Telegram Web Link
کسی را که در اندرون اندکی روشنایی #نبود
پند بیرونش #سود ندارد.

و هر که را در اندرون اندکی# روشنایی بود
روشنایی کلام عارفان از گوش او در آید تا اندر وی پیوندد
#نور سوی نور دَوَد.

اگر خواهی که در زیر #خاک نروی‌
در نور #گریز
که نور زیر خاک نرود.

@kheradedaroun
اوج‌ بگیر‌ که ببینی‌ ، نه که دیده بشی...


@kheradedaroun
قایقی كوچك داشتم و تنها روی  دریاچه #می‌راندم.

ساعتها روی دریاچه #میماندم.

"چنین روی داد كه شبی با چشمان بسته، شب زیبا را به مراقبه نشسته بودم. قایقی خالی از سوی دیگر آمد و به  قایقم برخورد كرد. چشمانم بسته بود، پس انگاشتم،

"كسی با قایقش #اینجاست و با قایق من برخورد كرده."
خشم  برخاست..

چشمانم را بازكردم و میخواستم با #خشم به مرد چیزی بگویم؛
ولی دریافتم كه قایق خالی است. آنوقت #راهی نداشتم.
خشمم را چگونه میتوانستم بیان كنم؟

قایق #خالی بود.

فقط در مسیر مخالف در حركت بوده و 
آمده و به قایق من برخورد كرده.

پس كاری نمیتوانستم #انجام دهم.

امكان نداشت كه خشم را روی #قایقی خالی 
فرافكنم."

"چشمانم را بستم. خشم آنجا بود، ولی #راهی به بیرون نمی یافت،
چشمانم را بستم و با خشم به عقب #شناور شدم.

و آن قایق خالی، #ادراك من شد.



در آن شب ساكت، در درونم به #نقطه ای رسیدم.
آن قایق خالی
#مرشد من شد.
واینك اگر كسی بیاید و به من توهین  كند، می خندم و میگویم '.


این قایق هم #خالی است'.،


چشمانم را می بندم و به
#درون می‌روم.“

@kheradedaroun
کسانی که وهم بیداری وجدایی از مردمان دیگر را دارند با تامل بخوانند.👇


مدتی قبل باور داشتم که #فردی نادر، خاص و روشن‌ضمیرم. چه تکبری! چه جدایی‌ای! چقدر خسته‌کننده است که مجبور باشی آن #هویت را حفظ کنی! اکنون همۀ آن‌ها محو شده‌اند. #بیهودگی آن به‌دقت دیده شد و محو شد:

«من روشن‌ضمیرم، تو #نیستی!
من این را درک کردم، تو نه!
من جست‌وجو را #پایان داده‌ام، تو نه!
من یک شخص نیستم، اما تو هنوز یک شخص #هستی!
رهایی اینجا رخ داده است، اما آنجا #رخ نداده است!»

این‌ها فقط راه‌های مختلفی برای #جدا کردن من از تو هستند. در آنجا نوعی خشونت وجود دارد و دقیقاً همان خشونت است که به‌دقت دیده می‌شود و فریبش #آشکار می‌گردد.

@kheradedaroun
افسوس #نخور دوست من.
زمان فقط به سمت #جلو حرکت می کند.
البته از گذشته #درس بگیر.
بر آنچه که از دست داده‌ای یا هرگز #نیافته‌ای سوگواری کن.
اما اکنون وقت آن است که رو به جلو و به سمت زندگی‌ای #جدید حرکت کنی.
تو راه درازی را آمده‌ای و من به تو #افتخار می کنم.
چالش‌هایی که با آن ها مواجه شده‌ای، آسیبهایی که مجبور به #شفای آنها شده ای، #خطرهایی که در طی مسیر با آنها #جنگیده‌ای.

پیشرفت خودت را با کسی #مقایسه نکن. این نوعی بی احترامی است به آن ظهور #خاص خداوند در تو.
قرار نبوده تو شبیه آنها باشی . قرار بوده تو شبیه خودت باشی: با نقص، واقعی، #غیرقابل جایگزین و زیبا به هنگام شکست ها و موفقیت ها.

تو #نمیتوانی در زمان به عقب برگردی. تو فقط میتوانی از جایی که اکنون در آن قرار داری به #جلو حرکت کنی.
“اکنون” بهترین موقع برای شروع یک زندگی #جدید است.
“اینجا” بهترین جا برای برداشتن اولین قدم است. در واقع تنها جایی است که میتوانی قدم برداری.

زمین محکم زیر پاهایت را احساس کن.
آسمان #گسترده بالای سرت را نگاه کن.
بگذار گذشته در خاطراتت به #عقب بروند.
تو در بهترین مکان برای زندگی #قرار داری!

@kheradedaroun
امروز بگذار که آرام #نباشی!
سخت نگیر، بگذار دمی #پریشان باشی!

تلاش برای آرام بودن، #دلهره ‌آور است،
امروز بگذار که بی‌قرار باشی،

امروز برای بهتر کردن حالت، #تقلا نکن،
امروز آشفتگی دلت را #انکار نکن

امروز به آشوبِ دلِ تنگت بگو: بمان،
خوش آمد بگو، #مهمانِ ناخواسته‌اش ندان،

امروز با ذهنت به دنبال #چاره نباش،
در پی یافتن جوابی برای #چراها نباش،

امروز از سیاهی و تاریکی درونت #هراسان نشو،
و اگر هراسان شدی، #جویای بی هراسی نشو،

امروز درِ دلت را به روی هر حسی #باز بگذار،
از هر نزاغ و مجادله و یافتنِ  راه حل دست بردار،

امروز بگذار هر چه هست، همان طور که هست باشد.
از سر‌ راه #خودت کنار برو و حال و هوایت را به دست «لحظه‌ی حال» بسپار…

@kheradedaroun
یک چیز بسیار اساسی را در مورد زندگی #بیاد داشته باشید:
هر تجربه ای که زیسته #نشده باشد، در اطراف شما آویزان خواهد ماند و پافشاری خواهد کرد:
مرا #تمام کن!
مرا #زندگی کن!
مرا #کامل کن!
یک کیفیت #ذاتی در هر تجربه ای هست که تمایل دارد تمام شود، کامل شود.
همینکه کامل شد، #تبخیر میشود.
اما اگر ناقص باشد، #پافشاری میکند.
شما را #شکنجه میکند.
شما را #شکار میکند.
توجهِ شما را به خود #جلب میکند.
آن میگوید:
میخواهی با من چه کار کنی؟
من هنوز #ناقص هستم.
مرا کامل کن!

کل گذشتۀ شما در اطرافتان #آویزان است.
بدون اینکه هیچ چیزی کامل شده باشد.
چونکه هیچ چیزی واقعاً زندگی نشده است.
هر چیزی به طریقی کنار گذاشته شده است.
به طور جزئی زندگی شده است.
تنها بطور متوسط، به شیوه ای ولرم.
هیچ شدت و شوقی نبوده است.
شما مانند فردی خوابگرد، #حرکت کرده اید.
بنابراین آن گذشته آویزان میشود.
و آینده ایجاد #ترس میکند.
و بین گذشته و آینده، حال حاضر که تنها واقعیت است، ُرد میشود.

@kheradedaroun
‍ هرگز سخن کسی را تکرار #نکن. هرگز چیزی را که نمی دانی، چیزی را که زندگی اش نکرده‌ای #نگو. این کار باعث تنهایی #شگرفی می شود که اصیل، زلال و شفاف است.

@kheradedaroun
هیچ احساسی را به عنوان یک حس #منفی قضاوت نکن
به سادگی #احساسش کن
بگذار انرژی‌اش در بدنت #حرکت کند.

در حس ناراحتی خود #نفس بکش
به #غمت هوا برسان
خشمت را مملو از حس #حضور کن
خشم خود را با کنجکاوی #نرم کن

تو هیچ چیز #منفی ای پیدا #نخواهی کرد
فقط بخشی #گرانبها از وجودت را خواهی یافت که در تمنای پذیرفته شدن است

لازم نیست بر اساسِ آن تمنا #عمل کنی یا از آن رخدادی غم انگیز #بیافرینی

آن تمنا، #جنبش خداوند است در تو، نه کمتر و نه بیشتر

پس در برابرش سر #خم کن
احساسش کن
بگذار انرژی‌اش در بدنت #حرکت کند
همچون کودکی به آن عشق بورز تا اسرار خود را برایت #فاش کند!!!


@kheradedaroun
#حقیقتِ زندگی، نه مادی است و نه معنوی.
طرفدار هر کدام که باشی به
#خطا رفته ای.
خطا نکن. زندگی را به مادی و معنوی تقسیم نکن.
تکه پاره اش نکن.
با دست خود
#تضاد ایجاد نکن.
زندگی را به
#تمامیت زندگی کن و بدنبال تعریفش نباش.
تعریف کردن چیزی،
#محدود کردن آن است.
زندگی را محدود نکن، زندگی کن.
آن یک
#کل مقدس است.
مادیت و معنویت، برداشت های ذهنی تواَند.
و جدالشان یک
#جنگ زرگری است.
هیچ مادیتی نیست که خالی از معنویت باشد، همچنانکه هیچ معنویتی خالی از مصادیق مادی نیست.
واضحتر آنکه ماده خود
#امری معنوی است و جز این نمی تواند باشد.
پس هر گاه توانستی در ماده، معنویت، و در معنویت، مصداق مادی اش را ببینی، تازه نگاهت درست شده است.
#کل نگر شده ای.
واقع گرا گشته ای.
و آنگاه است که صورت و معنا را
#تواَمان محترم داشته ای...

@kheradedaroun
#پیشرفت همیشه به معنی جلو رفتن نیست، گاهی ‌‌وقتا #برگشتن از یک مسیر غلطه"

@kheradedaroun
احساساتی که به #عقب رانده شده‌اند، ناپدید نمی‌شوند.
آنها در تاریکیِ ناخودآگاه ما میمانند و بر زندگی ما، روابط ما، کار ما، شخصیت ما و آنچه که هستیم و میتوانیم باشیم اثر #میگذارند.

#احساساتِ نادیده گرفته شده‌ی ما، ما را تبدیل به فردی خسته، افسرده، مضطرب،  وسواسی و #واکنشی می کنند و در نهایت میتوانند سلامت بدن ما را به خطر بیاندازند.
تا اینکه یک روز ما به یاد #می آوریم، همه احساسات حق دارند که در ما #وجود داشته باشند.

پس ما از #بی حس کردن آنها و از #فرار کردن دست برمیداریم و این بچه های (احساسات) بی پناه را با عشق و توجه #تغذیه می کنیم.
و حالا بالاخره آنها میتوانند احساس شوند، کاملا در خانه باشند، به رسمیت شناخته شوند و دمی #بیاسایند.

@kheradedaroun
باید بدانیم که #ذهن، جایگاه خواستن و نداشتن و حسرت  است و ازین روی ، عاشق #جستجو و تدبیر و برنامه ریزی.

اما #قلب جایگاهِ سرشاری ،غِنا و  داشتن است و ازین روی #ماوایِ شکرگزاری و اعتماد و ایمان ...


قلب تو ، نور این #جهان است
انرا با ذهن #نپوشان


@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
من بزرگترین ادیان آسمانی را #مطالعه کرده‌ام
تمام آنچه را که خدایان و آموزگاران عرفانی گفته اند #انجام داده ام

من پسر خوبی بودم ولی به #آرامش نرسیدم، خانه را نیافتم...
فقط افکار دست دوم از آدم های دست دوم

به نام #عرفان و معنویت، به دام انکار افتادم.
#خشم را انکار کردم و نامش را آرامش گذاشتم.
شرم را #انکار کردم و قدرت نامیدمش.
تمایل جنسی را انکار کردم و خلوص نامیدمش.

من انسانیتم را انکار کردم و نامش را گذاشتم بیداری معنوی؛
#تمایلاتم را انکار کردم و خود را روشن ضمیر نامیدم.

اکنون، خانه ام را در "سادگی" یافته ام.
من فروتن شده ام. هیچ چیز #نمیدانم.
من یک ابر میبینم و اشکها روی گونه ام سرازیر #میشود
و دیدن چهره یک دوست قدیمی، با بی نقص بودنش مرا #شوکه می کند.
یا یک تیر چراغ برق در یک پیاده روی بعد از ظهر، با آن #درخشش بی نظیرش به من سر خم می کند.
همه چیز مرا به سمت #خدا میکشد. نمیتوانم جلویش را بگیرم.

من به زبان انسان ها حرف #میزنم ولی کاملا انسان نیستم.
من یک گنجشکم در سپیده دم. صدایم، خانه من است.
بدن من، #معبد من است
محراب من، عزیز از دست رفته من و سوگ من است.
من آرامش را در #بطن ناآرامی یافتم.
و آسایش را در #بی قراریِ تمنایم برای زندگی یافتم.

دوست من، اجازه میدهی لحظه ای #کنارت بنشینم؟
آنچه را که در #قلبت میگذرد با من در میان میگذاری؟ ( من به اندازه تو گم شده ام)
آیا اشکها و #لرزش هایت را به من میدهی؟
میشود تا وقتی بند میایند در آغوش #بگیرمت؟
تو هم مرا در آغوش #میگیری؟
میشود تا آخر، مراقب هم #باشیم؟

خدایا
من دین #حقیقی را یافته ام
سادگی، انسانیت، مهربانی.

@kheradedaroun
چرا خدایى که #قبل از تولدم سرنوشتم را نوشته بود،
بعد از
#مرگم
از من بازجویی
#میکند؟!

@kheradedaroun
Forwarded from خردِ درون
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با این #آوا👇

#چهل بار بر تیموس ضربه بزنید.


#دوازده بار کتف سمت راست با کفِ دست چپ.

#دوازده بار کتف سمت چپ با کفِ دست راست.

@kheradedaroun
#کلام انسان، روح وجودش است.

کلمات صداهایی هستند که توسط #ارتعاشات افکار ایجاد می‌شوند.
افکار، ارتعاشاتی هستند که یا از حس منیت و یا از روح #ارسال می‌شوند.

هر کلمه‌ای که از دهانت خارج می‌شود باید #غنی شده توسط ارتعاشات اصیل روحت باشد.

کلمات در بیشتر مردم  بی‌جان هستند زیرا به طور #خودکار بدون اینکه با نیروی روح پر شوند به #اتر ارسال می‌شوند.

پرحرفی، اغراق یا دروغ‌گویی، مثل شلیک گلوله‎های کاغذی از یک تفنگ اسباب‌بازی، کلمات را بی‌فایده و ناکارآمد #می‌سازند.

به همین دلیل است که دعاها یا کلمات چنین افرادی تغییر مشخص و مطلوبی در ترتیب چیزها ایجاد #نمی‌کنند.

هر کلمه‌ای که می‌گویی را باید از #ته دل بگویی،
یعنی هر کلمه‌ای که بیان می‌کنی باید نه تنها حقیقت، بلکه #بخشی از نیروی درک شدۀ روحت را نشان دهد.

کلمات بدون نیروی روح، همچون پوسته‌های خالی و بدون #مغز هستند.


@kheradedaroun
#چگونگى رفتار دیگران با شما
#کارماى آنهاست.

و چگونگى
#عکس‌العمل شما به آنها،
#کارماى شما است.



@kheradedaroun
#تجارب معنوی‌ات را
برای مردم معمولی #افشا نکن
نیازی نیست که #درونی‌ترین اسرار خود را به همه بگویی
اسرار خودت را فقط با کسانی #سهیم شو که
بتوانند آن را #درک کنند.
وقتی مردم معمولی آن را بد بفهمند،
شاید حتی چیزی را در تو نابود کنند،
زیرا سوء تفاهم آنان بر تو #تأثیر دارد
باید #راز نگهدار باشی درست مانند یک مادر، که
نه ماه کودک را در درونش رشد می‌دهد تا
کودک بالغ و آماده شود روزی خواهد آمد که
پنهان کردنش ورای ظرفیت توست.
ولی آن‌وقت #مشکلی نیست زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند آن را
#مخدوش سازد.
ولی قبل از آن خودت را کاملاً ساکت نگهدار
جامعه نمی‌تواند خوشی و شعف و جنون الهی تو را #درک کند.
بذر تنها در خلوت و تاریکی #رشد می‌کند.
تو آن را در اعماق خاک #می‌نهی که
انوار آفتاب به آن نمی‌رسد. یک روز ناگهان می‌بینی که
جوانه‌ای سبز شده است. لحظه‌ای می‌آید که آن #شکوفه
باید بشکفد و یک گل شود و
خدایی که در قلبت #می‌رقصد را
نمی‌توانی پنهان کنی تا جایی که می‌توانی #پنهانش کن
یا وقتی خیلی زیاد شد،
به مکانی خلوت برو؛
فریاد بکش و بزن و
بخوان و دیوانه باش.

@kheradedaroun
2024/11/16 06:09:02
Back to Top
HTML Embed Code: