♦️هیچ وقت حسرت آدمایی که؛ از درونشون
خبر نداری رو نخور
🔸هر آدمی تو قلبش دردی داره
یکی پشت بغضش پنهان میکنه ،یکی پشت خندش ...
@kolbekhobaan
خبر نداری رو نخور
🔸هر آدمی تو قلبش دردی داره
یکی پشت بغضش پنهان میکنه ،یکی پشت خندش ...
@kolbekhobaan
{کاش هیچ وقت جنگی نبود
کاش همه مردم جهان در صلح و آرامش زندگی می کردند
کاش هیچوقت قطره ای از خونِ انسانی در کره زمین ریخته نمی شد
کاش هیچ کودکی قربانی سیاست و جنگ نبود
کاش آدم انسان می شد...}
#هوشنگ_ابتهاج
@kolbekhobaan
کاش همه مردم جهان در صلح و آرامش زندگی می کردند
کاش هیچوقت قطره ای از خونِ انسانی در کره زمین ریخته نمی شد
کاش هیچ کودکی قربانی سیاست و جنگ نبود
کاش آدم انسان می شد...}
#هوشنگ_ابتهاج
@kolbekhobaan
افراد اصیل
همیشه از دیگران تقدیر میکنند
افراد قلابی
دیگران را پایین میکشند تا
خودشان بهتر دیده شوند
@kolbekhobaan
همیشه از دیگران تقدیر میکنند
افراد قلابی
دیگران را پایین میکشند تا
خودشان بهتر دیده شوند
@kolbekhobaan
سکوت در اثر بستن دهان نیست؛
در اثر باز کردن فکر است،
هر چه فکر بازتر، سکوت بیشتر،
هر چه فکر بسته تر، دهان بازتر
@kolbekhobaan
در اثر باز کردن فکر است،
هر چه فکر بازتر، سکوت بیشتر،
هر چه فکر بسته تر، دهان بازتر
@kolbekhobaan
دشمن یه تیرانداز کوره ...
ولی آشنا میدونه کجا بزنه...
ما خودمون به آدمها یاد میدیم چطوری عذابمون بدن...،
وگرنه اونا از کجا می دونم نقطه ضعف ما کجاست
@kolbekhobaan
ولی آشنا میدونه کجا بزنه...
ما خودمون به آدمها یاد میدیم چطوری عذابمون بدن...،
وگرنه اونا از کجا می دونم نقطه ضعف ما کجاست
@kolbekhobaan
👈💞گاهی قضاوت نادرست درباره
کسی ممکن است به قیمت
تباهی زندگی او تمام شود
قضاوت واقعی
فقط مخصوص خداست
حقیقت زندگی انسانها
شاید با برداشت شمااز آن
فرسنگها فاصله داشته باشد
@kolbekhobaan
کسی ممکن است به قیمت
تباهی زندگی او تمام شود
قضاوت واقعی
فقط مخصوص خداست
حقیقت زندگی انسانها
شاید با برداشت شمااز آن
فرسنگها فاصله داشته باشد
@kolbekhobaan
💞ملانصرالدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تایید می کرد اما از بخت بد او قاضی هیچ کاری را بدون رشوه انجام نمی داد.
ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت.
قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافطی کردند .
چند روز گذشت ...
قاضی به حیله ی ملانصرالدین پی برد.
یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیغام داد که در سند اشتباهی شده است.
ملا به فرستاده قاضی جواب داد :
از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان
و بگو اشتباه در سند نیست
در کوزهی عسل است.
@kolbekhobaan
ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت.
قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافطی کردند .
چند روز گذشت ...
قاضی به حیله ی ملانصرالدین پی برد.
یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیغام داد که در سند اشتباهی شده است.
ملا به فرستاده قاضی جواب داد :
از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان
و بگو اشتباه در سند نیست
در کوزهی عسل است.
@kolbekhobaan
💞سعی کن آنقدر کامل باشی
که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران،
گرفتن خودت از آنها باشد ...
👤 پائولو کوئلیو
@kolbekhobaan
که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران،
گرفتن خودت از آنها باشد ...
👤 پائولو کوئلیو
@kolbekhobaan
اگر در سطح پایینی از موفقیت هستی، ناراحت نباش...
فراموش نکن،
یک بچه شیر
باز هم یک شیر هست...
@kolbekhobaan
فراموش نکن،
یک بچه شیر
باز هم یک شیر هست...
@kolbekhobaan
زندگى مثل يک كامواست
از دستت كه در برود، مى شود
كلاف سر در گم ، گره مى خورد
میپيچد به هم، گره گره مى شود
بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش
با حوصله وا كنى....
زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر میشود
کورتر مى شود.
يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد
بايد سر و ته كلاف را بريد......
يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محوكرد
جورى كه معلوم نشود....
✨يـــــادمان بــــــــــاشد✨
گره هاى توى كلاف
همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند
همان كينه هاى چند ساله
بايد يک جايى تمامش كرد
سر و تهش را بريد.
زندگى به بندى بند استْ به نام "حـــــرمت"
كه اگر پاره شودتمام است....،
@kolbekhobaan
از دستت كه در برود، مى شود
كلاف سر در گم ، گره مى خورد
میپيچد به هم، گره گره مى شود
بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش
با حوصله وا كنى....
زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر میشود
کورتر مى شود.
يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد
بايد سر و ته كلاف را بريد......
يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محوكرد
جورى كه معلوم نشود....
✨يـــــادمان بــــــــــاشد✨
گره هاى توى كلاف
همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند
همان كينه هاى چند ساله
بايد يک جايى تمامش كرد
سر و تهش را بريد.
زندگى به بندى بند استْ به نام "حـــــرمت"
كه اگر پاره شودتمام است....،
@kolbekhobaan
عارفي را پرسيدم ؛روي نگين انگشترم چه حك كنم كه وقتي شادم به ان بنگرم و هر وقت كه غمگين هستم به ان نظر كنم .گفت ؛حك كن "ميگذرد"
@kolbekhobaan
@kolbekhobaan