Telegram Web Link
برای #فرزاد معلمی از جنس باران

✍🏻 صلاح حاجی‌میرزایی

بنده اساسا و اصولا با قهرمان‌سازی و قهرمان‌بازی بویژه در شرایط اجتماعی امروز که نیازمند تلاش و خرد جمعی برای بهبود اوضاع و مناسبات می‌باشد، شدیدا مخالف هستم و هدر رفتن سرمایه‌ی اجتماعی مهم و جبران‌ناپذیری و دلیر مردی چون فرزاد کمانگر را دقیقا ناشی از عدم احساس مسئولیت جمعی می‌دانم. بدون تردید نام و خاطره فرزاد برای سالها در یاد و ذهن دانش‌آموزان، همکارانش و معلمان و مردم این دیار باقی خواهد ماند. اما مساله مهم و قابل امعان نظر و توجه این است که چنین ماجرای دهشتناک، غم انگیز و تراژدیکی دیگر هرگز برای معلمی که عشق و انسانیت را آموزش می‌داد تکرار نشود.

هنگامی‌که شعرها و آواز این جان باخته فرزانه را با خود بازگو می‌کنم چنان بغضی در گلویم ایجاد می‌شود که اگر آنرا به قطره‌های اشک تبدیل نکنم از خشم چنین فاجعه‌ای عقلانیتم را برای مدتی زایل می‌بینم. فرزاد خطاب به دختران می‌نویسد؛ دختران سرزمین اهورایی فردا که در طبیعت خواستید برای فرزندانتان پونه بچینید یا برایشان از بنفشه تاجی از گل بسازید حتما از پاکی‌ها و شادی‌های دوران کودکی‌تان یاد کنید... به فرزندانتان یاد بدهید برای سرزمینشان برای امروز برای فرداها فرزندی از جنس شعر و باران باشند. به دست باد و آفتاب می‌سپارمتان ...

این همه احساس این همه شور، این همه عشق و دلسوزی، این همه انسانیت و بزرگی تنها از روح و قلب و ذهن بزرگی چون فرزاد می‌تراورد. نه از روی احساس نه از روی فرصت‌جویی نه از باب  بی‌مروتی نه از دیوار تو فرزاد بلند شدن تنها و تنها از روی اخلاص از روی عشق از روی حس با تو بودن برای همیشه از جاودانگی یاد تو در قلب شکسته‌ام به احترامت می‌ایستم کلاه از سر بر‌می‌دارم و چند لحظه‌ای سکوت اختیار می‌کنم تا اندکی آرام شود روح و ذهن و قلب بی قرارم...

یادت ده‌که‌ین یادت بخیر

ماموستا (معلم)،
بارانی ئه‌وین (عشق)...
ئه‌وه‌یه رازی شینایی باخی زانیاری.



🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranews
🔴 ایستاده جان دادن

✍🏻 جعفر ابراهیمی
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
بازنشر: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳


مقاوم و پرشکوه
به سان کوه
به سان شاهو

یادت گرامی
رفیق کوه و کمر

یادت گرامی
رفیق شعر و شاملو

یادت گرامی
رفیق کودکان محروم

گفته بودی
نسیم یادت را خواهد برد
از میان میله‌ها و بلندی حصار

حالا کودکان دیروز
زنان و مردان رنج کشیده امروز
برایت دست تکان می‌دهند
برای نسیمی که از لابلای بلوط های شاهو می‌گذرد

وقتی می‌گویند

يادى ئازيزت پيروز


یکی از نسیم می پرسد
گور بی‌نشانش کجاست؟
و نسیم تا اعماق قلبش نفوذ می‌کند

نامت جاوید
رها از بند
رفیق بی‌کفن
فرزاد

"یئلماز"

🔴 هجده اردیبهشت ۱۳۸۹ ، تلفن‌های اندرزگاه هفت زندان اوین قطع شد تا هفته معلم تمام نشده فرزاد را اعدام کنند.
محبوبیت و بی‌گناهی فرزاد چنان بارز بود که زندانبان مجبور شده‌بود حکم را در سکوت اجرا کند بخاطر همین تلفن‌ها را قطع کرد تا کسی انتقال فرزاد و علی حیدریان را برای اعدام به بیرون اطلاع ندهد.
بجز فرزاد کمانگر و علی حیدریان، آن‌سوتر فرهاد وکیلی را از بند ۳۵۰ زندانیان سیاسی و شیرین علم‌هولی را از بند زنان فراخواندند و به همراه یک زندانی سیاسی دیگر به نام مهدی اسلامیان به دار آویختند.

فرزاد سحرگاه ۱۹ اردیبهشت اعدام شد یعنی در آخرین روزِ هفته معلم تا پیامی باشد برای کسانی که فکر می کنند دوران دهه طلایی شصت به پایان رسیده است در خرداد ۸۸ #نئوخط‌امامی‌ها برای بازگشت نخست‌وزیر این دوران به قدرت مردم را به اعتراض دعوت کردند و وقتی با هزینه روبرو شدند مردم را تنها گذاشتند نخست‌وزیر آن دوران طلایی، گویی تازه متوجه عمق فاجعه شده‌است اعدام ۱۹ اردیبهشت را محکوم کرد. اشتباه محاسبه نخست‌وزیر  این بود که موقع محکوم نمودن اعدام ۱۹ اردیبهشت یادش رفته بود در دهه اعدام‌ها نخست‌وزیر بوده‌است با وجود این، او خط قرمز را رد کرده‌بود مجازات شد.

اعدام پنج‌ زندانی سیاسی یک پیام روشن پس از اعتراضات ۸۸ داشت و آن این بود که سیستم  اگر بخواهد هنوز قادر است به راحتی به دهه شصت برگردد حتی اگر آمران و دست‌اندرکاران آن دهه رنگ عوض کرده و لباس اصلاح‌طلبی پوشیده‌ باشند.

به دنبال انتشار خبر اعدام خانواده و دوستان اعدامی‌ها به اوین سپس به بهشت زهرا مراجعه کردند تا از او رد بیابند هرگز محل دفنشان را به #دایه‌سلطنه، مادر فرزاد، و سایر خانواده‌ها نگفتند اما گویی آن گونه که فرزاد همیشه می‌گفت نسیم یاد او را از از اوین تا #شاهو و از شاهو تا #سلیمانیه و #روژوا با خود برده‌ بود.


#رفیق‌بی‌کفن
#هفته‌معلم

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranews
#بازنشر

🔴 فرزاد کمانگر؛ معلمی که درس عشق می‌داد

✍️ محمد حبیبی؛ این یادداشت در شماره ۴۸ ماهنامه خط صلح در تاریخ ۴ اردیبهشت سال ۹۴ منتشر شده است


نوشتن از انسانی چند وجهی هم‌چون فرزاد کمانگر، دشواری‌های خاص خود را دارد. کمانگر خودش را چنین معرفی می‌کند: “اینجانب فرزاد کمانگر، معروف به سیامند، معلم آموزش و پرورش شهرستان کامیاران با ۱۲ سال سابقه‌ی تدریس، که یکسال قبل از دستگیری در هنرستان کار و دانش مشغول به تدریس بودم…”

عضویت در هیات مدیره‌ی انجمن صنفی معلمان شهرستان کامیاران شاخه‌ی کردستان، عضو شورای نویسندگان ماهنامه‌ی فرهنگی-آموزشی رویان (نشریه‌ی آموزش و پرورش کامیاران)، عضو هیات مدیره‌ی انجمن زیست محیطی کامیاران (ئاسک) و فعالیت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با نام مستعار سیامند، مجموعه فعالیت‌هایی است که وی تا قبل از دستگیری در کنار معلمی به آن می‌پرداخته است و خود فرزاد آن را معرف مجموعه‌ی هویتی خود می‌داند. با این همه، هیچ چیز به اندازه‌ی مرور دست‌نوشته‌ها و نامه‌هایش نمی‌تواند روشنگر چهره‌ی واقعیش باشد. هویتی که با حرفه‌اش –معلمی- گره خورده است. آن‌گاه که خطاب به دیگر معلمان زندانی می‌نویسد: “منم، بندی بند اوین، منم دانش‌آموز آرامِ پشت میز و نیمکت‌های شکسته‌ی روستاهای دورافتاده‌ی کردستان که عاشق دیدن دریاست، منم به مانند خودتان راوی قصه‌های صمد اما در دل کوه شاهو.”

و این حکایت از لطافتی عمیق و عشق سرشار یک معلم به پیشه‌اش و هنر آموختن دارد. برای فرزاد معلمی چیزی فراتر از حتی خود زندگی است. تعهدی است تا پای جان که می‌توان زندگی را برایش قربانی کرد:

“مگر می‌توان بار سنگین مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد؟ مگر می‌توان بغض فروخورده‌ی دانش‌آموزان و چهره‌ی نحیف آنان را دید و دم نزد؟ مگر می‌توان در قحط سال عدل و داد معلم بود، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه، ختم به اوین و مرگ شود؟”

فرزاد کمانگر یک تجربه‌ی منحصر به فرد بود. درست‌تر این‌که فرزاد کمانگر، فرزاد کمانگر بود. برای وی هیچ چیز لذت بخش‌تر از آن لحظاتی نیست که وی در چهاردیواری کلاس و در میان کودکان سپری کرده. بارها وبارها در نامه‌هایش از فراغ دانش آموزانش سخن می‌گوید. از اشتیاق دیدار دوباره‌شان و احساس‌اش که چیزی فراتر از معلم و شاگردی است:

“همیشه این راه باریک را برای برگشتن به روستا به جاده‌ی بی‌روحی که دل مزارع را بی‌رحمانه و ناشیانه شکافته بود ترجیح می‌دادم. سه روز تعطیلی و دوری از مدرسه و اشتیاق دیدار دوباره‌ی بچه‌ها بر سرعت گام‌هایم می‌افزود. رابطه‌ی من و دانش آموزانم تنها رابطه‌ی معلم و شاگردی نبود. برای من آن‌ها اعضای خانواده‌ام بودند. انگار سال‌ها با هم زندگی کرده بودیم.”

و اما فرزاد در میان آن دسته زندانیانی که این سال‌ها، هرکدام پا به زندان گذاشتند و هرگز بیرون نیامده‌اند، منحصر به فرد بود؛ چرا؟

وقتی پا به زندان گذاشت معلمی گمنام بود که اتهام محاربه داشت. اتهامی که هرگز نپذیرفت. با این همه داشتن چنین اتهامی به خصوص اگر یک کرد باشی، نتیجه‌اش انزوا هست و تنهایی، حتی در زندان و نهایتاً اعدام در گمنامی. کم‌تر نامی از آن‌ها در رسانه‌ها برده می‌شود و اعدامشان کمتر موجی در شبکه‌های مجازی ایجاد می‌کند. با این همه فرزاد از این قاعده مستثنی بود. رفتار و منش انسانی‌اش در زندان و دست نوشته‌های لطیف و تکان‌دهنده‌اش، نه تها او را برای چند سال در دایره‌ی توجه رسانه‌های خبری قرار داد که جبهه‌ای از زندانیان سیاسی و روشنفکران و فعالین مدنی را پشت سر خود بسیج کرد. از چپ و راست گرفته تا اصلاح طلب و حتی نماینده‌ی مجلس حکومت به دفاع از فرزاد پرداختند و از این بابت است که منحصر به فرد بود و شاید همین، سرنوشت تلخش را رقم زد.

در بخش‌هایی از نامه‌ای که از زندان به رئیس قوه‌ی قضاییه‌ی جمهوری اسلامی می‌نویسد، ضمن رد تمامی اتهام‌هایش و بازگویی حقایق تلخ نوزده ماه شکنجه و زندان به بخشی از این حقیقت تلخ اشاره می‌کند و خطاب به آملی لاریجانی می‌پرسد:

📍ادامه یادداشت را اینجا بخوانید.


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
۱۹ اردیبهشت سالگرد ستم کشته‌ی راه رهایی #فرزاد_کمانگر

عبداله رضایی

دارِ شب، هنوز بر دار است. بی دار بقایتان نپاید.

اعدام ابداع حکمرانی زور و سروری شری است که به دروغ مقدس پنداشته شده است.

#فرزاد_کمانگر، معلمی که بی‌اقرار به اتهامات ساخته‌ی حکومت، بر دار رفت و نشان از مزارش نیز ندادند. مگر نه اینکه می‌دانند، فرزاد مرگ را کشت. و به دانش‌آموزان نمردن آموخت. این آن آموزه‌ای است که عصیان علیه شر می‌آفریند.
فرزاد به بار نشست، رود شد، دریا آفرید. دریای فریاد، دریای نه به هر آنچه مقدس‌اش شمرده‌اند.
این دریا دار را بر نمی‌تابد، گر بر هر گذری داری از شقاوت برپا کنید. فرزاد "الف بای امید" را بر تخته‌سیاه جهان خونبار کاشت و نهال آن با تبر شب نخواهد شکست.
بعد از فرزاد، از "الف بای امید" ماهیان سیاه کوچولو، کلمات رهایی، برابری، خودآفرینی و استقامت را در دفتر زندگی خواهی نوشتند.
و اینچنین فرزاد،"شور تداوم و بودن را تاجگذاری کرد".

بر مزار نا پیدای فرزاد این فراز از "پل الوآر" حک شده می‌بینیم :

"این جا کسی آرمیده است که زیست بی‌آنکه شک کند که سپیده‌دمان برای هر زنده‌ای زیباست...به نام امید خویش به جنگ با ظلمات نام نوشتم".

اکنون سوژه‌هایی خود بنیاد و عاری از ترس برای جنگ با ظلمات نام نوشته‌اند. آنانکه قیام #ژن_ژیان_ئازادی را برای رهایی از هر ستمی تداوم خواهند داد.
#فرزاد_کمانگر، هماره درخشان‌ترین معلم ماست.

۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
🔴 حمله عصبی به یک آموزگار زن به دلیل بی توجهی به مطالبه‌ی رتبه‌بندی در اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی 🔸 صبح امروز دوشنبه  ۱۷ /۲/ ۱۴۰۳ در پی مراجعه‌ی خانم #زهرا_عوض_زاده عضو مؤسس انجمن صنفی #خراسان_شمالی برای پیگیری بحث رتبه بندی معلمان، وقتی در راهروی…
🔴 یادداشت دریافتی

🔸 در پی انتشار خبر برخورد مدیرکل آ.پ خراسان شمالی با خانم #زهرا_عوض_زاده در کانال #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ایشان توضیح تکمیلی زیر را برای انتشار فرستادند که متن آنرا عیناً در ادامه می‌آوریم:

🔸ضمن قدردانی و سپاس از زحمات شما و سایر همکاران در این حوزه، پیرو درج خبری در کانال شورا مبنی بر حمله‌ی عصبی و بد شدن حالم بدنبال بی اعتنایی به خواست رتبه بندی معلمان لازم است نکاتی را خدمت شما و همه همکاران عزیز که نگران سلامت من شدندعرض نمایم.

🔸خوشبختانه حال عمومی من در شرایط فعلی خوب هست. اما دست چپم به دنبال اتفاق آن‌روز بخش قابل توجهی از گیرایی خود را از دست داده و کماکان در ناحیه انگشتان این دستم احساس بی حسی می‌کنم که امیدوارم در روزهای آینده این مشکل هم رفع شود.

🔸اما در باب علتی که برای بروز این وقایع عنوان فرمودید ناگزیر از بیان توصیحات بیشتری هستم. کارشکنی این مدیرکل انقلابی در مسیر رتبه بندی فعالان صنفی، تنها بخش بسیار کوچکی از رفتارهای فراقانونی مدیرکل انقلابی استان ماست.

🔸بخش عمده‌ای از مشکلات ما برمی‌گردد به: ناکارآمدی، سفله پروری، بی توجهی به مسائل و مشکلات اساسی استان در حوزه‌ی آ.پ از جمله افزایش چشمگیر آمار خودکشی، افت تحصیلی و ترک تحصیل دانش آموزان، کمبود فضای آموزشی استاندارد و باکیفیت، رشد روز افزون و البته نگران کننده‌ی آسیب‌های اجتماعی و گسترش و فراگیرشدن این آسیب‌ها به‌ویژه در بین دانش آموزان مقاطع ابتدایی و متوسطه‌ی اول؛ تقلیل جایگاه مدیرکلی به تسویه حساب‌های شخصی، سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری، دخالت بی مورد و نابجا در حیطه‌ی شغلی و حرفه‌ای کارکنان و زیر مجموعه‌ی تحت امر خود (بنا به اقرار صریح برخی از آن‌ها) که مطابق بند۳۰ ماده ۸ قانون هیئت تخلفات اداری کارکنان دولت و ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی، جرم تلقی می‌شود...

متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3UOOPg8
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 برای #اصغر_امیرزادگان معلم محبوس در زندان #فیروزآباد

شکرالله احمدی
فعال صنفی معلمان فارس

غم‌هامان سنگین است!
دلهامان خونین است!
از سر تا پامان خون می‌بارد!
ما سر تا پا زخمی
ما سر تا پا خونین!
ما سر تا پا دردیم
ما این دل عاشق را
در راه تو آماج بلا کردیم،

هیتلر در جنگ جهانی دوم به تنها قشری که اجازه ورود به جنگ نداد معلمان  بودند. او دستور داد معلمان را در سنگرهايي محكم  زیرزمین‌ها محبوس نمایند و از آنها محافظت کرد، وقتی دلیلش را پرسیدند
گفت: اگر در جنگ پیروز شویم برای جهان‌گشایی به آنها نیاز داریم و اگر شکست بخوریم برای ساختن آینده کشور به آنها نیازمندیم. پیش‌بینی و آینده‌نگری هیتلر درست بود، معلمان به‌عنوان قشر اندیشمند به‌خوبی از عهده این مهم برآمدند و موجب آبادانی آلمان شدند.
کاش مسئولین جمهوری اسلامی از هیتلر حداقل همین یک نکته را می‌آموختند
#اصغر_امیرزادگان معلم بازنشسته‌ای است که به جرم صدای عدالت‌خواهی برای چندمین بار در زندان فیروزآباد محبوس گردیده. او از بیماری گوارشی رنج می‌برد و مدتهاست تحت‌نظر پزشک می‌باشد.

از طرف معلمان کنشگر فارس و تمامی معلمان آزاده، خواهان آزادی بی‌قید و شرط این کنشگر دغدغه‌مند هستیم. و هرگونه پیشامد ناگواری برای ایشان را متوجه صادر کنندگان حکم و مسئولین امر می‌دانیم.
قابل ذکر است دلیل زندانی شدن ایشان هنوز مشخص نیست و هیچ توضیحی در این خصوص توسط دادستانی فیروز آباد ارائه نشده است.


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌 کلام و صدای یک زندانی سیاسی به یادِ
#نیکا_شاکرمی

تقدیم به تمام کودکان و دانش‌آموزان شهید قیام ژینا که در راه آزادی و برابری و برای تحقق زندگی شایسته و حق تعیین سرنوشت برای جامعه معلمی کردند و درس مبارزه و مقاومت دادند.

#شعر_لری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴هشدار درباره حریم مدارس

🔻بررسی اظهارات دیروز رئیس قوه قضائیه خطاب به ضابطین

شادی مکی / گفتگو با محمد تقی فلاحی و رامین صفرنیا

📰 روزنامه هم میهن

«بر قوه قضائیه، ضابطین دستگاه قضا و دستگاه‌های امنیتی فرض است که حرمت و حریم مراکز آموزشی و اعضای آن را پاس بدارند.... شکستن این حرمت و این حریم از هیچ شخص و هیچ بخشی قابل قبول نیست.» این بخشی از اظهارات دیروز رئیس دستگاه قضایی کشور است. او این سخنان را در حالی بیان کرد که برخی معلمان حاضر در جلسه خواستار وضع قوانین و مقرراتی در راستای ممنوعیت ورود ضابطین به مدارس برای برخورد با معلمان شدند.

درباره سخنان رئیس قوه قضائیه البته دو نکته حائز اهمیت است. نخست آنکه، اگرچه او در دیدار با معلمان از حرمت مراکز آموزشی سخن می‌‌گوید اما باید توجه کرد که مراکز آموزشی تنها شامل مدارس نشده و دانشگاه‌ها را هم در برمی‌گیرد.

دوم اینکه، اژه‌ای پاسداشت حریم مراکز آموزشی و اعضای آن را بر قوه تحت نظارت خود و ضابطین قضایی «فرض» می‌شمارد؛ واژه‌ای که در ادبیات فقهی نه به معنای فرضی بودن بلکه به معنای «قطعی و واجب» است.

به هر روی این سخنان اژه‌ای حداقل در وادی کلام از اهمیتی بسزا برخوردار است اما آیا می‌توان امیدوار بود که این کلمات رنگ عمل هم به خود گرفته و مراکز آموزشی در معنای اعم آن از ورود ضابطین قضایی و ماموران انتظامی و امنیتی مصون بمانند.

درحالی‌که متخصصان می‌گویند درباره ورود ضابطین قضایی و ماموران به مدارس قوانین خاصی موجود نیست، با این حال به نظر می‌رسد بخشنامه‌ای وجود دارد که از اجرایی شدن یا نشدن آن خبری در دست نیست؛ به این معنا که در شهریورماه ۱۳۸۲ و در زمان وزارت مرتضی حاجی بر آموزش و پرورش، عبدالرزاق موسوی، مدیرکل دفتر حقوقی وقت این وزارتخانه از ممنوعیت ورود مأموران نیروی انتظامی به مدارس به منظور ابلاغ اوراق قضایی یا جلب معلمان و فرهنگیان خبر داده بود.

بنابر اعلام موسوی ممنوعیت ورود ماموران نیروی انتظامی به واحدهای آموزشی جهت ابلاغ قضایی و اجتناب از مواجهه با معلمان در حضور دانش‌آموزان در نامه‌ای با مسئولان نیروی انتظامی مطرح شد؛ نامه‌ای که نهایتاً فرمانده وقت نیروی انتظامی ضمن موافقت با مفاد آن طی بخشنامه‌ای به مسئولان ناجا، دستور اجرای آن را صادر ‌کرد. البته بعید است بخشنامه فرمانده نیروی انتظامی بتواند یک قانون قابل اجرا برای همه واحدهای انتظامی امنیتی و قضایی محسوب شود.

حالا اگر دانشگاه‌ها را به‌عنوان مراکزی آموزشی مطمح نظر قرار دهیم، به این نکته پی می‌بریم که وضعیت این مراکز متفاوت است و قوانینی مبنی بر ممنوعیت ورود ضابطین و ماموران به داخل دانشگاه‌ها وجود دارد. گرچه در اعتراضات ۱۴۰۱ و به‌ویژه در حوادث ۱۰ مهر دانشگاه شریف بسیاری از این قوانین نقض شد.

همچنین جامعه دانشگاهی کشور بارها اعتراض خود را نسبت به وجود جو امنیتی در دانشگاه‌ها و حضور گشت‌های امنیتی در محوطه دانشگاه و صدالبته که برخوردهای امنیتی با دانشجویان و حتی اساتید عنوان و حتی اعلام کردند که امروز به‌جای ورود نیروهایی از خارج از دانشگاه حراست این مراکز آموزشی و برخی دانشجویان وابسته به جریانات خاص با دانشجویان و اساتید منتقد و معترض برخورد می‌کنند. هرچند که چند روز پیش محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم در سخنانی مدعی شد که «دانشگاه‌های ایران اجازه ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه را نمی‌دهد.»

تجربه شکسته شدن حریم مدارس

«در اعتراضات ۱۴۰۱ شاهد این موضوع بودیم که حریم مدارس از حضور ضابطین قوه قضائیه یا ماموران محفوظ نبود. همچنین تصاویری را مشاهده کردیم که نشان می‌داد برخی مدارس پایگاه نیروها شده‌اند.» این را محمدتقی فلاحی، دبیر کانون صنفی معلمان استان تهران می‌گوید.

او ادامه می‌دهد:«در آن زمان تصاویری منتشر شد که نشان می‌داد، در مواردی این نیروها وارد مدارس شده و با دانش‌آموزانی که شعار داده بودند برخورد کرده‌اند. حتی برخوردهایی هم با مسئولان مدارس صورت گرفته بود. براساس این تصاویر که هنوز هم وجود دارند به نظر می‌رسد حداقل در آن زمان حریم مدارس شکسته شد. بعدها هم علیه برخی معلمان پرونده‌هایی تشکیل شد. حتی هیئت رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش هم تبدیل به بازوی اجرایی این نیروها شد و به تشکیل پرونده علیه معلمان و صدور احکام اخراج و انفصال از خدمت آنها کمک کرد.»

بازداشت معلم در مقابل دانش‌آموزان

ادامه این گفت و گو را در اینجا بخوانید.

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
📣 روزشمار آزادى عزیز قاسم‌زاده، معلم و هنرمند زندانی
۶۳ روز حبس مضاعف و غیر قانونی یک معلم و هنرمند
🔴 جان #عزيز_قاسم_زاده درخطرست

امروز ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ دقيقاً ۶۳ روز است كه علیرغم پایان مدت محکومیت، عزیز قاسم‌زاده آزاد نشده و در زندان لاکان رشت به‌سر می‌برد.

🔺ادامه‌ی حبس عزيز قاسم زاده غيرقانونی است.

#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 قصه پرغصه...
به بهانەبزرگداشت روز معلم
چون معلم دوست باشد
نورها خود عصا باشد
بر کورها عرضه دارد علم و دانش
بیدریغ همچو بارانی فرو بارد ز میغ

محمدصالح حیدری / مریوان


امر تعلیم و تربیت در جوامع مترقی و پیشرفته
از اولویتهای اولیه و اهداف راهبردی دست‌اندرکاران این امر خطیر است. معلم و مربی اصول و اساس وصول به این هدف متعالی بوده و همواره از شان و جایگاه والایی برخوردارند
و در چنین جوامعی این قشر دلسوزو تلاشگر در زمینه مادی و معیشتی و شغلی کوچکترین دغدغه خاطری نداشته و ندارند.
متاسفانه در مملکت ما متصدیان این امر خطیر چنین اندیشه‌ای بەمخیلەشان خطور نمی‌کند! و آموزش و پرورش را نهادی مصرفی، پرهزینه و غیرضرور می‌پندارند!
همچنانکه مستحضرهستید سال گذشته مسئولین انجمن صنفی معلمان مریوان بە منظور احقاق حق و اجرای عدالت و وصول مطالبات صنفی و معیشتی از جملە:
(رتبه‌بندی) برای شاغلین و (همسان‌سازی) حقوق بازنشستگان و رعایت عدالت آموزشی در حق فرزندان این مرزوبوم که همواره با بی‌توجهی و مخالفت مسئولین مواجە شدە و بادلایل واهی
از اجرای این درخواست‌های مشروع و قانونی طفرە رفته‌اند!
انجمن صنفی معلمان با ایثار و ازخودگذشتگی سینه سپر نموده و باسامان دادن اعتراضات به‌حق ،قانونی، مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز
صدا و خواست معلمین را به گوش مسئولین رساندند؛ گرچە بارها با لشکرکشی نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه شده و مورد ضرب و شتم و تحقیر قرار گرفتند! سرانجام با اجرای نصفه نیمه رتبه‌بندی شاغلین موافقت بعمل آمد.
متاسفانه تعدادی از معلمین  فعال در گردهمایی‌ها برخلاف قانون و مقررات از مزایای رتبه‌بندی محروم و بی‌بهره ماندند! و بدعت دیگری بر بدعت‌های غیرقانونی افزوده گردید!
و از طرف دیگر مسئولین دلسوز و تلاشگر انجمن صنفی معلمان مریوان آماج حقد و کینه قرار گرفته و به اتهاماتی مانند "تبلیغ علیه نظام" و "تشویش اذهان عمومی" وحتی جاسوسی
متهم و دستگیر و روانه زندان شده و پس از چندین ماه بلاتکلیفی سرانجام باسپردن وثیقه سنگین موقتا از زندان آزاد شدند.
در کدام قاعده و قانون اعتراض برای احقاق حق ودفاع از مطالبات مشروع صنفی ومعیشتی تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام وحتی جاسوسی تلقی شده و اقدام به چنین عملی جرم و خلاف قانون بحساب آید!
آگرچنین باشد بلا استثناهمه اقشارمعترض به وضعیت معیشتی خود مجرم وجاسوس بوده و باید زندانی ومجازات شوند!؟
جای تعجب است انصافا معلم آزاده وشرافتمند ازسریات مملکت چه اطلاعی داردکه در اختیار بیگانگان بگذارد
وبه وطن و زادگاه خود خیانت
نماید!؟
متاسفانه این پرونده کماکان مفتوح وهمکاران و دوستان ما
تحت تعقیب بوده وآرامش روحی روانی ارآنهاصلب گردیده است
و همواره دراسترس ونگرانی بسر میبرند
درکجای این کره خاکی سراغ دارید که درخواست برای اجرای قانون و عدالت جرم و معصیت نابخشودنی بحساب آید و فرزندی بعلت نقدی سازنده برای اصلاح امورموردقهر وغضب قرارگیرد و پدرازفرزند خودانتقام جویی نماید!
پدرکین فرزند نگیرد به دل
که فرزند نیکو بود باغ گل
والکاظمین الغیظ و العافین
عن الناس.
             مریوان ۱۳/۲/۴۰۳


#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
گلرخ ایرایی؛ زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در سالگرد اعدام فرزاد کمانگر مطلبی به شرح زیر نوشت:

«گفته بودی قوی بمانیم به شعر، به آواز به لیلاهایمان به رویاهایمان پشت نکنیم. امروز ۱۷ سال و ۸ ماه و ۲۲ روز از بازداشت و ۱۴ سال تمام از اعدامت گذشت. فکر می‌کنم به تو که هنوز با نام فرزاد کمانگر، معلم آزاده یادت می‌کنیم؛ فکر می‌کنم به ۲۸ مرداد ۱۳۸۵، به لحظه دستگیری‌ات در حالی که برای پیگیری درمان بیماری برادرت به تهران رفته بودی؛ به ۱۳۶۰ روز تحمل حبس و شکنجه‌ات در زندان‌های جمهوری اسلامی به بی‌دادگاهی چند دقیقه‌ای که به اعدام محکومت کرد؛ فکر می‌کنم به ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، به روزی که پس از طی روند پر نقص قضائی، مخفیانه و بدون اطلاع وكیل و خانواده، در محوطه پارکینگ زندان اوین، جایی حوالی ما در بند زنان، همراه با علی حیدریان، شیرین علم‌هولی، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان بر دارتان کشیدند؛ فکر می‌کنم به ناپدیدسازی قهری‌تان، به پنهان‌بودن محل دفن و مشخص‌ نبودن سرنوشت پیکرهایتان ۱۴ سال پس از اعدام‌تان؛ فکر می‌کنم به دایه سلطنه رضایی، مادر دادخواه‌ات که وقتی به او گفتند محل دفن پسرت فرزاد كمانگر مشخص نیست» گفت «فرزاد» قبر ندارد اما تا ابد در دل تمام آزادی‌خواهان مدفون است»؛ فکر می‌کنم به او که گفت چرا می‌گویید مادران عزادار ما مادران سرافرازیم؛ فکر می‌کنم به مادر سرافرازت فکر می‌کنم که گفت: «فرزاد را بهار از من گرفتند ولی هر بهار به میان مردم بر می‌گردد، مردم هم باید جلوی ظلم‌ها و ستم‌ها بایستند.»

گفته بودی قوی بمانیم با امید به آزادی، رهایی و نجات جان عزیزان محکوم به اعدام‌مان از چوبه‌های دار ایستاده‌ایم و برای آزادی برابری و عدالت می‌جنگیم

گلرخ ایرایی؛ اردیبهشت ۱۴۰۳، بند زنان زندان اوین


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranew
🔴 بیانیه‌ی بیش از ۷۰۰ تن از فعالان فرهنگی- اجتماعی، صنفی و سیاسی در حمایت از کیوان مهتدی و آنیشا اسدالهی

🔸بیش از ۷۰۰ تن از فعالان فرهنگی- اجتماعی، صنفی و سیاسی با امضای بیانیه‌ای ضمن اشاره به تداوم حبس #کیوان_مهتدی و #آنیشا_اسدالهی خواهان آزادی «بی قید و شرط» آن‌ها شدند.

🔸متن این بیانیه چنین است: «۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی، که هر دو نویسنده و مترجم‌اند، در خانه‌ٔ خود بازداشت شدند. بعد از بازداشت، هر کدام، جداگانه، سرجمع نزدیک به ۷۰ روز را در سلول انفرادی و تحت بازجویی گذراندند، و در نهایت، به جرم «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام»، کیوان مهتدی به ۶ سال حبس و آنیشا اسداللهی به ۵ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد. از زمان بازداشت در اردیبهشت ۱۴۰۰، کیوان مهتدی حتی یک‌روز هم به مرخصی نیامده است، و آنیشا اسدالهی که ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ به طور موقت آزاد شده بود، در ۴ مرداد ۱۴۰۲ به زندان اوین منتقل شد و هم‌اکنون در بند زنان آن‌جاست.
ما امضاکنندگان این بیانیه، کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی را دو شخصیت دلسوز و فرهنگی و صاحب اندیشه می‌دانیم که جایشان به هیچ‌عنوان زندان نیست، از همین رو آزادی بی‌قید و شرط آنان را خواستاریم.»

برای خواندن متن بیانیه و امضاها به لینک زیر مراجعه کنید:
https://bit.ly/3QDCB7D
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
.با سلام و وقت بخیر
با افتخار من یک معلم هستم.
نقد کردن یک رفتار، با توهین به شخصیت حقوقی وحقیقی یک طبقه از جامعه بسیار متفاوت است.
" میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است"
ما همه وامدار معلمان خود هستیم.
جامعه ی بدون معلم جامعه ی مرده‌ست.
البته رفتارها بنا به اقتضای حال باید مورد نقد قرار گیرد.
جامعه پر است از معلم خوب و کمتر معلم بد...
پر است از پزشک خوب و پزشک بد که تا زیرمیزی خود را نگیرد به اتاق عمل نمی‌رود...
جامعه پر است از پلیس خوب پلیس بد...
جامعه پر است از هنرمند مردمی و هنرمندی که در خدمت زورمداران است و باهنرش آب به آسیاب قدرت می‌ریزد...
جامعه پر است از قاضی در جستجوی حقیقت و قاضی رشوه گیر که بر باطل لباس حقیقت بپوشاند...
جامعه پر است از کاسبان با انصاف و پر است از کاسبان محتکر که گلوگاه مردم را می‌فشارند...
انتقاد از فردی که قصدش تادیب و یا تنبیه بوده با انتقام بسیار متفاوت است و با یک پارادوکس به شخصیت او توهین کند پسندیده نیست!؟
هنرمندی که اقامتگاهش ایران و امریکاست نمی‌تواند دغدغه‌ی اعتلای ایران و فرهنگ ایران و فرهنگ‌سازی را برایش داشته باشد و البته این‌گونه رفتار کردن بر ایشان جای تعجب نیست... چون دوپاره‌ست نیمی در لس‌آنجلس و نیمی در شهرک غرب... بسیار متفاوت است با معلمی که در کانکس کلاس چند پایه تدریس می‌کند...
مولانا بیتی دارد که خیلی در اینجا کارآمد است:
"مرغی که بر آن کوه نشست و برخاست
بنگر که بر آن کوه چه افزود و چه کاست"
انسان امروز باید بیندیشد که در این جهان بی‌انتها چه تاثیری گذاشته است؟!
به قول سهراب گرانقدر:
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری می خورد آب...
رفتارها را نقد کنیم نه تیپ  و حرفه‌ها را...
معلم والد پرورش دانایی و مبارزی نستوه علیه تاریکی و جهل است...
معلم و کتاب دانایی می‌آفرینند به چونی و چرایی بیندیشیم و سوار بر موج نشویم ...
جدیداً برخی از عزیزان هنر هفتم تصور می‌کنند که ساختارشکنی نگاه نو محسوب می‌شود در حالی که نه چنین است...
به قول جناب رودکی سمرقندی:

تا جهان بود از سر آدم فراز
کس نبود از راز دانش بی‌نیاز...
لازمه‌ی دانش و دانش‌اندوزی معلم است و کتاب... و نباید جامعه به خود اجازه دهد که در این دو حریم‌شکنی شود...
هیچ شغل و هیچ فردی قداست ندارد اما حفظ حریم برای اعتلای فرهنگ جامعه باید باشد...
نگاه جناب معادی در این پارادوکس بسیار جای تامل و دوباره نگاه کردن دارد...
با احترام دعوت کنی و ناجوانمردانه او را بشکنی و این عمل را بنامی هنر!؟
جناب مولوی می‌فرمایند:
از خدا جوییم توفیق ادب
بی‌ادب محروم ماند از لطف رب

حسن منطقی معلم بازنشسته
۱۴۹۳/۰۲/۱۹


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranews
حکم هشت سال حبس، تحمل ضربات شلاق، پرداخت جزای نقدی و ضبط اموال #محمد_رسول_اف، کارگردان ایرانی توسط شعبه سی و شش دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.

بابک پاک‌نیا، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این خصوص اعلام کرد: آقای رسول اف به موجب حکم صادره توسط شعبه‌ بیست و نه دادگاه انقلاب تهران به تحمل هشت سال حبس، تحمل ضربات شلاق، پرداخت جزای نقدی و ضبط اموال محکوم شد. این حکم در شعبه‌ سی و شش دادگاه تجدیدنظر تهران عینا تایید و اکنون پرونده به اجرای احکام ارسال شده است. پنج سال از حکم حبس صادر شده علیه این شهروند قابل اجرا خواهد بود.
بابک پاک‌نیا، بخشی از اتهامات مطروحه علیه علیه آقای رسول اف را “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” عنوان کرد و افزود که مصداق این اتهام “امضای بیانیه‌ها و ساخت فیلم و‌ مستند” است.
گفتنی است محمد رسول اف پیش از این نیز از بابت فعالیت‌های خود، سابقه بازداشت، محکومیت و تحمل حبس را داشته است.


https://www.tg-me.com/kashowra
🔴مسیر تشکل‌یابی از مجرای “قطع‌نامه‌ها” نمی‌گذرد

علی نوری

🌐 سایت اخبار روز


روز دوازدهم اردیبهشت‌ماه، متنی با عنوان: «قطعنامه‌ی تشکل‌های صنفی کارگری و معلمان به‌مناسبت اول ماه‌می» با امضای «شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران»، «سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه» و «اتحادیه آزاد کارگران ایران» منتشر شد. این متن که متشکل از ۱۰ بند است، نوشتاری مترقی و رادیکال دارد که به فساد ساختاری حاکمیت و تاثیرات نظام سرمایه‌داری در زندگی مردم اشاره می‌کند. همچنین این نوشته، اعتراض خود را علیه سیاست‌های سرکوبگرایانه‌ی حکومت در قبال زنان، استثمار و غارتگری – که بنا بر متن مندرج، این غارتگری به شکل مشروع از سوی حکومت در جریان است- و مطالباتی نظیر ضرورت آموزش به زبان مادری و…را بیان می‌کند.

در وضعیت فعلی که اگر بتوان آن را موقیعتِ پسا سرکوبِ قیام ژینا نامید، هر اقدامی در جهت بازیابیِ نیروهای سیاسی، خاصه تشکل‌های صنفی – به‌عنوان بدیل سیاسی و مترقی داخل کشور- بسیار حائز اهمیت و از دیگر سو نیز، امیدوارکننده است. اما از طرفی، درست به دلیلِ همین قرارگیری در شرایط ویرانگر سرکوب‌ها، پرونده‌سازی‌ها و سایه‌ی انقیاد در جامعه، لازم است تا موضع‌گیری‌هایی منطبق با ماهیت هر تشکل، ارائه شود.

این متن، با برشماری سوالات و مواردی، با همین نیت به‌نگارش درآمده است. چرا که برای عبور از وضعیت فعلی و قدم نهادن در مسیری برای تحقق آزادی و برابری – که از مطالبات مندرج در متن قطعنامه نیز هست- می‌بایست از پرسشگری و نقد، هراسی نداشت و برای تغییراتی اساسی، قدم برداشت.

بنا بر رویه‌ی غالب و مرسوم در نگارش بیانیه‌ها و قطعنامه‌های مشترک، متن برآمده از هر تشکل، می‌بایست مطابق با اساسنامه، مشی و خط قرمزهای هر تشکل باشد. اما با نظر بر موضع‌گیری برخی تشکل‌ها و عملکرد آنان، یک اختلاف بنیادین در بیانیه‌ها و ساختار کلی هر تشکل به‌چشم می‌خورد. بر این اساس، می‌توان پس از خوانش اولیه این “قطعنامه” سوالات و موارد زیر را مطرح کرد:

۱- آیا نگارندگان این قطعنامه، قائل به این مهم هستند که ادبیات و سوگیری سیاسی به‌کار رفته در متن، اساسا همان نظرات اعضای تشکل متبوع خود را نمایندگی می‌کند؟

اگر پاسخ مثبت است، باید گفت که متن این قطعنامه، تفاوتی فاحش با آن چیزی دارد که در عمل اتفاق می‌افتد و اساسا از نگاه ناظر بیرونی، هیچ انطباقی با مشی پیشروی یک “تشکل صنفی” ندارد. به عبارت دیگر، به کارگیری ترم‌های سیاسی مندرج در این متن، صراحتا به ساختار سیاسی و اقتصاد سیاسی حاکمیت اشاره می‌کند –که این گزاره به خودی خود، مترقی است- اما بیشتر به خط‌گیری یک “حزب سیاسی” با هدف برانداختن حاکمیت می‌ماند تا تشکیلاتی که به درستی در مسیر تحقق مطالبات صنفی خود و ایستادن بر روی ایده‌ی تشکل‌یابی مستقل، حاکمیت را به‌عقب می‌راند. ذکر این نکته از آن سو اهمیت دارد که رادیکالیسم موجود در متن و فعالیت صنفی در عمل، تضادی بسیار آشکار دارد که این مورد، یکی از مواردی است که نه فقط در این قطعنامه، بلکه در خط کلی برخی از تشکل‌های مذبور، از گذشته نیز وجود داشته است. نیک می‌دانیم که عدم انطباق موضع‌گیری‌های یک تشکیلات با آنچه که در عمل می‌تواند پیش ببرد، از طرفی سبب می‌شود تا اعضای خود را به ورطه‌ی ناامیدی و انزوا بکشاند و از طرف دیگر نیز از همراهان خود سلب اعتماد می‌کند.

۲- امروز که از طرفی راست افراطی، با عمده کردن فرد گرایی، هر شکلی از فعالیت که منطبق بر اصول سازمان‌یابی و عمل جمعی بوده و نسبتی مشخص با وضعیت سیاسی حاضر داشته باشد را مردود دانسته و “مجاز” می‌نامد و از طرف دیگر نیز، جمهوری اسلامی هر گونه امکانی را برای تشکل‌یابی و ضدیت سیاسی با خود، سلب و مسدود کرده است؛ ارائه‌ی این تضادهای بنیادین، تنها به استمرار وضع موجود می‌انجامد و نه حرکتی در جهت برانداختن آن.

ادامه یادداشت را در اینجا بخوانید

📍 یادداشت‌های مندرج در کانال، نظرات شخصی نویسندگان است.

📍کانال شورای هماهنگی از نقد همدلانه فعالان چه در داخل مجموعه چه خارج از تشکیلات استقبال می‌کند و انتشار این مطلب در همین راستا است.

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranews
📣 روزشمار آزادى عزیز قاسم‌زاده، معلم و هنرمند زندانی
۶۴ روز حبس مضاعف و غیر قانونی یک معلم و هنرمند
🔴 جان #عزيز_قاسم_زاده درخطرست

امروز ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ دقيقاً ۶۴ روز است كه علیرغم پایان مدت یک سال محکومیت و نیاز به درمان، از آزادی عزیز قاسم‌زاده از زندان لاکان رشت جلوگیری می‌شود.

🔺ادامه‌ی حبس عزيز قاسم زاده غيرقانونی است.

#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
حکایت قله نشینی وزیرمان

✍️صادق وفایی
کانون مازندران


بر کدام قله نشسته‌ای که زیر پایت خالیست و
زمین سفت گیرت نمیاید؟ دولت که دولت رییسی باشد و وزیرش تو باشی، اینگونه افاضات نه تنها غیرقابل‌انتظار نیست، بلکه تولید گفتاری ناب است، البته با عذرخواهی از واژه ناب که لوث شده است.
نمی‌دانم چه اصراریست که اهالی کوی ِبی‌خردان، خیابان‌نشینی کنند و محصول بی‌کفایتی‌شان را به رخ  این و ان بکشند و بگویند که بین‌المللی و جهانی شده‌ایم. اینان یاوه گویان ِمسندنشینِ صندلی‌های ِچاپلوسی‌اند......
مرزهای چاپلوسی را با وقاحت جابه‌جا کرده‌اند.....چنانکه شاهد افسوس و پوزخند مردمان عاقل شوند‌.
سفلگانی که هیچ از آموزش نمی‌دانند و چنان حصاری دور خود کشیده‌اند تا نسیمی از اندیشه بر آنها ندمد تا مبادا رابطه مریدی و مرادیشان با قدرت خدشه‌دار شود و آنچنان اخفش‌وار، بله قربانگو باشند و تنها افتخارشان این باشد که نام وزیر و وکیل را بر دوش بکشند و کسانی هم به نادانی یا از جهت نان‌خوری به انها مجیز بگویند.
چگونه انسان با این همه تاریخ به اوج حضیض می‌رسد که خود، خود را میفریبد و صد افسوس بر ملتی که به اجبار زمان، گیر این ابلهان میفتند و کاری از دست‌شان بر نمیاید. این هم درد دیگریست بر دردهایمان از آن جهت که میدان را بر ما بستند تا کوتاه‌قامتان میدان‌داری کنند.

چاره چیست؟ فقط باید افسوس خورد یا باید با لبخندی و نگاهی عاقل اندر سفیه از این موضوع گذشت و خیلی دردمان نگیرد؟ یا خیلی راحت چند لطیفه ناب از آن ساخت و نقل محافل شد؟ یا با پز روشنفکری که اینها در حدمان نیستند از شرشان خلاص شویم؟

نه دوستان!! این اتفاقات بر انتقادات و اعتراضات ما صحه می‌گذارد که اینجا احتیاج به اصلاح و آبادانی دارد و با یک درجه بالاتر دلسوزی، گرچه کورند و کرند و خود را به ندانستن و ندیدن میزنند اما اصرارمان به آگاهی و رسیدن حقوقمون، حتما آنها را آزار میدهد و تاریخی برای ما ثبت میکند بنام حق‌طلبی نه بی‌تفاوتی. بیایید باهم باشیم تا حداقل مطالبات صنفی‌مان را فریاد بزنیم ،تا باشیم و بودنی را تجربه کنیم که در آن پویایی باشد.

به امید آن روز

#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#فعالیت_صنفی_جرم_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔
@kashowranews
🔴 نوبت اول آزمون سراسری ویژه داوطلبان سیل‌زده «زیرکوه» برگزار شد

🔸 مدیرکل روابط عمومی سازمان سنجش خبر داد: آزمون مجدد نوبت اول آزمون سراسری ۱۴۰۳ صبح امروز جمعه (۲۱ اردیبهشت) فقط در همان حوزه امتحانی قبلی یعنی شهرستان زیرکوه با شرایط و ضوابط آزمون اصلی برگزار می‌شود.

🔸داوطلبانی که در آزمون سراسری ۶ اردیبهشت در گروه‌های آزمایشی علوم ریاضی و علوم‌انسانی شرکت کرده‌اند، در صورت شرکت در آزمون مجدد، آزمون قبلی آنان باطل می‌شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 مرکز پژوهش‌های مجلس: بدهی آموزش و پرورش به فرهنگیان ۴۴ هزار میلیارد تومان است!

🔸با وضعیت فعلی برآورد بودجه آموزش و پرورش، پرداخت آنها در سال ۱۴۰۳ ناممکن است!

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ویدو دریافتی

یک آموزگار شاگردانش را برای عبور از سیلاب بر دوش خود حمل می‌کند

🔸بارش‌های فراوان در بهار امسال باعث طغیان رودخانه‌ها و جاری شدن سیل در بسیاری از مناطق غربی و شمال غربی ایران شده است. #فرید_محمود، آموزگار دبستانی در شهرستان #کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری، در شرایطی که سیل مسیر تردد برخی از شاگردانش را مسدود کرده است، آنها را بر دوش گرفته و از مسیر سیلاب رد می‌کند تا شاگردانش به خانه برگردند.

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
2024/10/07 12:25:14
Back to Top
HTML Embed Code: