Telegram Web Link
🔺️
اظهار مافی‌الضمیر، "کلمه" نامیده می‌شود؛ به ماسوی‌الله(هرچه غیر خدا) "کلمات" اطلاق می‌شود. به انبیاء و اولیاء به اعتبار جامعیت آنها نسبت به اسماء و صفات الهی، "کلمه" گفته می‌شود.
#علامه_طباطبایی ره
🔸️ثمرات حیات/جلد۳/ص ۱۳۰
🆔️ @yaminpour
باید اعتراف کنم من طرفدار آن ایده هستم که رهاسازی پوشش و مباح کردن برهنگی را دشمن منطق حقیقی عشق می دانم.

🎋 (کاهن معبد جینجا)
🖌وحید یامین پور

🧳@ketabe_khoub
Forwarded from 📚 کتاب خوب
♨️شهر برای زندگی امثال من بهینه نیست. شهر راه خودش را می رود و گروه بزرگی در آن به آسایش بیشتر می رسند، هر چند گروه بزرگ دیگری در فشار قرار بگیرند. انسان شهر را می سازد ولی سپس این شهر که مثل موجودی زنده به انسان هجوم می آورد و انسان را به شکل دلخواهش در می آورد.
♨️و مگر آن ها که در برابر نیروی عظیم شهر و ماشین می ایستند تا کی و تا کجا توان مقاومت دارند؟
مقاومت ها به تدریج می شکند، به تدریج، در باتلاقِ ساکت و بی صدای استدراج.
♨️شهر ظرف استدراج است. تدریج چه خلقت دهشت آور و پیچیده ای است! خداوند می توانست تدریج را نیافریند ولی آفرید.
♨️تدریج جلوه مکر خداست و خداوند بهترین و سریعترین مکّار است.
سریع ترین مکّار است یعنی مکر هر مکّار دیگری در نقشه الهی جا می گیرد و به ضد خودش تبدیل می شود.
♨️شهر راه خودش را می رود و راننده نیز.
بی آنکه مهم باشد در روز چه کسانی را از کدام مبدا به کدام مقصد می رساند.
خود را سرنشین سیاره ای می بینم که بی اعتنا به اینکه در درونش هر کسی به کدام سو می رود، همگان را به مقصدی که هیچ کس نمی داند، حمل می کند.

🔃ارتداد
📙وحید یامین پور

🔞@ketabe_khoub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غمِ دنیای دَنی چند خوری؟ باده بخور
حیف باشد دلِ دانا که مُشَوَّش باشد
#حافظ
Forwarded from 📚 کتاب خوب
📚نام کتاب: بدون مرز
🖋نویسنده: هاشم نصیری
📑انتشارات: کتابستان معرفت
📓تعداد صفحات: ۳۱۸

📖توضیحات:
مهاجرت چمران ها به آن سوی مرزها نه به ماندن در غربت انجامید و نه بازگشت سرخوشانه به وطن را به دنبال داشت.چمران رفت و در کنار بالندگی اش دیگرانی را با خود همراه و همدل کرد.
«بدون مرز» قصه ای خیالی از سرگذشت بالیدن شهید مصطفی چمران و یاران اوست.از روزهای بلوغ علمی و عملی اش در آمریکا تا روزهای شلوغ بتیم نوازی و نبردهای پارتیزانی در لبنان . بدون مرز همزمان از زاویه دور و نزدیک از چمران علم و عمل قصه می گوید.

📗📘📙
@ketabe_khoub
شیرین ننماید به دهانش شکر وصل
آن را که فلک زهر جدایی نچشاند
#سعدی
🦋🦋🦋
با جوهر خاکستر پروانه نوشتم
مَن ماتَ من العشق فقد ماتَ شهیدا  🦋🦋🦋
📚نام کتاب: " روی ماه خداوند را ببوس"
🖋نویسنده: مصطفی مستور
📑انتشارات: مرکز

📖توضیحات:

این کتاب با محور قراردادن شخصیتی که سابقاً مذهبی بوده و حالا به خداوند شک کرده موضوعاتی چون تقدیر و مشیت الهی، مرگ و عشق را بررسی می کند و داستان زندگی مردی است که در کیستی و چیستی خود و خدا دچار شک شده و در واقع داستان انسانی در جستجوی معنا است.
🔸
گره خوردن سه مفهوم مرگ، عشق و ایمان و درگیری ذهنی - عاطفی آدم های داستان با این سه مفهوم، فضای داستانی خاصی را تولید کرده که در جذب مخاطب برای این کتاب بسیار تأثیر داشته است.
«روی ماه خداوند را ببوس» به نوعی در حد فاصل داستان های عامه پسند و داستان های روشنفکرانه خاص پسند قرار دارد. زبان و شیوه پرداخت داستان نه به دشوار نویسی و خاص پسندی کشانده می شود و نه به سطحی نگری و بی مایگی ادبی متمایل است. شاید استقبال بسیار خوبی که از این کتاب شده مدیون حفظ همین موازنه و حرکت در حد میانه است.
#رمان

📗📘📙
@ketabe_khoob
ما راحتی را در بهشت قرار داده ایم اما مردم در دنیا دنبال آن می گردند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃🍃

استاد ما آیت الله برهان به ما می فرمودند: هر وقت که گفتی دیگر راحت شدم و غصه ای ندارم و همه کارهایم را انجام داده ام، بدان که مرگ تو رسیده است.

🌱🌱
من این مطب را عینا در بعضی دیده ام که گفته اند من دیگر راحت شدم و غصه ای ندارم و از دنیا رفته اند.
سید بن طاووس به فرزندش توصیه می کند که اگر خانه ساختی یک گوشه از خانه را نیمه کاره بگذار باشد، که نگویی دیگر راحت شدم.

🌱🌱
دنیا جای راحتی نیست؛ در دنیا به دنبال راحتی نباشید، خدا فرموده که من راحتی را در بهشت قرار داده ام اما مردم در دنیا دنبال آن می گردند. خب معلوم است که آن را پیدا نمی کنند.
اگر در دنیا راحتی داشتید باید تعجب کنید. این طور نباشد که اگر غصه ای داشتید بگویید: چرا من غصه دارم؟ اصلا دنیا جای غصه خوردن و ناراحتی است، حالا یکی کمتر غصه دارد و یکی بیشتر. الان شما هیچ کسی را پیدا نمی کنید که بگوید من اصلا هیچ دغدغه و غصه ای ندارم.
🌱🌱
اما اگر شما در دنیا عمل خوب انجام دهید خدا بهشت را برای راحتی شما قرار داده است.

📚کلاس اخلاق| آیت الله مجتهدی تهرانی

@ketabe_khoub
گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
نوشتن ،یک توانایی ست ،نه جانشینی برای مجموعه یی از ناتوانی ها، عُقده ها و سرخوردگی ها .
نوشتن ، برای پُر کردنِ خلاء روحی نویسنده نیست ،بلکه برای پُر کردنِ خلائی ست که نویسنده حس می کند که بیرون از او، در کُلّ جهان، وجود دارد. نویسنده به یک کمبود عمومی، ملّی ،مردمی و حیاتی پاسخ می دهد نه به یک کمداشتِ خصوصی، شخصی و بیمارانه.

نوشتن ، نتیجه ی یک نتوانستن نیست ؛ جانشین عمل دیگری که آرزومندِ انجام آن بوده ییم ولی به دلائل متعدّد_ از جُمله ضعف و بی ارادگی و کاهلی_ نتوانسته ییم آن را به انجام برسانیم .نیست .
نوشتن ، ماحَصَل ِ سَر خوردن از سیاست، از عشق، از ورزش ،از تحصیلات عالی، و از نوازنده ی ویولن شدن نیست.

قلم ، سلاح است نه سنگر .
انسان در پشت قلم پنهان نمی شود تا جان از معرکه، به سلامت به در بَرد. انسان در حفره ی قلم به استراحت نمی پردازد تا شاید دشمن بگذردو فرصت تهاجمی دیگر به صاحب قلم بدهد.

نویسنده ، به دلیل شیوه های تفکّر ی که ناگزیر است انتخاب کند، پیوسته در جریان جنگیدن است،و میدانِ جنگ او یک جهان فساد است. و انحطاط و تباهی.

۱۴ تیر روز قلم بر اهالی قلم مبارک🍃🌸🍃
#نادرابراهيمی
#لوازم_نویسندگی
#نادر_دوست_داشتنی_ما

@ketabe_khoub
🖋
هر چند لسان الغیب فرمود:
قلم راآن زبان نبوَد که سرّ عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
ولی چاره‌ای نیست که:
جز صُراحی و کتابم نبوَد یار و ندیم

روز قلم گرامی‌باد.
خوشا آنان که وجود به‌زبان آنها سخن می‌گوید و به‌دست آنها می‌نویسد. آنها که زبان ملائکة‌الرحمن در کام دارند و جز آنچه گوش و هوش ملکوتی‌شان می‌شنود، نمی‌گویند و نمی‌نویسند.
🍁

🆔️ @yaminpour
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍀🌸🍀
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ

عید غدیر مبارک
🍀🌸🍀
می‌بینمت از دور و زیاد است همین هم
این سوخته‌دل ساخته با کمتر از این هم

صدبار صدایت زدم اما نشنیدی
یک چشم بگردان به من گوشه‌نشین هم

گفتی که ز خود بگذر و دیدی که گذشتم
از روح و روان هم، تن و جان هم، دل و دین هم...

#فاضل_نظری
یا راحم من استرحمه
قربانت شوم. رقیه کریمه به دستم رسید.
فرصت انس چنان نبود که بدانم جنابتان را چه بخوانم. کاغذی که فرستادید، به دیدگان گذاشتم و گریستم. چه خوب بود دوران فرقت و هجرت مثل خوابی ناگهان خروس خوان می شکافت و ملاقات حاصل می شد. من به مقصد والای جنابتان باور دارم و صبر خودم را بر دوری، عبادت می دانم.
حالا که خداوند چنین خواسته و سرآغاز زندگی مان را چنین به غم آراسته، او را شاکرم و می گویم فی الحال جز خیال بازگشتتان مشغولیت دیگری ندارم.
شما فکر و خیالتان را از غصه و اضطراب ما خالی کنید و چنان که رضایت حق در آن باشد، به صعود بیندیشید و این عبد حقیر را در رنج صعود شریک بدانید و در زیارت امام زادگان نائب الزیاره ما باشید و ما را از دعا در نوافل فراموش نمایید.

نخل و نارنج

🌴@ketabe_khoub
2024/09/29 18:13:41
Back to Top
HTML Embed Code: