Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖇


#تکنوازان

تار نوازی

🔸علی_قمصری





موسیقی اصیل
      🔸مســتانـه
وقتی به آدم تنهایی برمیخوری، مهم نیست که چه توجیهی برای تنها بودنش میاره.
دلیل تنها بودنش این نیست که از انزوا لذت می‌بره. بلکه اینه که در گذشته بارها تلاش کرده با جمع معاشرت داشته باشه، اما آدم‌ها همیشه ناامیدش کردن.

#جودی_پیکو
مشهورترین مجری تلویزیون در آمریکا اپرا وینفری اعلام بازنشستگی کرد و جشنواره‌ای به افتخار او در استادیوم فوتبال برگزار شد. کشف شگفت انگیز این بود که او به مدت ۲۵ سال (یک ربع قرن) بدون اطلاع عموم، مخفیانه از ۶۵۰۰۰ فقیر حمایت می‌کرد. بسیاری از ذینفعان به ورزشگاه آمدند و ۴۵۰ نفر با شمع بیرون ماندند. در میان آنها، پنج استاد دانشگاه هاروارد خطبه کوتاهی ایراد کردند و قدردانی خود را با این جمله خلاصه کردند: اگر اُپرا نبود، الان در جای دیگری بودیم... آیا یک نفر می‌تواند زندگی ۶۵۰۰۰ نفر را تغییر دهد؟ آن هم در خفا!؟
انسانیت یک دین نیست، بلکه رتبه‌ای است که برخی افراد به آن دست می‌یابند.


https://www.tg-me.com/mastanekazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پل های تاریخی زاینده رود و حافظیه شیراز

تار : استاد جلیل شهناز
‍ و هنگامی که سیبی را با دندان می شکافی
در دل با او بگو
دانه های تو در تن من خواهند زیست و شکوفه های فردای تو در دل من خواهند شکفت و عطر تو نفس من خواهد بود و ما باهم در همه ی فصل ها شادی خواهیم کرد

#جبران_خلیل_جبران




جبران خلیل جبران اهل بشرّی لبنان و نویسندهٔ لبنانی-آمریکایی و نویسنده کتاب پیامبر بود. جبران، علاوه بر شعر و نویسندگی، در نقاشی نیز ذوق و مهارت داشت و بیش از ۷۰۰ کار هنری از او بجا مانده‌است. 

https://www.tg-me.com/mastanekazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖇

همراهان همدل مستانه

برای  صلح و آرامش و
انرژی مثبت و طلب خیر و
عافیت و بهبودی بیماران ،

اخص دوستان و همراهان این محفل
امروزبا هم
  رأس ساعت ۲۲:۰۰
     دعا و  نیایش گروهی
         انجام خواهیم داد
.
   با سپاس از مشارکت جمعی

« مدیران گروه-کانال مستانه  »

🔸ب احترام‌‍ جمع
         از ساعت ۲۲:۰۰ الی ۲۲:۰۲
     ارسالیها متوقف خواهد شد.🔸


🕊🕊🕊🎶🎶🎶🌸🌺‍‍‍‌‍‌
مستانه:
🖇

دوستداران  علاقمند مشاعره گل واژه ای


امشب راس ساعت۲۳:۰۰
بزم مشاعره بهاری
برپا خواهد بود

ارسال هر گونه پست و متنهای متفرقه غیر از ابیات مربوط به گل واژه مشاعره
در زمان یکساعت مشاعره پاک خواهد شد



شبهای مشاعره :
👈یکشنبه
👈سه شنبه
👈پنجشنبه
۲۳:۰۰ -  ۰۰:۰۰⌛️



با تشکر



به
     🔸مســتانـه
                   بپیوندید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گل ها را تماشا کنید!

تحقیقات نشان میدهد نگاه کردن به گل ها هر روز صبح، اضطراب، افسردگی و عصبانیت را به حد قابل توجهی کاهش و انرژی شما را افزایش میدهد !

گلها متعادل کننده حالات روحی‌ند.


https://www.tg-me.com/mastanekazemi
🖇
راستی تا به حال
برای چند نفر پل ساخته ایم؟!



 دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می کردند. یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جرو بحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند.

یک روز صبح در خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجـاری را دید. نجـار گفت:«من چند روزی است که دنبال کار می گردم، فکرکردم شاید شما کمی خرده کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟»

 برادر بزرگ تر جواب داد: «بله، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است. او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. او حتماً این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل دارد، انجام داده.» سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت:« در انبار مقداری الوار دارم، از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.»

نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار. برادر بزرگ تر به نجار گفت:« من برای خرید به شهر می روم، اگر وسیله ای نیاز داری برایت بخرم.» نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود، جواب داد:«نه، چیزی لازم ندارم.» هنگام غروب وقتی کشاورز به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کارنبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود.

کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت:«مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟» در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکرکرد که برادرش دستور ساختن آن را داده، از روی پل عبور کرد و برادر بزرگترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست.

وقتی برادر بزرگ تر برگشت، نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است. کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر، از او خواست تا چند روزی مهمان او و برادرش باشد.
نجار گفت:«دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم.»


ما برای
وصل کردن آمدیم‍
مولانا

راستی تا به حال
     برای چند نفر پل ساخته ایم؟!






به
     🔸مســتانـه
                   بپیوندید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴🟠🟡 🟢

تروماهای نسلی این‌طور عمل می کنند

♻️تو این چرخه رو بشکن
🖇


#چالش_آدینه

همراهان و اعضای مستانه
خوشحال میشیم در  چالش آدینه  شرکت کنید
و به سوالات چالش پاسخ دهید



1⃣اگر دیگران تصورات غلطی از شما داشته باشند بنظرتون اون این تصورات چیه؟🤔

2⃣کدوم ویژگی شخصیتی مردم برات مهمه که باعث میشه 100 درصد بهشون اعتماد کنی؟


منتظر جوابهاتون در دیدگاه هستیم





#####################

آدینه  گروه مستانه همراه با
#چیستان
#معما
#خاطره_بازی
#بومگردی(ایرانگردی)
#جوک



به

      🔸مســتانـه

               بپیوندید
2024/09/25 05:18:34
Back to Top
HTML Embed Code: