Telegram Web Link
‍ ‍☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️

۳ شهریور زادروز محمدعلی اسلامی‌ندوشن

(زاده ۳ شهریور ۱۳۰۴ ندوشن یزد -- درگذشته ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ کانادا) ادیب، حقوقدان، نویسنده و مترجم

او از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس گرفت و در دهه سوم زندگی‌ به منظور تکمیل تحصیلاتش به اروپا رفت و مدت پنج سال در فرانسه و انگلستان به تحصیل پرداخت. سرانجام با دفاع از پایان‌نامه‌اش با عنوان «کشور هند و کامنولث» از دانشکده حقوق دانشگاه سوربن پاریس دکترای حقوق بین‌الملل گرفت. فعالیت‌های او در دوران تحصیل در اروپا، بیشتر آشنایی با زبان فرانسه و شرکت در سخنرانی‌های دانشگاه سوربن بود و به‌جز چند داستان کوتاه و چند قطعه شعر و پایان‌نامه دکتری‌اش چیز دیگری ننوشت.
او در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و چند سالی در سمت قاضی دادگستری مشغول به خدمت شد و به تدریس حقوق و ادبیات در برخی دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های عالی از جمله: دانشگاه ملی، مدرسه عالی ادبیات، مدرسه عالی بازرگانی و مؤسسه علوم بانکی پرداخت. در سال ۱۳۴۸ به دعوت فضل‌اله رضا رئیس دانشگاه تهران، به همکاری با این دانشگاه پرداخت و براساس تألیفاتی که در زمینه ادبیات انتشار داده بود، جزو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. وی دروس «نقد ادبی و سخن سنجی»، «ادبیات تطبیقی»، «فردوسی و شاهنامه»، «شاهکارهای ادبیات جهان» را در دانشکده ادبیات و «تاریخ تمدن و فرهنگ ایران» را در دانشکده حقوق تدریس می‌کرد و در اواخر زندگی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و در مقطع دکتری ادبیات به تدریس «مکتب‌های ادبی جهان» می‌‌پرداخت.
وی در شمار شاعران توانا و نویسندگان برجسته ایرانی بود و با وجود توانایی‌های شعری‌ از زبان شعر کمتر استفاده کرد و بیشتر به تألیف آثار انتقادی و تحلیلی پرداخت. اما آنچه از سروده‌های وی چاپ شده و در دسترس قرار گرفته‌، نمودار ذوق سرشار و قریحه تابناک او در شاعری بود.
وی بیشتر اوقاتش را صرف در تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد. مقالات متعددی از وی در مجلات «پیام نو»، «مجله سخن»، «یغما»، «راهنمای کتاب» و «نگین» چاپ شد و در یکی از همین مقالات به انتقاد از نظام آموزشی دانشگاه‌ها بعد از سال ۱۳۴۷ پرداخت.
او برخی از آثارش را با امضای " م دیده ور" منتشر کرد و "کتاب ابر زمانه و ابر برف" وی در سال ۱۳۴۲ به عنوان کتاب برگزیده سال از سوی انجمن کتاب انتخاب شد. وی در مدت ۵۰ سال بیش از ۴۵ کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشت و تأسیس فرهنگسرای فردوسی و انتشار فصلنامه هستی از اقدامات او در زمینه اعتلای فرهنگ و ادب فارسی بود.
در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۲، پیکر او را به ایران بازگرداندند و یک روز بعد مراسم تشییع از دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق برگزار شد.
همچنین بزرگداشتی در سالن زنده‌یاد دعایی در موسسه اطلاعات، با خواندن پیام بانو شیرین بیانی (همسر ایشان) و سخنرانی تعدادی از استادان حوزه فرهنگ و هنر برگزار شد.
در ادامه مراسم، در دبیرستان ایرانشهر "محل تحصیل وی" دکتر جلال‌الدین کزازی سخنرانی کرد؛ سپس مراسم تشییع به سوی ندوشن ادامه یافت، که مردم در میدان اسلامی ندوشن از او استقبال کردند و پیکرش به سمت خانه فرهنگی که او وقف کرده‌ است "خانه پدری ندوشن" منتقل شد.
سرانجام دوم آذر خاکسپاری از آرامگاه خیام آغاز و به‌سوی آرامگاه عطار منتقل شد و برابر وصیت‌نامه‌اش در شهر نیشابور که به عنوان بلاکشیده‌ترین شهر از آن نام‌ برده‌ است، به خاک سپرده شد.




💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن، ز
برگی از تقویم تاریخ

۳ شهریور سالروز درگذشت علی قهاری کرمانی

(زاده شهریور ۱۳۰۵ کرمان -- درگذشته ۳ شهریور ۱۳۷۸ کرمان) مجسمه‌ساز و از دانش‌آموختگان و مدرسان هنرستان کمال‌الملک

او در سال ۱۳۲۴ به دعوت علی‌اکبر صنعتی، دستیار او شد و در ۱۳۲۶، به هنرستان کمال‌الملک، که در آن زمان تنها مدرسه هنر در ایران بود، رفت و در آنجا به تحصیل هنر ادامه داد و نزد استادان: اسماعیل آشتیانی و حسین بهزاد نقاشی و طراحی آموخت.
پس از پایان تحصیلات در ۱۳۳۰، به تدریس در هنرستان کمال‌الملک پرداخت و با سمت مدرس در رشته‌های نقاشی و طراحی و مجسمه‌سازی در کلاس‌های هنرهای زیبا تدریس می‌کرد. او با همکاری مدرسان هنرستان کمال‌الملک، کارگاه‌های هنرهای مستظرفه را دایر کرد و در همان‌جا به کار حجاری و مجسمه‌سازی نیز پرداخت. در همان سال‌ها، برای تبدیل نقشه‌های جغرافیایی به نقشه‌های برجسته، به سازمان جغرافیایی ارتش نیز دعوت شد. سپس در آلمان، حدود دو سال به آموختن هنر مجسمه‌سازی و ریخته‌گری پرداخت و پس از بازگشت به ایران، نخستین کارگاه مجسمه‌سازی را در سال ۱۳۳۵ در جاده کرج برپا کرد. در همان سال‌ها، به دعوت وزارت فرهنگ‌وهنر، به تدریس در هنرستان‌های هنرهای زیبا، که با کمک مدرسان هنرستان کمال‌الملک تأسیس شده بود و سپس دانشکده هنرهای تزئینی پرداخت که حدود ۱۸ سال ادامه‌ یافت. وی مدتی هم در دانشگاه دوسلدورف آلمان تدریس کرد.
به موازات تدریس و کارهای هنری، به مطالعه و آزمایش در شیوه‌های ریخته‌گری پرداخت و موفق به زنده کردن شیوه‌ای کهن در ریخته‌گری مجسمه شد که به شیوه «موم گمشده» معروف است.
اولین مجسمه‌ای که به شیوه موم گمشده برنزه شد، مجسمه ببری است که هم‌اکنون در مجموعه فرهنگی سعدآباد نگهداری می‌شود. در فاصله سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۵ به آموزش مجسمه‌سازی و ریخته‌گری و ساخت پیکره‌های مشاهیر و چهره‌های تاریخی ایران مشغول شد. در همین دوران با همکاری مجسمه‌سازان کشور مقدمات تأسیس نخستین انجمن مجسمه‌سازی ایران را فراهم ساخت که این انجمن در ۱۳۶۸ شروع به کار کرد. مجموعه‌ای از تندیس‌ها و پیکره‌های مشاهیر علمی و فرهنگی ایران در سال ۱۳۷۷ در مجموعه فرهنگی نیاوران به معرض نمایش همگانی گذارده شد.

آثار:
تندیس‌های ساخته‌شده در ایران
زکریای رازی (میدان رازی تهران) اولین مجسمه‌ای که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران نصب شد.
خواجوی کرمانی (کرمان)
عطار نیشابوری (نیشابور)
ابوسعید ابوالخیر (میدان منیریه تهران)
علامه دهخدا (قزوین)
فخرالدین اسعد گرگانی (موزه گرگان)
استاد حسین بهزاد (موزه بهزاد)
رودکی (داخل سالن رودکی) و....
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.




💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#علی_قهاری_کرمانی، د
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🏵معرفی شاهکار هزار ساله ادبیات فارسی، شاهنامه فردوسی در شبکه آرته



⚜️شبکه آرته با پخش مستند کوتاهی درباره فردوسی و اثر ماندگار او نوشت:
ایران کشوری باشکوه است که تا امروز در آن حماسه ای بزرگ طنین انداز می شود: شاهنامه فردوسی

🔸با باشندگی #محمد_جعفر_یاحقی


💎
🆔 @maneshparsi
ایران دورت بگردم - #پل_کشکان

🔸پُل کَشکان، پلی است باستانی که تاریخ ساخت آن به دوره حکومت آل حسنویه بازمی‌گردد. زمان ساخت این پل به قرن چهارم هجری قمری بر می‌گردد


ساختمان پل

پل کشکان در شهرستان دوره و بر روی رودخانه‌ای با همین نام یعنی رود کشکان ساخته شده‌است. کاربرد این پل اتصال راه باستانی شهر شاپورخواست به مناطق غرب استان لرستان و سپس کرمانشاه بوده‌است در متون تاریخی به این پل اشاره شده و از آن با نام کژکی یاد شده‌است. طول پل حدود ۱۹۸۴ متر و عرض هر یک از دو چشمه شرقی پل ۸۴۰/۲۳ متر است. پل دارای ۱۲ طاق پل بوده که متأسفانه سه دهنه از این طاق پل‌ها تخریب شده و مابقی طاق پل‌ها همچنان پابرجا هستند. ارتفاع پل در بالاترین نقطه به ۲۶ متر و در کوتاه‌ترین قسمت آن ۱۰ متر است در خصوص پایه‌های این پل باید به این نکته اشاره کرد که پایه‌های پل با سنگ‌های بزرگ و تراش‌خورده ساخته شده‌است. مواد و مصالح بنای پل از سنگ، گچ وآجر تشکیل شده‌است. در کنار این پل بقایای سه پل دیگر از دوره‌های گذشته به جای مانده‌است که مشخصات پل‌های ساسانی را دارند و احتمالاً متعلق به همان دوره هستند. پل کشکان به شماره ۳۵۵ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده‌است.


شوربختانه، فروردین ۱۳۹۸ یکی از پایه‌های پل تاریخی کشکان بر اثربارش شدید باران و سیلاب تخریب شد.


💎
🆔 @maneshparsi
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۴ شهریور سالروز درگذشت مهدی اخوان‌ثالث

(زاده ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ مشهد -- درگذشته ۴ شهریور ۱۳۶۹ تهران) شاعر

او تا دوره متوسطه در مشهد ادامه تحصیل داد و از نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید. در سال ۱۳۲۶ دوره هنرستان مشهد، رشته آهنگری را به پایان برد و در همین رشته آغاز به‌کار کرد و در  دهه بیست زندگی به‌تهران آمد و پیشه آموزگاری را برگزید.
در سال ۱۳۳۳ برای چندمین بار به اتهام سیاسی زندانی شد و پس از آزادی از زندان در ۱۳۳۶ به‌کار در رادیو پرداخت و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد. وی در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به‌تهران بازگشت و این بار در رادیوتلویزیون ملی ایران به کار پرداخت. در سال ۱۳۵۶ در دانشگاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به‌تدریس شعر سامانی و معاصر روی آورد. در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد.
او در سال ۱۳۶۹ به‌دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل، برای نخستین بار به‌خارج رفت و سرانجام چند ماهی پس از بازگشت از سفر، درگذشت.
آرامگاه وی در باغ آرامگاه فردوسی است. 

کتابها:
ارغنون، زمستان، آخر شاهنامه، از این اوستا، منظومه "شکار"  پاییز در زندان،  عاشقانه و کبود،  بهترین امید، زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست...، در حیاط کوچک پاییز در زندان، دوزخ اما سرد،  ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم.




💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#مهدی_اخوان_ثالث، د
Track 2
Unknown Artist
کورش منم شاهِ جهان، شاهِ پیمبر چامه "کورش بزرگ" با اوای سراینده " #هما_ارژنگی " پیش کش به هم میهنان اریایی در سراسر جهان

💎
🆔 @maneshparsi
کورش بزرگ    👌🌹 

  « من بند های برده داری را بریدم
                       
سراینده : هما ارژنگی

در یک غروب کهنه و بی رونق و تار،
در حسرت یک پنجره تا روشنایی،
در جستجوی  روزنی  سوی   رهایی،
در آرزوی فرصت دیدار «انسان»،
زین میکنم من توسن اندیشه ام را هر سو شتابان.....

در زیر چتر آسمان هر  جا که پویم
جز درد   و اندوه و ستم چیزی به جا نیست
در چار سوی این رباط کهنه گویی
مردی و رادی و  وفا فر مانروا نیست,

دژخیم ایام  با داس خو ن آلوده ی درنده خویی
در کار بیداد و جنون ترکتازیست
پندار آدم،
پندار ظلم و پیشه اش ویرانه سازیست,

تن خسته از اندیشه های زندگی سوز
در آرزوی دیدن روزی دل افروز
در حسرت دیدار انسان
آنسان که باید، آنسان که شاید،
یکبار دیگر  کافور غم از جسم و جانم می تکانم
دل را ز دست نا امیدی می رهانم
پژواک فریادم هوا را میشکافد:
«آخر کجایی روشنایی...!!»

ناگه به یکبار،
از لابلای ابرهای سرد و غمبار،
گل میکند خورشید زر تار
با رنگهای روشن و شاد
در چهره ی پاک ابر مردی امرداد
مردی که از ژرفای تاریکی درخشید
جوشیدو کوشید
مردی که بنیان ستم زیر وزبر کرد؛

چون جویباری نرم و آرام،
با نگ نوای مهر خیزش در گوشهایم می نشیند:
«کورش منم  شاه جهان  شاه پیمبر
کورش منم   کشور رهان دادگستر
آزاده ای پو یای راه روشنایی
دلبسته ی آیین مهر و پارسایی
در گرم گرم ظلم و تاراج،
در روزگار برده داری،
آنگه که دد خویان خونریز،با سر فرازی
فرزند آدم را  به آتش می کشیدند،
مست جنون و شهوت و خون
گوش و زبانش می بریدند،
هر جا که رفتم، هر جا که بودم،
از چهر گیتی ننگ دژ خویی زدودم
من مهر را در سینه ی هستی نشاندم
مهر گیای من در این دنیای تاریک،
از ژرفنای دشمنی ها سر براورد
از آن هزاران بوته ی زرینه رویید
هر بوته گل کرد....

در روزگارانی که هر کشور گشایی،
شهر و دیار مردمان ویرانه میکرد،
روزی که بو تیمار اندوه
در هر سرایی خانه میکرد،
هر جا رسیدم،
ویرانه ها را سر به سر آباد کردم
در سایه ی تد بیر و رایم
گسترده شد گیتی همه در زیر پایم
آشور و ماد و بابل و لیدی سرایم
من رامش و مهر و خرد بنیاد کردم...

در باور من،
انسان نماد راستینی از خدا بود
بر هستی و بر جان خود فرمانروا بود
آزادگی گنجینه ای بس پر بها بود،
پس بندهای برده داری را بریدم
وان بندگان از بند غم آزاد کردم
آنگه به آرام،
هر کس به فرمان خدای خویش خرسند
هر کس به آیین و مرام خویش پابند
من مردمان سوته دل را شاد کردم...

آوای کورش،
آن دلنشین چاووش جانبخش رهایی،
پیک سرور و رو شنایی،
بر بالهای باد شبگرد  تا بی کرانها می شتابد
شب سایه های مبهمی پاشیده بر دشت
بر جلگه ی پارس،
روی کهن آرامگاهی ساکت و سرد...

سر می نهم بر سنگهای سرد و خاموش
از بغض سنگینی دل و جانم لبالب
زان سوی تاریکی به ناگاه
با بالهای نور باران،
تندیس کورش، رخ می نماید
اشکم به روی گونه ها می  غلتد آرام
فریاد خاموشی درونم می خروشد:
کای برترین آزاده ای ماناترین مرد
اینک  تو بنگر،ب
بر روزگار تیره و غمبار انسان!
شاید ندانی سفره ی چرکین دنیا
امروز هم پاتا به سر رنگین ننگ است
شاید ندانی سینه ی گسترده ی خاک،
امروز هم بازیچه ی آشوب و جنگ است ..

حالا نژاد و رنگ حرفی تازه دارد
حالا سر بازار آدم میفروشند  
آزادی و آزادگی افسانه گشته     
ای برترین آزاده ای ماناترین مرد

ناگه غریو همسرایان شبانه
پژواک فریاد مرا در می رباید
گویی زمین  و آسمان سر داده با درد
بر بالهای باد شبگرد، این ناله ی سرد:  آخر کجایی روشنایی ...؟!!                                 
  آخر کجایی روشنایی ...؟!!

💎
🆔 @maneshparsi
‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۵ شهریور روز بزرگداشت زکریای رازی و "روز داروسازی"

(زاده ۶ دی ۲۴۳ش در «ری» -- درگذشته سال ۹۳۰م ) دانشمند پزشكی، شيمی، رياضی، نجوم و فلسفه

او از پايان دوران جوانی نيمی از سال را در بغداد و نيم ديگر را در زادگاهش ری، كه به آن دلبستگی فراوان داشت می‌گذرانيد.
كتاب مهم و معروفش در دانش پزشكی را به‌نام منصور سامانی حاكم ری كرد و عنوان «طب منصوری» بر آن گذارد كه نخست در ۱۰ جلد به لاتين و سپس ساير زبانهای اروپايی ترجمه شده است. كتاب مهم ديگر او در پزشكی «الحاوی» عنوان دارد كه به‌صورت دائرة‌المعارف نوشته شده و همه اطلاعات پزشكی آن زمان در آن گرد‌آوری شده است.
در سده سیزدهم میلادی در اروپا برای ترجمه کتاب الحاوى که سى‌هزار صفحه است، بيست سال وقت صرف شد.
وی که در بغداد رياست بيمارستان «مقتدری» را برعهده داشت، در طول توقف در ری و بغداد، بيماران و پژوهشگران و دانشجويان پزشكی از سراسر جهان برای درمان و كسب فيض و دريافت پاسخ پرسش هايشان به ديدار او می‌شتافتند. كشف آبله و آبله‌مرغان و مشخص كردن تفاوت آنها از یکدیگر در دانش پزشكی، به‌نام او ثبت شده است.
بسياری از واژگانی كه او در علم شيمی بكار برده است جهانی شده‌اند از جمله واژه شيمی كه از «كيميا» و الكل كه از «الكحل» گرفته شده‌اند، رازی در كتابهای خود به‌كار گرفته است.
در دانش شيمی، رازی نخستين دانشمندی بود كه شيمی آلی (ارگانيك) را از شيمی معدنی (غيرارگانيك) جدا ساخت و درباره شيمی و واكنش‌های شيميايی چند اثر به زبانی بسيار ساده نوشت كه مهمترين آنها «اسرار» است. او كاشف چند اسيد از جمله اسيد سولفوريك است كه آنها را جهت مخالف بازها قرار داده و واكنشن‌های شيميايی را كه به تهيه الكل كه يك باز است منجر مي‌شود، به‌دقت شرح داده است. دويست كار علمی به‌نام وی ثبت است و در مقايسه با ساير دانشمندان ايرانی، او را می‌توان همتراز ابن‌سينا خواند.
  بسياری از پژوهشگران تاريخ علوم، زادروز رازی را ۲۷ دسامبر اعلام داشته‌اند. در اين روز "ششم دی‌ماه" در سال ۱۳۴۳ به مناسبت يازدهمين سده تولد رازی، مراسمی باشكوه در ايران برگزار شد و با اين كه قبلا بسياری از مدارس، بيمارستانها و خيابانها در ايران به‌نام رازی نامگذاری شده بود، شمار اين اماكن به‌نام او دو برابر شد.



💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#روز_داروسازی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

🔹جشن خنکی هوا در نخستین روز شهریور اورمزد روز که هوای گرم تابستان رو به خنکی می‌رود برگزار میشود در ایران باستان در این روز جشن برگزار می‌شده است.

🔹ایرانیان از دیرباز برای شادی در هر مناسبت، جشن‌هایی برگزار می‌کنند و به بهانه جشن با پایکوبی و شادی به سپاسگزاری آفریده های نیک پروردگار و همچنین فرارسیدن هر یک از فصل‌ها می‌پرداختند و بدین صورت اهورامزدا را سپاس می‌گفتند.

🔹یکی از این جشن‌ها که در آغاز شهریور ماه ، بزرگ داشته می‌شد جشن فراموش شده‌ است که از آن به عنوان جشن خنک شدن هوا یاد می‌شود و احترام به همه جلوه های طبیعت و آسیب نرساندن به گیاهان و حیوانات و طبیعت، پاسداری از محیط زیست و پاکیزه نگهداشتن آن و برپایی آتش قسمتی از این جشن بوده،ایرانیان در کنار هم گرد آمده،آتشی برپا می‌کردند و با برگزاری نیایش آغاز خنک شدن هوا را با برگزاری جشن و خوشی می‌گذراندند و با شادی و سرور و پایکوبی به ستایش اهورامزدا می‌پرداختند.

💎
🆔 @maneshparsi
Forwarded from بدانیم🌏
عکس‌های قدیمی و نایابی از لوییجی پِشِه -عکاس ایتالیایی از تخت‌جمشید و دیگر نواحی اطراف آن

این عکاس در زمان ناصرالدین‌شاه به ایران آمد
   •🍃 @didYouKonw
2024/09/29 18:26:34
Back to Top
HTML Embed Code: