Telegram Web Link
#شیخیه
معرفی دو نسخه خطی

📕رد کیمیاگران = رد شیخیان
نویسنده این کتاب که از معاصرین محمد کریمخان کرمانی است می‌گوید شیخیه از کیمیا سود جسته و نابخردان را به خود جذب می‌کنند و خود را رکن اعظم این جهان و حامل همه علوم می‌شمارند.
این رساله به شماره نسخه ۳۴۱/۱ در کتابخانه دایرة المعارف تهران نگهداری می‌شود. بنگرید به فنخا، ج۱۶، ص۳۶۳
💠 کیمیا و علوم غریبه از اموری است که شیخیه و بعضی اخباری‌ها(مانند میرزا محمد اخباری) و تفکیکیان (مخصوصا آقای حلبی) دستی بر آن داشتند. رساله‌هایی از هر سه شخصِ کریمخان کرمانی، میرزا محمد اخباری و مرحوم شیخ محمود حلبی در علوم غریبه موجود است.

📕رد الشیخیة
حسینی میبدی، علی بن محمد علی
تاریخ تألیف: رجب ۱۲۸۵ق، سامرا
شخصی در خواب می‌بیند که به او دستور متابعت از عقاید شیخی‌ها داده می‌شود. میبدی نیز ضمن پند و اندرز دادن به بیننده خواب و بیان اینکه اینگونه خواب‌ها ارزشی ندارد، به بیان برخی عقاید فاسد شیخیه می‌پردازد‌.
این نسخه در کتابخانه میبدی کرمانشاه نگهداری می‌شود و میکروفیلمی از آن به شماره ۲۱۳۷/۶ در مرکز احیاء موجود می‌باشد.
@kalam_shia
🔴تقدیس ابلیس توسط عرفا و صوفیه:

◀️حلاج می‌گوید: «در آسمان عابد و موحدی چون ابلیس نیست...به او گفتند سجده کن، گفت لا غیر!...بنده‌ای پاک هستم، غیر تو به کسی سجده نمی‌کنم». مجموعه آثار حلاج، ص۶۰.
◀️«صاحب و استاد من، ابلیس و فرعون است، به آتش بترسانیدند ابلیس را از دعویش بازنگردید. فرعون را به دریا غرق کرده و از دعوی بازنگردید... و اگر مرا بکشند و دست و پای ببرند از دعوی خود بازنگردم».مجموعه آثار حلاج، ص۶۲.
◀️حلاج معتقد است که دو جوانمرد در عالم وجود دارد: ابلیس و پیامبر اکرم. تمهیدات، عین القضات همدانی، ص۲۲۳.
و می‌گوید:
«موسی و ابلیس در عقبه طور به هم رسیدند، موسی گفت: ای ابلیس چه چیزی تو را از سجده منع کرد؟ ابلیس گفت: دعوی من به معبود واحد مرا منع کرد و اگر آدم را سجده می‌کردم هر آینه مثل تو بودم، چون تو را یکبار ندا کردند «أنظر الی الجبل» نگریستی، مرا هزار بار ندا کردند که آدم را سجده کن و من سجده نکردم». مجموعه آثار حلاج، ص۶۱.

◀️حسن بصری نیز معتقد است:
«اگر ابلیس نور خود را به خلق نماید همه او را به معبودی و خدایی بپرستند». تمهیدات، عین القضات همدانی، ص۲۱۱.

تحفة الاخیار نیز درباره رابعه عدویه می‌نویسد:
◀️«چنانچه عطار از رابعه عدویه نقل کرده که مضمونش این است او گفته که دل من لبریز از محبت خداست و در آن جای محبت مصطفی و عداوت ابلیس نیست». تحفة الاخیار، ص۱۴۰.

◀️سنایی نیز دلیل سجده نکردن ابلیس را مجبور بودن او و خواست خود خداوند بیان می‌کند و از زبان ابلیس می‌گوید:

در راه من نهاد، نهان دام مکر خویش
آدم میان حلقه آن دام، دانه بود

می‌خواست تا نشانه لعنت کند مرا
کرد آنچه خواست، آدم خاکی بهانه بود

ای عاقلان عشق مرا هم گناه نیست
ره یافتن به جانبشان بی‌رضا نبود
تمهیدات، عین القضات همدانی، ص۷۴.

◀️ابوسعید ابوالخیر نیز با اشاره به مجبور بودن شیطان می‌گوید روز قیامت شیطان را می‌آورند و به او می‌گویند سجده کن «وی در گریستن آید گوید: اگر به من بود سجده روز اول کردمی». اسرار التوحید، ص۳۳۲.

◀️عراقی نیز سجده نکردن ابلیس را کار خود خداوند دانسته و می‌گوید:

خود کرده رهنمایی آدم به سوی گندم
ابلیس بهر تأدیب اندر میان نهاده

خود کرده هرچه کرده وانگه به این بهانه
هر لحظه جرم و عصیان بر این و آن نهاده

کس را در این میانه چون و چرا نزیبد
هر کس نصیب او را هم غیب دان نهاده
کلیات عراقی، ص۲۶۷.

◀️ملای رومی نیز علت سجده نکردن ابلیس را عشق او به خداوند اعلام می‌کند و ابلیس را بی‌گناه می‌داند:

ترک سجده از حسد گیرم که بود
این حسد از عشق خیزد نه جحود

هر حسد از دوستی خیزد چنین
که شود با دوست غیری همنشین

بی گنه لعنت کنی ابلیس را
چون نبینی از خود این تلبیس را
مثنوی، ص۲۵۷. (براساس نسخه سبحانی، وزارت ارشاد)

◀️عین القضات همدانی هم دلیل سجده نکردن ابلیس به آدم را عشق او به خدا می‌داند و شیطان را در افعالش مجبور می‌داند و می‌گوید خدا او را اینگونه آفریده است: «گیرم که خلق را اضلال ابلیس کند، ابلیس را بدین صفت که آفرید؟» تمهیدات، عین القضات همدانی، ص۱۸۸.
«گناه ابلیس عشق او آمد به خدا».
تمهیدات، عین القضات همدانی، ص۲۲۹.

◀️احمد غزالی نیز شیطان را «سید الموحدین»می‌داند، و نیز می‌گوید «من لم یتعلم التوحید من ابلیس فهو زندیق». ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۰۷، و ابن جوزی، المنتظم في تواریخ الملوک و الامم، ج۹، ص۲۶۰، و ابن‌جوزی، القصاص و المذکرین، ص۱۰۴.

مطالب بیشتر را در نسخه احیا شده «رد صوفیه» ملا محمد طاهر قمی ببینید.
@kalam_shia
|بررسی‌های کلامی|
Photo
#شیخیه
🔴سوء قصد به جان ناصرالدین شاه توسط بابی‌ها و زنده ماندن ناصرالدین شاه و قلع و قمع کردن بابیان

رساله شهاب ثاقب، حسینعلی تویسرکانی؛
تویسرکانی پس از اشاره به اختلاف اتباع شیخیه بعد از وفات سید کاظم رشتی می‌نویسد:
«یکی از آنها میرزا علی محمد شیرازی و اتباع او بودند و خود میرزا علی محمد اولا مدعی شد که خود رکن رابع و شیعه کامل است».
«و ادعا نمود که من باب امام هستم و بالاخره مدعی شد که من خود امام هستم» و «خود را فوق مرتبه پیامبر دانست».
تویسرکانی می‌گوید اتباع میرزا علی محمد شیرازی «در مازندران و زنجان و تبریز خروج کرده و جمع کثیری از مسلمانان را کشتند و اموال مردم را غارت کردند و فتنه عظیمی به پا کردند تا آنکه به برکت وجود ناصرالدین شاه فتنه‌ آنان خاموش شد و توسط او قلع و قمع شدند تا آنکه کم کم باز اجتماع نمودند و ظاهر شدند و دعاوی عجیبی کردند و اباطیل غریبی اظهار نمودند مثل اینکه من جناب سید الشهدا می‌‎باشم و بعضی دیگر مدعی شد من امام رضا هستم و دیگری گفت که من سلمان فارسی هستم و جمعی دیگر اتفاق کردند بر قتل سلطان عصر خلد الله ملکه حتی آنکه در روز روشن علی رؤوس الاشهاد با اجتماع عساکر در رکاب تشریف سلطان آلت حرب از قبیل طپانچه و قمه بر سلطان زدند و انداختند و آن جان جهانیان و قبله مسلمین و سلطان مؤمنین را مجروح نمودند و خداوند عالم بر عامه ناس ترحم فرموده حفظ وجود شریف را فرمودند و به این جهت باز آن حافظ دین و ناصر ملة و آیین ادام الله شوکته در مقام قتل آنها برآمدند و آنها را از گوشه و کنار پیدا کردند و به قتل رسانیدند و الحال کسی از آنها ظاهر و پیدا نیست».
«فرقه دیگر کریمخان کرمانی و اتباع اویند والحال حیات دارد و هنوز خداوند از او انتقام نکشیده و با او به حلم سلوک می‌فرماید تا وقتی که مشیت الله تعلق بگیرد به انقراض او و اتباع او نیز یفعل الله ما یشاء ویحکم ما یرید؛ باری این مرد هم از اتباع شیخ احمد و از تلامذه سید کاظم رشتی است و آنها را رکن رابع می‌دانسته و الان می‌گوید که رکن رابع موجود‌ و ظاهر است جوینده یابنده است و از بیانات و تفاصیلی که ذکر می‌کند خود را رکن رابع می‌داند».
📕نسخه خطی رساله شهاب ثاقب وقارعة القوارع، نسخه شماره ۱۰۱/۱ مرکز احیاء میراث اسلامی، ص۶ الی ۸.
www.tg-me.com/kalam_shia/66

توضیح بیشتر درباره تویسرکانی را در اینجا ببینید:
www.tg-me.com/kalam_shia/58
|بررسی‌های کلامی|
#شیخیه 🔴سوء قصد به جان ناصرالدین شاه توسط بابی‌ها و زنده ماندن ناصرالدین شاه و قلع و قمع کردن بابیان رساله شهاب ثاقب، حسینعلی تویسرکانی؛ تویسرکانی پس از اشاره به اختلاف اتباع شیخیه بعد از وفات سید کاظم رشتی می‌نویسد: «یکی از آنها میرزا علی محمد شیرازی و اتباع…
#شیخیه
آیا شیخیه کافر می‌باشند؟

تویسرکانی در آخرین برگ رساله شهاب ثاقب می‌گوید شبهه‌ای نیست که این جماعت از اهل بدعت و ضلالت می‌باشند و‌ مشهور بین اصحاب کفر این جماعت است زیرا که منکر ضروری دین می‌باشند و منکر ضروری را کافر می‌دانند مطلقا. ولکن حقیر در صورتیکه از روی شبهه و اشتباه باشد تأمل دارم در حکم به کفر و احتمال می‌دهم که اظهار این اعتقاد از روی شبهه و اشتباه باشد لهذا حکم به کفر مشکل است لکن احوط و اولی اجتناب از این طایفه است.
📕نسخه خطی شهاب ثاقب، مرکز احیاء، شماره نسخه: ۱۰۱/۱
علامه سید محمد حسین شهرستانی نیز در «تریاق فاروق در فرق بین شیخیه و متشرعه» اشاره به نام علمایی می‌کند که شیخ احمد احسایی را تکفیر کردند.
@kalam_shia
♦️شیخیه چون دیدند ادعای نبوت و امامت از ایشان مسموع نیست اوضاعی دیگر ترتیب داده و رکنی تازه بر ارکان ایمان اضافه کردند.

تنبیه الانام علی مفاسد ارشاد العوام
سید محمدحسین شهرستانی

شهرستانی در این کتاب به نقد ارشاد العوام کریمخان کرمانی پرداخته است.
«تریاق فاروق در فرق بین شیخیه و متشرعه» کتاب دیگر شهرستانی در رد شیخیان است.

سید محمدحسین شهرستانی، حسینعلی تویسرکانی و شیخ هادی تهرانی نجفی از علمای پر کار علیه شیخیه بودند و هر کدام چندین رساله در نقد شیخیه نگاشته‌اند. ظاهرا هر سه مخالف فلسفه و تصوف نیز بودند.

#شیخیه
@kalam_shia
#شیخیه

🔴تکفیر شیخ احمد احسایی به دلیل قول به علل اربعه بودن اهل بیت علیهم السلام

نسخه خطی «تریاق فاروق در فرق بین شیخیه و متشرعه»؛ علامه سید محمد حسین شهرستانی
کتابخانه مرعشی، نسخه شماره ۵۸۴۵/۲
◀️شهرستانی در برگ۴۷ به نام برخی از علمایی که به تکفیر شیخ احمد احسایی پرداخته‌اند اشاره می‌کند:
«سید مهدی پسر صاحب ریاض، حاجی ملاتقی معروف به شهید ثالث، حاجی ملا جعفر استرآبادی و سید ابراهیم قزوینی، و شیخ محمد صاحب فصول، و شریف العلماء، و شیخ محمد حسن صاحب جواهر، و ملا آقا دربندی و غیر ذلک».

◀️همچنین سید کاظم رشتی نیز اعتراف می‌کند که مردم شیخ احمد احسایی را به کفر و زندقه متهم می‌کنند. [نجوم السماء، کشمیری، ص۴۲۱] البته او می‌گوید که تأویل سخنان شیخ احمد نزد اوست.
کریمخان کرمانی نیز معترف است که علما اتفاق فی الجمله دارند در رد و قدح شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی و خود او. [ارشاد العوام، ج۴، ص۶۰]

◀️اعتقاد به علل اربعه بودن اهل بیت علیهم السلام یکی از توهین‌های شیخیه به ایشان است که ماده وجودی اعیان نجسه را نیز وجود اهل بیت علیهم السلام می‌دانند. نعوذ بالله من ذلک
@kalam_shia
#شیخیه


🔴تقسیم بهشت و جهنم در دستان شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی
دشمنان شیخ احمد و سید کاظم ناصبی هستند!
سخنان عجیب کریمخان کرمانی در دوبرگ پایانی کتاب هدایة الصبیان
کتابخانه سریزدی یزد، شماره نسخه ۵۸/۳
---------------------------
◀️
رکن رابع سابق بر این بخاطر جور ظالمین مخفی بود، مؤمنان بدست ایشان نجات می‌یابند و هلاک می‌شوند کافران، و ایشان به بهشت می‌برند به اذن ائمه.
◀️ظاهر شدن رکن رابع بواسطه جناب شیخ احمد احسایی بود، آن بزرگوار این رکن را اظهار کرد و بعد از آن بزرگوار ظاهر کننده امر جناب سید کاظم رشتی بود.
◀️بندگان بواسطه این دو بزرگوار آزمایش شدند و هرکس حکم و علم ایشان را قبول کرد نجات یافت و هرکس قبول نکرد گمراه شد.
واجب است دوستی ایشان و دشمنی دشمنان ایشان.
هر کس دشمنی ایشان را بورزد و حال آنکه علم و ایمان ایشان به ائمه را بداند، ناصبی است!

*هدایة الصبیان حدود پنجاه سال پیش چاپ شده بود ولی بدلیل اهمیت مطلب نسخه خطی آن را قرار دادیم، نسخه دستخط مؤلف نیز به شماره ۶۸۶۸ در کتابخانه ملی نگهداری می‌شود.

پست مرتبط:
https://www.tg-me.com/nosakh_shii/2805

@kalam_shia
🔴مخالفت خواجه با نظریه کسب اشاعره و قاعده لا مؤثر الا الله
در حقیقت میان این دو سخن تفاوت فقط در عبارت است.

نسخه خطی «جبر و اختیار» خواجه نصیر الدین طوسی:
«قومی می‌گویند مردم‌ را در هیچ کار اختیار نیست و از ایشان[از این قوم که اختیار را قبول ندارند] بعضی که غالب‌تر باشند گویند مردم را خود هیچ اثر و فعل و کسب نیست و آنچه نسبت به او می‌کنند که او کرد، فعل خداست... و بعضی دیگر می‌گویند فعل به تقدیر خدا و به کسب بنده است چه[چونکه] خدای تعالی با ایجاد آن فعل هم صفتی در بنده آفرید که آن را قدرت خوانند و به حقیقت میان این سخن و سخن اول تفاوت جز در عبارت نیست از آن جهت که هر دو قوم می‌گویند «لا مؤثر الا الله» و این قوم را جبریان خوانند».
◀️این رساله خواجه را رکن الدین جرجانی که از شاگردان علامه حلی بود به عربی ترجمه کرده است.
تصویر فوق صفحه دوم رساله جبر و اختیار محفوظ در کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان یزد به شماره ۴۱۵/۳ است.
[این رساله سال۱۳۳۵ تصحیح شده و در سال۱۳۹۰ توسط انتشارات دانشگاه تهران چاپ مجدد شده بود ولی چون در همین برگ نخست چند اشتباه[غیر مهم] داشت ما تصویر نسخه خطی آن را قرار دادیم.
@kalam_shia
جبر و اختیار

تفاوت فاعل مختار و فاعل موجَب در بیان خواجه؛
اگر فعل و ترک هر دو به اختیار فاعل باشد که اگر خواست انجام دهد و اگر خواست ترک کند او را به اصطلاح متکلمان قادر خوانند، یعنی تواند که کند و تواند که نکند. پس اگر کردن و نکردن به خواست او بود، یعنی اگر خواهد که کند و اگر نخواهد نکند او را مختار خوانند. اما اگر فعل او و عدم فعل او نه به خواست او باشد، بل به خواست غیری بوده یا بر وجهی دیگر باشد، چنانکه اگر خواهد و اگر نخواهد فعل یا عدم فعل از او در وجود آید، او را مجبور خوانند.
رساله جبر و اختیار خواجه، انتهای فصل سوم.
@kalam_shia
🔴میرزای قمی و مخالفت با حصر علم به حصولی و حضوری؛

میرزای قمی با اشاره به اینکه حصولی و حضوری بودن علم باری تعالی هر دو محذوریت عقلی دارد می‌نویسد:
«علم خدا از بابت علم ما نیست که صورتی از اشیاء در ذهن ما حاصل شود و این را علم می‌گوییم، و نه هم می‌توان گفت که علم خدا به این است که عین همه اشیاء در نزد او حاضرند، اگر نه لازم می‌آید که شخصی [که] بعد از چندین هزار سال خلق می‌شود در ازل با وجود حق تعالی قرین باشد و این خلاف بدیهی عقل و دین است بلکه همین قدر باید اذعان و اعتقاد کنیم که حق تعالی جاهل و نادان نیست اما اینکه دانش او چگونه است پس آن را نمی‌توان یافت و نه هم ما را به آن تکلیف کرده‌اند».
رساله خطی اصول دین، میرزای قمی، نسخه شماره ۴۰ کتابخانه شفتی اصفهان.

◀️مخالفت آقا جمال خوانساری با حصر تقسیم علم به حصولی و حضوری را نیز در لینک زیر ببینید:
www.tg-me.com/kalam_shia/45
@kalam_shia
🔴میرزای قمی و رد خالقیت اهل بیت علیهم السلام

میرزای قمی در «شرح خطبة البیان» [مرکز احیا، شماره نسخه: ۳۶۲۶/۱] عباراتی مانند أنا خالق السماوات والأرض وأنا الرزاق و.. که به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داده شده می‌گوید نسبت این خطبه به آن جناب ثابت نیست و در احدی از کتب معتبره امامیه و در کلام هیچ عالمی که بر او اعتمادی باشد ندیده‌ام، بلی این خطبه و نظیر آن در کلام بعضی صوفی مسلکان هست از جمله در کتاب رجب برسی.
میرزای قمی سپس اشاره به استناد فیض کاشانی در کتاب قرة العیون به این خطبه می‌کند و ضمن بی‌اعتبار دانستن آن می‌گوید ظاهرا تکیه فیض بر کتاب برسی است.
ایشان ضمن ذکر اینکه خطبة البیان و خطبه طتنجیه هیچ سندی ندارد محتوای آن را نیز خلاف عقل و نقل می‌شمارد.
میرزای قمی اشاره‌ای نیز به ادعای قاضی سعید قمی می‌کند که مدعی است این خطبه ومضمونش به دلیل شیوعش نیاز به سند ندارد و بخاطر همین برای آن سندی ذکر نشده است.
البته باید افزود این ادعا درحالی است که امثال این خطبه جز در کتب صوفیه و شیخیه و بعض اخباریین منحرف پیدا نمی‌شود و علامه مجلسی در رساله اعتقادات می‌نویسد اعتباری بر این سخنان برسی نیست.
www.tg-me.com/kalam_shia/84
Forwarded from حسن میلانی
سوال:
با توجه به "لا فرق بینها و بینک الا انهم عبادک و خلقک"
آیا میشود نتیجه گرفت که کار خلقت دنیا و یا رزق موجودات با اذن پروردگار بدست مولا امیرالمؤمنین می باشد؟

با توجه به اینکه حضرت عیسی علیه السلام به اذن خداوند دست به خلقت می زد. یا امام هادی علیه السلام از نقش شیر شیر را به اذن الله خلق نمودند.

پاسخ استاد میلانی👇
https://www.tg-me.com/Hmilani/646
2024/09/30 16:25:16
Back to Top
HTML Embed Code: