تحول چطور به سادگی اتفاق می افتد ؟
برای درک بهتر این موضوع با عنوان مثالی این روند رو بررسی میکنیم.
زمانیکه میخواهید جمله ای بنویسید ابتدا باید حروف الفبا را یاد بگیرید. وقتی حروف را فرا گرفتید ، شروع به ساختن کلمات و ترکیب حروف میشود. کلمه پدید می آید و آن زمان است که از این ترکیبها جملاتی زیبا ساخته می شوند.
تحول و داشتن حس خوب نیز اینگونه به سادگی میتواند در جریان زیبای زندگی شکل گیرد و بسمت عالی وعالیتر رود .
زمانیکه صبح از خواب به بیداری دعوت می شوید بابت هرآنچه که دارید از جسم، روح، سلامتی، عزیزانتان و از همه مهمتر فرصت زیبای زندگی کردن و میلیاردها میلیارد نعمتی که بر ما داده شده سپاسگزاری کنید، کم کم ذهن و روح مورد تعلیم دیدن، شنیدن، لمس کردن، بوییدن و درک کردن زیبایها میشود.
حس خوب زندگی یعنی رشد عاشقانه در مسیر زیبای زندگی در جهت کمال.
یعنی ایمان و باور دارم مهربانترینم ، لحظه ای که مرا اشرف مخلوقات نام نهادی لایق بودم وهستم.
تورا برای عشق وصف نشدنیمان عاشقانه سپاسگزارم.....
@kolbekhobaan
برای درک بهتر این موضوع با عنوان مثالی این روند رو بررسی میکنیم.
زمانیکه میخواهید جمله ای بنویسید ابتدا باید حروف الفبا را یاد بگیرید. وقتی حروف را فرا گرفتید ، شروع به ساختن کلمات و ترکیب حروف میشود. کلمه پدید می آید و آن زمان است که از این ترکیبها جملاتی زیبا ساخته می شوند.
تحول و داشتن حس خوب نیز اینگونه به سادگی میتواند در جریان زیبای زندگی شکل گیرد و بسمت عالی وعالیتر رود .
زمانیکه صبح از خواب به بیداری دعوت می شوید بابت هرآنچه که دارید از جسم، روح، سلامتی، عزیزانتان و از همه مهمتر فرصت زیبای زندگی کردن و میلیاردها میلیارد نعمتی که بر ما داده شده سپاسگزاری کنید، کم کم ذهن و روح مورد تعلیم دیدن، شنیدن، لمس کردن، بوییدن و درک کردن زیبایها میشود.
حس خوب زندگی یعنی رشد عاشقانه در مسیر زیبای زندگی در جهت کمال.
یعنی ایمان و باور دارم مهربانترینم ، لحظه ای که مرا اشرف مخلوقات نام نهادی لایق بودم وهستم.
تورا برای عشق وصف نشدنیمان عاشقانه سپاسگزارم.....
@kolbekhobaan
آدم از یک جایی به بعد، دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد، از هر چه هست و نیست شاکی نمیشود، از آدم ها فاصله نمیگیرد
از هیچ کس، دیگر متنفر نمیشود. دیگر گریه نمیکند، غصه نمی خورد، از حرف کسی نمی رنجد،
دیگر شعر نمیخواند، موسیقی گوش نمیدهد، به کسی زنگ نمی زند، کسی هم به او زنگ نمی زند.
دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی، زنگ تلفنی، نامه ای، خاطره ای، حرفی، رنگ پیراهنی حواسش را پرت نمی کند.
آدم از یک جایی به بعد، دیگر منتظر نمی ماند، دیگر عجله نمی کند، دیگر حوصله اش سر نمی رود، دیگر بی قرار نمی شود.
می دانی؟
آدم از یک جایی به بعد
فقط تماشا میکند
بابک زمانی
@kolbekhobaan
از هیچ کس، دیگر متنفر نمیشود. دیگر گریه نمیکند، غصه نمی خورد، از حرف کسی نمی رنجد،
دیگر شعر نمیخواند، موسیقی گوش نمیدهد، به کسی زنگ نمی زند، کسی هم به او زنگ نمی زند.
دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی، زنگ تلفنی، نامه ای، خاطره ای، حرفی، رنگ پیراهنی حواسش را پرت نمی کند.
آدم از یک جایی به بعد، دیگر منتظر نمی ماند، دیگر عجله نمی کند، دیگر حوصله اش سر نمی رود، دیگر بی قرار نمی شود.
می دانی؟
آدم از یک جایی به بعد
فقط تماشا میکند
بابک زمانی
@kolbekhobaan
ز شاهی تا گدایی یک وجب نیست،
اگر شاھی گدا گردد عجب نیست،
،اگر مَردی به مردی زندگی کن،
سرافرازی از این فرخندگی کن،
مشو ھرگز غلام و بندہ زر،
به درگاہ خدایت بندگی کن،
@kolbekhobaan
اگر شاھی گدا گردد عجب نیست،
،اگر مَردی به مردی زندگی کن،
سرافرازی از این فرخندگی کن،
مشو ھرگز غلام و بندہ زر،
به درگاہ خدایت بندگی کن،
@kolbekhobaan
مردها فقط جهت کسب اطلاع صحبت میکنند اما زنها برای تخلیه هیجانات صحبت میکنند
اینکه گاهی زن به رازدار نبودن و مرد به سنگدل بودن متهم میشودازهمین تفاوت سرچشمه میگیرد
@kolbekhobaan
اینکه گاهی زن به رازدار نبودن و مرد به سنگدل بودن متهم میشودازهمین تفاوت سرچشمه میگیرد
@kolbekhobaan
.
💞راننده تاكسي گفت:
«ميدوني بهترين شغل دنيا چيه؟»
گفتم: «چيه؟»
گفت: «راننده تاكسي.»
خنديدم.
راننده گفت:
«جون تو...
هر وقت بخواي مياي سركار،
هر وقت نخواي نمياي،
هر مسيري خودت بخواي ميري،
هر وقت دلت خواست
يه گوشه ميزني بغل استراحت ميكني،
هي آدم جديد ميبيني،
آدمهاي مختلف،
حرفهاي مختلف،
داستانهاي مختلف...
موقع كار ميتوني راديو گوش بدي،
ميتوني گوش ندي،
ميتوني روز بخوابي شب بري سر كار،
هر كيو دوست داري ميتوني سوار كني،
هر كيو دوست نداري سوار نميكني،
آزادي، راحتي.»
ديدم راست مي گه ...
گفتم: «خوش به حالتون.»
راننده گفت:
«حالا اگه گفتي بدترين شغل دنيا چيه؟»
گفتم: «چي؟»
راننده گفت: «راننده تاكسي.»
بعد دوباره گفت:
.. هر روز بايد بري سر كار،
دو روز كار نكني
ديگه هيچي تو دست و بالت نيست،
از صبح هي كلاچ، هي ترمز،
پادرد،
زانودرد،
كمردرد،
با اين لوازم يدكي گرون،
يه تصادفم بكني كه ديگه واويلا ميشه،
هر مسيري مسافر بگه
بايد همون رو بري،
هرچي آدم عجيب و غريب هست
سوار ماشينت ميشه،
همه هم ازت طلبكارن،
حرف بزني يه جور،
حرف نزني يه جور،
راديو روشن كني يه جور،
راديو روشن نكني يه جور،
دعوا سر كرايه،
دعوا سر مسير،
دعوا سر پول خرد،
تابستونها از گرما ميپزي،
زمستونها از سرما كبود ميشي.
هرچي ميدويي آخرش هم لنگي.»
به راننده نگاه كردم.
راننده خنديد و گفت:
«زندگي همه چيش همينجوره.
هم ميشه بهش خوب نگاه كرد،
هم ميشه بد نگاه كرد»
ب سلامتی راننده های تاکسی
@kolbekhobaan
💞راننده تاكسي گفت:
«ميدوني بهترين شغل دنيا چيه؟»
گفتم: «چيه؟»
گفت: «راننده تاكسي.»
خنديدم.
راننده گفت:
«جون تو...
هر وقت بخواي مياي سركار،
هر وقت نخواي نمياي،
هر مسيري خودت بخواي ميري،
هر وقت دلت خواست
يه گوشه ميزني بغل استراحت ميكني،
هي آدم جديد ميبيني،
آدمهاي مختلف،
حرفهاي مختلف،
داستانهاي مختلف...
موقع كار ميتوني راديو گوش بدي،
ميتوني گوش ندي،
ميتوني روز بخوابي شب بري سر كار،
هر كيو دوست داري ميتوني سوار كني،
هر كيو دوست نداري سوار نميكني،
آزادي، راحتي.»
ديدم راست مي گه ...
گفتم: «خوش به حالتون.»
راننده گفت:
«حالا اگه گفتي بدترين شغل دنيا چيه؟»
گفتم: «چي؟»
راننده گفت: «راننده تاكسي.»
بعد دوباره گفت:
.. هر روز بايد بري سر كار،
دو روز كار نكني
ديگه هيچي تو دست و بالت نيست،
از صبح هي كلاچ، هي ترمز،
پادرد،
زانودرد،
كمردرد،
با اين لوازم يدكي گرون،
يه تصادفم بكني كه ديگه واويلا ميشه،
هر مسيري مسافر بگه
بايد همون رو بري،
هرچي آدم عجيب و غريب هست
سوار ماشينت ميشه،
همه هم ازت طلبكارن،
حرف بزني يه جور،
حرف نزني يه جور،
راديو روشن كني يه جور،
راديو روشن نكني يه جور،
دعوا سر كرايه،
دعوا سر مسير،
دعوا سر پول خرد،
تابستونها از گرما ميپزي،
زمستونها از سرما كبود ميشي.
هرچي ميدويي آخرش هم لنگي.»
به راننده نگاه كردم.
راننده خنديد و گفت:
«زندگي همه چيش همينجوره.
هم ميشه بهش خوب نگاه كرد،
هم ميشه بد نگاه كرد»
ب سلامتی راننده های تاکسی
@kolbekhobaan
ﺗﺎ ﺗﻮﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﻫﻤﻪ ﻛﺲ ﻳﺎﺭﻣﺸﻮ !
ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﺭ ﻣﻜﻦ ﻟﻮﺗﻰ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺸﻮ !
ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﺧﻠﻖ ﻣﺰﻥ ﻋﺎﺯﻡ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻣﺸﻮ !
ﺑﺎ ﺑﺸﺮ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻣﺤﺮﻡ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻣﺸﻮ !
تکیه ﺑﺮ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﺩﻡ ﻋﺎﻗﺒﺘﺶ ﺭﺳﻮﺍ ﺑﻮﺩ !
ﮐﻮﻩ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻋﻈﻤﺖ ﭘﺸﺘﻪ ﺳﺮﺵ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﻮﺩ !
ﺍﻳﻦ ﺭﻓﻴﻘﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻳﻞ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺗﻮﺍﻧﺪ؛
ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎﻳﻞ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﺗﻮﺍﻧﺪ !
ﺑﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﻃﺎﻳﻔﻪ ﺍﻯ ﻣﻮﻧﺲ ﻭ ﻏﻤﺨﻮﺍﺭ ﻣﺸﻮ !
ﻣﺎ ﻛﻪ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﻭ ﻧﺪﻳﺪﻳﻢ ﻭﻓﺎ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ !
ﻧﻴﺴﺖ ﻳﻚ ﺭﻧﮓ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻣﺸﻮ ...
@kolbekhobaan
ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﺭ ﻣﻜﻦ ﻟﻮﺗﻰ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺸﻮ !
ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﺧﻠﻖ ﻣﺰﻥ ﻋﺎﺯﻡ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻣﺸﻮ !
ﺑﺎ ﺑﺸﺮ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻣﺤﺮﻡ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻣﺸﻮ !
تکیه ﺑﺮ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﺩﻡ ﻋﺎﻗﺒﺘﺶ ﺭﺳﻮﺍ ﺑﻮﺩ !
ﮐﻮﻩ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻋﻈﻤﺖ ﭘﺸﺘﻪ ﺳﺮﺵ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﻮﺩ !
ﺍﻳﻦ ﺭﻓﻴﻘﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻳﻞ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺗﻮﺍﻧﺪ؛
ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎﻳﻞ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﺗﻮﺍﻧﺪ !
ﺑﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﻃﺎﻳﻔﻪ ﺍﻯ ﻣﻮﻧﺲ ﻭ ﻏﻤﺨﻮﺍﺭ ﻣﺸﻮ !
ﻣﺎ ﻛﻪ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﻭ ﻧﺪﻳﺪﻳﻢ ﻭﻓﺎ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ !
ﻧﻴﺴﺖ ﻳﻚ ﺭﻧﮓ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻣﺸﻮ ...
@kolbekhobaan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بی ارزش ترين نوع افتخار، افتخار به داشتن ویژگیهایی است که خود انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد
مثلِ چهره، قد، رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگی و خیلی چیزهای دیگر.
از چیزایی که خودتان به دست آورده اید حرف بزنید...
مثل: انسانیت، شعور، مهربانی، گذشت، صداقت و...
آدمی را آدميت لازم است.
@kolbekhobaan
مثلِ چهره، قد، رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگی و خیلی چیزهای دیگر.
از چیزایی که خودتان به دست آورده اید حرف بزنید...
مثل: انسانیت، شعور، مهربانی، گذشت، صداقت و...
آدمی را آدميت لازم است.
@kolbekhobaan
💞تقدیرمسافري خسته كه از راهي دور ميآمد ، به درختي رسيد و تصميم گرفت كه در سايه آن قدري اسـتراحت كند غافـل از اين كه آن درخت جـادويي بود، درختي كه ميتوانست آن چه كه بر دلش ميگذرد برآورده سازد…!
وقتي مسافر روي زمين سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب ميشد اگـر تخت خواب نـرمي در آن جا بود و او ميتـوانست قـدري روي آن بيارامد. فـوراً تختي كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد!!!
مسافر با خود گفت: “چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذاي لذيـذي داشتم…” ، ناگهان ميـزي مملو از غذاهاي رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش آشـكار شد. پس مـرد با خوشحالي خورد و نوشيد…
بعـد از سیر شدن، كمي سـرش گيج رفت و پلـكهايش به خاطـر خستگي و غذايي كه خورده بود سنگين شدند. خودش را روي آن تخت رهـا كرد و در حالـي كه به اتفـاقهاي شـگفتانگيـز آن روز عجيب فكـر ميكرد با خودش گفت : “قدري ميخوابم. ولي اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگـذرد چه؟”
و ناگهان ببـري ظاهـر شـد و او را دريد…
هر يك از ما در درون خود درختي جادويي داريم كه منتظر سفارشهايي از جانب ماست. ولي بايد حواسـمان باشد، چون اين درخت افكار منفي، ترسها، و نگرانيها را نيز تحقق ميبخشد. بنابراين مراقب آن چه كه به آن ميانديشيد باشيد…
«مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم میریزند و از آنها غولی به وجود میآورند که نامش تقدیر است»
“جان اولیورهاینر”
@kolbekhobaan
وقتي مسافر روي زمين سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب ميشد اگـر تخت خواب نـرمي در آن جا بود و او ميتـوانست قـدري روي آن بيارامد. فـوراً تختي كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد!!!
مسافر با خود گفت: “چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذاي لذيـذي داشتم…” ، ناگهان ميـزي مملو از غذاهاي رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش آشـكار شد. پس مـرد با خوشحالي خورد و نوشيد…
بعـد از سیر شدن، كمي سـرش گيج رفت و پلـكهايش به خاطـر خستگي و غذايي كه خورده بود سنگين شدند. خودش را روي آن تخت رهـا كرد و در حالـي كه به اتفـاقهاي شـگفتانگيـز آن روز عجيب فكـر ميكرد با خودش گفت : “قدري ميخوابم. ولي اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگـذرد چه؟”
و ناگهان ببـري ظاهـر شـد و او را دريد…
هر يك از ما در درون خود درختي جادويي داريم كه منتظر سفارشهايي از جانب ماست. ولي بايد حواسـمان باشد، چون اين درخت افكار منفي، ترسها، و نگرانيها را نيز تحقق ميبخشد. بنابراين مراقب آن چه كه به آن ميانديشيد باشيد…
«مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم میریزند و از آنها غولی به وجود میآورند که نامش تقدیر است»
“جان اولیورهاینر”
@kolbekhobaan
همیشه چشمی⇝ ✿
که قشنگه پاک نیست⇝ ✿
ولی ؛ چشمی که⇝ ✿
پاکه همیشه قشنگه⇝ ✿
پاکترین نگاه ها⇝ ✿
مال پاکترین چشم هاست⇝ ✿
و پاک ترین چشم ها⇝ ✿
مال پاک ترین دل هاست ❤️✿
@kolbekhobaan
که قشنگه پاک نیست⇝ ✿
ولی ؛ چشمی که⇝ ✿
پاکه همیشه قشنگه⇝ ✿
پاکترین نگاه ها⇝ ✿
مال پاکترین چشم هاست⇝ ✿
و پاک ترین چشم ها⇝ ✿
مال پاک ترین دل هاست ❤️✿
@kolbekhobaan
سختی ها می گذره ...
ولی هیچ وقته هیچ وقت
آدم یادش نمیره
👈 کیا همراهیش کردن
👈 و کیا دوییدن و رفتن که نبینن
@kolbekhobaan
ولی هیچ وقته هیچ وقت
آدم یادش نمیره
👈 کیا همراهیش کردن
👈 و کیا دوییدن و رفتن که نبینن
@kolbekhobaan
انشايم كه تمام شد
معلم با خط كش چوبی اش زد پشت دستم
و گفت جمله هايت زيباست
گفتم اجازه آقا
پس چرا ميزنيد؟!
پوزخند تلخی زد و گفت
ميزنم تا هميشه يادت بماند
خوب نوشتن و زيبا فكر كردن در اين دنيا
تاوان دارد...
#احمد_شاملو
@kolbekhobaan
معلم با خط كش چوبی اش زد پشت دستم
و گفت جمله هايت زيباست
گفتم اجازه آقا
پس چرا ميزنيد؟!
پوزخند تلخی زد و گفت
ميزنم تا هميشه يادت بماند
خوب نوشتن و زيبا فكر كردن در اين دنيا
تاوان دارد...
#احمد_شاملو
@kolbekhobaan