۱۰- نقطه عطف
نقطه عطف از بهترین کتاب های جامعه شناسی
تا حالا به این فکر کردید که یک ایده، اتفاق یا یک حرکت چگونه مانند باد در هوا پخش میشود و همه افراد را به خودش درگیر میکند؟ چرا برخی از اتفاقات با سرعتی مثل ویروس کرونا تمام دنیا را فرا میگیرند؟ خب، خوشبختانه مالکوم گلدول هم این فکر را در سر داشته و آن را عمیقا بررسی کرده است!
کتاب نقطه عطف یکی از کتابهای پرفروش مالکوم گدول، نویسنده کتاب از ما بهتران یا داستان موفقیت نخبگان است. او در این کتاب به سراغ اتفاقات همهگیری میرود که در کسب و کار، بازاریابی یا حتی رفتارهای انسانی شاهد آنها هستیم. نقطه عطف در واقع همان لحظه مهمی است که یک ایده مانند باد در هوا میپیچد و همه را به خودش مشغول میکند. گلدول در این کتاب پرفروش به ما نشان میدهد که چنین فرآیندی چگونه اتفاق میافتد و تاثیر آن بر روی رفتارهای انسانی، جامعه شناسانه و کسب و کار ما چیست.
نقطه عطف از بهترین کتاب های جامعه شناسی
تا حالا به این فکر کردید که یک ایده، اتفاق یا یک حرکت چگونه مانند باد در هوا پخش میشود و همه افراد را به خودش درگیر میکند؟ چرا برخی از اتفاقات با سرعتی مثل ویروس کرونا تمام دنیا را فرا میگیرند؟ خب، خوشبختانه مالکوم گلدول هم این فکر را در سر داشته و آن را عمیقا بررسی کرده است!
کتاب نقطه عطف یکی از کتابهای پرفروش مالکوم گدول، نویسنده کتاب از ما بهتران یا داستان موفقیت نخبگان است. او در این کتاب به سراغ اتفاقات همهگیری میرود که در کسب و کار، بازاریابی یا حتی رفتارهای انسانی شاهد آنها هستیم. نقطه عطف در واقع همان لحظه مهمی است که یک ایده مانند باد در هوا میپیچد و همه را به خودش مشغول میکند. گلدول در این کتاب پرفروش به ما نشان میدهد که چنین فرآیندی چگونه اتفاق میافتد و تاثیر آن بر روی رفتارهای انسانی، جامعه شناسانه و کسب و کار ما چیست.
۱۱- جامعه خطر
جامعه خطر از بهترین کتاب های جامعه شناسی
آلمانیها جامعه شناسان مشهور و خوب زیادی دارند، اولریش بک هم بدون شک یکی از بهترینِ آنها است. او اصطلاح جامعه خطر را اولین بار اختراع و استفاده کرد. در این کتاب او هم به سراغ جوامع نابرابر میرود. او اعتقاد دارد اگرچه در جوامع طبقاتی قدیمی فقط طبقه ضعیف یا همان پرولتاریا در معرض خطر بود، اما امروز حتی ثروتمندان چنین جامعهای هم از معرض خطر در امان نیستند.
نکته جالبتری که بک در این کتاب بیان میکند کافی نبودن نظریات اجتماعی است. در واقع اولریش بک اعتقاد دارد که نظریات اجتماعی به تنهایی برای توصیف شرایط واقعی جامعه کافی نیستند. او اعتقاد دارد که ما باید عواملی مانند علم، رشد فناوری و ساختارهای فرهنگی را هنگام توضیح وضعیت یک جامعه مورد توجه قرار دهیم. کتاب جامعه خطر در ایران توسط مهدی فرهمند نژاد و رضا فاضل ترجمه شده است و نشر ثالث هم آن را منتشر کرده است.
جامعه خطر از بهترین کتاب های جامعه شناسی
آلمانیها جامعه شناسان مشهور و خوب زیادی دارند، اولریش بک هم بدون شک یکی از بهترینِ آنها است. او اصطلاح جامعه خطر را اولین بار اختراع و استفاده کرد. در این کتاب او هم به سراغ جوامع نابرابر میرود. او اعتقاد دارد اگرچه در جوامع طبقاتی قدیمی فقط طبقه ضعیف یا همان پرولتاریا در معرض خطر بود، اما امروز حتی ثروتمندان چنین جامعهای هم از معرض خطر در امان نیستند.
نکته جالبتری که بک در این کتاب بیان میکند کافی نبودن نظریات اجتماعی است. در واقع اولریش بک اعتقاد دارد که نظریات اجتماعی به تنهایی برای توصیف شرایط واقعی جامعه کافی نیستند. او اعتقاد دارد که ما باید عواملی مانند علم، رشد فناوری و ساختارهای فرهنگی را هنگام توضیح وضعیت یک جامعه مورد توجه قرار دهیم. کتاب جامعه خطر در ایران توسط مهدی فرهمند نژاد و رضا فاضل ترجمه شده است و نشر ثالث هم آن را منتشر کرده است.
۱۲- پایان غیاب
شاید خیلیها عقیده داشته باشند که این کتاب شایستگی حضور در لیست بهترین کتاب های جامعه شناسی را نداشته است. اما به عقیده من کتاب پایان غیاب نگاه جالب و ویژهای به یک پدیده اجتماعی و شاید فناوری داشته است: اینترنت! مایکل هریس نویسنده کتاب در اثر خود جهان قبل و بعد از ظهور اینترنت را با هم مقایسه کرده است.
کتاب جامعه شناسی پایان غیاب
همانطور که از زیرعنوان کتاب هم پیداست، هریس به دنبال پیدا کردن چیزی است که ما در جهانی که در آن پیوسته با هم اتصال داریم از دست دادیم. نویسنده بدون آنکه بخواهد از زندگی قبل یا بعد از ظهور اینترنت دفاع کند، به سراغ مستندات علمی در این باره رفته تا ببیند واقعا زندگی ما قبل یا بعد از ظهور اینترنت بهتر بود؟ البته شاید عدم اتصال به اینترنت برای خیلی از ما مثل یک کابوس باشد، شاید بیشتر ما اعتقاد داشته باشیم که اینترنت جوامع ما را بیشتر به هم نزدیک کرده است،اما با خواندن کتاب پایان غیاب متوجه برخی از این اشتباهات خواهیم شد. نشر خزه این کتاب را با ترجمه مجتبی ویسی در ایران منتشر کرده است.
شاید خیلیها عقیده داشته باشند که این کتاب شایستگی حضور در لیست بهترین کتاب های جامعه شناسی را نداشته است. اما به عقیده من کتاب پایان غیاب نگاه جالب و ویژهای به یک پدیده اجتماعی و شاید فناوری داشته است: اینترنت! مایکل هریس نویسنده کتاب در اثر خود جهان قبل و بعد از ظهور اینترنت را با هم مقایسه کرده است.
کتاب جامعه شناسی پایان غیاب
همانطور که از زیرعنوان کتاب هم پیداست، هریس به دنبال پیدا کردن چیزی است که ما در جهانی که در آن پیوسته با هم اتصال داریم از دست دادیم. نویسنده بدون آنکه بخواهد از زندگی قبل یا بعد از ظهور اینترنت دفاع کند، به سراغ مستندات علمی در این باره رفته تا ببیند واقعا زندگی ما قبل یا بعد از ظهور اینترنت بهتر بود؟ البته شاید عدم اتصال به اینترنت برای خیلی از ما مثل یک کابوس باشد، شاید بیشتر ما اعتقاد داشته باشیم که اینترنت جوامع ما را بیشتر به هم نزدیک کرده است،اما با خواندن کتاب پایان غیاب متوجه برخی از این اشتباهات خواهیم شد. نشر خزه این کتاب را با ترجمه مجتبی ویسی در ایران منتشر کرده است.
📶درسگفتارهای جامعه شناسی
Photo
هانا آرنت میپرسد: سیاست برترین ارمغان انسانی است یا وضعیتی کور و اسفبار؟ کسی که ابتدای قرن بیستم به دنیا بیاید و ویرانیهای بهتآور هر دو جنگ جهانی را بهخوبی تماشا کند، احتمالاً دیگر امیدی به بهبود اوضاع نخواهد داشت. اما هانا آرنت چنین کسی نبود. دقیقاً در میانۀ همین دو جنگ، وقتی که مرگ و آوارگی در تعقیب انسان بود، او به پرسشی رادیکال فکر میکرد: چگونه میتوان سیاستی را ساخت که در آن همۀ مردم، و نه #نخبگان تحصیلکرده یا دیکتاتورهایی مثل #هیتلر و #استالین، بر جهان فرمانروایی کنند؟
هاناآرنت در کتاب کم حجم ولی پرمحتوای خود در مورد خیزش مردم مجارستان علیه توتالیتاریسم شوروی سابق به تحلیل سیاسی این انقلاب، نه در مجارستان بلکه در خود اتحادجماهیرشوروی پرداخته است. مهم ترین وجه نگرش هاناآرنت در تحلیل او از حکومت شوروی، "بحران جانشینی" است. از مرگ یک رهبر تا انتخاب رهبر بعدی، خلایی پدیدار می شود که هر چند مردم نه در سرزمین اصلی و نه در اقمار نقشی در این فعل و انفعالات ندارند اما ممکن است فضای تنفسی ایجاد شود که در سرزمین های تحت سلطه این امید را به وجود آورد که شاید زمان آزادی فرا رسیده است. این آزادی در مجارستان فقط ۱۲ روز به طول انجامید. و پس از آن تانکها و سربازان سرکوبگر وارد شدند.
.
در اصل توتالیتاریسم یک دستاورد است که توضیح آن بسی دشوار خواهد بود. در این اثر هانا آرنت به خواننده در درک این "دستاورد" انسانی کمک می کند. شر ناب و مطلق ناگهانی ظاهر نمی شود ، ریشه در تاریخ دارد. آرنت پیدایش و توسعه یهودستیزی و امپریالیسم را در دو بخش اول این اثر بررسی می کند. ویژگی ها و تاریخچه آن بخوبی توضیح داده شده است تا آنها را به تمامیت گرایی مرتبط سازد. آرنت این استعداد را دارد که واقعیت های اصلی تاریخ را با ایده ها (مفاهیم) ، تولید و توسعه آن مرتبط کند. نوشته های او درک خواننده از سوالات را افزایش می دهد و هنگامی که با گسل ها و شکست های فکری روبرو می شود، جستجوی راه حل ها را القا می کند.
#ترجمه #كيومرث_خواجويها
#انتشارات_روشنگران_و_مطالعات_زنان#دامون
#شهلا_لاهیجی
@kavosh_garan
هاناآرنت در کتاب کم حجم ولی پرمحتوای خود در مورد خیزش مردم مجارستان علیه توتالیتاریسم شوروی سابق به تحلیل سیاسی این انقلاب، نه در مجارستان بلکه در خود اتحادجماهیرشوروی پرداخته است. مهم ترین وجه نگرش هاناآرنت در تحلیل او از حکومت شوروی، "بحران جانشینی" است. از مرگ یک رهبر تا انتخاب رهبر بعدی، خلایی پدیدار می شود که هر چند مردم نه در سرزمین اصلی و نه در اقمار نقشی در این فعل و انفعالات ندارند اما ممکن است فضای تنفسی ایجاد شود که در سرزمین های تحت سلطه این امید را به وجود آورد که شاید زمان آزادی فرا رسیده است. این آزادی در مجارستان فقط ۱۲ روز به طول انجامید. و پس از آن تانکها و سربازان سرکوبگر وارد شدند.
.
در اصل توتالیتاریسم یک دستاورد است که توضیح آن بسی دشوار خواهد بود. در این اثر هانا آرنت به خواننده در درک این "دستاورد" انسانی کمک می کند. شر ناب و مطلق ناگهانی ظاهر نمی شود ، ریشه در تاریخ دارد. آرنت پیدایش و توسعه یهودستیزی و امپریالیسم را در دو بخش اول این اثر بررسی می کند. ویژگی ها و تاریخچه آن بخوبی توضیح داده شده است تا آنها را به تمامیت گرایی مرتبط سازد. آرنت این استعداد را دارد که واقعیت های اصلی تاریخ را با ایده ها (مفاهیم) ، تولید و توسعه آن مرتبط کند. نوشته های او درک خواننده از سوالات را افزایش می دهد و هنگامی که با گسل ها و شکست های فکری روبرو می شود، جستجوی راه حل ها را القا می کند.
#ترجمه #كيومرث_خواجويها
#انتشارات_روشنگران_و_مطالعات_زنان#دامون
#شهلا_لاهیجی
@kavosh_garan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هانا آرنت و نظرش دربارهی مفهوم «مامور و معذور» در حکومتهای تمامیتخواه در جریان محاکمه و اعدام آدولف آیشمن؛ افسر آلمان نازی، به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت
#هانا_آرنت
@kavosh_garan
#هانا_آرنت
@kavosh_garan
Forwarded from 📶درسگفتارهای جامعه شناسی
Forwarded from آرشیو جلسات کتابخوانی (گروه فراگیری)
ارزیابی نگرش جامعه ایرانی به «دین و سیاست»، برآمده از گزارشات پژوهشی (نظرسنجی) موسسه «گمان» و «مرکز طرحهای ملی»
جلسات کتابخوانی گروه فراگیری
دسترسی به جلسات مدرنیته سیاسی
👈 فایل صوتی این جلسه
#لائیسیته
#سکولاریسم
@ArchiveOfLiberalism
.
جلسات کتابخوانی گروه فراگیری
دسترسی به جلسات مدرنیته سیاسی
👈 فایل صوتی این جلسه
#لائیسیته
#سکولاریسم
@ArchiveOfLiberalism
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
☄خشونت پلیس و برداشت عمومی از پلیس
🔻حسن اميدوار
با توجه به این که دانش جامعه شناسی حول ارضای یک نیاز اجتماعی مهم با کار کرد اجتماعی سازمان یافته است که هدف غایی آن بهبود جامعه است و از آنجا که ویژگی بر جسته جامعه شناسی نیز نقد است ، وظیفه دارد با ارائه ی یافته های پژوهش های معتبر توجه مسئولان ، فرماندهان پلیس و سایر تصمیم سازان نیروهای انتظامی را به پیامدهای منفی اشکال خاصی از بی قانونی ( قساوت و خشونت سازمان یافته دولتی ) بر گروه های اجتماعی معترض و یا افراد را در حین اجرای قانون جلب نماید که با برداشت عمومی از پلیس ( به عنوان مثال ، مشروعیت ، اعتماد به پلیس ، اثر بخشی پلیس و رضایت از عملکرد پلیس ) مرتبط است. پلیس باید بداند ، این که اعضای جامعه چه احساسی نسبت به پلیس دارند بسیار مهم است .
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@kavosh_garan
🔻حسن اميدوار
با توجه به این که دانش جامعه شناسی حول ارضای یک نیاز اجتماعی مهم با کار کرد اجتماعی سازمان یافته است که هدف غایی آن بهبود جامعه است و از آنجا که ویژگی بر جسته جامعه شناسی نیز نقد است ، وظیفه دارد با ارائه ی یافته های پژوهش های معتبر توجه مسئولان ، فرماندهان پلیس و سایر تصمیم سازان نیروهای انتظامی را به پیامدهای منفی اشکال خاصی از بی قانونی ( قساوت و خشونت سازمان یافته دولتی ) بر گروه های اجتماعی معترض و یا افراد را در حین اجرای قانون جلب نماید که با برداشت عمومی از پلیس ( به عنوان مثال ، مشروعیت ، اعتماد به پلیس ، اثر بخشی پلیس و رضایت از عملکرد پلیس ) مرتبط است. پلیس باید بداند ، این که اعضای جامعه چه احساسی نسبت به پلیس دارند بسیار مهم است .
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@kavosh_garan
☄مخاطره ی اصل موفقیت فردی
🔻دکتر حمید رزاقی
آن روی سکه ی خودشیفتگی، خودانکاری قرار دارد. و هر دو از ویژگی های انسان ناسالم است که در جامعه ای ناسالم زندگی کرده و تربیت شده است.
وقتی در یک جامعه موفقیت یک اصل بدیهی پنداشته می شود، زمینه اجتماعی رشد خودشیفتگان فراهم می شود. در هر موفقیتی دیگری شکست می خورد و خوار و انکار می شود.
موفقیت و شکست از مختصات جامعه نابارور است. جامعه به دو اردوگاه موفقیت و شکست تقسیم می شود و شکست خوردگان در برابر پیروزشدگان قرار می گیرند .
رقابت بر سر هرچیزی مانند تحصیل بالاتر ، شغل بهتر، خانه بهتر ، زیبایی بیشتر و.... دستمایه و روال زندگی می شود و خوشبختی کاذب و خودخواهانه و فردی شده جای خوشبختی همگانی را می گیرد.
بخش بزرگی از بدبختی و فلاکت امروز بشر از اصل موفقیت فردی نشات می گیرد.
خودشیفتگان خودشیفته تر و حریص تر می شوند و و شکست خوردگان شکست خورده تر و خودانکارتر. و هر دو دسته مفلوک تر و شور بخت تر. این روند رو به تزاید و انباشته شده ی تباهی بشرامروز است.
🔻 راه حل چیست؟
اول تغییر در رویکرد بشر و دوم تغییر در مناسبات اجتماعی و شیوه زندگی. درمورد تغییر در رویکرد به نظر می رسد بشر نیازمند بینش و معرفتی کیهانی است. بینشی که به جای موفقیت فردی، حس انسان دوستی، طبیعت مداری ، همدردی و توجه و مراقبت از هر چه دیگری ست (انسان ، گیاه، حیوان، کوه و دشت و صخره و دریا و در یک کلام زمین ) را فرا را خود قرار دهد و این که ما آدمیان بخشی از هستی بیکران هستیم و صدای کهکشان را آموزه ی زندگی خویش قرار دهیم .
بیاموزیم که آنچه غیر از من است به مانند من کرامت دارد، ارزشمند است . هرچیز طبیعی از جمله انسان ها شایسته حرمت اند و عزیزند.
حرمت جهانشمول زمینی و کهکشانی و موفقیت جمعی را آفریدن. دومین راه حل، تغییر در مناسبات اجتماعی است. نهادهای دست ساخته بشر امروزی آغشته به تحریف اند. انسان ها را رقابت جو و شکارچی بار می آورند. این نهادها ضد انسان و ضد طبیعت اند.
بشر اگر بخواهد از خودشیفتگی، خودانکاری و هم چنین از انکار و ناچیز شمردن و تحقیر دیگری دست بردارد، لازم است نهادها و سازمان های باز تولید کننده ی تربیت خودشیفته را به حاشیه براند و محو کند و به جای آن نهادهای برابرخواه و دمکراتیک و صلح طلب را جای گژین نماید.
نهادهایی که به جای عقل ابزاری و سودپرست، عقل تفاهمی و احساس فراگیر با هم زیستن و برای هم زیستن را پیشه خود سازند و به جای اصل موفقیت اصل دیگر دوستی و رفاه کل بشر و رفاه گیاه و جانور و رودخانه وکوه وددریا را وجه همت خود قرار دهند.
رهایی انسان در گرو برپایی و برساخت نهادها و مناسباتی است که نگاه بان زندگی موفق جمعی و خوشبختی همگانی باشند.
و دست آخر این که
خودشیفتگی یک مسئله ی روانشناختی صرف نیست.
بلکه مسئله ی اجتماعی و روانکاوی اجتماعی است. که ریشه در مناسبات روان- اجتماعی دارد و قابل تقلیل به اختلالات فردی نیست. هرچند در فرد ظهور می کند. اما این فرد غوطه ور در نهادهای خودشیفته و خودشیفته پرور است.
@kavosh_garan
🔻دکتر حمید رزاقی
آن روی سکه ی خودشیفتگی، خودانکاری قرار دارد. و هر دو از ویژگی های انسان ناسالم است که در جامعه ای ناسالم زندگی کرده و تربیت شده است.
وقتی در یک جامعه موفقیت یک اصل بدیهی پنداشته می شود، زمینه اجتماعی رشد خودشیفتگان فراهم می شود. در هر موفقیتی دیگری شکست می خورد و خوار و انکار می شود.
موفقیت و شکست از مختصات جامعه نابارور است. جامعه به دو اردوگاه موفقیت و شکست تقسیم می شود و شکست خوردگان در برابر پیروزشدگان قرار می گیرند .
رقابت بر سر هرچیزی مانند تحصیل بالاتر ، شغل بهتر، خانه بهتر ، زیبایی بیشتر و.... دستمایه و روال زندگی می شود و خوشبختی کاذب و خودخواهانه و فردی شده جای خوشبختی همگانی را می گیرد.
بخش بزرگی از بدبختی و فلاکت امروز بشر از اصل موفقیت فردی نشات می گیرد.
خودشیفتگان خودشیفته تر و حریص تر می شوند و و شکست خوردگان شکست خورده تر و خودانکارتر. و هر دو دسته مفلوک تر و شور بخت تر. این روند رو به تزاید و انباشته شده ی تباهی بشرامروز است.
🔻 راه حل چیست؟
اول تغییر در رویکرد بشر و دوم تغییر در مناسبات اجتماعی و شیوه زندگی. درمورد تغییر در رویکرد به نظر می رسد بشر نیازمند بینش و معرفتی کیهانی است. بینشی که به جای موفقیت فردی، حس انسان دوستی، طبیعت مداری ، همدردی و توجه و مراقبت از هر چه دیگری ست (انسان ، گیاه، حیوان، کوه و دشت و صخره و دریا و در یک کلام زمین ) را فرا را خود قرار دهد و این که ما آدمیان بخشی از هستی بیکران هستیم و صدای کهکشان را آموزه ی زندگی خویش قرار دهیم .
بیاموزیم که آنچه غیر از من است به مانند من کرامت دارد، ارزشمند است . هرچیز طبیعی از جمله انسان ها شایسته حرمت اند و عزیزند.
حرمت جهانشمول زمینی و کهکشانی و موفقیت جمعی را آفریدن. دومین راه حل، تغییر در مناسبات اجتماعی است. نهادهای دست ساخته بشر امروزی آغشته به تحریف اند. انسان ها را رقابت جو و شکارچی بار می آورند. این نهادها ضد انسان و ضد طبیعت اند.
بشر اگر بخواهد از خودشیفتگی، خودانکاری و هم چنین از انکار و ناچیز شمردن و تحقیر دیگری دست بردارد، لازم است نهادها و سازمان های باز تولید کننده ی تربیت خودشیفته را به حاشیه براند و محو کند و به جای آن نهادهای برابرخواه و دمکراتیک و صلح طلب را جای گژین نماید.
نهادهایی که به جای عقل ابزاری و سودپرست، عقل تفاهمی و احساس فراگیر با هم زیستن و برای هم زیستن را پیشه خود سازند و به جای اصل موفقیت اصل دیگر دوستی و رفاه کل بشر و رفاه گیاه و جانور و رودخانه وکوه وددریا را وجه همت خود قرار دهند.
رهایی انسان در گرو برپایی و برساخت نهادها و مناسباتی است که نگاه بان زندگی موفق جمعی و خوشبختی همگانی باشند.
و دست آخر این که
خودشیفتگی یک مسئله ی روانشناختی صرف نیست.
بلکه مسئله ی اجتماعی و روانکاوی اجتماعی است. که ریشه در مناسبات روان- اجتماعی دارد و قابل تقلیل به اختلالات فردی نیست. هرچند در فرد ظهور می کند. اما این فرد غوطه ور در نهادهای خودشیفته و خودشیفته پرور است.
@kavosh_garan
بزرگ ترین خیانتی که می توانی در حق کسی کنی این است که او را در یک امیدِ نشدنی و محال حبس اش کنی و بگذاری انتظار بکشد!!
#ژان_فرانسوا_لیوتار
@kavosh_garan
#ژان_فرانسوا_لیوتار
@kavosh_garan