🌸 @khaneye_deser 🌸

#مسقطى_قالبے
#ويژه_رمضان🌙

یڪ پیمانہ نشاستہ گل یا نشاستہ گندم رو در ڪاسہ اے بریزید دو پیمانہ آب سرد روش بریزید و بدون اینڪہ هم بزنید ڪنار بذارید تا یڪ ساعت بمونہ . آب روے نشاستہ روخالے ڪنید ونشاستہ رو بہ همراہ دو پیمانہ شڪر و ۵ پیمانہ آب سرد در قابلمہ بریزید و روے حرارت ملایم بذارین و باڪفگیر چوبے هم بزنید.
زمانیڪہ شڪر حل شد یڪ قاشق چایخورے آبلیموے تازہ یا ۱/۴ ق چ جوهر لیمو اضافہ ڪنید وهم بزنید.
باید حدود یڪ ساعت باحرارت ڪم هم بزنید تا نشاستہ غلیظ بشہ. بعدازاینڪہ قوام پیداڪرد یڪ پیمانہ گلاب اضافہ ڪنید و باز بہ هم زدن ا دامہ بدین (یڪ ساعت دیگہ باید هم بزنید)بعد میتونین ۵۰ گرم ڪرہ، زعفران ، ڪمے پودر هل ،خلال بادام و خلال پستہ رو اضافہ ڪنید و مرتب هم بزنید (حدود نیم دیگه)تا براق و شفاف و سفت بشہ اواخر پخت یہ قاشق گلوڪز اضافہ ڪنید ڪہ باعث ڪمے ڪشدار شدنش میشہ تا داغہ توے سینے یا قالب بریزید و بعداز سرد شدن از قالب در بیارید یا برش بزنید.
باپودرگل سرخ یا پستہ تزیین ونوش جان ڪنید.

🌙 دعای روز بیست‌وهفتم ماه مبارک #رمضان

🤲 التماس دعا

🌸 @khaneye_deser 🌸

#بامیه_عسلی
#بامیه_اهوازی
باتشڪرازبانوے هنرمند
خانم شادے خاڪسار👇

shadi_khaksar

#دخترمردم

بنـدہ خـدایے از خانمـش میخواست جدا بشہ ، یڪ روز توے یڪ مهمونے دوستش از او میپـرسہ خانـومت چہ مشڪلے دارہ ڪہ میخواے طلاقش بدی؟

گفت یہ مـرد هیـچ وقت #عیب زنش رو بہ ڪسے نمیگہ . وقتے از هـم جـدا شـدن از اون پرسـید چـرا طلاقش دادے؟ گـفت آدم پشت سر دختر مردم حرف نمیزنه

بعـد از یـڪ سـال ڪـہ از هـم جـدا شـدنـد
خانومش باشخص دیگرے #ازدواج ڪرد، یہ روز دوبارہ پرسید خب حالا بگو چـرا طلاقش دادے؟ گفت ‌یہ مـرد هیـچ وقت پشت سر زنِ مردم حرف نمیزنه

یادمـون ‌باشہ بدترینِ انسان ها ڪسے است ڪـہ راز دوران دوسـتے را بـہ وقـت #دشمنے فاش ڪنہ ...
💫شبتون آرام

🌸
إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَآتٍ...

بے تردید آنچہ بہ شما وعدہ مے دهند، آمدنے است.

#انعام_آیہ۱۳۴
صبح زیباتون بخیر

🌸 @khaneye_deser 🌸

#رول_پنیروخرما

🥳🥳🥳🥳🥳

اگہ براے افطارے دنبال یہ پیش غذاے جذاب و خوشمزہ هستید پیشنهاد ما این رول پنیر و خرماست ڪہ خیلے هم مقویہ 😚🧇

چے لازمہ؟ 👇

خمیر یوفڪا
پنیر خامہ ای
خرما
شیر
مخلوط شڪر و دارچین

🎥 خدایا مرا بہ خودت نزدیڪ ڪن

🌙 دعاے روز بیست‌وهشتم ماہ رمضان
التماس دعا

🌸 @khaneye_deser 🌸
#شیرینی_شربتی

چے لازم داریم؟ 👇
براے خمیر:
یہ دونہ تخم مرغ
نوڪ ق چ زعفران
یڪ ق چ بیڪینگ پودر
یڪ لیوان ماست
یڪ لیوان آرد
روغن مایع براے سرخ ڪردن
ڪمے پودرقند وپودرهل وپودرنارگیل براے تزیین
چندتا سیخ چوبے
براے شهد:
یڪ لیوان شڪر
یڪ لیوان آب
۱/۴ لیوان گلاب
چندقطرہ آبلیموے تازه
ڪمے زعفران ساییدہ

✍گفت؛
حالِ دلم روبراہ نیست...
بغض، پشت پلڪام سنگینے میڪنه!
هیچے سرجاش نیست؛
حتی....

گفتم؛ شاید سرجاش نباشه...
اما یادت نرفتہ ڪہ همیشہ هست؟

✨دردتُ بهش بگو؛ حتماً چارهَ شُ بلده!
#شبتون_بی_غم

‍ خدایا...
گرچہ رمضان
رو بہ پایان است😔
اما سفرہ
رحمتت را
هرگز پایانے نیست
چہ زیباست
حال ڪسانے ڪه
هر روزشان رمضان
و هر لحظہ شان با تو و
مناجات باتوست...

طاعات وعبادات شما قبول حق

🙏 التماس دعا 🙏

🌸 @khaneye_deser 🌸


#ڪنافه_پنیرے
#دسرفوری

مواد لازم:

رشتہ ڪادایف تازہ یا خشڪ: ۱۰۰گرم
ڪرہ: ۵۰ گرم
پنیر موزارلا یا پنیر پیتزا مقدار دلخواه
مغزیجات:دلخواه

براے شربت:

شڪر: ۳/۴ لیوان
آب:نصف لیوان
زعفران،غنچہ گل محمدے و یڪ ق غ عسل

✅حتما تمام رشتہ ها ریز شدہ بہ ڪرہ و زعفران آغشتہ بشن
✅رشتہ ها خوب فشردہ بشن
✅پنیر از دیوارہ ها فاصلہ داشتہ باشه
✅با حرارت ڪم دہ دقیقہ الے یڪ ربع هر طرف سرخ بشه
✅از تابہ ڪوچیڪ هم میشہ استفادہ ڪرد
✅با بستنے یا سرشیر یا سادہ سرو میشہ.
باتشڪرازدوست هنرمند:
شایلے بانو

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌
‎

🎥 خدایا از تیرگی‌های تهمت دلم را پاک‌کن

🌙 دعای روز بیست‌ونهم ماه رمضان

🌸 @khaneye_deser 🌸

🍉 #دسرهندوانه
دوستان عزیزم سلام
توے هواے گرم دسرهاے یخے حسابے میچسبه!!

📝مواد لازم :

هندوانہ تڪہ شدہ بدون پوست: یڪ ڪیلو
شربت : دو لیوان
براے تهیہ شربت : یڪ لیوان شڪر رو با یڪ لیوان آب مخلوط ڪنید و بذارید تا بجوشہ تا قوام بیاد ...البتہ براے این دسر قوام اومدن شربت زیاد مهم نیست ..میتونید در انتها داخلش گلاب یا مقدارے وانیل اضافہ ڪنید و از روے حرارت بردارید.
در ابتدا هندوانہ رو برش بزنید و تخمہ ها رو خارج ڪنید ...
توجہ داشتہ باشید طولے برش دادن باعث میشہ تخمہ ها راحتتر در بیاد.
بعد اون رو با غذا ساز پورہ ڪنید
با شربت سرد شدہ مخلوط ڪنید و هم بزنید و در فریزر بذاریدو هر نیم ساعت یڪبار از فریزر در بیارید و هم بزنید تا یخ یڪدست پخش بشہ و شربت و پورہ هندوانہ بہ خوبے با هم مخلوط بشن ..
.بعد ڪہ حالت پنبہ اے یخ همہ جا پخش شد براے سرو آمادہ ست.
توے لیوانهاے خوشگل بریزین وبایڪ تڪہ برش هندوانہ مثلثے تزیین ڪنید
🍉نڪته:
اگر دسرتو فریزر خیلے موند و تبدیل بہ یخ سفت شد نیم ساعت قبل از استفادہ اونو از فریزر خارج ڪنید در دماے محیط بذارید و بعد داخل میڪسر بریزید تا بہ یخ نرم تبدیل بشہ ونوش جان ڪنید.

بفرمایید جایزه!

پدربزرگ قرآن کهن‌سال آبی رنگی داشت با ورقه‌های زرد شده که رد انگشتانش از پس پنجاه سال قرائت دائمی بر دامن کاغذهای ظریف مصحف نقش بسته بود. قرآن، همیشه روی طاقچه بالای سر پدربزرگ ساکن بود و از آنجا اهل خانه را نظاره‌گر. روز اول نوروز وقتی همه در خانه پدربزرگ جمع می‌شدند به تبریک و شادباش و تا شب به گفتگو و خنده و تفریح، آن قرآن کهن‌سال آبی رنگ برای بچه‌ها تبدیل می‌شد به گنجینه‌ای ارزشمند و ماورایی، مملو از اسکناس‌های تا نخورده‌ی خوش‌بو، در میان ورق به ورق آن کتابِ از آسمان نازل شده بر طاقچه. انگار که اسکناس‌ها هم میان مصحف از آسمان آمده باشند. هرچه مردان مشغول گفتگو در باب سیاست و گرانی و زنان مشغول آماده کردن ناهار و سالاد عید بودند و خانه در هیاهو بود، بچه‌ها اما همه چشم به قرآن داشتند و نقشه‌ها در سر می‌پروراندند برای دستیابی هرچه زودتر به عیدی‌ها. همه در پی خوش‌رقصی و دلبری از پدربزرگ. در پی اطاعت اوامر و فرمایشات همایونی پیرمرد مهربان. تا بلکه در هنگامه‌ی باز شدن آن کتاب کهن عرشی و بیرون آمدن آن اسکناس‌ها که فرشته‌ها سر حوصله و با ظرافتِ تمام میان ورق‌ها گذاشته‌بودند، سهم بیشتری نصیب خودشان کنند. و لحظه خیال‌انگیز سر آمدن انتظارها؛ لحظه بیرون آمدن نفس‌های در سینه حبس شده کودکان؛ آنگاه بود که پدربزرگ شاهانه و با طمطراق روی مبلِ همیشه زیر طاقچه جلوس می‌کرد و قرآن را می‌بوسید و بچه‌ها به پلکی کنار پاهایش جمع می‌شدند برای دریافت جایزه‌های انتظار کشیده. در آن شب جایزه‌ها. در لیله الجوایز!

آخرین شب ماه مبارک رمضان را پیامبر لیله الجوایز نامیده. شب جایزه‌ها. مثل آن شب عید در خانه پدر بزرگ. که « چون شب عید فطر که شب جوایز نام دارد فرارسد خداوند پاداش عمل کنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد». بندگان و عابدان و سالکان یک ماه تمام ، شب و روز ، به صلاه و صیام سعی کرده‌اند دلبری کنند و خوش‌رقصی برای خدای محبوب و معبود خودشان. شب‌های قدرشان را قدر دانسته‌اند و عطش و گرسنگی روزهایشان را برای جلب توجه خدا خرج کرده‌اند. خوابشان حتی از چشم جایزه دهنده دور نمانده. یک ماه انتظار. یک ماه نفس‌های در سینه حبس شده مثل نفس‌های آن کودکان . تا در لیله الجوایز به هنگام باز شدن آن گنجینه ارزشمند عرشی بیشترین سهم را نصیب خویش کنند. در شب قدر حتی آن گنجینه برای بنده‌ها باز نمی‌شود. باید بمانی و صبوری کنی و دلبری و اطاعت و دو زانو به ادب بنشینی تا آخر ضیافت تا در آن لحظه رویاگونه افسانه‌ای نصیب خود را به جان بگیری. حالا میهمانی به آخر رسیده. صاحب‌خانه مهربان انگار که نشسته و بنده‌ها شتافته‌اند به جایزه. پلکی بزنیم جایزه‌ها در کف‌مان است؛ و پیامبر فرمود که جایزه‌های رب ما مثل جایزه‌های پدربزرگ‌ها و حتی جایزه‌های پادشاهان نیست. «جوایز الله لَیسَت بِجوایز هولاء المُلوک». توشه‌ی یک سال معنوی بنده‌هایش را امشب به مهربانی و سخاوت تقسیم می‌کند که مسیر یک ساله را بی‌توشه نپیمایند. برای عابدان و عالمان همیشه واپسین شب تاریک رمضانی، کم از شب قدر نداشته و قدر دانسته‌اندش که مولای ما آهسته در گوش جابر زمزمه کرد که « سه شب در سال را خواب نمان که شب تقسیم رزق و هدایا است؛... و یکی شب آخر رمضان است. ». به آرزوی‌ شبی سرشار و پرجایزه برای عبدهای عامل که رسم کریمان است، اجر عامل را پیش از خشک شدن عرق جبین بپردازند!

«مهدی مولایی»

عیدتون مبارکا

چہ عاشقانه‌اے زیباتر از این،
میان تو و معبودت؛
ڪہ با هزار اسم صدایش بزنی
او هر بار بگوید: جانم ... جانم ...

طاعاتتون قبول عزیزان
🌹عیدتون مبارڪ

مژده دهید عاشقان را
عید وصال آمده...

عیدتون مبارک بندگان خوب خدا...