Forwarded from انجمنحقوقشناسی
حقوق و هنر
بیا وز غبنِ این سالوسیان بین صراحی خوندل و بربط خروشان شعر: حافظ موسیقی: اجرای خصوصی فراق با آواز محمدرضا شجریان و ساز پرویز یاحقی. * «غبن» هنگامی رخ میدهد که کسی در معاملهای مالی را ارزان از دیگری بگیرد و یا مالی را گران به او منتقل کند. این واژه را…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیا وز غبنِ این سالوسیان بین
صراحی خوندل و بربط خروشان
شعر: حافظ
موسیقی: اجرای خصوصی دیر مغان با آواز محمدرضا شجریان و ساز محمدرضا لطفی.
#حقوق_و_هنر
#شعر_و_حقوق
@iranianlls
@lawandart99
صراحی خوندل و بربط خروشان
شعر: حافظ
موسیقی: اجرای خصوصی دیر مغان با آواز محمدرضا شجریان و ساز محمدرضا لطفی.
#حقوق_و_هنر
#شعر_و_حقوق
@iranianlls
@lawandart99
Forwarded from حقوق رسانه - رسانه حقوقی حرف
⚖️ لایحه الزام به اعلام استفاده از آثار هنری دارای کپیرایت توسط هوش مصنوعی
🔻 لایحه جدید ارائه شده در مجلس نمایندگان ایالات متحده بر آن است تا شرکتهای ارائه دهنده خدمات هوش مصنوعی را به اعلان استفاده از آثار هنری دارای حق تألیف ملزم نماید.
▫️ به گزارش رسانه حقوقی حرف به نقل از گاردین، آدام شیف نماینده دموکرات ایالت کالیفرنیا در مجلس نمایندگان در روزهایی که بحثهای حقوقی فراوانی در خصوص استفاده غیرقانونی شرکتهای بزرگ ارائه دهنده خدمات هوش مصنوعی از آثار دارای کپی رایت مطرح است، لایحه جدیدی به مجلس نمایندگان ارائه داده که این شرکتها را ملزم به افشای اعلان آثار هنری دارای کپیرایت مینماید.
▫️ لایحهای که روز سهشنبه به کنگره ایالات متحده ارائه شد، قصد دارد شرکتهای ارائه کننده خدمات هوش مصنوعی را ملزم به اعلان عمومی دارا بودن حق تالیف آثار ادبی و هنری نمایند که برای ساخت مدلهای هوش مصنوعی خود استفاده مینمایند.
▫️ این لایحه در کنار تلاشهای رو به افزایش قانونگذاران، رسانههای خبری، هنرمندان و جامعه هنری قرار میگیرد که با هدف مشخص نمودن چگونگی استفاده نمودن شرکتهای حوزه هوش مصنوعی از آثار خلاقانهای نظیر آثار موسیقی، هنرهای تجسمی، کتاب و فیلمها در راستای آموزش نرمافزار انجام میگیرد تا نشان دهد آیا این شرکتها آثار دارای حق تالیف را بهصورت قانونی مورد استفاده قرار میدهند یا غیرقانونی.
📌 جزئیات بیشتر در لینک زیر:
www.harfagency.com/?p=3086
🕊 کانال حقوق رسانه (حرف) @HRLaw
🔻 لایحه جدید ارائه شده در مجلس نمایندگان ایالات متحده بر آن است تا شرکتهای ارائه دهنده خدمات هوش مصنوعی را به اعلان استفاده از آثار هنری دارای حق تألیف ملزم نماید.
▫️ به گزارش رسانه حقوقی حرف به نقل از گاردین، آدام شیف نماینده دموکرات ایالت کالیفرنیا در مجلس نمایندگان در روزهایی که بحثهای حقوقی فراوانی در خصوص استفاده غیرقانونی شرکتهای بزرگ ارائه دهنده خدمات هوش مصنوعی از آثار دارای کپی رایت مطرح است، لایحه جدیدی به مجلس نمایندگان ارائه داده که این شرکتها را ملزم به افشای اعلان آثار هنری دارای کپیرایت مینماید.
▫️ لایحهای که روز سهشنبه به کنگره ایالات متحده ارائه شد، قصد دارد شرکتهای ارائه کننده خدمات هوش مصنوعی را ملزم به اعلان عمومی دارا بودن حق تالیف آثار ادبی و هنری نمایند که برای ساخت مدلهای هوش مصنوعی خود استفاده مینمایند.
▫️ این لایحه در کنار تلاشهای رو به افزایش قانونگذاران، رسانههای خبری، هنرمندان و جامعه هنری قرار میگیرد که با هدف مشخص نمودن چگونگی استفاده نمودن شرکتهای حوزه هوش مصنوعی از آثار خلاقانهای نظیر آثار موسیقی، هنرهای تجسمی، کتاب و فیلمها در راستای آموزش نرمافزار انجام میگیرد تا نشان دهد آیا این شرکتها آثار دارای حق تالیف را بهصورت قانونی مورد استفاده قرار میدهند یا غیرقانونی.
📌 جزئیات بیشتر در لینک زیر:
www.harfagency.com/?p=3086
🕊 کانال حقوق رسانه (حرف) @HRLaw
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شرح حق استان خراسان؛
جلد نخست از تاریخ شفاهی حقوق ایران در بخش استانی:
استاد سید حسین حسینی مدرس
بخش دوم از گفتگوی وحید آگاه، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی و محمد جلالی، عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی با استاد سید حسین حسینی مدرس؛ استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد.
@lawandart99
@iranianlls
جلد نخست از تاریخ شفاهی حقوق ایران در بخش استانی:
استاد سید حسین حسینی مدرس
بخش دوم از گفتگوی وحید آگاه، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی و محمد جلالی، عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی با استاد سید حسین حسینی مدرس؛ استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد.
@lawandart99
@iranianlls
روز سعدی
تهمورث بشیریه
عضو هیأت مدیره موسسه حقوق و هنر
در وادی شعر و ادب و حکمت، کم نیستند بزرگانی که اسب فصاحت در میدان بلاغت دوانده و کرشمه بر ستارگان فروختهاند؛ ماه را به شهادت زیبایی پندار خویش خوانده و خورشید را آینهدار روی گفتار خویش کردهاند؛ آنان که نثرشان وسمه بر ابروی مهر است و نظمشان جوهر آبروی شعر؛ آری کم نیستند آنان که کلامشان ساغری است وصل به دریای عشق و خمخانهها را آنی، خالی از مایحتاج نشئه و خمار نمیدارند. آنان که به هر بیت، دل میبرند و آشیانه مهر میسازند و مسیر پر رنج روزگار را به روشنی قلم خویش، فروزان میکنند و جادههای طولانی را به مدد دم مسیحایی خود، بر ماندگان کوتاه کرده و به جان دادگان طریق، جان دوباره میبخشایند.
اما در میان این همه خوبان، یکی است که ماهر در هر فن است و شهره هر کوی و برزن. او که گاه عشق ورزیدن، عاشقترین عشاق است و به وقت عقل کشیدن، حکیمالحکما. هر نثری که از گریبان برآورده، ممد حیات است و هر شعری که از آستین در آورده، مفرح ذات. غایبِ حاضر است و نفَس آسمانی اش، پیر را به جلوه جوانان میکشد و نوجوان را حکمت خردمندان میدهد. سفرپیشه است و مهراندوز و آثارش جملگی اندوهسوز؛ جگرِ جان مینوازد به خنیاگری و رخِ دل میآراید به مشاطهگری. دانه مهر میکارد و میوه عشق درو میکند. نهال دوستی مینشاند و درخت محبت به بار میآورد. دائم به کار است و کار در نزد او بیکار! در مدح، سرآمد مادحان است و به هجو، مقتدای هزّالان! نصیبی از هیچ هنری در گفتار نمانده که نبرده و حظی نیست که بر خوانندگانش نثار نکرده باشد. در مثنوی که قدم مینهد سلطان است و قصیده که میسازد پادشاه. غزل که میگوید، گویی فرشتگان نجوا میکنند و رباعی که میسراید حریر به باد میسپارد. ترجیعبند که میگوید مخمل میسازد و قطعههایش، قطعههای دل بر هم سوار میکند. نثرش گاهِ نرمی، پرنیان میشود و گاهِ درشتی، شمشیر آبچکان ...
خلاصه آنچه همه شعرا و ادبا و حکما جملگی دارند را یکجا آمیخته و بر سردر ذوق بیمانند و کلام بیهمانندش، زده که وقف عام است و این خیر و برکت بی تمام!
خطه چنین معدنی از سخنشناسی و سخندانی و سخنرانی را خاکی باید که از آن انگور خیزد و بهارنارنج اردیبهشتاش، مستی به سر ملائکه اندازد و جمال خوبرویانش هوش از سر رباید.
آری شیراز است این خاک فرحناک و سعدی است این یگانه افلاک که گلستاناش، عطر دل است و بوستاناش، عبیر جان!
و گویا بهتر آن است که در جلال و کمالش فقط بنگرم که زبان از وصفش قاصر است گرچه دل به هر سطر از سخنش، عاطر!
روز سعدی بی نظیر و ماه شیراز بی بدیل خجسته!
@lawandart99
تهمورث بشیریه
عضو هیأت مدیره موسسه حقوق و هنر
در وادی شعر و ادب و حکمت، کم نیستند بزرگانی که اسب فصاحت در میدان بلاغت دوانده و کرشمه بر ستارگان فروختهاند؛ ماه را به شهادت زیبایی پندار خویش خوانده و خورشید را آینهدار روی گفتار خویش کردهاند؛ آنان که نثرشان وسمه بر ابروی مهر است و نظمشان جوهر آبروی شعر؛ آری کم نیستند آنان که کلامشان ساغری است وصل به دریای عشق و خمخانهها را آنی، خالی از مایحتاج نشئه و خمار نمیدارند. آنان که به هر بیت، دل میبرند و آشیانه مهر میسازند و مسیر پر رنج روزگار را به روشنی قلم خویش، فروزان میکنند و جادههای طولانی را به مدد دم مسیحایی خود، بر ماندگان کوتاه کرده و به جان دادگان طریق، جان دوباره میبخشایند.
اما در میان این همه خوبان، یکی است که ماهر در هر فن است و شهره هر کوی و برزن. او که گاه عشق ورزیدن، عاشقترین عشاق است و به وقت عقل کشیدن، حکیمالحکما. هر نثری که از گریبان برآورده، ممد حیات است و هر شعری که از آستین در آورده، مفرح ذات. غایبِ حاضر است و نفَس آسمانی اش، پیر را به جلوه جوانان میکشد و نوجوان را حکمت خردمندان میدهد. سفرپیشه است و مهراندوز و آثارش جملگی اندوهسوز؛ جگرِ جان مینوازد به خنیاگری و رخِ دل میآراید به مشاطهگری. دانه مهر میکارد و میوه عشق درو میکند. نهال دوستی مینشاند و درخت محبت به بار میآورد. دائم به کار است و کار در نزد او بیکار! در مدح، سرآمد مادحان است و به هجو، مقتدای هزّالان! نصیبی از هیچ هنری در گفتار نمانده که نبرده و حظی نیست که بر خوانندگانش نثار نکرده باشد. در مثنوی که قدم مینهد سلطان است و قصیده که میسازد پادشاه. غزل که میگوید، گویی فرشتگان نجوا میکنند و رباعی که میسراید حریر به باد میسپارد. ترجیعبند که میگوید مخمل میسازد و قطعههایش، قطعههای دل بر هم سوار میکند. نثرش گاهِ نرمی، پرنیان میشود و گاهِ درشتی، شمشیر آبچکان ...
خلاصه آنچه همه شعرا و ادبا و حکما جملگی دارند را یکجا آمیخته و بر سردر ذوق بیمانند و کلام بیهمانندش، زده که وقف عام است و این خیر و برکت بی تمام!
خطه چنین معدنی از سخنشناسی و سخندانی و سخنرانی را خاکی باید که از آن انگور خیزد و بهارنارنج اردیبهشتاش، مستی به سر ملائکه اندازد و جمال خوبرویانش هوش از سر رباید.
آری شیراز است این خاک فرحناک و سعدی است این یگانه افلاک که گلستاناش، عطر دل است و بوستاناش، عبیر جان!
و گویا بهتر آن است که در جلال و کمالش فقط بنگرم که زبان از وصفش قاصر است گرچه دل به هر سطر از سخنش، عاطر!
روز سعدی بی نظیر و ماه شیراز بی بدیل خجسته!
@lawandart99
Forwarded from انجمنحقوقشناسی
« و گفتهاند که در کشتن بَنْدیان تأمل اولیتر است به حکم آنکه اختیار باقی است توان کشت و توان بخشید اما اگر بیتأمل کشته شود محتمل است که مصلحتی فوت شود که تدارک مثل آن ممتنع باشد.
نیک سهل است زنده بیجان کرد
کشته را باز زنده نتوان کرد
شرطِ عقل است صبر تیرانداز
که چو رفت از کمان نیاید باز » *
سعدی،
گلستان،
باب هشتم.
* آنچه ممکن است در نگاه نخست به نظر خوانندۀ امروزی بیاید، بیپروایی مردمِ قرن هفتم است در کشتن و بخشیدن زندانی، اما شاید جانِ کلام سعدی این باشد که «عدالت» با «سرعت» سازگار نیست.
مثلی فرانسوی است که "La justice est lente" یعنی «عدالت کُند (آهسته) است.» زیرا اگر قرار باشد حقوق بنیادین طرفین در یک دادرسی منصفانه، از جمله حق دفاع، رعایت شود، زمانی لازم است و همین امر است که تحقق عدالت را کند میکند. اطالۀ دادرسی هم، که البته امر ناپسندی است، به معنای رعایت این مهلت معقول و انجام اقدامهای ضروری نیست، بلکه طولانیکردن دادرسی است بدون دلیل و بیهوده و یا به قصد آنکه تحقق عدالت از اساس ناممکن شود.
و آیا سعدی ما هم، در حدِ وسع یک انسان قرن هفتمی، به همین معنا نظر ندارد؟
#اندیشه_حقوقی
@iranianlls
نیک سهل است زنده بیجان کرد
کشته را باز زنده نتوان کرد
شرطِ عقل است صبر تیرانداز
که چو رفت از کمان نیاید باز » *
سعدی،
گلستان،
باب هشتم.
* آنچه ممکن است در نگاه نخست به نظر خوانندۀ امروزی بیاید، بیپروایی مردمِ قرن هفتم است در کشتن و بخشیدن زندانی، اما شاید جانِ کلام سعدی این باشد که «عدالت» با «سرعت» سازگار نیست.
مثلی فرانسوی است که "La justice est lente" یعنی «عدالت کُند (آهسته) است.» زیرا اگر قرار باشد حقوق بنیادین طرفین در یک دادرسی منصفانه، از جمله حق دفاع، رعایت شود، زمانی لازم است و همین امر است که تحقق عدالت را کند میکند. اطالۀ دادرسی هم، که البته امر ناپسندی است، به معنای رعایت این مهلت معقول و انجام اقدامهای ضروری نیست، بلکه طولانیکردن دادرسی است بدون دلیل و بیهوده و یا به قصد آنکه تحقق عدالت از اساس ناممکن شود.
و آیا سعدی ما هم، در حدِ وسع یک انسان قرن هفتمی، به همین معنا نظر ندارد؟
#اندیشه_حقوقی
@iranianlls
Forwarded from انجمنحقوقشناسی
🔹 حقوق و ادبیات 🔹
🔹سعدی، ابومنصور هروی و اندرزنامههای کهن
پ ن: در تصویر شمارهی دو "باب پانزدهم" نادرست و "نخستین باب" صحیح است.
متن: مهدی جوادی
طرح: آرمینا شفیعی
@iranianlls
@lawandart99
🔹سعدی، ابومنصور هروی و اندرزنامههای کهن
پ ن: در تصویر شمارهی دو "باب پانزدهم" نادرست و "نخستین باب" صحیح است.
متن: مهدی جوادی
طرح: آرمینا شفیعی
@iranianlls
@lawandart99
Forwarded from انجمنحقوقشناسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کجا توانمت انکار دوستی کردن
که آبِ دیده گواهی دهد به اقرارم
شعر سعدی با آواز استاد شجریان و ساز استاد علیزاده
مربوط به یادداشت زیر
@iranianlls
که آبِ دیده گواهی دهد به اقرارم
شعر سعدی با آواز استاد شجریان و ساز استاد علیزاده
مربوط به یادداشت زیر
@iranianlls
Forwarded from انجمنحقوقشناسی
گواهِ اقرار
(نمونهای دیگر از فایدهی مطالعۀ ادبیات در حقوق ایران)
یادداشتی از مهدی جوادی
پیش از این گفتیم و تکرارش بیفایده نیست که شعر در ایرانْ بارِ حفظ تاریخ اجتماعی را هم به دوش کشیده است و آن که میخواهد قدم در راه تحقیق در تاریخِ حقوق ایران بگذارد، چارهای جز مطالعۀ باحوصله و دقیق دیوان شاعران فارسیزبان ندارد. و حالا اضافه میکنیم که اصطلاحات حقوقی و فقهی در اشعار شاعران ایرانی چنان با ظرافت و دقت به کار رفته که میتواند راهنمایی برای ثبت و ضبط این اصطلاحات در گذر اعصار و قرون باشد.
در یادداشت قبل، مثالی از شعر حافظ آوردیم و حال به سراغ بیتی از غزلیات سعدی میرویم.
در بیتِ «کجا توانمت انکارِ دوستی کردن / که آبِ دیده گواهی دهد به اقرارم» معنی انکار و اقرار برای هر حقوقخواندهای روشن است ولی «گواهی» واژهای است که باید در آن تأمل بیشتری کرد.
چنانکه استاد دکتر جعفری لنگرودی نوشته است، گواهی دو معنای اصلی دارد: ۱- شهادت، ۲- تصدیق. (۱)
معنای شهادت روشن است و نیازی به توضیح نیست، اما تصدیق، سندی است که از شخص عمومی یا خصوصی صادر میشود و چه حاوی شهادت باشد و چه نباشد، دارندهاش میتواند به آن استناد کند و دیگران هم آن را از او میپذیرند مثل گواهینامهی بانکی در روزگار ما. (۲)
با این توضیح، گمان میکنم سعدی، دو معنای «گواهی» را با استفاده از صنعت ایهام - یا دستکم ایهامِ تناسب - در یک بیت گرد آورده است.
برای همین، بیفایده نیست تمام مواردی را که «گواهی» در غزلیات سعدی به کار رفته با هم مرور کنیم تا هم معنای آن بیت بر ما روشن شود و هم بارِ دیگر تاثیر مطالعهی ادبیات فارسی در شناخت حقوق و اصطلاحات حقوقی را ببینیم:
۱) غم عشق اگر بکوشم که ز دوستان بپوشم / سخنان سوزناکم بدهد بر آن گواهی
۲) همچنانت ناخنِ رنگین گواهی میدهد / بر سرانگشتان که در خونِ عزیزان داشتی
۳) گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست / در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
۴) چه روی است آن که دیدارش ببرد از من شکیبایی / گواهی میدهد صورت بر اخلاقش به زیبایی
۵) گر من سخن نگویم در حسنِ اعتدالت / بالات خود بگوید زین راستتر گواهی
۶) کیست کو بر ما به بیراهی گواهی میدهد / گو ببین آن روی شهرآرا و عیبِ من مکن
۷) آنان که شمردند مرا عاقل و هشیار / گو تا بنویسند گواهی به جنونم
۸) غمت چگونه بپوشم که دیده بر رویت / همی گواهی بر من دهد به کذابی
۹) همسایه گو گواهی مستی و عاشقی / بر من مده که خویشتن اقرار میکنم
پانوشت:
(۱) محمد جعفر جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، جلد ۴، تهران، گنج دانش، چاپ ۷، ۱۳۹۵، ص. ۳۰۷۹-۳۰۷۸.
(۲) همو، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ ۳۰، ۱۳۹۷، ص. ۱۵۹.
(۳) مهیندخت صدیقیان و گروهی از همکاران، فرهنگ واژهنمای غزلیات سعدی، جلد ۳، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ ۱، ۱۳۷۸، ص. ۱۵۷۲.
البته نباید از یاد برد که «گواهیدادن» معمولا به معنای ادای شهادت - یعنی معنای نخست گواهی - به کار میرود اما به گمانم در بیت هفتمی که آوردهایم، گواهی نوشتن به صراحت به معنای تصدیق است و در بیت اصلی هم اگر گواهی، ایهام نداشته باشد، دستکم ایهام تناسب دارد.
@iranianlls
(نمونهای دیگر از فایدهی مطالعۀ ادبیات در حقوق ایران)
یادداشتی از مهدی جوادی
پیش از این گفتیم و تکرارش بیفایده نیست که شعر در ایرانْ بارِ حفظ تاریخ اجتماعی را هم به دوش کشیده است و آن که میخواهد قدم در راه تحقیق در تاریخِ حقوق ایران بگذارد، چارهای جز مطالعۀ باحوصله و دقیق دیوان شاعران فارسیزبان ندارد. و حالا اضافه میکنیم که اصطلاحات حقوقی و فقهی در اشعار شاعران ایرانی چنان با ظرافت و دقت به کار رفته که میتواند راهنمایی برای ثبت و ضبط این اصطلاحات در گذر اعصار و قرون باشد.
در یادداشت قبل، مثالی از شعر حافظ آوردیم و حال به سراغ بیتی از غزلیات سعدی میرویم.
در بیتِ «کجا توانمت انکارِ دوستی کردن / که آبِ دیده گواهی دهد به اقرارم» معنی انکار و اقرار برای هر حقوقخواندهای روشن است ولی «گواهی» واژهای است که باید در آن تأمل بیشتری کرد.
چنانکه استاد دکتر جعفری لنگرودی نوشته است، گواهی دو معنای اصلی دارد: ۱- شهادت، ۲- تصدیق. (۱)
معنای شهادت روشن است و نیازی به توضیح نیست، اما تصدیق، سندی است که از شخص عمومی یا خصوصی صادر میشود و چه حاوی شهادت باشد و چه نباشد، دارندهاش میتواند به آن استناد کند و دیگران هم آن را از او میپذیرند مثل گواهینامهی بانکی در روزگار ما. (۲)
با این توضیح، گمان میکنم سعدی، دو معنای «گواهی» را با استفاده از صنعت ایهام - یا دستکم ایهامِ تناسب - در یک بیت گرد آورده است.
برای همین، بیفایده نیست تمام مواردی را که «گواهی» در غزلیات سعدی به کار رفته با هم مرور کنیم تا هم معنای آن بیت بر ما روشن شود و هم بارِ دیگر تاثیر مطالعهی ادبیات فارسی در شناخت حقوق و اصطلاحات حقوقی را ببینیم:
۱) غم عشق اگر بکوشم که ز دوستان بپوشم / سخنان سوزناکم بدهد بر آن گواهی
۲) همچنانت ناخنِ رنگین گواهی میدهد / بر سرانگشتان که در خونِ عزیزان داشتی
۳) گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست / در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
۴) چه روی است آن که دیدارش ببرد از من شکیبایی / گواهی میدهد صورت بر اخلاقش به زیبایی
۵) گر من سخن نگویم در حسنِ اعتدالت / بالات خود بگوید زین راستتر گواهی
۶) کیست کو بر ما به بیراهی گواهی میدهد / گو ببین آن روی شهرآرا و عیبِ من مکن
۷) آنان که شمردند مرا عاقل و هشیار / گو تا بنویسند گواهی به جنونم
۸) غمت چگونه بپوشم که دیده بر رویت / همی گواهی بر من دهد به کذابی
۹) همسایه گو گواهی مستی و عاشقی / بر من مده که خویشتن اقرار میکنم
پانوشت:
(۱) محمد جعفر جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، جلد ۴، تهران، گنج دانش، چاپ ۷، ۱۳۹۵، ص. ۳۰۷۹-۳۰۷۸.
(۲) همو، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ ۳۰، ۱۳۹۷، ص. ۱۵۹.
(۳) مهیندخت صدیقیان و گروهی از همکاران، فرهنگ واژهنمای غزلیات سعدی، جلد ۳، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ ۱، ۱۳۷۸، ص. ۱۵۷۲.
البته نباید از یاد برد که «گواهیدادن» معمولا به معنای ادای شهادت - یعنی معنای نخست گواهی - به کار میرود اما به گمانم در بیت هفتمی که آوردهایم، گواهی نوشتن به صراحت به معنای تصدیق است و در بیت اصلی هم اگر گواهی، ایهام نداشته باشد، دستکم ایهام تناسب دارد.
@iranianlls
Forwarded from سرای دِلگُشایِ سعدی
جایگاه سعدی در ایران برای اهل شناخت
✅ سعدی شناسنامه و هویت ایرانی است
سعدیا خوش تر از سخن تو نیست
تحفه ی روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت
این همه شور در جهان انداخت
اگرچه سعدی در قرن ششم و هفتم سر به عرصه وجود می نهد اما تاثیر شگرف او با آثار سترگ و گرانسنگش هویت ایرانی ما را مستحکم کرده
و با محتوای نثر شیوا و فصیحش همچو آب روان که به جان گیاهان و طبیعت جان می بخشد ، فرهنگ و زندگی جهانیان بالاخص ایرانیان راجان دوباره داده و با حکمت های متنوع در کتاب های گلستان و بوستان
راه توسعه سیاسی و اقتصادی و حکمرانی مطلوب ورشد و پیشرفت و تربیت اجتماعی و ارتقای بسیاری از شاخص ها را می توان از میان آن پیمود . جالبتر آنکه سعدی چراغ راه هدایت خویش را مختص به ایرانیان نگفته و مشترک بین ابنای بشر است و جهانیان می توانند با بهره برداری از آن به سرمنزل مقصود گفته شده برسند
✍ بزرگمهر وفا
وکیل دادگستری
حافظ کتاب گلستان سعدی
🌸اول اردیبهشت ماه جلالی
🌸روز سعدی فرخنده باد
🌿⊰≼ِ✺@sadikabir✺≽⊱🌿
┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅
✅ سعدی شناسنامه و هویت ایرانی است
سعدیا خوش تر از سخن تو نیست
تحفه ی روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت
این همه شور در جهان انداخت
اگرچه سعدی در قرن ششم و هفتم سر به عرصه وجود می نهد اما تاثیر شگرف او با آثار سترگ و گرانسنگش هویت ایرانی ما را مستحکم کرده
و با محتوای نثر شیوا و فصیحش همچو آب روان که به جان گیاهان و طبیعت جان می بخشد ، فرهنگ و زندگی جهانیان بالاخص ایرانیان راجان دوباره داده و با حکمت های متنوع در کتاب های گلستان و بوستان
راه توسعه سیاسی و اقتصادی و حکمرانی مطلوب ورشد و پیشرفت و تربیت اجتماعی و ارتقای بسیاری از شاخص ها را می توان از میان آن پیمود . جالبتر آنکه سعدی چراغ راه هدایت خویش را مختص به ایرانیان نگفته و مشترک بین ابنای بشر است و جهانیان می توانند با بهره برداری از آن به سرمنزل مقصود گفته شده برسند
✍ بزرگمهر وفا
وکیل دادگستری
حافظ کتاب گلستان سعدی
🌸اول اردیبهشت ماه جلالی
🌸روز سعدی فرخنده باد
🌿⊰≼ِ✺@sadikabir✺≽⊱🌿
┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅
Forwarded from کتابخانه استاد نجفی ابرندآبادی (Malekafzali)
مسابقه ادبی - حقوقی ویژه دانشجویان رشتههای حقوق و فقه و حقوق دانشگاههای سراسر کشور
یادمان ادیب حقوقدان، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
- رشتههای مسابقه: ۱- شعر (کلاسیک یا نیمایی) ۲- دلنوشته
هر اثر لازم است ضمن توجه به عناصر تخیل، تصویرسازی و سایر آرایههای لفظی و معنوی، دربرگیرنده تعدادی متناسب از واژهها، مفاهیم و اصطلاحات حقوقی یا جنایی باشد.
شرکت در مسابقه:
علاقمندان میتوانند تا ۳۱ اردیبهشت آثار خود را به شناسه تلگرامی یا ایتایی nadjafilibrary@ ارسال نمایند.
🌐روابط عمومی کتابخانه استاد نجفی ابرندآبادی🌐
⚖ @yazd_pllcs ⚖
یادمان ادیب حقوقدان، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
- رشتههای مسابقه: ۱- شعر (کلاسیک یا نیمایی) ۲- دلنوشته
هر اثر لازم است ضمن توجه به عناصر تخیل، تصویرسازی و سایر آرایههای لفظی و معنوی، دربرگیرنده تعدادی متناسب از واژهها، مفاهیم و اصطلاحات حقوقی یا جنایی باشد.
شرکت در مسابقه:
علاقمندان میتوانند تا ۳۱ اردیبهشت آثار خود را به شناسه تلگرامی یا ایتایی nadjafilibrary@ ارسال نمایند.
🌐روابط عمومی کتابخانه استاد نجفی ابرندآبادی🌐
⚖ @yazd_pllcs ⚖
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شرح حق استان خراسان؛
جلد نخست از تاریخ شفاهی حقوق ایران در بخش استانی:
استاد سید حسین حسینی مدرس
بخش سوم از گفتگوی وحید آگاه، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی و محمد جلالی، عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی با استاد سید حسین حسینی مدرس؛ استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد.
@lawandart99
@iranianlls
جلد نخست از تاریخ شفاهی حقوق ایران در بخش استانی:
استاد سید حسین حسینی مدرس
بخش سوم از گفتگوی وحید آگاه، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی و محمد جلالی، عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی با استاد سید حسین حسینی مدرس؛ استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد.
@lawandart99
@iranianlls