Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑 وداع زیبای معلم بازنشسته با مدرسه و دانش آموزان
در ترکیه را با معلمان بازنشسته در ایران خودتان مقایسه کنید…

رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌅‍ انیمیشن کوتاه (More)

👈"بیشتر" انيميشنی ست درباره مفهوم سعادت و شادی در زندگی كه در لابه لای خاطرات كودكی مچاله شده ... انيميشنی فوق العاده كه بيننده را به دنيای درونش فرو می كشد.

👈1999: نامزد جایزه اسکار در بخش بهترین انیمیشن کوتاه

👈1999: برنده جایزه بخش Honorable Mention فستیوال فیلم آتلانتا

👈1999: برنده جایزه بخش Special Recognition فستیوال Aspen Shortfest

👈1999: برنده جایزه بزرگ بهترین فیلم تماشاگران از فستیوال ResFest

💥تماشای این انیمیشن قابل تامل و آموزنده را به شما همراهان عزیز توصیه میکنیم
شما هم به دیگران توصیه کنید.

#کانال_چالش_صنفی_معلمان_ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🌅از نوح بیاموزید


🔸نقل است که حضرت نوح، چهار پسر داشت. یکی از پسران نوح به نام کنعان به پیامبری پدرش ایمان نیاورد. از او چندان اطلاعی در متون دینی نیامده است. "تنها تصویری که از پسر نوح در قرآن کریم وجود دارد، لحظه‌ای است که طوفان آغاز شده و پسر نوح خارج از کشتی است. بنا به روایت قرآن، نوح پسرش را دعوت می‌کند تا سوار کشتی شود؛ اما پسر قبول نمی‌کند و می‌گوید بالای کوهی می‌روم تا از طوفان در امان باشم. نوح بار دیگر از پسر دعوت به سوار شدن در کشتی می‌کند و می‌گوید این طوفان عذابی است که کسی نمی‌تواند از آن فرار کند مگر این‌که خداوند بخواهد. خداوند در این هنگام با موجی میان نوح و پسرش فاصله می‌اندازد و در نهایت پسر نوح در طوفان غرق می‌شود"(پایگاه اینترنتی ویکی شیعه).

🏷  به تعبیر سعدی:

پسر نوح با بدان بنشست   
خاندان نبوتش گم شد

یا در بیت دیگر آورده است:
چو کنعان را طبیعت بی‌هنر بود   
پیمبرزادگی قدرش نیفزود

🔸پیش از وقوع طوفان و به‌قصد نجات کنعان، پدر به فرزند خود می‌گوید:  "یا بُنَی ارْکبْ مَعَنا وَ لا تَکنْ مَعَ الْکافِرِینَ".  و نوح با اندوه شدید برای نجات فرزندش دست به‌دامان خدا شد و از او طلب رحم و شفقت و کمک کرد که اجابت نشد. کشتی نجات و رستگاری مسیر خود را رفت و پسر نوح در طوفان غرق شد.

🔸این تنها قصه‌ی نوح و پسرش نیست. قصه‌ی همه‌ی کسانی است که دل‌شان برای رستگاری دیگران می‌سوزد و می‌خواهند نجات‌شان دهند، اما لازم است به‌یاد داشته‌باشند که در این "خودنوح‌پنداری"، باید هم‌چون پیامبر خدا عمل کنند. یادآوری این قصه برای این ضرورت دارد که پیام مهمی برای همه‌ی دین‌داران دارد. این‌که دیگری و حتی اگر آن دیگری، فرزند آدمی باشد، از اختیار و حق انتخاب میان خیر و شر برخوردار است. او آزاد است نجات یابد و آزاد است خود را در طوفان غرق کند. او اختیار دارد سوار کشتی شود یا نشود، همان‌گونه که کنعان چنین کرد و پدرش که پیامبر بود، او را به‌زور و اجبار، مجبور به سوار شدن به کشتی نکرد.

🔸این درحالی بود که نوح می‌توانست از برادرانش و دیگران بخواهد و امر کند که کنعان را از موی سر بگیرند و کشان‌کشان بر زمین بکشند و اگر لازم شد با او خشونت بورزند و او را سوار کشتی کنند. اما نوح این کار را نکرد. با این‌که به‌عنوان یک پدر، شدیدا اندوهگین بود و دست به دعا و کمک از خدا برداشت؛ اما تنها کاری که کرد این بود که با شفقت تمام پسرش را دعوت به همراهی کند و بگوید: ای پسرم با ما بیا و سوار کشتی شو.

🔸کشتی می‌رفت و کنعان جلوی چشم پدر غرق شد؛ و لابد پدر در دل، اندوهی عظیم، و بر چشم، اشکی جاری داشت. نوح هیچ نبود جز یک نگاه مضطرب و هیچ نکرد جز یک دعوت مشفقانه؛ تا به همه‌ی دین‌داران در طول تاریخ بگوید: من که پیامبر هستم حتی برای نجات فرزندم، او را مجبور نکردم و اختیار انسانی‌اش را از او نستاندم.

⬅️ و بگوید: رستگاری با فرمان و خشونت  و جریمه و زندان و محرومیت از زندگی اجتماعی به‌دست نمی‌آید.
و بگوید، حتی اگر پیامبر باشید حق ندارید اختیار آدمیان را برای چگونه زیستن‌شان، سلب کنید؛ زیرا که خدا، انسان را آزاد آفرید./علی زمانیان

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🌅چیزایی که نباید به خاطرش از کسی عذرخواهی کنی:

-داشتن نظر شخصی.
-داشتن دیدگاه متفاوت.
-نه گفتن به چیزهایی که دیگه تمایلی به انجامشون نداری.
- وقت گذاشتن برای خودت.
-محدود کردن انرژی و توانی که در اختیار دیگران می‌گذاشتی.
-گفتن حقیقت.
-دنبال کردن رویاهات.
-حذف آدم‌های سمی زندگیت.
-انتخاب های مهم زندگیت.

#پی_نوشت

تا وقتی که زندگی تو و انتخابات به کسی آسیبی نزنه نه نیاز به توضیح هست نه عذر خواهی:)


🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
💢 رتبه بندی با طعم تحقیر

مژگان باقری: فعال صنفی معلمان #فارس

🔸 بعد از چند دقیقه معطلی، یک نفر از اتاق بیرون می آید. یک تکه کاغذ را نشانم می دهد و می گوید این متن را با ادبیات خودتان بنویسید و امضا کنید تا رتبه شما برقرار شود. روی کاغذ چند جمله با عجله و بدون رعایت نکات نگارشی نوشته شده. خلاصه‌ی جملات این است: من باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت می کنم، علیه مسئولین کشور موضع گیری نمی کنم، در کانون های صنفی غیرقانونی عضو نمی شوم و در تجمعات غیرقانونی شرکت نمی کنم.

در حال نگاه کردن به جملات روی کاغذ هستم که کارمند حراست یک کاغذ A4 به دستم می دهد و می گوید چیز خاصی نیست. این تعهد پیش خودمان می ماند و قرار نیست کسی بفهمد. در دلم می گویم مهم این است که خودم می فهمم چه چیزی را امضا کرده‌ام و چه کسی مهم‌تر از خودم؟! پس از امضای این کاغذ با سرزنش خودم چه کنم؟ دو سال بازداشت و زندان و پابند و آنهمه هزینه روحی و روانی و مالی و آنهمه فشار به خانواده را تحمل نکرده‌ام که الان با امضای یک تعهد همه را به باد بدهم. سعی می کنم با کارمند حراست بحث کنم. می دانم کار بیهوده‌ای است و تصمیم از بالا گرفته شده و او فقط مامور است و معذور، اما راه دیگری ندارم. می خواهم قبل از اینکه با گفتن "نه" از اتاق بیرون بیایم همه‌ی تلاشم را برای بیدار کردن وجدانش به کار گیرم. به پابندم اشاره می کنم و می‌گویم من برای این پولی که الان در جیب شماست هزینه داده‌ام اما خودم برای گرفتن این پول باید تعهد بدهم؟! خودتان خنده‌تان نمی‌گیرد‌؟ باید می‌گفتم با دیدن این پابند شرم نمی کنید؟ اما نمی‌گویم. تلاش می کنم خشمم را فرو دهم تا از مسیر منطق خارج نشوم. می گویم رتبه‌بندی، قانونِ مصوب مجلس و حق همه‌ی معلمان است. مگر شما از همه‌ی معلمان تعهد گرفته‌اید؟ می‌گوید آنها مرتکب جرم نشده‌اند. می‌گویم اولا تجمع جرم نیست. ثانیا اگر آن تجمعات نبود هرگز رتبه‌بندی تصویب نمی‌شد. شما دارید بابت کاری از من تعهد می‌گیرید که باعث افزایش حقوق شما و دیگر معلمان شده است. این تناقض نیست؟! می خندد. وجدانش و عقلش حرف مرا تایید می کند ولی او فقط یک مامور است و معذور. می ‌گوید سخت نگیرید. در استان فارس همه امضا کرده‌اند. فقط شما مانده‌اید و یک نفر دیگر. اسم یک همکار زن را به زبان می آورد. در دلم با غرور تکرار می کنم. فقط دو زن امضا نکرده‌اند! فقط دو زن باقی مانده‌اند!

🔸 برایش استدلال می کنم که رتبه‌بندی حق قانونی من است و من برای گرفتن این حق، گدایی نمی کنم. چرا باید تعهد بدهم که شئونات اسلامی را رعایت می‌کنم؟ مگر در سی سال گذشته رعایت نکرده‌ام؟ چرا باید تعهد بدهم که از مسئولین انتقاد نمی‌کنم؟ مگر مسئولین جزء مقدسات هستند؟ من ناچارم به دیوان عدالت شکایت کنم. شانه‌اش را بالا می اندازد و می گوید شکایت کنید. ما کار غیر قانونی نکرده‌ایم.

🔸 پس از شنیدن داستان تعهد، همکاران با خواهش و التماس از من می‌خواهند که امضا کنم تا حقم ضایع نشود. می‌دانم که این نصیحت از سرِ دلسوزی است و نیز می‌دانم که این کاغذ تعهد هیچ ارزش قانونی ندارد. اما این را هم می‌دانم که آنها می‌خواهند با گرفتن تعهد، ما را تحقیر کنند و انتقام تجمعات باشکوه خیابان معدل را بگیرند.
اگر کانونها و انجمن‌های صنفی سراسر کشور، با قدرت در مقابل این روند ظالمانه و غیرقانونی حراست آموزش و پرورش می ایستادند و از معلمانِ محروم از رتبه، حمایت می کردند هیچ معلمی برای برخورداری از حقوق ناچیز رتبه‌بندی، مجبور به دادن تعهد نمی‌شد‌.
دادن بالاترین رتبه به فعالینِ صنفیِ محروم از رتبه و پرداخت حقوق مربوط به آن به صورت ماهانه از طرف معلمین هر استان، یکی از این حمایتها بود.

🔸 ما برای برقراری حاکمیت قانون راهی به جز نه گفتن به کسانی که سلیقه‌های شخصی خود را در اجرای قانون اعمال کرده‌اند نداریم. اما بدون وجود کانون‌های قوی و جامعه‌ی آگاه و دغدغه‌مند، این نه گفتن‌ها در حیطه‌ی تصمیمات شخصی باقی می‌ماند و تاثیرگذاری لازم را ندارد.
موضوع رتبه بندی، فارغ از نتایج مادیِ آن، میدانِ تمرینِ مقاومت مدنی برای معلمان است. آیا آنها می‌توانند ابزار فشار حاکمیت بر معلمانِ فاقد رتبه را بی اثر کنند؟ یا اینکه فقط به نصیحت‌های دلسوزانه ادامه می‌دهند تا هر کسی با توجه به میزان تحمل خود، یک تصمیم شخصی بگیرد؟ امیدوارم جامعه معلمان از این آزمون سربلند بیرون بیاید

#انجمن_صنفی_معلمان_فارس

🆔@AnjomanSenfi_Fars

رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🔴 احضار محمد حبیبی برای اجرای حکم به زندان

رامین صفرنیا وکیل محمد حبیبی در صفحه شخصی خود در ایکس نوشت :

‏موکلم ‎#محمد_حبیبی برای اجرای حکم شش و ماه یک روز حبس که در شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار صادر شده و‌درشعبه ۳۶تجدیدنظر قطعی گردیده است به شعبه اول اجرای احکام شهریار احضار شد تا رای شش ماه ویک روز اجرا شود وموکل به ‎زندان معرفی گردد.

این فعال صنفی معلمان که در اعتراض به مسمومیت های سریالی در مدارس در فروردین ماه ۱۴۰۲ بازداشت شده بود، برای اجرای حکم صادر شده باید به زندان برود.

محمد حبیبی در حالی به زندان می رود که عاملان و آمران مسمومیت های سریالی هرگز معرفی نشدند.

#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
#ما_معلمان_خاموش_شدنی_نیستیم
#مسمومیت_های_سریالی_مدارس


رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🔴 دولت و حاکمیت سال هاست که در جنگند؛ سال هاست حاکمیت با ما مردم وارد جنگ شده است.

🖊️ محبوبه فرح زادی/ معلم بازنشسته

🔺امروز رئیس جمهور دولت هم به این جنگ اعتراف کرده است:
جنگ اقتصادی
جنگ اقتصادی برای ما مردم واژه
جدیدی نیست؛ زیرا که چند دهه است که هر روز بدتر از روز قبل با به سخره گرفتن معیشتمان توسط حاکمیت با گوشت و پوست لمسش کرده ایم.
وقتی سفره هایمان را نه کوچک بلکه جمع شده می بینیم و دیگر سفره ای در کار نیست که کوچک
شدنش را به تصویر کشیم. وقتی هر روز صبح با نوید هایی که دولت برایمان در روزنامه ها کادوپیچی می کند و از صبح روزمان را سیاه تر از روز قبل رنگ می زند.
وقتی بیماران امنیت ندارند و یک تزریق ساده آلوده به آلومینیوم جانشان را می گیرد و هیچ مسئولی به روی خود نمی آورد.
وقتی فقر و فلاکت نه تنها سفره های ما را لخت کرده  بلکه خانه های ما را هم جارو کرده است.
حاکمیت شعار می دهد؛ با شعار فرار می کند ولی مسئولیتی را نمی پذیرد.
ما را در جامعه رها کرده است به گرسنگی و فقیری ما کاری ندارد به لخت شدن خانه هایمان کاری
ندارد. به گرانی های سرسام آور و دلار هفتاد هزار تومان کاری ندارد؛ ولی به پوشش ما زنان کار دارد. دغدغه دولت نه شرایط بد اقتصادی مردم؛ بلکه موهای زنان است. نه FATF و رابطه با کشورها است بلکه ما #زنان خط قرمز حاکمیت هستیم. از لخت شدن دختری که به خاطر توهین لخت شده است می گویند؛ ولی از توهین کنندگان به دانشجویان دختر توسط حراست دانشگاه نمی گویند. #دختر_علوم_تحقیقات را دستگیر می کنند و مجریان توهین به کرامت انسانی را درجه ترفیع می دهند واین گونه امنیت و عدالت اجتماعی را با رنگ سیاه خط خطی و نقاشی می کنند.

📍خلاصه کلام:
جنگ تمام عیاری که پزشکیان از آن می گوید همان جنگ حاکمیت با مردم است که سال هاست توسط حاکمیت در کف خیابان سرکوب شده است.
وقتی صدای گرسنگان در خیابان شنیده می شود و حاکمیت با گاز آشک اور و باتوم و شوکر ساکتش
می کند…
جنگ عظیم اقتصادی
جنگ حاکمیت علیه مزدبگیران
جنگ علیه سفره ها
جنگ علیه سلامتی و بهداشت
جنگ علیه آموزش
جنگ علیه داشتن یک سرپناه


رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
معلمان نظام دوری باید « رسمی » باشند

👤معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش
:

🔺براساس سند تحول بنیادین اگر در مدرسه‌ای شرایطی وجود داشته باشد، می‌توانیم از پایه اول ابتدایی نظام دوری را اجرا کنیم و در این نظام یک معلم می‌تواند با دانش‌آموزان خود به کلاس بالاتر رود و تدریس کند.

🔺اجرای نظام دوری نیازمند وجود شرایط لازم است. معلمان باید استخدام رسمی باشند تا بتوانند به صورت مستمر خدمات ارائه دهند در غیر اینصورت امکان اجرای نظام دوری وجود ندارد.

🔺اگر بدون در نظر گرفتن شرایط، نظام دوری را اجرا کنیم، منجر به نارضایتی می‌شود. امکان دارد برخی دانش آموزان با معلم آموزش دیده و با تجربه سال را سپری کنند و برخی دیگر این سه دوره را با معلمی بگذرانند که آموزش لازم را ندیده باشد.

🔺هرجایی که دارای شرایط لازم باشد باید نظام دوری اجرا شود. اگر شرایط لازم وجود نداشته باشد، باید از اجرای این نظام پرهیز شود.

رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🔴 با حکم شعبه یازدهم دادگاه تجدید نظر یزد محمد صادق فهیمی به حبس، جریمه نقدی و مجازات تکمیلی محکوم گردید.

در ادامه سرکوب معلمان با حکم دادگاه تجدید نظر #محمدصادق_فهیمی فعال صنفی معلمان #یزد از بابت بابت اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به تحمل سه سال و شش ماه و یک روز #حبس تعزیری درجه پنج که میزان دو سال از مجازات اشد وی به مدت دو سال به حال #تعلیق درآمده است محکوم شد و باقی مانده حبس نیز با احتساب تخفیف به #جزای_نقدی ۲۴ میلیون تومان تبدیل گردید، همچنین این فعال صنفی معلمان یزد به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی به تحمل ۷ ماه و ۱۶ روز #حبس_تعزیری محکوم گردید.
به عنوان #مجازات_تکمیلی نیز دو سال ممنوع الخروجی از کشور دو سال منع حضور در پیام رسان‌های خارجی و فعالیت در فضای مجازی نیز محکوم گردیده است.

📌#کانال_چالش_صنفی_معلمان_ایران ضمن محکوم نمودن احکام زندان، احضار و پرونده سازی ها بر علیه فعالان صنفی و مدنی، خواستار مختومه شدن پرونده کلیه فعالان صنفی می باشد.
در ضمن هرگونه دفاع در چهارچوب قوانین رایج از فعالین صنفی را وظیفه و حق قانونی خود میدانیم.


🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🔴 از تهران تا بوشهر
از نجف آباد تا یزد معلمان
در راهروهای دادگاه انقلاب

هیچ تفاوتی ندارد رئیس جمهور چه کسی باشد سرکوب معلمان همیشه در دستور کار قرار دارد…


#ایرج_توبیهای از نجف آباد در انتظار اجرای حکم زندان

#محسن_عمرانی از بوشهر احضار برای اجرای حکم زندان

#محمد_حبیبی از تهران احضار برای اجرای حکم زندان

#محمدصادق_فهیمی از یزد دریافت ابلاغ حکم حبس و جریمه نقدی



رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🔴 فاجعه پشت فاجعه

🔺دختر نوجوان ۱۶ ساله ای به خاطر اینکه در اردوی مدرسه مقنعه اش را درآورده و رقصیده بود روز بعد به دفتر مدیر مدرسه احضار شده و به او گفته شد که از مدرسه #اخراج می‌شوی.!

🔺به گفته یک منبع مطلع اسم این دختر #آرزو_خاوری و دانش‌آموز کلاس نهم بود. او در شرایطی #تهدید به اخراج شده بود که #معاون_پرورشی مدرسه فیلم #رقصیدن او را به مدیر مدرسه داده بود تا با او برخورد شود!
این دختر بعد از فرار از مدرسه اینچنین به ساختمانی شش طبقه در خیابان فداییان اسلام در تهران می‌رود و خودش را به پایین پرت می‌کند.

او فقط ۱۶ سال داشت و گناهش تنها لحظه‌ای شادی و رها شدن از قید حجاب اجباری و رقصیدن بود!!!

#مدرسه_پادگان_نیست
#دانش‌آموزان
#دختران_ایران
#پوشش_اختیاری
#رقص
#شادی


رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #تجمع_اعتراضی

معلمان بازنشسته مطالبه‌گر
استان #کرمانشاه مقابل اداره برنامه و بودجه تجمع برگزار کردند.

امروز سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳

بازنشستگان عزیز با شعارهایی چون

📍#آهوی_دریایی آزاد باید گردد

📍نه جنگ میخوایم نه کشتار/ رفاه میخوایم ماندگار

📍تورم،گرانی، نه به جنگ و ویرانی
اعتراض خود را نسبت به وضعیت ‌فاجعه بار جامعه با فریادهایشان نشان دادند.

#دختر_علوم_تحقیقات
#معلمان_پیشرو
#خیابان_از_آن_ماست


رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🔴 معلم زندانی مریم مهرابی پس از صدور حکم تعلیق حبس از زندان دولت آباد اصفهان آزاد شد. 

روز دوشنبه ۱۴ آبان ماه، #مریم_مهرابی، خواهر #محمود_مهرابی، زندانی سیاسی محکوم به #اعدام از زندان دولت آباد اصفهان آزاد شد.

🔺مریم مهرابی، در مرحله بدوی توسط قاضی دادگاه انقلاب اصفهان، به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد و در پی اعتراض و ارجاع پرونده اش به شعبه دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان، حکم وی به ۴ سال و ۶ ماه حبس #تعلیقی تبدیل شد و در تاریخ ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳، از زندان دولت آباد اصفهان، آزاد شد.

📌لازم به ذکر است، مریم مهرابی، در تاریخ ۲۹ خرداد ماه ۱۴۰۳، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از طی مراحل بازپرسی های اولیه و تفهیم اتهام به زندان اصفهان منتقل شده بود. 

📍ضمن تبریک به ایشان و خانواده محترمشان خواهان آزادی بدون قید و شرط دیگر معلمان زندانی و کلیه فعالان سیاسی و مدنی به ویژه محمود مهرابی هستیم.


رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🔴 #محسن_عمرانی فعال صنفی معلمان و از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان #بوشهر که با دریافت ابلاغیه ای باید خود را برای اجرای حکم شش ماه زندان در روز پنجشنبه ۱۷ آبان به #زندان بوشهر معرفی کند، نوشت :

شما بر دستان من زنجیر بزنید من برای کودکان شما ساز میزنم
درود بر آنکس که ساز را بر روی کتاب گذاشت…

#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
#ما_معلمان_خاموش_شدنی_نیستیم
#کانون_صنفی_معلمان_بوشهر


کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
کانال چالش صنفی معلمان ایران
🔴 فاجعه پشت فاجعه 🔺دختر نوجوان ۱۶ ساله ای به خاطر اینکه در اردوی مدرسه مقنعه اش را درآورده و رقصیده بود روز بعد به دفتر مدیر مدرسه احضار شده و به او گفته شد که از مدرسه #اخراج می‌شوی.! 🔺به گفته یک منبع مطلع اسم این دختر #آرزو_خاوری و دانش‌آموز کلاس نهم…
🔴 پشت پرده خودکشی دختر ۱۶ ساله در شهر ری از زبان پدرش:
آزار او توسط مدیر مدرسه به دلیل پوشیدن « شلوار لی »


روز ۱۳ آبان ۱۴۰۳، دختر ۱۶ ساله از طبقه ششم خانه ای خودش را به پایین پرتاب کرده و پس از انتقال به بیمارستان هفتم تیر فوت می کند.

پدرش برای او هزاران آرزو داشت، امید خانواده بود اما #آرزو_خاوری نیز مانند بسیاری از زنان دیگر مانند آرمیتا گراوند، مهسا امینی، آرزو بدری و..... قربانی حجاب اجباری شد، قربانی خشونت مدیر مدرسه‌ای شد که به دلیل پوشیدن شلوار لی او را مورد آزار و اذیت قرار داد و جان و روح آرزو تاب نیاورد و تصمیم به پایان دادن به زندگی خود گرفت.

ماجرا از چه قرار است از زبان خبرنگار رکنا در گفت و گو با پدر آرزو بخوانیم:

«روز ۱۳ آبان ماه، دخترم آرزو به همراه مدرسه به اردو رفته بود. نزدیک ساعت ۵ بود که زنگ زدند. از مدرسه بود، گفتند: می‌دونید دخترتون چیکار کرده؟

منم متعجب گفتم: نه، چی کار کرده؟

گفتند: موقع رفتن، به‌جای شلوار فرم، شلوار لی پوشیده بود.

نیم ساعت بعد مدیر مدرسه اش مجددا تماس گرفت و گفت: آرزو ساعت ۴ بعدازظهر، بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده و از اون زمان هم دیگه خبری ازش نداریم. همسرم به همراه پسرم راه افتادند تا دنبالش بگردند، اما هیچ اثری از دخترم پیدا نکردند تا اینکه یک ساعت بعد، از مدرسه باهامون تماس گرفتند و گفتند که سریع خودمون رو به بیمارستان برسونیم. من شغل ضایعات آهن دارم و با وانت کار می‌کنم، وقتی این خبر رو شنیدم، همه چیز رو رها کردم و به بیمارستان رفتم و با جسد دخترم روبرو شدم که فوت کرده بود.

آقای خاوری در ادامه گفت: ظاهراً ساختمانی که آرزو به اونجا رفته بود، خونه یکی از دوستانش بوده، تنها بوده و نمی‌دونم چی تو سرش گذشته که خودش رو از اونجا به پایین انداخته. مردم توی کوچه صداش رو شنیده بودن و به اورژانس زنگ زده بودن، اورژانس هم اومد و اون رو برد بیمارستان، اما…

پدر آرزو با بغض و حسرت ادامه می‌دهد: آرزو بچه سومم بود، ۲ پسر دارم و این دختر امید و آرزویم بود. آرزو برای من دختر نبود، مادر بود، همدم بود. یه دختر خیلی خوب بود، اصلاً به من بدی نمی‌کرد. صبح‌ها اگر وقت نمی‌کرد ظرف‌ها رو بشوره، یه یادداشت با ماژیک برام می‌ذاشت که بابایی، قول می‌دم ظهر بیام ظرف‌ها رو بشورم.

پدر آرزو در انتها مابین گریه های مردانه اش گفت: بعد از این اتفاق، تو کلانتری شهر ری از مسئولان مدرسه شکایت کردیم. تا الان حتی یه تماس هم از طرف مدرسه نداشتیم، هیچ احوالی از ما نپرسیدند. ما از مدیر مدرسه شکایت کردیم.»


رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🌅بی ناموس پدرت هست ⁉️⁉️

ببخشید که عنوان این نوشته بی ادبانه است اما اگر جلو بروید متوجه می شوید که داستان چیست. امروز می خواهم راجع به چالشی بنویسم که خودم مبتلا به آن هستم. اول نوشته کوتاهی را با هم مرور کنیم که باعث شد به این مساله توجه کنم. در شبکه های اجتماعی کسی نوشته بود:توهین، فرصت تأمل و تعامل رو از آدم‌ها میگیره. ‏وقتی به کسی می‌گویید «بی ناموس! ۲+۲ می‌شود ۴»نمی‌گوید بله مطلب درستی است و حق با شماست! خواهد گفت: بی‌ناموس پدرت است!

این جمله مرا به فکر فرو برد که حرف حق اگر با لحن نابحق گفته شود نتیجه عکس دارد. ما و از جمله خود من چقدر ناتوانیم که با هم محترمانه مخالفت کنیم، مودبانه نقد کنیم و با متانت تعامل کنیم. این مشکل فراگیر است، حتی در بین خبرگان و نخبگان ما. به یک نمونه واقعی توجه کنید:دو تن از اساتید دانشگاه این فرصت را پیدا کردند که با یکی از مدیران ارشد کشور گفتگویی اختصاصی و طولانی داشته باشند فرصتی که برای همه حتی نخبگان به این راحتی فراهم نمی شود، در همان ابتدای جلسه جمله ای که گفتند چنین بود:«شما حرف بی ربطی زدید».آن هم با لحنی بد و از بالا به پایین. هیچ اشکالی ندارد که شما یک مدیر ارشد کشور را شجاعانه و جسورانه نقد کنید این نشانه استقلال و آزادمنشی شماست اما اینکه نمی توانید آن را به شیوه ای موثر منتقل کنید نشانه چیز دیگری است.

تحلیل و تجویز کاربردی:
بارها و بارها شنیده ایم که باید هنر گفتگو را بیاموزیم. اما می دانیم که گفتگو که همیشه گل و بلبل نیست.در بیشتر موارد، من یک باور دارم و شما باوری دیگر.چگونه با هم مخالفت کنیم و همدیگر را نقد کنیم که کار به جای باریک نکشد و تیتری که در بالا خواندیم را تجربه نکنیم؟ همه ما باید این مهارت را بیاموزیم:مهارت مخالفت محترمانه. برای شروع این ۶ نکته را تمرین کنیم:

جملات را با تو شروع نکنیم! جملاتی که بدون فاعل آغاز می شود یا با من آغاز می شود راهی برای تمرکز بر خود ایده است، نه شخصی که می خواهیم با او مخالفت کنیم. جملاتی مانند«اینجوری به نظر می رسه که یا من اینجوری برداشت می کنم که...»خیلی کمتر حساسیت برانگیزند به جای آنکه بگوییم «تو/شما گفتی که ...».

مخالفت های خود را حتی الامکان (یعنی اگه شد) در جمع نگویید.بازخوردهای منفی در حضور جمع تقابل برانگیزند و افراد احساس می کنند که به جای آنکه ایده یا عملکرد آنان را نقد کنید، دارید ترور شخصیت می کنید.(رفرنس)

به جای مخالفت صریح ابتدا ابراز تردید کنید:با طرح سوالات هوشمندانه در خصوص نظراتی که با آن ها مخالف هستید ابراز تردید کنید و سعی کنید به گونه ای این کار را انجام دهید که دیگران را به سمت تردید ببرید و سپس مخالفت خود را اعلام کنید.مثلا اینگونه آغاز کنید: در مورد این ایده یک سری چیزها هست که من نمی دونم و در موردش تردید دارم....

مسیر را به سمت راه حل جایگزین کج کنید: به جای اینکه مستقیم یک ایده را نقد کنید، بگویید که در کنار ایده شما،می توانیم ایده دیگری را نیز مطرح کنیم یا از منظر دیگری به آن نگاه کنیم. اینگونه مسیر بحث به جای تقابل به سمت تعامل می رود (رفرنس).

دیگران را احمق تصور نکنید. مثلا کتابی وجود دارد به نام هنر کنار آمدن با احمق‌ها! خب کسی که این کتاب را می خوانند،تصور می کنند که بالاخره هر کسی می تواند یک احمق بالقوه باشد و آنگاه خود به خود نگاهش به وی از بالا به پایین و غیرمحترمانه خواهد شد.

جای فرار بگذارید.یک مشکل رایج این است که افراد ایده را مساوی خودشان می گیرند و اگر ایده نقد شد احساس می کنند که شخصیت شان، شعورشان، باهوشی شان و خبرگی شان زیر سوال رفته است. چه باید کرد؟ ایده تان را مساوی شخصیت تان نگیرید.همان ابتدا که ایده خود را مطرح می‌کنید برای خودتان جای فرار بگذارید. بگویید که این یک ایده ناقص است که فعلا به آن معتقد هستید و اصلا مطرح کرده اید که در معرض نقد و تکمیل قرار بگیرد.خودتان هم به این ایده نقدهایی دارید و در مورد آن تردیدهایی دارید به این ترتیب از این به بعد هر کسی شما را نقد کرد می توانید نقدها را بشنوید و سپس ایده خود را بهبود دهید و ایده کامل تر را ارایه کنید. شما همیشه راه فراری برای بازگشت از ایده و پس گرفتن ایده دارید. در ضمن چون گفته اید که خودتان هم در مورد ایده حرف ها و نقدهایی دارید، با زیرسوال رفتن ایده، زیر سوال نمی روید.

خلاصه آنکه اگر بیاموزیم چگونه مودبانه دیگران را نقد کنیم و چگونه محترمانه با دیگران مخالفت کنیم، آنگاه کار به تقابل و خصومت کشیده نمی شود. باید تمرین کنیم اول از همه، خودم! توسعه یعنی حل مسایل جمعی. حل مسایل کشور یا سازمان یا استان مدیون کسانی است که می توانند با هم محترمانه مخالفت کنند و به یک جمع بندی متفاوت از موضع اولیه شان برسند./روشنفکران

دکتر مجتبی لشکربلوکی
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
کانال چالش صنفی معلمان ایران
🔴 پشت پرده خودکشی دختر ۱۶ ساله در شهر ری از زبان پدرش: آزار او توسط مدیر مدرسه به دلیل پوشیدن « شلوار لی » روز ۱۳ آبان ۱۴۰۳، دختر ۱۶ ساله از طبقه ششم خانه ای خودش را به پایین پرتاب کرده و پس از انتقال به بیمارستان هفتم تیر فوت می کند. پدرش برای او هزاران…
📍جزئیات جدید از خودکشی آرزو خاوری، دانش‌آموز ۱۶ ساله:
نقش مقامات مدرسه غیر قابل انکار است.

جزییات بیشتری از خودکشی #آرزو_خاوری، دختر ۱۶ ساله در ۱۳ آبان ماه جاری در شهرری تهران
بنا بر جزئیات رسیده به خانواده خاوری از #اتباع_افغانستانی ساکن در شهر ری هستند و مدرسه‌ای که آرزو دانش‌آموز آن بوده، مدرسه کوثر واقع در منطقه ۲۰ شهر ری بوده است. به شهادت یک منبع مطلع آرزو پیشتر نیز بارها از سوی مقامات این مدرسه به اخراج #تهدید شده بود.

یک منبع مطلع روایت خود از اتفاقات پیش از اخراج آرزو خاوری را بازگو کرده است:
«مساله از یک اردوی دانش‌آموزی آغاز شد. دانش‌آموزان در اردوی مدرسه مانتوهای خود را در آوردند و سوییشرت پوشیدند اما مقنعه‌هایشان سرشان بود و پرده‌ی اتوبوس را نیز کشیده بودند. #معاون مدرسه وقتی دانش‌آموزان را می‌بیند تذکر می‌دهد که چرا مانتوها را درآورده‌اید و به آنها می‌گوید دیگر اسمتان را در هیچ اردوی دیگری نمی‌نویسیم.»

به گفته این منبع آگاه پس از آنکه معاون مدرسه موضوع را به #مدیر اطلاع می‌دهد، مدیر مدرسه با خانواده خاوری تماس می‌گیرد و آنها را به دلیل «پوشیدن شلوار لی توسط آرزو، و درآوردن مانتو و رقصیدن در اتوبوس» به مدرسه #احضار می‌کند و قرار می‌شود آرزو فردا با خانواده به مدرسه بیاید.

آنطور که این منبع برای روایت کرده، مدیر مدرسه آرزو را تهدید می‌کند که اگر فردا با خانواده به مدرسه نیاید، اخراج خواهد شد.

بنا بر روایت این منبع، تهدید به اخراج آرزو از سوی مدیر مدرسه به قدری جدی بوده که سبب به هم ریخته شدن کامل روح و روان این دختر ۱۶ ساله و سوق دادن او به #خودکشی شده است. به ویژه اینکه این تهدیدات به اخراج مسبوق به سابقه نیز بوده است.

به گفته این منبع مطلع پس از تهدیدات صورت گرفته از سوی مدیر مدرسه، آرزو به بهانه‌ای از مدرسه خارج شده و فاجعه رقم می‌خورد.

این منبع آگاه می‌گوید: «مدیر مدرسه خانم #مهناز_قنبریان در دفترش مانیتور دارد که همه جای مدرسه در آن معلوم است در خروجی مدرسه هم در آن معلوم بوده چطور متوجه نشده که او فرار کرده یا کسی نبوده به او بگوید کجا میروی؟ اگر کسی دست آرزو را میگرفت یا از او سوالی می‌کرد ممکن بود او منصرف شود. نقش مقامات مدرسه روشن است.»

این منبع ادامه می‌دهد: «اول خبر گم شدنش به دانش آموزان میرسد ولی بعد گفتند او پیدا شده و صحیح و سالم به خانه برگشته. اما زنگ آخر برادر و پدرش به مدرسه آمدند دانش آموزان با خود گفتند حتما دوستشان پیدا نشده درحال برنامه ریزی بودند تا دوستشان را پیدا کنند غافل از اینکه دو زنگ از فوت شدنش گذشته است.»

به گفته این منبع مطلع، پس از فوت آرزو خاوری مقامات مدرسه هیچ تلاشی برای تسکین دیگر دانش‌آموزان و دوستان او نمی‌کنند: «در گروه مجازی مدرسه حتی یک پیام تسلیت گذاشته نشد. معاون مدرسه تلاش کرد جلوی دانش آموزان پیدایش نشود. حتی دانش‌آموزان یکبار می‌روند تا به او خرما تعارف کنند اما او می‌گوید به کسی خرما تعارف نکنید.»


منبع: کانال خبری دادبان


رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 در این ویدئو شما صحبتهای آقای #منصور_میرزایی
یکی از ۵ معلم و فعال صنفی یزد را مشاهده می کنید که فردا، چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳، صرف مطالبه گر بودن و فعالیت صنفی باید برای دفاع از خود به دادگاه مراجعه کنند.
آقای میرزایی یکی از فعالان صنفی شناخته شده در سراسر ایران و همچنین از اعضای هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان یزد می باشد با وجود هزینه هایی که تا کنون بر ایشان و دیگر فعالان صنفی یزد به ناحق روا داشته اند ضمن تشکر از حمایت همکاران همچنان بر قانونی بودن و حقانیت راهی که انتخاب کرده اند تاکید می کند.


#منصور_میرزایی
#کانون_صنفی_فرهنگیان_یزد
#ما_معلمان_خاموش_شدنی_نیستیم
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
#ما_همه_با_هم_هستیم


رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

کانال چالش صنفی معلمان ایران

🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
2024/11/06 01:24:53
Back to Top
HTML Embed Code: