مؤسسهٔ خردسرای فردوسی برگزار میکند:
پنجاهمین همایش میانفصلی خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
سخنرانان:
دکتر نعمتالله فاضلی
استاد مردمنگاری پژوهشگاه علوم انسانی
دکتر فرزانه فرخفر
عضو هیأت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور
دکتر علیرضا قیامتی
قائممقام مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
و بخشهای:
- شاهنامهخوانی بانو دنیا خادمی
- اجرای موسیقی مقامی
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ صبح
⛳️ مشهد، بولوار وکیلآباد، بولوار هنرستان، بین هنرستان ۱و۳، سالن همایش آریو مصلینژاد
@kheradsarayeferdowsi
پنجاهمین همایش میانفصلی خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
سخنرانان:
دکتر نعمتالله فاضلی
استاد مردمنگاری پژوهشگاه علوم انسانی
دکتر فرزانه فرخفر
عضو هیأت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور
دکتر علیرضا قیامتی
قائممقام مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
و بخشهای:
- شاهنامهخوانی بانو دنیا خادمی
- اجرای موسیقی مقامی
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ صبح
⛳️ مشهد، بولوار وکیلآباد، بولوار هنرستان، بین هنرستان ۱و۳، سالن همایش آریو مصلینژاد
@kheradsarayeferdowsi
🔷🔸 مؤسسهٔ فرهنگی خردسرای فردوسی با همکاری گروه زبان و ادبیات فارسی و قطب علمی فردوسی و شاهنامه دانشگاه فردوسی مشهد برگزار میکنند:
سی و نهمین نشست آیین رونمایی و بررسی کتاب
آهنگ شعر فارسی (با پیوست تحلیل موسیقایی مثنویهای عطار نیشابوری)
با حضور مؤلف کتاب
#دکتر_جواد_محقق_نیشابوری
و با سخنرانی:
ـ دکتر مهدخت پورخالقی چترودی
ـ دکتر سیدمهدی زرقانی
ـ دکتر ابوالقاسم قوام
🔹دبیر نشست: میلاد نورمحمدزاده
🔸زمان: یکشنبه ۲۰ اسفندماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ صبح
مکان: مشهد، دانشگاه فردوسی، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، کتابخانهٔ قطب علمی فردوسی و شاهنامه.
@kheradsarayeferdowsi
سی و نهمین نشست آیین رونمایی و بررسی کتاب
آهنگ شعر فارسی (با پیوست تحلیل موسیقایی مثنویهای عطار نیشابوری)
با حضور مؤلف کتاب
#دکتر_جواد_محقق_نیشابوری
و با سخنرانی:
ـ دکتر مهدخت پورخالقی چترودی
ـ دکتر سیدمهدی زرقانی
ـ دکتر ابوالقاسم قوام
🔹دبیر نشست: میلاد نورمحمدزاده
🔸زمان: یکشنبه ۲۰ اسفندماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۰ صبح
مکان: مشهد، دانشگاه فردوسی، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، کتابخانهٔ قطب علمی فردوسی و شاهنامه.
@kheradsarayeferdowsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 دکتر حامد مهراد
پژوهشگر ادبیات فارسی
✅ پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
پژوهشگر ادبیات فارسی
✅ پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 خیرمقدم و سخنان دکتر محمدجعفر یاحقی
استاد دانشگاه فردوسی و مدیر مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
✅ در پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
استاد دانشگاه فردوسی و مدیر مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
✅ در پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 سخنرانی دکتر فرزانه فرخفر
عضو هیأت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور
✅ پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
با عنوان: «سیر تحول شاهنامهنگاری در مکاتب کتابآرایی ایران»
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
عضو هیأت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور
✅ پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
با عنوان: «سیر تحول شاهنامهنگاری در مکاتب کتابآرایی ایران»
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی
استاد مردمنگاری پژوهشگاه علوم انسانی
✅ در پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
با عنوان: «نوروز امروز»
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
استاد مردمنگاری پژوهشگاه علوم انسانی
✅ در پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
با عنوان: «نوروز امروز»
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 سخنرانی دکتر علیرضا قیامتی
استاد دانشگاه و قائممقام مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
✅ پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
با عنوان: «شاهنامه را پایانی نیست»
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
استاد دانشگاه و قائممقام مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
✅ پنجاهمین همایش میانفصلی مؤسسهٔ خردسرای فردوسی
«سپندارمذ پاسبان تو باد»
(ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
با عنوان: «شاهنامه را پایانی نیست»
⏰ جمعه، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲
⛳️ مشهد، سالن همایش آریو مصلینژاد
www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 نماهنگ
از این در به پنجاه باز آمدیم
(گذری بر پنجاه همایش میانفصلی مؤسسهٔ فرهنگی هنری خردسرای فردوسی)
http://www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
از این در به پنجاه باز آمدیم
(گذری بر پنجاه همایش میانفصلی مؤسسهٔ فرهنگی هنری خردسرای فردوسی)
http://www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
نوروز انسانیترین آیین ایرانی
اگر نوروز نبود ما هم نبودیم
دکتر نعمت الله فاضلی در نشستی در آستانه سالروز پایان سرایش شاهنامه از نوروز گفت.
«نوروز» از آشناترین واژهها برای تمام ایرانیان و فارسی زبانان است. این آیین باستانی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران امروزی است و نه تنها در کشورهای فارسی زبان مانند افغانستان و تاجیکستان که در هر گوشهای که تحت تأثیر فرهنگ ایرانی بوده است، رد و عطر و نشانش دیده و حس میشود.
«نوروز» از آن دست واژگانی است که به تنهایی میلیونها انسان را با گذشته دور، تاریخ کهن و آیین نیاکانی شان پیوند میدهد. دکتر نعمت الله فاضلی، انسان شناس، نویسنده و استاد پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نوروز را وطن ایرانی میداند که ما در آن زندگی میکنیم، با آن به روز و نو میشویم.
او انسان گرایی، پاکی و تمیزی، دوستی، توجه به حقوق بشر، دموکراتیک بودن، شادی خواهی و... را از مشخصهها و ویژگیهای نوروز میداند. آیینی که هر جای جهان رفته، بی تنش و تعارض پذیرفته شده است.
آنچه در ادامه میآید، بخشی از سخنرانی این استاد دانشگاه با موضوع نوروز امروز، در مراسم پنجاهمین همایش میان فصلی مؤسسه خردسرای فردوسی و در آستانه سالروز پایان سرایش شاهنامه فردوسی است. این مراسم، روز جمعه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲ در سالن همایش آریو مصلی نژاد برگزار شد.
دکتر محمدجعفر یاحقی و دکتر علیرضا قیامتی، مدیرعامل و قائم مقام خردسرای فردوسی و دکتر فرزانه فرخ فر، عضو هیئت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور، از دیگر سخنرانان این همایش بودند.
متن کامل خبر در:
https://shrr.ir/000uJq
فرهنگ و هنر ادبیات
رادمنش | شهرآرانیوز
@kheradsarayeferdowsi
اگر نوروز نبود ما هم نبودیم
دکتر نعمت الله فاضلی در نشستی در آستانه سالروز پایان سرایش شاهنامه از نوروز گفت.
«نوروز» از آشناترین واژهها برای تمام ایرانیان و فارسی زبانان است. این آیین باستانی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران امروزی است و نه تنها در کشورهای فارسی زبان مانند افغانستان و تاجیکستان که در هر گوشهای که تحت تأثیر فرهنگ ایرانی بوده است، رد و عطر و نشانش دیده و حس میشود.
«نوروز» از آن دست واژگانی است که به تنهایی میلیونها انسان را با گذشته دور، تاریخ کهن و آیین نیاکانی شان پیوند میدهد. دکتر نعمت الله فاضلی، انسان شناس، نویسنده و استاد پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نوروز را وطن ایرانی میداند که ما در آن زندگی میکنیم، با آن به روز و نو میشویم.
او انسان گرایی، پاکی و تمیزی، دوستی، توجه به حقوق بشر، دموکراتیک بودن، شادی خواهی و... را از مشخصهها و ویژگیهای نوروز میداند. آیینی که هر جای جهان رفته، بی تنش و تعارض پذیرفته شده است.
آنچه در ادامه میآید، بخشی از سخنرانی این استاد دانشگاه با موضوع نوروز امروز، در مراسم پنجاهمین همایش میان فصلی مؤسسه خردسرای فردوسی و در آستانه سالروز پایان سرایش شاهنامه فردوسی است. این مراسم، روز جمعه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲ در سالن همایش آریو مصلی نژاد برگزار شد.
دکتر محمدجعفر یاحقی و دکتر علیرضا قیامتی، مدیرعامل و قائم مقام خردسرای فردوسی و دکتر فرزانه فرخ فر، عضو هیئت علمی گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور، از دیگر سخنرانان این همایش بودند.
متن کامل خبر در:
https://shrr.ir/000uJq
فرهنگ و هنر ادبیات
رادمنش | شهرآرانیوز
@kheradsarayeferdowsi
14956_139550.pdf
358.4 KB
سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی
نوروز انسانیترین آیین ایرانی، اگر نوروز نبود ما هم نبودیم
(در پنجاهمین همایش میانفصلی خردسرای فردوسی، ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
رادمنش | شهرآرانیوز
https://shrr.ir/000uJq
@kheradsarayeferdowsi
نوروز انسانیترین آیین ایرانی، اگر نوروز نبود ما هم نبودیم
(در پنجاهمین همایش میانفصلی خردسرای فردوسی، ویژه سالروز پایان سرایش شاهنامه)
رادمنش | شهرآرانیوز
https://shrr.ir/000uJq
@kheradsarayeferdowsi
۲۱ اسفند؛
بزرگداشت حکیم نظامي و نگارگری متون غنایی
ایرانگرایی و ایرانستایی نظامی
نظامی سرایندهای ایراندوست و ایرانستاست.
او نهتنها خمیرۀ دو تا از داستانهای خود، یعنی خسرو و شیرین و هفت پیکر را از شاهنامه گرفته است، بلکه همۀ آثار او پر است از اشاره به اساطیر و تاریخ و روایتهای ایران کهن که شاعر همیشه با غرور و احترام از آن یاد میکند و بدان میبالد.
حتی در مخزن الاسرار که یک منظومۀ عرفانی ـ اخلاقی و بیشتر اسلامی است، شاعر بارها از اساطیر و پادشاهان ایران همچون جمشید، ضحّاک، فریدون، کیخسرو، نوشینروان، نریمان، سام، سیمرغ نام برده است و حتی موضوع سه تا از حکایتهای این کتاب را به نوشینروان و فریدون و جمشید نسبت داده است و در حقّ فریدون از جمله میگوید: «مُلک هزارست و فریدون یکی».
ولی شاعر نازکترین احساسات ایرانی خود را در سوگ بر مرگ دارا نشان داده که توصیف آن مشهور و دراز است. ما در اینجا به چند بیتی از آن بسنده میکنیم:
چه دستی که بر ما درازی کنی
به تاج کیان دستیازی کنی
نگه دار دستت که داراست این
نه پنهان، چو روز آشکاراست این...
سکندر بنالید کای تاجدار
سکندر منم، چاکر شهریار...
دریغا به دریا کنون آمدم
که تا سینه در موجِ خون آمدم
چرا مرکبم را نیفتاد سم
چرا پی نکردم درین راه گم...
دریغا که از نسل اسفندیار
همین بود و بس، ملک را یادگار...
به نزدیک من یک سرِ موی شاه
گرامیتر از صد هزاران کلاه...
مباد آن گلستان که سالار او
بدین خستگی باشد از خار او
نفیر از جهانی که داراکُشست
نهانپرور و آشکاراکُشست
برگرفته شده از: نظامی گنجهای، دکتر جلال خالقی مطلق، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۸۶-۸۹.
@kheradsarayeferdowsi
بزرگداشت حکیم نظامي و نگارگری متون غنایی
ایرانگرایی و ایرانستایی نظامی
نظامی سرایندهای ایراندوست و ایرانستاست.
او نهتنها خمیرۀ دو تا از داستانهای خود، یعنی خسرو و شیرین و هفت پیکر را از شاهنامه گرفته است، بلکه همۀ آثار او پر است از اشاره به اساطیر و تاریخ و روایتهای ایران کهن که شاعر همیشه با غرور و احترام از آن یاد میکند و بدان میبالد.
حتی در مخزن الاسرار که یک منظومۀ عرفانی ـ اخلاقی و بیشتر اسلامی است، شاعر بارها از اساطیر و پادشاهان ایران همچون جمشید، ضحّاک، فریدون، کیخسرو، نوشینروان، نریمان، سام، سیمرغ نام برده است و حتی موضوع سه تا از حکایتهای این کتاب را به نوشینروان و فریدون و جمشید نسبت داده است و در حقّ فریدون از جمله میگوید: «مُلک هزارست و فریدون یکی».
ولی شاعر نازکترین احساسات ایرانی خود را در سوگ بر مرگ دارا نشان داده که توصیف آن مشهور و دراز است. ما در اینجا به چند بیتی از آن بسنده میکنیم:
چه دستی که بر ما درازی کنی
به تاج کیان دستیازی کنی
نگه دار دستت که داراست این
نه پنهان، چو روز آشکاراست این...
سکندر بنالید کای تاجدار
سکندر منم، چاکر شهریار...
دریغا به دریا کنون آمدم
که تا سینه در موجِ خون آمدم
چرا مرکبم را نیفتاد سم
چرا پی نکردم درین راه گم...
دریغا که از نسل اسفندیار
همین بود و بس، ملک را یادگار...
به نزدیک من یک سرِ موی شاه
گرامیتر از صد هزاران کلاه...
مباد آن گلستان که سالار او
بدین خستگی باشد از خار او
نفیر از جهانی که داراکُشست
نهانپرور و آشکاراکُشست
برگرفته شده از: نظامی گنجهای، دکتر جلال خالقی مطلق، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۸۶-۸۹.
@kheradsarayeferdowsi
سرآمد کنون قصهٔ یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهانداور کردگار
سالروز پایان سرایش شاهکار حماسی، شاهنامه فردوسی و یکی از بزرگترین و برجستهترین حماسههای جهان در ۲۵ اسفند سال ۳۸۸ خورشیدی( ۴۰۰ قمری و ۱۰۱۰ میلادی) به انجام رسید.
دبیرخانهٔ ششمین جشنوارهٔ ملی فردوسی این روز را گرامی میدارد و دو فیلم تهیه شده مربوط به موضوعهای جشنواره ملی فردوسی:
آیین پهلوانی و نیایش را تقدیم شاهنامهدوستان و شاهنامهپژوهان سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان میکند.
جهت تماشا یا دانلود فیلم ها به لینک خبر مراجعه فرمایید.
🔗لینک خبر:
ferdowsi.sampad.gov.ir/NewsDetail/29
#که_ایران_چو_باغی_است_خرم_بهار
═════❁💠❁═════
@kheradsarayeferdowsi
به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهانداور کردگار
سالروز پایان سرایش شاهکار حماسی، شاهنامه فردوسی و یکی از بزرگترین و برجستهترین حماسههای جهان در ۲۵ اسفند سال ۳۸۸ خورشیدی( ۴۰۰ قمری و ۱۰۱۰ میلادی) به انجام رسید.
دبیرخانهٔ ششمین جشنوارهٔ ملی فردوسی این روز را گرامی میدارد و دو فیلم تهیه شده مربوط به موضوعهای جشنواره ملی فردوسی:
آیین پهلوانی و نیایش را تقدیم شاهنامهدوستان و شاهنامهپژوهان سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان میکند.
جهت تماشا یا دانلود فیلم ها به لینک خبر مراجعه فرمایید.
🔗لینک خبر:
ferdowsi.sampad.gov.ir/NewsDetail/29
#که_ایران_چو_باغی_است_خرم_بهار
═════❁💠❁═════
@kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 نیایش در شاهنامه
#دکتر_حمید_طبسی
ششمین جشنوارهٔ ملی فردوسی
(سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان)
http://www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
#دکتر_حمید_طبسی
ششمین جشنوارهٔ ملی فردوسی
(سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان)
http://www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 آیین پهلوانی در شاهنامه
#دکتر_حامد_مهراد
ششمین جشنوارهٔ ملی فردوسی
(سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان)
http://www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
#دکتر_حامد_مهراد
ششمین جشنوارهٔ ملی فردوسی
(سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان)
http://www.tg-me.com/kheradsarayeferdowsi
#فصلنامه_پاژ
دورهٔ جدید ـ سال دوازدهم ـ شمارهٔ چهارم ـ زمستان ۱۴۰۲ (شمارهٔ پیاپی ۵۲)
این فصلنامه با مجوّز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره ثبت: ۹۰/۸۰۹۰ منتشر میشود.
#صاحب_امتیاز: مؤسسّۀ فرهنگی خردسرای فردوسی
#مدیرمسئول وسردبیر: دکتر محمّدجعفر یاحقی
#مدیر_علمی: دکتر حمید طبسی
#تحریریه: دکتر کیمیا تاج نیا، دکتر محمود حسن آبادی، دکتر حمید طبسی، دکتر علیرضا قیامتی، رجبعلی لباف خانیکی، دکتر جواد محقّق نیشابوری، دکتر محمّدجعفر یاحقّی
ویراستار: لیلا بختآور
تنظیم و صفحه آرا: مرضیه دلیری اصل
طراح جلد: فرید یاحقی
تلفن و دورنگار: ۳۵۰۱۹۲۷۴-۰۵۱
صفحه خانگی: www.fcwh-ngo.com
✳️ سرمقاله: بهاریاست خرم در اردیبهشت #دکتر_محمدجعفر_یاحقی
#فهرست_مقالات:
✳️ دستان، نام نخستین آلت نوازندگی به «دشتان» تحریف شده
#دکتر_محمدحسن_ابریشمی
✳️ بررسی اسطورههای ایرانی از منظر اسطورهشناسی عصبی - تکاملی (قسمت هشتم: ساختار اساطیر ایرانی)
#دکتر_عبدالرضا_ناصرمقدسی
✳️ از رَشنو تا رَشنواد! (پیکرگردانیِ ایزد رشن در گذار از اوستا به شاهنامه)
#دکتر_حمید_طبسی
✳️ تهیکردن شاهنامه از معنا (ترکیسازیِ شاهنامه)
#دکتر_جواد_رنجبر_درخشیلر
✳️ بررسی ویژگیهای زبانی حماسه در داستان رستم و شغاد
#دكتر_مژگان_حسن_پور و #مریم_نظام_پور
✳️ «گزدم، کژدم» (تأمّلی و تلفظی دیگر)
#دکتر_علی_اصغر_فیروزنیا
✳️ سیری بر آسمان! (معرفی، تحلیل و نقد کتاب سفری بر آسمان کن)
#دکتر_صادق_ارشی
✳️ واکاوی باورها و ناموران طریقت نقشبندیه
#دکتر_حسن_فضل
✳️ شهر تاریخی گمشدهٔ روغد
#علیرضا_حصارنوی
✳️ اراده معطوف به قدرت اسفندیار
#دکتر_قطب_الدین_صادقی
✳️ شاهنامه و روایات مردمی در سیستان افغانستان
#دکتر_شمس_الحق_آریانفر
✳️ مازندران شاهنامه، در بدخشان افغانستان!
#سیداکرام_صدیقی_لعل_زاد
✳️ تازههای شاهنامهپژوهی و اسطورهشناسی
#محمد_بیانی
و بخشهای:
✳️ فارسی جامی است زرینپیکر و گوهرنگار
(گزارش نشستهای علمی و ادبی خردسرای فردوسی)
#سمیه_کریمی_پور
شعر و داستان:
با آثاری از:
شعبان کرمدخت / دکتر مجتبی فدایی/ علیرضا جهانشاهی/ دکتر علیاصغر فیروزنیا/ دکتر کیمیا تاجنیا
🌺🍃🌺
@kheradsarayeferdowsi
فصلنامۀ پاژ شماره ۵۲ (زمستان ۱۴۰۲) در ۲۴۴ صفحه در محلّ مؤسسه و انتشارات امام (مشهد) در دسترس است.
(پذیرش سفارش و ارسال برای شهرستانها): ۰۵۱۳۵۰۱۹۲۷۴ - ۰۹۱۵۱۵۹۰۴۸۹
#مؤسسه_خردسرای_فردوسی را در صفحه اینستاگرام همراهی کنید
🆔https://instagram.com/kheradsarayeferdowsi?igshid=12hsf58inenpo
دورهٔ جدید ـ سال دوازدهم ـ شمارهٔ چهارم ـ زمستان ۱۴۰۲ (شمارهٔ پیاپی ۵۲)
این فصلنامه با مجوّز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره ثبت: ۹۰/۸۰۹۰ منتشر میشود.
#صاحب_امتیاز: مؤسسّۀ فرهنگی خردسرای فردوسی
#مدیرمسئول وسردبیر: دکتر محمّدجعفر یاحقی
#مدیر_علمی: دکتر حمید طبسی
#تحریریه: دکتر کیمیا تاج نیا، دکتر محمود حسن آبادی، دکتر حمید طبسی، دکتر علیرضا قیامتی، رجبعلی لباف خانیکی، دکتر جواد محقّق نیشابوری، دکتر محمّدجعفر یاحقّی
ویراستار: لیلا بختآور
تنظیم و صفحه آرا: مرضیه دلیری اصل
طراح جلد: فرید یاحقی
تلفن و دورنگار: ۳۵۰۱۹۲۷۴-۰۵۱
صفحه خانگی: www.fcwh-ngo.com
✳️ سرمقاله: بهاریاست خرم در اردیبهشت #دکتر_محمدجعفر_یاحقی
#فهرست_مقالات:
✳️ دستان، نام نخستین آلت نوازندگی به «دشتان» تحریف شده
#دکتر_محمدحسن_ابریشمی
✳️ بررسی اسطورههای ایرانی از منظر اسطورهشناسی عصبی - تکاملی (قسمت هشتم: ساختار اساطیر ایرانی)
#دکتر_عبدالرضا_ناصرمقدسی
✳️ از رَشنو تا رَشنواد! (پیکرگردانیِ ایزد رشن در گذار از اوستا به شاهنامه)
#دکتر_حمید_طبسی
✳️ تهیکردن شاهنامه از معنا (ترکیسازیِ شاهنامه)
#دکتر_جواد_رنجبر_درخشیلر
✳️ بررسی ویژگیهای زبانی حماسه در داستان رستم و شغاد
#دكتر_مژگان_حسن_پور و #مریم_نظام_پور
✳️ «گزدم، کژدم» (تأمّلی و تلفظی دیگر)
#دکتر_علی_اصغر_فیروزنیا
✳️ سیری بر آسمان! (معرفی، تحلیل و نقد کتاب سفری بر آسمان کن)
#دکتر_صادق_ارشی
✳️ واکاوی باورها و ناموران طریقت نقشبندیه
#دکتر_حسن_فضل
✳️ شهر تاریخی گمشدهٔ روغد
#علیرضا_حصارنوی
✳️ اراده معطوف به قدرت اسفندیار
#دکتر_قطب_الدین_صادقی
✳️ شاهنامه و روایات مردمی در سیستان افغانستان
#دکتر_شمس_الحق_آریانفر
✳️ مازندران شاهنامه، در بدخشان افغانستان!
#سیداکرام_صدیقی_لعل_زاد
✳️ تازههای شاهنامهپژوهی و اسطورهشناسی
#محمد_بیانی
و بخشهای:
✳️ فارسی جامی است زرینپیکر و گوهرنگار
(گزارش نشستهای علمی و ادبی خردسرای فردوسی)
#سمیه_کریمی_پور
شعر و داستان:
با آثاری از:
شعبان کرمدخت / دکتر مجتبی فدایی/ علیرضا جهانشاهی/ دکتر علیاصغر فیروزنیا/ دکتر کیمیا تاجنیا
🌺🍃🌺
@kheradsarayeferdowsi
فصلنامۀ پاژ شماره ۵۲ (زمستان ۱۴۰۲) در ۲۴۴ صفحه در محلّ مؤسسه و انتشارات امام (مشهد) در دسترس است.
(پذیرش سفارش و ارسال برای شهرستانها): ۰۵۱۳۵۰۱۹۲۷۴ - ۰۹۱۵۱۵۹۰۴۸۹
#مؤسسه_خردسرای_فردوسی را در صفحه اینستاگرام همراهی کنید
🆔https://instagram.com/kheradsarayeferdowsi?igshid=12hsf58inenpo
نوروز
آمد بهار خُرّم و آورد خُرّمى
وز فرّ نوبهار شد آراسته زمى
نوروز اگرچه روز نو سال است روز كهنۀ قرنهاست. پيرى فرتوت است كه سالى يك بار جامۀ جوانى میپوشد تا به شكرانۀ آن كه روزگارى چنين دراز به سر برده و با اينهمه دمسردى زمانه تاب آورده است، چند روزى شادى كند. از اينجاست كه شكوه پيران و نشاط جوانان در اوست.
پير نوروز يادها در سر دارد. از آن كرانۀ زمان مىآيد، از آنجا كه نشانش پيدا نيست. در اين راه دراز رنجها ديده و تلخیها چشيده است. اما هنوز شاد و اميدوارست. جامههاى رنگرنگ پوشيده است، اما از آن همه يك رنگ بيشتر آشكار نيست و آن رنگ ايران است....
اگر بر ما ايرانيان اين روزگار عيبى بايد گرفت اين است كه تاريخ خود را درست نمىشناسیم و دربارۀ آنچه بر ما گذشته است، هرچه را كه ديگران گفتهاند و مىگويند طوطىوار تكرار مىكنیم.
اروپاييان از قول يونانيان مىگويند كه ايران پس از حملۀ اسكندر يكسره رنگ آداب يونانى گرفت و از جمله نشانههاى اين امر آنكه مورخى بيگانه نوشته است كه در دربار اشكانى نمایشهايى به زبان يونانى مىدادند. اين درست مانند آن است كه بگوییم ايرانيان امروزه يكباره مليّت خود را فراموش كردهاند، زيرا كه در بعضى مهمانخانهها مطربان و آوازهخوانهاى فرنگى به زبانهاى ايتاليايى و اسپانيايى مطربى مىكنند.
كمتر ملتى را در جهان مىتوان يافت كه عمرى چنين دراز به سر آورده و با حوادثى چنين بزرگ روبهرو شده و تغييراتى چنين عظیم در زندگیش روى داده باشد و پيوسته، در همه حال خود را به ياد داشته باشد و دمى از گذشته و حال و آيندۀ خویش غافل نشود.
مسلمان شدن ايرانيان به ظاهر پيوند ايشان را با گذشتۀ دراز و پرافتخارشان بريد. همه چيز در اين كشور ديگرگون شد و به رنگ دين و آيين نو درآمد. هرچه نشانه و يادگار گذشته بود در آتش سوخت و بر باد رفت. اما ياد روزگار پيشين مانند سمندر از ميان آن خاكستر برخاست و در هواى ايران پرواز كرد.
بیش از آنچه ايرانيان رنگ بيگانه گرفتند، بيگانگان ايرانى شدند. جامۀ ايرانى پوشيدند. آيين ايرانى پذيرفتند. جشنهاى ايران را بر پا داشتند و پیش خداى ايران زانوى ادب بر زمين زدند.
از بزرگانى مانند #فردوسى بگذریم كه گويى رستخيز روان ايران در يك تن بود. ديگران كه به ظاهر جوش و جنبشى نشان مىدادند، همه در دل زير خاكستر بىاعتنايى اخگرى از عشق ايران داشتند. نظامى مسلمان كه ايرانيان باستان را آتشپرست و آيين ايشان را ناپسند مىداند، آنجا كه داستان عدالت هرمز ساسانى را مىسرايد، بىاختيار حسرت و درد خود را نسبت به تاريخ گذشتۀ ايران بيان مىكند و مىگويد:
جهان زآتشپرستى شد چنان گرم
كه بادا زين مسلمانى ترا شرم!
#حافظ كه عارف است و مىكوشد كه نسبت به كشمكشها و كينتوزىها بىطرف و بىاعتنا باشد و از روى تجاهل ميگويد:
ما قصۀ سكندر و دارا نخواندهایم
از ما بهجز حكايت مهر و وفا مپرس
باز نمىتواند تأثير داستانهاى باستانى را از خاطر بزدايد؛ هنوز كين سياوش را فراموش نكرده است و به هر مناسبتى از آن ياد مىآورد و مىگويد:
شاه تركان سخن مدعيان مىشنود
شرمى از مظلمۀ خون سياووشش باد
كدام ملت ديگر را مىشناسیم كه به گذشتۀ خود، به تاريخ باستان خود، به آيين و آداب گذشتۀ خود بیش از اين پایبند و وفادار باشد؟ اين جشن نوروز كه دو سه هزار سال است با همۀ آداب و رسوم در اين سرزمين باقى و برقرارست مگر نشانى از ثبات و پايدارى ايرانيان در نگه داشتن آيين ملى خود نيست؟
نوروز يكى از نشانههاى مليّت ماست. نوروز يكى از روزهاى تجلى روح ايرانى است، نوروز برهان اين دعوى است كه ايران، با همۀ سالخوردگى هنوز جوان و نيرومندست.
در اين روز بايد دعا كنیم. همان دعا كه سه هزار سال پیش از اين زردشت كرد:
«منش بد شكست بيابد
منش نيك پيروز شود
دروغ شكست بيابد
راستى بر آن پيروز شود
خرداد و مرداد بر هر دو چيره شوند
بر گرسنگى و تشنگى
اهريمن بدكنش ناتوان شود
و رو به گريز نهد»
و نوروز بر همۀ ايرانيان فرخنده و خُرّم باشد.
دكتر پرويز خانلرى
(به نقل از مجلۀ سخن، دورۀ هفتم (۱۳۳۶)، شمارۀ دوازدهم، ۱۲۳۹-۱۲۴۲)
@kheradsarayeferdowsi
آمد بهار خُرّم و آورد خُرّمى
وز فرّ نوبهار شد آراسته زمى
نوروز اگرچه روز نو سال است روز كهنۀ قرنهاست. پيرى فرتوت است كه سالى يك بار جامۀ جوانى میپوشد تا به شكرانۀ آن كه روزگارى چنين دراز به سر برده و با اينهمه دمسردى زمانه تاب آورده است، چند روزى شادى كند. از اينجاست كه شكوه پيران و نشاط جوانان در اوست.
پير نوروز يادها در سر دارد. از آن كرانۀ زمان مىآيد، از آنجا كه نشانش پيدا نيست. در اين راه دراز رنجها ديده و تلخیها چشيده است. اما هنوز شاد و اميدوارست. جامههاى رنگرنگ پوشيده است، اما از آن همه يك رنگ بيشتر آشكار نيست و آن رنگ ايران است....
اگر بر ما ايرانيان اين روزگار عيبى بايد گرفت اين است كه تاريخ خود را درست نمىشناسیم و دربارۀ آنچه بر ما گذشته است، هرچه را كه ديگران گفتهاند و مىگويند طوطىوار تكرار مىكنیم.
اروپاييان از قول يونانيان مىگويند كه ايران پس از حملۀ اسكندر يكسره رنگ آداب يونانى گرفت و از جمله نشانههاى اين امر آنكه مورخى بيگانه نوشته است كه در دربار اشكانى نمایشهايى به زبان يونانى مىدادند. اين درست مانند آن است كه بگوییم ايرانيان امروزه يكباره مليّت خود را فراموش كردهاند، زيرا كه در بعضى مهمانخانهها مطربان و آوازهخوانهاى فرنگى به زبانهاى ايتاليايى و اسپانيايى مطربى مىكنند.
كمتر ملتى را در جهان مىتوان يافت كه عمرى چنين دراز به سر آورده و با حوادثى چنين بزرگ روبهرو شده و تغييراتى چنين عظیم در زندگیش روى داده باشد و پيوسته، در همه حال خود را به ياد داشته باشد و دمى از گذشته و حال و آيندۀ خویش غافل نشود.
مسلمان شدن ايرانيان به ظاهر پيوند ايشان را با گذشتۀ دراز و پرافتخارشان بريد. همه چيز در اين كشور ديگرگون شد و به رنگ دين و آيين نو درآمد. هرچه نشانه و يادگار گذشته بود در آتش سوخت و بر باد رفت. اما ياد روزگار پيشين مانند سمندر از ميان آن خاكستر برخاست و در هواى ايران پرواز كرد.
بیش از آنچه ايرانيان رنگ بيگانه گرفتند، بيگانگان ايرانى شدند. جامۀ ايرانى پوشيدند. آيين ايرانى پذيرفتند. جشنهاى ايران را بر پا داشتند و پیش خداى ايران زانوى ادب بر زمين زدند.
از بزرگانى مانند #فردوسى بگذریم كه گويى رستخيز روان ايران در يك تن بود. ديگران كه به ظاهر جوش و جنبشى نشان مىدادند، همه در دل زير خاكستر بىاعتنايى اخگرى از عشق ايران داشتند. نظامى مسلمان كه ايرانيان باستان را آتشپرست و آيين ايشان را ناپسند مىداند، آنجا كه داستان عدالت هرمز ساسانى را مىسرايد، بىاختيار حسرت و درد خود را نسبت به تاريخ گذشتۀ ايران بيان مىكند و مىگويد:
جهان زآتشپرستى شد چنان گرم
كه بادا زين مسلمانى ترا شرم!
#حافظ كه عارف است و مىكوشد كه نسبت به كشمكشها و كينتوزىها بىطرف و بىاعتنا باشد و از روى تجاهل ميگويد:
ما قصۀ سكندر و دارا نخواندهایم
از ما بهجز حكايت مهر و وفا مپرس
باز نمىتواند تأثير داستانهاى باستانى را از خاطر بزدايد؛ هنوز كين سياوش را فراموش نكرده است و به هر مناسبتى از آن ياد مىآورد و مىگويد:
شاه تركان سخن مدعيان مىشنود
شرمى از مظلمۀ خون سياووشش باد
كدام ملت ديگر را مىشناسیم كه به گذشتۀ خود، به تاريخ باستان خود، به آيين و آداب گذشتۀ خود بیش از اين پایبند و وفادار باشد؟ اين جشن نوروز كه دو سه هزار سال است با همۀ آداب و رسوم در اين سرزمين باقى و برقرارست مگر نشانى از ثبات و پايدارى ايرانيان در نگه داشتن آيين ملى خود نيست؟
نوروز يكى از نشانههاى مليّت ماست. نوروز يكى از روزهاى تجلى روح ايرانى است، نوروز برهان اين دعوى است كه ايران، با همۀ سالخوردگى هنوز جوان و نيرومندست.
در اين روز بايد دعا كنیم. همان دعا كه سه هزار سال پیش از اين زردشت كرد:
«منش بد شكست بيابد
منش نيك پيروز شود
دروغ شكست بيابد
راستى بر آن پيروز شود
خرداد و مرداد بر هر دو چيره شوند
بر گرسنگى و تشنگى
اهريمن بدكنش ناتوان شود
و رو به گريز نهد»
و نوروز بر همۀ ايرانيان فرخنده و خُرّم باشد.
دكتر پرويز خانلرى
(به نقل از مجلۀ سخن، دورۀ هفتم (۱۳۳۶)، شمارۀ دوازدهم، ۱۲۳۹-۱۲۴۲)
@kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 پیام نوروزی
خردسرای فردوسی با شادباش بهارِ طبیعت و نوروزِ دلافروز میگوید:
«ترا روز جز شاد و خرّم مباد»
@kheradsarayeferdowsi
خردسرای فردوسی با شادباش بهارِ طبیعت و نوروزِ دلافروز میگوید:
«ترا روز جز شاد و خرّم مباد»
@kheradsarayeferdowsi
اگر نوروز نبود
اگر نوروز نبود ایران نبود و ایرانی هم نبود. اسکندر و اعراب و خلفای عباسی و مغولها و بعد هم جانشینان ایشان و ایران ستیزان و مخالفان نوروز کوشیدند و خواستند نوروز را ریشهکن کنند، اما نوروز ماند و ایران و ایرانی هم ماندند. نوروز است که ایران را نگاهبان است.
اگر نوروز نبود زیبایی هم نبود. از زرتشت تا رودکی، از رودکی تا فردوسی و خیام و نظامی و مولوی و سعدی و حافظ، تا شاعران معاصر، همه را نوروز سرمست و غزلخوان کرد و میکند و آن همه زیبایی را در زبان شان جاری ساخته و میسازد. نوروز است که سازها را کوک می کند و جهان را و انسان را به رقص میآورد. اگر نوروز نبود این همه هنرها در معماری و داستان و ادبیات و نمایش و ترانهها و مثلها و ضربالمثلها نبود.
اگر نوروز نبود شادی هم نبود. نوروز است که شوق شادی را در دلها زنده کرده و میکند و ما را و شما را به زیست شادمانه فرامیخواند جامه سبز و رنگارنگ و نو بر تنها و طبیعت میپوشاند و رنگ کدورت و کهنگی را میزداید و بذر امید را در دلها میکارد و نوید نو شدن و بهبود حال جهان را میدهد.
اگر نوروز نبود رخت عزا و سوگ و سیاهی بر تن ما میماند و ما را میپوساند.
اگر نوروز نبود نو نبود و کهنگی و ارتجاع و گذشتهگرایی و خرافات و جهل مغز و استخوان ما را پوسانده بود. نوروز است که دفتر حساب و کتاب سالی که گذشت را میبندد و ما را به آینده و فردا فرا میخواند. نوروز است که نو شدن را ارج مینهند و قدر میشناسد و ما را هر سال نو میکند و رخت های چرکین گذشته از تنمان به در میآورد و در و دیوار خانه و خیابان و شهر را نو میکند.
اگر نوروز نبود روز و روزگار هم نبود و ما در سیاهی شب و سرمای جانسوز زمستان میماندیم و منجمد میشدیم و از شمارش روزها و سنجش روزگار باز میماندیم. نوروز است که زمان را میزاید نوروز روزها را میآورد و بر تقویم ما ثبت میکند. زندگی از اول فروردین آغاز میشود و ۳۶۵ روز با ما میماند.
اگر نوروز نبود دوستی و محبت هم نبود. نوروز است که عید و عیدی میآورد و هدیه میزاید و دید و بازدید میآفریند. نوروز است که محبت آدمها و گلها و طبیعت را در دل و جان ما زنده میکند و یادآور میشود. نوروز ما را کنار هم مینشاند و رسم با هم بودن را رونق و روشنایی میدهد.
اگر نوروز نبود اخلاق هم نبود. ادب و آداب نوروزی است که درس آشتی، گذشت و بخش را در زبان و ضمیر ما مینشاند و مدام میآموزاند. نوروز است که می آموزد مهربان باشیم، حرص نورزیم، حسرت نخوریم، قدر بدانیم و شکر بجای آوریم و یاد خویشان دوستان و دیگران کنیم.
اگر نوروز نبود فراغت هم نبود. نوروز است که تعطیلات عید و موسم فراغت از کسب و کار و دیدن یار و رفتن به سفر و خواندن و نوشتن و گپ و گفت و شنود را فریضه و فضیلت ما میشناسد و ما را به هر چه آنچه نیکوست به شیوهای فارغ بال از سود و سوداگری سوق میدهد.
اگر نوروز نبود فرهنگ و مدنیت ایرانی نبود. نوروز که تنها تعلق به ایران امروزی ندارد و سرزمینهای بزرگ و پهناور آسیای میانه، افغانستان، تاجیکستان، آذربایجان، ترکیه، عراق، هند و شبه قاره و حتی مغولستان را زیر چترش دارد امروزه نماد و نمود مدنیتی است که نوروزیان در هر جای جهان به آن میبالند و با آن سرشار از وحدت و مدنیت نوروزی میشوند. مدنیت نوروزی است که اجازه نمیدهد کسی به نام نوروز و برای نوروز اعمال خشونت کند و آدم بکشد و تبعیض روا دارد و قشری را بر قشر دیگر برتر شمارد و به نام نوروز به مال و ناموس دیگران تعرض کند.
اگر نوروز طبیعت هم نبود و گلها و درختان و جانداران هم شکوفه نمیدادند و شکفته نمیشدند و زنده نمیماندند. نوروز است که بهار آورد و همراه آن جهان را زنده و شاد میگرداند. نوروز است که یاد طبیعت را در طبع و زبان و جان ما یادآور میشود و ما را به آن هشیار میسازد.
چه خوب که نوروز هست و نوروزیان خوشبختند که نوروزیاند و چنین گنج بیپایان چندین هزار ساله اجدادشان را دارند. چه خوب که نوروز هست و خوبیها و خیرها و شادیها و زیباییها و راستیها و درستیها یادآور میشود.
چه خوب که نوروز هست و نمیگذارد تیرهروزان و تبهکاران و خودکامگان و ستمکاران به اسم دین یا دنیا این همه موهبت و محبت و معنویت را از نوروزیان بگیرند.
نوروز میماند تا نوروزیان بمانند.
نوروزتان خجسته و پیروز و هماره نوروزی باشید و بمانید.
دکتر نعمتالله فاضلی
استاد مردمنگاری پژوهشگاه علوم انسانی
@kheradsarayeferdowsi
اگر نوروز نبود ایران نبود و ایرانی هم نبود. اسکندر و اعراب و خلفای عباسی و مغولها و بعد هم جانشینان ایشان و ایران ستیزان و مخالفان نوروز کوشیدند و خواستند نوروز را ریشهکن کنند، اما نوروز ماند و ایران و ایرانی هم ماندند. نوروز است که ایران را نگاهبان است.
اگر نوروز نبود زیبایی هم نبود. از زرتشت تا رودکی، از رودکی تا فردوسی و خیام و نظامی و مولوی و سعدی و حافظ، تا شاعران معاصر، همه را نوروز سرمست و غزلخوان کرد و میکند و آن همه زیبایی را در زبان شان جاری ساخته و میسازد. نوروز است که سازها را کوک می کند و جهان را و انسان را به رقص میآورد. اگر نوروز نبود این همه هنرها در معماری و داستان و ادبیات و نمایش و ترانهها و مثلها و ضربالمثلها نبود.
اگر نوروز نبود شادی هم نبود. نوروز است که شوق شادی را در دلها زنده کرده و میکند و ما را و شما را به زیست شادمانه فرامیخواند جامه سبز و رنگارنگ و نو بر تنها و طبیعت میپوشاند و رنگ کدورت و کهنگی را میزداید و بذر امید را در دلها میکارد و نوید نو شدن و بهبود حال جهان را میدهد.
اگر نوروز نبود رخت عزا و سوگ و سیاهی بر تن ما میماند و ما را میپوساند.
اگر نوروز نبود نو نبود و کهنگی و ارتجاع و گذشتهگرایی و خرافات و جهل مغز و استخوان ما را پوسانده بود. نوروز است که دفتر حساب و کتاب سالی که گذشت را میبندد و ما را به آینده و فردا فرا میخواند. نوروز است که نو شدن را ارج مینهند و قدر میشناسد و ما را هر سال نو میکند و رخت های چرکین گذشته از تنمان به در میآورد و در و دیوار خانه و خیابان و شهر را نو میکند.
اگر نوروز نبود روز و روزگار هم نبود و ما در سیاهی شب و سرمای جانسوز زمستان میماندیم و منجمد میشدیم و از شمارش روزها و سنجش روزگار باز میماندیم. نوروز است که زمان را میزاید نوروز روزها را میآورد و بر تقویم ما ثبت میکند. زندگی از اول فروردین آغاز میشود و ۳۶۵ روز با ما میماند.
اگر نوروز نبود دوستی و محبت هم نبود. نوروز است که عید و عیدی میآورد و هدیه میزاید و دید و بازدید میآفریند. نوروز است که محبت آدمها و گلها و طبیعت را در دل و جان ما زنده میکند و یادآور میشود. نوروز ما را کنار هم مینشاند و رسم با هم بودن را رونق و روشنایی میدهد.
اگر نوروز نبود اخلاق هم نبود. ادب و آداب نوروزی است که درس آشتی، گذشت و بخش را در زبان و ضمیر ما مینشاند و مدام میآموزاند. نوروز است که می آموزد مهربان باشیم، حرص نورزیم، حسرت نخوریم، قدر بدانیم و شکر بجای آوریم و یاد خویشان دوستان و دیگران کنیم.
اگر نوروز نبود فراغت هم نبود. نوروز است که تعطیلات عید و موسم فراغت از کسب و کار و دیدن یار و رفتن به سفر و خواندن و نوشتن و گپ و گفت و شنود را فریضه و فضیلت ما میشناسد و ما را به هر چه آنچه نیکوست به شیوهای فارغ بال از سود و سوداگری سوق میدهد.
اگر نوروز نبود فرهنگ و مدنیت ایرانی نبود. نوروز که تنها تعلق به ایران امروزی ندارد و سرزمینهای بزرگ و پهناور آسیای میانه، افغانستان، تاجیکستان، آذربایجان، ترکیه، عراق، هند و شبه قاره و حتی مغولستان را زیر چترش دارد امروزه نماد و نمود مدنیتی است که نوروزیان در هر جای جهان به آن میبالند و با آن سرشار از وحدت و مدنیت نوروزی میشوند. مدنیت نوروزی است که اجازه نمیدهد کسی به نام نوروز و برای نوروز اعمال خشونت کند و آدم بکشد و تبعیض روا دارد و قشری را بر قشر دیگر برتر شمارد و به نام نوروز به مال و ناموس دیگران تعرض کند.
اگر نوروز طبیعت هم نبود و گلها و درختان و جانداران هم شکوفه نمیدادند و شکفته نمیشدند و زنده نمیماندند. نوروز است که بهار آورد و همراه آن جهان را زنده و شاد میگرداند. نوروز است که یاد طبیعت را در طبع و زبان و جان ما یادآور میشود و ما را به آن هشیار میسازد.
چه خوب که نوروز هست و نوروزیان خوشبختند که نوروزیاند و چنین گنج بیپایان چندین هزار ساله اجدادشان را دارند. چه خوب که نوروز هست و خوبیها و خیرها و شادیها و زیباییها و راستیها و درستیها یادآور میشود.
چه خوب که نوروز هست و نمیگذارد تیرهروزان و تبهکاران و خودکامگان و ستمکاران به اسم دین یا دنیا این همه موهبت و محبت و معنویت را از نوروزیان بگیرند.
نوروز میماند تا نوروزیان بمانند.
نوروزتان خجسته و پیروز و هماره نوروزی باشید و بمانید.
دکتر نعمتالله فاضلی
استاد مردمنگاری پژوهشگاه علوم انسانی
@kheradsarayeferdowsi
نوروز و تختجمشید
اگرچه نام نوروز در آثار مکتوب هخامنشیان نیامده، اما وجود بنای تختجمشید بهترین بیان آیینهای نوروزی یا جشن بهاری است. تختجمشید پایتخت تشریفاتی و آیینی هخامنشیان بود که در آن جشنهای نوروز و مهرگان با شکوه هرچه بیشتر برگزار میشد و نمایندگان ملتهای پیرو (بیشترینِ دنیای متمدن آن روز) شرکت داشتند.
ستونهای به شکل درخت تراشیده، نقوش سرو و نیلوفر آبی و گل نمایش رویش بهاری است.
احتمالاً در این جشنهاست که داریوش پیمان خود را با خداوند و مردم تجدید میکند و در همین مراسم بود که او از خداوند میخواست این سرزمین را از سه چیز نگاه دارد: سپاه دشمن، سال بد و دروغ. شاید این دعا را در مراسم جشن نوروز، در برابر صف نگهبانان پارسی و اشرافیان و بزرگان پارسی و مادی و نمایندگان دیگر ملتهای تابع میخواند.
این جشن، دعا و نیایش به خدای بزرگ بود برای درخواست برکت، صلح و آرامش. این جشن به روی همهٔ مردم و همهٔ ملتهایی که از هخامنشیان پیروی میکردند باز بود و همه در آن شرکت میکردند تا از برکت آن بهرهمند شوند.
برگرفته از مقالهٔ:
«نوروز جشن بازگشت به زندگی»، بدرالزمان قریب، منتشر شده در:
مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، پژوهشکدهٔ مردمشناسی، ۱۳۷۹، ص ۵۹-۷۲
@kheradsarayeferdowsi
اگرچه نام نوروز در آثار مکتوب هخامنشیان نیامده، اما وجود بنای تختجمشید بهترین بیان آیینهای نوروزی یا جشن بهاری است. تختجمشید پایتخت تشریفاتی و آیینی هخامنشیان بود که در آن جشنهای نوروز و مهرگان با شکوه هرچه بیشتر برگزار میشد و نمایندگان ملتهای پیرو (بیشترینِ دنیای متمدن آن روز) شرکت داشتند.
ستونهای به شکل درخت تراشیده، نقوش سرو و نیلوفر آبی و گل نمایش رویش بهاری است.
احتمالاً در این جشنهاست که داریوش پیمان خود را با خداوند و مردم تجدید میکند و در همین مراسم بود که او از خداوند میخواست این سرزمین را از سه چیز نگاه دارد: سپاه دشمن، سال بد و دروغ. شاید این دعا را در مراسم جشن نوروز، در برابر صف نگهبانان پارسی و اشرافیان و بزرگان پارسی و مادی و نمایندگان دیگر ملتهای تابع میخواند.
این جشن، دعا و نیایش به خدای بزرگ بود برای درخواست برکت، صلح و آرامش. این جشن به روی همهٔ مردم و همهٔ ملتهایی که از هخامنشیان پیروی میکردند باز بود و همه در آن شرکت میکردند تا از برکت آن بهرهمند شوند.
برگرفته از مقالهٔ:
«نوروز جشن بازگشت به زندگی»، بدرالزمان قریب، منتشر شده در:
مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، پژوهشکدهٔ مردمشناسی، ۱۳۷۹، ص ۵۹-۷۲
@kheradsarayeferdowsi