ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
رمز گشائی برخی از مفاهیم این شعر: ▫️عنوان شعر خطاب به “بابا” است، یعنی daddy. شاید از روی قصد شاعر این عنوان را انتخاب کرده است و نه father. تفاوت این دو لغت که یک معنی میدهند در این است که واژه اولی کمی صمیمی و خودمانیتر است، و دومی عنوانی است که بیشتر…
▫️در مقابل بابا، سیلویا خود را همچون یهودی سرگردانی میبیند که از ظلم پدر گریخته است و به اردوگاه فرستاده شده است. خانواده مادری او از کولیهای اروپائی است و از هر دو جهت او در مقابل پدرش قرار گرفته است. این که آیا پدر او، آن طور که شاعر میگوید آشکارا در جنگ جهانی دوم طرفدار نازی بوده، معلوم نیست. البته گزارشی از ملاقات اف بی آی با او در روزنامه گاردین که پس از سالها چاپ شد، احتمالاً نشانگر تمایل او به آلمان نازی است.
▫️خود سیلویا پلات در مصاحبه با بی بی سی در مورد این شعر میگوید: “این شعری است درباره دختری با عقده الکترا. پدرش مرده است، در حالی که دختر فکر میکرده او خدا است. موقعیت دختر پیچیده است، چرا که از یک طرف فکر میکند پدرش نازی است، و از طرف دیگر مادرش احتمالاً منشاء یهودی دارد. این تضاد در زندگی دختر بهم گره خورده و به صورت یک رابطه فلج کننده در آمده است. او میبایستی تمثیلهای ترسناک و وحشتناکی را بکار برد، قبل از آنکه بتواند خود را از این رابطه پیچ در پیچ برهاند”. مشخص است که پلات تمامی تمثیلهائی که در مورد پدر خود (و احتمالاً مادر) بکار برده است برای نشان دادن دراماتیک بودن این رابطه است و لزوماً با واقعیت زندگی پدر و مادرش مطابقت ندارد. پدر او در کودکیِ سیلویا میمیرد. ولی او از پدر تصویری از استبداد زمانه (نازی ها) و شوهرش (تد هیوز) را مستفاد می کند. او را بعنوان نازی و یک مستبد روشنفکر قلمداد میکند با عشق به نیمکت شکنجه و و وسایل شکنجه ( پیچ و مهره ها). پدر او گویا از مرض قند میمیرد. استعاره انگشت پای او که همچون فُک تنومند سواحل سانفراسیسکو ورم کرده است، شاید در رابطه با دوران آخر زندگی پدر است.
▫️بجز پدر، شوهر مستبد او هم از حمله شاعر در امان نمیماند. در بخش آخر شعر، سیلویا او را همچون پدر مستبد زورگوئی میداند که زندگی او را به تباهی کشانده است. دو مرد، یکی بابا و دیگری شوهر، هر دو زورگو و مستبد، که زندگی او را خراب کردهاند. هر دو تمثیلهائی ار پدران زمانهاند. هر دو به نوعی شباهتهائی به دراکولای خون آشام دارند، هیولائی که آن طور که در اساطیر آمده با فرو کردن تکه چوبی در گردنش او را میکشند.
▫️این شعر پر از استعاره و متافر است و نباید دچار اشتباه شد که شعری بیوگرافیک است. پدر در این شعر به انواع و اقسام شمایل و نمادها ترسیم شده: به کفش سیاه، به مجسمه سنگین مرمرین، به کسی که سری در اقیانوس اطلس دارد و قسمتی از آن در ساحل زیبای ناسات است (حضور در کل آمریکا)، به یک نازی با چهرهای از کتاب “نبرد من” هیتلر، به پیراهن سیاه، به افسر نیروی هوائی نازیها، به زره پوش، به یک دراکولای خوش آشام، به کسی که به زبانی زمخت و خشن و ناروشن و نامفهوم حرف میزند، به کسی که خود را خدا میپندارد…. ولی در همه اینها به نظر نمیرسد که پدرِ خودش مقصود است. بلکه فیگور مستبد پدر زمانه است. در چند سطر آخر، شوهر خود را نیز به خون آشامی تشبیه میکند که همچون پدرِ خودش خونش را در عرض هفت سال مکیده است. و دست آخر رهائی از این فیگور، از این شمایل، همانطور که سطر اول شعر به آن اشاره دارد.
▫️ریتم شعر هم مهم است: واژهها بُرنده و اثر گذار و منقطع، بصورت ریتمیک، شاید مانند زبان کودکی و بچهگانه، یا شبیه موسیقی مارچهای نظامی، و همچنین شبیه خود زبان آلمانی، که نسبت به سایر زبانها دارای کلمات واضح و روشنی است که تا به آخر تلفظ میشوند، منقطع و ریتمیک و کوبنده.
✍ برگردان از مهدی نفیسی
#بررسی #ادبیات_انگلیسی #ادبیات #شعر
▫️خود سیلویا پلات در مصاحبه با بی بی سی در مورد این شعر میگوید: “این شعری است درباره دختری با عقده الکترا. پدرش مرده است، در حالی که دختر فکر میکرده او خدا است. موقعیت دختر پیچیده است، چرا که از یک طرف فکر میکند پدرش نازی است، و از طرف دیگر مادرش احتمالاً منشاء یهودی دارد. این تضاد در زندگی دختر بهم گره خورده و به صورت یک رابطه فلج کننده در آمده است. او میبایستی تمثیلهای ترسناک و وحشتناکی را بکار برد، قبل از آنکه بتواند خود را از این رابطه پیچ در پیچ برهاند”. مشخص است که پلات تمامی تمثیلهائی که در مورد پدر خود (و احتمالاً مادر) بکار برده است برای نشان دادن دراماتیک بودن این رابطه است و لزوماً با واقعیت زندگی پدر و مادرش مطابقت ندارد. پدر او در کودکیِ سیلویا میمیرد. ولی او از پدر تصویری از استبداد زمانه (نازی ها) و شوهرش (تد هیوز) را مستفاد می کند. او را بعنوان نازی و یک مستبد روشنفکر قلمداد میکند با عشق به نیمکت شکنجه و و وسایل شکنجه ( پیچ و مهره ها). پدر او گویا از مرض قند میمیرد. استعاره انگشت پای او که همچون فُک تنومند سواحل سانفراسیسکو ورم کرده است، شاید در رابطه با دوران آخر زندگی پدر است.
▫️بجز پدر، شوهر مستبد او هم از حمله شاعر در امان نمیماند. در بخش آخر شعر، سیلویا او را همچون پدر مستبد زورگوئی میداند که زندگی او را به تباهی کشانده است. دو مرد، یکی بابا و دیگری شوهر، هر دو زورگو و مستبد، که زندگی او را خراب کردهاند. هر دو تمثیلهائی ار پدران زمانهاند. هر دو به نوعی شباهتهائی به دراکولای خون آشام دارند، هیولائی که آن طور که در اساطیر آمده با فرو کردن تکه چوبی در گردنش او را میکشند.
▫️این شعر پر از استعاره و متافر است و نباید دچار اشتباه شد که شعری بیوگرافیک است. پدر در این شعر به انواع و اقسام شمایل و نمادها ترسیم شده: به کفش سیاه، به مجسمه سنگین مرمرین، به کسی که سری در اقیانوس اطلس دارد و قسمتی از آن در ساحل زیبای ناسات است (حضور در کل آمریکا)، به یک نازی با چهرهای از کتاب “نبرد من” هیتلر، به پیراهن سیاه، به افسر نیروی هوائی نازیها، به زره پوش، به یک دراکولای خوش آشام، به کسی که به زبانی زمخت و خشن و ناروشن و نامفهوم حرف میزند، به کسی که خود را خدا میپندارد…. ولی در همه اینها به نظر نمیرسد که پدرِ خودش مقصود است. بلکه فیگور مستبد پدر زمانه است. در چند سطر آخر، شوهر خود را نیز به خون آشامی تشبیه میکند که همچون پدرِ خودش خونش را در عرض هفت سال مکیده است. و دست آخر رهائی از این فیگور، از این شمایل، همانطور که سطر اول شعر به آن اشاره دارد.
▫️ریتم شعر هم مهم است: واژهها بُرنده و اثر گذار و منقطع، بصورت ریتمیک، شاید مانند زبان کودکی و بچهگانه، یا شبیه موسیقی مارچهای نظامی، و همچنین شبیه خود زبان آلمانی، که نسبت به سایر زبانها دارای کلمات واضح و روشنی است که تا به آخر تلفظ میشوند، منقطع و ریتمیک و کوبنده.
✍ برگردان از مهدی نفیسی
#بررسی #ادبیات_انگلیسی #ادبیات #شعر
👍2
🔹
(October 27, 1932 February 11, 1963) was an American poet, novelist, and short-story writer. She is credited with advancing the genre of confessional poetry and is best known for two of her published collections, The Colossus and Other Poems (1960) and Ariel (1965), as well as The Bell Jar, a semi-autobiographical novel published shortly before her death in 1963. The Collected Poems were published in 1981, which included previously unpublished works. For this collection Plath was awarded a Pulitzer Prize in Poetry in 1982, making her the fourth to receive this honour posthumously.
#SylviaPlath #Poem
Sylvia Plath
(October 27, 1932 February 11, 1963) was an American poet, novelist, and short-story writer. She is credited with advancing the genre of confessional poetry and is best known for two of her published collections, The Colossus and Other Poems (1960) and Ariel (1965), as well as The Bell Jar, a semi-autobiographical novel published shortly before her death in 1963. The Collected Poems were published in 1981, which included previously unpublished works. For this collection Plath was awarded a Pulitzer Prize in Poetry in 1982, making her the fourth to receive this honour posthumously.
#SylviaPlath #Poem
❤2🔥1
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
🔹 Sylvia Plath (October 27, 1932 February 11, 1963) was an American poet, novelist, and short-story writer. She is credited with advancing the genre of confessional poetry and is best known for two of her published collections, The Colossus and Other Poems (1960)…
🔹
شاعر، رماننویس، نویسندهٔ داستانهای کوتاه، آمریکایی بود. او به خاطر پیشبرد ژانر شعر اعترافی و با دو مجموعه منتشرشدهاش به نامهای کلسوس و شعرهای دیگر (۱۹۶۰)، اَریل (۱۹۶۵) و همچنین حباب شیشه شناخته میشود. مجموعه شعرهایش در سال ۱۹۸۱ منتشر شد که شامل آثار منتشر نشده قبلی او بود. پلات برای این مجموعه در سال ۱۹۸۲ جایزه پولیتزر در شعر را دریافت کرد و چهارمین نفری بود که پس از مرگ این جایزه به او تعلق میگیرد.
#SylviaPlath #Poem #Englishliterature
سیلویا پلات
شاعر، رماننویس، نویسندهٔ داستانهای کوتاه، آمریکایی بود. او به خاطر پیشبرد ژانر شعر اعترافی و با دو مجموعه منتشرشدهاش به نامهای کلسوس و شعرهای دیگر (۱۹۶۰)، اَریل (۱۹۶۵) و همچنین حباب شیشه شناخته میشود. مجموعه شعرهایش در سال ۱۹۸۱ منتشر شد که شامل آثار منتشر نشده قبلی او بود. پلات برای این مجموعه در سال ۱۹۸۲ جایزه پولیتزر در شعر را دریافت کرد و چهارمین نفری بود که پس از مرگ این جایزه به او تعلق میگیرد.
#SylviaPlath #Poem #Englishliterature
❤5👏1
тнє ƒσяєѕт кєєρѕ вυяηιηg,
тнєяє'ℓℓ вє ησ яαιη...
جنگل سوخته را وعدهے باران ندهید...
🖤⃤
тнєяє'ℓℓ вє ησ яαιη...
جنگل سوخته را وعدهے باران ندهید...
🖤⃤
💔4👍2
🎼 ɴoт αвoυт αɴɢelѕ
🎧 Birdy
🧚♀ We know full well there's just time
So is it wrong to dance this line?
If your heart was full of love
Could you give it up?
هر دو كاملا ميدونيم كه زمانى برامون وجود داره
اشتباهه كه با اين شرايط
برقصيم و اين زمان رو خوش بگذرونيم؟
اگه تمام قبلت پر از عشق بود
میتونستى نا امید بشی و از عشقت بگذرى؟
🧚♂ 'Cause what about,
what about angels?
They will come, they will go,
make us special
آخه پس فرشته ها چی ميشن؟
اون ها میان و میرن،
حس خاص بودن به ما میدن
🧚 Don't give me up,
Don't give me up
از من نا اميد نشو، از من نگذر
🧚♀ How unfair, it's just our love
Found something real
that's out of touch
But if you'd searched the whole
wide world
Would you dare to let it go?
اين عشق ما، چقدر غیر منصفانه ست
عشقى به اين واقعى بودن رو
پيدا كرديم كه دور از دسترس مونه
ولی اگه تمام اين دنیای بزرگ رو
جستجو كرده باشى
جرات گذشتن و بى خيال شدنش رو دارى؟
🧚♂It's not about not about angels, angels
این (داستان) درباره ی فرشته ها نیست
#متن_موزيك
❤4🥰1
👍3🔥1👏1🤯1
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
🔹Abbas Maroufi was an Iranian novelist and journalist.
🔹Abbas Maroufi
(17 May 1957September 2022) was an Iranian novelist and journalist. His most famous novel is Symphony of the Dead.
▫️Abbas Maroufi studied dramatic arts at Tehran University while teaching at schools and writing for the newspapers. He served as the editor-in-chief of the literary Gardun magazine from 1990 to 1995. His first published work was a collection of short stories entitled Into the Sun. He also wrote a few plays which were performed on stage. In his The Last Superior Generation, he touched on social themes. His last collection of short stories, The Scent of the Jasmine was published in the United States.
▫️Maroufi came to prominence with the publication of Symphony of the Dead (1989) which is narrated in the form of a symphony. In this novel, Maroufi uses the stream-of-consciousness technique very effectively. The Year of Turmoil and The Body of Farhad are among his other works.
Some of his works have been translated into German. Abbas Maroufi's other novels include: "Fereydoon had three sons", "Completely Special", "Melted". Maroufi's books and style were heavily influenced by Iran's modernist writer; "Houshang Golshiri" who was also his teacher. Marouf lived in Germany where he opened a bookstore, He also held writing classes and taught students who showed interest in writing and story-telling.
▫️An English translation of Symphony of the Dead was published in 2007.
Maroufi died in Berlin on 1 September 2022, at the age of 65.
#englishliterature #Iranianauthor
👍3❤1👏1
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
🔹Abbas Maroufi (17 May 1957September 2022) was an Iranian novelist and journalist. His most famous novel is Symphony of the Dead. ▫️Abbas Maroufi studied dramatic arts at Tehran University while teaching at schools and writing for the newspapers. He served…
🔹سیّد عبّاس معروفی
(۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ – ۱۰ شهریور ۱۴۰۱) رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر، ناشر و روزنامه نگار ایرانی بود. او فعالیت ادبی را با هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز کرد و در دههٔ شصت با چاپ رمان سمفونی مردگان در عرصهٔ ادبیات ایران به شهرت رسید.
▫️معروفی بهخاطر موضعگیری علیه حکومت ایران بارها بازجویی شد و تا پای اعدام رفت و سرانجام تحت فشار سیاسی از ایران خارج شد و به آلمان رفت. آثار عباس معروفی به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسوی منتشر شدهاند.
▫️از عباس معروفی، رمان و داستان، نمایشنامه و شعر به جا مانده است. داستانهای عباس معروفی از درک عمیق او از تاریخ و سیاست ایران سخن میگوید و شعرهایش لطافت و سادگی را به یاد میآورند. او ترجمهی کتاب موسیو ابراهیم و گلهای قرآن نوشتهی اریک امانوئل اشمیت را هم در کارنامهی حرفهای خود دارد.
▫️کتاب سمفونی مردگان در سال ۱۳۶۷ چاپ شد. عباس معروفی در این کتاب از تکنیک جریان سیال ذهن استفاده کرده است و زندگی یک خانوادهی سنتی را به تصویر میکشد. خانوادهای که در سالهای آخر سلطنت رضاشاه سعی دارند از سنت گذر کنند و به مدرنیته بپیوندند.
▫️کتاب سال بلوا در سال ۱۳۷۱ منتشر شد. این داستان دربارهی زنانی است که در جوّی مردسالار زندگی میکنند، قربانی میشوند و همیشه در حاشیهاند. نوش آفرین دختر یک نظامی سختگیر است که در دلش عاشق جوانی کوزهگر شده است، اما پدر برنامهی دیگری برای آیندهی دخترش دارد.
▫️کتاب پیکر فرهاد در سال ۱۳۸۱ انتشار یافت. این کتاب از زبان زن اثیری است که در داستان بوف کور صادق هدایت آمده است؛ همان زنی که نقاشی روی یک قلمدان بود. عباس معروفی این داستان را برای صادق هدایت نوشته است.
▫️کتاب فریدون سه پسر داشت در سال ۱۳۸۲ به چاپ رسید. عباس معروفی در این داستان که بر اساس واقعیت نوشته شده، از زندگی یک جوان مبارز سیاسی سخن میگوید. ماجراهایی که او و خانوادهاش را تحت تأثیر قرار میدهد در این کتاب بیان شده است.
▫️عباس معروفی شهریور ۱۳۹۹ نخستین بار از ابتلای خود به سرطان خبر داد و نوشت: «سیمین دانشور به من گفت: غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی! و من غصه خوردم.» او پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ در ۶۵ سالگی درگذشت.
#ادبیات #ادبیات_فارسی #عباس_معروفی
(۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ – ۱۰ شهریور ۱۴۰۱) رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر، ناشر و روزنامه نگار ایرانی بود. او فعالیت ادبی را با هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز کرد و در دههٔ شصت با چاپ رمان سمفونی مردگان در عرصهٔ ادبیات ایران به شهرت رسید.
▫️معروفی بهخاطر موضعگیری علیه حکومت ایران بارها بازجویی شد و تا پای اعدام رفت و سرانجام تحت فشار سیاسی از ایران خارج شد و به آلمان رفت. آثار عباس معروفی به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسوی منتشر شدهاند.
▫️از عباس معروفی، رمان و داستان، نمایشنامه و شعر به جا مانده است. داستانهای عباس معروفی از درک عمیق او از تاریخ و سیاست ایران سخن میگوید و شعرهایش لطافت و سادگی را به یاد میآورند. او ترجمهی کتاب موسیو ابراهیم و گلهای قرآن نوشتهی اریک امانوئل اشمیت را هم در کارنامهی حرفهای خود دارد.
▫️کتاب سمفونی مردگان در سال ۱۳۶۷ چاپ شد. عباس معروفی در این کتاب از تکنیک جریان سیال ذهن استفاده کرده است و زندگی یک خانوادهی سنتی را به تصویر میکشد. خانوادهای که در سالهای آخر سلطنت رضاشاه سعی دارند از سنت گذر کنند و به مدرنیته بپیوندند.
▫️کتاب سال بلوا در سال ۱۳۷۱ منتشر شد. این داستان دربارهی زنانی است که در جوّی مردسالار زندگی میکنند، قربانی میشوند و همیشه در حاشیهاند. نوش آفرین دختر یک نظامی سختگیر است که در دلش عاشق جوانی کوزهگر شده است، اما پدر برنامهی دیگری برای آیندهی دخترش دارد.
▫️کتاب پیکر فرهاد در سال ۱۳۸۱ انتشار یافت. این کتاب از زبان زن اثیری است که در داستان بوف کور صادق هدایت آمده است؛ همان زنی که نقاشی روی یک قلمدان بود. عباس معروفی این داستان را برای صادق هدایت نوشته است.
▫️کتاب فریدون سه پسر داشت در سال ۱۳۸۲ به چاپ رسید. عباس معروفی در این داستان که بر اساس واقعیت نوشته شده، از زندگی یک جوان مبارز سیاسی سخن میگوید. ماجراهایی که او و خانوادهاش را تحت تأثیر قرار میدهد در این کتاب بیان شده است.
▫️عباس معروفی شهریور ۱۳۹۹ نخستین بار از ابتلای خود به سرطان خبر داد و نوشت: «سیمین دانشور به من گفت: غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی! و من غصه خوردم.» او پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ در ۶۵ سالگی درگذشت.
#ادبیات #ادبیات_فارسی #عباس_معروفی
👍4❤1🔥1
←°• ᵗʰᵉ ʷᵒʳˡᵈ ᶤѕ ᶠᵘˡˡ ᵒᶠ ᵖᵉᵒᵖˡᵉ
ʷʰᵒ
ʰᵃᵛᵉ ˡᵒѕᵗ ᵉᵃᶜʰ ᵒᵗʰᵉʳ•°→
دنــــــــیــــــــا
پُر از آدم هایی ست
که همدیگر را گم کرده اند...
🌲⃤
؏بـــإســـــ ؎؏رۅفــــﮰ
ʷʰᵒ
ʰᵃᵛᵉ ˡᵒѕᵗ ᵉᵃᶜʰ ᵒᵗʰᵉʳ•°→
دنــــــــیــــــــا
پُر از آدم هایی ست
که همدیگر را گم کرده اند...
🌲⃤
؏بـــإســـــ ؎؏رۅفــــﮰ
❤5👍3