Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غزل۲۰۰حافظ،آمنه‌قاسم‌پور
حمیدرضاشفیعی(سنتور) امیرسبحانی(تنبک)
🖇


#شعرخوانی_هفتگی



دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می‌کنند


حافظ
غزل۲۰۰

خوانش صحیح اشعارتوسط
سرکار خانم
دکتر آمنه قاسم پور













     حامی ادب و فرهنگ
    🔸مســتانـه
 
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
https://www.tg-me.com/mastanekazemi

اگه تو هیاهوی زندگی، ذات قشنگت رو فراموش نکردی تو انسان نیستی تو فراتر از انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖇

ذوالنون مصری نقل می کند؛
در بادیه، عاشقی را دیدم با یک پای، سَر در بیابان با آهوان نهاده بود و خوش می رفت، گفتم تا کجا؟
گفت: تا خانه ی دوست.
گفتم: بی آلت سفر، مسافت بعيد قطع کردن چون میسر شود؟
گفت: ویحک یا ذوالنون أما قرأت في کتابه؟
و حَمَلناهُم فِي البَرِّ و البَحر؟
(وای بر تو ای ذوالنون آیا کتاب او را نخوانده ای؟
و ما آنها را در خشکی و دریا حمل کردیم؟)
ذوالنون گفت: چون به کعبه رسیدم دیدم او را که طواف می کرد، چون مرا بدید خوش بخندید و مرا گفت: انت حاملُ الأمر و أنا محمول به.
تو را داعیه ی تکلیف در کار آورده است و مرا جاذبه ی او به این دیار



    🔸مســتانـه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖇



یادت باشه🫵
گاهی با یک اشتباه نوزده نمیشی
صــــفـر -۰-
میشی



به
   🔸مســتانه
           بپیوندید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ببینید این پسر نوجوان چقدر قشنگ کتاب خواندن را تفسیر میکنه.....

https://www.tg-me.com/mastanekazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖇

آهنگ بینظیر  fusion
از استاس تونه Estas Tonne ,
گیتاریست محبوب و مشهور اوکراینی








موسیقی
    بیکلام در
         🔸مســتانـه
                همراه ما
                       باشید
هیچ‌گاه عاقبت اقداماتمان را و اینکه چطور خواهد شد در نظر نمی‌آوریم. بدون فکر و منطق و استدلال، فقط کورکورانه دنباله‌رو احساسات هستیم و هر چه دلمان خواست و هر چه دلمان را خنک کند انجام می‌دهیم و وقتی با نتیجه‌ی قهریِ اعمالمان یعنی شکست مواجه شدیم، ابتدا با توسل به زور و قلدری و فحاشی و خشونت، و اگر نشد با دروغ و تقلب و تشبّت و گریه و التماس، و اگر نشد با نذر و نیاز به درگاه خدا و پیغمبر و امام و امام‌زاده و حضرت‌عباس و یا هر وسیله‌ی مشروع و نامشروع دیگری که پیدا می‌کنیم متوسل می‌شویم تا خود را از مخمصه برهانیم. این بی‌نظمی و بی‌برنامگی و بی‌توجهی نه تنها در کار یک فرد و یک خانواده و یا یک شهر، بلکه در تمام مملکت و در همه جا پیداست.


📚
#چرا_عقب_مانده‌ایم
🖊 #دکتر_علی‌محمد_ایزدی
📖 #کتاب_بخوانیم
🖇

دوستداران  علاقمند مشاعره گل واژه ای


امشب راس ساعت ۲۳:۰۰
بزم مشاعره تابستانی
برپا خواهد بود


هر گونه پست و متنهای متفرقه غیر از ابیات مربوط به گل واژه مشاعره
در زمان یکساعت مشاعره پاک خواهد شد






شبهای مشاعره :
👈یکشنبه
👈سه شنبه
👈پنجشنبه
۲۳:۰۰ -  ۰۰:۰۰⌛️



با تشکر




     🔸مســتانـه
                  
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ســـــلام مهربانان

صبحتون پر شور و نشاط

روزے بینظیر و صبحے دلنشین و
لبخندے از تہ دل هزار آرزوے زیبا
تقدیم لحظه‌ها و ثانیہ هاتون

الهے
شروع روزتون پرخیر و برڪت باشه


سلام صبح بخیر دوستان همراه
                   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
       
به فراخور سالگرد آسمانی شدن شادروان عماد رام:


در سالهای دور در یکروز تابستانی که ماشین عماد خراب بود، او برای نوشتن شعری روی آهنگش با معینی کرمانشاهی، قرار داشت که به منزلش برود. در خیابان زیر آفتاب داغ و طاقت فرسا منتظر تاکسی بود.

عماد برایم تعریف کرد: چند نفر در خیابان منتظر تاکسی بودند که من بیشتر از آنها منتظر بودم و رسم بر این بود که اولین تاکسی را باید من سوار شوم و آن زمان تاکسیها فقط اولین مسافر را سوار میکردند. بهر حال تاکسی رسید و از جلو پایم رد شد و جلوی مسافر جدید نگهداشت. از مسافر جدید پرسیدم مسیر شما کجاست، میتوانیم با هم برویم ؟

مسافر، مرا شناخت و با اصرار گفت: آقای رام شما بفرمایید من تازه آمده‌ام. چند نفر هم زودتر از من باید سوار شوند. راننده تاکسی ناگهان فریاد زد: ای بابا حالا دیگه تعارفتان گرفته، یکی سوار شه من باید پول دربیارم نمیتونم معطل بشم.

ناگزیر سوار شدم. چند متری که رفتیم نگاهی به راننده انداختم و پرسیدم: رفیق چرا آنقدر عصبانی هستی ؟
نگاهی به من انداخت و گفت: چرا جلو نشستی، دوست داری جلو ماشین بنشینی ؟

گفتم نه، به احترام شما جلو نشستم.
گفت: آدم به چه کسانی برمیخوره. مرسی از اینکه نخواستی به من این احساس را بدی که راننده توام.
بهش گفتم: اگر مسافری بود که به مسیر ما میخورد سوارش کن.

راننده گفت: ببین آقا، دستام روغنی و سیاهند. ماشینم از صبح تا حالا بازی درآورده. خراب شده بود و نتونستم کار کنم. همین حالا درست شده، اعصابم خورده، تازه الان هم بنزین کم دارم باید خاموش و روشن شما رو برسانم.
گفتم: ناراحت نباش با اینکه دیرم شده اما اول بنزین بزن.

راننده، داستان زندگی پردردش را برایم تعریف کرد. به‌ چهره اش نگاه میکردم، یک دنیا غم تو چهره‌اش بود.
گفت: الان زنم توی بیمارستانه، پدر و مادرم پیرند و مریض، 2 تا بچه‌ام توی خونه بی‌سرپرستند، زندگیم روز بروز میگذره، اونوقت توی این گرمای تابستان ماشینم هم خراب شده، ماشینی که باید با آن نان دربیارم. ببخشید اگر داد زدم، دست خودم نبود.

عماد گفت: خیلی با او صحبت کردم، کمی اونو خندوندم و زمان پیاده شدن هر چه پول در جیبم بود، به او دادم. وقتی وارد منزل معینی کرمانشاهی شدم، او متوجه برافروختگی چهره‌ ام شدند.
معینی که مرا خوب میشناخت، پرسید: عماد حالت خوب نیست ؟
داستان را برایشان تعریف کردم و گفتم: رحیم از هر چه هنر خسته شدم، دلم میخواد این نُتها را پاره کنم.

معینی کرمانشاهی، خیلی زود این شعر زیبا با این مضمون بر روی آهنگم نوشت:

یارب دگر از خلق جهان بی‌خبرم کن
چون سروِ سرافراز چمن بی‌ثمرم کن

آثار من آتش بزن و بی‌اثرم کن
دیگر ز هنر خسته شدم، بی هنرم کن


خاطره فلور صدودی از 39 سال زندگی مشترک با همسرش، زنده یاد عماد رام
امروز 24 July، #روز_جهانی مراقبت از خود هست
این روز واسه اینه که یادمون نره هیچکس تو زندگی مهم‌ تر از خودمون نیست.

https://www.tg-me.com/mastanekazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🦩📙و گفت: جنگ کردن با خردمندان آسان‌تر است که حلوا خوردن با بی‌خردان.


#تذکره الاولیای عطار
2024/09/22 21:27:32
Back to Top
HTML Embed Code: