Telegram Web Link
ارزش یک چیز، گاه در بهره‌ای نیست که از به دست آوردنش برمی‌آید، بلکه ارزشِ آن در گروِ بهایی است که برای به دست آوردنش پرداخت می‌شود؛ یعنی به اندازهٔ هزینه‌ای که کرده‌ایم.

📕 غروب‌ بت‌ها
✍🏼 #فریدریش_نیچه
📚@khasmokhatb
‏از خودم می‌پرسم:
دوزخ چیست؟

و چنین پاسخ می‌دهم:
"رنج ناتوان بودن از عشق ورزیدن."

📕 برادران کارامازوف
#داستایفسکی
تقریبا؟
جواب بی نظیری است،
صحیح هم هست!
ما در هرچیز فقط "تقریبا" هستیم...


📕سقوط
✍🏼#آلبر_کامو
زوربا: چرا جوون‌ها می‌میرن؟ چرا آدم باید بمیره؟ بگو دیگه..
بازیل: نمی‌دونم!
زوربا: پس فایده‌ی این‌ همه کتاب‌هایی که خوندی چیه؟! اگه این‌ همه کتاب به این سؤال جواب نمیدن، پس درباره‌ی چی حرف میزنن؟
بازیل: درباره‌ی رنج آدمهایی که نمیتونن به این سؤال جواب بدن.

📕زوربای یونانی
نیکوس_کازانتزاکیس
📚@khasmokhatb
‏می‌توانیم بر این نکته تاکید کنیم که عقل بشر ضعیف‌تر از غرایز اوست ولی این ضعف، ویژگی عجیبی دارد. صدای عقل ملایم و تدریجی است ولی تا گوش شنوایی نیابد آرام نمی‌گیرد و در نهایت بعد از تکرار بی‌پایان، موفق می‌شود. این یکی از نکات معدودی است که ما را به آیندهٔ انسان امیدوار می‌کند.

📕 آینده یک پندار
✍🏽 #زیگموند_فروید
خوشا به حال آن که دوستی می‌یابد که قلب و ذهنش با قلب و روح او هم‌نواست. دوستی که به واسطه‌ی شباهت سلیقه، احساس و دانسته‌هایش به او می‌پیوندد، دوستی که دربند جاه‌طلبی یا منافع شخصی نیست. موجودی که سایه‌سار درختی را به دبدبه و کبکبه‌ی دربار ترجیح میدهد!

📕 سفر به دور اتاقم
✍🏽 #اگزویه_دو_مستر
پایان زندگی ما لزوما همان روز مرگمان نیست : برای برخی کسان ، این روز بسی پیش تر فرا می رسد ، اما برای آن کس که به راستی زنده است ، شاید هرگز فرا نرسد.

📕 نور جهان
#کریستین_بوبن
📚@khasmokhatb
خیلی به چیزی وابسته نباش؛
فرض کن آنچه در اختیار داری چیزی است که جهان به طور موقت به تو داده است و میتواند در یک چشم بر هم زدن آن را یا حتى بیشتر از آن را از تو پس بگیرد.

#رولف_دوبلی
📕هنر_شفاف_اندیشیدن
هر زمان توانستی جوری باشی ؛
که هر حرفی از آدم ها شنیدی و هر واکنشی که از آن ها دیدی را به خودت نگیری ،
که در بندِ نظراتِ دیگران نباشی ،
که مسائلِ زندگی و قدم هایِ بعدی ات را به هرکس نگویی ،
و حرفی نزنی که از زدنش پشیمان باشی ؛
یعنی تو بزرگ شده ای !

#نرگس_صرافیان_طوفان
📚@khasmokhatb
وقتى واقعا چیزى را بخواهید راهى براى به دست آوردنش پیدا خواهید کرد. اما وقتى از ته دل خواستار چیزى نباشید برایش بهانه جور مى‌کنید.

📕خودت_باش_دختر
✍🏻 #ریچل_هالیس
شکست بخشی از زندگی است!
ما راه رفتن را با زمین خوردن، حرف زدن را با تکرار کلمات نامفهوم دوران کودکی، انداختن توپ در سبد بسکتبال را پس از خطاهای زیاد و رنگ‌آمیزی را با خط خطی کردن یاد می‌گیریم.
کسانی که از شکست می‌ترسند، هیچ‌گاه استعدادهای بالقوهٔ خود را به طور کامل شکوفا نمی‌کنند!

✍🏽 #تال_بن‌شاهار
📕 آن زندگی را انتخاب کنید که می‌خواهید
مش ربابه پیش دعانویسی میرود که گوشهٔ میدان بساط دارد. دو تا دعا می‌گیرد، یکی برای پدرم که حالش بهتر شود و یکی هم برای من که به هر چیزی پیله می‌کنم.
هر کاغذ پاره‌ای که کنار کوچه و خیابان است بر‌می‌دارم و می‌خوانم. میخواهد این چیزها از کله‌ام بپرد تا مثل پدرم نشوم. عقیده دارد هر کس سر و کارش با کتاب بیفتد یا دیوانه می‌شود و یا از دین خارج می‌شود.

📕 شما که غریبه نیستید
✍🏽 #هوشنگ_مرادی_کرمانی
🔴 #شازد_کوچولو
آدم‌ها خیلی وقته چیزی رو کشف نمی‌کنند، اون‌ها هرچی که احتیاج دارن رو از مغازه می‌خرند؛
ولی چون تو مغازه‌ها دوست نمی‌فروشند "اونا همیشه تنها هستند"

📕شازده_کوچولو
✍🏼 #اگزوپری
خاطره ها شاید سوختی باشد که مردم برای زنده ماندن می سوزانند...

#هاروکی_موراکامی
📚@khasmokhatb
وقتی که دیگر دلواپس آن نباشیم که در چشم محبوبمان چگونه دیده شویم، معنایش این است که دیگر عاشق نیستیم!

📕 جاودانگی
#میلان_کوندرا
📚 @khasmokhatb
و زمان چه ظالمانه مى تازد!
وقتى در طلب آن هستى مضایقه مى‌کند و آن گاه که به آن نیاز ندارى فراوان میشود.

📕دیدن_از_سیزده_منظر
#کالم_مک_کان
📚@khasmokhatb
وقتی احساس من شبیه احساس کسی نیست،
مطلقا هیچ‌ کس نمی تواند بفهمد
درونم چه می گذرد
این یعنی تنهایی…

✍🏼#پائولو_کوئلیو
📚@khasmokhatb
قسم خوردم که دوباره هرگز با تو ارتباطی نداشته باشم، اما شیش هفته گذشته و هنوز حس بهتری ندارم. بدون بودن تو، هزاران کیلومتر دور از تو، هیچ آرامشی ندارم.

📕آخرین نامه ی معشوق
✍🏼 #جوجو_مویز

📚@khasmokhatb
شاید هیچ کسی را نتوان یافت، که با همه پارسایی؛ روزی بر اثر پیچیدگی شرایط انسانی ناگزیر از همراهی با گناهی نشود که بیش از همه طردش می‌کند.

✍🏽 #مارسل‌_پروست
📕 در جستجوی‌ زمان‌ از دست‌ رفته
دیگر می‌خواهم گوشۀ اطاق بنشینم و چشم‌هایم را روی هم بگذارم و ‌هرچه را که پیش خواهد آمد در ذهنم بسازم و تماشا کنم.
وقتی که از راولنسبورگ برمی‌گشتم تمام راه را به تکرار این رؤیا گذراندم. هی دیدمت که آمدی و آمدی و آمدی تا به من رسیدی و مرا نگاه کردی و مرا گرفتی و مرا بوسیدی و مرا بوسیدی و بوسیدی و بوسیدی و من سست شدم و بی‌حال شدم و میان دست‌های تو از خود رفتم و باز از اول دیدمت که آمدی و آمدی و آمدی... قربانت بروم. قربانت بروم نمی‌دانی چه حالم بد است و همین‌طور دارد بدتر می‌شود. مثل مست‌ها هستم و اصلاً نمی‌دانم دارم چه می‌نویسم.

#فروغ_فرخزاد
- نامه به ابراهیم گلستان
2024/06/26 06:25:15
Back to Top
HTML Embed Code: