#میراث_بان ۲۶۲
◀️ حال فرش دستباف خوب نیست
🔺 رییس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه فرش دستباف به دلیل ارزآوری، ظرفیت اشتغالزایی و اقتصادی حائز اهمیت است، گفت: میزان صادرات این نوع فرش که دهه ۷۰ بخش عمدهای از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص میداد در چند دهه اخیر سیر نزولی پیدا کرد که نشان میدهد حال فرش دستباف ایرانی خوب نیست.
👈 سید مرتضی حاجی آقا میری در آیین نکوداشت روز جهانی صنایعدستی و تجلیل از پیشکسوتان و هنرمندان صنایعدستی در اهواز به دلایل کاهش صادرات فرش دستباف اشاره کرد و اعمال تحریمهای بینالمللی را از جمله مهمترین عوامل این چالش برشمرد.
👈 وی بیان کرد: راه توسعه و نجات صادرات فرش دستباف حضور در بازارهای هنری است تا از این طریق فرش دستباف ایران در مجامع هنری کشور و بینالملل به عنوان یک هنر پذیرفته شود.
👈 حاجی آقا میری با تاکید شناخت دقیق سلیقه جوامع و بازارهای هدف خاطرنشان کرد: باید نزدیکترین سبک را به سلیقه هدف نزدیک کرد و با ایجاد خلاقیت و نوآوری بتوان حضور خود را در بازار به تثبیت رساند.
👈 وی با یادآوری اینکه توسعه پایدار بدون صادرات و اشتغال پایدار ممکن نیست بیان کرد: برای حفظ اشتغال پاایدار در حوزه فرش نیاز به صادرات دارد از این رو باید به راههای درست ورود به بازارهای جهانی با عنوان استفاده از تجارت هنر، دست پیدا کرد.
👈 رییس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران با اشاره به اهمیت فرش دستباف ایرانی توضیح داد: فرش دستباف و صنایع دستی نشانههای ملی ایران هستند و کاربرد زیادی در دیپلماسی فرهنگی و حفظ ساختار اجتماعی ایران دارند علاوه بر این فرش دستباف از منظر فرهنگی و هنری، ایران را نمایندگی میکنند
https://imgurl.ir/uploads/b574837_---12--.jpg
💎
🆔 @maneshparsi
◀️ حال فرش دستباف خوب نیست
🔺 رییس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه فرش دستباف به دلیل ارزآوری، ظرفیت اشتغالزایی و اقتصادی حائز اهمیت است، گفت: میزان صادرات این نوع فرش که دهه ۷۰ بخش عمدهای از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص میداد در چند دهه اخیر سیر نزولی پیدا کرد که نشان میدهد حال فرش دستباف ایرانی خوب نیست.
👈 سید مرتضی حاجی آقا میری در آیین نکوداشت روز جهانی صنایعدستی و تجلیل از پیشکسوتان و هنرمندان صنایعدستی در اهواز به دلایل کاهش صادرات فرش دستباف اشاره کرد و اعمال تحریمهای بینالمللی را از جمله مهمترین عوامل این چالش برشمرد.
👈 وی بیان کرد: راه توسعه و نجات صادرات فرش دستباف حضور در بازارهای هنری است تا از این طریق فرش دستباف ایران در مجامع هنری کشور و بینالملل به عنوان یک هنر پذیرفته شود.
👈 حاجی آقا میری با تاکید شناخت دقیق سلیقه جوامع و بازارهای هدف خاطرنشان کرد: باید نزدیکترین سبک را به سلیقه هدف نزدیک کرد و با ایجاد خلاقیت و نوآوری بتوان حضور خود را در بازار به تثبیت رساند.
👈 وی با یادآوری اینکه توسعه پایدار بدون صادرات و اشتغال پایدار ممکن نیست بیان کرد: برای حفظ اشتغال پاایدار در حوزه فرش نیاز به صادرات دارد از این رو باید به راههای درست ورود به بازارهای جهانی با عنوان استفاده از تجارت هنر، دست پیدا کرد.
👈 رییس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران با اشاره به اهمیت فرش دستباف ایرانی توضیح داد: فرش دستباف و صنایع دستی نشانههای ملی ایران هستند و کاربرد زیادی در دیپلماسی فرهنگی و حفظ ساختار اجتماعی ایران دارند علاوه بر این فرش دستباف از منظر فرهنگی و هنری، ایران را نمایندگی میکنند
https://imgurl.ir/uploads/b574837_---12--.jpg
💎
🆔 @maneshparsi
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۹ تیر سالروز درگذشت منوچهر مرتضوی
(زاده ۱ تیر ۱۳۰۸ تبریز – درگذشته ۹ تیر ۱۳۸۹ تبریز) ادیب، پژوهشگر و نویسنده
در سال ۱۳۲۵ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و دوره لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۲۹ بهپایان رساند. در دوران تحصیل دانشگاهی از درس استادان بدیعالزمان فروزانفر، ملکالشعرا بهار، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود و محمدتقی مدرس رضوی بهره گرفت. در سال ۱۳۳۷ با دفاع از رساله دکتریاش با موضوع «اوضاع ادبی آذربایجان در عصر ایلخانان» بهراهنمایی بدیعالزمان فروزانفر بهدرجه دکتری زبان و ادبیات فارسی نایل شد. از سال ۱۳۳۷ تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز را آغاز کرد و سالها ریاست دانشکده ادبیات آن دانشگاه را بهعهده داشت. در سال ۱۳۴۴ کتاب مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی را منتشر کرد که این اثر پس از گذشت سالها هنوز از کتابهای مرجع و مورد استناد در زمینه شناخت حافظ و شعر اوست. وی در سال ۱۳۵۶ بهمدت پنج ماه ریاست دانشگاه تبریز را عهدهدار بود ولی پس از انقلاب برکنار و خانهنشین شد. گروههای منتسب به جریان پانترکیستی نیز که با زبان فارسی دشمنی دارند، در حملات سازمانیافته علیه او نقش داشتند. وی در طی سه دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ در حاشیه قرارگرفت و قدرش شناخته نشد. تربیت دانشجویان پژوهشگر و انتشار مداوم مجله پژوهشی دانشکده ادبیات تبریز و نشر تألیفها و ترجمههای ادبی معتبر در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز از جمله تکاپوهای فرهنگی ماندگار او بهشمار میرود.
آرامگاه وی در کنار همسرش در وادی رحمت تبریز است. یادنامه او با عنوان «سایه سرو سهی» توسط محمد طاهری خسروشاهی از پژوهشگران دانشگاه تبریز منتشر شدهاست.
آثار و تألیفات:
تحقیق درباره دوره ایلخانان ۱۳۴۱
مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی ۱۳۴۱
فردوسی و شاهنامه ۱۳۶۹
مسائل عصر ایلخانان، ۱۳۳۷ با تجدیدنظر ۱۳۷۰
زبان دیرین آذربایجان ۱۳۶۰
چراغ نیمهمرده "مجموعه شعر" ۱۳۳۳.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#منوچهر_مرتضوی، د
۹ تیر سالروز درگذشت منوچهر مرتضوی
(زاده ۱ تیر ۱۳۰۸ تبریز – درگذشته ۹ تیر ۱۳۸۹ تبریز) ادیب، پژوهشگر و نویسنده
در سال ۱۳۲۵ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و دوره لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۲۹ بهپایان رساند. در دوران تحصیل دانشگاهی از درس استادان بدیعالزمان فروزانفر، ملکالشعرا بهار، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود و محمدتقی مدرس رضوی بهره گرفت. در سال ۱۳۳۷ با دفاع از رساله دکتریاش با موضوع «اوضاع ادبی آذربایجان در عصر ایلخانان» بهراهنمایی بدیعالزمان فروزانفر بهدرجه دکتری زبان و ادبیات فارسی نایل شد. از سال ۱۳۳۷ تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز را آغاز کرد و سالها ریاست دانشکده ادبیات آن دانشگاه را بهعهده داشت. در سال ۱۳۴۴ کتاب مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی را منتشر کرد که این اثر پس از گذشت سالها هنوز از کتابهای مرجع و مورد استناد در زمینه شناخت حافظ و شعر اوست. وی در سال ۱۳۵۶ بهمدت پنج ماه ریاست دانشگاه تبریز را عهدهدار بود ولی پس از انقلاب برکنار و خانهنشین شد. گروههای منتسب به جریان پانترکیستی نیز که با زبان فارسی دشمنی دارند، در حملات سازمانیافته علیه او نقش داشتند. وی در طی سه دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ در حاشیه قرارگرفت و قدرش شناخته نشد. تربیت دانشجویان پژوهشگر و انتشار مداوم مجله پژوهشی دانشکده ادبیات تبریز و نشر تألیفها و ترجمههای ادبی معتبر در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز از جمله تکاپوهای فرهنگی ماندگار او بهشمار میرود.
آرامگاه وی در کنار همسرش در وادی رحمت تبریز است. یادنامه او با عنوان «سایه سرو سهی» توسط محمد طاهری خسروشاهی از پژوهشگران دانشگاه تبریز منتشر شدهاست.
آثار و تألیفات:
تحقیق درباره دوره ایلخانان ۱۳۴۱
مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظشناسی ۱۳۴۱
فردوسی و شاهنامه ۱۳۶۹
مسائل عصر ایلخانان، ۱۳۳۷ با تجدیدنظر ۱۳۷۰
زبان دیرین آذربایجان ۱۳۶۰
چراغ نیمهمرده "مجموعه شعر" ۱۳۳۳.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#منوچهر_مرتضوی، د
Telegram
attach 📎
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۹ تیر زادروز امیرهمایون خرم
(زاده ۹ تیر ۱۳۰۹ بوشهر — درگذشته ۲۸ دی ۱۳۹۱ تهران) موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده ویلون
او چون مادرش موسیقی اصیل ایرانی دوست داشت و از بین مقامهای موسیقی ایرانی بهدستگاه همایون علاقهمند بود، نام همایون را برای فرزندش انتخاب کرد. در ۱۰ سالگی بهمکتب استاد صبا راه یافت و چندسال بعد بهعنوان نوازنده ۱۴ ساله، در رادیو به تنهایی به اجرا پرداخت.
بعدها در بسیاری از برنامههای موسیقی رادیو، خصوصاً در برنامه گلها، بهعنوان آهنگساز، تکنواز ویلون و رهبر ارکستر، آثاری ارزشمند ارائه داد.
او که یکی از اعضای شورایعالی خانه موسیقی بود، نواز سازش پرصلابت، سنگین و عاری از هرنوع خودنمایی بود. توانایی او در آفرینش آنی ملودیهای جاندار و جذاب، بافت تکنوازیهای او را بهمراتب از کارهای دیگران خوش ساختتر و پرمایهتر میساخت.
بخش گستردهای از آثار وی، حافظه موسیقایی حداقل سه نسل از ایرانیان را در سیطره خود دارد. دشوار میشود یک ایرانی را یافت که نتواند ترانه "امشب در سر شوری دارم " را زمزمه کند. گرچه باید تاکید کرد که اعتبار خرم هرگز در ترانههای ساده و همه پسندش خلاصه نمیشد و نمیشود.
کارهای ارکستری او که غالباً جمله بندیهایی مرکب و پیچیده توام با ضربآهنگهای بسیار متنوع دارند، نمونههای گاه سمفونیگونهای از موسیقی ایرانی بهدست میدهند که کمتر آهنگسازی یارای برابری با آنها را داشته است. او با تواناترین و حرفهایترین خوانندگان دوران دو دهه طلایی موسیقی ایران همکاری نزدیک داشته است. قوامی، الهه، مرضیه، گلوریا روحانی، دلکش، ایرج، شجریان و گلپا از آنانند.
با این حال نباید از یاد برد که "پروین زهرایی منفرد" تا چندین سال خواننده انحصاری آثار خرم محسوب میشد. طی بیش از سه دهه تدریس، جوانان بسیاری از درس او بهرهمند شدند که امروز امانتدار مکتب استاد خود هستند. اما خرم در مصاحبهای با علی دهباشی در نشریه بخارا از مانی فرضی، پژمان پورزند و بابک شهرکی بهعنوان زبدهترین شاگردانش نام برد.
در چند سال اخیر جشنواره موسیقی "نوای خرم" برای اجراکنندگان آثار خرم برگزار شده است.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#امیر_همایون_خرم، ز
۹ تیر زادروز امیرهمایون خرم
(زاده ۹ تیر ۱۳۰۹ بوشهر — درگذشته ۲۸ دی ۱۳۹۱ تهران) موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده ویلون
او چون مادرش موسیقی اصیل ایرانی دوست داشت و از بین مقامهای موسیقی ایرانی بهدستگاه همایون علاقهمند بود، نام همایون را برای فرزندش انتخاب کرد. در ۱۰ سالگی بهمکتب استاد صبا راه یافت و چندسال بعد بهعنوان نوازنده ۱۴ ساله، در رادیو به تنهایی به اجرا پرداخت.
بعدها در بسیاری از برنامههای موسیقی رادیو، خصوصاً در برنامه گلها، بهعنوان آهنگساز، تکنواز ویلون و رهبر ارکستر، آثاری ارزشمند ارائه داد.
او که یکی از اعضای شورایعالی خانه موسیقی بود، نواز سازش پرصلابت، سنگین و عاری از هرنوع خودنمایی بود. توانایی او در آفرینش آنی ملودیهای جاندار و جذاب، بافت تکنوازیهای او را بهمراتب از کارهای دیگران خوش ساختتر و پرمایهتر میساخت.
بخش گستردهای از آثار وی، حافظه موسیقایی حداقل سه نسل از ایرانیان را در سیطره خود دارد. دشوار میشود یک ایرانی را یافت که نتواند ترانه "امشب در سر شوری دارم " را زمزمه کند. گرچه باید تاکید کرد که اعتبار خرم هرگز در ترانههای ساده و همه پسندش خلاصه نمیشد و نمیشود.
کارهای ارکستری او که غالباً جمله بندیهایی مرکب و پیچیده توام با ضربآهنگهای بسیار متنوع دارند، نمونههای گاه سمفونیگونهای از موسیقی ایرانی بهدست میدهند که کمتر آهنگسازی یارای برابری با آنها را داشته است. او با تواناترین و حرفهایترین خوانندگان دوران دو دهه طلایی موسیقی ایران همکاری نزدیک داشته است. قوامی، الهه، مرضیه، گلوریا روحانی، دلکش، ایرج، شجریان و گلپا از آنانند.
با این حال نباید از یاد برد که "پروین زهرایی منفرد" تا چندین سال خواننده انحصاری آثار خرم محسوب میشد. طی بیش از سه دهه تدریس، جوانان بسیاری از درس او بهرهمند شدند که امروز امانتدار مکتب استاد خود هستند. اما خرم در مصاحبهای با علی دهباشی در نشریه بخارا از مانی فرضی، پژمان پورزند و بابک شهرکی بهعنوان زبدهترین شاگردانش نام برد.
در چند سال اخیر جشنواره موسیقی "نوای خرم" برای اجراکنندگان آثار خرم برگزار شده است.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#امیر_همایون_خرم، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺گزارشی از مفرغهای لرستان در موزه بروکسل بلژیک...
🔸مفرغهای چندهزار ساله لرستان زینت بخش موزه های جهان
💎
🆔 @maneshparsi
🔸مفرغهای چندهزار ساله لرستان زینت بخش موزه های جهان
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آرش کماندار ..سرایش و آوایش
#هما_ارژنگی
فرهیخته آرش کماندار،
آن گردِ نژاده ی سرافراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان،
ای بر دلِ خسته ام تو درمان،
من قاصد افتخار و نورم
شیر اوژن و پر دل و جسورم،
جانبازی من چو نیست بازی،
بر من تو ببخش سرفرازی 👌
با سپاس فراوان از مهربانو هایده وزیری 🙏
💎
🆔 @maneshparsi
#هما_ارژنگی
فرهیخته آرش کماندار،
آن گردِ نژاده ی سرافراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان،
ای بر دلِ خسته ام تو درمان،
من قاصد افتخار و نورم
شیر اوژن و پر دل و جسورم،
جانبازی من چو نیست بازی،
بر من تو ببخش سرفرازی 👌
با سپاس فراوان از مهربانو هایده وزیری 🙏
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاد فریدون جنیدی از سال ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۷ در دبیرستان خیام نیشابور (پایه هفتم تا دوازدهم: دوم تا ششم دبیرستان) درس میخواندند. در تیرماه ۱۴۰۳ پس از سالها به دیدار محل تحصیل خود رفتند و به یاد آن روزها در حیاط پر از خاطرات دقایقی قدم زدند
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۰ تیر، روز بزرگداشت محمدعلی "صائبتبریزی"
تاریخچه روز بزرگداشت:
شهرت جهانی صائب تبریزی آنچنان است که شاید کمتر کسی او را نشناسد. وی بهسبب ارادت و توجه خاص به اشعار حافظ و سعدی، زبانزد است.
در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور، روز دهم تیر به عنوان «روز صائب تبریزی» نامگذاری شد. از آن پس هر ساله بزرگداشتی به منظور بررسی ابعاد شخصیتی و سبک شعری وی برگزار میشود.
زندگینامه:
«میرزا محمدعلی صائب تبریزی» در حدود سال ۱۰۰۰ قمری در تبریز زاده شد. پدر او تاجر بود و بهدستور شاهعباس اول از تبریز کوچ کرد و در محله عباسآباد اصفهان ساکن شد و صائب در این شهر به آموختن دانش پرداخت. در سال ۱۰۳۴ قمری به هندوستان رفت و در سال ۱۰۴۲ به ایران بازگشت و در اصفهان ماندگار شد و در این دوران شاهعباس دوم به او مقام «ملکالشعرایی» داد. آثارش به جز سه – چهار هزار بیت قصیده، یک مثنوی کوتاه و ناقص بهنام «قندهارنامه» و سه قطعه، همه غزل هستند. او ۱۷ غزل نیز بهترکی سرود و سبکی را بهکمال رساند که چند سده پس از آن، «سبک هندی» نامیده شد.
صائب را «چامهسرای» تکبیتها نیز گفتهاند.
او حدود ۸۰ سال زندگی کرد و حدود سال ۱۰۸۱ هجری قمری در اصفهان دیده از جهان فرو بست. بیش از ۳۴۰ سال پیش، در محله «لنبان» در اصفهان، در باغچهای بزرگ و در خیابانی که امروزه به نام «صائب» آشناست، به خاک سپرده شد؛ اما در حال حاضر این آرامگاه چندان وضعیت مناسبی ندارد و رو به ویرانی است. سنگ مزارش یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کردهاند. سنگ اصلی مزار که کتیبهای دارای یک مطلع و یک غزل بهخط یک خوشنویس دوره صفوی دارد، به دو نیم شدهاست. شاید سرنوشت صائب تبریزی نیز همین بیتی بوده که روی سنگ مزارش نوشته شدهاست:
محو کی از صفحه دلها شود آثار من
من همان ذوقم که مییابند از گفتار من
سبک و شیوه صائب:
صائب بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او متخلص به صائب، در شعر پایهگذار سبک اصفهانی است. تأثیرگذاری وی در شعر فارسی چنان است که هنوز نیز در انجمنهای شعری، که در گوشه و کنار اصفهان تشکیل میشود، سبک وی همچنان صدرنشین محفل بسیاری از شاعران است که بهشیوه وی مضمونهاینو میآفرینند و آرایههایی همچون اسلوب معادله را زیور عروسِ شعر خویش میسازند.
او سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. وی اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همعصرش بهکار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی داشته و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#صائب_تبریزی
۱۰ تیر، روز بزرگداشت محمدعلی "صائبتبریزی"
تاریخچه روز بزرگداشت:
شهرت جهانی صائب تبریزی آنچنان است که شاید کمتر کسی او را نشناسد. وی بهسبب ارادت و توجه خاص به اشعار حافظ و سعدی، زبانزد است.
در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور، روز دهم تیر به عنوان «روز صائب تبریزی» نامگذاری شد. از آن پس هر ساله بزرگداشتی به منظور بررسی ابعاد شخصیتی و سبک شعری وی برگزار میشود.
زندگینامه:
«میرزا محمدعلی صائب تبریزی» در حدود سال ۱۰۰۰ قمری در تبریز زاده شد. پدر او تاجر بود و بهدستور شاهعباس اول از تبریز کوچ کرد و در محله عباسآباد اصفهان ساکن شد و صائب در این شهر به آموختن دانش پرداخت. در سال ۱۰۳۴ قمری به هندوستان رفت و در سال ۱۰۴۲ به ایران بازگشت و در اصفهان ماندگار شد و در این دوران شاهعباس دوم به او مقام «ملکالشعرایی» داد. آثارش به جز سه – چهار هزار بیت قصیده، یک مثنوی کوتاه و ناقص بهنام «قندهارنامه» و سه قطعه، همه غزل هستند. او ۱۷ غزل نیز بهترکی سرود و سبکی را بهکمال رساند که چند سده پس از آن، «سبک هندی» نامیده شد.
صائب را «چامهسرای» تکبیتها نیز گفتهاند.
او حدود ۸۰ سال زندگی کرد و حدود سال ۱۰۸۱ هجری قمری در اصفهان دیده از جهان فرو بست. بیش از ۳۴۰ سال پیش، در محله «لنبان» در اصفهان، در باغچهای بزرگ و در خیابانی که امروزه به نام «صائب» آشناست، به خاک سپرده شد؛ اما در حال حاضر این آرامگاه چندان وضعیت مناسبی ندارد و رو به ویرانی است. سنگ مزارش یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کردهاند. سنگ اصلی مزار که کتیبهای دارای یک مطلع و یک غزل بهخط یک خوشنویس دوره صفوی دارد، به دو نیم شدهاست. شاید سرنوشت صائب تبریزی نیز همین بیتی بوده که روی سنگ مزارش نوشته شدهاست:
محو کی از صفحه دلها شود آثار من
من همان ذوقم که مییابند از گفتار من
سبک و شیوه صائب:
صائب بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او متخلص به صائب، در شعر پایهگذار سبک اصفهانی است. تأثیرگذاری وی در شعر فارسی چنان است که هنوز نیز در انجمنهای شعری، که در گوشه و کنار اصفهان تشکیل میشود، سبک وی همچنان صدرنشین محفل بسیاری از شاعران است که بهشیوه وی مضمونهاینو میآفرینند و آرایههایی همچون اسلوب معادله را زیور عروسِ شعر خویش میسازند.
او سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. وی اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همعصرش بهکار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی داشته و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#صائب_تبریزی
Telegram
attach 📎
جشن #تیرگان
سروده زیبای آرش کمانگیر
از بانو #هما_ارژنگی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
از دامن کوهسار البرز
میریخت به صخرههای تبدار
سوزنده شرارههای خورشید
وان قامت دلکش دماوند
با آن همه فَر و سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید
آن روز غریب محنتانگیز
پیمانهی بخت شادخواران
در چنبر چرخ باژگونه
در شهر همه نشان غم بود.
در ساغر قلب مِیگساران
جوشنده شرنگ نامرادی
رخسارهی مردمان دژم بود
آن روز حدود و مرز ایران،
آزادگی و غرور انسان
در پرش تیر یک کمان بود
میرفت یگانه سربداری
بر مسلخ عشق و پایداری
آوردگهاش نه آنچنان بود.
چون شیر که رو کند به نخجیر
آن سختکمان آتشین تیر
کز وحشت ننگ و بیم تحقیر
میجست به کار خوش تدبیر
میرفت که در پناه یزدان
خود نقش زند نشان تقدیر
بازو بگشاد آن کماندار
رو جانب کوه و آسمان کرد
بدرید سپید جامه بر تن
سر بر سر صخرهای همی سود
دادار یگانه را ندا داد.
پژواک بلند خواهش او
پیچید به قلب کوه البرز
جوشید گدازههای سوزان
در سینهی سنگها شتابان
غرید پلنگ خفته در کوه
آهو بچگان ز جان هراسان
آنگاه ز اوج آسمانها
ابری چو غبار سر برآورد
توفنده نهاد گردبادی
کوبید به چهر کوهساران.
فرهیخته آرش کماندار
آن گرد نژادهی سر افراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان
ای بر دل خستهام تو درمان
من قاصد افتخار و نورم
شیراوژن و پر دل و جسورم
جانبازی من چو نیست بازی
بر من تو ببخش سرفرازی.
آنگاه به نام ایزد جان
با یاد وطن، خجسته ایران
آن تیر گزیده در کمان کرد
قربان شرف تن و توان کرد
آمیخت همه روان پاکش
با سختی تیر تیز پران
وان تیر همه روان و جان شد
گویی که روان آرش و تیر
پیچید به هم چو آذرخشی
توفنده و جان شکار و سوزان
بر جانب اهرمن روان شد.
آرش، به فروغ و نور ایمان
آن روز بلند تیرگان را
بنوشت به قلب سرخ تاریخ
با خامهی عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید
بر سینهی افتخار انسان
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
و ز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان.
💎
🆔 @maneshparsi
سروده زیبای آرش کمانگیر
از بانو #هما_ارژنگی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
از دامن کوهسار البرز
میریخت به صخرههای تبدار
سوزنده شرارههای خورشید
وان قامت دلکش دماوند
با آن همه فَر و سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید
آن روز غریب محنتانگیز
پیمانهی بخت شادخواران
در چنبر چرخ باژگونه
در شهر همه نشان غم بود.
در ساغر قلب مِیگساران
جوشنده شرنگ نامرادی
رخسارهی مردمان دژم بود
آن روز حدود و مرز ایران،
آزادگی و غرور انسان
در پرش تیر یک کمان بود
میرفت یگانه سربداری
بر مسلخ عشق و پایداری
آوردگهاش نه آنچنان بود.
چون شیر که رو کند به نخجیر
آن سختکمان آتشین تیر
کز وحشت ننگ و بیم تحقیر
میجست به کار خوش تدبیر
میرفت که در پناه یزدان
خود نقش زند نشان تقدیر
بازو بگشاد آن کماندار
رو جانب کوه و آسمان کرد
بدرید سپید جامه بر تن
سر بر سر صخرهای همی سود
دادار یگانه را ندا داد.
پژواک بلند خواهش او
پیچید به قلب کوه البرز
جوشید گدازههای سوزان
در سینهی سنگها شتابان
غرید پلنگ خفته در کوه
آهو بچگان ز جان هراسان
آنگاه ز اوج آسمانها
ابری چو غبار سر برآورد
توفنده نهاد گردبادی
کوبید به چهر کوهساران.
فرهیخته آرش کماندار
آن گرد نژادهی سر افراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان
ای بر دل خستهام تو درمان
من قاصد افتخار و نورم
شیراوژن و پر دل و جسورم
جانبازی من چو نیست بازی
بر من تو ببخش سرفرازی.
آنگاه به نام ایزد جان
با یاد وطن، خجسته ایران
آن تیر گزیده در کمان کرد
قربان شرف تن و توان کرد
آمیخت همه روان پاکش
با سختی تیر تیز پران
وان تیر همه روان و جان شد
گویی که روان آرش و تیر
پیچید به هم چو آذرخشی
توفنده و جان شکار و سوزان
بر جانب اهرمن روان شد.
آرش، به فروغ و نور ایمان
آن روز بلند تیرگان را
بنوشت به قلب سرخ تاریخ
با خامهی عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید
بر سینهی افتخار انسان
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
و ز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان.
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۰ تیر سالروز درگذشت محمدعلی مجتهدی
(زاده ۱ مهر ۱۲۸۷ لاهیجان -- درگذشته ۱۰ تیر ۱۳۷۶ فرانسه) استاد دانشگاه و بنیانگذار دانشگاه "آریامهر" شریف
او استاد دانشکده فنی تهران و رئیس دبیرستان البرز بود و دانشگاه صنعتیشریف را بنیان نهاد که در جهان با عنوان امآیتی ایران ستوده میشود. فارغالتحصیلان این دو موسسه، حجم زیادی از نخبگان اقتصادی، سیاسی فرهنگی ایران را تشکیل میدهند. او همچنین در دورههایی ریاست دانشگاههای ملیایران و پهلوی و پلیتکنیک تهران را به عهده داشت.
وی هیچگاه با سیاست سر سازگاری نداشت و نه تنها بیرون از غوغای سیاست ایستاد، بلکه تلاش کرد موسسات آموزشی مهمی را که مدیریت میکرد از هر فعالیت سیاسی دور نگهدارد.
او تحصیلاتش را در دارالمعلمین مرکزی ادامه داد، سپس در مدرسه متوسطه شرف تهران مدرک دیپلم کامل متوسطه "شعبه علمی" را گرفت و در همان سال پس از قبولی در چهارمین دوره امتحانات اعزام محصل به اروپا، جزو صدتن برگزیده محصلان اعزامی شد که به فرانسه رفتند تا هریک به نحوی نقش مؤثری در آینده علمی و فرهنگی ایران ایفا کنند. وی پس از انقلاب در سال ۵۷، از مهندس بازرگان "نخستوزير وقت و همكار سابقش در دانشكده فنی" خواست تا كس ديگری را بهجايش در دبيرستان البرز منصوب كند، تا وی بتواند برای معالجه چشمش به خارج از كشور برود. او پس از معالجه چشم در ژنو به ايران بازگشت اما در سال ۶۱ دوباره به خارج كشور رفت. دلیل این امر معالجه نوهاش بود که بیماری قلبی داشت. در آنزمان وی خود نيز دچار نارسايی قلبی شد و سه بار سكته قلبی را پشت سر گذاشت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_علی_مجتهدی، د
۱۰ تیر سالروز درگذشت محمدعلی مجتهدی
(زاده ۱ مهر ۱۲۸۷ لاهیجان -- درگذشته ۱۰ تیر ۱۳۷۶ فرانسه) استاد دانشگاه و بنیانگذار دانشگاه "آریامهر" شریف
او استاد دانشکده فنی تهران و رئیس دبیرستان البرز بود و دانشگاه صنعتیشریف را بنیان نهاد که در جهان با عنوان امآیتی ایران ستوده میشود. فارغالتحصیلان این دو موسسه، حجم زیادی از نخبگان اقتصادی، سیاسی فرهنگی ایران را تشکیل میدهند. او همچنین در دورههایی ریاست دانشگاههای ملیایران و پهلوی و پلیتکنیک تهران را به عهده داشت.
وی هیچگاه با سیاست سر سازگاری نداشت و نه تنها بیرون از غوغای سیاست ایستاد، بلکه تلاش کرد موسسات آموزشی مهمی را که مدیریت میکرد از هر فعالیت سیاسی دور نگهدارد.
او تحصیلاتش را در دارالمعلمین مرکزی ادامه داد، سپس در مدرسه متوسطه شرف تهران مدرک دیپلم کامل متوسطه "شعبه علمی" را گرفت و در همان سال پس از قبولی در چهارمین دوره امتحانات اعزام محصل به اروپا، جزو صدتن برگزیده محصلان اعزامی شد که به فرانسه رفتند تا هریک به نحوی نقش مؤثری در آینده علمی و فرهنگی ایران ایفا کنند. وی پس از انقلاب در سال ۵۷، از مهندس بازرگان "نخستوزير وقت و همكار سابقش در دانشكده فنی" خواست تا كس ديگری را بهجايش در دبيرستان البرز منصوب كند، تا وی بتواند برای معالجه چشمش به خارج از كشور برود. او پس از معالجه چشم در ژنو به ايران بازگشت اما در سال ۶۱ دوباره به خارج كشور رفت. دلیل این امر معالجه نوهاش بود که بیماری قلبی داشت. در آنزمان وی خود نيز دچار نارسايی قلبی شد و سه بار سكته قلبی را پشت سر گذاشت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_علی_مجتهدی، د
Telegram
attach 📎
Forwarded from بدانیم🌏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تیر آرش درکمانم،
نام ایران بر زبانم،
قُلهها در زیر پایم،
کهکشانها آشیانم،
جشن #تیرگان ،
یادآور دلاوری #آرش_کمانگیر در راه ایران خجسته باد.💦💦
•🍃☘ @didYouKonw
نام ایران بر زبانم،
قُلهها در زیر پایم،
کهکشانها آشیانم،
جشن #تیرگان ،
یادآور دلاوری #آرش_کمانگیر در راه ایران خجسته باد.💦💦
•🍃☘ @didYouKonw
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی #میر_جلال_الدین_کزازی درباره جشن #تیرگان
🔸جشن تیرگان یکی از کهنترین جشنهای ایرانیست که دو خاستگاه دارد:
🔹خاستگاه آیینی و اسطورهای
🔹 خاستگاه افسانه گون
💎
🆔 @maneshparsi
🔸جشن تیرگان یکی از کهنترین جشنهای ایرانیست که دو خاستگاه دارد:
🔹خاستگاه آیینی و اسطورهای
🔹 خاستگاه افسانه گون
💎
🆔 @maneshparsi
🌧جشن تیرگان، جشن ایرانیِ خِرَد و آب
🖊سید حسین پایدار اردکانی
از هزاران سال پیش بدین سو، باور ایرانیان این بوده و هست که شادی، یکی از بنیانهای جهانبینی ایرانیست، برای همین، هر بهانه ای را برای برپا کردن جشن و شاد بودن، پاس می داشته اند.
ایرانیان از دیر باز تا امروز، هر زمان، نام روز با نام ماه یکی می شود، جشن ویژه ای برپا می کنند و امروز یکی از همان جشنهای میهنی کهن است. روز تیر از ماه تیر برابر با جشن تیرگان.
ایرانیان، تیرگان را به سه شوند( دلیل) جشن گرفته و گرامی می دارند:
نخست اینکه مردمان این سرزمین بر این باورند که امروز ، خورشید در نهایت درخشش و پرتو افشانی خود است و به سراسر ایران، نور و گرما می بخشد. برای همین، باید به پاسداشت این نورافشانی دراز دامن خورشید، این روز را گرامی داشت و جشن گرفت.
دوم، ستایش خوانی و آفرین گویی بر ایزد تشتر است. ایزدی که با برامدن ستاره تیر پیوند دارد و نماد باروری و نگاهبان باران است. تِشتَر، یا تیر، با بردمیدنش، ایرانیان را به بارش باران و سالی سرشار از برکت نوید می دهد. او سرچشمه همه آبهاست.
در اوستا و در تشتر یَشْتْ، به زیبایی به جایگاه این ایزد اشاره شده و در بخش آخر این یَشت، آمده است: "...میستاییم ستاره درخشان و شکوهمند تِشتَر را؛ آنگاه که سال مردمان به زودی به سر میآید، فرمانروایان خردمند و جانوران آزادی که در کوهساران به سر میبرند و درندگان بیاباننورد، چشم به راهِ بردمیدن او هستند...."
نکته زیبا و شگرف این بخش از نیایش تشتر یشت، این است که خردمندیِ فرمانروا با بردمیدن تشتر و ایزد باران و آب در پیوند است.
اینکه چرا فرمانروای خردمند باید چشم به راه بر دمیدن ستاره تشتر و آمدن باران باشد، نکته ایست ژرف و زیبا که به درستی، پیوند میان زندگی و آب و خرد را در فرهنگ ایرانی به ما نشان می دهد. "آب" در کنار "خرد"، هر دو فروزه های اهورایی هستند که می توان با بهره مندی درست و بهینه از آنها ، به ایران زندگی و آبادانی بخشید.
در اسطوره های کهن ایرانی آمده است که: " ایزد تشتر در بار نخست در ریخت اسبی زرّین و زرین لگام و زرینه سُم ، در دریای فراخکرت به نبرد با دیو اَپوش که دیو نکبت و خشکسالی است و در ریخت اسبی سیاه و سیاه لگام و سیاه سُم در آمده بود، پرداخت. تشتر و اَپوش، سه روز با هم نبرد کردند و در نهایت، تشتر شکست خورد. او به درگاه اهورامزدا رفت و او را نیایش کرد و از او خواست تا به او نیرویی بدهد که بر اَپوش پیروز شود. اهورامزدا به تشتر، نیروی ده گاو و اسب نر و ده شتر و ده رود و ده کوه را داد و تشتر بازگشت و در نبرد دوباره با اپوش پیروز شد و از آن زمان، آبها بر کشتزارها جاری شد و ابرها سراسر سرزمین ایران را پوشاند و آبادانی و زندگی بر این سرزمین ارزانی گرفت.
در باور ایرانیان، در هنگامه رعد و برق، این ایزد تشتر است که گُرز خود را بر آتش سپندِ وازیشته می کوبد و آوایی سهمگین از آن بر می خیزد و اینگونه، اپوش می هراسد و می گریزد و باران بر دشتها و کشتزارها سرازیر می شود.
سوم، اما زنده نگاهداشتن یاد و نام پهلوان استوره ای ایرانیان، آرش کمانگیر است که جان خویش را در تیر نهاد و مرز میان ایران و اَنیران را نمایان نمود و اینگونه دشمنان این سرزمین را به پشت مرزهای ایران جاودان رهنمون گشت. او جان داد، تا ایران پابرجا و استوار بماند و این سرزمین اهورایی همواره از دسترس دشمنان در امان باشد.
از جمله آیینهای جشن تیرگان نیز، می توان به فال کوزه و آب ریزان و همچنین بستن دستبند تیر و باد اشاره کرد. دستبند هفت رنگی که از نخ است و ایرانیان آن را در روز تیرگان بر دست می بندند و 9 روز پس از آن، در روز باد، آنرا یا در آب روان می افکنند یا بر باد می دهند و این ترانه را می خوانند:
تیر برو و باد بیا، غم برو و شادی بیا، محنت برو و روزی بیا، خوشه مرواری بیا....
و همین ترانه کوتاه اما ژرف، نشانگر جان شادی خواه و خردورز ایرانی و دوری همیشگی او از اندوه و رنج است.
جشن تیرگان بر همه شما ایرانیان آگاه و خردمند، فرخنده باد.
💎
🆔 @maneshparsi
🖊سید حسین پایدار اردکانی
از هزاران سال پیش بدین سو، باور ایرانیان این بوده و هست که شادی، یکی از بنیانهای جهانبینی ایرانیست، برای همین، هر بهانه ای را برای برپا کردن جشن و شاد بودن، پاس می داشته اند.
ایرانیان از دیر باز تا امروز، هر زمان، نام روز با نام ماه یکی می شود، جشن ویژه ای برپا می کنند و امروز یکی از همان جشنهای میهنی کهن است. روز تیر از ماه تیر برابر با جشن تیرگان.
ایرانیان، تیرگان را به سه شوند( دلیل) جشن گرفته و گرامی می دارند:
نخست اینکه مردمان این سرزمین بر این باورند که امروز ، خورشید در نهایت درخشش و پرتو افشانی خود است و به سراسر ایران، نور و گرما می بخشد. برای همین، باید به پاسداشت این نورافشانی دراز دامن خورشید، این روز را گرامی داشت و جشن گرفت.
دوم، ستایش خوانی و آفرین گویی بر ایزد تشتر است. ایزدی که با برامدن ستاره تیر پیوند دارد و نماد باروری و نگاهبان باران است. تِشتَر، یا تیر، با بردمیدنش، ایرانیان را به بارش باران و سالی سرشار از برکت نوید می دهد. او سرچشمه همه آبهاست.
در اوستا و در تشتر یَشْتْ، به زیبایی به جایگاه این ایزد اشاره شده و در بخش آخر این یَشت، آمده است: "...میستاییم ستاره درخشان و شکوهمند تِشتَر را؛ آنگاه که سال مردمان به زودی به سر میآید، فرمانروایان خردمند و جانوران آزادی که در کوهساران به سر میبرند و درندگان بیاباننورد، چشم به راهِ بردمیدن او هستند...."
نکته زیبا و شگرف این بخش از نیایش تشتر یشت، این است که خردمندیِ فرمانروا با بردمیدن تشتر و ایزد باران و آب در پیوند است.
اینکه چرا فرمانروای خردمند باید چشم به راه بر دمیدن ستاره تشتر و آمدن باران باشد، نکته ایست ژرف و زیبا که به درستی، پیوند میان زندگی و آب و خرد را در فرهنگ ایرانی به ما نشان می دهد. "آب" در کنار "خرد"، هر دو فروزه های اهورایی هستند که می توان با بهره مندی درست و بهینه از آنها ، به ایران زندگی و آبادانی بخشید.
در اسطوره های کهن ایرانی آمده است که: " ایزد تشتر در بار نخست در ریخت اسبی زرّین و زرین لگام و زرینه سُم ، در دریای فراخکرت به نبرد با دیو اَپوش که دیو نکبت و خشکسالی است و در ریخت اسبی سیاه و سیاه لگام و سیاه سُم در آمده بود، پرداخت. تشتر و اَپوش، سه روز با هم نبرد کردند و در نهایت، تشتر شکست خورد. او به درگاه اهورامزدا رفت و او را نیایش کرد و از او خواست تا به او نیرویی بدهد که بر اَپوش پیروز شود. اهورامزدا به تشتر، نیروی ده گاو و اسب نر و ده شتر و ده رود و ده کوه را داد و تشتر بازگشت و در نبرد دوباره با اپوش پیروز شد و از آن زمان، آبها بر کشتزارها جاری شد و ابرها سراسر سرزمین ایران را پوشاند و آبادانی و زندگی بر این سرزمین ارزانی گرفت.
در باور ایرانیان، در هنگامه رعد و برق، این ایزد تشتر است که گُرز خود را بر آتش سپندِ وازیشته می کوبد و آوایی سهمگین از آن بر می خیزد و اینگونه، اپوش می هراسد و می گریزد و باران بر دشتها و کشتزارها سرازیر می شود.
سوم، اما زنده نگاهداشتن یاد و نام پهلوان استوره ای ایرانیان، آرش کمانگیر است که جان خویش را در تیر نهاد و مرز میان ایران و اَنیران را نمایان نمود و اینگونه دشمنان این سرزمین را به پشت مرزهای ایران جاودان رهنمون گشت. او جان داد، تا ایران پابرجا و استوار بماند و این سرزمین اهورایی همواره از دسترس دشمنان در امان باشد.
از جمله آیینهای جشن تیرگان نیز، می توان به فال کوزه و آب ریزان و همچنین بستن دستبند تیر و باد اشاره کرد. دستبند هفت رنگی که از نخ است و ایرانیان آن را در روز تیرگان بر دست می بندند و 9 روز پس از آن، در روز باد، آنرا یا در آب روان می افکنند یا بر باد می دهند و این ترانه را می خوانند:
تیر برو و باد بیا، غم برو و شادی بیا، محنت برو و روزی بیا، خوشه مرواری بیا....
و همین ترانه کوتاه اما ژرف، نشانگر جان شادی خواه و خردورز ایرانی و دوری همیشگی او از اندوه و رنج است.
جشن تیرگان بر همه شما ایرانیان آگاه و خردمند، فرخنده باد.
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز تیر از ماه تیردر گاهشماری ایران باستان، برابر دهم تیر در گاهشماری امروز (گاهشماری خیامی) ، جشن #تیرگان و یادروز پرتاب تیر آرش و آزادی سرزمین ماست!
با بهترین آرزوها، و با شادباش این روز به یاران و هممیهنان، پیشکش میشود:
چکامه پهلوانی «آرش کمانگیر» ، سروده پرشکوه زنده نام سیاوش کسرایی.
چامه خوان : سیروس حامی!
تیر ۱۳۹۸ - انجمن شاهنامه فردوسی یزد!
💎
🆔 @maneshparsi
با بهترین آرزوها، و با شادباش این روز به یاران و هممیهنان، پیشکش میشود:
چکامه پهلوانی «آرش کمانگیر» ، سروده پرشکوه زنده نام سیاوش کسرایی.
چامه خوان : سیروس حامی!
تیر ۱۳۹۸ - انجمن شاهنامه فردوسی یزد!
💎
🆔 @maneshparsi
منم آرش
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن:
منم آرش، سپاهی مردی آزاده
به تنها تیر ترکش، آزمون تلختان را اینک آماده ، مجوییدم نسب
فرزندِ رنج و کار ، گریزان چون شهاب از شب
چو صبح، آماده دیدار
مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش
گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش
شما را باده و جامه ، گوارا و مبارک باد
دلم را در میان دست می گیرم
و می افشارمش در چنگ
دل، این جامِ پر از کینِ پر از خون را
در این پیکار ، در این کار
دلِ خلقی است در مشتم
امیدِ مردمی خاموش، هم پشتم
کمانِ کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم ، شهاب تیزرو، تیرم
ستیغ سر بلند کوه مأوایم
به چشم آفتابِ تازه رس، جایم
مرا تیر است آتش پر ، مرا باد است فرمانبر
و لیکن چاره را امروز، زور و پهلوانی نیست
رهایی با تنِ پولاد و نیرویِ جوانی نیست
در این میدان
بر این پیکانِ هستی سوزِ سامان ساز
پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز
پس آنگه سر به سوی آسمان بر کرد
به آهنگی دگر، گفتارِ دیگر کرد:
درود ای واپسین صبح، ای سحر بدرود
که با آرش ترا این آخرین بدرود خواهد بود
به صبحِ راستین، سوگند
به پنهان آفتابِ مهربانِ پاک بین، سوگند
که آرش جانِ خود در تیر خواهد کرد
💎
🆔 @maneshparsi
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن:
منم آرش، سپاهی مردی آزاده
به تنها تیر ترکش، آزمون تلختان را اینک آماده ، مجوییدم نسب
فرزندِ رنج و کار ، گریزان چون شهاب از شب
چو صبح، آماده دیدار
مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش
گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش
شما را باده و جامه ، گوارا و مبارک باد
دلم را در میان دست می گیرم
و می افشارمش در چنگ
دل، این جامِ پر از کینِ پر از خون را
در این پیکار ، در این کار
دلِ خلقی است در مشتم
امیدِ مردمی خاموش، هم پشتم
کمانِ کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم ، شهاب تیزرو، تیرم
ستیغ سر بلند کوه مأوایم
به چشم آفتابِ تازه رس، جایم
مرا تیر است آتش پر ، مرا باد است فرمانبر
و لیکن چاره را امروز، زور و پهلوانی نیست
رهایی با تنِ پولاد و نیرویِ جوانی نیست
در این میدان
بر این پیکانِ هستی سوزِ سامان ساز
پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز
پس آنگه سر به سوی آسمان بر کرد
به آهنگی دگر، گفتارِ دیگر کرد:
درود ای واپسین صبح، ای سحر بدرود
که با آرش ترا این آخرین بدرود خواهد بود
به صبحِ راستین، سوگند
به پنهان آفتابِ مهربانِ پاک بین، سوگند
که آرش جانِ خود در تیر خواهد کرد
💎
🆔 @maneshparsi
دکتر ژاله آموزگار 🌹
آرش نمادی از من و شماست
(نگاره اثر استاد حجت شکیبا)
آرِش داستانی، نمادی از من و شماست. فردوسی آرش است و همه وجودش را در شاهنامه مینویسد و پرتاپش میکند تا سایهبان من و شما شود تا در زیر آن هویتمان را فراموش نکنیم. ما همه آرشیم. حافظ آرش است؛ او تفکر عمیق ایرانی را از لابهلای سرودهای آسمانیاش جای میدهد تا همه بدانند ما اهل تفکر بودهایم. سعدی، آرش است؛ جهان را در مینوردد و توشه برمیچیند، یاد میگیرد. داستانهای او مَثل میشود تا همه بدانند جوانمردی را نباید کشت. بیهقی آرش است؛ او وجودش را در داستان حسنک میریزد تا بدانیم و بخوانیم و عبرت بگیرم. دهخدا آرش است که از شهری کوچک برمیخیزد و در گوشه اتاقش مدادش را میتراشد، بر فیشهای خودبریده واژه مینویسد و این مجموعه افتخارآمیز ایجاد میشود.
💎
🆔 @maneshparsi
آرش نمادی از من و شماست
(نگاره اثر استاد حجت شکیبا)
آرِش داستانی، نمادی از من و شماست. فردوسی آرش است و همه وجودش را در شاهنامه مینویسد و پرتاپش میکند تا سایهبان من و شما شود تا در زیر آن هویتمان را فراموش نکنیم. ما همه آرشیم. حافظ آرش است؛ او تفکر عمیق ایرانی را از لابهلای سرودهای آسمانیاش جای میدهد تا همه بدانند ما اهل تفکر بودهایم. سعدی، آرش است؛ جهان را در مینوردد و توشه برمیچیند، یاد میگیرد. داستانهای او مَثل میشود تا همه بدانند جوانمردی را نباید کشت. بیهقی آرش است؛ او وجودش را در داستان حسنک میریزد تا بدانیم و بخوانیم و عبرت بگیرم. دهخدا آرش است که از شهری کوچک برمیخیزد و در گوشه اتاقش مدادش را میتراشد، بر فیشهای خودبریده واژه مینویسد و این مجموعه افتخارآمیز ایجاد میشود.
💎
🆔 @maneshparsi
جشنهای ماهانه ایرانیان
#جشن_تيرگان
🏹#تیرگان یکی از جشنهای ملیمان که به ثبت ملی نیز رسیده در روز تیر از ماه تیر در دهم تیرماه برگزار میشود.
سیزدهمین روز از ماه تیر این جشن در گرامیداشت تیشتَر (ستاره بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و در روز تیر از ماه تیر برگزار میشود.
🏹از دیدگاه تاریخی، جشن تیرگان روز کمانکشیدن پهلوان ایرانی بهنام آرش و پرتاب تیر از فراز البرز کوه بودهاست که در روایت تشتر یشت پس از نبرد میان ایرانیان و تورانیان رخ دادهاست و سرزمین ایران از دشمن بازپس گرفته شدهاست.
🏹همچنین جشن تیرگان بهگفته ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، روز بزرگداشت جایگاه نویسندگان در ایران باستان بودهاست.
در فراهان جشن تیرگان در یکم ماه تیر برگزار میشود و این آیین بهنام جشن تیرگان به ثبت ملی نیز رسیدهاست.
در مازندران نیز جشن تیرگان با نام تیرماه سیزده شو در شب سیزدهم آبانماه برگزار میشود.
ارامنه اصفهان این جشن را در روز سیزدهم ژانویه برگزار میکنند.
انجمن کوهنوردان ایران هر ساله این جشن را در روز سیزدهم تیر در دماوند برگزار میکنند.
💦جشن تیرگان همه ساله در کوه دماوند، آمل و همه ساله بدست ایرانیان زرتشتی در شهرهای تهران، یزد، کرمان، میبد، اردکان، بم، کرج، شیراز، اصفهان، اهواز و روستاهای زرتشتی نشین و اروپا و آمریکا در روز دهم تیر برگزار میشود.
🔹«بهار مختاریان» بر این باور است که جشن تیرگان در اصل جشن رستاخیز تابستانی در یکم تیرماه بودهاست. آنچه که اکنون در فراهان بازمانده است.
بنابر سالنامه یکپارچه باورهای ایران این جشن در روز دهم تیرماه در گاهشمار کنونی ایران قرار دارد.
🔹«موبد کورش نیکنام» برگزاری جشنها با استفاده از گاهشماریهای سنتی با ماههای ۳۰روزه را بیتوجهی به دانش نجوم و دستاوردهای خیام و موجب ناهماهنگی در جشنها دانسته و لزوم توجه به گاهشماری ملی و رسمی با ماههای ۳۱روزه را یادآور شدهاست.
«جلیل دوستخواه» پژوهشگر ایرانشناس در زمینه زمان جشنهای ایرانی و از جمله جشن تیرگان آوردهاست:
🔹«بازهم میبینیم که نویسندگان برخی از این نوشتارها، با نادیده گرفتن زمینههای استورگی نامگزاری این جشن و پژوهشهای کسانی همچون بیرونی دربارهی زمان برگزاری آن و تنها به دستآویز ۳۱روزه بودن ۶ماه نخست سال در گاهشمار کنونی، روز دهم تیرماه را زمان این جشن میانگارند. اما درست و بنیادین و برابر با یادگارهای فرهنگی کهن، آن است که مانند نیاکانمان، سیزدهم تیرماه (تیرروز از ماه تیر) را جشن تیرگان بدانیم و با خجستگی برگزاریم. زمان درست جشنهای دوازدهگانه، بدین سامان است».
💎
🆔 @maneshparsi
#جشن_تيرگان
🏹#تیرگان یکی از جشنهای ملیمان که به ثبت ملی نیز رسیده در روز تیر از ماه تیر در دهم تیرماه برگزار میشود.
سیزدهمین روز از ماه تیر این جشن در گرامیداشت تیشتَر (ستاره بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و در روز تیر از ماه تیر برگزار میشود.
🏹از دیدگاه تاریخی، جشن تیرگان روز کمانکشیدن پهلوان ایرانی بهنام آرش و پرتاب تیر از فراز البرز کوه بودهاست که در روایت تشتر یشت پس از نبرد میان ایرانیان و تورانیان رخ دادهاست و سرزمین ایران از دشمن بازپس گرفته شدهاست.
🏹همچنین جشن تیرگان بهگفته ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، روز بزرگداشت جایگاه نویسندگان در ایران باستان بودهاست.
در فراهان جشن تیرگان در یکم ماه تیر برگزار میشود و این آیین بهنام جشن تیرگان به ثبت ملی نیز رسیدهاست.
در مازندران نیز جشن تیرگان با نام تیرماه سیزده شو در شب سیزدهم آبانماه برگزار میشود.
ارامنه اصفهان این جشن را در روز سیزدهم ژانویه برگزار میکنند.
انجمن کوهنوردان ایران هر ساله این جشن را در روز سیزدهم تیر در دماوند برگزار میکنند.
💦جشن تیرگان همه ساله در کوه دماوند، آمل و همه ساله بدست ایرانیان زرتشتی در شهرهای تهران، یزد، کرمان، میبد، اردکان، بم، کرج، شیراز، اصفهان، اهواز و روستاهای زرتشتی نشین و اروپا و آمریکا در روز دهم تیر برگزار میشود.
🔹«بهار مختاریان» بر این باور است که جشن تیرگان در اصل جشن رستاخیز تابستانی در یکم تیرماه بودهاست. آنچه که اکنون در فراهان بازمانده است.
بنابر سالنامه یکپارچه باورهای ایران این جشن در روز دهم تیرماه در گاهشمار کنونی ایران قرار دارد.
🔹«موبد کورش نیکنام» برگزاری جشنها با استفاده از گاهشماریهای سنتی با ماههای ۳۰روزه را بیتوجهی به دانش نجوم و دستاوردهای خیام و موجب ناهماهنگی در جشنها دانسته و لزوم توجه به گاهشماری ملی و رسمی با ماههای ۳۱روزه را یادآور شدهاست.
«جلیل دوستخواه» پژوهشگر ایرانشناس در زمینه زمان جشنهای ایرانی و از جمله جشن تیرگان آوردهاست:
🔹«بازهم میبینیم که نویسندگان برخی از این نوشتارها، با نادیده گرفتن زمینههای استورگی نامگزاری این جشن و پژوهشهای کسانی همچون بیرونی دربارهی زمان برگزاری آن و تنها به دستآویز ۳۱روزه بودن ۶ماه نخست سال در گاهشمار کنونی، روز دهم تیرماه را زمان این جشن میانگارند. اما درست و بنیادین و برابر با یادگارهای فرهنگی کهن، آن است که مانند نیاکانمان، سیزدهم تیرماه (تیرروز از ماه تیر) را جشن تیرگان بدانیم و با خجستگی برگزاریم. زمان درست جشنهای دوازدهگانه، بدین سامان است».
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیزدهمین روز تیر در گاهشمار کهن مزدیسنی جشن #تیرگان است.
این جشن در برابری با تقویم کنونی خورشیدی ۱۰ تیر ماه میشود
تیرگان روزی است که در اساطیر ایران آرش کمانگیر، از بلندترین نقطه البرز که دماوند است برای تعیین مرز ایران کمان کشید.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه گفته تیرگان روز بزرگداشت مقام نویسندگان بود.
💎
🆔 @maneshparsi
این جشن در برابری با تقویم کنونی خورشیدی ۱۰ تیر ماه میشود
تیرگان روزی است که در اساطیر ایران آرش کمانگیر، از بلندترین نقطه البرز که دماوند است برای تعیین مرز ایران کمان کشید.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه گفته تیرگان روز بزرگداشت مقام نویسندگان بود.
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نماهنگ آرش کماندار....
سرایش و گویش : استاد #هما_ارژنگی
ارش به فروغ و نور ایمان، آن روز بلند تیرگان را ، بنوشت به قلب سرخ تاریخ،
با خامه عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید ،
بر سینه افتخار انسان....
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
وز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان
❤️ هما ارژنگی
💎
🆔 @maneshparsi
سرایش و گویش : استاد #هما_ارژنگی
ارش به فروغ و نور ایمان، آن روز بلند تیرگان را ، بنوشت به قلب سرخ تاریخ،
با خامه عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید ،
بر سینه افتخار انسان....
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
وز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان
❤️ هما ارژنگی
💎
🆔 @maneshparsi
یادداشت استاد جنیدی در باره جشن تیرگان که در سیزدهم تیر ۱۳۹۸ در آن روزنامه چاپ شد:
جشن #تيرگان
فريدون جنيدی
ايرانيان باستان هر روز را با نامي از ايزدان ميخواندند. روز سيزدهم باستاني، برابر با تير (تيشتر) روز بود. در آيينهاي كهن ايراني هرگاه نام روز با نام ماه برابر ميشد، جشني برپاي ميگرديد. بدين روي، روز سيزدهم تير ماه باستاني، جشن تيرگان است. اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماري خيامي كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش سي و يك روزه است، برابر با دهم تير ماه امروزي گرديد. بر بنياد نوشته كهن «تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهاي در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكي و خشكسالي نبردهايي سهمگين درميگيرد و هر بار «تيشتر» در شكلي ظاهر ميشود، يكبار در شكل جواني زيبا و پانزده ساله، يكبار در شكل گاوي زرّين و بالاخره در شكل اسپي سفيد. سرانجام تيشتر پيروز ميشود و ايزد «باد» به او كمك ميكند. در برخي منابع چنين آمده كه تيراندازي آرش كمانگير از البرزكوه تا كنار «جيهون: جيحون» در تيرگان يعني «تير روز» از «تير ماه» بوده است.از آيينهاي جشن تيرگان كه دستِكم تا پنجاه سال گذشته در يزد و كرمان برگزار ميشده و گاه در روزگار ما هم نشاني از آن در جايي بايد باشد، اين بود كه يك روز پيش از جشن تيرگان، دختركي كوزهاي پر آب ميكند و دور مجلس ميچرخاند و هر كس چيزي در آن مياندازد. بعد اين كوزه را به خانهاي ميبرند كه درخت «مورد» داشته باشد پارچه سبزي روي كوزه مياندازند و آيينهاي روبهروي آن، زير درخت قرار ميدهند آنگاه در تيرگان هر كسي نيتي ميكند و بيت شعري ميخواند. دخترك چيزي از كوزه بيرون ميآورد و آن را با نيت و شعري كه خوانده شده تطبيق ميدهد. از آنجا كه شعرهاي آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيك است. يكي از اين شعرها را كه از پيرزني بهدين شنيدم چنين بود:🔻🔻
رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داري/ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
هنگام نبردهاي «تيشتر» با «اپوش»، ايزد باد به او كمك ميكند و باد ابرها را در جهان ميپراكند و باران به همه جا ميريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود ميآيد و جهان را به هفت كشور تقسيم ميكند. سعدي نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگري باد صبا اينطور بيان ميكند كه: بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهري/ كه به غواصي ابر، از دل دريا برخاست. با اميد بازگشت به روش نياكان در گراميداشت دادههاي خداوند چون «باران» و «آب» و «زمين» و «محيطزيست» و...
جشن تيرگان بر ايرانيان خجسته باد.
💎
🆔 @maneshparsi
جشن #تيرگان
فريدون جنيدی
ايرانيان باستان هر روز را با نامي از ايزدان ميخواندند. روز سيزدهم باستاني، برابر با تير (تيشتر) روز بود. در آيينهاي كهن ايراني هرگاه نام روز با نام ماه برابر ميشد، جشني برپاي ميگرديد. بدين روي، روز سيزدهم تير ماه باستاني، جشن تيرگان است. اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماري خيامي كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش سي و يك روزه است، برابر با دهم تير ماه امروزي گرديد. بر بنياد نوشته كهن «تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهاي در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكي و خشكسالي نبردهايي سهمگين درميگيرد و هر بار «تيشتر» در شكلي ظاهر ميشود، يكبار در شكل جواني زيبا و پانزده ساله، يكبار در شكل گاوي زرّين و بالاخره در شكل اسپي سفيد. سرانجام تيشتر پيروز ميشود و ايزد «باد» به او كمك ميكند. در برخي منابع چنين آمده كه تيراندازي آرش كمانگير از البرزكوه تا كنار «جيهون: جيحون» در تيرگان يعني «تير روز» از «تير ماه» بوده است.از آيينهاي جشن تيرگان كه دستِكم تا پنجاه سال گذشته در يزد و كرمان برگزار ميشده و گاه در روزگار ما هم نشاني از آن در جايي بايد باشد، اين بود كه يك روز پيش از جشن تيرگان، دختركي كوزهاي پر آب ميكند و دور مجلس ميچرخاند و هر كس چيزي در آن مياندازد. بعد اين كوزه را به خانهاي ميبرند كه درخت «مورد» داشته باشد پارچه سبزي روي كوزه مياندازند و آيينهاي روبهروي آن، زير درخت قرار ميدهند آنگاه در تيرگان هر كسي نيتي ميكند و بيت شعري ميخواند. دخترك چيزي از كوزه بيرون ميآورد و آن را با نيت و شعري كه خوانده شده تطبيق ميدهد. از آنجا كه شعرهاي آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيك است. يكي از اين شعرها را كه از پيرزني بهدين شنيدم چنين بود:🔻🔻
رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داري/ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
هنگام نبردهاي «تيشتر» با «اپوش»، ايزد باد به او كمك ميكند و باد ابرها را در جهان ميپراكند و باران به همه جا ميريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود ميآيد و جهان را به هفت كشور تقسيم ميكند. سعدي نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگري باد صبا اينطور بيان ميكند كه: بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهري/ كه به غواصي ابر، از دل دريا برخاست. با اميد بازگشت به روش نياكان در گراميداشت دادههاي خداوند چون «باران» و «آب» و «زمين» و «محيطزيست» و...
جشن تيرگان بر ايرانيان خجسته باد.
💎
🆔 @maneshparsi