☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۵ آبان سالروز درگذشت ستارخان، سردارملی
(زاده ۲۸ مهر ۱۲۴۵ ورزقان -- درگذشته ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران) سردار جنبش مشروطیت
او از سرداران جنبش مشروطه ایران، ملقب به سردارملی است که با ایستادگی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز جانفشانیهای بسیار کرد.
وی فرزند حسن قراچهداغی در منطقه "ارسباران" بود که سوابق زندگی او در دوران کودکی و نوجوانی تا درگیریهای جنبش مشروطه چندان معلوم نیست.
او و دو برادر بزرگترش اسماعیل و غفار از کودکی به تیراندازی و اسب سواری علاقه داشتند و در این میان اسماعیل فرزند ارشد خانواده با سرکشیهایش سبب شد تا سرانجام و در پی اعتراض بهحاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شود. گفته شده، اسماعیل به ارتباط و پناه دادن بهفردی بهنام قاچاق فرهاد که از مخالفان و ناراضیان بود، متهم و کشته شد.
این امر کینهای در دل ستارخان بهوجود آورد که بعدها به تقویت روحیه مقاومتش در برابر قاجار کمک کرد. ستارخان بههمراه خانواده خود بهتبریز رفت و در محله امیرخیز اقامت گزید و در زمره لوطیان تبریز قرارگرفت.
وی مدتی جزو سواران حاکم خراسان بود، سپس به توصیه رضاقلیخان
سرتیپ، وارد خدمت قراسوران "ژاندارمری" شد و حفاظت راه مرند و خوی به او محول گردید. چندی بعد، مظفرالدین میرزا "ولیعهد" به او لقب خانی داد و از تفنگداران ولیعهد در تبریز شد ولی بنابر عادت لوطیگری در یکی از درگیریهای خود با مأمورین محمدعلی میرزا "ولیعهد" در تبریز، مورد تعقیب قرار گرفت.
در سال ۱۳۲۵ق انجمن ایالتی آذربایجان برای رشادتهای ستارخان و باقرخان به آنان لقب سردارملی و سالارملی اعطاء کرد.
با شروع انقلاب مشروطه در تهران و گسترش آن در سراسر کشور، مجاهدین و آزادیخواهان آذربایجانی و قفقازی به فرماندهی ستارخان و باقرخان بهحمایت از مشروطیت قیام کردند و در مقابل قوای ۳۵ تا ۴۰ هزار نفری اعزامی از مرکز و خوانین محلی به فرماندهی عبدالمجیدمیرزا عینالدوله که برای سرکوبی قیام تبریز اعزام شده بودند بهشدت مقاومت کردند و از تسلط آنها بهشهر ممانعت کردند.
تبریز بهمدت ۱۱ ماه توسط قشون دولتی محاصره شد و از ورود آذوقه بهشهر جلوگیری بهعمل آمد. زندگی بر مردم بسیار سخت و طاقت فرسا شد.
نهایتاً با وساطت قنسولهای روس و انگلیس و موافقت دولتهای طرفین عدهای از قوای روسیه بهتبریز وارد شدند و راه جلفا را برای ورود آذوقه باز کردند. در نتیجه محاصره شهر بهپایان رسید و سربازان دولتی و خوانین محلی مخالف مشروطیت از اطراف تبریز دور شدند. بدین ترتیب نقشی که ستارخان و باقرخان در دفاع از مشروطه و تبریز داشتند بهپایان رسید.
با حضور سربازان روسی در تبریز موقعیت برای ستارخان و باقرخان سخت و خطرناک شد. آنها به اتفاق جمعی دیگر از سران آزادیخواه به قنسولگری عثمانی پناهنده شدند. سپس تحت فشار روسها و بنابر دعوت آیتاله محمدکاظم خراسانی، بههمراه جمعی از مجاهدین در روز هشتم ربیعالاول ۱۳۲۸ق بهتهران مهاجرت کردند. در تهران استقبال شایانی از آنان بهعمل آمد و از طرف مجلس شورای ملی مورد تجلیل قرار گرفتند و دو لوح نقرهای طلاکوب به ستارخان و باقرخان اهدا شد و برای هر کدام ماهیانه مبلغ هزار تومان مقرری از طرف مجلس تعیین شد و در باغ اتابک "محل فعلی سفارت روسیه" اسکان یافتند.
در جریان ترور آیتاله بهبهانی، دولت مشروطه تصمیم بهخلع سلاح گروههای مسلح گرفت، ستارخان با این امر مخالفت کرد و باقوای دولتی بهجنگ پرداخت. در این جنگ پای او تیر خورد و تسلیم شد و ۳۰ تن از نیروهای وی کشته و ۳۰۰ تن اسیر شدند.
آرامگاه وی در باغ طوطی شهر ری است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ستارخان، د
۲۵ آبان سالروز درگذشت ستارخان، سردارملی
(زاده ۲۸ مهر ۱۲۴۵ ورزقان -- درگذشته ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران) سردار جنبش مشروطیت
او از سرداران جنبش مشروطه ایران، ملقب به سردارملی است که با ایستادگی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز جانفشانیهای بسیار کرد.
وی فرزند حسن قراچهداغی در منطقه "ارسباران" بود که سوابق زندگی او در دوران کودکی و نوجوانی تا درگیریهای جنبش مشروطه چندان معلوم نیست.
او و دو برادر بزرگترش اسماعیل و غفار از کودکی به تیراندازی و اسب سواری علاقه داشتند و در این میان اسماعیل فرزند ارشد خانواده با سرکشیهایش سبب شد تا سرانجام و در پی اعتراض بهحاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شود. گفته شده، اسماعیل به ارتباط و پناه دادن بهفردی بهنام قاچاق فرهاد که از مخالفان و ناراضیان بود، متهم و کشته شد.
این امر کینهای در دل ستارخان بهوجود آورد که بعدها به تقویت روحیه مقاومتش در برابر قاجار کمک کرد. ستارخان بههمراه خانواده خود بهتبریز رفت و در محله امیرخیز اقامت گزید و در زمره لوطیان تبریز قرارگرفت.
وی مدتی جزو سواران حاکم خراسان بود، سپس به توصیه رضاقلیخان
سرتیپ، وارد خدمت قراسوران "ژاندارمری" شد و حفاظت راه مرند و خوی به او محول گردید. چندی بعد، مظفرالدین میرزا "ولیعهد" به او لقب خانی داد و از تفنگداران ولیعهد در تبریز شد ولی بنابر عادت لوطیگری در یکی از درگیریهای خود با مأمورین محمدعلی میرزا "ولیعهد" در تبریز، مورد تعقیب قرار گرفت.
در سال ۱۳۲۵ق انجمن ایالتی آذربایجان برای رشادتهای ستارخان و باقرخان به آنان لقب سردارملی و سالارملی اعطاء کرد.
با شروع انقلاب مشروطه در تهران و گسترش آن در سراسر کشور، مجاهدین و آزادیخواهان آذربایجانی و قفقازی به فرماندهی ستارخان و باقرخان بهحمایت از مشروطیت قیام کردند و در مقابل قوای ۳۵ تا ۴۰ هزار نفری اعزامی از مرکز و خوانین محلی به فرماندهی عبدالمجیدمیرزا عینالدوله که برای سرکوبی قیام تبریز اعزام شده بودند بهشدت مقاومت کردند و از تسلط آنها بهشهر ممانعت کردند.
تبریز بهمدت ۱۱ ماه توسط قشون دولتی محاصره شد و از ورود آذوقه بهشهر جلوگیری بهعمل آمد. زندگی بر مردم بسیار سخت و طاقت فرسا شد.
نهایتاً با وساطت قنسولهای روس و انگلیس و موافقت دولتهای طرفین عدهای از قوای روسیه بهتبریز وارد شدند و راه جلفا را برای ورود آذوقه باز کردند. در نتیجه محاصره شهر بهپایان رسید و سربازان دولتی و خوانین محلی مخالف مشروطیت از اطراف تبریز دور شدند. بدین ترتیب نقشی که ستارخان و باقرخان در دفاع از مشروطه و تبریز داشتند بهپایان رسید.
با حضور سربازان روسی در تبریز موقعیت برای ستارخان و باقرخان سخت و خطرناک شد. آنها به اتفاق جمعی دیگر از سران آزادیخواه به قنسولگری عثمانی پناهنده شدند. سپس تحت فشار روسها و بنابر دعوت آیتاله محمدکاظم خراسانی، بههمراه جمعی از مجاهدین در روز هشتم ربیعالاول ۱۳۲۸ق بهتهران مهاجرت کردند. در تهران استقبال شایانی از آنان بهعمل آمد و از طرف مجلس شورای ملی مورد تجلیل قرار گرفتند و دو لوح نقرهای طلاکوب به ستارخان و باقرخان اهدا شد و برای هر کدام ماهیانه مبلغ هزار تومان مقرری از طرف مجلس تعیین شد و در باغ اتابک "محل فعلی سفارت روسیه" اسکان یافتند.
در جریان ترور آیتاله بهبهانی، دولت مشروطه تصمیم بهخلع سلاح گروههای مسلح گرفت، ستارخان با این امر مخالفت کرد و باقوای دولتی بهجنگ پرداخت. در این جنگ پای او تیر خورد و تسلیم شد و ۳۰ تن از نیروهای وی کشته و ۳۰۰ تن اسیر شدند.
آرامگاه وی در باغ طوطی شهر ری است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ستارخان، د
Telegram
attach 📎