مشکل اینجاست که
همیشه برای فرار از دست یک آدم
به آدم دیگری پناه برده ایم
اعتیاد به آدم ها،
بدترین نوع اعتیاد است...!
• ریچارد ییتز
همیشه برای فرار از دست یک آدم
به آدم دیگری پناه برده ایم
اعتیاد به آدم ها،
بدترین نوع اعتیاد است...!
• ریچارد ییتز
اگه ازم بپرسن مهم ترین چیزی که زندگی بهت یاد داده چیه میگم "هرجای زندگی حالت با کسی و چیزی خوب نبود ترکش کن"
مهم نیس تا کجا پیش رفتی. مهم نیس چقد زمان گذشته. میگم هیچ وقت برای ترک مسیر و آدم اشتباه دیر نیست. میگم هیچی توی زندگی مهم تر از این نیست که حالت خوب باشه. هیچ چیزی و هیچ کسی ارزش آزار دیدن رو نداره...
میگم اولویت زندگیت حال خوبت باشه. چون یه جایی وقتی به گذشته نگاه میکنی می بینی سر آدما و اتفاقاتی اذیت شدی که حالا هیچ جایی تو زندگیت ندارن...
• محدثه رمضانی
مهم نیس تا کجا پیش رفتی. مهم نیس چقد زمان گذشته. میگم هیچ وقت برای ترک مسیر و آدم اشتباه دیر نیست. میگم هیچی توی زندگی مهم تر از این نیست که حالت خوب باشه. هیچ چیزی و هیچ کسی ارزش آزار دیدن رو نداره...
میگم اولویت زندگیت حال خوبت باشه. چون یه جایی وقتی به گذشته نگاه میکنی می بینی سر آدما و اتفاقاتی اذیت شدی که حالا هیچ جایی تو زندگیت ندارن...
• محدثه رمضانی
اگر مَرگ نبود بیشتر کارها را می گذاشتم برای بعد. عجله نمی کردم و چون تَنبلم با خیال راحت کارهایی که می خواهم انجام بدهم را بعدا انجام می دادم.
بعدا به جاهایی که دوست دارم بروم میرفتم:
بعدا ورزش میکردم
بعدا کتابهایی که دوست دارم بخوانم و فیلم هایی که دوست دارم ببینم را میخواندم و می دیدم
بعدا به آنهایی که دوستشان دارم سَر میزدم
بعدا خبری از دوستانی که مدتهاست از آنها بی خبرم میگرفتم. بعدا بابت اشتباهاتم معذرت میخواستم و بعدا اشتباهات بقیه را میبخشیدم
بعدا می دویدم. بعدا یک شب رفقا را به یک چلوکباب عالی دعوت می کردم. بعدا سه روز لَش میکردم و هیچ کاری نمی کردم. بعدا سیگار را ترک می کردم. بعدا می رفتم قله توچال
بعدا مثنوی را میخواندم، بعدا طلوعِ خورشید را نگاه میکردم
بعدا چند نفری یک سفر با حال میرفتیم . بعدا همه کارها را میکردم، همه کارهایی که دلم میخواست را
ولی مرگ هست.
حالا زندگی کن
• سروش صحت
بعدا به جاهایی که دوست دارم بروم میرفتم:
بعدا ورزش میکردم
بعدا کتابهایی که دوست دارم بخوانم و فیلم هایی که دوست دارم ببینم را میخواندم و می دیدم
بعدا به آنهایی که دوستشان دارم سَر میزدم
بعدا خبری از دوستانی که مدتهاست از آنها بی خبرم میگرفتم. بعدا بابت اشتباهاتم معذرت میخواستم و بعدا اشتباهات بقیه را میبخشیدم
بعدا می دویدم. بعدا یک شب رفقا را به یک چلوکباب عالی دعوت می کردم. بعدا سه روز لَش میکردم و هیچ کاری نمی کردم. بعدا سیگار را ترک می کردم. بعدا می رفتم قله توچال
بعدا مثنوی را میخواندم، بعدا طلوعِ خورشید را نگاه میکردم
بعدا چند نفری یک سفر با حال میرفتیم . بعدا همه کارها را میکردم، همه کارهایی که دلم میخواست را
ولی مرگ هست.
حالا زندگی کن
• سروش صحت
بدون تقلید هیچ کسی قادر به یادگیری هیچ چیزی نخواهد بود!
فقط چیزی که این وسط
خیلی مهم است
ادا درنیاوردن است...
• ارهان پاموک
فقط چیزی که این وسط
خیلی مهم است
ادا درنیاوردن است...
• ارهان پاموک
جایی باید باشد
غیر از این کنج تنهایی
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد
مثلا آغوش تو
جان میدهد برای جان دادن...
غیر از این کنج تنهایی
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد
مثلا آغوش تو
جان میدهد برای جان دادن...
اگر دردهای ما میتوانست برای کسی فایدهای داشته باشد،
میتوانستیم خودمان را دستکم با فکر فداکاری تسکین بدهیم!
• گوستاو فلوبر
میتوانستیم خودمان را دستکم با فکر فداکاری تسکین بدهیم!
• گوستاو فلوبر
نباید آرزو کنی که هیچوقت شکست رو تجربه نکنی، یا کسی بهت نارو نزنه. نباید از دنیا بخوای همیشه آدمای اطرافت خوب بمونن. اگر مشکلات سر راهت نیاد، هیچوقت تبدیل به یک آدم قوی، منطقی و جنگجو نمیشی. باید مثل الماس انرژی و گرما و فشار رو تحمل کنی. اگر امروز خودت رو یک آدم منطقی یا موفق میدونی، این رو مدیون تمام آدمهایی هستی که یه جایی از زندگیت با کارهاشون بهت فهموندن، که از هیچکس جز خودت توقع نداشته باشی …
دوست داشتن دلیل نمیخواد
اگه دلیل بخواد ڪه دوست داشتن نیست
مثلا اڪَه چشماشو دوست داشته باشی،
اڪَه کور شه دیگه علاقهای نیست
یا مثلا از اخلاقش خوشت بیاد،
اگه اخلاقش عوض شه دیگه دوستش نداری.
یا مثلا بخاطر موقعیتش دوستش داشته باشی،
موقعیتشو از دست بده دیگه علاقهای نمیمونه
دوست داشتن واقعی دلیل نمیخواد
مهرش یهو میاد گوشه قلبت ریشه میزنه و ڪم ڪم رشد میڪنه و مثل پیچڪ تمام قلبتو میڪَیره
دست خودتم نیست...
شاید بتونی ڪَاهی با فکر ڪردن و آهنگ ڪَوش دادن و نوشتن برای اون به ڪَلها شاخه و برڪَ بدی ولی نمیتونی این ڪَیاهو از ریشه در بیاری.
دوست داشتن واقعی از بین نمیره.
عشق نه دلیل میخواد نه تموم میشه.
• مریم هرانده
اگه دلیل بخواد ڪه دوست داشتن نیست
مثلا اڪَه چشماشو دوست داشته باشی،
اڪَه کور شه دیگه علاقهای نیست
یا مثلا از اخلاقش خوشت بیاد،
اگه اخلاقش عوض شه دیگه دوستش نداری.
یا مثلا بخاطر موقعیتش دوستش داشته باشی،
موقعیتشو از دست بده دیگه علاقهای نمیمونه
دوست داشتن واقعی دلیل نمیخواد
مهرش یهو میاد گوشه قلبت ریشه میزنه و ڪم ڪم رشد میڪنه و مثل پیچڪ تمام قلبتو میڪَیره
دست خودتم نیست...
شاید بتونی ڪَاهی با فکر ڪردن و آهنگ ڪَوش دادن و نوشتن برای اون به ڪَلها شاخه و برڪَ بدی ولی نمیتونی این ڪَیاهو از ریشه در بیاری.
دوست داشتن واقعی از بین نمیره.
عشق نه دلیل میخواد نه تموم میشه.
• مریم هرانده
من تنها یک ترس دارم و آن این است که زندگیام بیش از اندازه در این دنیا به طول انجامد و در آخر عمر مانند گلیمی پوسیده دیگران را از وجود خویش در رنج و زحمت اندازم!
• توماس جفرسون
• توماس جفرسون
محمدصالح علاء میگه:
هروقت سرتونو روی شونههای محبوبتون گذاشتید، دلتنگهارو دعا کنید…
هروقت سرتونو روی شونههای محبوبتون گذاشتید، دلتنگهارو دعا کنید…
همه میگویند: "قانع باش"
چرا؟
در این عمر کوتاه، چرا باید قانع بود؟
پرواز کن، هرچه رفیع تر…
دست افشانی کن و برقص،
هرچه دیوانهوارتر…
• اشو
چرا؟
در این عمر کوتاه، چرا باید قانع بود؟
پرواز کن، هرچه رفیع تر…
دست افشانی کن و برقص،
هرچه دیوانهوارتر…
• اشو
میگفت: میترسم
میترسم این حرفایِ قشنگ
این همه حسِ قشنگ که الان داریم تموم شه...
میترسم "دوستت دارم " گفتنات کم رنگ شن...
میترسم با این صدایِ خش دارت
دیگه روبروم نشينى برام شعر بخونی!
تامنم چشمام رو ببندم و دلم قنج بره برا صدات..
میترسم موهایِ پريشونمو وقت نکنی دیگه شونه کنی...
دیگه موهامو بو نکنی مست شی و دیونه بازيات تموم شه...آخه من عاشقِ دیونه بازياتم...
گفتم؛ منم میترسم...
میترسم چشماتو یکی دیگه ببینه...
یکی غیر از من...آخ که چشماش دیونه ميکنه لعنتی...
مگه میشه چشماشو ديد و دیونه نشد؟!
من با تو لحظه به لحظه عاشقم..
به آغوش کشيدمشو گفتم:
دوست داشتنت روزیِ منه،
که خدا هر روز بیشترش ميکنه...
خدا روزیِ آدمو قطع نمی کنه که...ميکنه؟؟!
• پرویز جلیلی
میترسم این حرفایِ قشنگ
این همه حسِ قشنگ که الان داریم تموم شه...
میترسم "دوستت دارم " گفتنات کم رنگ شن...
میترسم با این صدایِ خش دارت
دیگه روبروم نشينى برام شعر بخونی!
تامنم چشمام رو ببندم و دلم قنج بره برا صدات..
میترسم موهایِ پريشونمو وقت نکنی دیگه شونه کنی...
دیگه موهامو بو نکنی مست شی و دیونه بازيات تموم شه...آخه من عاشقِ دیونه بازياتم...
گفتم؛ منم میترسم...
میترسم چشماتو یکی دیگه ببینه...
یکی غیر از من...آخ که چشماش دیونه ميکنه لعنتی...
مگه میشه چشماشو ديد و دیونه نشد؟!
من با تو لحظه به لحظه عاشقم..
به آغوش کشيدمشو گفتم:
دوست داشتنت روزیِ منه،
که خدا هر روز بیشترش ميکنه...
خدا روزیِ آدمو قطع نمی کنه که...ميکنه؟؟!
• پرویز جلیلی
چه زیبا گفت شاملو:
برایِ تو
برایِ چشمهایت
برایِ دردهایم
برایِ ما
برایِ این همه تنهایی
ای کاش خدا کاری کند...
برایِ تو
برایِ چشمهایت
برایِ دردهایم
برایِ ما
برایِ این همه تنهایی
ای کاش خدا کاری کند...