیزی بازیکنان شطرنج را بیش از پیش به منطق و عقلانیت گره میزند. وقتی حرکت اشتباهی میکنید، بازی طرف مقابل شما را متوجه این اشتباه میکند یا این که بعد از بازی با تجزیه و تحلیل حرکات به اشتباه خود پی میبرید. از لحاظ نظری همیشه یک جواب درست وجود دارد. اگر ببازید، هیچ دستاویزی ندارید که بار شکست خود را به دوش آن بیندازید؛ تنها دلیل شکست شما تصمیم گیری نادرستتان است. تقریباً هیچگاه از یک شطرنج باز این جمله را نخواهید شنید: "شانس نیاوردم و گرنه بازی را برده بودم! " یا "خیلی خوب بازی کردم و شانس با من یار بود". (در حالی که اگر در زمان استراحت بین مسابقات پوکر در راهرو ها قدم بزنید، جملات زیادی از این دست خواهید شنید).
این بازی شطرنج است؛ اما زندگی چنین نیست. زندگی بیشتر شبیه پوکر است؛ جایی که همه این عدم قطعیتها ما را به سمتی میبرد که خود را فریب دهیم و دادهها را غلط تفسیر کنیم. پوکر این فرصت را به ما میدهد تا اشتباهاتی انجام دهیم و هرگز متوجه این اشتباهات نشویم؛ زیرا به هر حال برنده میشویم و دنبال آنها نمیرویم. در عین حال، این احتمال هم وجود دارد که همه چیز را به بهترین نحو انجام دهیم و در نهایت ببازیم و فکر کنیم یک جای کار را اشتباه کرده ایم. نتیجه گرایی یا همان خوب یا بد ارزیابی کردن تصمیمات بر اساس چند نتیجه محدود، راهبردی کاملاً منطقی برای یادگیری در بازی شطرنج است. اما در پوکر یا حتی زندگی این طور نیست.
Www.meyarco.ir
این بازی شطرنج است؛ اما زندگی چنین نیست. زندگی بیشتر شبیه پوکر است؛ جایی که همه این عدم قطعیتها ما را به سمتی میبرد که خود را فریب دهیم و دادهها را غلط تفسیر کنیم. پوکر این فرصت را به ما میدهد تا اشتباهاتی انجام دهیم و هرگز متوجه این اشتباهات نشویم؛ زیرا به هر حال برنده میشویم و دنبال آنها نمیرویم. در عین حال، این احتمال هم وجود دارد که همه چیز را به بهترین نحو انجام دهیم و در نهایت ببازیم و فکر کنیم یک جای کار را اشتباه کرده ایم. نتیجه گرایی یا همان خوب یا بد ارزیابی کردن تصمیمات بر اساس چند نتیجه محدود، راهبردی کاملاً منطقی برای یادگیری در بازی شطرنج است. اما در پوکر یا حتی زندگی این طور نیست.
Www.meyarco.ir