Telegram Web Link
ما اغلب برای از یاد بردن درد و رنج خویش به آینده پناه می بریم. در پهنه ی زمان، خطی تصور میکنیم که فراسوی آن خط درد و رنج ما پایان خواهد یافت.

#میلان_کوندرا
📕بار_هستی
هر زمان که درد خیلی کُشنده و شدید باشد، مطالعه، چاقوی درد را کُند می‌کند.
برای منحرف کردن ذهنم از افکار مأیوس کننده، صرفاً نیاز دارم به کتابها پناه ببرم.

📕 تسلی بخشی های فلسفه
✍🏻 #آلن_دوباتن
هیچ وقت باورمان نمی‌شود که شاید
آنقدر که بقیه به چشم ما مهم‌اند ؛
ما برایشان مهم نباشیم ...!

📕 مرد سوم
✍🏻 #گراهام_گرین
📚@khasmokhatb
هرگاه افرادی با غرور و خودستایی، یا غافل از احساسات و علایق پرشمار ظاهر می‌شوند، رنج حاصل از اسرار نهانی آنها را درک می‌کنم و می‌کوشم به جای قضاوت کردن، با آنها نزدیک، همدل و پیوسته باشم.

📕 موهبت درمان
✍🏽 #اروین_د_یالوم
تو هرگز نمی‌دانی در پیچ بعدی زندگی چه‌ چیزی انتظارت را می‌کشد. ممکن است آرزوی تو در پیچ بعدی انتظارت را بکشد. بنابراین، باید قوی باشی و روحیهٔ خود را نبازی.
اگر شکست خوردی، مطمئناً آسمان به‌ زمین نمی‌آید. اگر زمین خوردی، می‌توانی بلند شوی و دوباره به راه بیفتی.
ادیسون گفته است: «هر کوشش نافرجامی، گامی دیگر است که به‌ پیش برمی‌داریم.»

✍🏽 #نیک_وی_آچیچ
📕 زندگی بی‌حد‌ّ و‌ مرز
سکوت، همراهی و گوش دادن!

شما به چیزی نیاز ندارید که درمان اندوه‌تان باشد چون گاهی این احساس‌ قرار نیست درمان بشود، توفانی است که درون شما و زندگی‌تان را به‌هم ریخته‌، اما می‌گذرد و همه‌ی ما در این روزها و لحظه‌ها، تنها به همراهی و سکوت و فهمیدن خودمان نیاز داریم.

📕 وقتی غصه در خانه‌ات را می‌زند
✍🏻 #ایوا_ایلند
تفنگ های پر برای شلیک به مغزهای پر ساخته شده اند!
و مغزهای خالی برای پر کردن این تفنگها...

از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های زیادی می خواند نباید هراسید
از کسی باید ترسید که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد، ولی هرگز آن را نخوانده است.

✍🏼 #نیچه
هر روز با نبردی جدید دست به گریبان هستیم. و این حقیقت درباره تمام موجوداتی که برای بقای خود تلاش می‌کنند، صادق است؛ امّا بزرگ‌ترین جنگ ما با خودمان است، یعنی با نقاط ضعف، هیجانات و بی‌ارادگی در دیدن پایان هر چیز!

شما باید در مقام رزم‌آور زندگی، به نبرد خوشامد بگویید. و آن را راهی برای اثبات خویشتن، بهبود مهارت‌هایتان، کسب شجاعت و شهامت و تجربه بدانید.

✍🏽 #رابرت_گرین
📕 سی‌وسه استراتژی جنگ
توی زندگی هیچ چیزی نمی‌خواهم
جز یک نفر که حالم را بفهمد...

✍🏼 #گابریل_گارسیا_مارکز
📚 @khasmokhatb
گذشته دروغى بيش نيست و خاطره بازگشتى ندارد و هر بهارى كه می‌گذرد ديگر برنمی‌گردد و حتى شديدترين و ديوانه كننده ترين عشق ها نيز حقيقتى ناپايدار است!

📕 صد سال تنهایی
✍🏻 #گابریل_گارسیا_مارکز
📚 @khasmokhatb
رمان طوفان برگ، 12 سال قبل از رمان صد سال تنهایی نوشته شده است و جوانه‌های رمان صد سال تنهایی در آن به شکلی بارز دیده ‌میشود. یکی از این جوانه‌ها به وجود آمدن و پا گرفتن سرزمین خیالی ماکوندو و در کنار آن حضور استعماری و استثماری شرکت موز است

📕 طوفان برگ
✍️ #گابریل_گارسیا_مارکز
قبل از پنجاه سالگی به طرزی غافلگیر کننده یقین پیدا کردم که فانی هستم. در یکی از شبهای کارناوال، با زنی خارق العاده، پرشور تانگو میرقصیدم. چنان چسبیده به هم میرقصیدیم که گردش خون در رگ هایش را حس می کردم و گرمای نفس های شتابزده اش مرا به رخوتی لذت بخش فرو می برد... در این حال خوش بودم که رعشه مرگ برای نخستین بار سراپایم را لرزاند و کم مانده بود نقش زمین شوم. پنداری پیامی پرخاشگرانه از غیب در گوشم پیچید: هر کاری هم بکنی باز امسال یا صد سال دیگر، بالاخره برای ابد خواهی مرد ... زن وحشتزده از من فاصله گرفت و گفت چی شده؟ گفتم هیچی و دستم را روی قلبم گذاشتم .
از آن پس دیگر عمرم را با سال حساب نکردم بلکه به لحظه شمردم ...

📕 خاطره دلبرکان غمگین من
✍🏻 #گابریل_گارسیا_مارکز

📚 @khasmokhatb
نوشتن یک جمله، برپاکردن یک کلیسا، به‌تصویر کشیدن گل‌ سرخ‌ها، ساختن یک نغمه از پیوند نت‌ها، همه با بی‌تابی است که به‌دست می‌آید. این بی‌تابی است که منجر به شکوه آثار هنری می‌شود و از سرِّ نبودشان پرده برمی‌دارد.

عشق راستین، نه دربند کلمات است، نه سنگ‌ها، نه رنگ‌ها و نه نت‌ها. عشق راستین، جز سکوت و صبوری، چیزی نمیداند. مثل وقتی که ما پیش از موعد، سر قرار می‌رسیم.

✍🏽 #کریستین_بوبن
📕 تصویری از من کنار رادیاتور
دیگر به غربت چشم‌هایت خو کرده‌ام و به دردهای باد کرده‌ی روحم که از قاب تنم بیرون زده‌اند.
با توام بی حضور تو
بی منی با حضور من
می‌بینی تا کجا به انتظار وفادار ماندم تا دل نازک پروانه نشکند.
همه ی سهم من از خود دلی بود که به تو دادم و هر شب بغض گلویت را در تابوت سیاهی که برایم ساخته بودی گریستم و تو هرگز ندانستی که زخم‌هایت، زخم‌های مکررم بودند.

✍🏽 #حسین_پناهی
📕 دو مرغابی در مه
حقوق انسانی لغو شدنی نیست! هر چند که ممکن است پاره‌ای موقتاً آشکارا یا در نهان آن را زیر پا بگذارد و لگدمال نمایند. امّا کسانی که چنین می‌کنند بی‌گمان مرتکب بزرگترین و خونبارترین جنایات شده‌اند و در هیچ کجا و هیچ زمانی هیچ کس حق طلب بخشایش برای یغماگران آزادی و برابری برادران خود را نخواهد داشت.

📕 دزیره
✍🏽 #آن_ماری_سلینکو
ما خودمان نیاز به کمک داریم و دیگران هم نیاز به کمک دارند. هیچ‌کدام از ما به تنبیه نیاز نداریم و هنگامی که از کسی خشمگین می‌شوید و دچار رنج هستید، نکوشید با انجام کاری و یا گفتن سخنی او را تنبیه کنید؛ چرا که رنج‌های بسیاری نیز درون او وجود دارد و او هم دچار رنج است. پس تنبیه او به هیچ‌وجه شرایط را بهبود نمی‌بخشد.

📕 نیلوفر و مرداب
✍🏽 #تیچ_نات_هان
بیا به سلامتی زندگی بنوشیم، حالا چرا از خودم این قدر خوشم می آید، نمیدانم؟ در صورتی که آدم پستی هستم. اما از خودم راضیم. و از این که آدم رذلی هستم، زجر میکشم. اما باز هم از خودم راضی هستم و آفریدگار را می ستایم و حاضرم خداوند و مخلوقات او را به طور مستقیم ستایش کنم، اما... باید یک حشره سمی را بکشم، زیرا می ترسم، خزیده آمده و زندگی دیگران را آلوده کند... خیلی خوب، برادر عزیز، بیا به سلامتی زندگی بنوشیم. مگر چیزی با ارزش تر از زندگی وجود دارد؟

📕برادران_کارامازوف
✍🏼#فئودور_داستایفسکی
📚 @khasmokhatb
نان را از من بگیر، اگر می‌خواهی،
هوا را از من بگیر، اما
خنده‌ات را نه.

گل سرخ را از من مگیر
سوسنی را که می‌کاری
آبی را که به ناگاه
در شادی تو سرریز می‌کند،
موجی ناگهانی از نقره را
که در تو می‌زاید.

از پس نبردی سخت باز می‌گردم
با چشمانی خسته
که دنیا را دیده است
بی‌هیچ دگرگونی،
اما خنده‌ات که رها می‌شود
و پروازکنان در آسمان مرا می‌جوید
تمامی درهای زندگی را
به رویم می‌گشاید.

#پابلو_نرودا
یونانی‌ها می‌گویند دوست داشتنِ مفرط و بی‌ منطقِ هر چیزی، گناهی است علیه خدایان؛ آن‌ها معتقدند اگر کسی را زیاد دوست بدارند، حسادت خدایان برانگیخته می‌شود و وقتی به اوج شکوفایی برسد آن را در هم می‌شکنند.

این برای ما درسی است مگی، عشقِ بیش از حدْ بی حرمتی به خدایان است. کمال در هر چیزی به‌طرزِ غیر قابل تحملی ملال‌ آور است. من خود با کمی نقص موافقم.

📕 پروندهٔ خارزار
✍🏽 #کالین_مک_کالو
● مادام که سفره برای اقلیت چیده شده و اکثریت ناگزیر از خدمت کردن به آنان بوده و فقط به باقیماندهٔ سفره‌شان راضی و قانع است، نافرمانی معادل گناه تلقی و ترویج خواهد شد.

دولت و کلیسا این احساس را رواج دادند و با یکدیگر همکاری کردند، زیرا هر دو می‌بایست سلسله مراتب خود را نگه می‌داشتند.

● نافرمانی از قدرت غیرمنطقی گناه نیست، بلکه گناه در تجاوز به آسايش خود و دیگران است.

✍🏽 #اریک_فروم
📕 داشتن یا بودن
2024/11/17 09:50:17
Back to Top
HTML Embed Code: