گفت ما دیگه اینقدر همش خودمون حال خودمون رو خوب کردیم، که دیگه کسی غیر از خودمون نمیتونه حالمون رو خوب کنه.
یه عده هستن دروغ نمیگن ولی دروغ میشنون.
خیانت نمیکنن، ولی بهشون خیانت میشه. منتظر میمونن، ولی کسی منتظرشون نمیمونه. مُشَوّقِ دیگرانن، ولی تشویق نمیشن.
سلام به تو ای تنهاترین!
سلام به خودم..!
خیانت نمیکنن، ولی بهشون خیانت میشه. منتظر میمونن، ولی کسی منتظرشون نمیمونه. مُشَوّقِ دیگرانن، ولی تشویق نمیشن.
سلام به تو ای تنهاترین!
سلام به خودم..!
جوکر یه دیالوگی داشت که میگفت:
من لبخند میزنم که دردامو پنهان کنم و آرزومه یهروز، یکی بیاد نگام کنه و بفهمه همهچی دروغه؛ و چه روزایی که از درون ذرهذره نابود شدیم و لبخند زدیم، ولی هیچکس نفهمید این لبخندا دروغه.
من لبخند میزنم که دردامو پنهان کنم و آرزومه یهروز، یکی بیاد نگام کنه و بفهمه همهچی دروغه؛ و چه روزایی که از درون ذرهذره نابود شدیم و لبخند زدیم، ولی هیچکس نفهمید این لبخندا دروغه.
من معتقدم که
ناراحت کردن یه آدم
مثل پرت کردن یه تیر به آسمونه
که نمیدونی کجای زندگیت
قراره برگرده پایین و یقه خودتو بگیره ...
جناب شهریار هم راجع به کارما گفته :
فلک همیشه به کام یکی نمیگردد ،
که آسیای طبیعت به نوبتست
ای دوست ...
ناراحت کردن یه آدم
مثل پرت کردن یه تیر به آسمونه
که نمیدونی کجای زندگیت
قراره برگرده پایین و یقه خودتو بگیره ...
جناب شهریار هم راجع به کارما گفته :
فلک همیشه به کام یکی نمیگردد ،
که آسیای طبیعت به نوبتست
ای دوست ...
خستهام، از زندگی خستهام، از حرف زدن خستهام، از ساکت موندن خستهام، از نفس کشیدن خستهام، از شبایی که باید بخوابم و خوابم نمیگیره خستهام، از خودم خستهام، از خودم خستهام.
اوج خفگی میدونی کجاست؟
همونجایی که کلی حرف داری برای گفتن و به شدت ناراحتی و خیلی چیزا رو اعصابت میرن ولی سکوت میکنی و به اخرین درجه ی ناراحتی میرسی و ترجیح میدی که هیچی نگی فقط یه گوشه بشینی ببینی چی میشه.
همونجایی که کلی حرف داری برای گفتن و به شدت ناراحتی و خیلی چیزا رو اعصابت میرن ولی سکوت میکنی و به اخرین درجه ی ناراحتی میرسی و ترجیح میدی که هیچی نگی فقط یه گوشه بشینی ببینی چی میشه.
چیه این دلتنگی؛
یهو میفته به جون آدم، تموم خاطرههارو پرت میکنه تو صورتت، عطر اونو میزنه، بوی تن اونو میگیره، میشینه کنارت...
یهو میفته به جون آدم، تموم خاطرههارو پرت میکنه تو صورتت، عطر اونو میزنه، بوی تن اونو میگیره، میشینه کنارت...
آدم نمیتونه یه نفرو دوست داشته باشه
و با یکی دیگه باشه و بگه بخاطر فراموش کردنشه واسه قلب هرزتون بهونه نیارید :)
و با یکی دیگه باشه و بگه بخاطر فراموش کردنشه واسه قلب هرزتون بهونه نیارید :)
وقتی قدرتون رو ندونستن به جای خودخوری یاانتقام انقدر موق بشین که برای دیدن شما کلاه از سرشون بیافته ...!
من تنهایی بزرگ شدم، تنهایی پای همه چی وایسادم، تنهایی زخمامو بستم و تنهایی دردامو تحمل کردم. اینا رو میگم که بدونی نه میشه منو تنها گذاشت، نه میشه از این تنها تر کرد.
هیچوقت به تهش فکر نکن
چون ممکنه برسی به غم
ته زندگی به این قشنگی، میرسی به مرگ
ته یک روز خوب، ممکنه برسی به شب پر از فکر و خیال
ته یک خاطره قشنگ،
ممکنه برسی به یک یادش بخیر
از حس و حال الانت لذت ببر
در لحظه زندگی کن
به تهش فکر نکن...
چون ممکنه برسی به غم
ته زندگی به این قشنگی، میرسی به مرگ
ته یک روز خوب، ممکنه برسی به شب پر از فکر و خیال
ته یک خاطره قشنگ،
ممکنه برسی به یک یادش بخیر
از حس و حال الانت لذت ببر
در لحظه زندگی کن
به تهش فکر نکن...
اونجا که سیاوش میگه:
«هیچکسی هنوز تو دنیا مثل من که دل نداده...»
دلم میخواد بزنم رو شونه اش و بگم
من ، من آقای قمیشی ، من احمق...
«هیچکسی هنوز تو دنیا مثل من که دل نداده...»
دلم میخواد بزنم رو شونه اش و بگم
من ، من آقای قمیشی ، من احمق...
بعضیام که باشن آدم خیالش راحته ، حالا چه هزار کیلومتر دورتر ، چه اون سر دنیا ، همین که آدم بدونه اونا هستن کافیه براش!
وقتی زخما زیاد میشه آدم یاد میگیره که چجوری از خودش محافظت کنه؛ با فاصله گرفتن از بعضی آدما، سکوت کردن و بیتفاوتی نسبت به خیلی چیزایی که قبلا باعث میشد بهعنوان یه آدم خوب شناخته بشه. وقتی زخما زیاد میشه آدم نامهربون میشه،کسی که پشت همه بیمهریاش هنوزم امیدواره
بیشتر اتفاق های زندگیم ناخواسته بود؛
ناخواسته اومدی.
ناخواسته دوست داشته شدی.
ناخواسته باهم خاطره ساختیم.
ناخواسته از زندگیم رفتی.
ناخواسته هنوز دوست دارم و فراموش نشدی.🖤
ناخواسته اومدی.
ناخواسته دوست داشته شدی.
ناخواسته باهم خاطره ساختیم.
ناخواسته از زندگیم رفتی.
ناخواسته هنوز دوست دارم و فراموش نشدی.🖤
کاش میشد وقتی یکی ازم میپرسید چیشده، خوبی؟ دستمو میزاشتم رو قلب طرف و همه چیزایی که حس کردم رو بهش منتقل میکردم.
من خیلی حسودم، یعنی نمیتونم ببینم یه ادمی که قربون صدقه من میره و باهام مهربونه بخواد با بقیه هم همینجوری حرف بزنه و مهربون باشه، شاید خیلی مسخره باشه ولی من اینجوریم که طرف یا فقط باید مال من باشه و همه ی وقتش واسه من باشه یا کلا از زندگیم گورشو گم کنه!