‍ ‍ عشق احساس، یک وضعیت یا تجربه #نیست. مقصد نیست. نور #خارق العاده است که از درون می تابد. دانشی است درخشان که #هرگز نمی رود لذت زنده بودن است.
می توانیم آن را با هم بشناسیم. می توانیم آن را به تنهایی بشناسیم. می توانیم آن را به یکدیگر #یادآوری کنیم‌. همچنین می توانیم فراموش کنیم. می توانیم باعث پدیدار شدن برخی #محرک ها در همدیگر بشویم و به همدیگر کمک کنیم تا درباره آن محرک ها کنجکاو شویم.
ما می توانیم در آتش عشق #دیدار کنیم. با هم قدم بزنیم یا نزنیم. قلب هایمان را #سهیم شویم. به عقب بازگردیم. به جلو برویم یا همان جا که هستیم بمانیم. بیاموزیم که شیفته پایکوبی، خودانگیختگی، ماجراجویی، رمز و راز، بی واسطگی و صمیمیت عشق و همچنین گریزپایی و گذرا بودن آن شویم.
بیاموزیم که آنچه را میدانیم رها کنیم و ناشناخته را در آغوش بگیریم و بیشتر و بیشتر از #پیچیدگی آن خرسند شویم. بیشتر و بیشتر درک کنیم که ناراحتی آن خوشحال کننده است به عدم اطمینان اعتماد کنیم و امنیت را در #ناامنی بیابیم. بیشتر و بیشتر در فقدان سعادت سعادتمندی و خشنودی را #بیابیم بیشتر و بیشتر درباره آنچه اینجا در حال حاضر است کنجکاو شویم. کمتر و کمتر بسته و عاقل باشیم، بیشتر و بیشتر #بازیگوشی کنیم. کمتر جوینده عشق و بیشتر دهندۀ آن باشیم، حضوری سرکش و آزاد که دیگران را به شادی دعوت می کند. این شرح عشق است در هر #لحظه از زندگی ما.
@kheradedaroun

من و تو هیچ #آینده‌ای با هم نداریم،
ما فقط
این جا را
این #لحظه را داریم…

و این برای نفْس، بسیار #افسرده کننده است…

اما برای آگاهی،
ارزش فوق‌العاده لحظه‌ی حال، مرا از نیاز به مالکیت تو یا #کنترل تو آزاد میکند…

ما در این بی‌زمانی میتوانیم #همدیگر را ملاقات کنیم..

عشق یعنی #ناپدید شدن زمان (بی‌زمانی)

و ناپدید شدن مفهوم «رابطه»

عشق آن گستره‌ی #پهناوری‌است که در آن، رابطه‌ی حقیقی بالاخره #ممکن میشود…

@kheradedaroun

((#تاثیرات ))


مرا #فراغت بوده است از همه عالم،
همین تو گفتی من #خوش نیستم یا مرا قبض است،
اندرون من #درد می‌خیزد؟
زیرا که تو در میان جان من #وطن داری
اثر می‌کند در جان.


@kheradedaroun

همه چیز بشکل #خیره کننده ای، خیرِ مطلق است،

لازم نیست #اعتماد کنی، تبدیل به اعتماد شو و به جریان زندگی  #بیاویز.

انچه میپذیری ، تبدیل به #خیر مطلق خواهد شد.

@kheradedaroun

خود را متقاعد کنید که می توانید...
@kheradedaroun

‍ روزي كه تصميم بگيريد چيزهايي را كه دوست داريد، #طلب نكنيد و در عوض، چيزهايي را كه اتفاق مي افتد، دوست داشته باشيد، آنروز #بالغ شده ايد.
ما هميشه مي توانيم آنچه را كه #دوست داريم، بخواهيم و طلب كنيم، اما اين كار ما را #فلاكت زده و بيچاره مي كند؛ زيرا دنيا مطابق آنچه ما دوست داريم يا دوست نداريم، نمي گردد. #تضميني نيست كه آنچه را شما مي خواهيد، زندگي هم بخواهد. احتمال دارد زندگي به سوي چيز ديگري #مقدر شده باشد كه شما اصلا از آن آگاه نباشيد.
وقتي چيزي كه دوست داريد،‌ پيش مي آيد، باز هم چندان #شاد نخواهيد بود؛ زيرا هرچه را مي خواهيم، قبلا در #خيالمان با آن زندگي كرده ايم.
پس آنچه به دست مي آوريم، دست دوم است.
اگر بگوييد دوست داريد با مردي خاص ازدواج كنيد، پيشاپيش در خيالتان با او ازدواج كرده و به آن فكر كرده ايد. آنگاه اگر در واقعيت با او ازدواج كنيد، #مطابق تصوراتي كه در خيال خود داشتيد، نخواهد بود. او فقط يك رونوشت از خيال شما خواهد بود؛‌ زيرا واقعيت به اندازه خيال، خيال انگيز نيست. آنگاه #نوميد خواهيد شد.
اگر آنچه را كه پيش مي آيد، ‌#دوست داشته باشيد، ‌اگر خواست خود را مقابل خواست زندگي قرار ندهيد، اگر فقط بگوييد باشد، بله،‌آنگاه هرگز دچار #فلاكت نخواهيد شد.
زيرا علي رغم هرچه روي دهد، هميشه برخورد و گرايشي مثبت داريد و آماده پذيرش و لذت بردن از اتفاقات زندگي هستيد.

@kheradedaroun

تمایل به #زندگی کردن ، تمایل به مردن، تمایل به رهایی یا تمایل به #پنهان شدن، تمایل به برقراری ارتباط یا تمایل به تنها بودن، تمایل به «خواستن» یا تمایل
به رها بودن از هر #خواسته‌ای.

عزیز من، تو،تمام اینها را در
قلب #وسیع و زیبایت دربرمیگیری از هیچکدام از اینها روی‌ برنگردان ، ولی نگذار هیچکدام ، #ارباب تو شود.


آزاد و وحشی باش،همچون
#درختی در جنگل،به سمت نور
حرکت کن و عاشق سایه‌هایت
نیز باش ...

@kheradedaroun

میخواهم با کسی #بروم که من دوستش میدارم
نمیخواهم #هزینه‌ی این همراه شدن را
حساب و کتاب کنم،
حتی نمیخواهم بدانم #دوستم دارد یا نە!
فقط میخواهم با آن کسی بروم که #دوستش دارم...


@kheradedaroun

قدرت تو در عشق #ورزیدن است،
نه در زور بازویت،
نه در موجودی #حساب بانکی‌ات
نه در شُهرتت
نه در داستان قهرمانی‌هایت
و نه حتی در ذهن نخبه و هوشمندت.

قدرت تو در این است که اجازه دهی امروز قلبت بشکند،
در #شهامتت برای راه دادن دیگری است.
که بگذاری دیگران نیز مهم باشند و آنچه را احساس می کنند احساس کنی.
قدرت تو در احساس کردن شادی، اندوه، و بزرگترینِ #تردید هاست.
که کنار آنها بمانی اما سعی در #تغییرشان نداشته باشی.
که فضایی باشی برای ظهورِ همه‌ی آنها...

این قدرت توست؟
توانایی تو برای #گرامی داشتن همه چیز،
که بگذاری زندگی در قلب بزرگت #آشیانه‌ای بسازد...

که ضعف و بیچارگی را در #آغوش بگیری،
که در قفسه سینه، شکم، سر، و شانه های منقبضِ خود نفس بکشی.

که پیروزمندانه، آنجا بایستی، و خویش را به تمامی در بر #بگیری..

و با خود بگویی:
عزیزم.
من اینجام...
بالاخره آمدم...

@kheradedaroun

یک نمونه #تمرین
موضوع:#خشم
از #جودی_برن

#دوره_جامع_آموزشی_سروش

آموزش استاندارد وعلمی وگام به گام #رهایی از احساسات ،هیجانات و خاطرات ناخوشایند به کمک #ای_اف_تی
در فایل هایی زیر پنج دقیقه با نکات کلیدی
در

#کانال_سروش

دوستانی که مایلند به این کانال بپیوندند به آیدی @kheradedarun پیام بدهند.

بی گمان #قلبها رویکردی دارند و روی گرداندنی، #نشاطی دارند و #خاموشی ای! هر گاه دلها روی کنند، بینا و فهیم اند، و هر گاه روی برگردانند، #خسته و ملولند. پس آنگاه که روی آورَد و #نشاط داشته باشد، به آنها تمسّک کنید، و هر گاه روی بگردانَد و #بی نشاط باشد، آنها را به حال خود واگذارید (آنها را به کاری وا ندارید).

بحار الانوار ج ۷۸ ص ۳۵۳/امام رضا

@kheradedaroun

#شهامت زیادی میخواهد تا به کسی #گوش کنی که از اندوه، ترس، خشم، شادی یا درد عمیقش برای تو #می‌گوید.
#شهامت میخواهد تا نرم و پذیرا باشی.
تا از  حالت دفاعی خودت، تمایلت به #حمله کردن یا سرکوب کردن خودت یا دیگری #آگاه باشی ولی همچنان در لحظه حال بمانی و آن چه را که هست پذیرا #باشی

شهامت میخواهد تا #حقیقت فرد دیگری را بشنوی بدون این که سعی کنی آن را #اصلاح کنی یا پند دهی یا آن را #درمان کنی یا تجربه او را تغییر دهی
شهامت میخواهد تا شادی و دردش، #ناامیدی اش و خشمش را بشنوی

#شهامت میخواهد که بشنوی آنچه که قبلا به او گفته بودی چه اثری بر او گذاشته است، حتی اگر شنیدنش حالت را بد کند، تو را #شرمسار کند و به تو حس گناه دهد

شهامت میخواهد به آنچه تو را #برمی انگیزد آگاه باشی، آنها را #گرامی بداری، در آنها نفس بکشی، به آنها نور بتابانی، با آگاهی آن ها را #برکت دهی اما همچنان گوش کنی

شهامت میخواهد به #دوستت یا همراهت اجازه آسیب پذیر بودن بدهی، اجازه دهی حقیقت خود را بگوید، حقیقتی که #آزاردهنده است، حقیقتی که آزاد می کند و در نهایت #شفا میدهد.

شهامت زیاد میخواهد زمانی که او در هم میشکند، می‌سوزد، اعتراف می‌کند و با ترس می لرزد او را در بر بگیری و حس امنیت را به او #هدیه دهی. #گوش دادن را به او هدیه دهی.

@kheradedaroun

زندگی در صورت #درک درست، خنده و شوخی است؛
در صورت درک نادرست، به بلا و رنج #مبدل می شود.
با یک بار #چیرگی بر این دو حالت، زندگی به آرامشی #دایمی بدل می شود.

زندگی برای سالکان طریق به صورت #آزمون است.
وقتی زندگی را با #عشق تسلیم کنیم، بهترین چهره آن #جلوه می کند.

@kheradedaroun

آدم #معمولی خود را با گذشته اش می سنجد،
حال چه گذشته شخصی و چه دانش گذشته #زمانش  تا رفتار حال و آینده خود را توجیه کند،
و یا سرمشقی برای خود بنا نهد،
تنها آگاهنند که در گذشته خود به جستجوی
نقطه عطفی هستند.

@kheradedaroun

زندگی سرانجام تو را به #زانو در‌می‌آورد،
حال تو یا در حالی که به زانو در آمده‌ای دنیا
را نفرین #می‌کنی و برای یک زندگی #متفاوت التماس میکنی،

و یا با #شکرگزاری و قدردانی به زانو #در می‌آیی و زندگی‌ای را که به تو داده شده  #عمیقا در‌ بر می‌گیری
در حالی که در برابر زیبایی آن قادر به ایستادن و حتی حرف زدن نیستی
در هر صورت زانو #همان زانو است.

@kheradedaroun

اگر می توانستم به #عقب برگردم... همین مسیر را می رفتم... حالا خودم را #درک می کنم و میبخشم... اگر #خطایی کردم در آن لحظه بهترین تصمیم بوده است... با آگاهی آن زمان تمام تلاش خود را کرده ام... اگر به عقب برگردم بخاطر تمام #لحظه های خوب و شیرین و بخاطر خودم همین مسیر را #میروم... چون میدانم اگر قطعه ای از گذشته #گم شود هرگز این خود را #ملاقات نخواهم کرد...

@kheradedaroun

وقتی دیگر سعی #نمی‌کنید زندگی را رو به راه کنید، شاید بتوانید بزرگ‌ترین کمک را به #زندگی بکنید.

وقتی دیگر سعی نمی کنید افراد را درست #کنید؛شاید بتوانید #بزرگ ترین برکت برای آنها باشید.

شاید #برکت راستین زمانی اتفاق بیفتد که شما از سر راه #کنار بروید.

@kheradedaroun

#خرده مگیر، روزی فراخواهد رسید که من بروم خانه‌ی همسایه را #آب‌پاشی کنم.
و تو به کاج‌ها #سلام کنی.
و سارها بر #خوانِ ما بنشینند. و مردمان مهربان‌تر از #درخت‌ها شوند.
اینک، #رنجه مشو اگر در مغازه‌ها، پایِ گُل‌ها، بهای آن را #می‌نویسند.
و خروس را #سپیده‌دم سَر می‌بُرَند.
و اسب را به گاری می‌بندند... خوراک مانده را به گدا #می‌بخشند.
چنین نخواهد ماند.

بر بلندیِ خود بالا رو.
و #سپیده‌دمِ خود را چشم به راه باش.
جهان را #نوازش کن.
دریچه را #بگشا.
و پیچک را #ببین.
بر روشنی #بپیچ.
از زباله‌ها رو #مگردان، که پاره‌های #حقیقت‌اند.
جوانه بزن.

لبریز شو تا #سرشاری‌ات به هر سو  رو کُند.
صدایی تو را می‌خواند،
روانه شو.
سرمشق #خودت باش.
با چشمان خودت ببین.
با یافته خویش بِزی.
در خود #فرو شُو تا به دیگران نزدیک شوی، پیک خود باش. پیام خودت را باز گوی.
میوه از باغ درون #بچین. شاخه‌ها چنان بارور بینی که سبدها #آرزو کنی.
و #زنبیلِ تو را گرانباریِ شاخه‌ای بس خواهد بود.

@kheradedaroun