Telegram Web Link
برشی از کتاب

📗 #یوزپلنگایی_که‌بامن_دویده‌اند
✍🏻 #بیژن_نجدی
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
📚 بخشی از کتاب

برای پایان دادن به یک رابطه‌ی آزاردهنده، چه قدم‌هایی باید برداشت؟
اینکه کسی انسان را بیازارد، به آن معنی نیست که انسان می تواند از دوست داشتن او دست بردارد.در چنین شرایطی، این رفتار یک فرد نیست که بیش از همه، انسان را آزار می‌دهد، این دوست داشتن است. اگر دوست داشتنی همراه آن رفتار نباشد، تحمل کردن آن رنج، کمی آسان‌تر می‌شود.

📗 #ماتمامش_میکنیم
✍🏻 #کالین_هوور
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
این کتاب داستان زیبایی از یک عشق قدیمی را به تصویر می‌کشد، عشقی که منشأ آن گذشته است اما پس از فراز و نشیب‌های بسیار پس از سالها دوباره جرقه می‌خورد و این بار رویدادهای جالبی را در زندگی «کیوان کامیاب» و «فروغ شکیبا» آن‌هم در میانسالی به وجود می‌آورد.

📗 #یادت_نرودکه
✍🏻 #یاسمن_خلیلی‌فرد
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
برشی از کتاب

📗 #هنر_خوب‌زندگی_کردن
✍🏻 #رولف_دوبلی
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
نخستین روز مرگم.pdf
2.1 MB
امروز صبح هوا روشن نمیشود ناراحتم. چقدر ناراحتم بر خلاف عادت همیشگی،به پشت دراز کشیده ام سعی میکنم بلند شوم فایده ای ندارد چشمانم میسوزد بیدار شدن چه دردناک است..
دست هایم مثل قلاب لنگر به ملافه گیر کرده صدای باران شدید از خواب بیدارم کرده چشم هایم را میبندم صبر میکنم تا گرفتگی عضلاتم برطرف شود تا روز..
کجا هستم؟دیشب!

📗 #نخستین_روزمرگم
✍🏻 #ژاک_آتالی

@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
📝معرفی کتاب

ترسا دختری مرفه و نازپروده که مادرش فوت کرده و با پدر و مادر بزرگش زندگی می کنه. دو سال پشت کنکور مونده و هدفش رفتن به کانادا برای ادامه تحصیل هست ولی پدرش بخاطر تجربه ی تلخی که قبلا با فرستادن دختر بزرگترش آتوسا به خارج داشته به هیچ شکلی قبول نمی کنه...

✍🏻 #هما_پوراصفهانی

@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
"بچه‌های ژیواگو" یک رمان تاریخی و در واقع تحقیقی است جامع از "وولادیسلاو زوبوک" نویسنده 56 ساله روس درباره نقش فرهیختگان روسیه در فروپاشی نظام بلشویکی این کشور. موضوع کتاب که در سال 2009 منتشر شد، درباره ماجراهای سال 1990 روسیه و تغییر رژیم کمونیستی آن است. زوبوک در این کتاب نشان می‌دهد که روشنفکران و اهل کتاب و ادبیات در روسیه مجری اصلی این تحول بزرگ بوده‌اند.

📗 #بچه‌های_ژیواگو
✍🏻 #ولادیسلاو_زوبوک
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
نجاری بود که مردم ریزه‌میزه صدایش می‌کردند. البته اسم واقعی‌ش جاکومو یا مثلا ناپلئونه بود ولی مدت‌ها بود که مردم به همین نام می‌خواندند و دیگر کسی حتی خودش اسم واقعی‌اش را به یاد نداشت.

📗 #قصه‌ها‌وداستان‌های_جانی‌رداری
✍🏻 #مهناز_صدری
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
برشی از کتاب

📗 #آخرین‌چیزی_که‌اوبه‌من_گفت
✍🏻 #لورا‌دیو
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
همه زنانی که مادر شدند و در نقش زن خانه‌دار و مادر مسئولیت‌پذیر فرو رفتن، لحظاتی در تنهایی خودشون، دلشون میخواد فراغت و آرادی تجربه کردن و رسیدن به آرزوهاشون رو داشته باشند. زنی که شخصیت اصلی داستان شرمه، مادر دو بچه است و تمام روز به امور خانه‌ای بزرگ در حومه شهر مشغوله. شب خسته و بی‌انرژی در حسرت آرزوی دیرینه‌اش، یعنی نویسنده شدن، توی فضای مجازی می‌چرخه و با آه و رشک به زندگی یک اینفلوئنسر نگاه می‌کنه... تا اینکه یه شب تصمیم ناگهانی می‌گیره و زندگیش رو دستخوش تغییر عجیبی می‌کنه...

📗 #شرم
✍🏻 #مکنا_گودمن
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
توی این کتاب، احساس اضطراب در قالب یک #نقطه_کوچولو به تصویر کشیده میشه. این نقطه با مثال‌های ساده‌ای بچه‌ها رو با اضطراب و موقعیت‌هایی که ممکنه اضطراب رو تجربه کنند آشنا می‌کنه و راه‌هایی برای تبدیل اضطراب به آرامش رو به اونها یاد میده.
هیچ کدوم از احساسات ما بد نیستند و نباید هیچ احساسی رو سرکوب کنیم.
حواسمون باشه که
بچه‌ها رو به‌خاطر احساساتشون سرزنش یا تحقیر نکنیم، بلکه به اونها یاد بدیم همه‌ی احساسات ارزشمند هستند فقط باید نحوه‌ی صحیح بیان و مدیریت اونها رو یاد بگیریم.

📗#نقطه_کوچولوی_اضطراب
✍🏻 #دایان‌_آلبر
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
برشی از کتاب

📗 #توتالیتارسیم
✍🏻 #هاناارنت
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
در این کتاب دو داستان به صورت هم زمان پیش میره، یه داستان در آلمان میگذره که در اونجا مردی از نازی‌ها به نام گئورک رئیس اردوگاهی هست که اسرای اکراینی مشغول تولید سلاح‌های آلمانی هستند. گئورک مردی مهربون هست و نمی‌خواد که اسرا رو اذیت کنه و اونجاست که عاشق یکی از اسرا به نام نادیا میشه، چیزی که میتونه به قیمت جونش تمام بشه.
هم زمان در انگلستان سازمان مخفی به دنبال رد پای جاسوس آلمانی در این کشور هست. زنی با نام مستعار 《چشم شب》 که خیلی زرنگ و خونسرد هست و به دنبال رازی میگرده و پلیس مخفی باید قبل از اینکه چشم شب اطلاعات به دست بیاره و به آلمان مخابره کنه، اونو دستگیر کنند.

📗 #چشم_شب
✍🏻 #تیتوس_مولر
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
📚بخشی از کتاب

بایست انتخاب می‌کردم بین خودم و خدا بین خانه ام و خیابان بین مادر بودن و کسی نبودن، بین مردی که سیر می‌کند و توی سرم می‌زند یا تنهایی و بلاهایی که به سرم می آورد و دلم را بدجور می‌سوزاند؛ بایست انتخاب می کردم که می‌خواهم بمانم یا بروم. بایست بین بد و بدتر انتخاب می‌کردم و بعدش که به ناچاری می‌رسیدم زار می‌زدم که این کجایش زندگی است. بین چاله و چاه، بین تیر و شمشیر بین بد و بدتر... مامان می‌گفت زندگی همین است. همه جا آسمان همین رنگ است و همۀ زن‌ها باید بین بد و بدتر انتخاب کنند و بعدش جوری نقششان را خوب بازی کنند که کسی هم اگر دید خیال ،کند بین خوب و خوب‌تر، خوب‌تر را انتخاب کرده اند.

📗 #اسب‌چوبی
✍🏻 #الهام‌فلاح
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
برشی از کتاب

📗 #حباب_شیشه
✍🏻 #سیلویا_پلات
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
چشم‌های سیمونه .pdf
2.6 MB
معرفی کتاب:
این داستان، روایت دختر اربابی است به نام «ماریانا سیرکا» که وارث ثروت عموی خود شده است و پس از ملاقات با خدمتکار قدیمی خود «سیمونه سوله» دل‌‌باخته‌ی او می‌شود.

📗 #چشم‌های_سیمونه
✍🏻 #گراتزیادلدا
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
مت هیگ در کتاب کتابخانه نیمه شب داستان دختری را روایت می‌کند که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، اما با ورود به یک کتابخانۀ جادویی نگاهش به زندگی تغییر می‌کند. این رمان تکان‌دهنده و پرفروش در سال 2020 برنده جایزه گودریدز از نگاه مخاطبان شده است و از تأثیر انتخاب‌های کوچک و بزرگ در زندگی‌مان سخن می‌گوید.
#مت_هیگ
#کتابخانه_نیمه‌شب
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
شاید زندگی پیدا کردن بخش‌هایی از خودمان در تکه‌تکه‌هایی از یک کُلِ منسجم است. پیدا کردنی که به‌ اندازه‌ی یک عمر طول می‌کشد.»

#تکه‌هایی‌‌_از_یک_کل‌منسجم
#پونه_مقیمی
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
📚برشی از کتاب

جهان را باید مثل کتابی ببینی،
مثل کتابی که در انتظار خواننده‌اش است
هر روزش را باید جداگانه خواند
نه روی گذشته باید تمرکز کنی، نه روی آینده
اصل این لحظه است
باید صفحه به صفحه پیش بروی...

📕#بعد_از_عشق
✍🏻#الیف_شافاک
@ketabshoma
🍷🍷🍷🍷🍷🍷
2024/09/29 15:39:05
Back to Top
HTML Embed Code: