Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه مجتبایی مادر غزاله چلابی با انتشار ویدیویی از رقص دخترش در آخرین جشن تولدش نوشت:

«خوب به این فیلم نگاه کنید. شور و ذوق زندگی را در آخرین تولد دخترم نگاه کنید. او دیگر زنده نیست. او برای همیشه ۳۳ ساله ماند. او با دستهای خالی، تنها با یک گوشی موبایل صحنه کشته شدن خود را ثبت کرد...

مادر غزاله چلابی در بخش دیگری از متن خود نوشته است:
«امروز بعد از گذشت دو سال قاتلان همه فرزندان نیلی آزادانه در خیابانها می چرخند و بسیاری از آنان ترفیع گرفته اند و هیچ اراده ایی برای شناسایی آنان نیست.
امروز بعد از گذشت دو سال ،ذره ای از داغ فرزندم کم نشده. هنوز چشم به راهش هستم. هنوز چهره خندان و مهربانش ،صدای گرم و زیبایش را در گوشم می‌شنوم.
من هم برای کشته شدگان آبان ۹۸ و هم برای کشته شدگان پرواز اوکراین شمع روشن کردم و با بازماندگانشان همدردی کردم. اما هیچگاه فکر نمیکردم که روزی دختر خودم در جامعه ایی پر از ظلم و ستم که مردمش سکوت اختیار کرده‌اند و تنها نظاره گر هستند، ،طعمه قاتلان و جانیان شود.
و این تسلسل تاریخ ادامه خواهد داشت.
هشیار باشید. قاتلان آزادانه در شهر می چرخند.»

🌐@masih_alinejad
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این ویدیو برای بار اول است که منتشر می‌شود. شخصی که در این ویدیو از آنچه در یکسال گذشته سرکوبگران جمهوری اسلامی بر سرش آورده‌اند، سخن می‌گوید نامش محمد محمدی ست. دوست، همراه، همسایه و همرزم محسن شکاری. او که در انقلاب زن زندگی آزادی، هم در خیابان وهم در فضای مجازی (شناسایی سرکوبگران) فعالیت داشت در جریان اعتراضات خیابانی گلوله خورد. او را از روی تخت بیمارستان و ساعتی پس از عمل جراحی برای خارج کردن گلوله بردند و در همان وضعیت آویزان کردند و استخوانهایش را شکستند و روزها و هفته ها و ماهها زیر وحشیانه ترین شکنجه‌ها بود.
این ویدیو را ببینید تا بدانید که وقتی می‌گوییم اینها تبهکاران و جنایتکارانی هستند که لباس قانون و حکومت بر تن کرده‌اند از چه حرف می‌زنیم. تبهکاران هم با انسان زخمی و اسیر چنین نمی‌کنند.
ادامه 👇👇
🌐@masih_alinejad
ادامه👆👆
دستگاه ضد امنیت جمهوری اسلامی درست وقتی که معدود رسانه‌هایی از دستگیری و شرایط سخت او مطلع شده بودند، یکی از نزدیکان او را گروگان گرفتند تا با دروغ‌ رسانه‌ها را متقاعد کنند که خبر دستگیری صحت ندارد. در همان زمان پدر او را به خاطر اطلاعرسانی درباره ناپدید شدن فرزندش به قصد کشتن مورد ضرب و شتم قرار دادند به شکلی که هنوز پس از یکسال عوارض آن بر جسم و جان پدر پیر او هویداست.
یکسال سکوت خبریُ پرونده سازی و شکنجه هر روزه محمد محمدی، نتیجه این اقدامات تبهکارانه بود.
حالا او در شرایط وخیم جسمی که بدون اکسيژن حتی نفس کشیدن هم برایش سخت است، از داخل ایران لب به سخن باز کرده است. شاهدی زنده از جنایت علیه شهروندان عادی در جمهوری اسلامی که باید در سطح جهانی دیده شود. این ویدیو به خواسته و اصرار محمد محمدی و با وجود خطر امنیتی برای او منتشر می‌شود. این جوان آزادیخواه در اوج فشارها و محدویدتها حالا می‌خواهد تمام ایران و دنیا بداند چه بر سرش آورده‌اند.
مستندات بیشتری نیز از جنایات جمهوری اسلامی علیه او و خانواده او اکنون در اختیار ماست که در صورت لزوم آنها نیز منتشر خواهد شد.
🌐@masih_alinejad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو و پیام دریافتی:

«من علی کریم‌نژاد هستم که در جریان انقلاب مهسای عزیز دستگیر شدم و بعد از مدتی به ناچار از ایران فرار کردم. مدارک دستگیری و حکمم و همه چیز هم هست که براتون میفرستم. ما به پاکستان اومدیم و شاید تنها ایرانیهای پناهجو در پاکستان باشیم. ما اینجا مدتی هست که درخواست پناهندگی دادیم. اما داریم نابود می‌شیم.

دخترم خیلی مریض است و مشکل تشنج و تنفس دارد، اما دولت پاکستان و دفتر سازمان ملل و شارپ پاکستان هیچ کمکی از قبیل بیمارستان و خانه و... به ما نمی‌کنند.

وقتی رفتیم un دخترم اونجا نفسش قطع شد و بیهوش شد و ما رو بردند یک بیمارستان داغون که روی یک تخت پنج تا بچه میذاشتن و نوبتی اکسیژن میدادن (بیمارستان عباسی)
از اون روز کلی وعده الکی دادن و ما رو فرستادن سازمان صحت و اونجا گفتند که ما نمی‌تونیم کمک کنیم.

بچه‌م جلوی چشمام داره پر پر میشه و من و مادرش هیچ کاری نمی‌تونیم بکنیم. دخترم نیاز فوری به بیمارستان تخصصی دارد در حالی که خودمون بی خانمان هستیم اینجا.
از شما خواهش میکنم صدای ما رو به دنیا برسانید.
ما فقط بیست و دو سالمونه و دخترمون یک سالشه.
این حقمون نیست.
🌐@masih_alinejad
نرگس محمدی در پیامی از زندان اوین به کنفرانس زن زندگی آزادی که در بنیاد نوبل در اسلو برگزار می‌شود بر ایستادگی و ادامه مبارزه تاکید کرد. این پیام به شرح زیر توسط فرزندان نرگس محمدی در مراسم ویژه‌ای که در بنیاد صلح نوبل برگزار شده بود، ساعاتی پیش خوانده شد:

«توان سرپیچی زنان در ایران الهام بخش است.

دو سال از کشته شدن مهسا - ژینا امینی و شروع جنبش زن زندگی آزادی می‌گذرد.

تمام آنچه را که باید توضیح دهم در یک جمله‌ی کوتاه فشرده می‌گویم هیچ چیز دیگر مثل گذشته نیست. منظورم از گذشته نسبت به نقطه‌ی آغاز جنبش است. سخن از تغییری بنیادی در مقیاسی بس بزرگ و فراگیر است. جنبش ‎#زن_زندگى_آزادى ناگهانی و حادثه‌وار رخ نداد بلکه تداوم مبارزاتی تاریخی و حرکت‌ها و جنبش‌های دموکراتیک مردم ایران بود. اما وقایع و تحولات ناشی از جنبش زن زندگی آزادی به واقع شتاب دهنده‌ی حرکت بود و جهشی عمومی تاریخی و معنادار به سوی دموکراسی آزادی و برابری به وجود آورد.
ادامه👇👇
🌐@masih_alinejad
ادامه 👆👆
جهان شاهد کشتار خیابانی معترضان، بازداشت، زندان، شکنجه و اعدام به پاخاستگان علیه حکومت دینی استبدادی بود مقاومت سخت بود.
جمهوری اسلامی با خشونت و سرکوب خیابان‌ها را از معترضان خالی کرد اما برآیند تحولات بزرگ و به نفع دموکراسی است. در این جدال سرسختانه ما توانسته‌ایم توان سرپیچی زنان و اقتدار معترض را به سطح آگاهی جمعی و تاریخی ارتقا دهیم. رشد آهنگ عمل سرپیچی در طی دو سال گذشته معنای گذار مردم ایران از حکومت دینی استبدادی را واضح و عیان کرده است. توان سرپیچی زنان از قوانین زن‌ستیز و تبعیض‌آمیز، سنت، شعائر مذهبی و ارزش‌های اخلاقی برساخته‌ی تفکرات استبدادی و ضدانسانی و متحجرانه رو به فزونی و گسترش گذاشته است.
از همین روست که حکومت زنان را برای اعدام هم به صف کرده است، غافل از اینکه ما از اعدام هم نمی‌ترسیم شما این روزها نام پخشان و شریفه را که محکوم به اعدام شده‌اند و نسیم و وریشه را که در معرض خطر حکم اعدام هستند می‌شنوید. من کنار آن‌ها خواهم ماند و علیه اعدام خواهم جنگید. ما عدالت و آزادی را رها نخواهیم کرد.
ما عشق، زنانگی و مادرانگی را به دستان هیولای استبداد دینی نخواهیم سپرد.
ما زندگی خواهیم کرد.
ما آفتاب را خواهیم بوسید و جهان را سرشار از سرزندگی و امید خواهیم کرد.
ما پیروز خواهیم شد.»

نرگس محمدی - شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین
🌐@masih_alinejad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام و ویدیوی دریافتی:

«من امشب ۶۰ تا تراکت آماده کردم و روی هر ماشینی که می‌دیدم می‌گذاشتم. برای ۲۵ شهریور و دعوت به پیاده روی سراسری و گرامی داشتن یاد مهسا (ژینا) امینی.»

این روزها بسیاری از شهروندان ایرانی چه داخل و چه خارج از ایران خود را برای گرامیداشت یاد و خاطره مهسا امینی و آغاز انقلاب «زن زندگی آزادی» آماده می‌کنند.
خیزشی که ادامه دارد و پایان آن پایان جمهوری اسلامی ست.

#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
🌐@masih_alinejad
این تصویر را شهروندی از اصفهان برایم ارسال کرده است. او همراه این تصویر متن گلایه‌آمیزی نوشته است که به شرح زیر است:

«حقیقتا الان که دارم این پیام رو براتون می‌نویسم اصلا توی شرایط روحی و روانی خوبی نیستم و تا حدودی آب از سرم گذشته ست.
این عکس‌ها رو براتون می‌فرستم که اگر امکانش هست منتشر کنید بلکه هموطن‌های عزیزی که سرشون رو مثل کبک زیر برف کردن، به خودشون بیان.
من و امثال من داریم چوب ندانم کاری همین عزیزانی رو میخوریم که بهشون میگن قشر خاکستری. از جمله اشخاصی که پای صندوق های رای رفتن و به دولتی رای دادن که هیچگونه ارزش و احترامی برای حق شهروندی، حریم خصوصی و در کل برای ساده ترین حقوق انسانی قائل نیست.

ادامه 👇👇
🌐@masih_alinejad
ادامه 👆👆
روز ... در اصفهان من به همراه همسرم و چند تن از دوستان، دور هم جمع شده بودیم که مامورین لباس شخصی حکومت بدون داشتن هیچگونه حکمی به زور وارد حریم خصوصی ما شدند و صرفاً با این توضیح که «همسایه ها گزارش دادن که شما هر هفته مهمانی های خلاف شرع و عرف جامعه اسلامی برگزار میکنید.»
همونجا همه ما را بازداشت کردند و بردند.
بعد از چند روز بازداشت، توی دادگاه ما رو بدون داشتن حق دفاعیه، محاکمه کردن و چند ساعت بعد به جرم "شرب خمر" و "شراب خواری" در ماه صفر شلاق زدند.
شاید اصلا دیگه کسی به ماه محرم و صفر اعتقادی نداشته باشه، شاید دیگه کسی نخواد مسلمون باشه.
یه کاری کردن که دیگه توی چهار دیواری خودمون هم امنیت و آزادی نداریم که بتونیم دین و اعتقادات خودمون رو داشته باشیم! چرا باید ما ایرانی ها اینقدر خودفروش شده باشیم!؟ که هموطن، هموطنش رو توی همچین دردسری بندازه!
چرا باید شلاق بخورم؟!
چرا باید همچین بلایی سر جسم و روح و روان من و امثال من بیاد!؟
چرا باید توی کشور خودمون تن و بدنم برای امنیت زنم بلرزه!؟

هموطنان عزیز، همین الان هم توی کشور خودمون و حتی توی خونه‌های خودمون امنیت نداریم!
اگر به خودتون نیاین؛ تا چند وقت دیگه معلوم نیست چه بلایی سرمون بیارن!
امروز نوبت من بود، فردا نوبت شما و عزیزانتون.»
🌐@masih_alinejad
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر نفس حاجی شریف دختر ۱۴ ساله‌ای که به همراه دوستش به طرز وحشیانه‌ای در خیابان توسط گشت ارشاد مضروب و بازداشت شده بود یک ماه پس از این واقعه از بی نتیجه بودن پیگیری‌هایش خبر داد. او در گفتگو با یک رسانه داخلی گفت که موقعی که به او اطلاع دادند دخترش دستگیر شده است؛ آقایی به او زنگ زده و گفته است: «دخترتان جلوي من نشسته؛ آب هم به او داده‌ايم، روبه روي كولر و هيچ اتفاقي براي او نيفتاده. روسري داشتيد بياريد، نداشتيد هم ايرادي ندارد! فقط بياييد دنبالش.»

این مادر اضافه می‌کند: «وقتي اين مامور به من گفت اتفاقي براي بچه‌تان نيفتاده، و روسري هم نياوريد فهميدم از لحاظ قانوني نمي‌توانستند بچه را بازداشت كنند. وقتي رسيدم، بماند كه چه حرف‌ها و فحش‌هاي زشتي به من زدند و دادند. به من گفتند: « دخترت را توی خيابون ول كردي. دخترت و...است.» من از يك طرف نگران بچه بودم و از طرف ديگر با تحقيرهاي ممتد مواجه بودم...

ادامه👇👇
🌐@masih_alinejad
ادامه👆👆

مادر این دختر اولین مواجهه خود با دخترش را در مقر گشت ارشاد اینگونه توصیف کرده است:
«وقتي رسيدم، ديدم صورت دخترم زخمی و خونی است. گردنش كبود شده و جای چنگ در جاي‌جاي بدنش وجود دارد. لباس‌هايش پاره‌پاره بود و او برای اينكه پيراهنش نيفتد، آن را گره زده است. حيرت‌آور اينكه او را برای حجاب گرفته بودند و او بدون روسري جلوي آن همه مرد، بي‌حال نشسته بود.»

او همچنين در گفتگوی خود به اين نكته اشاره مي‌كند كه ماموران براي اينكه فيلم‌هاي ون باعث محكوميت آنها نشود در میانه راه ون ارشاد را عوض می‌کنند و او را در خودروي دوم قرار مي‌دهند.
این نشان می‌دهد ضرب و شتم این دختر نوجوان در خودروی ون نیز ادامه داشته و آنها حتی در مسیر هم در حال نقشه کشیدن بودند که اگر اتفاقی برای این دختر نوجوان بیفتد با صحنه سازی، فیلمهای ون دوم را در تلویزیون پخش کنند. مشابه همان کاری که به شکلی دیگر بعد از قتل آرمیتا گراوند انجام دادند.

مادر این دختر نوجوان با بی فایده بودن شکایتهایش می‌گوید: «مامور پليس، زماني كه شكايت كردم، نگاه عاقل اندرسفيهي به من انداخت و گفت: «زنگ زدي ۱۹۷؟ حالا بدو زنگ بزن ببين چي‌كار برات مي‌كنه؟ فكر كردي گوش ما رو مي‌برن؟»
آنها نه تنها نگران برخوردهاي حقوقي و قضايي نبودند، بلكه مرا مسخره مي‌كردند. مامور كلانتري به من مي‌گفت به خاطر اينكه موضوع را افشا كردي با تو برخورد هم مي‌شود!
...نفس يك دانش‌آموز نخبه، يك هنرمند مستعد و يك ورزشكار مدال‌آور است. مدال‌هاي قهرماني فراواني دارد. اين روزها نفس مي‌ترسد و مدام از من مي‌خواهد از ايران برويم.»

#زن_زندگی_آزادی
#جنگ_علیه_زنان
🌐@masih_alinejad
تصویر و پیام دریافتی:

«با سلام، این عکس غذای شام یه خانواده بازنشسته تامین اجتماعی هستش، که بعد از ۳۰ سال کار کردن، تونسته فراهم کنه، و این وسط دولت دوست داره ما از گشنگی بمیریم و حالا هم می خواهد بنزین رو گران کند، پول اجاره خانه و دارو ها و غذا گران تر و زندگی ها از بین خواهد رفت؛ لطفا این رو پخش کنید.»

#فقر #گرانی
🌐@masih_alinejad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو و پیام دریافتی:

این ویدیو را شهروندی از خیابان آذربایجان در تهران برای من فرستاده است. او نوشته است که در ساعات اولیه بامداد بعد از پارک کردن ماشین قصد رفتن به خانه خود را داشته که دو نفر با قمه برای سرقت گوشی و کیف او به او حمله ور می‌شوند. او نوشته است:‌ «پس از مقاومت من ، سارقین با شدت و بی رحمی عجیبی چندین ضربه قمه به پا و دستم زدند و در نهایت یکی از این ضربه ها به انگشت شست دست راستم برخورد و با شدت تمام انگشتم را قطع و به چند متر آن طرف تر پرتاب کرد. سارقین پس از دیدن قطع شدن انگشتم از ترس پا به فرار گذاشتند. در ویدیو مشخص است که من گیج و هراسان از دیدن انگشت قطع شده به دنبال قسمت قطع شده انگشت خود میگردم.

او در ادامه نوشته است که در نهایت با کمک همسایه ها انگشت قطع شده را پیدا می‌کنند اما در نهایت به خاطر ناهماهنگی بیمارستان‌ها و نبودن امکانات و خدمات نامناسب و پس از پاسکاری بین چند بیمارستان، انگشت خود را از دست می‌دهد.
معلولیت برای یک عمر که هر لحظه ممکن است برای هر شهروندی اتفاق بیفتد چرا که جمهوری اسلامی امنیت را تنها امنیت برای خودی‌ها و سرکوب زنان تعریف کرده است.
🌐@masih_alinejad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهار نعیمی، نوه عفیف نعیمی شهروند بهائی زندانی، در ویدیویی که در صفحه خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است به مناسبت پانصدمین روز حبس پدربزرگش، اقدام به نواختن پیانو و خواندن آوازی به یاد پدربزرگ زندانی خود کرد.
این اجرای زیبا کلکسیونی از جرایم در نزد جمهوری اسلامی ست. زنی بهائی که بدون حجاب موسیقی می‌نوازد و آواز می‌خواند و دادخواه پدربزرگ در بند خویش است.
او همراه با این ویدیو نوشت:
۵۰۰ روز …
۱۲٫۰۰۰ ساعت …
۷۲۰٫۰۰۰ دقیقه …
#عفیف_نعیمی
#داستان_ما_یکیست
#بهائی_بودن_جرم_نیست
#ourstoryisone

عفیف نعیمی، از مدیران سابق جامعه بهائی ایران، روز ۹ اردیبهشت ماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و روانه زندان شد. بازداشت او در شرایطی صورت گرفت که کمتر از چهار ماه از آزادی او به قید وثیقه گذشته بود. او مبتلا به بیماری قلبی ست.
🌐@masih_alinejad
تصاویر و پیام دریافتی:

«درود پول نویسی رو ادامه میدیم با شعار اصلی یعنی مرگ بر خامنه ای زن زندگی آزادی سالگرد مهسا رو یادمون نمیره برای آزادی
برای خون خواهرمون نیکا مهسا سارینا و... برای همه آسیب دیدگان چشمی برای برادرامون حمیدرضا کیان محمد و...
هر طور شده ادامه میدیم تا روز آزادی زنده باد آزادی زنده باد ایران ما ادامه داریم... لچک اجباری هم سر نمی‌کنیم.»

#زن_زندگی_آزادی
🌐@masih_alinejad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی دریافتی:

دوران ترس زنان از آزارگران‌شان تمام شده است. حالا آنان باید از زنانی که قصد آزارشان را دارند وحشت داشته باشند. در حکومتی که خود بزرگترین آزارگر زنان است انتظاری که از مردان می‌رود این است که اگر جرئت و شهامت ایستادن در کنار زنان را ندارند، زمینه آزار مضاعف آنان را فراهم نکنند.
فراموش نکنید که این زنان مقابل گشت ارشاد و ماموران مسلح و سرکوبگر حکومت با این دوربین‌ها ایستاده‌اند. شما آزارگران خیابانی که عددی نیستید.

#زن_زندگی_آزادی
#دوربین_ما_اسلحه_ما
🌐@masih_alinejad
سارا دلدار بر اثر عوارض گلوله‌های ساچمه‌ای و همچنین عفونتی که به خاطر عدم رسیدگی در زندان دچارش شده بود؛ به قتل رسید. یک قتل دیگر از جمهوری اسلامی.
سارا دلدار که در جریان کمک به مجروحین در انقلاب زن زندگی آزادی، هدف گلوله ساچمه‌ای سرکوبگران قرار گرفته بود، پس از مدتی به خاطر فعالیتهایش در فضای مجازی بازداشت شد و به زندان محکوم شد. او پس از گذراندن حدود شش ماه حبس از زندان لاکان رشت به خاطر شرایط سلامتی خود به صورت مشروط آزاد شد.

او در آخرین پست اینستاگرام خود نوشته بود:
«اول مرداد هزار و چهارصد و سه
فردا روزی که یکسال پیش از دادگاه مستقیم به #زندان_لاکان_رشت برده شدم هیچ حس و درد و ترسی نداشتم یا حتی نگفتم با خودم کاش این کارو نمیکردم. چون من کاری نکردم جز اینکه زخمی‌ها رو نجات دادم و جراحی کردیم و سکوت نکردم در برابر وجدانم و و‌جز قلمی که جز راستی هیچ ننوشت.

ادامه 👇👇
🌐@masih_alinejad
ادامه 👆👆
روزها گذشت داخل زندان و تا حکم‌ام اومد: دو تا حکم یک سال و سه ماه و ده روز و شش ماه و خورده‌ای. موندم و ازادی مشروطم اومد. این مدت هر چقدر هر ثانیه چه چیزایی گذشت و بگم بازم کمه.

از بهداشت، از دعواها از سرما از گرما از اینکه آرزوت باشه ماه و آسمون رو ببینی ولی خب همه این چیزا و صد برابرش برای وطن کمه.

وقتی که اومدم به هیچ کس نگفتم، تا استقبالم نیان تا هیچ گلی نیارن، وقتی ازادی هیچ معنی نداشت.

روزها گذشت. هم‌اش فکر و ذهنم زندان بود… پیش دخترایی که کمکشون کردم و ترک کردن. پیش اینکه وای دعوا نشه وای برف نیاد سردشون میشه…

حتی غذاهایی که هوس کرده بودم و برام درست میکردن نمیخوردم تا اینکه گفتم اینجوری نمیشه… باید بلند شم مثل همیشه رفتم سرکار. خودم از صبح تا شب درگیر کردم تا برسم خونه بخوابم و فکری نکنم همه رو محل کار خندوندم و انرژی دادم تا اینکه کم کم مریض شدم. پیگیری کردم، دکتر رفتم تا اینکه هر روز بدتر عفونت…
... دیگه ادم قبل نبودم، ضعیف ضعیف شدم، کم‌خونی شدید و بزرگ شدن طحال و کلیه و تخمدان… بعد دیدم بچه‌هایی که از زندان اومدن خیلیاشون بیماری زمینه‌ای گرفتن
ولی با تمام این رنج‌ها و دردها ساچمه‌‌های تو بدنم و سرم هر لحظه، ناخوداگاه میبینم خیابون پر از صدای تیر و خون، رژه میرن تو ذهنم و جز مشت کردن ناخن داخل گوشتم هیچ تسلی نیست
ولی باز هم با تمام وجود به تمام شیر زنان سرزمینم افتخار میکنم و روحم پیش خواهرای تو بند که تمام رنجاشونو دیدم و باهاشون زندگی کردم … #زن_زندگی_آزادی »

این یک قتل حکومتی دیگر است. نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم.
#سارا_دلدار
🌐@masih_alinejad
2024/11/17 09:34:54
Back to Top
HTML Embed Code: