Telegram Web Link
[email protected]
910.6 KB
📚 Mrs Dalloway
By νiгցiռiՁ աօօlբ
👍3
📚 خانم دَلُوِی

 رمانی نوشتهٔ ویرجینیا وولف است. این اثر که به شیوهٔ جریان سیال ذهن نوشته شده، برگرفته از داستان کوتاه «خانم دلووی در خیابان باند» و داستان ناتمام «نخست‌وزیر» است. خانم دلووی در سال ۲۰۰۵ از سوی مجله تایم در میان ۱۰۰ رمان برتر انگلیسی‌ زبان از سال ۱۹۲۳ قرار گرفت.
2
📚 خانم دلوی


▪️کتاب خانم دلوی، رمانی است نوشته ی ویرجینیا وولف که یک روز از زندگی زنی اشرافی به نام کلاریسا دلوی را در انگلستان پس از جنگ جهانی اول روایت می کند. در داستان این رمان که از دل دو داستان کوتاه به وجود آمده، کلاریسا در حال آماده شدن برای مهمانی ای است که عصر همان روز به میزبانی خودش برگزار خواهد شد. داستان به منظور ایجاد تصویری بی نقص از زندگی کلاریسا و ساختار اجتماعی انگلستان در زمان میان دو جنگ جهانی، به طور مکرر در زمان به جلو و عقب رفته و از ذهن و زبان شخصیت های گوناگونی روایت می شود. به عقیده ی بسیاری از منتقدین، رمان خانم دلوی، دربردارنده ی برخی از زیباترین، پیچیده ترین و بدیع ترین جملاتی است که تا به حال به زبان انگلیسی نوشته شده است و همین موضوع، دلیلی محکم برای خواندن این کتاب است.

قسمت هایی از کتاب خانم دلوی:


▪️ خانم دلوی گفت که گل را خودش می خرد. آخر لوسی خیلی گرفتار بود. قرار بود درها را از پاشنه درآورند، قرار بود کارگران رامپلمیر بیایند. خانم دلوی در دل گفت، عجب صبحی، دل انگیز از آن صبح هایی که در ساحل نصیب کودکان می شود. چه چکاوکی! چه شیرجه ای! آخر همیشه وقتی، همراه با جیر جیر ضعیف لولاها، که حال می شنید، پنجره های قدی را باز می کرد و در بورتن به درون هوای آزاد شیرجه می زد، همین احساس به او دست می داد. 

 ▪️صداقت احساسش به سلی مثل احساس آدم به یک مرد نبود. بی هیچ چشمداشتی بود، و به علاوه کیفیتی داشت که فقط بین زنان امکان پذیر بود؛ بین زنانی که تازه بالغ شده اند. از جانب او حمایتگرانه بود. 

 ▪️او در نظر پیتر، احساساتی به نظر می رسید. همین طور هم بود. چرا که به این نتیجه رسیده بود که تنها چیزی که ارزش گفتن دارد، احساسات آدم است. باهوش بودن احمقانه بود، آدم باید خیلی ساده احساسش را بیان می کرد. 
#ادبیاتانگلیسی #رمان #ویرجینیا_وولف
👍2
📝 بررسی داستان:


💭 در سال ۱۹۲۵، در یکی از پربارترین دوره‌های تاریخ ادبیات انگلیسی، ویرجینیا وولف با فاصله‌گیری از جریان غالب رمان‌نویسی آن دوره شاهکاری بی‌نظیر را خلق می‌کند. وولف در این رمان، گویی در دریاچه‌ای عظیم با پریدن از سنگی به سنگی دیگر، بر سطوحی لیز، ناهموار و ناپایدار؛ از تصویری به تصویری دیگر، از فکری به فکری دیگر، از استعاره و تشبیهی به استعاره و تشبیهی دیگر گریز میزند. خانم دلوی با آنکه جریان یک روز کامل در ماه ژوئن، در راه آماده شدن برای یک مهمانی طبقه متوسطی انگلیسی را بیان میکند اما با خود در بردارنده‌ی نقدهایی به لایه‌های مختلف اجتماع است. هر یکی از شخصیت‌ها و وقایع رمان خانم دلوی نماینده قشری از جامعه، جریانی، واقعه‌ای تاریخی، و یا ارجاعاتی مهم و بحث برانگیز هستند. از این روست که رمان چند صدایی خانم دلوی را نباید از یک بعد بررسی کرد و در طی این سالها نیز از منظرهای مختلفی بر آن نقد و بررسی نوشته شده است. ویرجینیا وولف که یکی از مهم‌ ترین نویسندگان مدرنیست و فمینیسم بوده است این اثر را تحت تاثیر اولیس جیمز جویس و تی.اس.الیوت نوشته است. و علاوه بر آنکه خودش در یادداشت‌‌هایش اذعان میکند در این رمان صدای خود را پیدا کرده منتقدان نیز بر همین باورند. خانم دلوی با استفاده از جریان سیال ذهن نوشته شده است. سبک او واکنشی به سبک روایی ادبیات بسیار محبوب ویکتوریا بود که خطی و جبرگرایانه بود. همچنین از تاثیرات جویس و مارسل پروست از زمان و روانشناسی برای ایجاد شخصیتهای پویا بهره برد. رمان خانم دلوی با نامهای خانم دلوی یا خانم دالاوی با ترجمه‌های مختلفی در این این سالها به چاپ رسیده است.

هرآنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود!


💭 دوره‌ی تاریخی که رمان خانم دلوی در آن اتفاق می‌افتد درست مدتی پس از جنگ جهانی اول در انگلیس است. بریتانیا یک امپراتوری شکست‌ ناپذیر و قدرتمند بود که جنگ جهانی اول همچون ضربه‌ای سخت بر پیکره‌اش، ارزش‌های نو و کهنه را در مقابل هم قرار داد و سنت‌‌های دیرپای گذشت را به احتضار طلبید. گرچه سربازان انگلیسی در ظاهر پیروز شدند، اما میزان خسارات جانی که به نسل پرشماری از جوانان این سرزمین وارد آمد انکارناپذیر است. و در واقع این پیروزی به قیمت خسارات سنگین جانی و در خطر قرار گرفتن ارزش‌های کشوری بود که تا پیش از این در قدرتمندی و استواری آن شکی نمی‌رفت. در پایان این کشتار عظیم شهروندان ایمان قبلی خود را به قدرت و تزلزل‌ ناپذیری این امپراتوری از دست دادند و نظام طبقاتی انگلیس در آستانه‌ی فروپاشی قرار گرفت. همزمان با این جریانات در رمان نیز شاهد آن هستیم که چگونه از بین رفتن این ارزش‌ها با یادآوری شخصیت‌ها درباره گذشته‌ای پرشکوه و شکست‌های زندگی شخصی‌شان نمود پیدا می‌کند. سپتیموس، سربازی به جا مانده از جنگ است که با آنچه جنگ برای جامعه به ارمغان آورده و آنچه از سر گذرانده کنار نمی‌آید، گویی دیواری از اجساد میان او و جامعه را پر کرده است، چنان که نمیتواند به ارز‌ش‌های این جامعه تن دهد و کم کم آگاهی خود را به امور از دست می‌دهد. سرانجام نیز با پرت کردن خود از میله‌های حصار گویی فریادی بلند در میان مرزهایی میکشد که انسان‌ها ساخته و پرداخته‌اند و به بهای برپا ماندن نظام‌های سیاسی -اجتماعی شهروندان را قربانی می‌کنند. او نماینده آن چیزی است که جنگ بر جای گذاشته و رفتار روانپزشکان با او نشان از آنکه چگونه همین نظام‌ها مسئولیت تبعات جانی و روانی این جنگ‌ها را بر عهده نمی‌گیرند. او که احساساتش را پس از مرگ هم‌رزمش سرکوب کرده است اکنون به جامعه بازگشته و دچار اضطراب پس از سانحه PTSD شده است.

زمان گذشت و ساعت چهاربار نواخت!


💭 رمان خانم دلوی در ابتدا قرار بود با نام «ساعتها» به انتشار برسد. اما حتی تغییر در نام آن نیز نافی آن نیست که «زمان» تا چه اندازه در این رمان عنصری قدرتمند و پررنگ است. بیگ بن یک بنای تاریخی مهم لندن است، اما نقش آن در رمان پیچیده است. بیگ بن با نواخت‌های گاه و بی‌گاهش اجازه نمی‌دهد کسی گذر زمان را فراموش کند. با بیگ بن، وولف به خواننده یادآوری می‌کند که دقت، برنامه‌ریزی و ریتم زندگی روزمره چقدر برای سنت زندگی انگلیسی مهم است. زمان در زندگی همه شخصیت‌ها نقش مهمی دارد، خاطراتی که از زبان ضمیر ناخودآگاه آنها می‌شنویم مانند آونگی بین گذشته و حال در نوسان است. پیتر والش نمی‌تواند روزهای بورتون و عشقش به کلاریسا را ​​فراموش کند. کلاریسا از گذشت زمان و اجتناب‌ ناپذیری پیری و مرگ می‌ترسد. سپتیموس از اختلال استرس پس از سانحه رنج می‌برد‌، و این باعث می شود که آنچه را تجربه کرده فراموش نکند و به تعبیری آینده اش را از او بگیرد.بیگ بن یک یادآوری فیزیکی و شنیداری بزرگ از همه این مسائل پیرامون زمان است.
#ادبیات_انگلیسی #بررسی #داستان
👍1
🔸νiгցiռiՁ աօօlբ


▫️Adeline Virginia Woolf (25 January 1882 – 28 March 1941) was a British writer, considered one of the most important modernist 20th-century authors and a pioneer in the use of stream of consciousness as a narrative device.
#Novel #VirginiaWoolf
🥰2👍1🔥1
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
🔸νiгցiռiՁ աօօlբ ▫️Adeline Virginia Woolf (25 January 1882 – 28 March 1941) was a British writer, considered one of the most important modernist 20th-century authors and a pioneer in the use of stream of consciousness as a narrative device. #Novel #VirginiaWoolf
🔸ویرجینیا وولف

▫️آدلاین ویرجینیا وولف (۲۵ ژانویه ۱۸۸۲ - ۲۸ مارس ۱۹۴۱)، بانوی رمان‌نویس، مقاله‌نویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی بود که آثار برجسته‌ای چون خانم دالووی (۱۹۲۵)، به سوی فانوس دریایی (۱۹۲۷) و اتاقی از آن خود (۱۹۲۹) را به رشته تحریر درآورده‌ است.

▫️ویرجینا وولف در سال‌های بین دو جنگ جهانی از چهره‌های سرشناس محافل ادبی لندن و از مهره‌های اصلی انجمن روشنفکری بلومزبری بود. او در طول زندگی بارها دچار بیماری روانی دوره‌ای شد و در نهایت در سال ۱۹۴۱ به زندگی خود پایان بخشید.

▫️ویرجینیا وولف در گذار از عصر «زنان فرشته گون خانه دار» به دوران «بیداری زنان» زندگی می کرد: گذر از پایان دوره ی ویکتوریایی به عصر مدرن. او نویسنده ای بود که کلمات را به منظور بیان هیجان، درد، زیبایی و وحشت از عصر مدرن به کار می گرفت. 

▫️ویرجینیا در سال 1882 به دنیا آمد. او زنی توانا و پرشهامت بود که چون قایقرانی بی ادعا، آثارش را بر امواج پر تلاطم ادبیات قرن نوزدهم سوار کرد. وولف، به درستی جایگاه خود را به عنوان نویسنده ای مدرنیست دریافته بود.

#رمان #ویرجینیاوولف
👍3🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧡 ⃟○𝔄 𝔱𝔯𝔢𝔢 𝔴𝔦𝔱𝔥 𝔰𝔱𝔯𝔬𝔫𝔤 𝔯𝔬𝔬𝔱𝔰
𝔩𝔞𝔲𝔤𝔥𝔰 𝔞𝔱 𝔰𝔱𝔬𝔯𝔪.
━───⇆

  
درختی ڪه ریشه قوی دارد
به طوفان میخندد.
👍4👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍1
🎧 Chris Rea
🎼 ᶤ ᶜᵃᶰ ʰᵉᵃʳ ʸᵒᵘʳ ʰᵉᵃʳᵗ ᵇᵉᵃᵗ
1🔥1
@RomanceMusic
Chris Rea_I Can Hear Your Heartbeat
ᶤ ᶜᵃᶰ ʰᵉᵃʳ ʸᵒᵘʳ ʰᵉᵃʳᵗ ᵇᵉᵃᵗ 🎸
2
🎼 ᶤ ᶜᵃᶰ ʰᵉᵃʳ ʸᵒᵘʳ ʰᵉᵃʳᵗ ᵇᵉᵃᵗ

🎧 Chris Rea

🩷In the silence of a high street
In the wisper in the night
From the darkness of the empty hours
To the early morning light

❤️From the hustle down on the Main Street
With all its lights so bright
To the trucker on the highway
Pressing through the night

🧡I can hear your heartbeat
I can hear your heartbeat
Girl the sound of you is so sweet

💛I'm in a European disco
And it's thumping up the beat
There's a jukebox in a cafe
Where the younger ones can meet

💚We got freezing Coca-Cola
We got anything you want
I, I can feel that back beat, yeah
Girl, but it's you that sings the song

🩵'Cause I can hear your heartbeat
Yeah, I can hear your heartbeat
Girl, the sound of you is so sweet
To me

💙And I'm sailing on your wind song
Oh, I can feel the summer breeze
You've got me walking on my tiptoes
You've got me standing on my knees

💜From the mills way down in Pittsburgh
To the clubs of gay Paris
Ah, no matter where I roam, girl
You can always get to me

🩶'Cause I can hear your heartbeat
Yeah, I can hear your heartbeat
Girl, the sound of you is so sweet
To me

🤍Oh, I can hear your heartbeat
Yeah, I can hear your heartbeat
Girl, the sound of you is so sweet
To me

🤎Yeah, I can hear your heartbeat
Oh, I can hear your heartbeat
Girl, the sound of you is so sweet
To me
#music #ChrisRea
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸Albert Camus

•Born: November 7, 1913
•Died: January 4, 1960
•Occupation: Author
4🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍1🔥1👏1
2025/09/14 23:17:57
Back to Top
HTML Embed Code: