فرهنگ و منش پارسی
💎 🆔 @maneshparsi 🔻🔻
ایوان مداین - سرودۀ بانو #هما_ارژنگی
آندم که خون سرخ شفق میزند شرار بر گور رفتههای فراموش در غبار
با های و هوی دجله که فریاد میکشد دیوانهوار از ستم روز گار تار
پر میزند پرندۀ جانم بر آسمان تا وادی مداین و ایوان خسروان
مرغی ز روی کنگرهها میکند فغان کو آن شکوه و شوکت بگذشته مهان!
از ژرفنای خاطره گنگ روزگار من روزهای گمشده را جست و جو گرم
بر جای آن بزرگی و سامان و سروری این پشتههای خاک سیه نیست باورم!
چون دجله با هزار دریغ و فسوس و درد فریاد میکنم که مرا از تو یاد باد
دستی ز چنگ و بند زمان سازدم رها تا راندم به درگه آن خسروان راد
در آسمان یاد من آن یادگارها همچون شهابها ی پراکنده میشوند
ایوان و کاخ و آنهمه مردان نامدار یک یک به پیش چشم ترم زنده میشوند
تالار های روشن و شور آفرین کاخ با آن نمادهای دلارای مرمرین
وان فرش بیبدیل مرا میکشد به خویش تا بنگرم نشان بهاران دلنشین
یک سو نشسته بر سر تخت اردشیر راد شاهی که فر و رامش دیرین بنا نهاد
دشمن ستیز مردی و فرخ نژادهای کاو بر شکوه گمشده جانی دوباره داد
سوی دگر حکایت داد است و داوری نوشین روان و خسروی و داد گستری
بوذرجمهر به منش آن مرد گوهری آگه به درد مرد م و آیین کشوری
برزویه آبروی پزشکان پر هنر دارد ز رمز و راز کتبخانهها خبر
گنج سخن نهاده فرا روی روزگار از سرزمین هند و ز یونان و باختر
شاپور سر فراز شهنشاه پهلوان پاد افرهی شگفت دهد بهر تازیان
تا ننگرد به دیدۀ ناپاک دشمنی بر خاک پاک میهن و بر فره کیان
آوای گرم باربد و زخمههای تار آرد پیام خرمی و شادی بهار
گویی به بامشاد و نکیسا زند صلا سر کن سرود تازه که سبز است روزگار
آنجا نشان خسرو وشیرین دلرباست شبدیز و خیل زبده سواران تیز پاست
بزم هنر به جلوۀ بهرام تا سحر از لولیان شنگ و خوش آواز پر صداست
سر خوش ز بزم شادی یاران نغمه ساز در بیکران خاطره پرواز میکنم
گاهی به چنگ زخمۀ مستانه میزنم شیرین سرود خسروی آغاز میکنم
من بی خبر ز خشم بد آهنگ روزگار آسوده دل ز فتنه و نیرنگ روزگار
غافل که از فراز مرا میکشد به زیر میکوبدم به سنگ سیه چنگ روزگار
یکباره آسمان چو شب تار میشود گیتی کبود و تیره و غمبار میشود
وان روزگار تلختر از زهر شوکران بر روی سینهام همه آوار میشود
بینم کنون ز تازش پر کین تازیان آشفته میشود همه آرام مردمان
بر خاک میفتد سر گر دان و سروران بر باد میرود فر و فرهنگ باستان
فرش بهار سان که بود رشک نو بهار گوهر نشانده پرده ی زیبای زرنگار
آن تاج و تخت و جامه شاهان کامکار گنجینههای مانده ز دوران به یادگار
چون میدرد درفش کهنسال کاویان تاراج میشود به کف خیل جاهلان
ایرانی نژاده به پندار دشمنان یکباره میشود عجم و گنگ و ناتوان
دیوان و دفتر و کتب دانش و خرد در کام شعلههای ستمکاره میروند
آزادگان به نام موالی چو بردگان آماج خشم مردم بیما یه میشوند
اینجا دگر ز شوکت دیرین نشانه نیست ایوان و کاخ و بارگه خسروانه نیست
بانگ سرود و زخمه چنگ و چغانه نیست یا آتشی که برکشد از آن زبانه نیست
تاق کهن رهیده ز توفان سال و ماه تنها نشسته همچو دلیری به بارگاه
با پیکر شکسته به من میدهد ندا بنگر به آسمان که چه سان میدمد پگاه!
اینک تو با دمیدن خورشید زر نشان باید که وارهی ز غم و شاد و پر توان
گامی نهی دو باره بر آیین رفتگان تا روز سر فرازی ایران جاودان
💎
🆔 @maneshparsi
آندم که خون سرخ شفق میزند شرار بر گور رفتههای فراموش در غبار
با های و هوی دجله که فریاد میکشد دیوانهوار از ستم روز گار تار
پر میزند پرندۀ جانم بر آسمان تا وادی مداین و ایوان خسروان
مرغی ز روی کنگرهها میکند فغان کو آن شکوه و شوکت بگذشته مهان!
از ژرفنای خاطره گنگ روزگار من روزهای گمشده را جست و جو گرم
بر جای آن بزرگی و سامان و سروری این پشتههای خاک سیه نیست باورم!
چون دجله با هزار دریغ و فسوس و درد فریاد میکنم که مرا از تو یاد باد
دستی ز چنگ و بند زمان سازدم رها تا راندم به درگه آن خسروان راد
در آسمان یاد من آن یادگارها همچون شهابها ی پراکنده میشوند
ایوان و کاخ و آنهمه مردان نامدار یک یک به پیش چشم ترم زنده میشوند
تالار های روشن و شور آفرین کاخ با آن نمادهای دلارای مرمرین
وان فرش بیبدیل مرا میکشد به خویش تا بنگرم نشان بهاران دلنشین
یک سو نشسته بر سر تخت اردشیر راد شاهی که فر و رامش دیرین بنا نهاد
دشمن ستیز مردی و فرخ نژادهای کاو بر شکوه گمشده جانی دوباره داد
سوی دگر حکایت داد است و داوری نوشین روان و خسروی و داد گستری
بوذرجمهر به منش آن مرد گوهری آگه به درد مرد م و آیین کشوری
برزویه آبروی پزشکان پر هنر دارد ز رمز و راز کتبخانهها خبر
گنج سخن نهاده فرا روی روزگار از سرزمین هند و ز یونان و باختر
شاپور سر فراز شهنشاه پهلوان پاد افرهی شگفت دهد بهر تازیان
تا ننگرد به دیدۀ ناپاک دشمنی بر خاک پاک میهن و بر فره کیان
آوای گرم باربد و زخمههای تار آرد پیام خرمی و شادی بهار
گویی به بامشاد و نکیسا زند صلا سر کن سرود تازه که سبز است روزگار
آنجا نشان خسرو وشیرین دلرباست شبدیز و خیل زبده سواران تیز پاست
بزم هنر به جلوۀ بهرام تا سحر از لولیان شنگ و خوش آواز پر صداست
سر خوش ز بزم شادی یاران نغمه ساز در بیکران خاطره پرواز میکنم
گاهی به چنگ زخمۀ مستانه میزنم شیرین سرود خسروی آغاز میکنم
من بی خبر ز خشم بد آهنگ روزگار آسوده دل ز فتنه و نیرنگ روزگار
غافل که از فراز مرا میکشد به زیر میکوبدم به سنگ سیه چنگ روزگار
یکباره آسمان چو شب تار میشود گیتی کبود و تیره و غمبار میشود
وان روزگار تلختر از زهر شوکران بر روی سینهام همه آوار میشود
بینم کنون ز تازش پر کین تازیان آشفته میشود همه آرام مردمان
بر خاک میفتد سر گر دان و سروران بر باد میرود فر و فرهنگ باستان
فرش بهار سان که بود رشک نو بهار گوهر نشانده پرده ی زیبای زرنگار
آن تاج و تخت و جامه شاهان کامکار گنجینههای مانده ز دوران به یادگار
چون میدرد درفش کهنسال کاویان تاراج میشود به کف خیل جاهلان
ایرانی نژاده به پندار دشمنان یکباره میشود عجم و گنگ و ناتوان
دیوان و دفتر و کتب دانش و خرد در کام شعلههای ستمکاره میروند
آزادگان به نام موالی چو بردگان آماج خشم مردم بیما یه میشوند
اینجا دگر ز شوکت دیرین نشانه نیست ایوان و کاخ و بارگه خسروانه نیست
بانگ سرود و زخمه چنگ و چغانه نیست یا آتشی که برکشد از آن زبانه نیست
تاق کهن رهیده ز توفان سال و ماه تنها نشسته همچو دلیری به بارگاه
با پیکر شکسته به من میدهد ندا بنگر به آسمان که چه سان میدمد پگاه!
اینک تو با دمیدن خورشید زر نشان باید که وارهی ز غم و شاد و پر توان
گامی نهی دو باره بر آیین رفتگان تا روز سر فرازی ایران جاودان
💎
🆔 @maneshparsi
Track 2
چامه " ایوان مداین" ایوان شکسته ای که پس از گذشت روزگاران هنوز به ما درس تلاش و پیروزی و سر افرازی می دهد. پیش کش به هر ان کس که دلش به عشق ایران می تپد
با اوای سراینده #هما_ارژنگی
💎
🆔 @maneshparsi
با اوای سراینده #هما_ارژنگی
💎
🆔 @maneshparsi
پیشگفتار
#تیسفون نخستین کاخ سپید جهان که بسیاری آنرا به نادرست مداین مینامند
.
🔹نام یکی از پایتختهای باستانی ایران است که در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقۀ میان رودان بنا شده و در درازای ششسد سال از روزگار گودرز دوم اشکانی در سال چهل و یک میلادی تا پایان کار اردوان پنجم در دورۀ اشکانیان و از روزگار اردشیر اول ساسانی تا پایان کار یزدگرد سوم در سال ششسد و پنجاه و یک میلادی پایتخت ایران بوده است.
#مدائن که واژه پارسی آن «شهرگان» است - نامی است که اعراب به شهرهایی که در دو سوی دجله قرار داشتند دادهاند. بر گرد این شهرها دیوارهای بلند بوده و همگی دروازههای قرینه داشتهاند. پادشاهان در کاخ سپید تیسفون به سر میبردند و ایوان یا تاق کسرا در شهر «اسانبر» جایگاهی برای میهمانیها و بار عام بوده است.
تیسفون – اسانبر- و چند شهر کوچک دیگر مانند بغداد - سلوکی - ویه اردشیر- سابات- درز بجان - ماخوذه - و رومیه یا «ویه اردشیر» بر روی هم «شهرگان» یا مداین را تشکیل میدادند.
خوانندگان ارجمند .. برای آگاهیهای بیشتر به پانویس سرودهام نگاه کنید.
با سپاس #هما_ارژنگی
💎
🆔 @maneshparsi
#تیسفون نخستین کاخ سپید جهان که بسیاری آنرا به نادرست مداین مینامند
.
🔹نام یکی از پایتختهای باستانی ایران است که در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقۀ میان رودان بنا شده و در درازای ششسد سال از روزگار گودرز دوم اشکانی در سال چهل و یک میلادی تا پایان کار اردوان پنجم در دورۀ اشکانیان و از روزگار اردشیر اول ساسانی تا پایان کار یزدگرد سوم در سال ششسد و پنجاه و یک میلادی پایتخت ایران بوده است.
#مدائن که واژه پارسی آن «شهرگان» است - نامی است که اعراب به شهرهایی که در دو سوی دجله قرار داشتند دادهاند. بر گرد این شهرها دیوارهای بلند بوده و همگی دروازههای قرینه داشتهاند. پادشاهان در کاخ سپید تیسفون به سر میبردند و ایوان یا تاق کسرا در شهر «اسانبر» جایگاهی برای میهمانیها و بار عام بوده است.
تیسفون – اسانبر- و چند شهر کوچک دیگر مانند بغداد - سلوکی - ویه اردشیر- سابات- درز بجان - ماخوذه - و رومیه یا «ویه اردشیر» بر روی هم «شهرگان» یا مداین را تشکیل میدادند.
خوانندگان ارجمند .. برای آگاهیهای بیشتر به پانویس سرودهام نگاه کنید.
با سپاس #هما_ارژنگی
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۸ تیر زادروز منوچهر ستوده
(زاده ۲۸ تیر ۱۲۹۲ تهران -- درگذشته ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ چالوس) پژوهشگر، ایرانشناس و جغرافیدان.
او در سال ۱۳۱۳ بهدانشسرای عالی وارد شد و نزد استادان: محمد مشکوة و علیاکبر شهابی ادامه تحصیل داد. نخستین مقالهاش را در سال ۱۳۱۵ با موضوع «مطالعات تاریخی و جغرافیایی - مسافرت بهقلعه الموت» نوشت.
در سال ۱۳۱۷ مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی گرفت و در همین دوره در اداره فرهنگ گیلان و دبیرستان شرف تهران تدریس میکرد.
در سال ۱۳۲۹ از رساله دکتریاش با عنوان «قلاع اسماعیلیه در رشتهکوههای البرز» زیر نظر استاد بدیعالزمان فروزانفر دفاع کرد.
در سال ۱۳۳۰ بنا بهدعوت انجمن «فولبرایت» برای سفر مطالعاتی به آمریکا رفت و در سال ۱۳۳۱ بهعضویت جامعه ملی جغرافیای آمریکا درآمد و
سال بعد بهعضویت انجمن ایرانشناسی بهریاست ابراهیم پورداوود در آمد. ارتقاء بهدرجه استادیاری و بعد دانشیاری دانشگاه تهران، انتقال بهدانشکده ادبیات دانشگاه تهران، عضویت در گروه تاریخ و سرانجام ارتقاء بهدرجه استادی در سال ۱۳۵۴ نیز از دیگر اتفاقهای زندگی علمیاش بود.
او فهرست کتابهایش به ۵۲ جلد و تعداد مقالاتش به ۲۸۶ رسیده، کتابها و مقالات او نشانه دلبستگی ژرف و عمیقش بهتاریخ و دامنه و پیشینه فرهنگ ایرانی است.
برخی از کتابهایش عبارتند از:
فرهنگ گیلکی با مقدمه استاد ابراهیم پورداوود
فرهنگ کرمانی
فرهنگ بهدینان با مقدمه ابراهیم پورداوود
حدود العالم منالمشرق الیالمغرب
دیوان امیر پازواری با همکاری محمد داودی
مهماننامه بخارا
جغرافیای اصفهان
فرهنگ سمنانی، سرخهای، لاسگردی، سنگسری، شهمیرزادی
عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات
قلاع اسماعیلیه در رشتهکوههای البرز
تاریخ گیلان و دیلمستان
از آستارا تا استارباد در ۱۰ جلد شامل آثار و بناهای تاریخی گیلان و مازندران و گلستان که هرکدام قریب به ۸۰۰ صفحهاست
فرهنگ نایینی
تاریخ بدخشان
تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس
سفرنامه گیلان ناصرالدینشاه قاجار
جغرافیای تاریخی شمیران
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#منوچهر_ستوده، ز
۲۸ تیر زادروز منوچهر ستوده
(زاده ۲۸ تیر ۱۲۹۲ تهران -- درگذشته ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ چالوس) پژوهشگر، ایرانشناس و جغرافیدان.
او در سال ۱۳۱۳ بهدانشسرای عالی وارد شد و نزد استادان: محمد مشکوة و علیاکبر شهابی ادامه تحصیل داد. نخستین مقالهاش را در سال ۱۳۱۵ با موضوع «مطالعات تاریخی و جغرافیایی - مسافرت بهقلعه الموت» نوشت.
در سال ۱۳۱۷ مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی گرفت و در همین دوره در اداره فرهنگ گیلان و دبیرستان شرف تهران تدریس میکرد.
در سال ۱۳۲۹ از رساله دکتریاش با عنوان «قلاع اسماعیلیه در رشتهکوههای البرز» زیر نظر استاد بدیعالزمان فروزانفر دفاع کرد.
در سال ۱۳۳۰ بنا بهدعوت انجمن «فولبرایت» برای سفر مطالعاتی به آمریکا رفت و در سال ۱۳۳۱ بهعضویت جامعه ملی جغرافیای آمریکا درآمد و
سال بعد بهعضویت انجمن ایرانشناسی بهریاست ابراهیم پورداوود در آمد. ارتقاء بهدرجه استادیاری و بعد دانشیاری دانشگاه تهران، انتقال بهدانشکده ادبیات دانشگاه تهران، عضویت در گروه تاریخ و سرانجام ارتقاء بهدرجه استادی در سال ۱۳۵۴ نیز از دیگر اتفاقهای زندگی علمیاش بود.
او فهرست کتابهایش به ۵۲ جلد و تعداد مقالاتش به ۲۸۶ رسیده، کتابها و مقالات او نشانه دلبستگی ژرف و عمیقش بهتاریخ و دامنه و پیشینه فرهنگ ایرانی است.
برخی از کتابهایش عبارتند از:
فرهنگ گیلکی با مقدمه استاد ابراهیم پورداوود
فرهنگ کرمانی
فرهنگ بهدینان با مقدمه ابراهیم پورداوود
حدود العالم منالمشرق الیالمغرب
دیوان امیر پازواری با همکاری محمد داودی
مهماننامه بخارا
جغرافیای اصفهان
فرهنگ سمنانی، سرخهای، لاسگردی، سنگسری، شهمیرزادی
عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات
قلاع اسماعیلیه در رشتهکوههای البرز
تاریخ گیلان و دیلمستان
از آستارا تا استارباد در ۱۰ جلد شامل آثار و بناهای تاریخی گیلان و مازندران و گلستان که هرکدام قریب به ۸۰۰ صفحهاست
فرهنگ نایینی
تاریخ بدخشان
تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس
سفرنامه گیلان ناصرالدینشاه قاجار
جغرافیای تاریخی شمیران
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#منوچهر_ستوده، ز
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺 چی شد اون فرهنگ و تمدن و علم و دانش و صنعت؟
۱۸۰۰ سال پیش اولین آپارتمان مسکونی دنیا تو ایران ساخته شد!!
💎
🆔 @maneshparsi
۱۸۰۰ سال پیش اولین آپارتمان مسکونی دنیا تو ایران ساخته شد!!
💎
🆔 @maneshparsi
شعر #مازندران
سروده بانو #هما_ارژنگی
به انگیزهی پاس داشت مرز های ایرانزمین
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
مازندران این دلگشا بحر فرح زا
این سبز پر غوغا هزاران ساله دریا
افسانه ساز دیر سال میهن ما
دارد نشان از زاد و رود کاسپین ها
این قصه گوی رفته های تلخ و شیرین
گنجینه ی پر گوهر زیبا و رنگین
بر تارک این سرزمین چون جان نشسته
چون تاج زرین بر سر ایران نشسته
بشنو کنون در موجهای پر شتابش
فریاد اندوه و تمنا و عتابش
گوید ترا ای مهربان فرزانه فرزند
ای چشمه ی پوینده ای پور فرهمند
ای پاسدار سرفراز مهد ایران
ای یادمان سربداران و دلیران
گنجینه های این سرا را پاسبان باش
بر آب و خاک میهنت حکم امان باش
ایران تو با خون سربازان سرشته است
منشور آزادی در این سامان نبشته است
اینجا سرای کورش و مهد کیان است
این سرزمین نادر و نوشیروان است
اینجا حدیث آرش و تیرو کمان است
سیمرغ را بر قاف مهرش آشیان است
آری وطن گنجینه ای گوهر نشان است
مزدای پاک این سرزمین راپاسبان است
از قله ی پر هیبت البرز بشکوه
تا برف پوش سرفراز اشترانکوه
از سند و الوند و ارس تا رود کارون
از کوهسار و جلگه و دریا و هامون
در هر وجب خاکش حدیثی خفته بینی
بر سنگهایش شوکت بنهفته بینی
در راه او یعقوب جان پر بها داد
بابک ز مهرش زندگی را بر فنا داد
از بهر نابودیش هر جا فتنه بر خاست
آزاده گردی جان به کف لشکر بیاراست
فرهاد وش از جان شیرینش جدا شد
جان داد تا ایران پاکش بی بلا شد
اینک نظر کن سوی من ای مهربانم
من کهنه بحر میهنم مازندرانم
پیر هزاران ساله بحر کاسپیانم
کز جور جمعی خلق نادان در فغانم
گر بنگری در پیچ و تاب پر صدایم
بس قصه ی نا گفته خوانی از نوایم
اکنون ترا میخوانم ای مهر شب افروز
ای همچو آتش پر فروغ و تیرگی سوز
با داده های سرزمینت آشنا شو
داد مرا بستان و بر دردم دوا شو
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💎
🆔 @maneshparsi
سروده بانو #هما_ارژنگی
به انگیزهی پاس داشت مرز های ایرانزمین
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
مازندران این دلگشا بحر فرح زا
این سبز پر غوغا هزاران ساله دریا
افسانه ساز دیر سال میهن ما
دارد نشان از زاد و رود کاسپین ها
این قصه گوی رفته های تلخ و شیرین
گنجینه ی پر گوهر زیبا و رنگین
بر تارک این سرزمین چون جان نشسته
چون تاج زرین بر سر ایران نشسته
بشنو کنون در موجهای پر شتابش
فریاد اندوه و تمنا و عتابش
گوید ترا ای مهربان فرزانه فرزند
ای چشمه ی پوینده ای پور فرهمند
ای پاسدار سرفراز مهد ایران
ای یادمان سربداران و دلیران
گنجینه های این سرا را پاسبان باش
بر آب و خاک میهنت حکم امان باش
ایران تو با خون سربازان سرشته است
منشور آزادی در این سامان نبشته است
اینجا سرای کورش و مهد کیان است
این سرزمین نادر و نوشیروان است
اینجا حدیث آرش و تیرو کمان است
سیمرغ را بر قاف مهرش آشیان است
آری وطن گنجینه ای گوهر نشان است
مزدای پاک این سرزمین راپاسبان است
از قله ی پر هیبت البرز بشکوه
تا برف پوش سرفراز اشترانکوه
از سند و الوند و ارس تا رود کارون
از کوهسار و جلگه و دریا و هامون
در هر وجب خاکش حدیثی خفته بینی
بر سنگهایش شوکت بنهفته بینی
در راه او یعقوب جان پر بها داد
بابک ز مهرش زندگی را بر فنا داد
از بهر نابودیش هر جا فتنه بر خاست
آزاده گردی جان به کف لشکر بیاراست
فرهاد وش از جان شیرینش جدا شد
جان داد تا ایران پاکش بی بلا شد
اینک نظر کن سوی من ای مهربانم
من کهنه بحر میهنم مازندرانم
پیر هزاران ساله بحر کاسپیانم
کز جور جمعی خلق نادان در فغانم
گر بنگری در پیچ و تاب پر صدایم
بس قصه ی نا گفته خوانی از نوایم
اکنون ترا میخوانم ای مهر شب افروز
ای همچو آتش پر فروغ و تیرگی سوز
با داده های سرزمینت آشنا شو
داد مرا بستان و بر دردم دوا شو
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💎
🆔 @maneshparsi
بیست و هشتم تیرماه زادروز سیمین بهبهانی
سیمین بهبهانی فارغالتحصیل رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران بود که سالها در دبیرستانهای پایتخت به دبیری اشتغال داشت.
وی در سال ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی رادیو ایران و در سال ۱۳۵۷ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد.
او شاعری غزلسرا بود و بخشی از شهرت وی در سرودن غزلهایی با اوزان تازه و غیرمتعارف بود.
از مجموعههای شعری وی میتوان به «سهتار شکسته»، «رستاخیز» و «خطی ز سرعت و از آتش» اشاره کرد.
دوباره میسازمت، وطن!
دوباره میسازمت، وطن! اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم، اگرچه با استخوان خویش
دوباره میبویم از تو گل، به میل نسل جوان تو
دوباره میشویم از تو خون، به سیل اشک روان خویش
دوباره، یک روز آشنا، سیاهی از خانه میرود
به شعر خود رنگ میزنم، ز آبی آسمان خویش
اگر چه صدساله مردهام، به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلب اهرمن، ز نعرۀ آنچنان خویش
کسی که «عظم رمیم» را دوباره انشا کند به لطف
چو کوه میبخشدم شکوه به عرصۀ امتحان خویش
اگرچه پیرم، ولی هنوز، مجال تعلیم اگر بود
جوانی آغاز میکنم کنار نوباوگان خویش
حدیث «حبّ الوطن» ز شوق، بدان روش ساز میکنم
که جان شود هر کلام دل، چو برگشایم دهان خویش
هنوز در سینه آتشی، به جاست کز تاب شعلهاش
گمان ندارم به کاهشی، ز گرمی دودمان خویش
دوباره میبخشیم توان، اگرچه شعرم به خون نشست
دوباره میسازمت به جان، اگرچه بیش از توان خویش
اسفند ۱۳۶۰
💎
🆔 @maneshparsi
سیمین بهبهانی فارغالتحصیل رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران بود که سالها در دبیرستانهای پایتخت به دبیری اشتغال داشت.
وی در سال ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی رادیو ایران و در سال ۱۳۵۷ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد.
او شاعری غزلسرا بود و بخشی از شهرت وی در سرودن غزلهایی با اوزان تازه و غیرمتعارف بود.
از مجموعههای شعری وی میتوان به «سهتار شکسته»، «رستاخیز» و «خطی ز سرعت و از آتش» اشاره کرد.
دوباره میسازمت، وطن!
دوباره میسازمت، وطن! اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم، اگرچه با استخوان خویش
دوباره میبویم از تو گل، به میل نسل جوان تو
دوباره میشویم از تو خون، به سیل اشک روان خویش
دوباره، یک روز آشنا، سیاهی از خانه میرود
به شعر خود رنگ میزنم، ز آبی آسمان خویش
اگر چه صدساله مردهام، به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلب اهرمن، ز نعرۀ آنچنان خویش
کسی که «عظم رمیم» را دوباره انشا کند به لطف
چو کوه میبخشدم شکوه به عرصۀ امتحان خویش
اگرچه پیرم، ولی هنوز، مجال تعلیم اگر بود
جوانی آغاز میکنم کنار نوباوگان خویش
حدیث «حبّ الوطن» ز شوق، بدان روش ساز میکنم
که جان شود هر کلام دل، چو برگشایم دهان خویش
هنوز در سینه آتشی، به جاست کز تاب شعلهاش
گمان ندارم به کاهشی، ز گرمی دودمان خویش
دوباره میبخشیم توان، اگرچه شعرم به خون نشست
دوباره میسازمت به جان، اگرچه بیش از توان خویش
اسفند ۱۳۶۰
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۹ تیر سالروز درگذشت محمدحسن گنجی
(زاده ۲۱ خرداد ۱۲۹۱ بیرجند -- درگذشته ۲۹ تیر ۱۳۹۱ تهران) جغرافیدان
او آموزش عالی را در تهران (دارالمعلمین عالی ۱۳۰۹–۱۳۱۲) انگلستان (۱۳۱۲–۱۳۱۷) و ایالات متحده آمریکا (۱۳۲۳-۱۳۳۱) در رشته جغرافیا با تأکید بر اقلیمشناسی انجام داد و پایاننامهاش درباره آب و هوای ایران بهزبان انگلیسی بود.
وی از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه تهران بهتدریس اشتغال داشت و نخستین کسی بود که جغرافیای نوین را وارد برنامههای دانشگاهی کرد. او مراحل دانشگاهی را از دبیری تا معاونت دانشگاه گذراند و در سال ۱۳۵۴ با گرفتن درجه استادی ممتاز بازنشسته شد.
وی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۷ اداره کل هواشناسی را مدیریت کرد و در واقع بینانگذار سازمان هواشناسی ایران است.
در همین سالها او ۴ سال ریاست منطقه آسیا را در سازمان هواشناسی عهدهدار بود و از همان سال تا پایان زندگی رابطهاش را با آن سازمان حفظ کرد. او چندین کتاب - از جمله اطلس اقلیمیِ ایران - و بیشتر از صد مقاله بهزبانهای فارسی و انگلیسی منتشر ساخت و به همین مناسبت برنده جایزه ۲۰۰۱ سازمان هواشناسی جهانی شد.
وی مؤسس و اولین رئیس دانشگاه بیرجند بود که علاوه بر مدیریت گروه جغرافیا، ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی و معاونت دانشگاه تهران را نیز برعهده داشت و عضو کمیته اجرایی سازمان هواشناسی جهان بود.
وی بر اثر زمینخوردن دچار خونریزی مغزی شد و درگذشت و در زادگاهش خاکسپاری شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_حسن_گنجی، د
۲۹ تیر سالروز درگذشت محمدحسن گنجی
(زاده ۲۱ خرداد ۱۲۹۱ بیرجند -- درگذشته ۲۹ تیر ۱۳۹۱ تهران) جغرافیدان
او آموزش عالی را در تهران (دارالمعلمین عالی ۱۳۰۹–۱۳۱۲) انگلستان (۱۳۱۲–۱۳۱۷) و ایالات متحده آمریکا (۱۳۲۳-۱۳۳۱) در رشته جغرافیا با تأکید بر اقلیمشناسی انجام داد و پایاننامهاش درباره آب و هوای ایران بهزبان انگلیسی بود.
وی از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه تهران بهتدریس اشتغال داشت و نخستین کسی بود که جغرافیای نوین را وارد برنامههای دانشگاهی کرد. او مراحل دانشگاهی را از دبیری تا معاونت دانشگاه گذراند و در سال ۱۳۵۴ با گرفتن درجه استادی ممتاز بازنشسته شد.
وی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۷ اداره کل هواشناسی را مدیریت کرد و در واقع بینانگذار سازمان هواشناسی ایران است.
در همین سالها او ۴ سال ریاست منطقه آسیا را در سازمان هواشناسی عهدهدار بود و از همان سال تا پایان زندگی رابطهاش را با آن سازمان حفظ کرد. او چندین کتاب - از جمله اطلس اقلیمیِ ایران - و بیشتر از صد مقاله بهزبانهای فارسی و انگلیسی منتشر ساخت و به همین مناسبت برنده جایزه ۲۰۰۱ سازمان هواشناسی جهانی شد.
وی مؤسس و اولین رئیس دانشگاه بیرجند بود که علاوه بر مدیریت گروه جغرافیا، ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی و معاونت دانشگاه تهران را نیز برعهده داشت و عضو کمیته اجرایی سازمان هواشناسی جهان بود.
وی بر اثر زمینخوردن دچار خونریزی مغزی شد و درگذشت و در زادگاهش خاکسپاری شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_حسن_گنجی، د
Telegram
attach 📎
.
🔻این نقاشی نیست، این معماری زنده ایرانیه که گذر سال ها هم چیزی از شکوه و جذابیتش کم نمی کنه ..
🔸باغ پهلوانپور مربوط به اواخر دوره قاجار است و در مهریز، محله مزویر آباد استان یزد واقع شدهاست. این اثر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۳۳۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
🔸باغ پهلوانپور مهریز به دلیل روان بودن آب از داخل آن از گذشته دارای جاذبه خاصی بودهاست. این آب از قنات مشهور به «حسنآباد» سرچشمه میگیرد که قنات نیز در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاست.
🔸آب قنات حسنآباد درختان چناری را که در حاشیه آن روییدهاند، سیراب میکند. زمینهای این باغ از آب قنات شاه حسینی و قنات مزویر آباد، آبیاری میشود.
🔸باغ دارای ۱۶ حقابه (سهمیه آب در اصطلاح محلی یزد حقابه نامیده میشود) است که هر ۱۲ روز یکبار به آن متعلق میگیرد. زمان هر حقابه بین ۱۰ الی ۱۱ دقیقه است که به آن سبو نیز گفته میشود.
🔸باغ پهلوانپور از لحاظ معماری نمایانگر تغییرات سبک باغسازی کهن ایرانی به سمت و سوی باغسازی رایج امروزی است. این باغ شامل یک مجموعه ورودی، ساختمان کوشک یا شربتخانه، بنای زمستانخانه، بنای سرایداری، حمام و آشپزخانه است. سبک معماری آن ترکیبی از معماری کوشکی و حیاط مرکزی است که کوشک اصلی در مرکز آکس اصلی باغ قرار دارد، مسیر عبوری آب در باغ نیز از این محور است. علاوه بر این محور اصلی آب در یک محور دیگر نیز جریان دارد که باغ آرایی حول این دو محور به وجهی زیبا صورت گرفتهاست، به این معنا که درختان نظام ساز باغ در حاشیه این دو خیابان کاشته شدهاند.
🔸مجموعه ورودی باغ شامل برج - اصطبل و کاهدان است. که در حال حاضر به موزه مردمشناسی تبدیل شدهاست. تزیینات برج همانند تزیینات دوره زندیه است اگر چه تاریخ احداث تمامی این سه بنای ذکر شده مربوط به دوره قاجار است. زیباترین بنای باغ کوشک یا شربتخانه است که در آکس اصلیترین مسیر باغ واقع گردیدهاست.
🔸ساخت کوشک به دوره قاجار مربوط میشود و در سه سطح (دو و نیم طبقه) طراحی شدهاست. بخش داخلی کوشک شامل تالار- حوضخانه و گوشوارها است.
آب قنات حسنآباد از وسط کوشک عبور مینماید، و در باغ جاری میشود.
🔸بنای معروف دیگر که در مجموعه وجود دارد، بنای زمستانخانه است که ساخت آن به دوره پهلوی اول مربوط میشود از آن جهت به زمستانخانه مشهور است که جهت آن با توجه به اقلیم منطقه، بنا را برای استفاده در زمستان مناسب میساختهاست.
#ایرانگردی #ایران #ایرانی #معماری #معماری_ایرانی #یزد #باستان #باستانی #باستانشناسی
💎
🆔 @maneshparsi
🔻این نقاشی نیست، این معماری زنده ایرانیه که گذر سال ها هم چیزی از شکوه و جذابیتش کم نمی کنه ..
🔸باغ پهلوانپور مربوط به اواخر دوره قاجار است و در مهریز، محله مزویر آباد استان یزد واقع شدهاست. این اثر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۳۳۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
🔸باغ پهلوانپور مهریز به دلیل روان بودن آب از داخل آن از گذشته دارای جاذبه خاصی بودهاست. این آب از قنات مشهور به «حسنآباد» سرچشمه میگیرد که قنات نیز در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاست.
🔸آب قنات حسنآباد درختان چناری را که در حاشیه آن روییدهاند، سیراب میکند. زمینهای این باغ از آب قنات شاه حسینی و قنات مزویر آباد، آبیاری میشود.
🔸باغ دارای ۱۶ حقابه (سهمیه آب در اصطلاح محلی یزد حقابه نامیده میشود) است که هر ۱۲ روز یکبار به آن متعلق میگیرد. زمان هر حقابه بین ۱۰ الی ۱۱ دقیقه است که به آن سبو نیز گفته میشود.
🔸باغ پهلوانپور از لحاظ معماری نمایانگر تغییرات سبک باغسازی کهن ایرانی به سمت و سوی باغسازی رایج امروزی است. این باغ شامل یک مجموعه ورودی، ساختمان کوشک یا شربتخانه، بنای زمستانخانه، بنای سرایداری، حمام و آشپزخانه است. سبک معماری آن ترکیبی از معماری کوشکی و حیاط مرکزی است که کوشک اصلی در مرکز آکس اصلی باغ قرار دارد، مسیر عبوری آب در باغ نیز از این محور است. علاوه بر این محور اصلی آب در یک محور دیگر نیز جریان دارد که باغ آرایی حول این دو محور به وجهی زیبا صورت گرفتهاست، به این معنا که درختان نظام ساز باغ در حاشیه این دو خیابان کاشته شدهاند.
🔸مجموعه ورودی باغ شامل برج - اصطبل و کاهدان است. که در حال حاضر به موزه مردمشناسی تبدیل شدهاست. تزیینات برج همانند تزیینات دوره زندیه است اگر چه تاریخ احداث تمامی این سه بنای ذکر شده مربوط به دوره قاجار است. زیباترین بنای باغ کوشک یا شربتخانه است که در آکس اصلیترین مسیر باغ واقع گردیدهاست.
🔸ساخت کوشک به دوره قاجار مربوط میشود و در سه سطح (دو و نیم طبقه) طراحی شدهاست. بخش داخلی کوشک شامل تالار- حوضخانه و گوشوارها است.
آب قنات حسنآباد از وسط کوشک عبور مینماید، و در باغ جاری میشود.
🔸بنای معروف دیگر که در مجموعه وجود دارد، بنای زمستانخانه است که ساخت آن به دوره پهلوی اول مربوط میشود از آن جهت به زمستانخانه مشهور است که جهت آن با توجه به اقلیم منطقه، بنا را برای استفاده در زمستان مناسب میساختهاست.
#ایرانگردی #ایران #ایرانی #معماری #معماری_ایرانی #یزد #باستان #باستانی #باستانشناسی
💎
🆔 @maneshparsi
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خوشا مرگی دگر در آرزوی زایشی دیگر.
چامه از استاد #شفیعی کدکنی
باخوانش : استاد #هما_ارژنگی
نگاره گذار: مهربانو وزیری
💎
🆔 @maneshparsi
چامه از استاد #شفیعی کدکنی
باخوانش : استاد #هما_ارژنگی
نگاره گذار: مهربانو وزیری
💎
🆔 @maneshparsi
#شاهنامه منبعی بسیار غنی از میراث مشترک ایرانیان است که در آن میتوان استمرار هویت ایرانی را از دنیای اسطورهها و حماسهها تا واپسین فرمانروایان ساسانی آشکارا دید. فردوسی بیگمان در احیای زبان فارسی که از ارکان هویت ملّی است، نقش بیچونوچرایی داشتهاست و محتوای شاهنامه دارای ویژگیهایی است که سبب شدهاست تا هویت ملّی تا امروز استمرار یابد. برخی از این ویژگیها عبارتاند از:🔻🔻
۱.یکپارچگی سیاسی: در سراسر شاهنامه هیچ دورهای نیست که ایران بدون فرمانروا باشد حتّی فرمانروای بیگانهای چون اسکندر را از تاریخ حذف نکرده، بلکه هویت ایرانی بدو دادهاند.
۲. یکپارچگی جغرافیایی: از آغاز شاهنامه تا دوران فریدون، فرمانروایان ایرانی بر کلّ جهان فرمان میرانند و از ایرج به بعد بر ایرانشهر که تا پایان شاهنامه کانون رویدادهاست، هرچند در دورههای مختلف مرزهای ایرانشهر تغییر میکند. مثلاً زمانی ارمنستان بخشی از قلمرو ایران است و زمانی دیگر نیست.
۳. یکپارچگی روایات: در شاهنامه برخلاف دیگر منابع فارسی و عربی دربارة تاریخ ایران روایات یکدست است. بدینمعنی که خواننده هیچگاه با روایات گوناگونی از یک رویداد واحد روبهرو نمیشود.
🔹این ویژگیها به خود شاهنامه مربوط نمیشود، بلکه هرسه در کتابی به پهلوی به نام خودای نامگ (xwadāy-nāmag) ، تاریخ رسمی دورة ساسانی که در زمان خسرو انوشیروان مدوّن شده، جمع بودهاست . این کتاب از قرن دوم هجری به بعد به عربی و فارسی ترجمه شد و منظومههای گرانقدری براساس تحریرهای منثور فارسی شکل گرفت و فردوسی کاخ بلند نظم خود را بر پایة یکی از تحریرهای فارسی خداینامه، یعنی شاهنامه ابومنصوری تألیف یافته به سال 345 هجری پی افکند. بنابراین هنرِ اصلی فردوسی در انتخاب مهمترین منبع در زمینة تاریخ و حماسة ملّی است که حاکی از نبوغ اوست در درک شرایط اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ایران در آن روزگاران.
#ابوالفضل_خطیبی
💎
🆔 @maneshparsi
۱.یکپارچگی سیاسی: در سراسر شاهنامه هیچ دورهای نیست که ایران بدون فرمانروا باشد حتّی فرمانروای بیگانهای چون اسکندر را از تاریخ حذف نکرده، بلکه هویت ایرانی بدو دادهاند.
۲. یکپارچگی جغرافیایی: از آغاز شاهنامه تا دوران فریدون، فرمانروایان ایرانی بر کلّ جهان فرمان میرانند و از ایرج به بعد بر ایرانشهر که تا پایان شاهنامه کانون رویدادهاست، هرچند در دورههای مختلف مرزهای ایرانشهر تغییر میکند. مثلاً زمانی ارمنستان بخشی از قلمرو ایران است و زمانی دیگر نیست.
۳. یکپارچگی روایات: در شاهنامه برخلاف دیگر منابع فارسی و عربی دربارة تاریخ ایران روایات یکدست است. بدینمعنی که خواننده هیچگاه با روایات گوناگونی از یک رویداد واحد روبهرو نمیشود.
🔹این ویژگیها به خود شاهنامه مربوط نمیشود، بلکه هرسه در کتابی به پهلوی به نام خودای نامگ (xwadāy-nāmag) ، تاریخ رسمی دورة ساسانی که در زمان خسرو انوشیروان مدوّن شده، جمع بودهاست . این کتاب از قرن دوم هجری به بعد به عربی و فارسی ترجمه شد و منظومههای گرانقدری براساس تحریرهای منثور فارسی شکل گرفت و فردوسی کاخ بلند نظم خود را بر پایة یکی از تحریرهای فارسی خداینامه، یعنی شاهنامه ابومنصوری تألیف یافته به سال 345 هجری پی افکند. بنابراین هنرِ اصلی فردوسی در انتخاب مهمترین منبع در زمینة تاریخ و حماسة ملّی است که حاکی از نبوغ اوست در درک شرایط اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ایران در آن روزگاران.
#ابوالفضل_خطیبی
💎
🆔 @maneshparsi
فردوسی در کلام برتلس
❇️برتلس، خاورشناس بزرگ روس، در مراسم هزاره فردوسی در کشورمان شرکت، و در آن جا سخنرانی کرد و از عظمت و بزرگی فردوسی و شاهنامه او سخن گفت. او سخنان خود را با این عبارت به پایان رسانید: «مادام که در جهان مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت، نام پرافتخار شاعر بزرگ هم که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خویش وقف کرده بود، جاوید خواهد ماند. فردوسی، شاهنامه را با خون دل نوشت، و به این قیمت، خریدار محبت و احترام ملت ایران به خود گردید».
💎
🆔 @maneshparsi
❇️برتلس، خاورشناس بزرگ روس، در مراسم هزاره فردوسی در کشورمان شرکت، و در آن جا سخنرانی کرد و از عظمت و بزرگی فردوسی و شاهنامه او سخن گفت. او سخنان خود را با این عبارت به پایان رسانید: «مادام که در جهان مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت، نام پرافتخار شاعر بزرگ هم که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خویش وقف کرده بود، جاوید خواهد ماند. فردوسی، شاهنامه را با خون دل نوشت، و به این قیمت، خریدار محبت و احترام ملت ایران به خود گردید».
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۳۱ تیر زادروز حسین خطیبی نوری
(زاده ۳۱ تیر ۱۲۹۵ تهران – درگذشته ۳۱ شهریور ۱۳۸۰ تهران) ادیب، نویسنده و شخصیت سیاسی
او از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، در رشته زبان و ادبیات فارسی و فلسفه دانشنامه لیسانس دریافت کرد. در سال ۱۳۱۶ که دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تأسیس شد، وی همراه با محمد معین، ذبیحاله صفا و ناتل خانلری دانشجویان اولین دوره آن بودند. وی دروس دوره دکتری را در سال ۱۳۱۸ به پایان برد و موضوع رسالهاش، تاریخ تطور نثر فارسی بود. پس از ملکالشعراء بهار، اولین تحقیق درباره سبکشناسی در نظم و نثر فارسی بهوسیله وی انجام گرفت.
او با تأیید ابراهیم پورداوود، علیاصغر حکمت، احمد بهمنیار و بدیعالزمان فروزانفر، با قید «بسیار خوب» پذیرفته شد و سِمَت وی از دبیری دانشگاه به دانشیاری ارتقا یافت و مستقلاً تدریس سبکشناسی را در دانشکده ادبیات عهدهدار شد.
در سال ۱۳۳۰ پس از درگذشت ملکالشعراء بهار، کرسی استادی وی به خطیبی واگذار شد و از آن تاریخ تا دوران کنارهگیری، به تدریس تاریخ تطور نظم و نثر و دستور زبان فارسی در دورههای لیسانس و دکتری اشتغال داشت. وی در کنار شغل دانشگاهی، مشاغل دیگری را نیز عهدهدار بود. چندی ریاست کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران با او بود، و بعد مدیریت «روزنامه رسمی کشور» را عهدهدار شد. در دولت مصدق، مدیرکل دفتر نخستوزیری بود.
در سال ۱۳۴۲ در دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی، از لار نماینده شد و در همان دوره به نیابت ریاست رسید. در دورههای بیستودوم، بیستوسوم و بیستوچهارم مجلس شورای ملی، همچنان نماینده و نایبرئیس اول مجلس بود. او در سال ۱۳۲۸ مدیرعامل جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران شد و توانست آن را به سرعت توسعه دهد، بهطوریکه دهها بیمارستان، درمانگاه، پرورشگاه، و مؤسسات خیریه و امدادی دیگر در سطح کشور تأسیس و دایر شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_خطیبی_نوری، ز
۳۱ تیر زادروز حسین خطیبی نوری
(زاده ۳۱ تیر ۱۲۹۵ تهران – درگذشته ۳۱ شهریور ۱۳۸۰ تهران) ادیب، نویسنده و شخصیت سیاسی
او از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، در رشته زبان و ادبیات فارسی و فلسفه دانشنامه لیسانس دریافت کرد. در سال ۱۳۱۶ که دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تأسیس شد، وی همراه با محمد معین، ذبیحاله صفا و ناتل خانلری دانشجویان اولین دوره آن بودند. وی دروس دوره دکتری را در سال ۱۳۱۸ به پایان برد و موضوع رسالهاش، تاریخ تطور نثر فارسی بود. پس از ملکالشعراء بهار، اولین تحقیق درباره سبکشناسی در نظم و نثر فارسی بهوسیله وی انجام گرفت.
او با تأیید ابراهیم پورداوود، علیاصغر حکمت، احمد بهمنیار و بدیعالزمان فروزانفر، با قید «بسیار خوب» پذیرفته شد و سِمَت وی از دبیری دانشگاه به دانشیاری ارتقا یافت و مستقلاً تدریس سبکشناسی را در دانشکده ادبیات عهدهدار شد.
در سال ۱۳۳۰ پس از درگذشت ملکالشعراء بهار، کرسی استادی وی به خطیبی واگذار شد و از آن تاریخ تا دوران کنارهگیری، به تدریس تاریخ تطور نظم و نثر و دستور زبان فارسی در دورههای لیسانس و دکتری اشتغال داشت. وی در کنار شغل دانشگاهی، مشاغل دیگری را نیز عهدهدار بود. چندی ریاست کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران با او بود، و بعد مدیریت «روزنامه رسمی کشور» را عهدهدار شد. در دولت مصدق، مدیرکل دفتر نخستوزیری بود.
در سال ۱۳۴۲ در دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی، از لار نماینده شد و در همان دوره به نیابت ریاست رسید. در دورههای بیستودوم، بیستوسوم و بیستوچهارم مجلس شورای ملی، همچنان نماینده و نایبرئیس اول مجلس بود. او در سال ۱۳۲۸ مدیرعامل جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران شد و توانست آن را به سرعت توسعه دهد، بهطوریکه دهها بیمارستان، درمانگاه، پرورشگاه، و مؤسسات خیریه و امدادی دیگر در سطح کشور تأسیس و دایر شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_خطیبی_نوری، ز
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۳۱ تیر سالروز درگذشت احمد قوام
(زاده سال ۱۲۵۲ تهران -- درگذشته ۳۱ تیر ۱۳۳۴ تهران) نخست وزیر پنج دوره ایران
او که ملقب به قوامالسلطنه و سیاستمدار پایان دودمان قاجار و دوران پهلوی بود، پنج بار نخستوزیر شد (دو بار در پایان دوران قاجار و سه بار در زمان حکومت محمدرضاشاه).
او فرزند ابراهیم معتمدالسلطنه و نوه محمد قوامالدوله آشتیانی و برادر کوچکتر وثوقالدوله بود.
قیام کلنل محمدتقی پسیان در خراسان در سال ۱۳۰۰ و غائله آذربایجان در سال ۱۳۲۵ در دوران نخست وزیری او رخ داد. او در زمان قاجار لقب قوامالسلطنه یافت و محمدرضاشاه به او لقب حضرت اشرف داد. القاب قدیمیتر او عبارتاند از منشی حضور (۱۳۱۵ق) دبیر حضور (۱۳۲۲ق) و وزیر حضور (۱۳۳۴ق)
از جمله فعالیتهای مهم قوام السلطنه نگارش فرمان مشروطیت و نقش او در جریان فرقه دموکرات آذربایجان و خروج نیروهای شوروی از ایران در ۱۳۲۵ و نیز قیام ۳۰ تیر در سال ۱۳۳۱ بود.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#قوام_السلطنه، د
۳۱ تیر سالروز درگذشت احمد قوام
(زاده سال ۱۲۵۲ تهران -- درگذشته ۳۱ تیر ۱۳۳۴ تهران) نخست وزیر پنج دوره ایران
او که ملقب به قوامالسلطنه و سیاستمدار پایان دودمان قاجار و دوران پهلوی بود، پنج بار نخستوزیر شد (دو بار در پایان دوران قاجار و سه بار در زمان حکومت محمدرضاشاه).
او فرزند ابراهیم معتمدالسلطنه و نوه محمد قوامالدوله آشتیانی و برادر کوچکتر وثوقالدوله بود.
قیام کلنل محمدتقی پسیان در خراسان در سال ۱۳۰۰ و غائله آذربایجان در سال ۱۳۲۵ در دوران نخست وزیری او رخ داد. او در زمان قاجار لقب قوامالسلطنه یافت و محمدرضاشاه به او لقب حضرت اشرف داد. القاب قدیمیتر او عبارتاند از منشی حضور (۱۳۱۵ق) دبیر حضور (۱۳۲۲ق) و وزیر حضور (۱۳۳۴ق)
از جمله فعالیتهای مهم قوام السلطنه نگارش فرمان مشروطیت و نقش او در جریان فرقه دموکرات آذربایجان و خروج نیروهای شوروی از ایران در ۱۳۲۵ و نیز قیام ۳۰ تیر در سال ۱۳۳۱ بود.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#قوام_السلطنه، د
Telegram
attach 📎
#دَماوَند ازنظر تقسیمات کشوری کوهی در شمال ایران و استان مازندران است که بلندترین کوه ایران و غرب آسیا، بلندترین آتشفشان آسیا و خاورمیانه است و سومین آتشفشان مرتفع در نیمکره شرقی (پس از کوه کلیمانجارو وکوه البروس) است. دماوند در پارهٔ مرکزی رشته کوه البرز در جنوب دریای خزر جای دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi