Telegram Web Link
💠آیا خداوند وصف و شناخته میشود ؟

@towards_the_truth
معرفة الله تعالی بالله
《شناخت خداوند به خودش 》
به چه معناست ؟

@towards_the_truth
«معرفة الله تعالی بالله» یا شناختِ خداوندِ متعال به خودش، به چه معناست؟!

برای درکِ بهترِ این مفهومِ روایی، مقدماتی را بیان میکنیم:

۱. مقدمه اول: آنچه ما از وجودِ خودمان و جهانِ پیرامونمان در مرتبه اول میشناسیم و توقع میرود بشناسیم. همان موجوداتِ مرکب، متغیر، متحول، دارای اجزا و ابعاد هستند! مانند سنگ ها، درختان، کره ماه، خورشید و بسیاری دیگر از پدیده هایی که اجزاء و ترکیب آنها و تغییراتشان را در ذهنمان ترسیم میکنیم و یا اثرِ ترکیب در آنها وجود دارد.
ما نسبت به چنین پدیده هایی دو نوع شناخت داریم؛ یعنی هم وجود آنها و اوصاف و ویژگی هایشان را عقلاً اثبات و بررسی میکنیم و هم غالباً تصویر و ترسیمی از اشکال و ابعاد و حالات آنها در ذهن خود داریم.

۲. مقدمه دوم: موجودِ واحدِ حقیقی(خدا) که حقیقتا وجود دارد اما مرکب و متجزی و زمانی و مکانی و جسمانی نیست. به خودیِ خود و بدون قرینه و هدایت ذهنی شناخته نمیشود؛ یعنی نه قابل مشاهده است و نه میتوان مورد تجربه و تجزیه قرار داد. حال سوالی مطرح میشود و آن اینکه پس از کجا و چطور باید چنین موجودی را شناخت؟!

۳. در پاسخ باید گفت که، موجودِ واحدِ حقیقیِ غیر مقداریِ فراتر از زمان و مکان با تعلیمِ خودِ این موجود شناخته خواهد شد. یعنی آغاز این شناخت به تعلیم خود اوست و او ادله شناختِ خودش را از طریقِ وحی به انبیا، به ما تعلیم می دهد و عقل ما را به شناخت و التفات به خودش هدایت میکند. لذا در روایات گفته شده خدا به خودش شناخته میشود، یعنی به تعلیمِ خودش، ما او را میشناسیم و به چنین حقیقتِ والایی پی میبریم.

۴. معنای دیگر این مفهوم آن است که تمام اشیاء جهان دارای امثال و نظایر هستند و یا عقلاً چنین فرضی برای آنها می رود. شناختِ موجوداتِ مقداری با مثال زدن و مثال و مانند آوردن تا اندازه ای ممکن است. مثلاً برای شناختِ کره زمین نمونه کوچکی از آن ساخته میشود و به افراد نمایش داده می شود. اما ذاتِ غیر مقداریِ خداوند، هیچ شبیه و نظیر و شکل و مانندی ندارد. بنابراین چنین موجودی به وحی از جانبِ خود شناخته میشود و نه به مثال و شکل و تشبیه به سایر اشیاء، لذا در روایات گفته شده است خدا را متناسب با ذاتِ ربوبیی خودش بشناسید و وصف کنید.

۵. ابزارِ شناختِ خداوند و مخاطبِ تعالیمِ توحیدی انبیا و ائمه، عقلِ انسان میباشد. عقل حکم به وجود خداوندی برتر از اشیاء میکند و در عین حال صفات و حالات مقداری را از او نفی میکند. اینکه مکاتبی تبهکار با کنارگذاشتنِ حکمِ عقل، مفهومِ روایی «معرفة الله تعالی بالله» را به معاینه و شهودِ ذات الهی و بی ارزش دانستنِ اثباتِ عقلیِ خداوند معنا میکنند، فاقدِ محتوا بوده و مخالف مبانی توحیدی اهل بیت علیهم السلام و عقل بیّن میباشد.

@towards_the_truth
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️توضیح روایت: «نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ
صنائعُنا».

استاد بزرگوارسید قاسم علی احمدی


#غلات #کلیپ


@madraseh_kalam
💚خورشید منظومه‌ی ظلمانیم طلوع کن


🌱امام سجّاد علیه السلام فرمودند:

🟢 برای قائم ما دو غیبت است (غیبت صغری و غیبت کبری) یکی از آن دو، طولانی‌تر از دیگری است ... که آنقدر طول خواهد کشید تا اکثر معتقدین به ولایت (شیعیان) از (عقیده درست) دست برمی‌دارند
در آن زمان کسی بر امامت و ولایت او ثابت قدم و استوار نمی‌ماند، مگر آن که یقینش را قوی و معرفتش را صحیح سازد و در دلش، نسبت به حکم و قضاوت ما هیچ‌گونه گرفتگی و کراهتی احساس نکند و تسلیم (محض در برابر دستورات) ما اهل‌بیت (علیهم السلام) باشد


📗کمال الدین و تمام النعمة ج۱ ص۳۲۴


🍃مرا بدون تو حالی برای شادی نیست
🍃شبیه بچه یتیمان به وقت روزِ پدر
اکتسابی یا اضطراری بودن معرفت خداوند!
از دیدگاه بزرگان امامیه

🖌قسمت یک

@towards_the_truth
مدرسه کلام
مرحوم شیخ مفید و مقوله سماع 🌐اینستاگرام مدرسه کلام 🌐تلگرام مدرسه کلام
مرحوم شیخ مفید اعلی الله مقامه الشریف و "مقوله سماع"


📌 معاندینِ مکتب حقّ امامیة از آنجا که در مباحث علمی ضعف و قصور دارند مشاهده می‌کنیم که با تخریب عالمان دینی و طرق راهیابی به مبانی و اصول اهل البیت علیهم السلام جهالت و نادانی خود را در خفاء و حجاب مستور نگاه می‌دارند مبادا که بی‌خردی ایشان عیان گردد


• از جمله عالمانی که از سوی ایشان مورد اتهام و اهانت است مرحوم شیخ مفید رضوان الله علیه است که به بدترین اوصاف حرمت ایشان را هتک می‌کنند

❗️اساسی ترین اشکال این جماعت از خدا بی‌خبر به مرحوم مفید این است که: ⟨⟨ایشان تابع مکتب کلامی معتزله بوده و تمام روایات شیعه را با عقل ناقص خود مردود می‌داند⟩⟩


🔆 باید دانست که مکتب کلامی شیعه منهج و روشی روشن دارد که با تمامی مناهج ممتاز و متغایر است. اصول و قواعد آن برگرفته از علوم اهل البیت علیهم السلام است و برخلاف ادعای تهمت زنندگان ایشان «عقل را مستقلا کافی در استنباط نمی‌دانند بلکه رجوع به گفتار حجج ع الهی را امری واجب و ضروری می‌شمارند»  لذا در این جهت فرق مبنایی عظیمی است میان مکتب امامیه و معتزله. مطابق با استقراء و احصاء ناقص حقیر مدرسه کلامی امامیه با معتزله در ۸۰ مبنا و اصل اعتقادی اختلاف جدی دارد که هرکدام فروعات بسیار پیدا می‌کند ◀️ با رجوع به آثار مرحوم مفید ره وجود این تغایر آشکار می‌گردد. برخی از مناظرات و اختلافات مورد بحث ایشان را می‌توانید در کتاب «الفصول المختارة» پیگیری کنید. 

🖌 بله ممکن است مشترکاتی میان دو قوم موجود باشد لکن این بدین معنا نیست که امامیه لابدّا پیرو معتزله است و مبنای خود را از ایشان اخذ کرده باشد. بقول مرحوم علامه حلی ره: (( قالت الامامیة و متابعوهم من المعتزلة / نهج الحق و کشف الصدق ص۷۲_۷۳)) امکان این هست که معتزله در برخی قواعد خود متابع امامیه باشند اما متکلمین امامیه تابع حجت خود و معصومین علیهم السلام هستند لذا مکتب کلامی ایشان مستقل است نه اینکه ساختاری تقلیدی داشته باشد


🖋 با بررسی آثار امام معتزله "قاضی عبدالجبار" به این نتیجه می‌رسیم که ایشان عقل را بدون دستیار و یاور معصوم قادر بر استنباط و فهم نخستین تکلیف می‌دانند [ برای اطلاع از بحث تکلیف نخستین رجوع کن ⬅️ شرح الاصول الخمسة ص۳۹ ]

• امّا این نگرش (استقلال عقل) دقیقا بر خلاف مذهب و اسلوب کلامی شیخ مفید رحمه الله است. ایشان در کتاب "اوائل المقلات" خود تصریح می‌کند:

° واتفقت الإمامية على أن العقل محتاج في علمه ونتائجه إلى السمع و أنه غير منفك عن سمع ينبه العاقل على كيفية الاستدلال، وأنه لا بد في أول التكليف وابتدائه في العالم من رسول، ووافقهم في ذلك أصحاب الحديث. وأجمعت المعتزلة والخوارج والزيدية على خلاف ذلك، وزعموا أن العقول تعمل بمجردها من السمع

🔼 می‌فرماید: اتفاق مذهب امامیة بر این است که عقل در علم و نتائج خود محتاج (سمع = شنیداری از معصوم و اخذ علم از ایشان) است و اجماع معتزله بر این است که عقل مجرد از رجوع به معصوم قادر بر عملیات علمی است

📚اوائل المقالات ص۴۴

🖊 فرق میان این دو دیدگاه در تحدید حوزه قدرت عقل واضح است. شیخ مفید ره استقلال عقل از سمع وحی را جائز نمی‌داند و مطابق با گفتار ایشان عقل از سمع جدایی ناپذیر است و تکلیف جز از طریق پیامبران ص حاصل نمی‌شود. اما امام معتزله قاضی عبدالجبار برخلاف مفید ره و مکتب امامیه رجوع به شریعت و سمع را حتی ممکن نمی‌داند و عقل را در این باب مستقل از وحی به حساب می‌آورد. رجوع کن ⬅️ قاضی عبدالجبار | المغنی فی ابواب التوحید و العدل ج۱۱ ص۲۹۳


بر این اساس سستی این ادعاء که «مرحوم مفید صرفا با عقل خود روایات را رد می‌کند» آشکار میگردد. چرا که شیخ مفید ره انفکاک عقل از سمع را جائز نمی‌داند و هرگز عقل را مستقل از وحی نمی‌شمارد (بر خلاف معتزله) . اینکه در دستگاه حدیثی ایشان حکایتی مقبول به روایت نباشد و یا خبری اصلا به مدرسه ایشان راه نیابد هیچ ربطی به این مدعی سخیف مذکور ندارد. ای چه بسا که خبری متصلا مسندا و متواترا برای ایشان ثابت نشده است و یا از جانب معصوم ع خود را مامور به اخذ از ثقه می‌داند و فی الحال وثاقت راوی برایش ثابت نیست و یا منقولات را محفوف به قرائن معتبره نمی‌داند. به هر روی عملیات استنباطی شیخ ره ناظر به وجوب لحاظ سمع است و اتکای عقل بر آن را یقینی می‌داند.


🌐اینستاگرام مدرسه کلام
🌐تلگرام مدرسه کلام
2024/09/29 17:27:42
Back to Top
HTML Embed Code: