معیار
اگرچه میپذیرم که سیاست پردازان و دولت مردان ایران معاصر در پیدایش و تداوم وضعیت نامساعدی که در آن قرار داریم بی تقصیر نیستند، ولی در ضمن بر این باورم که در ایران ما مشکلی ساختاری و تاریخی هم داریم. به سخن دیگر، شماری از تنگناها در ایران نهادینه شدهاند…
چه در پیوند با موقعیت دهقانان و چه از نظر تأثیر بر انباشت سرمایه و سرمایهگذاری میتوان گفت که شواهد موجود نشان میدهد در ایران تغییر در شکل مالکیت عاملی تعیینکننده نبوده است. به سخن دیگر، حتی در زمینهای خردهمالکی که صاحب زمین خود بر روی زمین خویش کار میکرد، بهرهکشی و مالیات ستانی از او تابع هیچ مقررات و ضوابط از پیش تعیین شدهای نبود. تا آنجا که به بیقانونی و خودکامگی مربوط میشود، وضعیت تولیدکننده خردهمالک شبیه وضعیت همان کسی بود که رعیت اربابی بود. یعنی در هر دو حالت، جان و مالشان در امان نبود و آنچه حاکمیت مطلقه داشت بیقانونی و عرف و عادتشکنی زورمندان بود. در این محدوده عملکرد است که میتوان سخن کنسول بریتانیا در رشت را بهتر فهمید که در ۱۸۶۱ در گزارشی به مافوق خود نوشت "حکومت در ایران چیزی غیر از یک نظام گسترده راهزنی و ستمگری نیست". بدیهی است تحت چنین نظامی، انگیزه ناچیزی برای کار و مسئولیتپذیری باقی میماند.
Www.meyarco.ir
Www.meyarco.ir
معیار
یکبار کارلوس در جلسهای بر سر یکی فریاد زد: "حد ضرر مال احمقهاس! من نمیخواهم گرون بخرم و ارزون بفروشم! " در زمان کسب موفقیتهای پشت سر هم یاد گرفته بود معاملهگران بازارهای غیر نوظهور را تحقیر و سرزنش کند. این را هم زیاد تکرار میکرد: "اگه ما تو اکتبر ۱۹۹۷…
لویی معاملهگر کهنهکار دیگری روی میز کناری کارلوس که از جانب معاملهگران ثروتمند بازارهای نوظهور از جمله کارلوس بسیار تحقیر شده بود، در شغلش باقی ماند و حقش بود که باقی بماند. لویی در آن زمان معامله گری ۵۲ساله متولد و بزرگ شده در بروکلین بود که بیش از سه دهه، از هر چرخهای که بشود در بازار تصور کرد، جان سالم به در برده بود. لویی با خونسردی به کارلوس نگاه می کرد که یکی از اعضای حراست بانک تا دم در همراهیاش میکرد، مثل سربازی اسیر که به میدان میبرندش. با لهجه بروکلینی خود زمزمه کرد: "اقتصاد مزخرفاته... تو بازار این چیزها پیش میاد."
کارلوس الان دیگر در بازار کار نمیکند. این احتمال که تاریخ ممکن است درستی ادعای او را (در مقطعی در آینده) ثابت کند، ربطی به این واقعیت ندارد معاملهگر بدی است. کارلوس تمام ویژگیهای نجیبزادهای متفکر را دارد و دامادی آرمانی خواهد بود؛ اما در عین حال، بیشتر صفات یک معاملهگر بد را هم دارد. در هر مقطع زمانی، ثروتمندترین معاملهگران اغلب ترین معاملهگران هستند. من این را مسئله برش عرضی مینامم: در یکزمان معین در بازار، احتمالاً موفقترین معاملهگران افرادیاند که بهترین تطابق را با آخرین چرخه دارند. این مسئله راجع به دندانپزشکان یا پیانیستها اتفاق نمیافتد، چون این حرفهها از رخدادهای تصادفی مصوناند.
Www.meyarco.ir
کارلوس الان دیگر در بازار کار نمیکند. این احتمال که تاریخ ممکن است درستی ادعای او را (در مقطعی در آینده) ثابت کند، ربطی به این واقعیت ندارد معاملهگر بدی است. کارلوس تمام ویژگیهای نجیبزادهای متفکر را دارد و دامادی آرمانی خواهد بود؛ اما در عین حال، بیشتر صفات یک معاملهگر بد را هم دارد. در هر مقطع زمانی، ثروتمندترین معاملهگران اغلب ترین معاملهگران هستند. من این را مسئله برش عرضی مینامم: در یکزمان معین در بازار، احتمالاً موفقترین معاملهگران افرادیاند که بهترین تطابق را با آخرین چرخه دارند. این مسئله راجع به دندانپزشکان یا پیانیستها اتفاق نمیافتد، چون این حرفهها از رخدادهای تصادفی مصوناند.
Www.meyarco.ir
معیار
پیشفرض کتاب این است که پول رابطه کمی باهوش شما دارد و بیشتر به نحوه رفتارتان بستگی دارد و آموزش نحوه رفتار سخت است، حتی برای افراد واقعاً باهوش.اگر نابغهای ، کنترل احساسات خود را از دست بدهد، ممکن است فاجعهای مالی ایجاد کند و برعکس. افراد عادی و بدون تحصیلات…
پس از سالها بودن در کنار سرمایهگذاران، دریافتهام افراد معمولاً شکست دیگران را به تصمیمهای بدشان و شکست خودشان را به جنبه تاریک ریسک نسبت میدهند. احتمالاً من هنگام قضاوت شکستهای شما، داستان شستهرفته و سادهای از علت و معلول را ترجیح میدهم، زیرا نمیدانم در ذهن شما چه میگذرد. "نتیجه بدی داشتی که باید از تصمیمی بد به وجود آمده باشد": این داستانی است که از نظر من بسیار منطقی است. اما وقتی خودم را قضاوت میکنم میتوانم روایتی پرهیجان بسازم که تصمیم های گذشتهام را توجیه کند و پیامدهای بد را به ریسک نسبت دهد.
روی جلد مجله فوربس از سرمایهگذاران ضعیفی که تصمیمهای خوبی گرفتهاند، اما جنبه ناخوشایند ریسک را تجربه کردهاند تجلیل نمیشود. ولی کمابیش از سرمایه گذاران ثروتمندی که تصمیمهایی قابلقبول یا حتی بیملاحظه گرفتهاند، و اتفاقاً خوش شانس بودهاند، تقدیر میشود. هر دو یک سکه را پرتاب کردهاند اما دو روی متفاوت را تجربه کرده اند.
چگونه میتوان ثروتمند شد؟ چگونه میتوان از فقیر شدن جلوگیری کرد؟ ما تمایل داریم این درسها را با مشاهده موفقیتها و شکست های دیگران بیاموزیم و بگوییم: "همان کاری را بکن که او انجام داد و از کارهای آن دیگری اجتناب کن".
اگر عصایی جادویی داشتیم میتوانستیم دقیقاً بفهمیم چه نسبتی از این نتایج برخاسته از اعمال تکرارپذیر است و چه نسبتی برخاسته از ریسک تصادفی و شانسی که آن اقدامات را تحتتأثیر قرار داده است؛ اما عصای جادویی نداریم؛ بلکه مغزهایی داریم که پاسخهای آسان را ترجیح میدهند و تمایل چندانی به جزئیات ندارند. بنابراین شناسایی جنبههایی که باید آنها را الگوی خودمان قرار بدهیم یا جنبههایی که باید از آنها اجتناب بکنیم ممکن است بسیار دشوار باشد.
Www.meyarco.ir
روی جلد مجله فوربس از سرمایهگذاران ضعیفی که تصمیمهای خوبی گرفتهاند، اما جنبه ناخوشایند ریسک را تجربه کردهاند تجلیل نمیشود. ولی کمابیش از سرمایه گذاران ثروتمندی که تصمیمهایی قابلقبول یا حتی بیملاحظه گرفتهاند، و اتفاقاً خوش شانس بودهاند، تقدیر میشود. هر دو یک سکه را پرتاب کردهاند اما دو روی متفاوت را تجربه کرده اند.
چگونه میتوان ثروتمند شد؟ چگونه میتوان از فقیر شدن جلوگیری کرد؟ ما تمایل داریم این درسها را با مشاهده موفقیتها و شکست های دیگران بیاموزیم و بگوییم: "همان کاری را بکن که او انجام داد و از کارهای آن دیگری اجتناب کن".
اگر عصایی جادویی داشتیم میتوانستیم دقیقاً بفهمیم چه نسبتی از این نتایج برخاسته از اعمال تکرارپذیر است و چه نسبتی برخاسته از ریسک تصادفی و شانسی که آن اقدامات را تحتتأثیر قرار داده است؛ اما عصای جادویی نداریم؛ بلکه مغزهایی داریم که پاسخهای آسان را ترجیح میدهند و تمایل چندانی به جزئیات ندارند. بنابراین شناسایی جنبههایی که باید آنها را الگوی خودمان قرار بدهیم یا جنبههایی که باید از آنها اجتناب بکنیم ممکن است بسیار دشوار باشد.
Www.meyarco.ir
معیار
اگرچه میپذیرم که سیاست پردازان و دولت مردان ایران معاصر در پیدایش و تداوم وضعیت نامساعدی که در آن قرار داریم بی تقصیر نیستند، ولی در ضمن بر این باورم که در ایران ما مشکلی ساختاری و تاریخی هم داریم. به سخن دیگر، شماری از تنگناها در ایران نهادینه شدهاند…
در قرن ۱۹ ایران دارای اقتصادی بود بهواقع ورشکسته و بیحال و بیرمق، بلکه از آن مهمتر نظام و اندیشه سیاسی و ارزشگذاری ملی هم بهگونهای بود که بیشتر مُبلّغ دلالی و دلال مسلکی بود و تولید را برنمیتابید. به نظر من، علت این امر نیز مثل بسیاری دیگر از مصائب و بیماریهای اجتماعی و اقتصادی ما به حاکمیت نظام خودکامه بر میگشت. در نظامی که قانونش قانونگریزی باشد، جان و مال همیشه در معرض تهاجم است و "معقولانه" است که مال هم عمدتاً "منقول" باشد تا در صورت نیاز بتوان آن را مخفی کرد و از دسترس عاملان استبداد مصون داشت. اگرچه تردیدی نیست که عوامل خارجی نیز در توسعهنیافتگی اقتصادی جامعه ما بهقدر خویش مقصر بودند، ولی عامل اصلی و اساسی همین نظام سیاسی بود که به زیر ساختهای اقتصادی اجازه شکوفایی نمیداد.
شاهد و سندی در دست نداریم که در سرتاسر قرن ۱۹ دولت برای افزودن بر توان تولیدی اقتصاد دست به اقدامی قابلتوجه زده باشد.
ناامنی و بیثباتی همهگیر موجب شد حتی در مواقع مناسب و مطلوب شاهد رشد افقی و نه عمودی واحد های تولیدی باشیم. یعنی صاحبان این ثروتها برای پرهیز از جلبتوجه مستبدان و فرار از مصادره احتمالی ترجیح میدادند واحدهای کوچکتر و پراکنده تر در اختیار داشته باشند تا اینکه برای گسترش عمودی یک واحد موجود اقدام کنند. همین موجب شد که نه از تکنولوژی جدید در این واحدها استفاده شود و نه بازدهی واحدها در نتیجه گسترش تقسیم کارافزایش یابد.
Www.meyarco.ir
شاهد و سندی در دست نداریم که در سرتاسر قرن ۱۹ دولت برای افزودن بر توان تولیدی اقتصاد دست به اقدامی قابلتوجه زده باشد.
ناامنی و بیثباتی همهگیر موجب شد حتی در مواقع مناسب و مطلوب شاهد رشد افقی و نه عمودی واحد های تولیدی باشیم. یعنی صاحبان این ثروتها برای پرهیز از جلبتوجه مستبدان و فرار از مصادره احتمالی ترجیح میدادند واحدهای کوچکتر و پراکنده تر در اختیار داشته باشند تا اینکه برای گسترش عمودی یک واحد موجود اقدام کنند. همین موجب شد که نه از تکنولوژی جدید در این واحدها استفاده شود و نه بازدهی واحدها در نتیجه گسترش تقسیم کارافزایش یابد.
Www.meyarco.ir
معیار
وقتی به استدلال کسی راجع به گذشته گوش میکردم، متوجه میشدم بیشتر فقط توضیحاتی است که بعداً ذهن فریب خوردهاش، متناسب با موقعیت آنها را ساخته. احساس میکردم، در حوزه علوم اجتماعی و اقتصاد متعارف و سرمایه گذاری، به افراد طوری نگاه میکنم که انگار خلوچلاند.…
جان اساساً درگیر فعالیتی به نام تجارت "پربازده" شده بود. کارش بهدستآوردن اوراققرضه "ارزانی" بود که مثلاً ده درصد بازده داشت. درحالیکه نرخ وام، برای موسسهای که او در آن کار میکرد ۵/۵ درصد بود. به این درآمد ۴.۵درصدی تفاوت نرخ بهره نیز میگویند، که البته به نظر کوچک میرسد؛ منتها مسئله اینجاست که جان از قدرت نفوذ خود استفاده میکرد و چنین سودی را ضرب در ضریب قدرت نفوذ میکرد. در کشورهای مختلفی این کار را انجام داد. با نرخ محلی وام گرفت و روی داراییهای "پرخطر" سرمایهگذاری کرد. جمعآوری بیش از ۳ میلیارد دلار ارزش اسمی این تجارت در قارههای مختلف برایش آسان شد. با فروش اوراققرضه آتی ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و سایر اوراققرضه دولتی، از قرارگرفتن در معرض نرخ بهره محافظت کرد. بنابراین شرطبندی خود را به تفاوت میان این دو نرخ محدود کرد. احساس میکرد که با این راهبرد پوششدهی از خود در برابر نوسانات شدید در نرخهای بهره جهانی محافظت میکند (یا اینطور فکر میکرد).
بخش عمده سودی که جان برای مؤسسه ایجاد کرد صرفاً محدود به تفاوت نرخ بهره میان ابزارهای پیشگفته نبود، ناشی از تغییر در ارزش اوراق بهاداری که جان در اختیار داشت نیز بود. بیشتر به این دلیل که بسیاری از معاملهگران دیگر برای تقلید از راهبرد معاملاتی جان به خرید آنها اقدام میکردند (در نتیجه باعث افزایش قیمت این داراییها میشد). تفاوت نرخ بهره به آنچه جان معتقد بود "ارزش منصفانه" است نزدیکتر میشد. جان باورداشت روشهایی که برای محاسبه "ارزش منصفانه" استفاده میکند درستاند. یک گروه آموزشی کامل از او حمایت و به او کمک میکرد تا تحلیل و تعیین کند کدام اوراق جذاب است و ظرفیت افزایش سرمایه را دارد. کسب این سودهای کلان در طول زمان برای جان طبیعی بود.
Www.meyarco.ir
بخش عمده سودی که جان برای مؤسسه ایجاد کرد صرفاً محدود به تفاوت نرخ بهره میان ابزارهای پیشگفته نبود، ناشی از تغییر در ارزش اوراق بهاداری که جان در اختیار داشت نیز بود. بیشتر به این دلیل که بسیاری از معاملهگران دیگر برای تقلید از راهبرد معاملاتی جان به خرید آنها اقدام میکردند (در نتیجه باعث افزایش قیمت این داراییها میشد). تفاوت نرخ بهره به آنچه جان معتقد بود "ارزش منصفانه" است نزدیکتر میشد. جان باورداشت روشهایی که برای محاسبه "ارزش منصفانه" استفاده میکند درستاند. یک گروه آموزشی کامل از او حمایت و به او کمک میکرد تا تحلیل و تعیین کند کدام اوراق جذاب است و ظرفیت افزایش سرمایه را دارد. کسب این سودهای کلان در طول زمان برای جان طبیعی بود.
Www.meyarco.ir
معیار
پیشفرض کتاب این است که پول رابطه کمی باهوش شما دارد و بیشتر به نحوه رفتارتان بستگی دارد و آموزش نحوه رفتار سخت است، حتی برای افراد واقعاً باهوش.اگر نابغهای ، کنترل احساسات خود را از دست بدهد، ممکن است فاجعهای مالی ایجاد کند و برعکس. افراد عادی و بدون تحصیلات…
بنجامین گراهام را اغلب یکی از بزرگترین سرمایهگذاران، پدر سرمایهگذاری ارزشی و استاد قدیمی وارن بافت میدانند. اما عمده موفقیت او در سرمایهگذاری به این دلیل بود که بخش عظیمی از سهام گایکو را در اختیار داشت و به اعتراف خودش تقریباً تمام قوانین تنوعبخشی را که خود در متون معروفش طرح کرده بود زیر پا گذاشته بود. مرز باریک بین فرد جسور و فرد بیملاحظه در این جا کجاست؟ نمیدانم. گراهام درباره ثروت به دست آمده از این سهام مینویسد: " یک شانس خوب، یا یک تصمیم فوقالعاده زیرکانه - آیا میتوانیم آنها را از هم جدا کنیم؟ نه بهسادگی.
خوششانسیها بیشماری (و شکستهای زیادی) نتیجه خودشان را مدیون معاملات اهرمی هستند. ریسک و شانس همزاد هم هستند. حل این مشکل آسان نیست دشواری تشخیص شانس، مهارت و ریسک یکی از بزرگترین مشکلاتی است که هنگام تلاش برای یادگیری بهترین راه مدیریت پول با آن روبهرو هستیم.
Www.meyarco.ir
خوششانسیها بیشماری (و شکستهای زیادی) نتیجه خودشان را مدیون معاملات اهرمی هستند. ریسک و شانس همزاد هم هستند. حل این مشکل آسان نیست دشواری تشخیص شانس، مهارت و ریسک یکی از بزرگترین مشکلاتی است که هنگام تلاش برای یادگیری بهترین راه مدیریت پول با آن روبهرو هستیم.
Www.meyarco.ir