وقتی پیداش میکنی
دیگه مهم نیست لاغره یا چاق..
قدش چقدر، خونش کجاس..
مهم نیست چقدر درس خونده..
فقط بودنش مهمه، همین!
دیگه مهم نیست لاغره یا چاق..
قدش چقدر، خونش کجاس..
مهم نیست چقدر درس خونده..
فقط بودنش مهمه، همین!
دلت داد بزنی تا آروم شی
ولی صدات از شدت فریادایی که فقط تو بالش خفه میشه گرفته=)
ولی صدات از شدت فریادایی که فقط تو بالش خفه میشه گرفته=)
شرایط هر دویشان فرق کرده بود.
آنها می توانستند دوباره باهم باشند.
اما وقتی بعد از سال ها از مقابل هم رد شدند.
وانمود کردند که هم دیگر را نمی شناسند.ساعتی بعد مرد در ساحل گریه کرد.
زن در آینه ی اتاقش...
آنها می توانستند دوباره باهم باشند.
اما وقتی بعد از سال ها از مقابل هم رد شدند.
وانمود کردند که هم دیگر را نمی شناسند.ساعتی بعد مرد در ساحل گریه کرد.
زن در آینه ی اتاقش...
این هوایِ گرفته او را کاملاً غمگین ساخت. فکر کرد کاش دوباره کمی میخوابیدم تا همهی این مزخرفات را فراموش بکنم!
فکت:
با یک نفر روبهرو خواهی شد که دوست داری برگردی به گذشته و همهی کلمات زیبایی که به آدمای قبل از اون گفتی رو ازشون پس بگیری، گردگیریشون کنی و در کمال اشتیاق و احترام به اون یک نفر تقدیم کنی.
با یک نفر روبهرو خواهی شد که دوست داری برگردی به گذشته و همهی کلمات زیبایی که به آدمای قبل از اون گفتی رو ازشون پس بگیری، گردگیریشون کنی و در کمال اشتیاق و احترام به اون یک نفر تقدیم کنی.
پازل دل کسی رو بهم ریختن هنر نیست!
هر وقت تونستی
با تیکه های شکستۀ
دل یک نفر ،
یک پازل جدید و قشنگ براش بسازی
هنر کردی...
هر وقت تونستی
با تیکه های شکستۀ
دل یک نفر ،
یک پازل جدید و قشنگ براش بسازی
هنر کردی...
اونیکه دوسمون داررو پس میزنیم
قفلي میزنیم رو کسي که هیچ حسي بهمون نداره این چرخه کثیف همیشگیه!
قفلي میزنیم رو کسي که هیچ حسي بهمون نداره این چرخه کثیف همیشگیه!
من ميخوام واسه صدات ، نگات ، خنديدنت حتي اون مژه هاي بلندت كه رو چشات سايه انداختن بميرم اين كه كلِ صورتت و از برم اذيتم ميكنه اين كه حتي اون خنده يِ لعنتيت و كه وقتي كج نگام ميكني ميپرستم من و ميکُشه !
اوشو خیلی قشنگ میگه: «غم به شما عمق میدهد و شادی ارتفاع. غم ریشههایتان را گسترده میکند و شادی شاخههایتان را. شادی مثل درختی است که به سمت آسمان میرود، و غم مانند ریشههایی که تا بطن زمین پایین میروند. هر دو مورد نیازند، و هرچه درختی بلندتر شود، همزمان ریشههایش عمیقتر میشوند.»
من هر روز خاطراتمان را مرور می کنم!
و هر روز برایم مجهول تر می شود؛
رفتن مردی که در تک تک خاطراتم،
دَم از دوست داشتن زده است..!
و هر روز برایم مجهول تر می شود؛
رفتن مردی که در تک تک خاطراتم،
دَم از دوست داشتن زده است..!
بنظر من هرچیزی و هرکسی که حالت رو خوب میکنه رو باید عیب و نقصهاش رو هم بپذیری، اون میشه دوست داشتن!!
بعضی از آدمهای زندگیم انقدر به سرعت عوض شدن و تغییر کردن ،که هنوزم که هنوزه گاهی بهشون فکر میکنم و نمیتونم بفهمم چی باید تو مغزِ یه آدم رخ بده که تو اوجِ اروم بودن و خوب همه چیز ،بزنه زیرِ هرچی که هست و نیست و فقط بره .