وضعیت رشتهی تاریخ را یک مسئلهی ملی بدانیم
نقد تاریخنگاری معاصر ایران
دربارهی اهمیت و ضرورت و فوریت نقد تاریخنگاری معاصر ایران هرچه بگوییم کم گفتهایم. این کار بایسته را به شکلهای گوناگون و در قالبهای مختلف و با روشها و رویکردهای متفاوت میتوان انجام داد. از آن میان یکی از کارها برگزاری نشستهایی است که چندیست در خانهاندیشمندان علومانسانی شروع شده است. چندی پیش نشستی در بررسی کارنامهی سهراب یزدانی برگزار شد و یکی دیگر، دربارهی غلامحسین زرگرینژاد، را در پیش داریم.
زرگرینژاد کارنامهای پرپیمان دارد. وی آثاری ارزشمند در حوزهی تاریخ صدراسلام، سویهها و بخشهایی از تاریخ تشیع، تاریخ قاجاریه و انقلاب مشروطه، تاریخ اندیشهی سیاسی در اسلام و ایران- بویژه در ایران روزگار قاجاریه-، و تصحیح و تحشیه و چاپ پارهای از منابع تاریخی و اندیشهی سیاسی و... پدید آورده است.
امید است این دست از نشستها و کاروکوششها دربارهی تاریخنگاری معاصر ایران ادامه یابد.
رشد و پویایی و تحرک و تحول تاریخنگاری ایرانی در گرو اینگونه کارهاست.
این را نیز بیفزاییم که هرگاه به کارنامهی امثال زرگرینژاد و یزدانی و... میپردازیم خواهناخواه این پرسش درمیان میآید که برنامهریزان و سیاستگذاران وزارت علوم و دانشگاهها برای پرکردن جای آنان چه اندیشیدهاند و چه کردهاند؟
زرگرینژاد پانزده سال پیش زودهنگام بازنشست شد. نمونههای دیگر هم داریم. اگر قرار باشد تاریخ دانش/رشتهی تاریخ در دهههای اخیر را بنویسیم هریک از آن نمونهها گوشهها و سویههای مهمی از آنچه که بر این رشته رفته است را روشن میکنند.
بپرسیم و بیندیشیم که:
سازوکار جذب و دفع اعضای هیئت علمی در گروههای تاریخ چگونه است؟ رشتهی تاریخ در سالهای اخیر دانشآموختگان پرتوان کم نداشته است؛ اما دریغا که اندکشماری از آنان جذب گروههای تاریخ شدهاند. شماری از آنان سالهاست که فارغالتحصیل شدهاند و همچنان بیکار و سرگرداناند. جای خالی زرگرینژادها و یزدانیها و... چگونه پر شده است؟ طرح این پرسش و پاسخ به آن اهمیتی بهمراتب فراتر از اوضاع و احوال رشتهی تاریخ دارد. با درنگ در اکنون و آیندهی ایران پیوندی بنیادین دارد. وضعیت رشتهی تاریخ با هستی و ماندگاری و بالندگی ایران پیوندی تنگاتنگ دارد. آنانکه درد و دغدغهی ایران دارند باید نسبت به وضعیت رشتهی تاریخ، بیش و پیش از همهی رشتههای دیگر، بطور بسیار ویژه حساس و دردمند و دغدغهمند باشند.
وضعیت رشتهی تاریخ را یک مسئلهی ملی بدانیم.
و...
#داریوش_رحمانیان
سیزدهم خرداد هزار و چهارصد و سه
https://www.tg-me.com/mardomnameh
نقد تاریخنگاری معاصر ایران
دربارهی اهمیت و ضرورت و فوریت نقد تاریخنگاری معاصر ایران هرچه بگوییم کم گفتهایم. این کار بایسته را به شکلهای گوناگون و در قالبهای مختلف و با روشها و رویکردهای متفاوت میتوان انجام داد. از آن میان یکی از کارها برگزاری نشستهایی است که چندیست در خانهاندیشمندان علومانسانی شروع شده است. چندی پیش نشستی در بررسی کارنامهی سهراب یزدانی برگزار شد و یکی دیگر، دربارهی غلامحسین زرگرینژاد، را در پیش داریم.
زرگرینژاد کارنامهای پرپیمان دارد. وی آثاری ارزشمند در حوزهی تاریخ صدراسلام، سویهها و بخشهایی از تاریخ تشیع، تاریخ قاجاریه و انقلاب مشروطه، تاریخ اندیشهی سیاسی در اسلام و ایران- بویژه در ایران روزگار قاجاریه-، و تصحیح و تحشیه و چاپ پارهای از منابع تاریخی و اندیشهی سیاسی و... پدید آورده است.
امید است این دست از نشستها و کاروکوششها دربارهی تاریخنگاری معاصر ایران ادامه یابد.
رشد و پویایی و تحرک و تحول تاریخنگاری ایرانی در گرو اینگونه کارهاست.
این را نیز بیفزاییم که هرگاه به کارنامهی امثال زرگرینژاد و یزدانی و... میپردازیم خواهناخواه این پرسش درمیان میآید که برنامهریزان و سیاستگذاران وزارت علوم و دانشگاهها برای پرکردن جای آنان چه اندیشیدهاند و چه کردهاند؟
زرگرینژاد پانزده سال پیش زودهنگام بازنشست شد. نمونههای دیگر هم داریم. اگر قرار باشد تاریخ دانش/رشتهی تاریخ در دهههای اخیر را بنویسیم هریک از آن نمونهها گوشهها و سویههای مهمی از آنچه که بر این رشته رفته است را روشن میکنند.
بپرسیم و بیندیشیم که:
سازوکار جذب و دفع اعضای هیئت علمی در گروههای تاریخ چگونه است؟ رشتهی تاریخ در سالهای اخیر دانشآموختگان پرتوان کم نداشته است؛ اما دریغا که اندکشماری از آنان جذب گروههای تاریخ شدهاند. شماری از آنان سالهاست که فارغالتحصیل شدهاند و همچنان بیکار و سرگرداناند. جای خالی زرگرینژادها و یزدانیها و... چگونه پر شده است؟ طرح این پرسش و پاسخ به آن اهمیتی بهمراتب فراتر از اوضاع و احوال رشتهی تاریخ دارد. با درنگ در اکنون و آیندهی ایران پیوندی بنیادین دارد. وضعیت رشتهی تاریخ با هستی و ماندگاری و بالندگی ایران پیوندی تنگاتنگ دارد. آنانکه درد و دغدغهی ایران دارند باید نسبت به وضعیت رشتهی تاریخ، بیش و پیش از همهی رشتههای دیگر، بطور بسیار ویژه حساس و دردمند و دغدغهمند باشند.
وضعیت رشتهی تاریخ را یک مسئلهی ملی بدانیم.
و...
#داریوش_رحمانیان
سیزدهم خرداد هزار و چهارصد و سه
https://www.tg-me.com/mardomnameh
Telegram
مردمنامه (تاریخ مردم)
📜 مردمنامه
🌍 فصلنامه مطالعات تاریخ مردم
✒️ به سردبیری داریوش رحمانیان
🔗 دسترسی به فضاهای مجازی و لینکهای خرید:
http://zil.ink/mardomnameh
📮ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطلب:
@Parastoorahimi66
🌍 فصلنامه مطالعات تاریخ مردم
✒️ به سردبیری داریوش رحمانیان
🔗 دسترسی به فضاهای مجازی و لینکهای خرید:
http://zil.ink/mardomnameh
📮ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطلب:
@Parastoorahimi66
Forwarded from هیچستان
خواصفریبی
خواص عوامفریبی میکنند. این را همه میدانیم. در این باره بسیار گفتهاند و نوشتهاند و دیدهایم و شنیدهایم و خواندهایم. آنچه که بدرجات مغفول مانده و کمتر مورد بحثوفحص قرار گرفته آن روی سکه است: خواصفریبی عوام.
اینجا مراد از عوام همهی تودهی مردم نیست.آنگونه که تاریخ گواهی میدهد در بسیاری موارد و مواقع خواص، بویژه ارباب قدرت، گول ظواهر رفتار و گفتار عوام را میخورند. مدایح و تملقات و چاپلوسیها مستشان میکند و چشم و گوششان بسته میشود و نمیتوانند واقعیت جاری را ببینند و دریابند و چاره کنند. لاجرم به کژراهه سقوط و تباهی میروند. مراد از عوام در اینجا غوغاییاناند. به تعبیر امروز غوغاسالاران.
آنانکه نان به نرخ روز میخورند و به هر سو که باد بوزد میروند. حملهشان به تعبیر حضرت مولانا حملهی شیر علم است.
در پندارزدگی ارباب قدرت در سراسر تاریخ نقش این عوام خواصفریب را باید جدی گرفت. حضرت فردوسی دربارهی این گروه تعبیر پایمرداندیو را به کار میبرد. در دیوانه شدن ارباب قدرت و در سقوط و تباهی آنان، اینان نقش درجه اول دارند. اینان عون فرعوناند. عون فرعونساز فرعونآفرین. تاریخ توهمو بیخردی و پندارزدگی را بدون توجه به نقش این اعوان و انصار نمیتوان چنانکه بایدوشاید دریافت.
اندکشمارند خواصی که فریب عوام را نخورده باشند. بسیار اندکشمارند...
شاید این مجمل در مجالی دیگر به تفصیل بیاید.
#داریوش_رحمانیان
چهاردهم خرداد هزار و چهارصد و سه
https://www.tg-me.com/hichestandr
خواص عوامفریبی میکنند. این را همه میدانیم. در این باره بسیار گفتهاند و نوشتهاند و دیدهایم و شنیدهایم و خواندهایم. آنچه که بدرجات مغفول مانده و کمتر مورد بحثوفحص قرار گرفته آن روی سکه است: خواصفریبی عوام.
اینجا مراد از عوام همهی تودهی مردم نیست.آنگونه که تاریخ گواهی میدهد در بسیاری موارد و مواقع خواص، بویژه ارباب قدرت، گول ظواهر رفتار و گفتار عوام را میخورند. مدایح و تملقات و چاپلوسیها مستشان میکند و چشم و گوششان بسته میشود و نمیتوانند واقعیت جاری را ببینند و دریابند و چاره کنند. لاجرم به کژراهه سقوط و تباهی میروند. مراد از عوام در اینجا غوغاییاناند. به تعبیر امروز غوغاسالاران.
آنانکه نان به نرخ روز میخورند و به هر سو که باد بوزد میروند. حملهشان به تعبیر حضرت مولانا حملهی شیر علم است.
در پندارزدگی ارباب قدرت در سراسر تاریخ نقش این عوام خواصفریب را باید جدی گرفت. حضرت فردوسی دربارهی این گروه تعبیر پایمرداندیو را به کار میبرد. در دیوانه شدن ارباب قدرت و در سقوط و تباهی آنان، اینان نقش درجه اول دارند. اینان عون فرعوناند. عون فرعونساز فرعونآفرین. تاریخ توهمو بیخردی و پندارزدگی را بدون توجه به نقش این اعوان و انصار نمیتوان چنانکه بایدوشاید دریافت.
اندکشمارند خواصی که فریب عوام را نخورده باشند. بسیار اندکشمارند...
شاید این مجمل در مجالی دیگر به تفصیل بیاید.
#داریوش_رحمانیان
چهاردهم خرداد هزار و چهارصد و سه
https://www.tg-me.com/hichestandr
Telegram
هیچستان
غیر حق در هر دو عالم هیچ نیست
✅ گذشته از طریق شنیدن نیز وارد آگاهی ما میشود
✍ عیسی عبدی
مانند بسیاری افراد دیگر، زیاد تاریخ نمیخواندم و ارزش خاصی برایش قائل نبودم؛ چون همه مینوشتند یا روایت میکردند. به خود میگفتم همه راوی هستند و گذشته رشتهٔ پیوند همه روایتهاست. انسان ذاتاً روایتگر است. کسی هم که نطق و بیان خوبی داشته باشد به راوی خوبی بدل میشود. گاهی با یک نگاه طبیبانه و مهندسانه و حتی مادی انگار، تصور میکردم که گذشته ناپدید شده و باید به صورت مادی به چنگ آید تا آن را در مقابل چشمانم فرموله کنم. مفهوم فرهنگ از این رو همواره برایم دشوار بود. آیا بیرون از ما یا درون ماست؟ عینی است یا انتزاعی؟ اگر عینی است در کجا و چگونه بازنمایی شده است؟ در زندگی ما جریان دارد یا به وسیله ما به جریان میافتد؟ عناصر معنادارش کدامند؟ آری فرهنگ همچون واژهٔ تاریخ آنقدر پرتکرار و ایهامآلود است که رها، عادی و دمدستی به نظر میآید.
روزی به شکل اتفاقی، به صورتی نهچندان واضح از یک دانشور شنیدم که با لحنی بیطرفانه برای همکارش بازگو میکرد که به منظور توصیف یا فهم بهتر سازوکار و دگرگونی فرهنگ معاصر، ناگزیر باید به دنیای کنشگران فرهنگی هم راه یافت. اینجا بود که تبلور فرهنگ در قالب کنش و کنشگر در ذهنم رسوخ کرد. احساس کردم کنش در فرهنگ و فرهنگ در کنش جریان دارد. وی آنگاه نام شماری از وزیران (کنشگران) فرهنگ ایران را برشمرد، من به گفتهٔ او توجه نکردم ولی به تدریج کنجکاو شدم. اظهار او، بر من پدیدار شد. همهٔ پیشفرضهایم را اپوخه کردم. وی جستهگریخته از کسانی نام میبرد که در عین مطالعه و دانشوری، روزگاری حتی وزیر فرهنگ هم بودهاند؛ بیآنکه بگوید آنها را کاملاً میشناسد. رفتم در ویکیپدیا مثل کسی که اصلاً تاریخ نمیداند درباره اظهار او تحقیق سادهای کردم، دیدم نامهایی مانند علیاکبر سیاسی، محمدتقی بهار، عیسی صدیق، محمود حسابی، ناتل خانلری و ... که در شرایطی متفاوت از زمانهٔ ما میزیستهاند و به افق دیگری تعلق داشتند چگونه میاندیشیدند. در دورانی بدون فضای مجازی و بدون دسترسی آسان به پیدیافهای کتاب و کتابخانههای دیجیتال و بدون دستیابی آسان (برخلاف امروز) به مدارک عالی دانشگاه!
عجب وزیر-استادانی! حتی دانشگاه هم در تسخیر آنها بود ولی نمیخواستند همانجا باقی بمانند؛ لکن پیونددهندهٔ دانشگاه و دولت و فرهنگ بودند. عجب معادلهٔ عجیبی است وقتی نخبگان این چنین باشند. تو گویی ما امروز دیگر از این وزیر-استادان کمتر نشانی داریم یا بهتر بگوییم وزیر-مؤلفان. آنها حتی اگر دنبال رزومه و مقالات برای خودنمایی بوده باشند به اندازهٔ توان خود دود چراغ خورده بودند.
آری به فکر فرو رفتم که چگونه این پدیدار در حالت اپوخهای این موضوع را در ذهنم برانگیخت. هنوز نام آن دانشور را به یاد نمیآورم اما سخن او تلنگری به ذهنم بود تا بیطرفانه از فاصلهٔ مشخصی به افق دیگری بنگرم و فقط همین قاب را نگاه کنم؛ بدون برتریدادن دورهای به دورهٔ دیگر و فارغ از حب و بغض و نگاه سیاه و سفید!
راستی علت اینکه نام آن استاد یا معلم ساده و بیطرف را به یاد نمیآورم چیست؟ شاید این فنومن در خواب بر من آشکار شده باشد! این فراموشی از کجا ناشی میشود. نکند ریشه در امری کلیتر دارد!
در نهایت به این عبارت از فرانک انکر اسمیت برخوردم که در کتاب "بازنمایی تاریخی"، از یوهان هویزینگا، نقل قول میکند که وقتی یک تاریخنگار وارد دنیای گذشتگان میشود و دربارهٔ آن مینگارد، نوشتار او (بخوان تاریخ فرهنگی) پارهای از تجربهٔ زیستهٔ گذشتگان را بازنمایی میکند که فرهنگ به کمک آن، از گذشتهٔ خود آگاه میشود.
📜@mardomnameh
✍ عیسی عبدی
مانند بسیاری افراد دیگر، زیاد تاریخ نمیخواندم و ارزش خاصی برایش قائل نبودم؛ چون همه مینوشتند یا روایت میکردند. به خود میگفتم همه راوی هستند و گذشته رشتهٔ پیوند همه روایتهاست. انسان ذاتاً روایتگر است. کسی هم که نطق و بیان خوبی داشته باشد به راوی خوبی بدل میشود. گاهی با یک نگاه طبیبانه و مهندسانه و حتی مادی انگار، تصور میکردم که گذشته ناپدید شده و باید به صورت مادی به چنگ آید تا آن را در مقابل چشمانم فرموله کنم. مفهوم فرهنگ از این رو همواره برایم دشوار بود. آیا بیرون از ما یا درون ماست؟ عینی است یا انتزاعی؟ اگر عینی است در کجا و چگونه بازنمایی شده است؟ در زندگی ما جریان دارد یا به وسیله ما به جریان میافتد؟ عناصر معنادارش کدامند؟ آری فرهنگ همچون واژهٔ تاریخ آنقدر پرتکرار و ایهامآلود است که رها، عادی و دمدستی به نظر میآید.
روزی به شکل اتفاقی، به صورتی نهچندان واضح از یک دانشور شنیدم که با لحنی بیطرفانه برای همکارش بازگو میکرد که به منظور توصیف یا فهم بهتر سازوکار و دگرگونی فرهنگ معاصر، ناگزیر باید به دنیای کنشگران فرهنگی هم راه یافت. اینجا بود که تبلور فرهنگ در قالب کنش و کنشگر در ذهنم رسوخ کرد. احساس کردم کنش در فرهنگ و فرهنگ در کنش جریان دارد. وی آنگاه نام شماری از وزیران (کنشگران) فرهنگ ایران را برشمرد، من به گفتهٔ او توجه نکردم ولی به تدریج کنجکاو شدم. اظهار او، بر من پدیدار شد. همهٔ پیشفرضهایم را اپوخه کردم. وی جستهگریخته از کسانی نام میبرد که در عین مطالعه و دانشوری، روزگاری حتی وزیر فرهنگ هم بودهاند؛ بیآنکه بگوید آنها را کاملاً میشناسد. رفتم در ویکیپدیا مثل کسی که اصلاً تاریخ نمیداند درباره اظهار او تحقیق سادهای کردم، دیدم نامهایی مانند علیاکبر سیاسی، محمدتقی بهار، عیسی صدیق، محمود حسابی، ناتل خانلری و ... که در شرایطی متفاوت از زمانهٔ ما میزیستهاند و به افق دیگری تعلق داشتند چگونه میاندیشیدند. در دورانی بدون فضای مجازی و بدون دسترسی آسان به پیدیافهای کتاب و کتابخانههای دیجیتال و بدون دستیابی آسان (برخلاف امروز) به مدارک عالی دانشگاه!
عجب وزیر-استادانی! حتی دانشگاه هم در تسخیر آنها بود ولی نمیخواستند همانجا باقی بمانند؛ لکن پیونددهندهٔ دانشگاه و دولت و فرهنگ بودند. عجب معادلهٔ عجیبی است وقتی نخبگان این چنین باشند. تو گویی ما امروز دیگر از این وزیر-استادان کمتر نشانی داریم یا بهتر بگوییم وزیر-مؤلفان. آنها حتی اگر دنبال رزومه و مقالات برای خودنمایی بوده باشند به اندازهٔ توان خود دود چراغ خورده بودند.
آری به فکر فرو رفتم که چگونه این پدیدار در حالت اپوخهای این موضوع را در ذهنم برانگیخت. هنوز نام آن دانشور را به یاد نمیآورم اما سخن او تلنگری به ذهنم بود تا بیطرفانه از فاصلهٔ مشخصی به افق دیگری بنگرم و فقط همین قاب را نگاه کنم؛ بدون برتریدادن دورهای به دورهٔ دیگر و فارغ از حب و بغض و نگاه سیاه و سفید!
راستی علت اینکه نام آن استاد یا معلم ساده و بیطرف را به یاد نمیآورم چیست؟ شاید این فنومن در خواب بر من آشکار شده باشد! این فراموشی از کجا ناشی میشود. نکند ریشه در امری کلیتر دارد!
در نهایت به این عبارت از فرانک انکر اسمیت برخوردم که در کتاب "بازنمایی تاریخی"، از یوهان هویزینگا، نقل قول میکند که وقتی یک تاریخنگار وارد دنیای گذشتگان میشود و دربارهٔ آن مینگارد، نوشتار او (بخوان تاریخ فرهنگی) پارهای از تجربهٔ زیستهٔ گذشتگان را بازنمایی میکند که فرهنگ به کمک آن، از گذشتهٔ خود آگاه میشود.
📜@mardomnameh
✅ گزارش نشست «ارزیابی کارنامهٔ تاریخنگاری سهراب یزدانی» در روزنامهٔ اعتماد
☑️ ایستاده میان سیاست و تاریخ و جامعه
✍ محسن آزموده
📌برای مطالعهٔ این گزارش در وبگاه روزنامهٔ اعتماد، وارد لینک زیر شوید: 👇👇
🔗https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/217659/
☑️ ایستاده میان سیاست و تاریخ و جامعه
✍ محسن آزموده
📌برای مطالعهٔ این گزارش در وبگاه روزنامهٔ اعتماد، وارد لینک زیر شوید: 👇👇
🔗https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/217659/
روزنامه اعتماد
ایستاده میان سیاست و تاریخ و جامعه
محسن آزموده
ایستاده_میان_سیاست_و_تاریخ_و_جامعه.pdf
2 MB
✅ گزارش نشست «ارزیابی کارنامهٔ تاریخنگاری سهراب یزدانی» در روزنامهٔ اعتماد
☑️ ایستاده میان سیاست و تاریخ و جامعه
✍ محسن آزموده
☑️ ایستاده میان سیاست و تاریخ و جامعه
✍ محسن آزموده
Forwarded from نگارستان اندیشه
👈 همایش گرامیداشت پانصد و پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و لهستان
⏱ زمان برگزاری: یکشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۰ صبح تا عصر
📍تهران: دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
❌ورود به دانشگاه: از درب انتظامات واقع در خیابان ۱۶ آذر.
🏷محورهای همایش:
▫️پیشینه و تاریخچه روابط دیپلماتیک ایران و لهستان
▫️ایرانشناسی و چشمانداز آن در مراکز علمی لهستان و بالعکس
▫️مطالعه کتابشناسی و زندگینامه ایرانشناسان لهستانی
▫️بررسی ترجمه ادبی از فارسی به لهستانی و ترجمههای لهستانی در ایران
▫️مطالعه نسخههای خطی و اسناد تاریخی فارسی در مراکز آرشیوی لهستان و ایران.
▫️روابط تاریخی و فرهنگی لهستان و ایران: برخوردهای سیاسی، فکری، هنری، بصری و ادبی.
👈 حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
❌علاقه مندان برای دریافت گواهی حضور در همایش، لطفا با دبیرخانه تماس بگیرند.
📍دبیرخانه همایش:
[email protected]
۰۲۱۶۶۴۳۵۴۱۶
⏱ زمان برگزاری: یکشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۰ صبح تا عصر
📍تهران: دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
❌ورود به دانشگاه: از درب انتظامات واقع در خیابان ۱۶ آذر.
🏷محورهای همایش:
▫️پیشینه و تاریخچه روابط دیپلماتیک ایران و لهستان
▫️ایرانشناسی و چشمانداز آن در مراکز علمی لهستان و بالعکس
▫️مطالعه کتابشناسی و زندگینامه ایرانشناسان لهستانی
▫️بررسی ترجمه ادبی از فارسی به لهستانی و ترجمههای لهستانی در ایران
▫️مطالعه نسخههای خطی و اسناد تاریخی فارسی در مراکز آرشیوی لهستان و ایران.
▫️روابط تاریخی و فرهنگی لهستان و ایران: برخوردهای سیاسی، فکری، هنری، بصری و ادبی.
👈 حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
❌علاقه مندان برای دریافت گواهی حضور در همایش، لطفا با دبیرخانه تماس بگیرند.
📍دبیرخانه همایش:
[email protected]
۰۲۱۶۶۴۳۵۴۱۶
Forwarded from kaveh farhadi
بحران محیط زیست @kaveh_farhadi.pdf
1.9 MB
Forwarded from kaveh farhadi کاوه فرهادی
مردمنامه (تاریخ مردم)
بحران محیط زیست @kaveh_farhadi.pdf
#مقاله فوق ، یکی از نخستین #هشدارهای #زیست_محیطی از منظر: "مردم شناسی زیست بوم ایران" به قلم:
#دکتر_مرتضی_فرهادی است که حدود بیست سال پیش برای اولین بار در "فصلنامه نمایه ی پژوهش"- شماره 13 و 14- به چاپ رسیده و پس از آن نیز در کتاب: "کشتکاری و فرهنگ" ایشان و نیز "کتاب ماه علوم اجتماعی" مجددا چاپ گردیده است.
این مقاله، با توجه به اهمیت ویژه آن و نیز مناسبت
۱۵ خرداد "#روز_جهانی_محیط_زیست" به محضر شما سروران فرهیخته با احترامات فایقه ایفاد می گردد. 👆
#روز_جهانی_محیط_زیست
#دکتر_مرتضی_فرهادی
www.mortezafarhadi.ir
@kaveh_farhadi
#دکتر_مرتضی_فرهادی است که حدود بیست سال پیش برای اولین بار در "فصلنامه نمایه ی پژوهش"- شماره 13 و 14- به چاپ رسیده و پس از آن نیز در کتاب: "کشتکاری و فرهنگ" ایشان و نیز "کتاب ماه علوم اجتماعی" مجددا چاپ گردیده است.
این مقاله، با توجه به اهمیت ویژه آن و نیز مناسبت
۱۵ خرداد "#روز_جهانی_محیط_زیست" به محضر شما سروران فرهیخته با احترامات فایقه ایفاد می گردد. 👆
#روز_جهانی_محیط_زیست
#دکتر_مرتضی_فرهادی
www.mortezafarhadi.ir
@kaveh_farhadi
Forwarded from نگارستان اندیشه
برنامه_سخنرانی_های_همایش_گرامیداشت_پانصد_و_پنجاهمین_سالگرد_روابط.pdf
269.4 KB
👆 برنامه سخنرانی های
◀️ همایش گرامیداشت پانصد و پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و لهستان
⏱ زمان برگزاری: یکشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۰ صبح تا عصر
📍تهران: دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
❌ورود برای عموم آزاد و رایگان است
🏷برخی از مقالات:
▫️الکساندر خوچکو و برآمدن ایرانشناسی فرهنگگرا در اروپای سدهنوزدهم
▫️میراث علمی و ادبی آلبَن دی بیبرشتاین کازیمیرسکی
▫️اسنادی از روابط فرهنگی ـ آموزشی ایران و لهستان در مصوبات شورای عالی معارف
▫️نادر آراسته: معمار روابط ایران و لهستان
▫️نقش بوبوفسکی در نتنویسی آثار موسیقیدانان ایرانی قرن هفدهم میلادي
▫️آوارگان لهستانی در ایران دوران جنگ جهانی دوم بر بنیاد اسناد و مکاتبات سفارت انگلیس در تهران
▫️حضور لهستانیها در سینمای ایران: همراه با پخش بخشهایی از دو مستند تازه درباره لهستانیان مهاجر در ایران
▫️بررسی حضور ادبیات لهستان در ایران
و
▫️برپایی نمایشگاهی از اسناد آرشیوی ایران و لهستان براساس آرشیو ملی دو کشور
📍دبیرخانه همایش:
[email protected]
۰۲۱۶۶۴۳۵۴۱۶
نگارستان اندیشه: ناشر تخصصی علوم انسانی
◀️ همایش گرامیداشت پانصد و پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و لهستان
⏱ زمان برگزاری: یکشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۰ صبح تا عصر
📍تهران: دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
❌ورود برای عموم آزاد و رایگان است
🏷برخی از مقالات:
▫️الکساندر خوچکو و برآمدن ایرانشناسی فرهنگگرا در اروپای سدهنوزدهم
▫️میراث علمی و ادبی آلبَن دی بیبرشتاین کازیمیرسکی
▫️اسنادی از روابط فرهنگی ـ آموزشی ایران و لهستان در مصوبات شورای عالی معارف
▫️نادر آراسته: معمار روابط ایران و لهستان
▫️نقش بوبوفسکی در نتنویسی آثار موسیقیدانان ایرانی قرن هفدهم میلادي
▫️آوارگان لهستانی در ایران دوران جنگ جهانی دوم بر بنیاد اسناد و مکاتبات سفارت انگلیس در تهران
▫️حضور لهستانیها در سینمای ایران: همراه با پخش بخشهایی از دو مستند تازه درباره لهستانیان مهاجر در ایران
▫️بررسی حضور ادبیات لهستان در ایران
و
▫️برپایی نمایشگاهی از اسناد آرشیوی ایران و لهستان براساس آرشیو ملی دو کشور
📍دبیرخانه همایش:
[email protected]
۰۲۱۶۶۴۳۵۴۱۶
نگارستان اندیشه: ناشر تخصصی علوم انسانی
✅ غصهی یک جعل
☑️ نگاهی به بحران استفاده از تصویر ملکهي صربستان به جای انیسالدوله، تاجالسلطنه و جیران
✍ اشکان شریعت، دانشآموختهی کارشناسیارشد ادبیاتنمایشی از دانشگاه تربیتمدرس و پژوهشگر حوزهی اسطورهشناسی و تاریخ، ۱۸ خرداد ۱۴۰۳
حذف و سرکوب نه چیزی مشخص و واضح، که هیولایی هزارچهره و فریبکار است، چنان فریبکار که ميتواند آدمی را به هزار و یک شکل همدستِ خود کند. به بیان دیگر سرکوب فقط کوبیدن مشت و چوب بر سر این و آن نیست، سرکوب فقط حذف فیزیکی یا محدود کردن ارتباط و اسارت نیست، حذف و سرکوب ميتواند به سادگی، جا زدن یک عکس جعلی به جای واقعیت باشد، سرکوب میتواند قلبِ واقعیت، به هدفِ حذفِ تصویرِ حقیقی و ارائة تصویر مطلوب خویش باشد؛ ماجرا برای من از همینجا آغاز شد؛ از دیدنِ مکرر عکسِ ملکهي صربستان به جای تاجالسلطنه، جیران و انیسالدوله!
عکسِ ملکهٔ صربستان یعنی ناتالیا اوبرِنوویچ (۱۹۴۱ ـ ۱۸۵۹) همسر میلان یکم، سالهاست که در بسیاری از وبسایتهای فارسیزبان به جای عکس خدیجهخانم تجریشی، مشهور به جیران، از نخستین سوگلیهای ناصرالدینشاه، یا به عنوان تصویر تاجالسلطنه، دختر ناصرالدینشاه، یا حتی به عنوان انیسالدوله، یکی از برجستهترین زنانِ صیغهای شاه صاحبقران به شکل گسترده همرسان شده و میشود.
📌ادامهٔ این نوشتار را در وبگاه مردمنامه؛ با ورود به لینک زیر بخوانید:👇👇
🔗غصهی یک جعل
🔴پشتیبانی از مردمنامه
☑️ نگاهی به بحران استفاده از تصویر ملکهي صربستان به جای انیسالدوله، تاجالسلطنه و جیران
✍ اشکان شریعت، دانشآموختهی کارشناسیارشد ادبیاتنمایشی از دانشگاه تربیتمدرس و پژوهشگر حوزهی اسطورهشناسی و تاریخ، ۱۸ خرداد ۱۴۰۳
حذف و سرکوب نه چیزی مشخص و واضح، که هیولایی هزارچهره و فریبکار است، چنان فریبکار که ميتواند آدمی را به هزار و یک شکل همدستِ خود کند. به بیان دیگر سرکوب فقط کوبیدن مشت و چوب بر سر این و آن نیست، سرکوب فقط حذف فیزیکی یا محدود کردن ارتباط و اسارت نیست، حذف و سرکوب ميتواند به سادگی، جا زدن یک عکس جعلی به جای واقعیت باشد، سرکوب میتواند قلبِ واقعیت، به هدفِ حذفِ تصویرِ حقیقی و ارائة تصویر مطلوب خویش باشد؛ ماجرا برای من از همینجا آغاز شد؛ از دیدنِ مکرر عکسِ ملکهي صربستان به جای تاجالسلطنه، جیران و انیسالدوله!
عکسِ ملکهٔ صربستان یعنی ناتالیا اوبرِنوویچ (۱۹۴۱ ـ ۱۸۵۹) همسر میلان یکم، سالهاست که در بسیاری از وبسایتهای فارسیزبان به جای عکس خدیجهخانم تجریشی، مشهور به جیران، از نخستین سوگلیهای ناصرالدینشاه، یا به عنوان تصویر تاجالسلطنه، دختر ناصرالدینشاه، یا حتی به عنوان انیسالدوله، یکی از برجستهترین زنانِ صیغهای شاه صاحبقران به شکل گسترده همرسان شده و میشود.
📌ادامهٔ این نوشتار را در وبگاه مردمنامه؛ با ورود به لینک زیر بخوانید:👇👇
🔗غصهی یک جعل
🔴پشتیبانی از مردمنامه
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📷 گزارش تصویری نشست بررسی کارنامه تاریخ نگاری دکتر غلامحسین زرگری نژاد
🗓 دوشنبه 21 خرداد 1403
عکاس: عاطفه حصارکی زاد
🏡سالن حافظ
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓 دوشنبه 21 خرداد 1403
عکاس: عاطفه حصارکی زاد
🏡سالن حافظ
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht