Telegram Web Link
📷 گزارش تصویری نشست علمی "بررسی کارنامه تاریخ نگاری دکتر سهراب یزدانی"

🗓 شنبه 29 اردیبهشت 1403

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
نشست "بررسی کارنامه تاریخ نگاری دکتر سهراب یزدانی" برگزار شد

نشست "بررسی کارنامه تاریخ نگاری دکتر سهراب یزدانی" روز شنبه ۲۹ اردیبهشت در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "بررسی کارنامه تاریخ نگاری دکتر سهراب یزدانی" به همت گروه تاریخ و باستان شناسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. محمد بی طرفان دبیری این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

https://ihht.ir/c/223

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
Audio
پوشه شنیداری نشست علمی "بررسی کارنامه تاریخ نگاری دکتر سهراب یزدانی"

🗓 شنبه 29 اردیبهشت 1403

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
Forwarded from Abbas Ghaemmaghami
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مراسم رونمایی از مجموعه ی پنج جلدی داستان هایی برای فکر کردن | ابراهیم موسی پور بشلی


داریوش رحمانیان



https://youtu.be/oAyH7gdxrUo?si=C1UlL0dSO9PAVe5H

https://www.instagram.com/tv/C7KtOmegqJF/?igsh=MXI0anhyMjV2Z2g1bA==

29 اردیبهشت 1403

نشر کودک و نوجوان کیوی سالن ناشران کودک و نوجوان

نمایشگاه کتاب تهران

🔴 ادبیات کودک و نوجوان


انتشار با ذکر منبع بلامانع است .

کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :

https://www.tg-me.com/Vortrags
Audio
مراسم رونمایی از مجموعه ی پنج جلدی داستان هایی برای فکر کردن | ابراهیم موسی پور بشلی


داریوش رحمانیان



https://youtu.be/oAyH7gdxrUo?si=C1UlL0dSO9PAVe5H

https://www.instagram.com/tv/C7KtOmegqJF/?igsh=MXI0anhyMjV2Z2g1bA==

29 اردیبهشت 1403

نشر کودک و نوجوان کیوی سالن ناشران کودک و نوجوان

نمایشگاه کتاب تهران

🔴 ادبیات کودک و نوجوان


انتشار با ذکر منبع بلامانع است .

کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :

https://www.tg-me.com/Vortrags
Forwarded from Bukharamag
شب احمد عربانی

هفتصد و چهل و دومین شب از شب‌های بخارا را اختصاص داده‌ایم به تجلیل از احمد عربانی (کارتونیست، کاریکاتوریست، انیماتور و طنزپرداز). این نشست در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه ششم خرداد ۱۴۰۳ با حضور و سخنرانی: یونس شکرخواه، نادره رضایی، مجید کاشانی، عباس یاری، هادی حیدری و علی دهباشی در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار خواهد شد.
هم‌چنین در این مراسم از کتاب مجموعه آثار کارتون و کاریکاتور احمد عربانی با عنوان «کتاب عربانی» که به کوشش هادی حیدری و توسط نشر «مُدام» منتشر شده است، رونمایی خواهد شد.

احمد عربانی (متولد ۱۳۲۶) از جمله مهم‌ترین کارتونیست‌های مطبوعاتی پس از انقلاب است. او خالق خاطره‌انگیزترین جلدهای مجله «گل‌آقا» است که حافظه تصویری چندین نسل از ایرانیان را تشکیل داده‌اند.
عربانی فعالیت حرفه‌ای خود را به عنوان کاریکاتوریست از سال ۱۳۴۷ با مجله «توفیق» آغاز کرد و تا امروز طی بیش از نیم قرن فعالیت هنری با بسیاری از مجلات و روزنامه‌های مطرح ایرانی همکاری کرده است.
در سال‌های ابتدایی دهه شصت، به تصویرسازی کتاب‌های کودک و نوجوان پرداخت.
هم‌چنین او از سال ۱۳۵۲ به عنوان انیماتور، فعالیت خود را با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد که حاصل این همکاری، ساخت ۵ انیمیشن بود. بسیاری از مخاطبان، انیمیشن معروف «تبر» را به خاطر دارند که حاصل نویسندگی و کارگردانی احمد عربانی است.
او کارگردانی ۷ انیمیشن را نیز برای موسسه صبا بر عهده داشته است.
عربانی طراح چند پوستر سینمایی از جمله پوستر فیلم «ناصرالدین شاه، آکتور سینما» بوده است.
احمد عربانی در زمینه طنز ویدئویی هم طبع‌آزمایی کرده؛ از جمله می‌توان به اجرای آیتم طنز «تونل مکان» در مجموعه «دُم خروس» اشاره کرد که مخاطبان فراوانی در زمان خود یافت.
برگزاری چند نمایشگاه انفرادی، شرکت در چندین نمایشگاه داخلی و خارجی و داوری بسیاری از جشنواره‌های کاریکاتور نیز از جمله فعالیت‌های اوست.
او برنده جوایز متعدد داخلی و بین‌المللی در رشته کاریکاتور بوده که از آن جمله می‌توان به دریافت دیپلم افتخار و مدال ویژه از جشنواره معتبر جهانی کاریکاتور «اسکوپیه» کشور یوگسلاوی اشاره کرد.
احمد عربانی در سال ۱۳۷۲ خورشیدی در کنار ۹ تن از شخصیت‌های فرهنگی و هنری (مرتضی فرجیان، حسین امیرخانی، محمود فرشچیان و ...) به عنوان کاریکاتوریست برگزیده سال به دریافت مدال و حمایل افتخار از انجمن حافظان فرهنگ و هنر ایران، نائل آمد.
عربانی در سال ۱۳۸۹ نشان درجه یک هنری (معادل دکترا) را از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد.

خانه اندیشمندان علوم انسانی: خیابان نجات‌اللهی (ویلا)، چهارراه ورشو، تالار فردوسی
کاریکاتور و تاریخ

بخش‌هایی و چیزهایی از تاریخ معاصر ایران را برپایه‌ی کاریکاتورها می‌توان نوشت.
نشست‌هایی چون شب احمد عربانی فرصتی‌ست تا اهالی تاریخ بیشتر به کاریکاتور، و بطورکلی به تاریخ دیداری و دیدمانی، بیندیشند.
کاریکاتور را جدی بگیریم...
👆👆👆

http://zil.ink/mardomnameh
فرار از دانش-کاه

مهرداد قیومی هم از دانشگاه کنار کشید. خبرش امروز پخش شد؛ اما من چند ماه بود که از تلاش او برای بیرون رفتن از دانشگاه آگاه بودم. می‌اندیشم و می‌پرسم که این کنار کشیدن‌ها، این گریزهای از دانشگاه، نشانه‌ی چیست؟ چگونه می‌توان تبیین و تفسیرشان کرد؟

چندی پیش خبر استعفای آبتین گلکار از دانشگاه تربیت‌مدرس پخش شد و واکنش‌هایی برانگیخت. آبتین گلکار از مترجمان برجسته‌ی روزگار ماست. کارنامه‌ای پرپیمان و درخشان دارد. چه شد که عطای دانشگاه را به لقایش بخشید؟ گویا پاسخ، و یا بخشی از پاسخ، این باشد که او از آن‌چه که بر ایران و مردم ایران و دانشگاه و دانشگاهیان می‌رود آزرده بود. اندوهگین بود. فسرده بود. سرخورده بود. نالان بود. نگران بود.همکاران جوانش در همان دانشگاه را به ناروا بیرون می‌راندند و او کاری از دستش برنمی‌آمد. یک نمونه از آنان آرمان ذاکری بود که همه درباره‌ی فضل و دانش او یکزبان و هم‌سخن بودند. آرمان را آسان از دانشگاه راندند و بانگ اعتراضی هم، آن‌گونه که باید و شاید، برنخاست. درخواست استعفای آبتین نیز زود و آسان و بدون اما و اگر پذیرفته شد! هیچ هم نیدیشیدند و نپرسیدند که مگر ایران چند تا آبتین دارد؟! ایران مگر چند نمونه مانند مهرداد قیومی دارد؟!
دانشگاه ایرانی به کجا می‌رود؟ ایران به کجا می‌رود؟ کسی نمی‌داند شاید کناره‌گیری‌هایی از این‌دست پاره‌ای از سررشته‌داران وزارت علوم و دانشگاه‌ها را تکانی داد و به چاره‌اندیشی واداشت. آیا می‌شود چنین امیدهایی هم داشت؟
نمی‌دانم. پاسخ با خود شما.
و...

#داریوش_رحمانیان
ششم خردادماه هزار و چهارصد و سه
https://www.tg-me.com/mardomnameh
فرار از دانش-گاه به روش عبید زاکانی!

این یک توصیه‌ی مشهور قدیمی‌ست از عبید زاکانی، امام طنزنویسان ایران، در فرار از دانش و مدرسه و دانشگاه که همه بارها شنیده‌ایم و خوانده‌ایم و در این روزگار و این اوضاع و احوال باید بیشتر خواند:
لولیی با پسر خود ماجرا می‌کرد که تو هیچ کار نمی‌کنی و عمر در بطالت به‌سر می‌بری چند با تو گویم که معلق‌زدن بیاموز و سگ از چنبر جهانیدن و رسن‌بازی تعلم کن تا از عمر برخوردار شوی از من نمی‌شنوی. به‌خدا که تو را در مدرسه [ مدرسه‌ای ] اندازم تا از علم مرده‌ریگ ایشان بیاموزی و دانشمند شوی و تا زنده باشی در مذلت و فلاکت و ادبار بمانی و یک جو از هیچ جا حاصل نتوانی کرد.

حکم مطلق و کلی البته نمی‌توان و نباید داد. موضوع سویه‌های گوناگون دارد. اما گویی، دست‌کم درباره‌ی پاره‌ای از رشته‌ها و از پاره‌ای جهات و از جمله درباره‌ی رشته‌‌نمای تاریخ و اوضاع و احوال پاره‌ای از گروه‌های آن، می‌توان گفت که سگ از چنبر جهانیدن و رسن‌بازی بر آن‌ها ترجیح دارد. اگر این داوری خیلی تند می‌نماید تاریخ دانش‌-کاه و تاریخ رشته‌ی تاریخ و گروه‌های آن را از منظری که طنز تلخ عبید به روی ما می‌گشاید اجمالا مرور کنید. و هرچه فریاد دارید بر سر من و عبید بکشید نه آمریکا.
#داریوش_رحمانیان
هفتم خردادماه هزار و چهارصد و سه
https://www.tg-me.com/mardomnameh
Forwarded from زندگی روزانه (E. M.)
یک تن آسوده در جهان دیدم
آن هم آسوده‌اش تخلص بود!

دربابِ استعفای مهرداد قیّومی بیدهندی
#یادداشتهای_زندگی_روزانه
#ابراهیم_موسی‌_پور_بشلی

استاد مهرداد قیومی را تنها یک بار دیدم به سلام‌و‌علیکی و خوش‌وبشی در جلسه‌ای. او را تنها از روی مقالات سودمندش در تاریخ فرهنگی معماری می‌شناسم و بس. همین هم البته کافی‌ست تا بگویم که استعفای قیومی از تدریس، احتمالاً آخرین میخ بر تابوت پژوهشِ درست و روشمند در باب تاریخ فرهنگی معماری در آکادمیای ایرانی‌ست. تعارفی هم ندارم؛ آشکارا می‌گویم که مقالات او و چند تن از شاگردانش تنها نوشته‌های قابل‌احترام موجود در این زمینه به فارسی‌ست و ایشان از معدود هنرپژوهانی‌ست که تا کنون از او رایگانگفت نخوانده‌ام و نشنیده‌.
حالا استعفا داده و از استادی در دانشگاه کناره گرفته؛ دریغی اگر هست برای دانش و دانشگاه است که قیومی را از دست داده است. حکیمی را گفتند: خلق، تو را از شهر رانده‌اند؛ گفت من ایشان را وا نهاده‌ام!

با شنیدن خبر استعفای قیومی، یاد خاطره‌ای افتادم که به درد هشتگ #استادان_و_نااستادان هم می‌خورد. در سال ۱۳۷۹ قرار بود در جریان برنامه‌سازی برای تلویزیون خصوصی دانشگاه تهران (همان که به حکم قاضی مرتضوی قلع‌وقمع شد و درباره‌ی آن پیشترها نوشته‌ام)، در یکی از قسمتها با استاد #جلال_ستاری مصاحبه کنیم. استاد گفت قبل مصاحبه بیایید که گپی بزنیم و انسی برقرار شود. رفتیم و ساعتها گپ زدیم که بماند اما آن‌چه به مطلب امروز مربوط است این است که وقتی استاد ستاری، جریان اخراجش از وزارت فرهنگ و هنر و منع شدنش از تدریس در دانشگاه را در اوایل انقلاب، مفصلا تعریف کرد، گفتم: "خب اگر اخراج نمی‌شدید که این همه کتابهای خوب ترجمه نمی‌کردید"! (جلال ستاری حدود صد کتاب تالیف یا ترجمه کرده‌است).
استاد ستاری اول یک نگاه عاقل اندر خیلی سفیهِ مبسوطی به من کرد و بعد خندید و دست راستش را_ همچین تنبیه‌الغافلین و ارشادالجاهلین‌طوری_ در هوا تکان داد و گفت: "آقا! مجبور بودم...، مجبور بودم کتاب بنویسم، ترجمه کنم، برای مجلات، این‌ور اون ور...".
بحث این بود که اخراج استاد ستاری اگرچه برای او مایه‌ی رنج بسیار شد (همان روزها هم استاد و همسر بزرگوارشان، استاد لاله تقیان، که از مفاخر هنر ایرانند، در تدارک نمی‌دانم چندمین اسباب‌کشی‌شان بودند)، برای جهان دانش ایرانی، مایه‌ی برکت بسیار شد؛ چنان‌که غالباً هم آن عدویی که با اهل فرهنگ می‌ستیزد، ناخواسته، سبب خیر می‌شود!

خدا را سپاس که #مهرداد_قیومی_بیدهندی گرچه به‌ناخوشدلی اما به اختیار خود دست از دانشگاه کشید و بی‌تردید این آغاز دوری تازه‌ و تولدی دیگر برای تاریخ فرهنگی معماری ایران خواهد بود.

#تاریخ_فرهنگی
#معماری #تاریخ_فرهنگی_معماری
@AndoneMila
2024/10/01 08:26:08
Back to Top
HTML Embed Code: