معیار
چرا آدم‌های باهوش اشتباهات مالی بزرگ می‌کنند؟ اصلاح رفتارهای مالی مثل مداخله در تاب دادن چوب گلف است حین ضربه‌زدن به توپ، ممکن است مدتی طول بکشد و این خطر وجود دارد که هر بار چیزی را اصلاح می‌کنید، مسائلی جدید ایجاد کنید. در واقع چه با بازار سهام و بازار…
چرا مردم آن‌قدر در برابر تغییر مقاومت می‌کنند؟ این‌قدر مصمم‌اند وضع را به هم نریزند؟ بیشتر به این نکته توجه کنید: آیا وضعیت موجود چیز اساساً جذابی دارد؟ یا اینکه در چشم‌انداز تغییر چیزی ذاتاً ترسناک است؟ پاسخ هر دو سؤال، یک بله قاطع است.
در واقع علاقه به نگه‌داشتن چیزی که دارید قوی‌تر از آن است که بیشتر مردم فکر می کنند. افراد تمایل دارند به آنچه متعلق به خودشان است ارزش بیشتری بدهند، ارزشی بیشتر اگر همان دارایی متعلق به شخص دیگری باشد. اقتصاددانان رفتاری این را "اثر برخورداری" می‌نامند.
تصمیم به تغییر برای مردم دشوارتر می‌شود، چون آنها برای دارایی‌هایشان ارزشی بیش از حد قائل‌اند. البته، همیشه از پس غلبه‌کردن بر این گرایش برمی‌آیند. اگر این‌طور نبود خانه هایشان را نمی‌فروختند، طلاق نمی‌گرفتند، یا اتومبیل‌های قدیمی‌شان را با مدل‌های جدید معاوضه نمی‌کردند. اما اثر برخورداری به قدری ارزش‌گذاری مناسب را بر آنچه در حال حاضر دارید یا ندارید دشواری می‌کند که ممکن است نتوانید گزینه‌هایی را که به نفعتان‌است را پیگیری کنید.
Www.meyarco.ir
در واقع علاقه به نگه‌داشتن چیزی که دارید قوی‌تر از آن است که بیشتر مردم فکر می کنند. افراد تمایل دارند به آنچه متعلق به خودشان است ارزش بیشتری بدهند، ارزشی بیشتر اگر همان دارایی متعلق به شخص دیگری باشد. اقتصاددانان رفتاری این را "اثر برخورداری" می‌نامند.
تصمیم به تغییر برای مردم دشوارتر می‌شود، چون آنها برای دارایی‌هایشان ارزشی بیش از حد قائل‌اند. البته، همیشه از پس غلبه‌کردن بر این گرایش برمی‌آیند. اگر این‌طور نبود خانه هایشان را نمی‌فروختند، طلاق نمی‌گرفتند، یا اتومبیل‌های قدیمی‌شان را با مدل‌های جدید معاوضه نمی‌کردند. اما اثر برخورداری به قدری ارزش‌گذاری مناسب را بر آنچه در حال حاضر دارید یا ندارید دشواری می‌کند که ممکن است نتوانید گزینه‌هایی را که به نفعتان‌است را پیگیری کنید.
Www.meyarco.ir
معیار
چرا مردم آن‌قدر در برابر تغییر مقاومت می‌کنند؟ این‌قدر مصمم‌اند وضع را به هم نریزند؟ بیشتر به این نکته توجه کنید: آیا وضعیت موجود چیز اساساً جذابی دارد؟ یا اینکه در چشم‌انداز تغییر چیزی ذاتاً ترسناک است؟ پاسخ هر دو سؤال، یک بله قاطع است. در واقع علاقه به نگه‌داشتن…
فرض کنید فرد تعدادی سهام تویوتا دارد به ارزش ۱۰۰۰ دلار. دوست معتمدی به او پیشنهاد می‌کند آن را بفروشد و ۱۰۰۰ دلار از سهام فورد را بخرد. فرد سهامش را نمی‌فروشد و قیمت سهام تویوتا طی سال بعد ۳۰ درصد کاهش می‌یابد و سرمایه‌گذاری ۱۰۰۰ دلاری او تبدیل می‌شود به سرمایه‌گذاری ۷۰۰ دلاری.
حالا فرض کنید ویلما تعدادی سهام فورد دارد به ارزش ۱۰۰۰ دلار. هم زمان با فرد، دوست معتمدی به او پیشنهاد می‌کند سهامش را بفروشد و ۱۰۰۰ دلار از سهام تویوتا را بخرد. ویلما این کار را می‌کند و طی سال بعد، ارزش سهام تویوتا ۳۰ درصد کاهش می‌یابد و سرمایه گذاری ۱۰۰۰ دلاری ویلما تبدیل می‌شود به سرمایه‌گذاری ۷۰۰ دلاری در تویوتا.
به نظرتان کدامشان احساس بدتری دارد؟ فرد یا ویلما؟
آخرین تکه پازلی که ما آن را فلج تصمیم می‌نامیم مفهومی است که ممکن است درک‌پذیرترین باشد، باتوجه‌به بازتاب احساسی روزمره‌اش. از جهات بسیاری، این مفهوم‌بخش عمده‌ای از نظریه دورنما و گرایش‌های مرتبط به آن مثلاً زیان گریزی، سوگیری حفظ وضع موجود، اثر برخورداری را در بر می‌گیرد. آنچه اقتصاددانان رفتاری "افسوس گریزی" می‌نامند به همان سادگی‌ای است که به گوش می‌آید. اکثر مردم می‌خواهند از درد پشیمانی و مسئولیت پیامدهای منفی اجتناب کنند و ازآنجاکه تصمیم به اقدام تصمیم به تغییر وضع موجود مسئولیت بیشتری در پی می‌آورد تا تصمیم به دست روی دست گذاشتن، مردم بیزارند ریسک کنند و خود را به پشیمانی بیندازند. یا بدتر.
اکثر مردم، وقتی ارزیابی می‌کنند از بین فرد و ویلما کدام یک احساس بدتری در مورد کاهش قیمت سهام تویوتا دارد، جوابشان ویلماست. هرچه باشد ویلما دست به اقدامی زده که باعث شده پولش از دست برود، درحالی‌که فرد هیچ کاری نکرده و یا حداقل این‌طور به نظر می‌رسد. هیچ شکی نیست که هر دو سرمایه‌گذار احتمالاً احساس بدی دارند، اما فرضمان این است که ویلما از دست خودش عصبانی‌تر خواهد بود. او احتمالاً خودش را با افکاری مثل "نباید این اتفاق می‌افتاد" یا "خودم کردم که لعنت بر خودم باد" سرزنش خواهد کرد. و این حس حسرت و پشیمانی همان احساس است که مردم اغلب از هیچ اقدامی برای اجتناب از آن فروگذار نخواهند کرد.
Www.meyarco.ir
حالا فرض کنید ویلما تعدادی سهام فورد دارد به ارزش ۱۰۰۰ دلار. هم زمان با فرد، دوست معتمدی به او پیشنهاد می‌کند سهامش را بفروشد و ۱۰۰۰ دلار از سهام تویوتا را بخرد. ویلما این کار را می‌کند و طی سال بعد، ارزش سهام تویوتا ۳۰ درصد کاهش می‌یابد و سرمایه گذاری ۱۰۰۰ دلاری ویلما تبدیل می‌شود به سرمایه‌گذاری ۷۰۰ دلاری در تویوتا.
به نظرتان کدامشان احساس بدتری دارد؟ فرد یا ویلما؟
آخرین تکه پازلی که ما آن را فلج تصمیم می‌نامیم مفهومی است که ممکن است درک‌پذیرترین باشد، باتوجه‌به بازتاب احساسی روزمره‌اش. از جهات بسیاری، این مفهوم‌بخش عمده‌ای از نظریه دورنما و گرایش‌های مرتبط به آن مثلاً زیان گریزی، سوگیری حفظ وضع موجود، اثر برخورداری را در بر می‌گیرد. آنچه اقتصاددانان رفتاری "افسوس گریزی" می‌نامند به همان سادگی‌ای است که به گوش می‌آید. اکثر مردم می‌خواهند از درد پشیمانی و مسئولیت پیامدهای منفی اجتناب کنند و ازآنجاکه تصمیم به اقدام تصمیم به تغییر وضع موجود مسئولیت بیشتری در پی می‌آورد تا تصمیم به دست روی دست گذاشتن، مردم بیزارند ریسک کنند و خود را به پشیمانی بیندازند. یا بدتر.
اکثر مردم، وقتی ارزیابی می‌کنند از بین فرد و ویلما کدام یک احساس بدتری در مورد کاهش قیمت سهام تویوتا دارد، جوابشان ویلماست. هرچه باشد ویلما دست به اقدامی زده که باعث شده پولش از دست برود، درحالی‌که فرد هیچ کاری نکرده و یا حداقل این‌طور به نظر می‌رسد. هیچ شکی نیست که هر دو سرمایه‌گذار احتمالاً احساس بدی دارند، اما فرضمان این است که ویلما از دست خودش عصبانی‌تر خواهد بود. او احتمالاً خودش را با افکاری مثل "نباید این اتفاق می‌افتاد" یا "خودم کردم که لعنت بر خودم باد" سرزنش خواهد کرد. و این حس حسرت و پشیمانی همان احساس است که مردم اغلب از هیچ اقدامی برای اجتناب از آن فروگذار نخواهند کرد.
Www.meyarco.ir
معیار
فرض کنید فرد تعدادی سهام تویوتا دارد به ارزش ۱۰۰۰ دلار. دوست معتمدی به او پیشنهاد می‌کند آن را بفروشد و ۱۰۰۰ دلار از سهام فورد را بخرد. فرد سهامش را نمی‌فروشد و قیمت سهام تویوتا طی سال بعد ۳۰ درصد کاهش می‌یابد و سرمایه‌گذاری ۱۰۰۰ دلاری او تبدیل می‌شود به…
آنچه اقتصاددانان رفتاری "افسوس گریزی" می‌نامند به همان سادگی‌ای است که به گوش می‌آید. اکثر مردم می‌خواهند از درد پشیمانی و مسئولیت پیامدهای منفی اجتناب کنند و ازآنجاکه تصمیم به اقدام تصمیم به تغییر وضع موجود مسئولیت بیشتری در پی می‌آورد تا تصمیم به دست روی دست گذاشتن، مردم بیزارند ریسک کنند و خود را به پشیمانی بیندازند. یا بدتر.
احتمالاً همیشه حاضرید پول زیادی بدهید تا از پشیمانی و حسرت اجتناب یا وضع موجود را حفظ کنید. گذاشتن پول در حساب بانکی، به‌جای‌گذاشتن آن در سرمایه‌گذاری با بازده بیشتر؛ ماندن در شغل نسبتاً کم‌درآمد، به‌جای تصمیم به تغییر آن و پذیرفتن شغل با حقوق بالاتر واماندن از فروختن سرمایه‌گذاری و نشستن به تماشای آنکه قیمتش سقوط می‌کند (و فروختن آن به پیروی از دیگر فروشندگان و متعاقباً نشستن و تماشای صعود قیمت)؛ به تأخیرانداختن خرید، آن هم فقط به دلیل مشاهده افزایش قیمت؛ همه این بی‌عملی‌ها نمونه‌هایی است از موقعیت‌هایی که افسوس گریزی فلج تصمیم و سوگیری حفظ وضع موجود ادغام می‌شود تا تصمیمات مالیتان را تحت‌تأثیر قرار بدهند و هزینه روی دستتان بگذارند.
Www.meyarco.ir
احتمالاً همیشه حاضرید پول زیادی بدهید تا از پشیمانی و حسرت اجتناب یا وضع موجود را حفظ کنید. گذاشتن پول در حساب بانکی، به‌جای‌گذاشتن آن در سرمایه‌گذاری با بازده بیشتر؛ ماندن در شغل نسبتاً کم‌درآمد، به‌جای تصمیم به تغییر آن و پذیرفتن شغل با حقوق بالاتر واماندن از فروختن سرمایه‌گذاری و نشستن به تماشای آنکه قیمتش سقوط می‌کند (و فروختن آن به پیروی از دیگر فروشندگان و متعاقباً نشستن و تماشای صعود قیمت)؛ به تأخیرانداختن خرید، آن هم فقط به دلیل مشاهده افزایش قیمت؛ همه این بی‌عملی‌ها نمونه‌هایی است از موقعیت‌هایی که افسوس گریزی فلج تصمیم و سوگیری حفظ وضع موجود ادغام می‌شود تا تصمیمات مالیتان را تحت‌تأثیر قرار بدهند و هزینه روی دستتان بگذارند.
Www.meyarco.ir