Telegram Web Link
💢اقتداء غلات و پیروان خصیبی علیه ما علیه به یزیدیان


میمون بن قاسم الطبرانی خلیفةِ خلیفة خصیبی در شام و از بزرگترین شراح آثار خصیبی، در کتاب مجموع الاعیاد خود چنین می‌آورد:

🔥روز عاشورا روز عید و فرح و سرور است که عوام شیعه در عاشورا مشکی می‌پوشند و محزون هستند. اما اهل توحید (کسانی که مقرّ به الوهیت و خالقیت (اسم) معصومند) عاشورا را مسرورند و متبرک می‌دانند و روز بهجت و خوشحالی ایشان است. زیرا در روز عاشورا امام حسین علیه السلام کشته نشد، بلکه مشبّه شدند و این روز روز غیبة اسم سابق و ظهور اسم لاحق است و باید به وحدانیت علی بن حسین سلام الله علیهما(الوهیت ایشان)مقرّ بود که شرط توحید غلات است سپس به شعری از خصیبی استناد میکند که میگوید

و باکیا یبکی علی ربه
لست بحمدالله من حزبه
‼️الحمدلله من از کسانی نیستم که بر ربّ خود یعنی امام حسین علیه السلام گریه میکند

یبکی علی المقتول فی کربلاء
لا خفف الرحمن عن کربه
‼️کسانی که برای امام حسین علیه السلام گریه میکنند خداوند به مشکلات و اندوهشان بیافزاید(لاخفف دعای بشرّ است)

قلت له لا تبک
‼️به شیعیان محزون و دلشکسته میگویم گریه نکنید

#خصیبی_دشمن_عزاداری

🆔@Arshvetashih
برهان استحاله خلق لا من شیء برای مخلوقات



🌐اینستاگرام مدرسه کلام
🌐تلگرام مدرسه کلام
برهانِ استحاله خلق لا من شیء برای مخلوقات

سوال: آیا انجام خلق لا من شیء توسط یک موجود مقداری و دارای اجزاء مانند انسان یا فرشته و... مُحال است؟

۱. پاسخ اجمالی: بله. مُحال است؛ خلق لا من شیء یعنی خلق بدون استفاده از چیزی، ماده اولیه ای یا مایه گذاشتن از ذاتِ خودِ خالق، صرفا در رابطه میان خدای(غیرمقداری) و جهانِ مقداری و برای ایجادِ اشیاء جهانِ متجزی ثابت است و نه غیر آن و دلایلِ عقلی و نقلی معتبر بر آن گواهی دارد. در این پست ما تلاش میکنیم دو برهان بر مُحال بودن خلق لا من شیء توسط غیر از خداوندِ متعال تقریر کنیم.


۲. پاسخِ تفصیلی سوال:

الف. استدلالِ اول:

موجودِ متجزی مانند انسان و فرشته اگر بخواهد چیزی خلق کند، یعنی با اعمالِ قدرت خود بخواهد چیزی پدیدآورد از سه حالت و فرض خارج نیست:

١. از قدرت ها و انرژی های درون خود خلق میکند.
٢. از ماده ای که در اختیار او قرار داده اند، خلق میکند‌.
٣. لا من شیء خلق میکند.

در صورتِ اول و دوم "قدرتِ" بر خلق محدود است. یعنی به تناسبِ مقدارِ معینِ انرژی و ماده ای است که فرد در اختیار دارد.
اما در مورد سوم "قدرتِ بر خلق محدود نیست" چون از شئ عددی و مقداری(انرژی و ماده) برای ساخت و ساز مایه گذاشته نشده؛ موجودی قدرتش محدود نیست که "متجزی" نباشد. فتامل.

به عبارت دیگر، موجودی که از قدرتِ خود برای خلقت مایه می گذارد می تواند به اندازه قدرتِ خود خلق کند(فرض اول)، و موجودی که از ماده ای که در اختیار دارد برای خلقت مایه می گذارد می تواند به اندازه همان ماده خلق کند، مثلا با بوم رنگ و قلم نمی تواند ساختمانِ واقعی بسازد(فرض دوم).

اما اگر بخواهد لا من شئ خلق کند چون از چیزی مایه نگذاشته، قدرتش قابل زیاده و نقصان نیست(فرض سوم)؛ به عبارت اُخری، اگر برای خلقت از چیزی استفاده شود، به ظرفیتِ همان چیز می توان خلق کرد، و به زیاده و نقصان آن چیز، ظرفیتِ خلقت هم بالا پایین می شود. اما وقتی در خلقت از چیزی استفاده نشود یعنی لا من شیء باشد، دیگر زیاده و نقصان معنایی ندارد چون از چیزی نیست که آن چیز زیاده و نقصان بپذیرد.

خلاصه: خالق لا من شیء موجودی است که ایجاد تمام حدود برای آن علی السویه است و چنین قدرتی زیاده و نقصان پذیر نیست. مخلوق، محدود است و قدرتش هماره قابل زیاده و نقصان است، پس خالق لا من شیء نتواند بود.

نتیجه: در نتیجه خالق لا من شیء قدرتش بر خلق کردن محدود نیست و وقتی محدود نباشد عددی هم نیست وقتی قدرت عددی نباشد، ذات چنین خالقی هم عددی و متجزی نیست. و ما میدانیم تنها ذاتِ بدون اجزاء و مقدار و غیر عددی که قدرتش عین ذات اوست همانا ذات خداوند متعال میباشد و تمام مخلوقاتِ خداوند مانند انسان، فرشته و ... ذاتی مقداری و حادث دارند و قدرتشان دارای زیاده و نقصان بوده و متجزی میباشد.

ب. استدلالِ دوم:

ما به بداهت میدانیم که تمام مراحل انجام یک فعل توسط مخلوق از تحلیل و ارزیابی های ذهنی تا تصمیم گیری و صدور فرمان به بدن و انتقال انرژی توسط جوارح و در نتیجه اعمالِ قدرت مستلزم تغییر در ذات موجود متجزی است.

حال دو فرض را مطرح میکنیم: موجودِ متجزی و مقداری برای ایجاد چیزی:

۱. یا در درون ذاتش تغییری ایجاد نمیشود. اگر موجود متجزی، بدون تغییر درونی(اعمالِ قدرت) چیزی را لا من شیء بخواهد به وجود آورد، لازمه اش "معلولِ بدون علت" است؛ زیرا در این فرض در حقیقت اعمال قدرتی توسط فاعلِ متجزی صورت نگرفته است؛ و تحقق معلول بدون علت مُحال است.

۲. یا در درون ذاتش تغییری ایجاد میشود. اگر با اراده و حرکت درونی(اعمالِ قدرت) چیزی ایجاد میکند، آن معلول با علت رابطه ذاتی خواهد داشت و پیدایش معلول با مایه گرفتن از ذاتِ علت خواهد بود؛ که در این صورت خلقت انجام شده یک خلق من شیء است و نه لا من شیء(فتامل!) و اگر بگوییم رابطه ذاتی ندارد باز مستلزم معلول بدون علت است. اما باید توجه داشت نفس همین اشکال در مورد خدای متعال وارد نیست، چون او ذاتی مجرد و منزه از حرکت و سکون و حالات و قبل و بعد است تا گفته شود خداوند برای انجام فعل نیازمند حرکت درونی میباشد.

@madraseh_kalam
2024/09/29 17:34:33
Back to Top
HTML Embed Code: