Telegram Web Link
‍ معرفی کتاب

كتاب حاضر رمانی است تاریخی از زندگی حکیم ابوالقاسم فردوسی. در این رمان، نویسنده گزارشی از حیات اجتماعی و فرهنگی فردوسی، شاعر بزرگ ایران به دست می‌دهد. در واقع آن چه در این كتاب آمده، بخشی از رخدادهای واقعی است كه در زندگی استاد فرزانه توس رخ نموده است. در این داستان، با فرهنگ و تمدن ایرانی و سیمای بیش از هزار سال تاریخ و سرگذشت مردم ایران آشنا می‌شویم. گفتنی است این اثر از زبان تاجیكی به فارسی برگردانده شده و در پایان معانی برخی واژه‌های تاجیكی به فارسی آمده است.
رمانِ تاریخیِ فردوسی نوشته استاد الغ زاده در سال ۱۹۹۰ از سوی “انتشارات ادیب” در “دوشنبه” به خط فارسی به زیور طبع آراسته شد و در همان سال برنده جایزه دولتی رودکی شد. این کتاب در سال ۱۳۷۵ کتاب جهانی سال جمهوری اسلامی ایران شناخته شد. استاد الغ زاده که شیفته فرهنگ و تمدن ایرانی بود، در واپسین سالهای حیات خویش شاهد بود که دوستداران فرهنگ و تمدن تاجیکی در ایران به دیده احترام و احتشام به کارش نگریسته اند.
@Irtaj
نام کتاب: فردوسی – رمان تاریخی
نویسنده: ساتم الغ زاده
ویراستار: بهمن حمیدی
انتشارات: سروش
سال نشر: ۱۳۷۸
زبان: فارسی
تعداد صفحات: ۴۶۷ صفحه
دانلود کتاب 👇👇👇👇👇

@kheradsarayeferdowsi
#غزل_معاصر_تاجیکستان
با سلام خدمت دوستان عزیز و علاقمندان شعر فاخر پارسی.
تا قبل از این در شبکه ی تلگرام کانالِ مخصوص شعر امروز تاجیکستان وجود نداشت.
بنده هم به منظور آشنایی بیشتر با شعر امروز تاجیکستان این کانال را راهاندازی کردم تا دوستان بتوانند از این دریچه #غزل_معاصر_تاجیکستان را دنبال کنند.
لطفا این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.

#فردوس_اعظم

#غزل_معاصر_تاجیکستان
https://www.tg-me.com/tajikghazal
جهت ارتباط با ادمین
@firdavsazam
فراخوان ارسال مقاله برای همایش بین المللی "هاتفی خرگردی" با همکاری انجمن دوستی ایران و تاجیکستان
@Irtaj
مهلت ارسال ۲۵ تیرماه
زمان همایش ۵ مرداد ماه در تربت جام
Forwarded from پارسنامه
💠بخش اول مجموعه #نیستان و #پارسنامه در بزرگداشت حکیم توس👇
طرح: متین رسولی
https://www.tg-me.com/joinchat-BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ
Forwarded from پارسنامه
با درود به همراهان #پارسنامه و #نیستان و صد درود بر روان فردوسی پاکزاد سرایندۀ شاهنامه "بی‌زوال"
بخش اول از مجموعه نسخه‌‌های صوتی بزرگداشت حکیم توس را تقدیم حضورتان می‌کنیم در این بخش می‌شنوید:
@Parsname
💠نقلی از یکی از افسانه‌های کهن از احوال حکیم فردوسی را با بیان بانو سیمین‌مهر
💠ابیاتی از شاهنامه از زبان فریماه قباد
💠ابیاتی از شاهنامه به انتخاب و خوانش سیاوش تات
💠نقلی از داستان رستم و سهراب با اجرای دختر نوجوان تاجیک
💠ستایش فردوسی با نوای نیوشا احمدزاده
@Parsname
تدوین و اجرا: پریسا سیمین‌مهر- شهرزاد مفرد
https://www.tg-me.com/joinchat-BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ

💠خوانش حماسی یکتا عسکری دختر شیرین زبان ۸ ساله
Forwarded from پارسنامه
بخش دوم برنامه بزرگداشت #فردوسی از سوی کارگروه #نیستان تقدیم می‌شود
https://www.tg-me.com/joinchat-BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ
Forwarded from پارسنامه
با گرامیداشت روز حکیم فردوسی بخش دوم برنامه #نیستان از کانال #پارسنامه پیشکش همراهان گرامی
@Parsname
💠نقلی از شاهنامه با صدای سمیرا خسروی از خمین
💠"شاهنامه وطن است "شعر بانو گلرخسار صفی اوا به صدای دولتمند خال اف
💠خوانش شاهنامه با گویش پشت کوه لرستان از منوچهر کمال وند
💠شاهنامه خوانی شاهینه هاشمی
💠شاهنامه و فردوسی در تاجیکستان از زبان جناب خال اف پژوهشگر تاجیک
💠مصاحبه شهرزاد مفرد با استاد کزازی
تهیه و تنظیم : پریسا سیمین‌مهر، شهرزاد مفرد
@Parsname
و در ادامه
💠خوانش ابیاتی از شاهنامه با صدای محمود امیرعبدالهیان
💠 خوانش شاهنامه با صدای پریا ماوندی
https://www.tg-me.com/joinchat-BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ
Forwarded from پارسنامه
Audio
بخش دوم برنامه بزرگداشت #فردوسی از کارگروه #نیستان

https://www.tg-me.com/joinchat-BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ
خاطره‌ای خواندنی به قلم دکتر علیرضا خانجان
جويِ موليان
@irtaj
«بوي جوي موليان» براي من يادآور خاطره‌اي است از دورۀ تحصيلات فوق‌ليسانسم در دانشگاه اصفهان. دوستي داشتم از اهاليِ تاجيكستان به نام خسرو كه دانشجوي اقتصاد بود. به چشمِ شوهري خيلي هم خوش‌تيپ بود. يك روز مرا به خوردن آشِ تاجيكي دعوت كرد. گفت: «خان! ايمشب جشن روز ملي تاجيكستان است. تشريف خودتان را محترماً به اتاق ما بياوريد براي خوردن آش تاجيكي». سال ١٣٧٦ بود.
@irtaj
ما پاشديم رفتيم، ديديم همۀ بچه‌هاي تاجيك از هر دو گروه با رخت و لباس تاجيكي و كلاه‌هاي سنتي كه يكي‌اش را هم به من دادند( و من هنوز آن را به يادگار نگه داشته‌ام)، در اتاق خسرو جمع‌اند و پرچم‌ها و نمادهاي ملي تاجيكستان بر در و ديوار اتاق به چشم مي‌خورد. نشستيم و سفره انداختند، چند نوع غذاي محلي درست كرده بودند.
من خودم را الكي مشغول كرده بودم و بقول قوچاني‌ها همين طور چِم‌چِم مي‌كردم و منتظر آشِ تاجيكي بودم. خسرو كه حواسش به من بود پرسيد: «مگر از آش تاجيكي خرسند نِيستي خان كه نَمِي‌خوري»؟ كه من تازه فهميدم منظور از «آش» در تاجيكستان همين پلو خودمان است و آش تاجيكي هم يك جور هويج‌پلو است كه من اتفاقاً اصلاً دوست ندارم ولی مجبور شدم به احترام دوستانِ تاجيك كل بشقاب (يا «دُوري»­ام را بقول آنها) تمام كنم.

ضمناً در حينِ صرف شام، صحبت از ادبيات تاجيكي شد. اين را هم بگويم كه من تنها مهمانِ ايراني آنها بودم. خسرو كه مي‌دانست من كمي اهل ادبيات هستم (از شما چه پنهان، شعر هم مي‌گفتم آن روزها)، از من خواست كه در مورد شعر تاجيكي صحبت كنم. من دربارۀ كمال خجندي و رودكي چند جمله حرف زدم و در مورد رودكي اشاره كردم به اينكه پدرِ شعر كلاسيك فارسي گاهي اتفاقاً بسيار مدرن است و اين بيت رودكي را گواه گرفتم:

با صد هزار مردم، تنهايي
بي صد هزار مردم، تنهايي

خوششان آمد و همگي دست زدند. بعد، من بطور مفصل در مورد گلرخسار و بازار صابر، شعراي معاصر تاجيك، حرف زدم و مخصوصاً در مورد بازار صابر و كتاب خاطرات سفر او به ايران و غزلي كه دوست شاعر من، حسين تقديسي، بعد از خواندن آن كتاب به او تقديم كرده بود، صحبت كردم. آن غزل را برايشان خواندم و باز همگي دست زدند و تشويق كردند.

و اما ... وقتي صحبت از رودكي شد، يكي بلند شد و ضبط صوت را روشن كرد و خواننده‌اي تاجيك كه اسمش يادم نيست، شعر «بوي جوي موليان» را به آوازي غمگين مي‌خواند. وقتي آن آهنگ تمام شد، من گفتم: «دوستان! حالا كه اينطور شد، من برايتان يك سورپرايز بزرگ دارم» و دويدم و رفتم از اتاقم نوار كاستي را آوردم و گفتم: «اين هم آهنگ «بوي جوي موليان» در دستگاه‌هاي موسيقيِ ايراني، اثر مرحوم روح‌الله خالقي با صداي بي‌بديل بهترين خوانندگان سنتي آن دوران، بنان و مرضيه».

آقا همين كه صداي مرضيه بلند شد، خدا رحمتش كند، قاشق‌ها توي دهان تاجيك‌ها معلق ماند. چنان مسحور صداي مرضيه و بنان شده بودند كه من نمي‌توانم توصيف كنم. آن شب، فقط آن آهنگ كه خيلي هم طولاني است، پخش شد، بارها و بارها. تاجيك‌ها همگي، از هر دو گروه، از روي آن تكثير كردند.

حتماً مي پرسيد: «كدام دو گروه»؟ آخر در دانشگاه اصفهان دانشجويان تاجيك كه خيلي هم زياد بودند، به دو گروه تقسيم مي‌شدند؛ يك گروه متجدد و سكولار بودند و خيلي‌هايشان همچنان گرايشات ماركسيستي داشتند و گروه دوم سنتي بودند و اسلام‌گرا و از بام تا به شام نماز مي‌خواندند و در كار دعا و تجديد وضو بودند. خسرو از آن گروه اول بود. يادم هست يك بار او را به تماشاي مراسم سينه‌زني در خيابان چهارباغ بردم. اصلاً باورش نمي‌شد. دوستش، بنام جهانگیر، يكي را نشانم داد و گفت: «اين جودوكار است. توي باشگاه ما از همه قوي‌تر است. باور ما نَمِي‌شود كه اين طور مثل كودكان مِی‌گريد».
@irtaj
اين هم غزلي كه دوست شاعرم، حسين تقديسي، به بازار صابر تقديم كرده بود:

مرد خراساني بِشْكوه! موقوف اوجت بادهايند.
هرچه پرنده آسمان راست، پرهاي از بالت جدايند.

وقف پرِ پرواز محوت، آبي­ترين­هاي نشابور!
زخم از مغول خورده! تُرايند، هرچ آنكه در خوردِ تو آيند.

اين پله از بالابلندي، اين ماه نخشب پست كردن
اي ماه اصلي! شيوۀ توست، پايينيان بي­دست و پايند.

جمعي كتان­بافند و لافند كذاب­هاي قادياني؛
مشمول قوم لوت و عادند، اين لوتيان كه بي­قبايند.

مرد خراساني بِشْكوه! اي نوح بر جودي مسلط!
مي­پرسدت جامانده كاهي از موج­ها كآهن ربايند.

مي­پرسدت لب­هاي لالي ليوان خالي مانده­اش را
بربط­نوازِ تاك­محشور! مردم نفس­چاكِ صدايند.

بنواز و باعث شو شود جور جوغيرتي، رخش اسبِ مشتي
چشم بخاراجويمان را سرمه­فروشان در صَلايند.
درود به همراهان #نیستان و #پارسنامه

چندی پیش و اگر بخواهیم دقیق بگوییم ۹ دی ماه سال ۹۵ در پویشی از شما خواستیم که برایمان از #لالایی‌های دیارتان بفرستید... با یاری شما و کمک گرفتن از چند تن از اساتید فرهنگ عامه مخصوصا استاد هوشنگ جاوید موفق شدیم یک مجموعه برنامه را برای گفتن از لالایی‌های سرزمین کهنمان تهیه کنیم که از همین کانال پیشکشتان خواهد شد ...کماکان همراهمان باشید و در غنی شدن برنامه ما را از پیشنهادات و انتقاداتان بهره مند سازید از طریق شناسه
@P_Soroush
با احترام بخش اول از مجموعۀ لالایی ها پیشکش می‌گردد👇
https://www.tg-me.com/joinchat-BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ
Forwarded from پارسنامه
Audio
مجموعه برنامه‌های #لالایی از گروه #نیستان
بخش اول
@Parsname
مقدمه و ذکر چند نوع لالایی
با اجرای الیکا بقایی و میراحمد حقی
تنظیم: شبنم حضرتی
از براي غم من سينه ی دنيا تنگ است!
به قلم فردوس اعظم
@Irtaj
14 ژوئن برابر است با سي و هشتمين سالمرگ هنرمند دلها، اسطوره صدا و سلطان موسیقی افغانستان و تاجیکستان احمد ظاهر.
خنیاگری که در عمر کوتاه خود بیش‌ از ۳۳ آلبوم منتشر کرد.
از دست دادن یک هنرمند و ان هم در اوج بلوغِ هنر درد است جانگداز.
احمد ظاهر در اوج جوانی از جهان كوچيد اما صدا و یاد و نامش جاودانه در سینه تاریخ باقی ماند و خواهد ماند. نبض صدایش سرشار از طنین عشق و مهربانی، عطر شادی و اندوه است. صدای او فرازمانی و فرامرزی است.
دوستداران و علاقمندان احمد ظاهر هنوز از عطر صدايش سرشارند و اينك بعد از گذر سالها همه نسل با اشتیاق وافر به گرمى صدايش وابسته و دلبسته اند.
احمد ظاهر برعکس بسیاری از هنرمندان امروز، بهترین، فاخرترین و معتبرترین اشعاری از چهره های ماندگاری چون مولانا، حافظ، سعدی، بیدل، سیمین بهبهانی، رهی معیری، خلیل‌الله خلیلی، لاهوتی، فروغ فرخزاد و دیگر شعرای بزرگ پارسی را در آهنگ‌های ناب خود استفاده کرده است و این است راز ماندگاری صدا و هنر او.
یادم هست که آهنگهای دلنشین او همیشه در خانه ما طریق نوار های کاست صدا میدادند و من با اشتیاق کلان انهارا گوش میکردم و لذت میبردم. و هنوز هم همین طور است.
متاسفانه احمد ظاهر هرگز پا به خاک تاجیکستان نگذاشته بود، اما این جا هواداران بی‌شماری دارد و کسی نیست که اورا نشناسد یا نشنود.
یادش گرامی باد!
از براي غم من سينه ی دنيا تنگ است
بهر اين موج خروشان دل دريا تنگ است
تا ز پيمانه ی چشمان تو سر مست شدم
ديگر اندر نظرم ديدۀ مينا تنگ است
بسکه دل در سر گيسوی تو آويخته است
از برای دل آشفته ما جا تنگ است
گفته بودی که به ديدار من آيی ز وفا
فرصت از دست مده وقت تماشا تنگ است
سر بدامان تو زين پس نهم و ناله کنم
بهر ناليدن من دامن صحرا تنگ است
مگر امروز به بالين من آيی که دگر
عمر کوتاه مرا وعده فردا تنگ است
خندۀ غنچه فرو مرد ز بيداد خزان
چه توان کرد که چشم و دل دنيا تنگ است
شاعر : بهادر يگانه
عضو محترم انجمن دوستی ایران و تاجیکستان
@Irtaj
با سلام و عرض تبریک عید سعید فطر از سوی رئیس و اعضای هیئت مدیره انجمن
پیام تبریک دکتر نعمت اله امام زاده سفیر فوق العاده و مختار جمهوری تاجیکستان در ایران تقدیم می گردد.
با آرزو و امید به افقهای روشن برای انجمن و دوستی روزافزون دو ملتش
پیام تبریک دکتر نعمت اله امام زاده سفیر فوق العاده و مختار جمهوری تاجیکستان در ایران
فراخوان مقاله« میراث ماه رمضان در خراسان، افغانستان و ورارود»
@Irtaj
Forwarded from عکس نگار
25 تیرماه : درگذشت صدرالدین عینی (1954- 1878) نویسنده و شاعر معاصر، و از پیشگامان شعر نوی فارسی است. وی همزمان با نیما یوشیج، شعر نو سرود.

صدرالدین عینی از نامورترین چهره‏ها و در واقع بنیان‏گذار ادبیات و فرهنگ تاجیکستان و از کسانی است که میان ادبیات پیش و پس از انقلاب اکتبر پیوند ایجاد کرده است. به دلیل اهمیتش در تاریخ و فرهنگ تاجیک او را به نام «استاد» یا «پدر» ملت تاجیک میشناسند.

سروده ای از صدرالدین عینی:
ایام بهار و بامدادی
وقت فرح است و گاهِ شادی
برجانب مرغزار بینی
هرسو گل و لاله زار بینی

هست آبِ روان، روان به هر سو
سبز است ز سبزه ها لبِ جو
از بوی گل و گیاه نوخیز
بادِ سحری است عنبرآمیز

گل خرم و برگِ تاک خرم
از سبزه تمام خاک خرم
زنبورِ عسل کشد ز هر سو
شیره ز شکوفه های خشبو

گنجشک به سعی خویش، دانه
از دشت بَرَد به سوی خانه
خواه مور است و خواه مار است
غرق عمل است و محو کار است

عیب است که آدمی در این حال
بیکار به گوشه ای بخوابد
دنیا همه گشته است فعال
او بر کاری نه بر شتابد

☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@kheradsarayeferdowsi
فراخوان همایش انجمن دوستی
@Irtaj
رازها و رمزها در شاهنامه فردوسی
چهارشنبه چهارم مرداد ماه از ساعت ۱۶:۳۰ در کتابخانه حسینیه ارشاد
2024/10/01 11:23:16
Back to Top
HTML Embed Code: