سالهاست برایت نوشته ام
سالهاست نخواندی!
سالهاست که با دیدنت هزار و یک بار
این قلب، درهم میشکند...
من سالهاست به نبودت
روزمرگی هایم را گذرانده ام
نکند یک روز بیایی و
تمام معادله ها را برهم بزنی!
حتی نبودت هم زیباست!
من به سکوتِ مخاطبِ
شعرهای نانوشتهام عادت دارم!
برای هزار و یکمین روز نیامدی
اما این بار بیا...
بیا و برای هزار و یک سال بمان
بمان برای من!
• رومینا معین زاده
سالهاست نخواندی!
سالهاست که با دیدنت هزار و یک بار
این قلب، درهم میشکند...
من سالهاست به نبودت
روزمرگی هایم را گذرانده ام
نکند یک روز بیایی و
تمام معادله ها را برهم بزنی!
حتی نبودت هم زیباست!
من به سکوتِ مخاطبِ
شعرهای نانوشتهام عادت دارم!
برای هزار و یکمین روز نیامدی
اما این بار بیا...
بیا و برای هزار و یک سال بمان
بمان برای من!
• رومینا معین زاده
گاهی باید دروغ را راست پنداشت
و گاهی راست را دروغ!
بی فریب خوردن
زندگی سخت است
• فروغ فرخزاد
و گاهی راست را دروغ!
بی فریب خوردن
زندگی سخت است
• فروغ فرخزاد
آدمایی که از رابطه های طولانی میان بیرون خطرناکن
چون اونا میفهمن،
میشه یه چیزایی رو از دست داد
و نمرد!
• ژوان هریس
چون اونا میفهمن،
میشه یه چیزایی رو از دست داد
و نمرد!
• ژوان هریس
وقتی دوريم!
همه چيز يجور ديگست!
نميشه رفت تا دمِ درِ خونش، ديدش و برگشت...
نميشه قرارِ صبحونه فردا رو گذاشت!
نميشه گفت: فردا ميايی بريم تا بازار!
نميشه رفت...
نميشه!
وقتی دوريم، یه چيزای معمولی ديگه
اونقدر رويايی ميشن كه يهو فكر
می كنی وقتی نزديك بود
خيلی خوب بود! معمولی نبود...
"دور نشين الهی از هم ..."
• صابر ابر
همه چيز يجور ديگست!
نميشه رفت تا دمِ درِ خونش، ديدش و برگشت...
نميشه قرارِ صبحونه فردا رو گذاشت!
نميشه گفت: فردا ميايی بريم تا بازار!
نميشه رفت...
نميشه!
وقتی دوريم، یه چيزای معمولی ديگه
اونقدر رويايی ميشن كه يهو فكر
می كنی وقتی نزديك بود
خيلی خوب بود! معمولی نبود...
"دور نشين الهی از هم ..."
• صابر ابر
به چه میاندیشی؟ نگرانی بیجاست...
عشق اینجا و تو اینجا و خدا هم اینجاست
• سهراب سپهری
عشق اینجا و تو اینجا و خدا هم اینجاست
• سهراب سپهری
ميداني؟
بايد يك نفر باشد تا روشنمان كند
آن كليد بي صاحاب را بزند و روشن كند در وجودمان...
بايد يك نفر يك جريان وصل كند و خون را در رگ هايمان،
نور را در روزهايمان، خنده را بر لب هايمان، عشق را در قلبمان و زندگي را در لحظه هايمان جاري كند!
يك نفر با ولتاژ بالا در زندگي از ملزومات است.
بايد يك نفر باشد تا روشنمان كند
آن كليد بي صاحاب را بزند و روشن كند در وجودمان...
بايد يك نفر يك جريان وصل كند و خون را در رگ هايمان،
نور را در روزهايمان، خنده را بر لب هايمان، عشق را در قلبمان و زندگي را در لحظه هايمان جاري كند!
يك نفر با ولتاژ بالا در زندگي از ملزومات است.
یاد دارم روز های جوانی را ،
مگر بهرِ کِه بود این عشق بازی را ،
چرا مسکینِ درد نیست بر من ،
چرا تنها دوایم رفت ازبهرم ،
مگر رفتنت جایز بود بر من ،
که رفتی ومن تنها ترم هر دم،
دلی تنگ تو نه چشمی تشنه ی دیدار تو در من ساز ِ دیدارت را میزند هر دم.
• ملیکا
مگر بهرِ کِه بود این عشق بازی را ،
چرا مسکینِ درد نیست بر من ،
چرا تنها دوایم رفت ازبهرم ،
مگر رفتنت جایز بود بر من ،
که رفتی ومن تنها ترم هر دم،
دلی تنگ تو نه چشمی تشنه ی دیدار تو در من ساز ِ دیدارت را میزند هر دم.
• ملیکا