#المقطع_21
#بوح_السنابل

🇱🇧صدقنی یا خالد کرهت حیاتی لا لیلی لیل و لا نهاری نهار
🇮🇷باور کن خالد از زندگیم بدم میاد، نه شبم شبه و نه روزم روز

🇱🇧یا ابن الحلال حق علیک لیش ماحکیتنی انی مش بس ابن خالتک انا ویاک طول عمرنا اخوه انت خیی
🇮🇷حلال زاده تقصیر خودته چرا به من چیزی نگفتی؟ من فقط پسر خالت نیستم من و تو همه عمر برادر بودیم تو برادرمی

🇱🇧خی مبلی بس ما حبیت ازعجک
🇮🇷آره برادریم ولی نخواستم اذیتت کنم

🇱🇧 لا مشکله ریم ظاهر عملت معک زهایمر
🇮🇷نه مثل اینکه مشکل ریم باعث شده آلزایمر بگیری

🇱🇧ما فهمت
🇮🇷نفهمیدم

🇱🇧مین مرتی؟
🇮🇷زنم کیه؟

🇱🇧انجه؟
🇮🇷انجی؟

🇱🇧طب شو دارسه؟
🇮🇷خوب چی خونده؟

🇱🇧یا الله کیف راحت هالشغله من بالی؟
🇮🇷یا خدا چطور این چیزو یادم رفت؟

🇱🇧ما عم قللک صایر معک زهایمر؟
🇮🇷نمی گم آلزایمر گرفتی؟

🇱🇧الله یرضی علیک حکی مع مرتک خلیا تتواصل هی و ریم
🇮🇷خدا ازت راضی باشه با خانومت صحبت کن بذار با ریم تماس بگیر

🇱🇧شو عم تحکی یا زلمه العلاج عالتلیفون متل الزواج عالتلیفون ما بینفع
🇮🇷چی می گی پسر؟ درمان تلفنی مثل ازدواج از پشت تلفنه فاید نداره

🇱🇧طیب شوالحل؟
🇮🇷خوب راه حل چیه؟

🇱🇧لیک شو. جیب اختک ریم و تعال زیاره لعنا شی شهر او شهرین . قد ما بدک البیت بیتک و هیک بتضلا ریم مع انجی طول الوقت و جو الاسکندریه کمان کتیر حلو بهالایام
🇮🇷ببین چی. خواهرت ریمو بیار و بیا پیشمون یکی دو ماه. هر چقدر که کی خوای خونه خونته. ریم یه مدت با انجی می مونه و هوای اسکندریه هم خیلی خوبه این روزا

🇱🇧هلق صعب شوی عندی ضغط بشغلی ما بعرف ازا بتضبط
🇮🇷الان یه مقدار سخته. فشار کاریم زیاده. نمی دونم شاید درست بشه

🇱🇧یا خیی ما تعمل لا حجه جیب اختک ریم تقعدلک یومین و ارجع و روح انت و بس ترتاح هیی بترجع و بتجي و بتاخدها. شو رایک؟
🇮🇷برادر براش بهونه نیار. خواهرت ریمو بیار یه دو روز بمون بعد تو برو. همین که بهتر شد برمی گردی و میای می بریش. نظرت چیه؟

🇱🇧فکره بتجنن بس عم قلک شوف مابعرف ازا فیی ضبط اموری و اخد فرصه و اطلع لعندک. انت عکل حال احکی مع انجی شوف شو رایا بالموضوع
🇮🇷فکر خیلی خوبیه فقط دارم بهت می گم ببینم اگر بتونم کارامو درست کنم و مرخصی بگیرم و بیام پیشت. تو به هر حال با انجی صحبت کن ببین نظرش چیه در مورد این مسئله

🇱🇧انت ماتعتل هم مرتی. شو بدک فیا؟ رتب امورک انت هونیک و خبرنی
🇮🇷تو غصه زنمو نخور. چی می خوای ازش؟ تو اونجا کاراتو درست کن و بهم خبر بده

🇱🇧ماشی ازا تضبط هالشغله بتکون خدمتنی خدمه حیاتی
🇮🇷باشه. اگه این کار درست بشه بهم بزرگترین خدمت عمرمو کردی

🇱🇧ولو یا ایهاب انت خیی نحنا لبعض
🇮🇷این چه حرفیه ایهاب ما برادریم و برای همیم

🇱🇧خلیلی یاک حبیبی
🇮🇷خدا برام نگرت داره عزیزم
https://www.tg-me.com/libanon314

#المقطع_22
🇱🇧کریم الک ساعه قاعد شارد شو عم بتفکر؟
🇮🇷کریم یه ساعته که ، ........چه فکری داری می کنی؟

🇱🇧لاقیت طریقه تا رجع فیهاالکرم
🇮🇷یه راه پیدا کردم تا زمینو برگردونم

🇱🇧لا دخیلک بیکفی کل شی حطینا بسببو ادیش دفعت للمحامی؟
🇮🇷نه توروخدا بسه هرچی که به خاطرش از دست دادیم. چقدر به وکیل دادی؟

🇱🇧منشان هیک بدی رجع الکرم
🇮🇷برا همینه که می خوام زمینو برگردونم

🇱🇧انسی هالموضوع ما صدقنا خلصنا من المشاکل
🇮🇷این موضوع رو فراموش کن. هنوز باورمون نشده که از مشکلات خلاص شدیم

🇱🇧مش رح یصیر المشاکل رح خلی جواد یرجع الکرم و هو ممنون
🇮🇷مشکلی پیش نمیاد میذارم جواد زمینو برگردونه و تشکر هم بکنه

🇱🇧کیف؟
🇮🇷چطور؟

🇱🇧اسمعی هالقصه لاقللیک من زمان کان عمری سبع سنین، بیی کان عندو عجل صغیر یضهر و یلعب برات الاسطبل و باللیل یفوتو لجوا، بیوم من الایام ما کانش یفوت لجوا، ضربو بیی ما کانش یفوت، ضربو اکتر ما کانش یفوت، شافتو امی، امی فهمت القصه، قالتلو انی بفوتا بالاسطبل مااقطنعش بس قاللا جربی. جابت امی ببرونی بس شاف العجل الببرونی. .........یرضع. هو یرضع و هو تسحبو لجوا هو یرضع و هی تسحبو لجوا لصار جوات الاسطبل من هیدیک الیوم انی عندی هالمبدا فیش شی بجبر قوه کل شی بدو ببرونی
🇮🇷این داستان رو بشنو تا بهت بگم. خیلی وقت پیش که 7 سالم بود بابام یه گوساله کوچیک داشت که درمیومد و بیرون اسطبل بازی می کرد و شب می بردنش داخل. یه روز نمیومد داخل، بابام زدش نمیومد داخل. بیشتر زدش بازم نمیومد داخل. مادرم دیدش . مادرم داستانو فهمید بهش گفت من میبرمش تو اسطبل ولی اون قانع نشد فقط بهش گفت امتحان کن. مامانم ........ اورد. همینکه گوساله..........رو دید شیر خورد. اون شیر می خورد و مادرم می کشوندش داخل تا اینکه اومد داخل . از اون روز من این ...........مدنظرم هست. هیچ چیز با زور پیش نمیره همه چیز ..........می خواد

🇱🇧حلوه هالقصه بس مافهمت شو ناوی تعمل؟
🇮🇷این داستان قشنگی بود فقط نفهمیدم چه کار می خوای بکنی؟

🇱🇧................ انتی من ایمتی تفهمی. بدی اعمل ببرونی لجواد. لا اسحبو اسحبو اسحبو برات الکرم، فهمتی؟
🇮🇷...........تو دیگه کی می خوای بفهمی؟. می خوام برای جواد یه ......درست کنم تا بکشونمش بکشونمش بیرون زمین، فهمیدی؟

🇱🇧لا
🇮🇷نه
https://www.tg-me.com/libanon314

#المقطع_23
#وین_کنتی

🇱🇧بك شي يا امي؟
🇮🇷مادر چیزیته؟

🇱🇧لا امي طارق رح یجیب تیاب لالی و لالو کرمال عشا عید میلادیک
🇮🇷نه مادر طارق برای من و خودش لباس میاره به خاطر شب تولدت


🇱🇧ای قاللی. طیب و هالشی مزعلک؟
🇮🇷

🇱🇧امی، دکتور بدویساعدنی. عنجد بدویساعدنی. هیدا اول مره بحیاتی حدا بیفکر عنجد انو یساعدنی
🇮🇷مامان دکتر می خواد کمکم کنه. واقعا می خواد کمکم کنه. این اولین باره که تو زندگیم کسی واقعا می خواد کمکم کنه

🇱🇧طیب و هالشی لازم یخلیک مبسوط
🇮🇷خوب و این باید خوشحالت کنه

🇱🇧کیف بدی انبسط؟ کیف؟ وقتا صار فی مین یساعدنی رجع هیدا النحس عحیاتی. رجع بی اللی خربلی حیاتی من الاساس و انی متاکد انو رح‌یعمل کل شی لایخربلی یاها من جدید. انی متاکد امی متاکد. انی لازم اقتلو قبل ما یکبونی بالحبس هو و نادر. لازم اقتلو قبل ما یکبونی بالحبس. ازا ما کبونی بالحبس اکید رح یعملو المستحیل لاحتی یخربوا لی حیاتی و لا حتی یهشلو الدکتور لا حتی مایساعدنی
🇮🇷چطور باید خوشحال بشم؟ چطور؟ وقتی موقعش رسید که کسی هست که کمکم کنه این نحس به زندگیم برگشت. کسی برگشت که زندگیم رو از اساس نابود کرده و من مطمئنم که همه کار می کنه تا دوباره خرابش کنه. من مطمئنم مامان مطمئنم. من باید بکشمش قبل از اینکه بندازنم توی حبس اون و نادر. اگر نندازنم توی حبس حتما کاری می کنن تا زندگیم رو خراب کنن و حتی دحتي دكتور رو ردش ميكنن (دورش مي كنن) تا به من كمك نكنه

🇱🇧دخیلک یا امی اوعی تجیب سیرة القتل ع لسانك دخيلك ماتقولا هالكلمة. هيدا واحد رخيص مابيستاهل تعطي حياتك تنز ت بالحبس كل عمرك كيف بتعود تلاقي اولادك؟
🇮🇷تو رو خدا مادر مبادا دیگه موضوع قتل رو به زبون بیاری . توروخدا این کلمه رو به زبون نیار. اون یه آدم بی ارزشه. نمی ارزه که زندگیت رو توی حبس بیفتی. چطور می خوای دربیای به بچه هات برسی؟

🇱🇧عم يضل هو و نادر و نادر لاقطني ع خوانيقي بالديون. اكيد عم يخططوا سوا تا يشوفوا كيف بدون يوصلوا لنسرين. نادر ما عاد يوثق فيي عم ينسق مع بيي و اكيد رح يرجعو یدزّو عليي. هنی ما رح یخلونی مرتاح. ما رح یترکونی بحالی امی. ما رح یترکونی مرتاح
🇮🇷اون و نادر هم تا خرخره منو بردن زیر دین. حتما دارن با هم نقشه می کشن که چطور به نسرین برسن. نادر دیگه بهم اعتماد نمی کنه.داره با بابام هماهنگ میکنه و حتما دوباره....... اونا راحتم نمی گذارن. اونا نمی ذارن راحت باشم. منو به حال خودم رها نمی کنن. منو راحت رها نمی کنن

🇱🇧فینا نحکی بهالموضوع بعدین؟ انو خلونی الیوم بس ارتاح و حس بعیدی
🇮🇷می تونیم بعدا درمورد این موضوع صحبت کنیم؟ امروز بذارید فقط استراحت کنم و جشن تولدمو احساس کنم
https://www.tg-me.com/libanon314

سلام علیکم
اگه دوست دارین عضو گروه آموزشی‌مون بشین و توی تمریناتمون شرکت کنین، به آیدی زیر پیام بدین:
@alinaseriprs

🌳برای مبتدی ها یه مقدار سخته ولی مشکلی نیست، همه می‌تونن عضو بشن
#لهجه_لبنانی