Telegram Web Link
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
←°•¤◇ тнe reαѕoɴ ғor тнe deαтн oғ тнe ѕɴowмαɴ ιѕ тнe ѕcαrғ
тнαт wαrмѕ нιм υp
◇¤•°→
دلیل مرگ آدم برفی
همون شال گردنیه، که گرمش میکنه
ᶠᵒʳ ʸᵒᵘ ᵃᵗ ᶜʰʳᶤѕᵗᵐᵃѕ ᵗᶤᵐᵉ
ᵃ ʷᶤѕʰ ᶠᵒʳ ʰᵃᵖᵖᶤᶰᵉѕѕ ʷᵃʳᵐᵗʰ ᵃᶰᵈ ˡᵒᵛᵉ


برای تو به وقت کریسمس:
با آرزوی شادمانی، گرمی و عشق!

๓єггץ ςђгเรt๓คร 🎄❄️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ᵉᶰᵍˡᶤѕʰ ˡᶤᵗᵉʳᵃᵗᵘʳᵉ 📚
▫️ داستان "گودمن براون جوان" شباهت زیادی به داستانهای گوتیکی دارد که در اواخر سده‌ی هیجدهم میلادی در انگلستان شکل گرفت و ویژگی اصلی آن تسلط ارواح بر فضای داستان و مکانهایی بود که ارواح تسخیرشان کرده بودند و آدمهای تبه‌کار شیطان‌ صفت و درها و دهلیزها و اتاقها و راههای مخفی که از آنها جیغها و فریادهای وحشت‌انگیز و نجواهای مرموز به گوش می‌رسد و ... هم‌چنین این داستان به داستانهای "فاوستی" هم بی‌شباهت نیست. وجه‌اشتراکش با داستانهای "فاوستی" در موضوع رابطه با شیطان و هم‌ راهی با اوست. در داستانهای "فاوستی" معمولاً شخصیت اصلی داستان با شیطان معامله‌ای می‌کند و در برابر فروختن روحش به شیطان چیزی را به دست می‌آورد که آرزویش را دارد- چیزی مانند قدرت، ثروت، شهرت، محبوبیت، کام‌‌ روایی، شهوت‌ رانی و عیاشی- البته در داستان "گودمن براون جوان" معامله‌ای بین براون و شیطان سرنمی‌گیرد و او روحش را به شیطان نمی‌فروشد ولی همان هم‌ راهی و هم‌ صحبتی‌ اش با شیطان و حرفهایی که از شیطان می‌شنود کافی‌ ست تا روحش را برای همیشه بخشکاند و تا آخر عمر در آتش شک و بدگمانی بسوزاندش.

▫️ دلهره و دهشت دو عنصر تفکیک ناپذیر از هم و از سایر عنصرهای داستان "گودمن براون جوان"  هستند و نیروی محرکه‌ی رمزی هستند که درون‌ مایه‌ی داستان را مشخص می‌کند. براون صرفاً یک شهروند سیلمی اواخر سده‌ی هفدهم میلادی نیست، او در واقع نمونه‌ی نوع بشر است. به بیان دیگر او هرکسی می‌تواند باشد زیرا آن‌چه می‌کند و علت کارهایش برای اغلب مردم آشنا و ملموس است. او کسی‌ست که- مثل اغلب آدمها- گاهی وسوسه می‌شود که شر و وسوسه‌های شرارت‌ آمیزی را که زاده‌ی آن است، تجربه کند. البته تسلیم شدن او به این نوع وسوسه‌ها گاه‌ گاهی است چون او جوانی شریف و درست‌ کار و نیک‌ نفس است و در عین حال مؤمن و کلیسارو هم هست، ولی می‌خواهد پیش از آن‌ که دست از تمام وسوسه‌های آلوده بشوید و مثل یک مسیحی مؤمن و متدین و یک شهروند درست و حسابی پاک و منزه بشود و "مرد خوب" حقیقی شود، به "میوه‌ی ممنوعه" برای آخرین بار گاز بزند و طعم شیرینش را بچشد و آخرین هوس‌ بازی‌اش را بکند، بعد به ایمان مذهبی‌ اش که در همسرش تجسم یافته پناه ببرد و در پرتو نور ایمانی که از چشمان همسرش می‌تابد- همسری که برای تقویت رمز داستان حتی نامش هم "ایمان" (فیث) است- به رستگاری و آمرزش و عاقبت به خیری برسد.

▫️ولی برای این‌که با شر روبه‌رو شود باید دست‌ کم به طور موقت از "ایمان" خود جدا شود و این فاحش ترین اشتباه نابخشودنی‌اش است چون نمی‌داند که شر چیزی انتزاعی نیست که بشود مدتی به آن آلوده بود بعد خود را از آن پاک و مبرا کرد و به دورش انداخت. اصلاً ارکان جهان پیرامون گودمن براون جوان و مردمانش- اجدادش، حکمرانان این جهانی‌اش، مراقبان روحانی‌اش، و سرانجام "ایمان"اش- همگی از مایه‌ی شر ساخته شده‌اند؛ و شر چنان در جهان پیرامونش فراگیر و شایع است که گودمن براون جوان اصلاً به وجود خوبی در این جهان شک می‌کند و پایه‌های ایمانش به نیکی سست و لرزان می‌شود. او دیگر باور ندارد که در اطرافش آدم خوب و درست‌ کاری وجود داشته باشد. او با چشم در چشم شدن با شر تبدیل به آدمی بدبین و شکاک می‌شود که به تمام آدمها بدگمان است و در پس نقاب ظاهر نیک هر یک باطنی شریر و شیطانی می‌بیند، به همین دلیل در بقیه‌ی عمر آن‌ قدر رنج می‌برد و عذاب می‌کشد تا سرانجام ساعت مرگ دلگیرش فرا می‌رسد.
#بررسی #داستان_کوتاه #هاثورن
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2024/11/15 15:48:36
Back to Top
HTML Embed Code: